کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


آخرین مطالب

 



 

۴- عدم خشنودی نتیجۀ رویدادها و اتفاقات بیرونی هستند که روی ما تأثیر می‌گذارند و ما کنترلی روی آن ها نداریم.

 

۵- هر چیز خطرناک یا ترسناک مرا بی نهایت آشفته خواهد ساخت.

 

۶- اجتناب از مشکلات زندگی آسان تر از رویارویی با آن ها است.

 

۷- باید تکیه گاهی مطمئن تر و محکم تر در زندگی داشته باشیم.

 

۸- من باید در تمام جنبه ها بسیار با کفایت ، باهوش ، و همیشه موفق باشم.

 

۹- اگر چیزی زمانی تأثیری منفی بر زندگی من داشته است ، همیشه نیز این تأثیر منفی ادامه خواهد یافت.

 

۱۰- باید بر همه چیز کنترل کامل و قطعی داشته باشیم.

 

۱۱- بیکاری و عدم فعالیت دوای درد من است.

 

۱۲- من بر احساساتم واقعاً کنترلی ندارم و در بعضی موارد نمی توانم در برابر احساسم مقاومت بکنم.

 

آبرهام مازلو

 

به نظر مازلو، در همه ی انسان ها تلاش یا گرایش فطری برای تحقق خود هست. ‌بنابرین‏ شرط اولیه ی دست یافتن به تحقق خود،ارضای چهار نیاز است که در سطوح پایین تر این سلسله مراتب قـرار گرفته اند. همچنین انگیزه ی آدمی نیازهای مشترک و فطری است که در سلسله مراتبی از نیرومندترین تا ضعیف ترین نیاز ها قرار دارد.

 

پنج دسته نیاز از نظر آبراهام مزلو

 

۱-نیازهای جسمانی و فیزیولوژیک

 

۲-نیازهای ایمنی

 

۳-نیازهای محبت و احساس تعلق یا روابط اجتماعی

 

۴-نیاز به احترام

 

۵-نیاز به خود یابی که پس از گذراندن چهار نیاز اولیه به عالی ترین نیاز که عبارت از نیازبه تحقق خود است روی می آوریم تحقق خود را می توان کمال عالی و کاربرد همه ی توانایی‌ها و محقق ساختن تمامی خصایص و قابلیت های خود دانست.هرچند نیازهای طبقات پایین تر چهار مورد قبلی برآورده شده باشد.ولی اگر در تلاش خود را برای ارضای نیاز پنجم که مازلـو آن را فرا نیاز نام می نهد شکست بخوریم احساس ناکامی و بیقراری و ناخشنودی می‌کنیم.این مورد برای تحلیل مواردی از انسان ها که احتمالا همه چیز دارند .مانند(ثروت و دارایی و موقعیت و احترام و امنیت و…)ملی احساس نا امیدی و بی هدفی می‌کنند می توانـد تئوری مناسبی باشد.درکنار فرا نیاز ها ،فرا آسیب ها قرار دارند که در صورت عدم تحقق فرا نیازها بروز می‌کنند.یکی از این فرا آسیب ها عبارتند ‌از احساس نا امیدی،بی معنایی و بی هدفی و بی اعتناعی به زندگی که در مقابل فرا نیاز کمال و پرمعنایی زندگی قرار می‌گیرد.

 

خلاصه نظرات مازلو به صورت زیر می‌باشد:

 

هرچه رفع نیازهای جسمانی کامل‌تر = امیدواری بیشتر

 

هرچه رفع نیازهای ایمنی کامل‌تر = امیدواری بیشتر

 

هرچه روابط اجتماعی و محبت کامل‌تر = امیدواری بیشتر

 

هرچه احترام دیدن از دیگران بیشتر = احساس امیدواری بیشتر

 

هرچه فرد خود را ارزشمند تر حس کند(احترام به خود) = احساس امیدواری بیشتر

 

هرچه نیازهای ابتدایی بیشتر مرتفع شده باشد = احساس امیدواری بیشتر خواهد بود(شولتس[۸۲]،ترجمه ی خوشدلریا،۱۳۸۰)

 

اریکسون:

 

طبق نظر اریکسون[۸۳](۱۹۶۴)مرحله نهایی در تحول خود،یاس و ناامیدی است.تحول تمامیت خود مستلزم پذیرش فردیت فرد و چرخه زندگی است.یک راهی که بیشتر مردم از طریق آن به پذیرش خود دست می‌یابند مرور زندگیشان است.برای برخی افراد مرور زندگی موفقیت آمیز منجر به رشد شخصی و تحول می‌گردد.برای دیگران مرور زندگی منجر به احساس یاس و ناامیدی می شود.شناسایی عواملی که ‌به این نتیجه منجر می شود ضروری می‌باشد.خود بخشایشی مؤلفه‌ ی مرور موفقیت آمیز زندگی است. مواجهه با خاطرات دردناک می‌تواند موجب یادآوری وسواسی شود که با پا فشاری ‌در مورد حوادث مشکل زای گذشته مشخص می شود و با احساس گناه،شرم و یاس همراه است.افراد پا به سن گذشته ‌در مورد درد و رنجی که به بچه ها با همسر خود رسانده اند تفکر می‌کنند،دچار احساس گناه شده و ‌در مورد خطاهایشان دچار وسواس شوند(نقل از بروغنی،۱۳۸۹).

 

عوامل روان شناختی مؤثر برای امید به زندگی:

 

فشار روانی و بیماری؛ واژه ی فشار به منظور اشاره به متغیرهای وابسته به کار می رودکه پیامدهای محیطی با تنش زاهای کافی هستند. فشار ممکن است روانی یا جسمی،وتاه مدت یا بلند مدت باشد. (فلچر[۸۴]، ترجمه ی نوری و پورخاقان،۱۳۸۱)، گاکان[۸۵] و لوی[۸۶] (۱۹۷۴) عقیده دارند که تنش زاهای روانی – اجتماعی خارجی، برنامه ریزی روان زیست شناختی فرد، تاثیر و تاثیرات محیط اولیه به طور فزاینده ای واکنش جسمی و روان شناختی فشار روانی را مشخص می‌کنند. این واکنش ها ممکن است به پیش آگهی های ذهنی و جسمی و در صورت تداوم به تظاهرات بالینی، بیماری و سرانجام مرگ منتهی می‌شوند. این سلسله رویدادها تحت تاثیر میانجیگری متغیرهای تعاملی هستند. به نظر می‌رسد تعدادی از متغیرهای روانی – اجتماعی در برخی افراد تاثیرات بیماری زایی دارند. از جمله محرومیت یا بهره مندی بیش از حد از مراقبت والدین،شرایط اجتماعی و اقتصادی، تماس های گروهی و بین فردی اجتماعی، رفاه، آزادی عمل، ارتباط بین استرس و بیماری ارتباط پیچیده ای است استرس با طیفی ‌از بیماری های جسمی نظیر سردرد، بیماری های عفونی، بیماری قلبی و …ارتباط دارد.به علاوه استرس را با خلق منفی و اختلالات خلقی مانند افسردگی و اختلالات اضطرابی نشان می‌دهند و استرس باعث افزایش استعداد فرد به بیماری می شود (چن[۸۷] و همکاران،۲۰۰۳).

 

فصل سوم

 

در این فصل از پژوهش به عنوان روش تحقیق، ابتدا با در نظر گرفتن هدف و موضوع پژوهش و با توجه به انواع مختلف روش های تحقیق به روش تحقیقی مناسب در رابطه با پژوهش حاضر پرداخته و به تفصیل ‌در مورد جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری، روش جمع‌ آوری اطلاعات و روش آماری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته، شرح داده خواهد شد.

 

روش پژوهش

 

انتخاب روش تحقیق به عواملی مانند ماهیت موضوع تحقیق، اهداف و سوالات تحقیق،‌ دامنه تحقیق وامکانات اجرایی بستگی دارد (حسن زاده، ۱۳۸۹).

 

روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. تحقیقات همبستگی شامل کلیه­ تحقیقاتی است که، در آن ها سعی می­ شود رابطه بین متغیرهای مختلف با بهره گرفتن از ضریب همبستگی کشف یا تعیین شود. هدف روش همبستگی، مطالعه حدود تغییرات یک یا چند متغیر با حدود تغییرات یک یا چند متغیر دیگر است.

 

جامعه پژوهش

 

جامعه مورد مطالعه در این تحقیق عبارت است از ۱۰۰ نفر دانشجویان دانشگاه اسلامشهر که ۷۷ نفر آن دختر و ۲۳ نفر آن پسردر سال ۹۲-۹۱ مشغول به تحصیل می‌باشند.

 

نمونه

 

تعداد ۱۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علامه ، که ۷۷ نفر دختر و ۲۳ نفر پسر هستند که در سال تحصیلی۹۲ – ۹۱ مشغول به تحصیل می­باشند.

 

روش نمونه گیری

 

در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است.

 

روش اجرا

 

اطلاعات مورد نیاز پژوهش با اجرای پرسشنامه و جمع‌ آوری داده ها صورت گرفته است.

 

ابزار اندازه گیری

 

پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر

 

پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس

 

روایی و اعتبار پرسشنامه

 

پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 02:23:00 ق.ظ ]




 

در گذر زمان و پیدایش دیدگاه ها و روندهای گردشگری همواره اندیشمندان نظرات متفاوتی نسبت ‌به این پدیده داشته اند. لذا در کارکردهای تنوع فرهنگی هم، دیدگاه ها و مناقشات زیادی وجود دارد. در این راستا می توان این دیدگاه ها را به دو دسته کلی مثبت و منفی تقسیم بندی کرد. برخی دیدگاه ها، تنوع فرهنگی را از لحاظ کارکردی امری مثبت و توسعه ای و دسته ای دیگر این تنوع را موجب تخریب و مخاصمه می دانند. از این رو به بررسی هر دو دیدگاه در زیر می پردازیم:

 

    1. دیدگاه منفی گرایانه (شک گرایان)

از ویژگی­های نظام سرمایه­داری این است که برای هرچیزی قیمتی تعیین کرده و آن را قابل خرید و فروش تلقی می­ کند. در این نظام هر چیزی را ‌می‌توان به شکل یک کالا نگریست. ما همواره از تجارب جهانی آموخته­ایم که فرهنگ بومی، چه مناسک و هنر بومیان جزیره نیوجوئینا، مجسمه‌سازی اسکیموها(Carpenter 1972,1973)، رقص بالی‌ها، نبرد گاوهای وحشی، جشن‌های جادوگران، رقص کولی‌ها و یا بازارهای روستایی بر اثر اقدامات مبتنی برای جذب گردشگر تغییر می­ کند و یا از بین می­رود. تبدیل کردن مناسک بومی برای جذب گردشگر موجب بی‌معنا شدن آن ها در نزد بومیان می­ شود؛ بومیانی که زمانی به آن مناسک باور داشتند، باور و فرایندی که فقط می‌توان آن را از منظر انسان‌شناختی درک کرد (هاشمی مقدم، ۱۳۹۱: ۳). دیدگاه های آدورنو و هورکهایمر در باب «صنعت فرهنگ» در گفتمان های پست مدرنیستی نیز دائماً به شکل نوینی بازتولید می شود. راسل برمن[۲] و ریچارد ولین[۳] به بازآفرینی و ارائه مجدد دیدگاه های آدورنو و هورکهایمر در نفی «صنعت فرهنگ» پرداخته و از تمایز بین «فرهنگ والا» و «فرهنگ نازل» دفاع می‌کنند که در آن هر گونه توان بالقوه رهایی بخشی به عرصه فرهنگ والا تعلق دارد.این نویسندگان از «فرهنگ مستقل» در مقابل «فرهنگ وابسته» دفاع می‌کنند که روند کالایی شدن و ایدولوژی آن را فاسد و آلوده نموده است(کلنر، ۱۳۸۰ :۲۷۳). از طرفی دیگر فرنیوال بر اساس بررسی های خود در جنوب شرقی آسیا ‌به این نتیجه رسیده است که این جوامع قبل از استعمار به لحاظ قومی و فرهنگی، ناهمگن بودند، اما تحت شرایط اقتصادی، اجتماعی و اداری تحمیل شده از سوی استعمار، این ناهمگن بودن به شکاف و منازعه تبدیل شد (چمن خواه، ۱۳۸۹: ۲۳). در بحث جهانی شدن نیز برخی نظریات با تأکید بر موضع انفعالی بیشتر فرهنگ ها و خرده فرهنگ های موجود در رویارویی و مواجهه قهری با فرهنگ سرمایه داری غالب و مؤید به امکانات و شرایط ویژه، استحاله و فرسایش تدریجی آن ها را در فرایند جهانی شدن پیش‌بینی می‌کنند (شرف الدین، ۱۳۸۸: ۱۰). آنچه بیان شد، نظریاتی راجع به نگرش منفی نسبت به وجود تنوع فرهنگی در عرصه ها و روندهای مختلف جهانی است که هر یک به نوعی تنوع فرهنگی را عاملی بازدارنده می پندارند.

 

    1. دیدگاه مثبت گرایانه

نظریه پردازان اجتماعی اکنون بر این امر تأکید دارند که «در بستر تنوع فرهنگی و جهانی شدن کنونی، مسائل حقوق فرهنگی شهروندان به همان اندازه حقوق سیاسی، مدنی و اجتماعی آن ها اهمیت دارد» (Stevenson 2003: 7) . از اینرو، این نظریه پردازان استدلال می‌کنند که شهروندان باید علاوه بر حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی از حقوق فرهنگی نیز برخوردار شوند (Turner 1993; Rosh 1992). از این دیدگاه، مفهوم شهروندی فرهنگی در وهله نخست ناظر به تأمین حقوق فرهنگی است. از دیدگاه ترنر و بسیاری از محققان دیگر، «اکنون شهروندی ناظر به تامین حقوق زنان، کودکان، اقلیت ها، اقوام و دیگر ‌گروه‌های اجتماعی است» (Turner, 1993: 12)(فاضلی، ۱۳۹۰: ۷). این دیدگاهی است که پکولسکی از آن به معنای “حقوق فرهنگی” یاد می‌کند و می نویسد حقوق فرهنگی: «به معنای توجه به حقوق ‌گروه‌های اجتماعی مانند زنان، کودکان، معلولان، اقلیت ها، مهاجران و دیگر هویت های اجتماعی است.» پکولسکی استدلال می‌کند که «حقوق فرهنگی در اینجا به معنای پذیرش و به رسمیت شناخته شدن حقوق هویت ها و ‌گروه‌های اجتماعی بدون وجود مانع در راه بازنمایی این هویت ها، به رسمیت شناخته شدن آن ها بدون حاشیه ای شدن، پذیرش و ادغام آن ها در جامعه بدون عادی سازی تحریف ها و تحقیرهایی که نسبت به آن ها ممکن است صورت گیرد، می‌باشد. این دسته حقوق متفاوت و ورای از حقوق مربوط به داشتن نمایندگی سیاسی، رفاه و عدالت اجتماعی، بلکه بیشتر معطوف به حق داشتن و بازنما ساختن و اشاعه سبک زندگی و هویت فرهنگی شهروندان است(Pakuliski 1997: 80). برخی دیگر نظریه پردازان “احترام به تنوع فرهنگی” را حقوق فرهنگی می دانند. به اعتقاد رناتو روزالدو (۱۹۹۴) شهروندی فرهنگی در عین برخورداری از حقوق مشارکت و حقوق دموکراتیک دیگر برخوردار از ” حق متفاوت بودن” است (فاضلی و قلیچ، ۱۳۸۹: ۷ ). از سوی دیگر هر جامعه اى جدا از فرهنگ عام و مورد قبول اکثریت و ‌گروه‌های گوناگون اجتماعى، کمابیش برخوردار از خرده فرهنگ هایى متناسب با وضعیت گروهى خود است، از سوى دیگر، یکى از ابعاد پیوستگى یا انسجام نیز وحدت نمادین یا وحدت فرهنگى بین این خرده فرهنگ ها است (صالحی امیری، ۱۳۸۸: ۳۱۳). بنت حساسیت بین فرهنگی را نوعی فرایند توسعه ای تعریف می‌کند که فرد از طریق آن در خود ظرفیت‌های گسترده ای را برای همسازی تفاوت‌های فردی، توسعه می‌دهد (فولر، ۲۰۰۷: ۳۲۳). وجود فرهنگ‌های مختلف و ارتباط صحیح آن ها با هم ضمن ممانعت از چالش‌ها و کشمکش های اجتماعی موجب نظم و انسجام اجتماعی و توسعه فرهنگی می‌گردد (نوربخش، ۱۳۸۷: ۶۸). نظریه حساسیت‌های بین فرهنگی از قوم مداری مطلق تا قوم گرایی نسبی به منظور تبیین جهت گیری‌های افراد نسبت به یکدیگر به کارمی رود که توسط میلتون بنت ارائه شده است. ‌بر اساس این نظریه توسعه ارتباطات افراد منجر به کاهش حساسیت‌های بین فرهنگی می شود. “حساسیت بین فرهنگی متغیر مهمی در موقعیتهای مختلفی است که برای تعامل با افراد سایر گروه ها به کار می رود. این تعامل می‌تواند به صورت اقدام در یک مأموریت بین‌المللی یا به شکل توریسم باشد” (گرین هلتز، ۲۰۰۰: ۴۱۲). دفتر جهانی گردشگری سازمان ملل متحد، به مناسبت روز جهانی گردشگری، به نقش گردشگری و جهانگردی در پیوند فرهنگ ها توجه ویژه داشته و شعار سال ۲۰۱۱ را ” پیوند فرهنگ ها” انتخاب ‌کرده‌است. این شعار در واقع نقطه بنیادی توسعه جهانگردی بین‌المللی محسوب می شود، ‌به این معنی که ارتباط متقابل بین اقوام و فرهنگ های مختلف از طریق جهانگردی، موجب تعامل بین فرهنگ ها و توسعه انسانی و در نتیجه ایجاد صلح جهانی می شود. این موضوع به وجود آمدن فرصتی برای معرفی ابعاد مختلف گردشگری را ایجاد می‌کند ( ضرغام، ۱۳۹۰: ۳). ‌بر اساس آنچه بیان شد، تلاش شده است که تنوع فرهنگی را به عنوان فرصتی خاص برای توسعه گردشگری که همگام با نظریه شهروندی فرهنگی و توسعه ارتباطات میان فرهنگی است، مورد بررسی قرار دهیم و صحت دیدگاه دوم را در این زمینه مورد پژوهش قرار دهیم.

 

۶-۳ مدل مفهومی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ق.ظ ]




 

۵در اختیار قراردادن سلاح متناسب با مأموریت:

 

ماده ۱۰ ق. ب. س. مقرر داشته سلاحی که در اختیار مأموران قانون مذکور قرار داده می­ شود باید متناسب با موضوع مأموریت و وظیفه­ی آنان باشد.

 

۶گوشزد نمودن حدود اختیارات و مسئولیت ­ها به مأموران مسلح:

 

برابر ماده ۸ ق. ب. س. رؤسا و فرماندهان مربوطه مکلفند قبل از اعزام مأموران، حدود اختیارات و مسئولیت­های آنان را گوشزد نمایند (بارانی، ۱۱۴:۱۳۸۶).

 

۷در اختیار قراردادن وسایل هشدار دهنده و تجهیزات لازم:

 

با توجه به اینکه قانون به کارگیری سلاح شرایط خاصی را برای تیراندازی احصاء نموده و در واقع در بیشتر موارد مأموران تنها به عنوان آخرین اقدام، حق تیراندازی دارند لذا فرماندهان باید تجهیزات مناسب، لازم و کافی جهت تعقیب متهمین در اختیار مأموران قرار دهند تا مأموران با بهره گرفتن از امکانات مذکور بتوانند متهمین را دستگیر نموده و فقط در موارد ضروری تیراندازی نمایند.

 

۸صدور دستور به کارگیری سلاح برای مهار ناآرامی­ها:

 

قانون‌گذار فقط در مواد ۴ و ۵ ق. ب. س. تیراندازی را منوط به دستور فرماندهی دانسته است. در سایر موارد دستور مافوق، مجوزی برای تیراندازی نمی ­باشد و چنانچه مأموری به دستور مافوق تیراندازی غیر­مجاز نماید برابر ماده ۱۵۹ ق. م. ا. با آمر و مأمور برخورد خواهد شد.

 

در راستای تکالیف فرماندهان، مأموران نیر موظفند پیش از به کارگیری سلاح نکات زیر را رعایت کنند:

 

۱- گزارش دادن بیماری جسمی و روانی خود به فرمانده یا رئیس مربوطه:

 

قانون‌گذار در ماده ۲ شرایط خاصی را برای مأموران مسلح احصاء نموده فلذا چنانچه مأموران احراز نمایند که فاقد شرایطی از جمله سلامت جسمی و روانی بوده و یا اینکه شرایط مذکور را از دست داده ­اند باید مراتب فوق را به فرماندهان خود گزارش نمایند.

 

۱- گزارش عدم آموزش یا ضعف آموزش لازم:

 

چنانچه مأموران آموزش لازم در خصوص قانون به کارگیری سلاح را نگذرانده­اند و یا اینکه آموزش لازم و کافی ‌در مورد سلاحی که در اختیار آنان گذارده شده را ندیده­اند باید مراتب را به فرمانده خود اطلاع دهند. ماده ۹ ق. ب. س. مقرر داشته: مأمورانی که آموزش کافی ‌در مورد سلاحی که در اختیار آنان گذارده شده است ندیده­اند باید مراتب را به فرمانده خود اطلاع دهند در صورتی که مأموریتی به افراد فوق محول شود فرمانده مسئول عواقب ناشی از آن خواهد بود مشروط بر اینکه مأمور در حدود دستور فرمانده اقدام کرده باشد. قسمت اخیر ماده مذکور ابهامات زیادی دارد و مشخص نیست که منظور از عبارت فرمانده مسئول عواقب ناشی از آن خواهد بود به چه معنا است؟ و مسئولیت کیفری و حقوقی ناشی از اقدام مأمور خاطی به عهده­ چه کسی است؟ آیا مأمور، مسئولیت کیفری و حقوقی ندارد و تمام مسئولیت به عهده فرمانده است؟ آیا موضوع مذکور مخالف با ماده ۱۵۹ ق. م. ا که بحث آمر و مأمور را مطرح نموده نمی ­باشد؟

 

در خصوص موضوع فوق بعضی معتقدند که مأمور مسئولیت حقوقی دارد و فرمانده نیز مشمول ماده ۵۴ ق. م. ج. ن. م. می­گردد. اما این برداشت، صحیح ­به نظر نمی­رسد زیرا ماده ۵۴ ق. م. ج. ن. م. مربوطه به تقصیر جزایی فرماندهان و مسئولان رده ­های مختلف نیروهای مسلح است در ثانی رابطه­ علیت نیز بین نتیجه مجرمانه و اقدام فرمانده و مأمور وجود ندارد (رضازاده، ۵۶:۱۳۸۸). آنچه که بدیهی است در اجرای ماده ۹ ق.ب.س. مأمور دو وظیفه دارد:

 

اولاً باید اطلاع بدهد که آموزش کافی ندیده است. ثانیاًً باید در حدود دستور اقدام نماید اگر دو وظیفه مذکور را انجام بدهد با توجه به اینکه امر آمر قانونی به عنوان یکی از علل موجهه جرم در بند پ ماده ۱۵۸ ق. م. ا. پذیرفته شده به ­نظر می­رسد که با وجود شرایط لازم مأمور، مسئولیت کیفری و حقوقی نداشته و فرمانده مسئول عواقب ناشی از اقدام مأمور خواهد بود.

 

۲٫۲٫صلاحیت مأموران مسلح

 

برای تجویز قانونی حمل و استفاده­ از سلاح، مأمورین باید شرایط پیش ­بینی شده توسط قانون‌گذار را دارا باشند که آن ها را در ذیل بیان می­کنیم.

 

۲٫۲٫ ۱٫شرایط مأموران مسلح

 

به موجب ماده ۲ ق. ب. س. مأموران مسلح باید دارای شرایط زیر باشند:

 

۱- سلامت جسمانی و روانی متناسب با مأموریت محوله

 

۲- داشتن آموزش­های لازم در راستای مأموریت های محوله

 

۳- تسلط کامل در به­ کارگیری سلاحی که در اختیار آن ها گذارده می­ شود.

 

۴- آشنایی کامل به قانون و مقررات مربوط به استفاده از سلاح

 

۲٫۲٫ ۲٫ وظایف متقابل فرماندهان و مأموران مسلح در خصوص احراز شرایط

 

۱- مأموران موظفند چنانچه فاقد یکی از شرایط لازم برای به کارگیری سلاح هستند مراتب را بلافاصله به صورت مکتوب و مستند و مستدل به فرماندهان خود اطلاع دهند.

 

۲- فرماندهان مکلف هستند قبل از تحویل سلاح و اعزام به مأموریت از برخورداری شرایط لازم برای به کارگیری سلاح از ناحیه­ مأموران خود یقین حاصل نمایند.

 

وظایف سازمان برای ایجاد شرایط در مأموران مسلح پلیس:

 

تلاش در جهت بالا بردن تسلط و مهارت مأموران مسلح پلیس از طریق:

 

۱- سلاح­شناسی

 

۲- تیراندازی با سلاح به اهداف ثابت و متحرک

 

۳- تمرین تیراندازی و بالابردن مهارت و تسلط برای تیراندازی در تعقیب و گریزها

 

۴- کنترل سلامت جسمانی و روانی مأموران مسلح، حین استخدام و در طول خدمت

 

۵- تحویل سلاح متناسب با مأموریت محوله (بارانی، ۱۲۶:۱۳۸۶).

 

وظایف و تکالیف فرماندهان برای احراز شرایط مأموران مسلح پلیس:

 

    1. توجه به حالات و روحیات مأموران قبل از تسلیح آنان

 

    1. آماده کردن مأمور از حیث روحی و روانی برای اجرای مأموریت

 

    1. توجه به توان جسمی و روحی و روانی مأمور برای اجرای مأموریت

 

    1. احراز شرایط مندرج در ماده ۲ ق. ب. س.

 

  1. ارائه­ آموزش های لازم در خصوص مأموریت محوله

 

۲٫۲٫ ۳٫تکالیف مأمورین مسلح، فرماندهان، دولت و سازمان­ های نظامی و انتظامی

 

وظایف مأموران مسلح قبل از استفاده از سلاح:

 

۱- احراز ضرورت تیراندازی

 

طبق بند ۳ ماده ۳ ق. ب. س. احراز از اصل بسیار مهم ضرورت این­گونه بیان شده است که مأمورین باید قبل از استفاده از سلاح و تیراندازی ‌به این نتیجه برسند که تنها راهکار و چاره برای دستگیری فرد متواری یا متوقف ساختن وسایل نقلیه و غیره طبق قانون، تیراندازی است. مأمورین وظیفه دارند قبل از استفاده از سلاح، از تمام وسایل و امکانات ممکن استفاده کنند و اگر مؤثر واقع نشد، اقدام به تیراندازی نمایند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:11:00 ق.ظ ]




 

از نظر ایرانیان باستان هر فرد نخست باید در توانایی تن بکوشد تا به توانایی روان برسد. ورزش‌های گوناگون مانند اسب سواری، تیراندازی چوکان بازی، شنا، زوبین اندازی و شکار به پرورش تن کمک می‌کند.در امر تربیت: که شامل کودکان طبقات ممتاز و اشراف می‌شد بر عهده والدین و آموزگاران (هیربدان) بود. هیربد خود سرمشق اخلاق و نیک سیرتی بود و با حرکت در رفتار و گفتار خود در کودکان اثر می‌گذاشت.

 

در تربیت اجتماعی: هدف پرورش عضو خوب برای جامعه بوده است. در کتاب اخلاق ایران باستان یکی از دعاهای والدین چنین بوده است: ای اهورامزدا به من فرزندی عطا کن که با تربیت و دانا شود و در هیئت اجتماع به وظیفه خود رفتار نماید.در تربیت دینی و مذهبی: علاوه بر پیشوایان مذهبی، پدر و مادر مسئولیت تربیت و راهنمایی و ارشاد کودک و جوان را بر عهده داشتند. در پند نامه بزرگمهر آمده است که هر کس باید ثلث شبانه روز را صرف تربیت مذهبی کند واز پارسایان در این باره پرسش‌های معقول نماید. در تربیت اخلاقی کودکان: هدف تربیت اخلاقی، هدایت کودکان و جوانان به پیروی از اندیشه و گفتار و پندار نیک و دوری گزیدن از کردارها و پندارهای ناروا می‌باشد. معلم و والدین کوشش داشتند که راستی را در نهاد کودکان جایگزین سازند.هدایت کودکان به شغل و حرفه: درایران پیش از اسلام وظیفه‌ای پر ارج بوده و در این راه پدران نقش عمده‌ای داشتند کودکان غالباً شغل پدران را دنبال می‌کردند زیرا بر این باور بودند که از او توانایی در فن و حرفه را به ارث برده و سعادت جامعه در پرداختن بدان است .در ایران باستان سه شغل و سه طبقه اجتماعی وجود داشته است، موبدان، سربازان، برزگران که بعدها پیشه‌وران بدان افزوده شده است در اواخر حکومت ساسانیان طبقات مردم از نظر شغل وحرفه به ۴ گروه مشخص تقسیم شده بودند. گروه اول شامل موبدان و آموزگاران و وکلای دادگاه‌ها و چهارم طبقه پیشه‌وران شامل برزگران، بازرگانان و کاسبان و دکانداران می‌باشد که رفتن از یک طبقه به طبقه دیگر منوط بر احراز لیاقت و اجازه پادشاه بوده و کسی حق نداشت به میل و اراده خود به گروه دیگری راه یابد. (اردبیلی: ۱۳۸۶، ۴۶-۴۴).

 

ب) – ایران از صدر اسلام

 

گرویدن ایرانیان به دین اسلام نه تنها تحولی در کلیه شئون اجتماعی، فرهنگی تربیتی اخلاقی و هنری در کشور ما به وجود آمد بلکه در سراسر کشورهایی که به دست مسلمین گشوده می‌شدند این دگرگونی و تحول پدیدار می‌گردید.به طوری که بعدها به تحولات عینی و عمقی در تمدن گردید وتمدن اسلامی را در بلاد ایران، حجاز، عراق، روم و اندلس به وجود آورد تمدنی که به یک ملت یا کشور تعلق نداشت اما در همه آن ها ساری و جاری بود. بر خلاف تعلیم و تربیت دوران پیش از اسلام که فقط مختص فرزندان طبقات ممتاز بود پیغمبر اکرم (ص) کلیه مسلمانان را به تحصیل ترغیب می‌فرمودند و طلب دانش و معرفت را برای همه مسلمانان فریضه می‌دانستند در قرآن مجید کراراً به تحصیل و پژوهش اشاره گردیده است .در سوره آل عمران آیه ۱۵۹ توصیه شده است: در کارها مشورت کن پس وقتی تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام بده. بدرستی که خداوند متوکلین به او را دوست دارد.

 

در وصیت حضرت محمد (ص) به حضرت علی (ع) امده است: فقیری از نادانی سخت ‌تر و مالی سودمندتر از خرمندی نیست.هیچ چیز ترسناک ‌تر از خودبینی و هیچ معاضدتی از مشاوره نیکوتر نیست و حضرت علی (ع) در باب نصیحت و پند و مشورت بارها توصیه کرده‌اند که نصیحت باید در خلوت صورت گیرد زیرا نصیحت در ملاء و حضور دیگران سرزنش و ملامت و سرکوفت است (اردبیلی: ۱۳۸۶؛ ۶۹-۷۵).

 

تاریخچه راهنمایی تحصیلی در ایران:

 

سال ۱۳۳۲ را می‌توان شروع راهنمایی به معنی خاص آن در کشور خود بدانیم. در این سال با کمک وزارت کار و سازمان صنایع کشور و هیئت عمران بین‌المللی طرحی برای انتخاب و انتصاب‌های صحیح پی‌ریزی شد. در این مرکز عده‌ای از کارمندان وزارتخانه‌ها خصوصاًً وزارت آموزش و پرورش تحت نظر متخصصان ایرانی و خارجی شروع به کارآموزی و فعالیت در زمینه انتخاب و انتصاب‌های علمی نمودند. نشریات و وسایل اندازه‌گیری روانی متعددی در این مرکز تهیه شد و با کمک همین وسایل برنامه های بسیاری برای استخدام و پذیرفتن افراد جدید در وزارتخانه‌ها و حتی در ارتش و نیروی هوایی انجام گرفت. کنگره‌های فرهنگی منعقده در تابستان‌های ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ راهنمایی در مدارس را امری ضروری تشخیص داده و فصل سوم از آئین نامه دبیرستان‌ها به امر راهنمایی اختصاص داده شد. در سال‌های اخیر عوامل متعددی موجب شده‌اند که به برنامه های راهنمایی در مدارس اهمیت داده شود: ازدیاد مشاغل و حرف، ایجاد شعب تحصیلی و تأسیس مدارس فنی و حرفه‌ای عالی از آن جمله‌اند. (اردبیلی۱۳۸۶،۸۳).

 

در کنفرانس‌های آموزشی متوسطه در سال ۱۳۳۷ شمسی در مشهد و آبادان تأسیس دوره راهنمایی تحصیلی در آموزش و پرورش به منظور کمک به دانش آموزان جهت انتخاب رشته تحصیلی و اشتغال آینده ضروری تشخیص داده شد لذا مراکز راهنمایی در اداره کل تبلیغات متوسطه به وجود آمد و اجرای آزمون و تشکیل پرونده تحصیلی در چند مدرسه به طور آزمایشی آغاز شد به دنبال آن عده‌ای از کارشناسان جهت تحصیل و تحقیق به خارج از کشور اعزام شدند در سال ۱۳۴۶ که وزارت آموزش و پرورش رسماً از دانشکده‌های علوم تربیتی دانشگاه‌ها و مدارس عالی تقاضای تربیت مشاور تحصیلی را نمود (شفیع آبادی ۳۰،۱۳۸۹).

 

‌بنابرین‏ از سال تحصیلی ۱۳۴۵-۱۳۴۴ در دانشگاه تربیت معلم درس راهنمایی جزء دروس رسمی دانشجویان که در واقع معلمان ومربیان و راهنمایان بالقوه کشورند قرار گرفت و ‌به‌تدریج‌ به ایجاد رشته تحصیلی راهنمایی و کارشناسی ارشد راهنمایی و مشاوره منجر شد. در سال ۱۳۴۷ اداره کل آموزش راهنمایی تحصیلی در وزارت آموزش و پرورش تأسیس گردید که بعداً به نام دفتر آموزش راهنمایی تغییر یافت.

 

در سال ۱۳۵۹ این دفتر منحل و وظایف آن ابتدا در سه دفتر وسپس به یک دفتر با عنوان دفتر آموزش عمومی واگذار شد در سال ۱۳۶۵ وظایف این دفتر نیز به دو نفر با عناوین دفتر آموزش ابتدایی و راهنمایی و دفتر آموزش متوسطه نظری تفکیک گردید که در حال حاضر به همین نحو باقی است.

 

برنامه راهنمایی و مشاوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی همانند دیگر برنامه ها با توجه به اهداف جدید آموزش و پرورش مورد بررسی و تجدید نظر قرار گرفت و ابتدا به تغییر برنامه و سپس به توقف کامل این نظام تصمیم گرفته شد.در تاریخ ۳۱/۵/۱۳۵۸ با صدور بخش‌نامه‌ای در وظایف مشاوران تجدید نظر شد و در سال تحصیلی ۵۹-۵۸ نظام مشاور معلم اجرا گردید. در پایان جنگ تحمیلی هشت ساله و از ابتدای سال تحصیلی ۶۷ ضرورت این برنامه و تربیت مشاوران تحصیل کرده مجدداً محسوس و محرز گردید. به طوری که تدریس دروس مشاوره و راهنمایی در اغلب دانشگاه‌ها به ویژه در دانشگاه تربیت معلم و مراکز تربیت معلم استان‌ها مجدداً از توجه خاص برخوردار شد(اردبیلی: ۱۳۸۶؛ ۸۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-21] [ 11:25:00 ب.ظ ]




 

«حقوق اجتماعی و اقتصادی و تضمین و تحقق و گسترش آن ها در سطح جامعه خود به نوعی اقدام پیشگیری کننده غیر کیفری یعنی عمدتاًً پیشگیری اجتماعی محسوب می شود.»(نجفی ابرند آبادی ۱۳۷۷، ۵۶۸)

 

از این رو صیانت و احترام ‌به این حقوق و فراهم کردن زمینه‌های تحقق آن حتی اگر دست کم به پیشگیری کامل از رفتارهای مجرمانه منجر نگردد . ولی دست کم گستره و دامنه اشکال و انواع بزهکاری را در جامعه کاهش می‌دهد و جامعه را از توسل به اقدامات قهرآمیز و سرکوب گرانه بی نیاز می‌کند در نقطه مقابل عدم رعایت همه جانبه بایسته این حقوق از سوی دولت‌ها بزهکاری را در جامعه افزایش می‌دهد و می توان ادعا کرد که دست کم بخشی از بزهکاران و قربانیان نقض حقوق انسانی توسط دولت‌ها و بی توجهی به رعایت این مهم اند. در واقع این حقوق زیربنای حقوق بشری هستند که محرومیت بشر از آن ها زمینه ساز انحراف و رفتارهای مجرمانه آن ها می‌باشد . اصول متعدد ی از قانون اساسی ناظر ‌به این حقوق انسانی و بشردوستانه می‌باشد مثلاً در اصل سوم قانون اساسی در باب احصاء وظایف دولت مواردی همچون ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی بالا بردن آگاهی عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر آموزش و پرورش رایگان برای شهروندان ، پی ریزی اقتصاد عادلانه و صحیح بر اساس ضوابط اسلامی جهت برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار و … به عنوان وظایف اساسی دولت آمده است .

 

 

اصلی ترین اصل در قانون اساسی اصل ۱۵۶ این قانون است که مبین وظایف خاص قوه قضائیه است از جمله در بند ۴ این اصل کشف جرم و تعقیب و مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام ، در بند پنجم اقدامات مناسب برای پیشگیری از جرم و اصلاح مجرمین به عنوان دو وظیفه اصلی و خطیر قوه قضائیه بیان شده است .

 

اصلاح مجرمین به معنای پیشگیری از تکرار جرم از طریق اجرای محدودیتهای کیفری است که ناظر به حقوق بزهکار حقوق اجتماعی و مدون می‌باشد وانگهی آنچه در بند چهارم نیز آمده است جهت گیری عمده ای است که در راستای پذیرش سیاست اصلاح و درمان و بازپروری تعریف شده است . هدف از کشف و تعقیب و مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام در نهایت نتیجه ای جز پیشگیری از وقوع جرم در جامعه توسط مجرم و دیگران ندارد .

 

و شاید هدف از اصلاح مجرمین این باشد که با صرف مجازات اجرای کیفر پایان نمی یابد بلکه باید اقداماتی را در جهت بازپروری مجرمین و اصلاح آن ها در جهت بازگشت به زندگی عادی ترتیب دهد ‌بنابرین‏ اتخاذ تدابیری غیر از کیفر که مانع از ورود مجرمین مجازات شده به چرخه رفتارهای مجرمانه می شود ضروری است .

 

اگرچه در اصل ۱۷۱ قانون اساسی در صورت اثبات ضرر مادی یا معنوی در اثر اقدامات قضایی و یا دولت این اشخاص را ضامن جبران خسارت دانسته و از طرفی به اعاده حیثیت متهم نیز که بوی خسارت وارد شده است اشاره دارد ولی با توجه به مطالب فوق الذکر و دیدگاه های اصلاحی و توجه به کرامت انسان در قانون اساسی می توان به اعاده حیثیت از مجرمین و بزهکاران نیز اشاره داشته باشد و با تعبیر موسعی حوزه شمول اعاده حیثیت را گسترش داد تا یک بزهکار نیز بر اساس تأکید قانون اساسی به زندگی همراه با شرافت و حقوق قانونی خود به جامعه باز گردد .

 

د) اثر تطهیرکنندگی مجازات

 

مجرم اگرچه به سبب ارتکاب جرم مستحق مجازات است و این نیز در راستای تهذیب و تربیت و تنبیه او اعمال می شود اما همچنان برخوردار از حقوق انسانی است ولی این امر که به هنگام ارتکاب جرم فرد احساس گناه می‌کند اما با مجازات به نوعی آرامش درونی می‌رسد البته هرچند که نتیجه از بین رفتن عذاب وجدان کاهش تشویش‌ها و اضطراب‌ها و در نتیجه کاهش ارتکاب جرایم بیشتر است از دیدگاه اسلامی از جمله کارکردهای مجازات‌ها تهذیب و تزکیه و تطهیر شخص مجرم است .

 

معنای دیگری از اصلاح که در روایات نیز مویداتی دارد همان تهذیب و تطهیر روحی مجرم است گفتیم از نظر اسلام فرد با ارتکاب جرم روح و روان خود را آلوده می‌کند و از خداوند دور می شود و دوری از خداوند یعنی دوری از همه کمالات و خیرات است و با ارتکاب جرم در حقیقت نوعی مانع بر سر راه استعدادهای خدادادی خود که موجب تکامل و ترقی معنوی او می شود فراهم می‌سازد . و مجازاتی که شارع تجویز نموده است در حقیقت برداشتن این موانع و پاکسازی شخصیت مجرم است در حدیثی امام علی (ع) می فرماید :« ایها الناس لم یقم الحد علی احد قط الاکان کفاره ذلک الذنب کما یجزی الدین به دین»(نوری طبرسی پیشین، ۸ ) یعنی مردم هرگز حدی بر کسی جاری نمی شود مگر اینکه آن حد کفاره آن گناه است. همچنان که دین در مقابل دین است و ‌به این سان مجرمی که مجازات می‌گردد همچون یک شهروند ناکرده بزه است و در سرای آخرت از بابت این عمل هیچگونه مانعی برای سعادت او فراهم نخواهد بود .

 

بعلاوه روایات فراوانی وجود دارد که بر اساس آن مجرمان از پیشوایان معصوم درخواست اجرای حد می‌کردند به آن امید که تطهیر و پاک شوند . این درخواست بدون شک بر مبنای آموزه های اسلامی و سخنان ائمه بوده است که به گوش اینان رسیده بوده است . این امر تا بدانجا پیش می رود که زنی که حامله است و در آینده ای نزدیک نوزاد خود را خواهد دید نزد امام علی (ع) بیاید و درخواست تطهیر داشته باشد و این درخواست خود را علی رغم به تأخیر انداختن امام (ع) تا چهار نوبت تکرار کند. (طوسی ۱۴۰۱، ۱۰)

 

لذا فردی که طبق مقررات اسلامی مجازات خود را تحمل ‌کرده‌است حیثیت او به طور طبیعی به او باز می‌گردد و نیازی به اعاده حیثیت آنچنانکه در حقوق جزای عرفی مطرح می‌گردد نمی باشد و اگر بر اجرای مجازات به فرد مفاسدی مترتب باشد که بر منافع آن غلبه داشته باشد باید از اجرای آن دست کشیدبا توجه به دیدگاه های بیان شده درفوق از نظر حقوق ‌دانان وقانون اساسی و نظر اسلام در خصوص پاک کنندگی مجازات خصیصه رسواکنندگی مجازات نباید آنچنان قوی باشد که باز سازگاری اجتماعی بزهکار را تهدید کند و مقررات اعاده حیثیت ‌به این دلیل وضع می شود که شدت آثار ‌محکومیت‌ها و تبعات آن بکاهند تا بزهکاران بتوانند مناسبات اجتماعی خود راباجامعه استحکام ببخشند قطع مجازات و اعاده حیثیت از مجرم با توجه به دیدگاه های فوق لازم و ضروری است.

 

مبحث دوم: قلمرو اعاده حیثیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ب.ظ ]




 

۲-۸ )عوامل مؤثر بر سرمایه ی اجتماعی:

 

برخی عناصر اصلی مؤثر بر سرمایه اجتماعی عبارتند از: آگاهی به امور عمومی، سیاسی و اجتماعی / اعتماد عمومی/ اعتماد نهادی/ مشارکت غیررسمی همیارانه/ مشارکت غیررسمی خیریه‌ای / مشارکت غیررسمی مذهبی / شرکت در اتحادیه‌ها ، انجمن‌ها، سازمان‌ها و مؤسسات مدنی رسمی.

 

با این وجود به نظر ما مؤلفه‌ های اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی که در یک رابطه متعامل قرار گرفته و هر کدام تقویت کننده دیگری‌اند از مؤلفه‌‌های اصلی سرمایه اجتماعی محسوب می‌شوند. این سه مؤلفه‌ از مفاهیم کلیدی جامعه شناسی نیز هستند.

 

۲-۸-۱ اعتماد اجتماعی [۱۹]

 

اعتماد و لازمه شکل گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی است، اعتماد اجتماعی ایجاد کننده تعاون و همیاری است و فقط در این حالت است که در عین وجود تفاوت‌ها قادر به حل مشکلات و انجام تعهدات اجتماعی می‌شود. اعتماد اجتماعی برگرفته از عدالت ـ برابری و امنیت اجتماعی نیز زاینده آن ها می‌باشد. آنتونی گیدنز، اعتماد و تأثیر آن بر فرایند توسعه را زیربنا و زمینه ساز اصلی در جوامع مدرن می‌داند، هر جا که سطح اعتماد اجتماعی بالا باشد مشارکت و همیاری مردم در عرصه‌های اجتماعی بیشتر و ‌آسیب‌های اجتماعی کمتر است (اکبری، ۱۳۸۳،ص۱۱).

 

زتومکا که در میان جامعه شناسان معاصر مبحث اعتماد اجتماعی را مورد عنایت ویژه قرار داده؛ معتقد است که توجه به اعتماد اجتماعی ایده جدیدی نیست، بلکه یک جریان چند قرنی است..

 

بنظر او “برخورداری جامعه جدید از ویژگی های منحصر بفردی چون آینده گرایی؛ شدت وابستگی متقابل، گستردگی و تنوع جوامع، تزاید نقش‌ها و تمایز اجتماعی، بسط نظام انتخاب، پیچیدگی نهادها و افزایش ابهام، ناشناختگی و تقویت گمنامی، و غریبه بودن نسبت به محیط اجتماعی، توجه به اعتماد اجتماعی و نقش آن در حیات اجتماعی شاهد رشد نوعی جهت گیری فرهنگ گرایانه که در خود نوعی چرخش از مفاهیم سخت به مفاهیم نرم را دارد. چنین چرخشی زمینه توجه عمیق‌تر به مفاهیم اعتماد را به دنبال داشته است و در طی دو دهه‌گذشته شاهد موج جدیدی از مباحث مربوط به اعتماد در مفاهیم علوم اجتماعی بویژه جامعه شناسی هستیم (ازکیا و عفاری، ۱۳۸۲،ص ۲۸۰).

 

بی‌اعتمادی پدیده‌ای روان‌شناختی است که فرد اطمینان به خود را از دست می‌دهد و به ناتوانی خود اذعان دارد این روند از نقطه نظر کلان به بی‌اعتمادی در سطوح ملی می‌رسد، پدیده بی‌اعتمادی توان حرکت و خلاقیت را از خود می‌گیرد و او را به موجودی بی‌تحرک و خنثی تبدیل می‌کند، بحران سیاسی؛ اقتصادی و اجتماعی در سطح جامعه و فراگیر شدن آن باعث بی‌اعتمادی افراد می‌شود. و موجب سلب اعتماد افراد نسبت به همدیگر و مجموعه آن ها نسبت به جامعه می‌شود و اتحاد و پیوستگی ملی به قیمت کسب امنیت فردی به خطر جدی می‌افتد، شدت چنین وضعیتی نزول معیارهای اخلاقی فرد و نادیده گرفتن معیارهای جمعی و در نهایت تجاوز به حقوق دیگران حتی به صورت آشکار و به صورت باجگیری‌های مختلف است. (اکبری،۱۳۸۳،۱۲)

 

هرچه یک گروه اجتماعی دارای شعاع اعتماد(RADIUS OF TRUST) بالاتری باشد، سرمایه اجتماعی بیشتری نیزخواهد داشت . چنانچه یک گروه اجتماعی برون گرایی مثبتی نسبت به اعضای ‌گروه‌های دیگر نیز داشته باشد، شعاع اعتماد این گروه از حد داخلی آن نیز فراتر می رود.

 

نگاه کریستوفر مور به دو مفهوم کلی است: تضاد و خصومت ؛ اعتماد و همکاری

 

او با یک رویکرد روانشناختی ‌به این دو مفهوم می‌نگرد و در واقع به دنبال این است که دریابد چگونه می‌توان در گروه ها یا سازمان‌های اجتماعی اعتماد را جایگزین تضاد کرد. مور تضاد بین گروه ها را نتیجه پنج عامل کلی می‌داند که ماهیتی روانشناختی دارد:

 

– احساسات: منظور مور از این مفهوم، احساسات منفی‌ای است که بین گروه ها نسبت به همدیگر وجود دارد.

 

– وجود تصورات قالبی و باورهای از پیش تعیین شده آن ها نسبت بهم.

 

– عدم اعتماد: بنظر مور یکی از مسائل مهمی که باعث تضاد در یک گروه می‌شود بی‌اعتمادی و عدم اطمینان افراد از همدیگر است.

 

– مشروعیت: که خود شامل مشروعیت خود افراد، مشروعیت خود نیازهای آن ها می‌شود.

 

– فقدان ارتباطات حاکم بر گروه یا سازمان.

 

کریستوفر دبلیومور می‌گوید تنها در صورتی می‌توان اعتماد را جایگزین تضاد کرد که این موانع وجود نداشته باشند.( اکبری،۱۳۸۳،۱۴)

 

۲-۸-۲ انسجام اجتماعی [۲۰]

 

امیل دورکیم از اولین جامعه شناسانی است که مفهوم انسجام و همبستگی اجتماعی را مورد مطالعه قرار داده است و وجود آن را برای هر جامعه‌ای لازم می‌داند.

 

جاناتان ترنر به نقل از دورکیم می‌گوید انسجام وقتی رخ می‌دهد که عواطف افراد به وسیله نمادهای فرهنگی تنظیم شوند، ‌جایی که افراد متصل به جماعت، اجتماعی شده باشند، ‌جایی که کنش‌ها تنظیم شده و به وسیله هنجارها هماهنگ شده‌اند و ‌جایی که نابرابریها قانونی تصور می‌شود(اکبری ،۱۳۸۳،ص۱۷)..

 

‌بنابرین‏ جوامع مادامیکه جمعیت آن ها اندک بوده و جوامعی ساده با باورها و ارزش‌های محدود و ساده بودند انسجام در آن ها مکانیکی بوده است اما دورکیم معتقد است جوامع سنتی در روند تکاملی خود تحت تاثیر عواملی، تغییراتی را در خود پذیرا می‌شوند مهمترین این عوامل از نظر دورکیم پیشرفت تقسیم کار است که باعث تحولی عظیم در این جوامع گشته و در حقیقت به دلیل تقسیم کار است که جامعه سنتی مبتنی بر انسجام مکانیکی به جامعه صنعتی مبتنی بر همبستگی ارگانیکی تبدیل می‌گردد(اکبری ؛۱۸:۱۳۸۳).

 

لذا وجود تقسیم کار است که جامعه‌ای با ماهیتی سنتی را به جامعه‌ای دگرگون شده و با ماهیتی صنعتی بدل می‌کند. تقسیم کار هر چه پیچیده‌تر و تخصصی‌تر می‌شود توافق روی دایره‌‌های اخلاقی کاهش می‌یابد و تمایزات بین افراد رشد می‌کند وفاق حاصل از انسجام مکانیکی جای خود را به وفاق جدیدی می‌دهد که برخاسته از انسجام ارگانیکی نظم جدید است (اکبری ؛۱۸:۱۳۸۳). اما در این زمینه که چه چیزی تقسیم کار را ایجاد و تشدید می‌کند دورکیم می‌گوید «بین تراکم مادی و تراکم اخلاقی پیوند نزدیکی وجود دارد به گونه‌ای که با افزایش تراکم مادی دورکیم به عناصری چون افزایش تراکم جمعیت، افزایش و تشکیل شهرنشینی، تعداد و سرعت راه‌‌های ارتباطی و حمل و نقل اشاره دارد». دورکیم معتقد است وقتی جامعه‌ای افزایش یافته متنوع می‌گردد. رشد و افزایش تعاملات افراد به پیچیدگی و تخصصی‌تر شدن تقسیم کار و تراکم اخلاقی می‌ انجامد و به تعبیر گی‌روشه از این جریان متحرک عمومی، لاجرم درجه بسیار بالایی از فرهنگ حاصل خواهد شد. و بنا براین همین شدت روابط است که تمدن را در جوامعی می‌سازد که انسجامش دیگر از نوع ارگانیکی است.( اکبری ؛۱۹:۱۳۸۳).

 

توجه : برخی کارهای داوطلبانه در جهت گسترش انسجام اجتماعی :

 

۱- جمع‌ آوری اعانات و کمک های نقدی و غیر نقدی مردمی

 

۲- عیادت و دلجویی از بیماران و مددجویان

 

۳- برگزاری مسابقات ورزشی با هدف شادی بخشی ، امیدزایی و جمع‌ آوری کمک ها

 

۴- همراهی ، همدلی ، مساعد و مصاحبت با بیماران

 

۵- همراهی بیماران در امور جاری زندگی مانند پیاده روی ، درد دل کردن ، هواخوری ، رفتن به سفرهای کوتاه و مقدور ، ایجاد تنوع و…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:06:00 ب.ظ ]




 

    1. همان،ص۲۴ ↑

 

    1. همان،ص۲۵ ↑

 

      1. رنگرز جدی،عباسعلی،پایان نامه بررسی تطبیقی انواع قرابت در حقوق ایران و فرانسه ،دانشگاه آزاد اهواز،سال ۱۳۸۸،ص۶۰ ↑

 

    1. . صفایی، سید حسین و امامی ، اسد، مختصرحقوق خوانواده،تهران، نشرمیزان ۱۳۹۲ ، ص .۳۱ ↑

 

    1. همان،ص۳۲ ↑

 

    1. . رضوی، رؤیا (۱۳۹۰)، پایان‌نامه «مطالعه تطبیقی قرابت در فقه و حقوق ایران، دانشگاه تبریز،ص۳۹ ↑

 

    1. . محقق داماد، سیدمصطفی، تحلیل فقهی حقوق خوانوده، نشرعلوم اسلامی، ص ۸۸ ↑

 

    1. ماده ۱۰۴۸ قانون مدنی ↑

 

    1. .روزنامه حمایت،۱۳۹۴ ↑

 

    1. رحمانی، یوسف، قرابت در حقوق اسلام، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۶ سال ۱۳۸۳،ص۲۳ ↑

 

    1. همان،ص۲۴ ↑

 

    1. . بروجردی ،محمد عبده، کلیا ت حقوق اسلامی، چاپ تهران ، ۱۳۴۹، ص ۲۸۰ ↑

 

    1. . رضاییان،محمد جواد، بررسی فقهی و حقوقی انواع قرابت، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ،شماره ۴۵،۱۳۸۸،ص۲۴ ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی ↑

 

    1. همان،ص۲۵ ↑

 

    1. همان،ص۲۶ ↑

 

    1. ماده ۱۲۰۱ قانون مدنی ↑

 

    1. رضایی منش، مهناز (۱۳۸۶)، حقوق ناشی از قرابت، تهران: نشر خرسندی، چاپ اول،ص۵۷ ↑

 

    1. ماده ۱۲۰۲ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۲۰۵ قانون مدنی ↑

 

    1. صادقی، زهرا (۱۳۹۰)، انواع قرابت در حقوق مدنی ایران، ماهنامه دادگستر، شماره ۴۳،ص۲۶ ↑

 

    1. همان،ص۲۷ ↑

 

    1. ماده ۱۲۰۶ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۹ همان قانون ↑

 

    1. ماده ۱۱۷۶ قانون مدنی ↑

 

    1. رنگرز جدی،عباسعلی،پایان نامه بررسی تطبیقی انواع قرابت در حقوق ایران و فرانسه ،دانشگاه آزاد اهواز،سال ۱۳۸۸،ص۶۲ ↑

 

    1. همان،ص۶۳ ↑

 

    1. ماده ۱۱۷۹ همان قانون ↑

 

    1. قانون مدنی فرانسه ماده ۳۷۵-۳۷۷ ↑

 

    1. ماده ۱۱۷۷ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۷۱ همان قانون ↑

 

    1. رضوی، رؤیا (۱۳۹۰)، پایان‌نامه «مطالعه تطبیقی قرابت در فقه و حقوق ایران، دانشگاه تبریز،ص۶۶ ↑

 

    1. ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی ↑

 

    1. همان،ص۶۷ ↑

 

    1. کریمیان،محمد حسین،پایان نامه حقوق ناشی از قرابت،دانشگاه آزاد واحد تهران شمال،سال ۱۳۹۰،،ص۷۸ ↑

 

    1. همان،ص۷۹ ↑

 

    1. رحمانی، یوسف، قرابت در حقوق اسلام، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۶ سال ۱۳۸۳،ص۲۷ ↑

 

    1. . کلیا ت حقوق اسلامی، محمد عبده بروجردی،چاپ تهران ، ۱۳۴۹،ص۱۲۱ ↑

 

    1. رضاییان،محمد جواد، بررسی فقهی و حقوقی انواع قرابت، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ،شماره ۴۵،۱۳۸۸،ص۳۳ ↑

 

    1. رضایی منش، مهناز (۱۳۸۶)، حقوق ناشی از قرابت، تهران: نشر خرسندی، چاپ اول،ص۸۳ ↑

 

    1. ماده ۱۱۸۲ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۸۵ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۳ قانون مدنی ↑

 

    1. صادقی، زهرا (۱۳۹۰)، انواع قرابت در حقوق مدنی ایران، ماهنامه دادگستر، شماره ۴۳،ص۳۰ ↑

 

    1. ماده ۱۱۸۸ قانون مدنی ↑

 

    1. رنگرز جدی،عباسعلی،پایان نامه بررسی تطبیقی انواع قرابت در حقوق ایران و فرانسه ،دانشگاه آزاد اهواز،سال ۱۳۸۸،ص۵۶ ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۰ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۲ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۴ قانون مدنی ↑

 

    1. همان،ص۵۷ ↑

 

    1. ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی ↑

 

    1. رضوی، رؤیا (۱۳۹۰)، پایان‌نامه «مطالعه تطبیقی قرابت در فقه و حقوق ایران، دانشگاه تبریز،ص۸۹ ↑

 

    1. همان،ص۹۰ ↑

 

    1. . حقوق تعهدات، ج اول کلیات حقوق تعهدات؛جلد ۱ ؛صفحه ۱۴۵ ↑

 

    1. کریمیان،محمد حسین،پایان نامه حقوق ناشی از قرابت،دانشگاه آزاد واحد تهران شمال،سال ۱۳۹۰،ص۴۴ ↑

 

    1. ناصر کاتوزیان،حقوق خانواده(۱۳۵۷)، دانشگاه تهران، ص۱۵۸٫ ↑

 

    1. . طلاق، آیه ۶٫ ↑

 

    1. . بقره، آیه۲۴۲٫ ↑

 

    1. . حرّعاملی، وسایل الشیعه،ج۱۵، کتاب ا­لنکاح، ابواب النفقات،باب۶، ص۲۳۰،ج۲٫ ↑

 

    1. .همان، باب۲۱، ص۲۵۱،ج۲٫ ↑

 

    1. . همان، ج۱، ش۱۳و۱۰۷و۱۱۶٫ ↑

 

    1. .جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق،چ۲۵، ش۱۴۲۱، ص۱۷۸٫ ↑

 

    1. انصاری، مجتبی، مقاله حقوق زن و مرد در قانون جدید حمایت خانواده، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۶ سال ۱۳۹۳ – ↑

 

    1. . ناصر کاتوزیان،حقوق خانواده،ج۱،ش۱۲۷٫ ↑

 

    1. . محقق، شرائع الاسلام، ج۲، ص۳۴۷٫ ↑

 

    1. . میرزای قمی، جامع الشتات، ص۴۱۲٫ ↑

 

    1. . سید ابوالقاسم خوئی، منهاج الصالحین، ص۳۹۳٫ ↑

 

    1. . محقق داماد، حقوق خانواده، ص ۲۹۰٫ ↑

 

    1. . شرح لمعه، باب نفقات،ج۲، ص۱۲۲ به بعد. ↑

 

    1. . وسایل رفاه و آسایش. ↑

 

    1. نوروند، عصمت۱۳۸۸، نظام دادرسیِ دعاویِ خانوادگی، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه پردیس،ص۴۹ قم، – ↑

 

    1. .شیخ طوسی، مبسوط، ج۵، ص۲۱۱٫ ↑

 

    1. .حرّعاملی، وسایل الشیعه، ج۱۵،کتاب­ا­لنکاح، ابواب النفقات، باب۷، ص۴۳۱،ح۴٫ ↑

 

    1. . جعفری لنگرودی،حقوق خانواده، ص۱۷۵٫ ↑

 

    1. . طلاق، آیه ۶٫ ↑

 

    1. .به زنی اطلاق می­ شود که به عقد منقطع­، ­به نکاح مردی درآمده و از او حامل شده و پس از انقضا و یا بذل مدت، در عده به سر می­برد. ↑

 

    1. . رأی پرونده­ی شماره­ی۳۹/۱شعبه­ی ۲۷ دادگاه خانواده­ی شهرستان تهران. ↑

 

    1. . محقق داماد،حقوق خانواده، ص۲۹۷٫ ↑

 

    1. . ترجمه­ی شرایع، چاپ دانشگاه تهران،ج۲،ص۷۱۵به بعد. ↑

 

    1. . همان، ص۲۹۹٫ ↑

 

    1. . همان، ص۲۹۹٫ ↑

 

    1. . ماده ۲۹۴ قانون مدنی. ↑

 

    1. . ماده­ی۳۰۰ قانون مدنی. ↑

 

    1. جعفری لنگرودی، حقوق خانواده، صص۱۸۴و۱۸۵٫ ↑

 

    1. عباسی، محسن(۱۳۹۲)، «تحلیل قانون جدید حمایت خانواده»، ماهنامه دادگستر، شماره ۴۳،ص۷۷ – ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ب.ظ ]




شکل ۲-۱٫ اجزای درگیر در حاکمیت شرکتی ۱۶

 

شکل ۲-۲٫ الگوی آنگلوساکسون حاکمیت شرکتی ۱۹

 

شکل ۲-۳٫ الگوی اروپایی حاکمیت شرکتی ۲۰

 

شکل ۲-۴٫ رویکرد حاکمیت شرکتی مبتنی بر توحید و مشورت ۲۳

 

فهرست نمودارها

 

عنوان صفحه

 

نمودار ۲-۱٫ ویژگی‌های ریسک و بازده با توجه به سیاست‌های سرمایه در گردش ۳۲

 

نمودار ۲-۲٫ سیستم تولید به هنگام و نتایج آن ۴۱

 

نمودار ۲-۳٫ چرخه تبدیل وجه نقد و چرخه فرایند عملیات شرکت ۵۳

 

فصل اول؛

 

کلیات پژوهش‌

 

۱-۱- مقدمه

 

نویسندگان نخستین نظریه نمایندگی (اسپنس و زکائوسر[۱]، ۱۹۷۱) تلاش زیادی برای معرفی الگوی اساسی نظریه نمایندگی کرده‌اند. نظریه نمایندگی با این فرض آغاز می شود که مردم در راستای منافع شخصی خود فعالیت می‌کنند و دربرگیرنده این موضوع است که تحت شرایط عادی، اهداف، منافع و خطرات دو طرف (مالک و نماینده) یکسان نیست. این نظریه بیان می‌کند وقتی که مدیر، صد در صد سهام شرکت را در تملک ندارد، وجود تضادی پنهان بین سهام‌داران و مدیر، اجتناب ناپذیر است.

 

این امر موجب مشکلات نمایندگی متعددی می­گردد مانند: تضاد منافع بین مدیر و سهامدار، خطرات اخلاقی، عدم اطمینان و شراکت ریسک (نمازی، ۱۳۸۴)، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیر و سهامدار، و اتخاذ تصمیمات نامطلوب (جنسن و مکلینگ[۲]، ۱۹۷۶). یکی از راه حل های مشکل نمایندگی، استقرار شیوه های مناسب حاکمیت شرکتی است. شلیفر و ویشنی[۳] (۱۹۹۷) حاکمیت شرکتی را به عنوان راهی تعریف نمودند که به وسیله آن، تأمین کنندگان مالی شرکت از دریافت بازده در قبال سرمایه گذاری خود، اطمینان می­یابند. گیلان و استارکس[۴] (۱۹۹۸) حاکمیت شرکتی را به عنوان سیستمی از قوانین، قواعد و عوامل تعریف نمودند که عملیات شرکت را کنترل می­ کند. این در حالی است که ساختار مالکیت شرکت­ها می ­تواند ایجاد و توسعه مدل حاکمیت شرکتی را تحت تأثیر قرار دهد.

موضوع مورد مطالعه در این پژوهش، بررسی ارتباط بین مالکیت نهادی و مدیریت موجودی کالا، با توجه ویژه به نقش برخی از سایر سازوکارهای حاکمیت شرکتی (اندازه و استقلال هیئت مدیره)، در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.

۱-۲- بیان مسأله

 

موجودی کالا یکی از مهم ترین و پیچیده ترین دارایی ها برای مدیریت در سطح شرکت و در سطح اقتصاد کلان است. بسیاری بر این باورند که موجودی کالا نقشی سه گانه در سازمان های جدید دارد: (۱) به خلق ارزش کمک می‌کند؛ (۲) ابزاری برای انعطاف پذیری و (۳) کنترل است (چیکان

[۵]، ۲۰۰۹). ارتباط اساسی مابین استراتژی شرکت و موجودی کالا (هیت و ایرلند[۶]، ۱۹۸۵؛ لی[۷]، ۱۹۹۲؛ تاماس[۸]، ۲۰۰۰)، موجب انجام پژوهش های متعددی به منظور برطرف سازی تردیدها در قبال آن، شده است. نمونه هایی از تردیدها عبارتند از: حجم و ساختار موجودی ها (چیکان، ۱۹۹۶)، محرک های مدیریت موجودی کالای اثربخش (بالدنیوس و ریچلستین[۹]، ۲۰۰۵)، معیارهایی که بر خط مشی موجودی کالا اثر می‌گذارند (بورگنوف[۱۰]، ۲۰۰۸)، خاصیت موجودی کالا (بارکر و سانتوس[۱۱]، ۲۰۱۰) و عوامل تعیین کننده گردش موجودی کالا (گائور[۱۲] و همکاران، ۲۰۰۵؛ کولیاس[۱۳] و همکاران، ۲۰۱۱).

 

در این رابطه، مطالعات نظری و تجربی به بررسی ارتباط بین موجودی کالا و موضوعات مالی و مدیریتی متفاوتی پرداخته‌اند. نمونه هایی از این موضوعات عبارتند از: ساختار سرمایه (لوسیانو و پکاتی[۱۴]، ۱۹۹۹)، ریسک گریزی (چن[۱۵] و همکاران، ۲۰۰۷)، نقدشوندگی و محدودیت های مالی (کارپنتر[۱۶] و همکاران، ۱۹۹۸؛ کاربت[۱۷] و همکاران، ۱۹۹۹؛ بوزاکات و ژانگ[۱۸]، ۲۰۰۴)، درک مدیریت (چیکان، ۲۰۰۹)، عملکرد مالی (کانن[۱۹]، ۲۰۰۳)، هزینه های معاملات (گیرلیچ[۲۰]، ۲۰۰۳)، طراحی سازمانی (وریس[۲۱]، ۲۰۰۵)، بازار سهام (لای[۲۲]، ۲۰۰۶؛ تیربو[۲۳]، ۲۰۰۹)، ساختار مالکیت (نیهاس[۲۴]، ۱۹۸۹؛ دیملیس و لیریوتاکی[۲۵]، ۲۰۰۷؛ تریبو، ۲۰۰۷؛ آمیر[۲۶]، ۲۰۱۰) و مسئولیت اجتماعی شرکت (بارکس[۲۷] و همکاران، ۲۰۱۲).

مطالعات پیشین که ارتباط بین مالکیت نهادی و مدیریت و خط مشی موجودی کالا را آزموده اند، می توان محدود به مطالعات تریبو (۲۰۰۷) و آمیر (۲۰۱۰) دانست. هر دوی این مطالعات ارتباطی مثبت بین مالکیت نهادی و مدیریت موجودی کالا یافتند. همبستگی مثبت از دو راه متفاوت استنباط شد: از مجرای نقدشوندگی و مجرای کنترل. از مجرای نقدشوندگی، وجود مالکیت نهادی، توانایی شرکت برای دستیابی به وجه نقد بیشتر از اعتباردهندگان را افزایش می‌دهد. ‌بنابرین‏ مالکیت نهادی منجر به کاهش سطح موجودی کالا می‌گردد زیرا نیاز شرکت به جمع‌ آوری دارایی های نقدشونده همچون موجودی کالا برای محافظت در برابر شوک های نقدینگی، کاهش می‌یابد (تریبو، ۲۰۰۷). از سویی دیگر، طبق مجرای کنترل، قدرت رأی دهندگی بالا و اطلاعات و شناخت افضل سهام‌داران نهادی، آنان را قادر می‌سازد تا تصمیمات مدیریت را به صورتی اثربخش دستکاری نمایند. ‌بنابرین‏، بعید است که موجودی اضافی به عنوان نشانی از سوء مدیریت، در این شرایط ارائه گردد (تریبو، ۲۰۰۷؛ آمیر، ۲۰۱۰).

 

در حقیقت، این نتایج، این موضوع را نادیده گرفته اند که اثربخشی سازوکارهای حاکمیت شرکتی (مانند مالکیت نهادی)، به احتمال فراوان به برخی متغیرهای مؤثر دیگر وابسته اند و همچنین اینکه تأثیر یک سازوکار می ­تواند به باقی سازوکارها وابسته باشد. این نتایج نه تنها با ارتباط استنتاج شده بین مالکیت نهادی و سهامداری مدیران (بادالا[۲۸] و همکاران، ۱۹۹۴؛ چن و استینر[۲۹]، ۱۹۹۹؛ کراتچلی[۳۰] و همکاران، ۱۹۹۹؛ جوئر[۳۱] و همکاران، ۲۰۰۶؛ خورشد[۳۲] و همکاران، ۲۰۱۱)، منطبق نیست بلکه ارتباط بین مالکیت نهادی و شاخص های هیئت مدیره (مانند اندازه و ساختار رهبری) (هاس[۳۳]، ۲۰۰۵؛ لی[۳۴] و همکاران، ۲۰۰۶؛ الساید[۳۵]، ۲۰۰۷ و ۲۰۱۰؛ خورشد و همکاران، ۲۰۱۱) را نادیده گرفته است. علاوه بر این، این نتایج این موضوع را نیز نادیده گرفته اند که اثربخشی مالکان نهادی در کشورهای مختلف، متفاوت خواهد بود. این امر ‌به این خاطر است که امکان دارد مالکیت ملی به طرق گوناگونی قدرت را بر شرکت ها اعمال نماید (آگوئلرا[۳۶]، ۲۰۰۵). برای نمونه، ایالات متحده و بریتانیا سیستم قانونی مرسوم خود را دارند و هرکدام به روشی اولویت های حاکمیت شرکتی را مشخص نموده ­اند (آگوئلرا، ۲۰۰۵؛ هاس، ۲۰۰۵).

 

در واقع، فرض اینکه سرمایه ­گذاران نهادی در فعالیت های نظارتی و کنترلی خود و متعاقباً مدیریت موجودی کالا، همیشه فعال یا منفعل هستند و ‌به این ترتیب، مدلی خطی منظور نماییم، بسیار آرمان­گرایانه خواهد بود. ‌بنابرین‏، بسیار معقولانه به نظر می­رسد که ارتباط بین سرمایه گذاران نهادی و مدیریت موجودی کالا، ارتباطی غیرخطی باشد که ممکن است توسط محرک­های گوناگونی، تعدیل گردد.

 

‌بنابرین‏، هدف اصلی پژوهش حاضر ضمن بررسی اثر مالکیت نهادی بر مدیریت موجودی کالا، بررسی ارتباط غیرخطی آن­ها و در واقع شناسایی اثر تعدیلی اندازه و استقلال هیئت مدیره به عنوان دو سازوکار حاکمیت شرکتی بر این ارتباط است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:21:00 ب.ظ ]




 

این نکته که یک شکل معین و واحد از قانون اساسی می‌تواند به پدید آمدن دو نظام پویای متفاوت منجر شود، گویای آن است که در بررسی الگوهای روابط قوه مقننه و مجریه، تمرکز صرف بر َاشکال قانون اساسی می‌تواند گمراه کننده باشد. وانگهی قوانین اساسی تنها متونی هستند که می‌توانند به همان اندازه که راهنما و تبیین کننده اند، گمراه کننده نیز باشند. برای مثال، قانون اساسی شوروی سابق وانمود می کرد که قوه مقننه بسیار مقتدری را تأسیس ‌کرده‌است، درحالی که این قوه تحت تأثیر حزب کمونیست و رهبری آن بود. در اینجا مسئله مهم، بیش از دلالت مفاد قانون اساسی، میزان محدودیتی است که قوه مقننه می‌تواند{در عمل} برای قوه مجریه ایجاد کند. به عبارت دیگر مسئله مهم این است که قوه مجریه (خواه شخص رئیس جمهور و خواه کابینه یا دولت) تا چه حد ازسوی قوه مققنه در انجام آنچه مایل است انجام دهد با مانع مواجه شده است.

 

طرح این مسئله که قوه مقننه می‌تواند برای قوه مجریه محدودیت ایجاد کند، بیان کننده نقش واکنشی قوه مقننه است که درک این نکته برای پژوهشگران کنگره ایالات متحده آمریکا به ویژه کسانی که معتقدند این نهاد به عنوان قلب فرایند سیاست‌گذاری }نظام سیاسی آمریکا{ عمل می‌کند؛ کمی مشکل است. هرچند دلایلی وجود دارد که کنگره آمریکا از این نظر یک استثناست. از دیدگاه تطبیقی کلان تر که احتمالاً از اندیشه‌های جان استوارت میل سرچشمه می‌گیرد، حکمرانی، کارکردی است که قوه مقننه برای انجام آن بسیار نامناسب به نظر می‌رسد و نقش مناسب آن نظارت و کنترل است. قوه مجریه نهاد مناسبی برای مسئولیت حکمرانی است؛ زیرا مفهوم ایجاد محدودیت به درستی بر کارکرد نظارت و کنترل انطباق دارد و در برگیرنده نقش سیاست‌گذاری است که بسیاری از قوای مقننه آن را برعهده دارند. بدیهی است که در این مورد کنگره آمریکا استثنا بوده و نقش فعال سیاست‌گذاری این کنگره از ایجاد محدودیت و پارادایم کنترل و نظارت فراتر است. در سوی دیگر طیف کنگره بسیار پرقدرت آمریکا، قوای مقننه ضعیفی مانند کره شمالی، نیجریه و چین قرار دارند که به دشواری می‌توانند برای قوه مجریه محدودیت ایجاد کنند.[۵۲] در این نظام ها، قوای مجریه اعمال خود را بی اعتنا به اپوزیسیون موجود در قوه مقننه انجام می‌دهند یا اینکه اطمینان دارند چنین مخالفتی انجام نخواهد گرفت؛ اما در نظام هایی با قوای مقننه قوی تر، َاعمال قوه مجریه می‌تواند از راه های گوناگونی محدود شود. در بعضی از کشورها مانند هلند، فرانسه و …، قوه مقننه می‌تواند لایحه دولت را رد کند یا بر آن اصلاحیه های مهمی وارد کند. در دیگر نظام ها از جمله در کشورهای انگلستان و دانمارک، قوه مجریه ممکن است ملزم شود تقدیم یک لایحه را به تأخیر اندازد یا اینکه به طورکلی از تقدیم آن صرف نظر کند، چرا که قوه مجریه در خلال مذاکرات صحن علنی مایل نیست که به دلیل رد شدن لوایحش، بی اعتبار شود یا مورد انتقاد قرار گیرد. همچنین ممکن است قوه مجریه به منظور اجتناب یا کاستن از میزان مخالفت پارلمان، لایحه پیشنهادی را قبل از ارائه رسمی آن اندکی تغییر دهد و ‌به این ترتیب از ایدئال ها و ترجیحات خویش تا حدودی دور شود. در نهایت، این محدودیت ها ممکن است از طریق اعمال کارکرد نظارتی قوه مقننه بر قوه مجریه، خواه با برگزاری جلسات رسیدگی کمیسیونی، یا از طریق سؤال و استیضاح رؤسای دولت ها در نظام های پارلمانی، اعمال شود. قوه مقننه می‌تواند انواع مختلف حیف و میل اموال یا تخلفات را فاش کند؛ ضمن اینکه می‌تواند دولت را به گزارش دهی از عملکردهای خود مجبور کند. نکته مهم این است که توانایی قوه مقننه در محدود کردن رفتار قوه مجریه ضرورتا منوط به خواست یا توانایی آن ها در دادن رأی مخالف به پیشنهادهای قانونی دولت نیست؛ قدرتی که قوای قانونگذاری، در عمل به ندرت از آن بهره مندند. بار دیگر بر این نکته تأکید می‌کنیم که چه بسا میزان توانایی قوه مقننه در محدود کردن قوه مجریه ارتباط اندکی با َاشکال قانون اساسی داشته باشد. در برخی از نظام های ریاستی محدودیت های اندکی از سوی قوه مقننه بر رئیس جمهور اعمال می شد(مانند یک دوره طولانی در کره جنوبی پس از جنگ) و در برخی دیگر از نظام های ریاستی مانند ایالات متحده آمریکا لوایح قانونی رئیس جمهور اغلب رد شده یا همواره با اصلاحیه همراه بوده و گاه حتی به طور کامل نادیده انگاشته می‌شوند.[۵۳] همچنین در نظام های پارلمانی مانند ایتالیا یا جمهوری چهارم فرانسه (۱۹۵۸-۱۹۴۶) ، قوای مجریه نه تنها محدود شده اند؛ بلکه اساساً ازسوی فراکسیون های پارلمانی مورد حمایت و پشتیبانی قرار نگرفته اند و در نهایت پارلمان هایی مانند انگلستان و کشورهای اسکاندیناوی وجود داشته اند که قوای مجریه برای دوره های طولانی پس از جنگ جهانی دوم، می توانستند به طور مشروط به اکثریت پارلمان در پشتیبانی از سیاست هایشان اتکا کنند.

 

ب-نظام های احزاب سیاسی

 

رابطه قوه مقننه و مجریه بیش از هر چیز به ماهیت نظام احزاب سیاسی وابسته است.[۵۴] در کشورهای دارای نظام های تک حزبی مانند کوبا، قوه مقننه هیچ محدودیت عمده ای بر قوه مجریه تحمیل نمی کند. همه تصمیمات را حزب اکثریت اتخاذ می‌کند. همه اعضای این حزب عضو قوه مقننه هستند و در همه موارد مگر موارد جزئی مجبور ند از خط مشی حزب خود پیروی کنند. همچنین در نظا مهای پارلمانی نظیر آلمان که قوه مجریه واجد یک اکثریت قوی و منظم است احتمال حمایت حزب اکثریت از لوایح قوه مجریه بسیار زیاد است. درباره لوایح کم اهمیت تر نیز مشابه این وضعیت وجود دارد. با این حال، چنین قوای مقننه ای معمولاً قوای مجریه را با ساز ‌و کارهای غیررسمی، نظیر رایزنی­های قبلی، تهدید به مخالفت عمومی و استفاده بی اغماض از اختیارات نظارتی، محدود می‌کنند. در برخی دیگر از پارلمان ها احزاب سیاسی ضعیف تری وجود دارد که قوای مقننه را قادر می‌سازند محدودیت های فراوانی را بر قوه مجریه تحمیل کنند. این حالت زمانی بروز می‌کند که اکثریت حزب حاکم بر دولت در قوه مقننه نسبتًا کوچک است یا حزب اکثریت ائتلافی از احزاب متعدد مختلف است یا اقلیت قوه مقننه از دولت حمایت می‌کند و وقتی انضباط حزبی کاهش پیدا می‌کند، اینکه اکثریت حزب حاکم بر دولت چند کرسی در پارلمان را اشغال ‌کرده‌است، فاقد اهمیت است که در این صورت دفعاتی که قوه مقننه، قوه مجریه را محدود می‌کند، افزایش می‌یابد. مطالعه نظام ریاستی ایالات متحده بیانگر این است که توانایی رئیس جمهور در جلب حمایت کنگره درباره لوایح تقدیمی خود، با تعداد نمایندگان هم حزبی در هریک از مجلسین و نزدیکی دیدگاه های ایدئولوژیک آن ها با دیدگاه های رئیس جمهور ارتباط دارد. هرچه اکثریت حزب وابسته به رئیس جمهور بزر گتر باشد؛ احتمال حمایت از موضع او در رأی گیری علنی، بیشتر است. با این حال حتی در چنین حالتی نیز موقعیت نسبتًا ضعیف احزاب ملی در ایالات متحده آمریکا به معنای این است که رئیس جمهور همواره نمی تواند به حمایت آن دسته از نمایندگان اتکا کند که عضو حزب وی هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:53:00 ب.ظ ]




 

نکته قابل توجه دیگری که در زمینه پرخاشگری و فرهنگ ها مطرح است این است که، در تمامی فرهنگ ها وجود منافع ضروری برای حیات بشر در پرخاشگری پذیرفته شده است لکن این امر هم قابل قبول همگان است که در صورت عدم کنترل رفتار پرخاشگرانه چه بسا خطرات جبران ناپذیری هم چون قتل به وقوع پیوندد. بدین جهت، همه جوامع باید راه هایی بیابند تا مانع از آن شوند که اعضای آن یکدیگر را بکشند یا به هم آسیب برسانند. همه مردم رفتار پرخاشگرانه را تا اندازه ای کنترل می‌کنند ولی از لحاظ ارزشی که برای آن قایلند، در میزان محدود کردن آن با هم فرق دارند. برای مثال، در میان قبایل سرخ پوست آمریکایی، کومانچی ها کودکانشان را جنگجو بار می آورند و حال آن که هوپی ها و زونی ها که از ‌گروه‌های قومی هستند به فرزندانشان صلح جویی و رفتار غیر پرخاشگرانه می آموزند. در آمریکای معاصر جوامع هوتری بر صلح جویی به عنوان شیوه ای از زندگی تأکید می‌کنند و فرزندانشان را طوری تربیت می‌کنند که پرخاشگر نباشد. اصولا در فرهنگ آمریکایی برای پرخاشگری و سرسختی ارزش قایلند (Bandura, A. 1973, p. 86)

 

در فرهنگ اسلامی گرچه تجاوز و تعدی به دیگران از مصادیق پرخاشگری به حساب می‌آید و امری نامطلوب شمرده می شود لکن به افراد اجازه می‌دهد در صورتی که مورد پرخاشگری دیگران واقع شوند از خود دفاع کنند البته به نحوی که منجر به تعدی و ظلم نشود (هزی پاول ماسن و همکاران، ۱۳۷۷، ۴۲۵ و ۴۲۶).

 

۲-۱-۳٫ پرخاشگری و رفتار توأم با جرات

 

باید ‌به این نکته توجه داشت که رفتار توام با جرات به عنوان رفتار پرخاشگرانه محسوب نگردد. گاه رفتاری از فرد سر می زند که به منظور کنترل و نظارت بر دیگران و بدون قصد آسیب رساندن است، مانند جلوگیری کودک از این که مبادا کسی اسباب بازی وی را از چنگش به در آورد. این رفتار جرات ورزی است که مردم معمولا بدون جدا سازی صحیح این دو اصطلاح، شخص با جرات را پرخاشگر به حساب می آورند. برای نمونه، ممکن است کسی را که در جست وجوی کالایی است و در این رابطه با دیگران برخوردی مصرانه دارد و به سادگی جواب رد را نمی پذیرد، پرخاشگر بدانند، در حالی که او فقط با جرات است. با توجه ‌به این تمایز است که برای از بین بردن و جلوگیری از ظهور رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان، تعلیم و عادت دادن راه های جامعه پسند با جرات بودن پیشنهاد شده است (هزی پاول ماسن و همکاران، ۱۳۷۷، ۴۲۶).

 

۲-۱-۴٫ انواع پرخاشگری

 

پرخاشگری بر حسب قصد و هدف انجام آن به دو نوع پرخاشگری وسیله ای و پرخاشگری خصمانه تقسیم می شود که در ادامه به توضیح آن می پردازیم.

 

۲-۱-۴-۱٫ پرخاشگری وسیله ای

 

پرخاشگری وسیله ای یعنی اگر رفتار نابهنجاری در جهت رسیدن و دستیابی به هدفی خارجی انجام گیرد پرخاشگری وسیله ای تلقی می شود (هزی پاول ماسن و همکاران، ۱۳۷۷، ۴۲۷). بر اساس نظر برخی از محققین (بوس، ۱۹۶۶) در پرخاشگری وسیله ای از پرخاشگری به عنوان روشی برای ارضای سایر انگیزه ها استفاده می شود. مثلا شخصی ممکن است از تهدید استفاده کند تا دیگران را به انجام دادن خواسته های خود وادار نماید، یا کودکی ممکن است از پرخاشگری به عنوان روشی برای جلب توجه دیگران استفاده کند (محی الدین بناب، ۱۳۷۴، ۵۶).

 

بیش تر پرخاشگری های اطفال خردسال از نوع وسیله ای و برای تصاحب شی ء مورد علاقه است. آنان با اعمالی مانند هل دادن در تلاشند تا اسباب بازی دیگران را به چنگ آورند و کم تر مواردی است که به قصد آسیب دیگران و از روی عصبانیت اقدام نمایند (دفتر همکاری حوزه ‌و دانشگاه تهران، ۱۳۷۵، ۴۹۶).

 

۲-۱-۴-۲٫ پرخاشگری خصمانه

 

از سوی دیگر پرخاشگری در صورتی که به قصد آسیب دیگران باشد، خصمانه تلقی می شود. تعریفی که به نظر اکثریت مناسب است این است که «پرخاشگری خصمانه هر نوع رفتاری است که هدفش اذیت کردن یا آسیب رساندن به موجود زنده دیگری است که بر انگیخته شده است تا از این رفتار پرهیز کند. (بارون ۱۹۷۷)»

 

لازم به ذکر است که پرخاشگری خصمانه طیف وسیعی از رفتارها را برمی گیرد و ممکن است بدنی یا کلامی، فعال یا غیرفعال و مستقیم یا غیر مستقیم باشد. تفاوت پرخاشگری بدنی با کلامی، تفاوت بین آزار جسمی و حمله با کلمات است. تفاوت پرخاشگری فعال با غیرفعال، تفاوت بین عمل آشکار و قصور در عمل است و منظور از پرخاشگری غیر مستقیم پرخاشگری بدون برخورد رودررو است (محی الدین بناب، ۱۳۷۴، ۵۶).

 

۲-۱-۵٫ میزان و سن شیوع انواع پرخاشگری

 

پرخاشگری در حقیقت یکی از نمودهای رشد اجتماعی است. در پایان یک سالگی، حدود ۴۶ درصد رفتارهای اولیه همسالان را رفتارهای پرخاشگرانه و متعارض تشکیل می‌دهد. (برونسون ۱۹۸۱) پرخاشگری یکی از ملاک های رشد اجتماعی است که در کودک به اشکال مختلف از قبیل خراب کردن، برداشتن اسباب بازی کودکان دیگر، جیغ و فریاد زدن، گریه کردن، زد و خورد کردن و ناسازگاری و اختلاف ظاهر می شود (دفتر همکاری حوزه ‌و دانشگاه تهران، ۱۳۷۵، ۸۲۲).

 

سال های اولیه کودکی و سنین قبل از مدرسه، مملو از پرخاشجویی بوده و در آن بیش از سال های قبل و بعد رفتارهای خصمانه مشاهده می شود. در این ایام بیش تر پرخاشگری ها از نوع وسیله ای است، در حالی که، پس از طی دوره پیش دبستانی به نوع خصمانه مبدل می شود و با رفتارهای ناپسندی هم چون یاوه گویی و تمسخر همراه می‌گردد. زمانی که کودکان دریابند کودک دیگری قصد آسیب رساندن به آن ها را دارد، احتمالا برای تلافی به جای مضروب ساختن و خراب نمودن اسباب بازی های وی، خود او را مستقیما مورد حمله قرار می‌دهند.

 

به موازات رشد سنی کودک، نحوه بروز حالت پرخاشگری از حالت علنی و آشکار به صورت رمزی درمی آید. او سعی می‌کند با درونی ساختن خشم خویش، از برخوردهای آسیب رساننده جسمانی و لحظه ای کاسته و به تدریج با واکنش های غیر مستقیم، فرد مقابل را مورد شکنجه روانی قرار دهد. در سال های اولیه کودکی ظهور خشم سریع بوده و به زودی از بین می رود، اما در سنین بالاتر، کودک فرا می‌گیرد که رنجش و غم خویش را در درون، محبوس ساخته و آن را در مدت مدیدی با انجام اعمال منفی گرایانه به ظهور برساند (دفتر همکاری حوزه ‌و دانشگاه تهران، ۱۳۷۵، ۴۹۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:24:00 ب.ظ ]




 

بانک­ها وجوه لازم را از سرمایه داران کوچک و پس انداز­کنندگان گرفته و جمع‌ آوری کرده و به کسانی که بخواهند عملیات اقتصادی انجام دهند یا عملیات خورد را توسعه دهند، وام می‌دهد. بانک‌ها از تفاوت نرخ پولی که به سرمایه گذارها بابت بهره می پردازند و از بهره ای که از وام گیرندگان و بازرگانان دریافت می‌کنند، ارتزاق می­نمایند. بانک‌ها می‌توانند برای هدایت پس انداز و برای سرمایه گذاری مولّد و بر حسب درجه سودمندی وامهای درخواستی مشتریان، نرخ‌های متفاوت بهره تعیین نمایند(رحیمی سجاسی، ۱۳۸۷ ،۲)

۲-۲-۳- وظایف محوله بانک‌ها

 

به ‌دلیل عدم گسترش بازارهای مالی غیربانکی، بانک‌ها بزرگترین و مهم‌ترین بخش بازار پول و سرمایه ایران هستند. نظام بانکی حدود ۹۳ درصد کل نقدینگی جامعه را به ‌صورت سپرده جذب نموده است.

 

جدول۲-۱-مبالغ و نرخ رشد نقدینگی و مانده کل سپرده‌های سیستم بانک

 

(میلیارد ریال/ درصد)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سال کل سپرده‌های سیستم بانکی نقدینگی نرخ رشد سپرده‌های سیستم بانکی نرخ رشد نقدینگی سهم سپرده‌های سیستم بانکی از نقدینگی ۱۳۷۶ ۱/۱۱۸۹۰۶ ۱۳۴۲۸۶ ۰۷/۱۵ ۲۱/۱۵ ۵۵/۸۸ ۱۳۷۷ ۴/۱۴۱۴۶۲۸ ۱۶۰۴۰۲ ۱۱/۱۹ ۴۵/۱۹ ۳۰/۸۸ ۱۳۷۸ ۹/۱۷۰۵۶۹ ۲/۱۹۲۶۸۹ ۴۳/۲۰ ۱۳/۲۰ ۵۲/۸۸ ۱۳۷۹ ۴/۲۲۳۹۵۲ ۷/۲۴۹۱۱۰ ۳/۳۱ ۲۸/۲۹ ۸۶/۸۹ ۱۳۸۰ ۶/۲۹۱۷۶۸ ۳/۳۲۰۹۵۷ ۳۸/۳۰ ۸۴/۲۸ ۹۱/۹۰ ۱۳۸۱ ۹/۳۸۲۷۴۳ ۴۱۷۵۲۴ ۱۸/۳۱ ۰۹/۳۰ ۶۷/۹۱ ۱۳۸۲ ۹/۴۸۷۸۶۳ ۴/۵۲۶۵۹۶ ۴۶/۲۷ ۱۲/۲۶ ۶۴/۹۲

 

منبع: (ترازنامه بانک مرکزی، سال‌های مختلف)

 

بنا بر آخرین آمار اعلام شده نظام بانکی دولتی حدود ۹۳ درصد کل سپرده‌های مردم را جذب ‌کرده‌است. هرچند بانک‌های تجاری و تخصصی متفاوتی این­حجم سپرده را دریافت کرده‌اند؛ اما به­ ‌جهت نحوه سازماندهی بیانگر این نکته مهم است که نظام بانکی دولتی یک انحصارگر کامل در نظام مالی ایران است. با دولتی شدن بانک‌ها حجم وسیعی از عملیاتهای غیربانکی به نظام بانکی تحمیل شده است. با توجه به اینکه اغلب وجوه مربوط ‌به این ‌عملیات از سپرده‌های مؤثر بانک به‌ حساب نمی آیند، توجیه اقتصادی انجام این امور توسط بانک‌ها محل سؤال است. در سال ۸۲ حدود ۲۰۰ میلیون قبض مربوط به آب، برق، گاز و تلفن با هزینه هر قبض ۲۰ ریال، توسط سیستم بانکی دریافت شده است. در ضمن بانک ملی علاوه بر قبوض بالا حدود ۷ میلیون قبض مربوط به گواهینامه، ۱۳ میلیون قبض جریمه و ۱۰ میلیون قبض مربوط به شهرداری نیز دریافت نموده است(امیری و همکاران ،۱۳۸۴، ۲۶۲).

 

۲-۳-ارزیابی عملکرد (ارزشیابی عملکرد)

 

اولین سیستم های سنجش عملکرد واحدهای انتفاعی، مثل آنهایی که به وسیله دوپونت[۵] و جنرال موتورز[۶] در دهه ۱۹۲۰ طراحی شده بودند بر اساس شاخص‌های مالی بودند. هر دو شرکت ‌پاسخ‌گویی‌ سود واحدهای خود را غیر متمرکز کرده بودند و در یک زمان از نرخ بازگشت سرمایه برای سنجش عملکرد مالی واحدهایشان استفاده کرده بودند. عدم رضایت از این نوع سیستم ها بعدها در سال ۱۹۵۱، وقتی که رالف کوردینرز[۷] ، مدیر ارشد اجرایی جنرال الکتریک مأموریت یافت یک گروه کاری سطح بالا برای سنجه های کلیدی عملکرد شرکت مشخص کند، بیان شد. علاوه بر سودآوری، این کار سهم بازار، بهره وری، نگرش کارکنان، ‌پاسخ‌گویی‌ عمومی و تعادل بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت را افزایش داد. در ادبیات ارزیابی عملکرد، موضوعات مختلف و مثال های موفقی درباره مدیریت عملکرد وجود دارد. رتبه بندی سنتی عملکرد بر پایه عوامل ثابت و ساده ای مانند بازگشت های مالی، بازگشت سرمایه، بازگشت سود بود. با این وجود رتبه بندی عملکرد از این طریق ممکن نیست دقیقاً مؤسسات را برای پیگیری عملکرد بالا شرح دهد. معیارهای غیر مالی مانند رضایت مشتری، روابط کارگر و جامعه برای پیروزی استراتژی بانک حیاتی است زیرا فقط استفاده از بازگشت سرمایه و بازگشت سود برای رتبه بندی عملکرد ممکن نیست نه بالاترین بازگشت را به سرمایه گذاران پیشنهاد می­ کند نه ثابت می‌کند کدام یک بیشترین سود را دارند ارزیابی عملکرد بانک می‌تواند متغیر و متضاد باشد(جعفر نژاد و همکاران،۱۳۸۹،۳).

۲-۴- شاخص های ارزیابی بانک‌ها

 

۲-۴-۱- شاخص‌های عملکردی

 

در این بخش عملکرد بانک در دو بخش مالی و غیرمالی به تفکیک مورد بررسی قرارمی گیرد. شاخص های غیرمالی در این بخش شامل، حوزه مشتریان و کارکنان، رعایت الزامات قانونی، چشم انداز توسعه کیفی بانک است و همچنین در بخش مالی به بررسی شاخص‌های سودآوری و ریسک پرداخته شده است.

 

۲-۴-۱-۱- شاخص‌های غیرمالی

 

  • حوزه مشتریان و کارکنان

در بحث دیدگاه مشتریان و کارکنان پنج شاخص الف) رضایت مشتریان و مراجعان ب)نظام آراستگی شعب ج) رضایت شغلی کارکنان، د) آموزش پرسنل و هـ) نسبت کارکنان بخش ستاد به صف مورد توجه قرار دارد.

الف) رضایت مشتریان و مراجعان

 

از آنجا که یکی از اهداف اصلی بانک‌ها تأمین رضایت مشتریان است، لذا شناسایی سطوح نیازها و عوامل رضایت مشتریان می‌تواند پیش نیازی برای حرکت در جهت تحول بانکداری حول محور مشتری مداری محسوب شود. لذا یکی از شاخص‌های تعیین کننده در رتبه هر بانک میزان رضایت مشتریان از عملکرد آن بانک است.

 

ب) نظام آراستگی شعب

 

اجرای نظام آراستگی در سازمان نه تنها آراستگی اجزای مختلف سازمان را در پی خواهد داشت بلکه با شناسایی و رفع کاستی های موجود و ایجاد فضای جذاب و مطلوب در محیط کار، رضایت شغلی کارمندان را افزایش می‌دهد. که این امر بهبود روند خدمت رسانی به مشتریان را نیز به همراه ‌می‌آورد.

 

ج) رضایت شغلی کارکنان

 

یکی از مهمترین چالش‌های مدیران، ایجاد رضایت شغلی در کارکنان با توجه به امکانات موجود در سازمان است. توجه کافی ‌به این امر نه تنها منجر به افزایش بهره وری در سازمان شده بلکه نتایج مطلوبی از جمله افزایش تعهد سازمانی، سرعت یادگیری مهارت‌های جدید شغلی و … را به همراه خواهد داشت.

 

د) آموزش پرسنل

 

امروزه برجسته­ترین ویژگی رقابتی هر سازمان، وجود و حضور نیروی انسانی فعال و مجهز به دانش و فناوری نوین و به روز در حوزه های مختلف رفتاری، مدیریتی و تخصصی است. لذا ارتقای ظرفیت علمی و بینش کارکنان و تشکیل سرمایه انسانی متناسب با تحولات، لازمه تداوم حیات سازمانی و تعامل پویای آن با محیط درونی و بیرونی است و این امر در گرو سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرای صحیح برنامه آموزش مستمر و هماهنگ با تغییر و تحولات جهانی است. بر این اساس دو شاخص الف) سرانه ساعات آموزشی و ب) سرانه بودجه مصرف شده آموزشی در نظر گرفته شده است.

 

هـ) نسبت کارکنان بخش ستاد به صف

 

بانک ها به منظور استفاده کارآمد از نیروی انسانی بایستی نسبت معینی از کارکنان خود را در دو بخش صف و ستاد به کار گیرند. انحراف از حدود مجاز در این نسبت، می‌تواند ضمن ناکارآمد نمودن بخشی از کارکنان که به صورت مازاد در یک بخش حضور دارند، به آسیب پذیری بخش دیگر سازمان منجر شده و بهره وری کل سازمان را کاهش دهد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:55:00 ب.ظ ]




 

۲ – ۷ – ۲ – ۳ آلودگی خاک : خاک ماده ای زنده و دینامیک است که ادامه حیات گیاهان و حیوانات را ممکن می‌سازد و از ارکان تولید مواد اصلی تغذیه انسان و همچنین برخی وسایل مورد نیاز زندگی او محسوب می شود به گونه ای که آلودگی آن حیات انسان را به خطر خواهد انداخت . پوسته زمین حاوی مقادیر زیادی مواد پرتوزای طبیعی است که مهم ترین آن ها اورانیم -۲۳۸ ، توریم – ۲۳۲ و اورانیم ۲۳۵ و مواد پرتوزای حاصل از شکافت هسته‌های آن ها‌ است . علاوه بر موارد فوق ، پتاسیم ۴۰ ، روبیدیم ۸۷ ، ساماریم ۱۴۷ و بیسموت ۲۰۹ از جمله عناصر پرتوزای موجود در پوسته زمین می‌باشند . فعالیت های هسته ای انسان ، حوادث و انفجارات نیز در پراکنده سازی مواد پرتوزا و آلودگی خاک ها نیز موثرند . پس از انفجار چرنوبیل کل محیط زیست جهانی و به طور اخص اروپا با یک افزایش آلودگی پرتوی ناگهانی و شدید همراه گردید که ده ها سال زمان لازم است تا سطح پرتوهای آن کاهش یابد . نیروگاه های هسته ای از طریق انتشار مواد پرتوزا و سپس ریزش آن ها ، حوادث و عملیات معدن کاوی و استخراج اورانیم و جابجایی آن می‌توانند در آلودگی خاک مؤثر باشند . اما از مهم ترین دغدغه های زیست محیطی برای آلودگی خاک ها دفن غیر بهداشتی و غیر اصولی پسمان های نیروگاه ها است که افکار طرفداران محیط زیست را به خود مشغول ساخته است . چنانچه خاک بر اثر عوامل گوناگون از جمله سوانح نیروگاه های هسته ای به مواد پرتوزا آلوده شود ، اصلی ترین راه رفع این آلودگی ، برداشتن و دور ریزی لایه هایی از خاک است که شدیداًً آلوده شده است . این کار زمانی که ناحیه وسیعی از خاک آلوده شده است ، مانند نواحی شوروی سابق بر اثر سانحه چرنوبیل یکی از پرهزینه ترین و از نظر تکنیکی یکی از مشکل ترین اقداماتی است که صورت می‌گیرد و ثانیاًً چگونگی دفع خاک آلوده برداشته شده نیز مشکل جدیدی را به وجود آورده است ( عباسپور ، مجید ، ۱۳۸۶ ) .

 

۲ – ۷ – ۲ – ۴ آلودگی صوتی : محیط شهرها بسیار پر سر و صداست . صدای مزاحم از عوامل آلوده کننده محیط است و زیان های جسمی و روانی فراوان دارد . خستگی بیش از حد ، بی حوصلگی و کاهش کارایی کسانی که در محیط های پر سر و صدا کار می‌کنند از آثار روانی آلودگی صوتی است و کاهش شنوایی و در نهایت ناشنوایی موقت یا دائم نیز از زیان های جسمی آن است . از نظر علمی صدای بالاتر از ۷۰ دسی بل صدای مضر بوده و عوارضی را به وجود می آورد .

 

۲ – ۷ – ۲ – ۵ آلودگی دریایی :

 

تا مدتهای مدیدی این تصور در ذهن بشر وجود داشت که آب دریاها و اقیانوس ها ، آنقدر گسترده است که می توان از میزان مواد آلوده کننده آن چشم پوشی نمود . اما امروزه که اثرات مستقیم و غیر مستقیم آلودگی آب دریاها بر زندگی انسان ثابت شده ، مسئله مبارزه با رفع این آلودگی به شکل بسیار جدی تری مطرح می‌باشد . اقیانوس ها ۷۱% سطح زمین را فرا گرفته و میزان مواد آلوده کننده ای که وارد آن ها می‌شوند ، تنها کسر کوچکی از این حجم می‌باشد . مع الوصف همین میزان به ظاهر قلیل آلودگی موجب مرگ و میر وسیع آبزیان و در نتیجه خسارات اقتصادی و غیر قابل استفاده شدن برخی سواحل تفریحی و اثرات سوء دیگر می‌گردد . منابع آلوده کننده آب دریاها نظیر پسابهای صنعتی ، زباله های شهری ، تخلیه آب توازن و شستشوی کشتی ها بداخل دریا ، نشت مواد نفتی ناشی از حوادث مربوط به نفت کش ها و سکوهای نفتی ، زباله های اتمی ، عوامل طبیعی نظیر طوفان ها ، گرد و غبار ، آتشفشان ها و مواد زائد ناشی از ارگانیزم های دریایی آثار مخربی را بر اکوسیستم دریایی ، بجای می‌گذارند . گسترش تدریجی این آلودگی ها به سواحل و جزایر ، سبب بروز بیماری های مهلک و عوارضی ژنتیکی بر روی انسان ، می‌گردد .

 

مقصود از آلودگی دریایی داخل کردن مواد یا انرژی در محیط زیست دریایی به وسیله انسان به طور مستقیم یا غیر مستقیم می‌باشد که اثرات زیان بخش مانند آسیب به منابع زنده و خطر برای سلامت انسان و ایجاد مانع در فعالیت های دریایی از جمله ماهیگیری و لطمه به کیفیت از لحاظ استفاده از آب دریا و کاهش وسایل رفاهی به بار آورد یا احتمال ایجاد اینگونه خطرات را در بر داشته باشد . عوامل زیادی بر چگونگی محیط زیست دریایی اثر دارند . این عوامل به ترتیب زیر می‌باشند :

 

۱ . نور خورشید : نور خورشید از پارامترهای مهم انجام عمل فتوسنتز می‌باشد ، به گونه ای که با افزایش عمق دریا و در نتیجه کاهش میزان نفوذ نور خورشید ، عمل فتوسنتز کاهش یافته و منجر به کاهش جمعیت فیتوپلانکتون ها می‌گردد .

 

۲ . درجه حرارت : تغییرات درجه حرارت در دریا قابل توجه نبوده و اثر نسبتاً اندکی بر رشد و فعالیت ارگانیزم ها دارد .

 

۳ . فشار : فشار در اعماق مختلف دریا تاثیر زیادی بر انواع موجودات زنده آن و همچنین میزان حلالیت گازهای مختلف دارد .

 

۴ . شوری : اکثر موجودات زنده دریایی ، خود را با تغییرات کم شوری منطبق می نمایند . اما این تغییرات شوری آب ، بر حیات بیولوژیکی آن ها اثر دارد .

 

۵ . جریان آب : جریان آب بر انتشار مواد غذایی و رسوبات کف دریا اثر گذاشته و از تنوع ارگانیزم های مختلف دریایی می کاهد .

 

۶ . عوامل شیمیایی : عوامل شیمیایی از قبیل مقدار اکسیژن ، اکسید کربن محلول و PH ، تاثیر زیادی بر ارگانیزم های دریایی دارند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:27:00 ب.ظ ]




 

۲-۲-۱۰-۳- نقاط ضعف و نارساییهای بازل۱

 

با وجودی که بازل ۱ در زمان خود با در نظر گرفتن تمامی جوانب مطرح در اندازه گیری کفایت سرمایه بانک‌ها طراحی شده است، لیکن با اجرای آن در کشورهای مختلف و تغییر شرایط در بازارهای مالی و بانکی بین‌المللی به تدریج نقاط ضعف آن آشکار گردید . عمده ترین نارساییها و کمبودهای مطرح شده در این زمینه به شرح زیر است:

 

    • محدودیت طبقات دارایی‌های ریسکی.

 

    • محدودیت اوزان ریسکی داراییها.

 

    • محدودیت کاربرد تکنیک‌های کاهش ریسک اعتباری (عدم احتساب و محدودیت کاربرد وثایق و تضمینات در فرایند اعتبارسنجی مشتریان بانک‌ها).

 

    • نادیده گرفتن و اهمیت کمتر سایر ریسکهای مرتبط با صنعت بانکداری در متن بیانیه، مانند ریسکهای بازار و عملیاتی.

 

    • محدودیت در کاربرد روش های مدیریت ریسک توسط بانک‌ها.

 

  • نادیده گرفتن تفاوت درموقعیت و اعتبار مالی شرکت‌های متقاضی تسهیلات بانکی (عدم استفاده از رتبه اعتباری شرکت‌ها در فرایند اعتبارسنجی).

۲-۲-۱۱- زمینه‌های شکل گیری بازل۲

 

علی رغم ‌ظرافت‌های به کار رفته در بازل توجه آن عملا بر اندازه گیر ی کلی ریسک اعتباری و کنترل محدوده آن باقی ماند و به سایر ریسکهای مهم در بانکداری از جمله ریسک عملیاتی و بازار کمتر پرداخته است . از سوی دیگر تغییرات ایجادشده در محیط مقرراتی و بانکی جهان نیاز به بیانیه سرمایه ای جدیدی را مطرح می ساخت که همگامی بیشتری با تغییرات مذکور داشته باشد . در اثر پیچیده ترشدن محصولات و خدمات بانکی عرضه شده در بازارهای مالی و بانکی جهان و همزمان با تکامل تکنیک‌های مدیریت ریسک موجب گردید تا بازل۲ به تدریج در همگامی با تغییرات جدید ناتوان شود و در نتیجه زمینه برای تجدیدنظر در بیانیه اولیه فراهم شود . ‌به این ترتیب در ژوئن ١٩٩٩ کمیته بال پیشنهاد جدیدی را با هدف تجدید نظر در چارچوب اولیه کفایت سرمایه منتشر کرد که سرانجام به دنبال یک سلسله مشورتها و بحث‌های مفصل با بانک‌ها، ‌گروه‌های صنعتی و مقامات نظارتی کشورهای مختلف (علاوه براعضای کمیته)، در ٢۶ ژوئن ٢٠٠۴ انتشار یافت که تا زمان اجرای رسمی آن به عنوان متنی پایه ، برای سیر مراحل تصویب قانونی و برای تکمیل آمادگی بانک‌ها تا زمان اجرای مقررات جدید (با عبور از یک دوره اجرای آزمایشی ) در پایان سال ٢٠٠٧ به کار رود. بیانیه دوم بر خلاف بیانیه پیشین دارای ساختار کاملا پیچیده ای است ودارای ٣ رکن اصلی می‌باشد . در حالی که در بیانیه اولیه، ترتیبات ن اظر بر چگونگی اندازه گیری سرمایه بانک‌ها، رکن اصلی و یگانه بیانیه به شمار می رود که تمامی پیام بیانیه مبنی بر دارا بودن حداقل سرمایه لازم برای مقابله با مخاطرات احتمالی در داخل آن به صورت ماهرانه ای طراحی شده است.

 

بازل ۲ بر خلاف بیانیه قبلی دارای ساختاری کاملا پیچیده است. در واقع ترتیبات وضع شده در بیانیه جدید با تکامل استانداردهای به کار رفته در بیانیه قبلی گسترش یافته و در چارچوب ارکان جدیدی بازآرایی شده است .در ساختار بیانیه به تر تیب٣ رکن اصلی شامل حداقل سرمایه مورد نیاز ، فرایند بررسی نظارتی و انضباط بازار پیش‌بینی شده است و طراحی آن ها به گونه ای است که به صورت سیستماتیک در ارتباط هستند.(بیانیه کمیته بال ۲، ۲۰۰۴)[۹]۱

 

۲-۲-۱۲- اجرای بیانیه های سرمایه ای بازل در ایران

 

اجرای مقررات کفایت سرمایه در ایران (مبتنی بر رهنمودهای کمیته بال ) مستلزم عملیاتی شدن رهنمودهای مذبور در بسترهای قانونی و مقرراتی کشور، همچنین کسب آمادگی سازمانی ناظران و توانایی بانک‌ها در اجرای الزامات مقرر می‌باشد. در واقع در ایران نیز مانند هرکشور دیگری باید بر اساس پایه قانونی و مقرراتی ، بیانیه را به شکل مقررات لازم الاجرا طراحی و عملا آن را وارد مرحله اجرای اجباری تو سط بانک‌ها می نمود . سیر مراحل قانونی بیانیه در کشورهای مختلف، از زمان انتشار بیانیه نهایی تا مرحله اجرای عملی آن متفاوت است، لیکن به هر حال وجود پایه های قانونی مناسب، سابقه اجرایی مقررات مشابه و آمادگی ناظران و بانک‌ها در کوتاه تر شدن فاصله زمانی مذبور مؤثر است. با این وجود به نظر می‌رسد در حال حاضر علی رغم سابقه اجرای مقررات مبتنی بر بیانیه اولیه کمیته بال در بانک‌های کشور،تدوین و اجرای مقررات کفایت سرمایه بر اساس آخرین رهنمودهای کمیته بال (بازل شماره۲) به دلیل پیچیدگی های موجود در متن بیانیه جدید نیازمند پیش نیاز های اساسی در این زمینه است.

 

۲-۲-۱۳- سابقه اجرای مقررات کفایت سرمایه در ایران

 

در ایران زمان زیادی از اجرای مقررات کفایت سرمایه بر اساس رهنمودهای کمیته بال(بر اساس بازل شماره ۱) نمی گذرد و اجرای آن عملا از سال ١٣٨٢ در بانک‌ها آغاز شده است .خطوط راهنمای بازل شماره ۱ در مقایسه با ارکان مختلف و بعضًا پیچیده بازل شماره مراتب ساده تر است . لذا این امر کمک شایانی در اجرایی کردن آن در قالب مقررات مربوطه با عنوان آیین نامه کفایت سرمایه ١ در ایران نموده است.

 

در آیین نامه مذکور، بخش‌های اساسی بر اساس رهنمود های کمیته بال در بیانیه اولیه، شامل تعریف ساختار سرمایه بازل شماره ۱ بانک (مندرج در آیین نامه مربوط به سرمایه پایه )، سیستم طبقه بندی داراییها و سیستم ضرایب ریسک ملحوظ شده است و نهایتًا نسبت استاندارد نگه داری سرمایه نیز ‌بر اساس رهنمود معروف کمیته بال در سطح حداقل ٨ درصد تعیین شده است . پایه قانونی مقررات مذکور، با استناد به بند ۵ ماده چهارده قانون پولی و بانکی کشور بیان شده است و بانک‌ها ملزم به تطبیق شرایط خود با مفاد آیین نامه مذکور شده اند. این مقررات، بانک‌ها را صرفًا ملزم به نگه داری حداقل سرمایه لازم متناسب با ریسک اعتباری می‌کند و آن ها در خصوص نگه داری سرمایه اجباری برای پوشش ریسکهای بازار (الحاقی به متن اولیه بیانیه کفایت سرمایه کمیته بال ) به صورت مستقیم الزامی ندارند، لذا از این دیدگاه، مقررات مذکور در ایران صرفا ناظر بر کنترل محدوده ریسک اعتباری بانک‌ها می‌باشد.

 

با این وجود از آنجا که در حال حاضر بانک‌ها در ایران به موجب مقررات دیگری موسوم به “وضعیت باز ارزی ” ملزم به کنترل محدوده بدهی ها و دارایی‌های ارزی خود می‌باشند ، بخشی از ریسک های ناشی از تغییرات قیمت‌ها در بازار، از این طریق تحت کنترل می‌باشد.( سعید رسول نژاد ۱۳۸۹، ۲۵)

 

۲-۲-۱۴- اهمیت کفایت سرمایه در فعالیت بانک‌ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:39:00 ب.ظ ]




 

۴-۳- ضمانت اجراهای گمرکی

 

ضمانت اجراهای گمرکی در دسته ضمانت اجراهای غیرقضایی هستند. چرا که توسط مقامات اداری و غیر قضایی گمرک انجام می‌شوند از این رو در زمره ضمانت اجراهای اداری محسوب می‌شوند.

 

ضمانت‌ اجرای‌ اداری‌ به‌ آن‌ دسته‌ از تدابیر و اقدامات‌ کیفری‌ یا مدنی‌ یا انضباطی‌ گفته‌ می‌شود که‌ در برابر تخلف‌ از مقررات‌ اداری‌ و انجام‌ جرم‌ اداری یا جرائم‌ عمومی‌ دیگر توسط‌ مقامات‌ اداری‌ به‌ اجرا گذارده‌ می‌شود این‌ صلاحیت‌ اعمال‌ تدابیر و مجازات‌های‌ مدنی‌ یا کیفری‌ را یا مقامات‌ قضایی‌ به‌ مقامات‌ اداری‌ در موارد خاص‌ تفویض‌ کرده‌اند یا اینکه‌ بالذات‌ اعمال‌ آن ها در صلاحیت‌ مقامات‌ اداری‌ بوده‌ است.

 

وجه‌ تسمیه‌ ضمانت‌ اجراهای‌ خاصی‌ که‌ ماهیتاً مدنی‌ یا کیفری‌ هستند از جمله: ضبط‌ یا توقیف‌ کالاها یا بستن‌ و تعطیلی‌ مؤسسه، ‌به ضمانت‌ اجراهای‌ اداری‌ صرفاً به‌ جهت‌ مقام‌ اعمال‌کننده‌ این‌ مقررات‌ می‌باشد والا در صورتی‌ که‌ این‌ اقدامات‌ توسط‌ مقامات‌ قضایی‌ اعمال‌ شوند، بنا به‌ مورد ضمانت‌ اجرای‌ کیفری‌ یا مدنی‌ خواهند بود.

 

در صورتی‌ که‌ همین‌ اقدامات‌ مدنی‌ یا کیفری‌ توسط‌ مقامت‌ غیرقضایی‌ و سایر مقامات دولتی‌ انجام‌ گیرد ضمانت‌ اجرای‌ اداری‌ نام‌ می‌گیرد از جمله:‌ لغو یا ابطال‌ ثبت‌ علامت‌، اختراع‌ یا طرح‌ صنعتی‌ و سایر موضوعات‌ مالکیت‌ صنعتی‌ که‌در برخی کشورها توسط‌ مقامات‌ ادارات‌ مالکیت‌ صنعتی‌ انجام‌ می‌شود. در صورتی‌ که‌ این‌ تصمیمات‌ در دادگاه‌ و توسط‌ قاضی‌ صورت‌ ‌گیرد، جزء ضمانت‌ اجراهای‌ مدنی‌ خواهد بود.

 

ضمانت‌ اجرای‌ اداری‌ که‌ توسط‌ مقامات‌ گمرک‌ اعمال‌ می‌شود و بدین‌ جهت‌ از آن‌ به‌ ضمانت‌ اجراهای‌ گمرکی‌ تعبیر می‌شود در حقوق‌ تطبیقی‌ و موافقت‌نامه‌ تریپس‌ در تجارت‌ کالاهای‌ مشمول‌ حقوق‌ مالکیت‌ فکری‌، سهم‌ بسیار مهمی‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌، به‌ نحوی‌ که‌ کشورهای‌ توسعه‌یافته‌ و کشورهای‌ عضو اتحادیه‌ اروپا تصمیم‌ به‌ افزایش‌ قانونگذاری‌ در این‌باره‌ گرفته‌اند. همچنین سازمان‌های‌ مهم‌ بین‌المللی‌ از جمله‌ سازمان‌ جهانی‌ گمرک‌ [۱۴۹] و اتاق‌ بازرگانی‌ بین‌المللی‌[۱۵۰] و سازمان‌های‌ دیگر تلاش‌های‌ گسترده‌ای‌ را درجهت تشویق‌ کشورها برای به کارگیری‌ ضمانت‌ اجراهای‌ گمرکی‌ انجام‌ می‌دهند.

 

ضمانت‌ اجراهای‌ گمرکی‌ یا تدابیر و اقدامات‌ موقت‌ مرزی‌ غالباً ناظر به‌ اقداماتی‌ است‌ که‌ در خصوص‌ حفظ‌ وضعیت‌ موجود در زمان‌ صدور دستور و جلوگیری‌ از وقوع‌ نقض‌ بیشتر و همچنین‌ به‌ منظور حفظ‌ مدارک‌ مربوط‌ به‌ ماهیت‌ نقض‌، گستره‌ و میزان‌ آن‌ و شناسایی‌ افراد ‌نقض کننده‌ صورت‌ می‌گیرد و معمولاً در قالب‌هایی چون منع ترخیص کالا، تعلیق ترخیص کالا، ممانعت از ورود کالاهای ناقض حق به کانال‌های تجاری واقدامات لازم برای حفظ دلایل و شاهد نقض حق اقدامات‌ گمرکی‌ ناظر به‌ اقداماتی‌ است‌ که‌ در مرزهای‌ یک‌ کشور و به‌ منظور جلوگیری‌ از ورود کالاهای‌ ناقض‌ حق‌ از جمله‌ کالاهای‌ دارای‌ علائم‌ تجاری‌ غیرقانونی‌ یا تقلبی‌ یا کالاهای‌ ساخته‌ شده‌ از روی‌ طرح‌ یا حق‌ اختراع‌ بدون‌ اجازه‌ صاحب‌ آن‌ صورت‌ می‌گیرد این‌ اقدامات‌ از دو جهت‌ مفید فایده‌ است‌.

 

اولاً، اقدامات‌ به‌ نفع‌ مالک‌ حق‌ است‌ چرا که‌ اگر علاوه‌ بر نقض‌ حق‌، ناقض‌ یا هر شخص‌ دیگری‌ بتواند کالاهای‌ ناقض‌ حق‌ را به‌ بازارهای‌ مصرف‌ وارد کند و بازارهای‌ فروش‌ دارنده‌ حق‌ را از وی‌ بگیرد، سهم‌ عمده‌ای‌ از حقوق‌ مادی‌ دارنده‌ و سود ناشی‌ از آن‌ از بین‌ می‌رود و اقدامات‌ گمرکی‌ از این‌ امر جلوگیری‌ می‌کند.

 

ثانیاًً، نفع‌ دیگر این‌ اقدامات‌ برای‌ جامعه‌ و مصرف‌کنندگان‌ محصولات‌ مشمول‌ حقوق‌ مالکیت‌ فکری‌ و محصولات‌ صنعتی‌ است‌ چرا که‌ کالاهای‌ با علامت‌ تقلبی‌ یا ساخته‌ شده‌ از روی‌ طرح‌ یا حق‌ اختراع‌ تقلبی‌ عموماً کالاهایی‌ هستند که‌ ناقض‌ حق‌ به‌ منظور تحصیل‌ سود مادی‌ با نقض‌ حق‌ دیگری‌ و با کیفیت‌ نازل‌تر از محصول‌ اصلی‌ به‌ بازار وارد کرده‌ است‌ و عدم‌ کنترل‌ این‌ محصولات‌ و توقیف‌ آن ها به‌ ویژه‌ در خصوص‌ محصولاتی‌ که‌ با سلامت‌ جسمی‌ و روحی‌ افراد ارتباط‌ مستقیم‌ دارد از جمله‌ محصولات‌ و فرآورده‌های‌ دارویی‌، علاوه‌ بر تجاوز به‌ حقوق‌ مصرف‌کنندگان‌ در برخورداری‌ از بازار سالم‌ توزیع‌ کالا، باعث‌ ورود آسیب‌ و صدمات‌ به‌ سلامت‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ جامعه‌ گردیده‌ و صنعت‌ داخلی‌ را از پای‌ درخواهد آورد.

 

ضمانت‌ اجراهای‌ گمرکی‌ در مواردی‌ به‌ کار گرفته‌ می‌شود که‌ شرایط‌ خاصی‌ در نقض‌ وجود داشته‌ باشد اولاً نقض‌ حق‌ در یک‌ کشور دیگر صورت‌ گرفته‌ باشد ثانیاًً نقض‌ در مقیاس‌ تجاری‌ صورت‌ گرفته‌ باشد و ثالثاً مسئله‌ واردات‌ کالاهای‌ ناقض‌ حق‌ از کشور تولیدکننده‌ به‌ کشورهای‌ دیگر به‌ منظور وارد کردن‌ در بازار مصرف‌ مطرح‌ باشد.

 

در واقع‌ کنترل‌ و اقدامات‌ مرزی‌ ادامه‌ همان‌ اقدامات‌ موقتی‌ است‌ که‌ مقامات‌ داخلی‌ در صورت‌ ارتکاب‌ نقض‌ و اطلاع‌ از آن‌ انجام‌ می‌دادند. اما در مواردی‌ که‌ فعالیت‌ ناقض‌ منحصراًً ابعاد ملی‌ نداشته‌ باشد، به‌ طوری‌ که‌ مقادیر زیادی‌ از کالاهای‌ ناقض‌ حق‌ در یک‌ کشور تولید شده‌ و به‌ کشور دیگر حمل‌ شود، این‌ امر نه‌ تنها حقوق‌ جامعه‌ و مالک‌ حق‌ را در معرض‌ تهدید قرار خواهد داد بلکه‌ فعالیت‌های‌ تجاری‌ مشروع‌ را شدیداًً تضعیف‌ خواهد کرد. به‌ همین‌ جهت‌ وجود اختیار برای‌ مقامات‌ قضایی‌ یا اداری‌ جهت‌ متوقف‌ ساختن‌ جریان‌ ورود کالا به‌ بازارهای‌ کشور مقصد بسیار مهم‌ بوده‌ و وجود مقررات‌ اجرای‌ حق‌ در این‌ مورد از موارد اساسی‌ و حیاتی‌ نظام‌های‌ مؤثر اجرای‌ حقوق‌ مالکیت‌های‌ فکری‌ است.

 

اقدامات‌ موقتی‌ و احتیاطی‌ هم‌ در صورت‌ ارتکاب‌ نقض‌ حق‌ در مقیاس‌ کم‌ و در داخل‌ کشور برقرار می‌شود و هم به صورت اقدامات‌ موقت‌ گمرکی در مواردی‌ که‌ کالاهای‌ ناقض‌ حق در مقیاس‌ وسیعی‌ تولید شده‌اند و جلوگیری‌ از ورود محصولات‌ ‌نقض کننده‌ حق‌ مالکیت فکری‌ به‌ کشور مؤثرترین‌ راه‌ برای‌ مقابله‌ با اعمال‌ نقض‌آمیز بعدی‌ در این‌ زمینه‌ است‌، زیرا به‌ محض‌ ورود کالاهای‌ ناقض‌ حق‌ به‌ کشور و عرضه‌ آن ها در بازار جلوگیری‌ از عرضه‌ و فروش‌ آن ها و تبعات‌ بعدی‌ آن‌، کاری‌ به‌ مراتب‌ دشوارتر از کنترل‌ ورود آن ها در مرزها است‌ لذا اقدامات‌ گمرکی‌ جنبه‌ پیشگیری‌ از جرائم‌ گسترده‌ و کنترل‌ناپذیر نسبت‌ به‌ حقوق‌ مالکیت‌ فکری‌ و خسارات‌ بیشتر به‌ مالک‌ را نیز دارا است‌.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:11:00 ب.ظ ]




 

کارکنان

 

خط مشی و راهبردها

 

مشارکتها و منابع

 

نتایج جامعه

 

نتایج کارکنان

 

نتایج مشتریان

 

توانمندسازها

 

نتایج

 

یادگیری

 

شکل ۲-۴) نمودار مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا (منبع: افجه و محمودزاده، ۱۳۹۰)

 

‌بر اساس مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا، نتایج هر سازمان مشتمل بر چهار بعد می‌باشد. شاخص‌های مورد مطالعه برای ارزیابی هریک از این نتایج در قالب جدول ۲-۲ نشان داده شده است.

 

جدول ۲-۲) نتایج سازمان از منظر مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا (منبع: افجه و محمودزاده، ۱۳۹۰)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتایج شاخص‌های ارزیابی ۱٫نتایج مشتریان شاخص‌های برداشتی و عملکردی که عبارتند از:

 

تصویر کلی از محصولات و خدمات سازمان

 

فروش و پشتیبانی خدمات پس از فروش

 

وفاداری مشتریان

 

میزان شکایات مشتریان

 

میزان برگشتی محصول

۲٫نتایج کارکنان شاخص‌های برداشتی و عملکردی که عبارتند از:

 

میزان رضایت شغلی کارکنان

میزان ترک خدمتچ

 

جابجایی

 

نرخ مشارکت کارکنان

 

سطح انگیزشی کارکنان

 

وفاداری سازمانی کارکنان

۳٫نتایج جامعه شاخص‌های برداشتی و عملکردی که عبارتند از:

 

تصویر سازمان در جامعه

 

میزان ‌پاسخ‌گویی‌ به جامعه

 

همکاری با ‌گروه‌های ملّی و محلّی

 

تقدیر نامه ها و جوایز

۴٫نتایج کلیدی سازمان شاخص‌های برداشتی و عملکردی که عبارتند از:

 

دستاوردهای مالی و غیرمالی شرکت برای سهام‌داران و مالکان شامل

 

میزان سود سهام

 

افزایش ارزشی سهام سازمان

 

رضایت سهام‌داران

۲-۱-۵) طراحی سیستم ارزیابی عملکرد

 

علاوه بر ابزار ها و روش های ارزیابی عملکرد، به منظور اجرای هرچه بهتر ارزیابی عملکرد در سازمان ها، طراحی و پیاده سازی سیستم ارزیابی عملکرد ضروری می‌باشد. در این بخش به صورت مختصر به بررسی نحوه ی طراحی سیستم های ارزیابی عملکرد می پردازیم. یک سیستم ارزیابی عملکرد همان‌ طور که در شکل ۲-۵ نشان داده شده در سه سطح می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد:

 

    1. شاخص های عملکرد مجزا

 

    1. مجموعه شاخص های عملکرد

 

  1. ارتباط بین سیستم ارزیابی عملکرد و محیطی که سیستم درون آن عمل می‌کند.

شکل ۲-۵) چارچوبی برای طراحی سیستم ارزیابی عملکرد (منبع: عفتی داریانی و همکاران، ۱۳۸۶ )

 

در طراحی سیستم ارزیابی عملکرد، باید دانست که شاخص های عملکرد می بایست در یک زمینه ی استراتژیک قرار گیرند تا بر آنچه افراد انجام می‌دهند، اثر گذارند. ممکن است ارزیابی، فرایند کمی کردن باشد اما اثر آن در تحریک عملکرد است و به گفته مینتزبرگ تنها با سازگاری عمل است که استراتژی ها درک می‌شوند. به عقیده لیانگ و همکاران وی در بخش تولید، ابعاد کلیدی عملکرد عبارتند از: کیفیت، سرعت تحویل، قابلیت تحویل، قیمت و انعطاف پذیری. در اینجا تنها به بررسی شاخص های کلیدی کیفیت، زمان، هزینه و انعطاف پذیری خواهیم پرداخت (عفتی داریانی، ۱۳۸۶).

 

۲-۱-۶) عملکرد بازار

 

موفقیت استراتژی های هر شرکت، در عملکرد آن شرکت منعکس می شود. عملکرد شرکت میزان موفقیت یک شرکت در خلق ارزش برای قسمت های مختلف بازار است. در نهایت عملکرد شرکت بر اساس دستیابی به اهداف کسب و کار، از طریق واحدهای مختلف شرکت، تعیین می شود. شرکت هایی که عملکرد مطلوبی دارند، ارزش را در طول زمان خلق می نمایند و این مهم در شرکت هایی که عملکرد نامطلوبی دارند صورت نمی گیرد. عملکرد بازاریابی به توانایی سازمان برای افزایش فروش، ارتقای موقعیت رقابتی شرکت، توسعه محصول جدید، بهبود کیفیت محصول، کاهش زمان تحویل کالا یا خدمات به مشتریان، گسترش سهم بازار و غیره در مقایسه با دیگر رقبا در یک صنعت خاص اشاره دارد (سایمونز، ۱۳۸۵). به طور کلی اندازه گیری عملکرد در یک سازمان، کار چندان ساده ای نیست زیرا معمولا اندازه سازمان ها بزرگ است، فعالیت های گوناگون و اغلب پیچیده ای دارند و نیز در نقاط مختلف جغرافیایی پراکنده اند. ایشان در پی تامین هدف های متنوع و گوناگونی هستند و به نتایج متفاوتی نیز دست می‌یابند. برای سنجش و اندازه گیری عملکرد سازمان، شاخص ها و روش های متعددی ارائه شده است. دو دانشمند کانادایی با مرور ادبیات مدیریت توانسته اند برای شرکت های موفق ۲۷ ویژگی بر شمارند که از مرز عدد و رقم خشک و بی روح فراتر می رود. با این وجود در تحقیقات آنان مشاهده می شود که بسیاری از مدیران برای ارزیابی عملکرد و تعیین هدف با مشکل مواجه هستند و نمی توانند تنها به مقادیر کمی اکتفا کنند (دفت، ۱۳۸۷).

 

بازارهای مالی

 

سرمایه‌گذاری

 

فروش بازار درآمد باقی مانده بازگشت سرمایه‌گذاری سود

 

شرکت

 

مواد خام نیرو و کار انرژی خدمات

 

درآمد

 

پرداخت نقدی

 

بازار محصول مشتری

 

پیشنهاد ارزش

 

قیمت

 

کیفیت

 

شکل ظاهری

 

خدمات

 

عوامل بازار

 

شکل ۲- ۶) جریان های عملکرد شرکت (منبع: سایمونز، ۱۳۸۵)

 

شکل ۲-۶ دربرگیرنده ی جریان هایی است که باید در ازای عملکرد شرکت مورد ملاحظه قرار گیرند. عوامل کلیدی ارزش افزایی از منظر عملکرد شرکت عبارتند از:

 

    • مشتریان

 

    • تامین کنندگان

 

  • مالکان و اعتبار دهندگان

سه گروه ‌مذکر و مبادلاتی را از طریق بازار با شرکت انجام می‌دهند. بدین ترتیب که مشتریان، کالاها و خدمات را در بازار کالا خریداری می‌کنند. ( گاهی دوباره به فروش می رسانند) تامین کنندگان محصولات و خدمات را از طریق بازارهای عامل به شرکت می فروشند و نیز مالکان و اعتباردهندگان سهام شرکت یا اسناد بدهی را از طریق بازارهای مالی به فروش می رسانند (سایمونز، ۱۳۸۵، ص ۲۴۹).

 

۲-۱-۷) روش های مختلف سنجش عملکرد بازار

 

محقیقین مختلف برای سنجش عملکرد بازاریابی از مؤلفه‌ های مختلفی استفاده کرده‌اند و هیچ رویه ی ثابت یا مشابهی در این زمینه دیده نمی شود و رویه ی معمول ‌به این صورت است که در ابتدا چند مؤلفه‌ در ارتباط با عملکرد بازاریابی انتخاب شده و سپس به روش عینی یا ذهنی و تحت یک سوال هر یک از مؤلفه‌ ها را می سنجند (بختیاری، ۱۳۸۵).

 

ماهیت معیار

 

آیا معیار کامل است

 

عامل انگیزشی

 

تنها اگر اعتماد بلا وجود داشته باشد

 

آیا فرد می‌تواند بر معیار مؤثر باشد؟

 

آیا فرد می‌تواند بر معیار مؤثر باشد؟

 

ایده‌آل است اما طراحی آن برای کارهای غیرمعمول دشوار می‌باشد

 

کنترل محدود

 

رفتار نادرست

 

غفلت

 

عینی

 

کامل

 

پاسخگو

 

ذهنی

 

ناقص

 

پاسخگو

 

غیرپاسخگو

 

غیرپاسخگو

 

شکل۲-۷) ماهیت معیارها (منبع: بختیاری، ۱۳۸۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:13:00 ب.ظ ]




 

مبحث دوم : مفهوم شناسی

 

در هر پژوهش حقوقی نخستین و منطقی‌ترین وظیفه قبل از ورود به ماهیت و بررسی آن ارائه تعریفی از موضوع مورد بحث است تا به کمک آن بتوان تمامی مصداق های موجود یا جدید را شناسایی کرد ، در این صورت زمینه برای درک هر چه بهتر موضوع فراهم می شود. با این مقدمه در ابتدای امر مفهوم اثرتلویزیونی به عنوان یکی از آثار قابل حمایت در حقوق مالکیت فکری مطرح شده و سپس در ادامه انواع آثار تلویزیونی با توجه به قواعد و مقررات خاص رسانه تلویزیون مورد تحلیل قرار گرفته و نهایتاًً دست اندرکاران ساخت چنین آثاری مورد بررسی قرار می گیرند ، زیرا بحث از حقوق مالکیت ادبی و هنری آثار تلویزیونی از حیث ماهوی و شکلی در فصل های آینده نیازمند توضیح انواع آثار تلویزیونی و شناسایی پدیدآورندگان این آثار خواهد بود. پر واضح است که بیان تعاریف و مفاهیم فوق الذکر موجب می شود تا یک شمای کلی از آثار تلویزیونی ارائه شود.

 

 

 

گفتار اول : مفهوم اثر تلویزیونی

 

اثر[۷۰] در لغت به معنای نشانه ، علامت باقی مانده از هر چیز ، جای پا ، تالیف ، تصنیف ، دیوان شعر ، کتاب نثر ، آنچه از یک شاعر یا نویسنده به جا می ماند ، کیفیت و حالتی که از فاعل در منفعل گذارده می شود ، آمده است.[۷۱]

 

در اصطلاح فقهی اثر به معنای باقی مانده چیزی است. نَحنُ نُحیِ المَوتی وَ نَکتُبُ ما قَدُّمُوا اَو آثارَهُم- مراد اعمال و کارها و سنت هایی است که از انسان ها باقی می ماند. (یس آیه ۱۲ ) البته باقی مانده هرچیز متناسب با آن است ، برای مثال اثر هریک از عقد ، ایقاع ، زوجیت ، ملکیت ، احکام وضعی یا تکلیفی مترتب بر آن بوده و اثر متکلم کلام اوست. همچنین در علم درایه به حدیث نیز اثر اطلاق شده است.[۷۲]

 

قانون گذار ایران در ماده ۱ قانون حمایت از حقوق مولفان ، مصنفان و هنرمندان و در مقام بیان موضوع مورد حمایت در تعریف اثر آورده است : « … به آنچه از راه دانش یا هنر و یا ابتکار پدیدآورندگان پدید می‌آید ، بدون در نظر گرفتن طریقه یا روشی که در بیان و یا ظهور و یا ایجاد آن به کار رفته اثر اطلاق می شود.» علی رغم آن که در این ماده سعی شده تا اثر به صورت ماحصل فکری پدیدآورنده تعریف شود ، اما بنا به تحلیل یکی از حقوق دانان این تعریف دارای اشکال بوده و جامع و مانع نسیت : جامع نیست ، زیرا اوصاف اصلی و دقیق یک اثر فکری یا ذهنی را بیان نمی کند. مانع نیست ، از این حیث که به دلیل کلی گویی تمامی آثار فکری اعم از اختراعات فنی و صنعتی را در برگرفته و از این حیث مجمل و مبهم است.[۷۳] اما در ماده ۱ پیش نویس لایحه جدید این ایراد برطرف شده و آمده است : « اثر عبارت است از هر گونه آفریده ادبی و هنری که در آن افکار و احساسات به شیوه ی اصیل ارائه شده است. » این ماده با بیان آفریده ادبی و هنری در بادی امر اختراعات فنی و صنعتی را از تعریف خارج نموده ، از طرف دیگر با بیان اصطلاح « شیوه ی اصیل ارائه » در انتهای ماده صراحتاً معیار اصالت را برای اثر تلقی شدن آثار ادبی و هنری که خود مقدمه حمایت مادی و معنوی می‌باشد ، بیان نموده است.

 

پس از روشن شدن مفهوم اثر نوبت به تبیین مفهوم اثر تلویزیونی می‌رسد ؛ در رابطه با مفهوم اثر تلویزیونی در قانون حمایت حقوق مولفان ، مصنفان و هنرمندان تعریفی ارائه نشده و تنها در بند ۳ ماده ۲ قانون مذکور و در مقام بیان آثار قابل حمایت به اثر سمعی و بصری اشاره شده و آمده است : « اثر سمعی و بصری به منظور اجراء در صحنه های نمایش یا پرده سینما یا پخش از رادیو یا تلویزیون که به هر ترتیب نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد ، قابل حمایت می‌باشد. » با این وجود در پیش نویس لایحه جدید بعد از تعریف اثر ، ابتدائاً اثر ادبی[۷۴] تعریف شده و اثر دیداری- شنیداری (ترجمه فارسی اثر سمعی و بصری) از مصادیق آن خارج شده است. اما در بند ۶ ماده ۱ لایحه مذکور به تبعیت از معاهده بین‌المللی ثبت آثار سمعی و بصری ۱۹۸۹ میلادی[۷۵] در تعریف اثر دیداری – شنیداری آمده است : « اثر دیداری- شنیداری عبارت است از : اثری متشکل از مجموعه ای از تصاویر متوالی و مرتبط به گونه ای که مشاهده آن ها احساس متحرک بودن را در ذهن به وجود آورد ، خواه با صوت همراه باشد یا نباشد.» نکته قابل تأمل آنکه در کنوانسیون برن و اصلاحیه های بعدی آن نه تنها به تعریف اثر یا اثر سمعی و بصری اشاره نشده ، بلکه تنها به حمایت از آثار سینمایی و فعالیت های مربوط به آن اشاره شده است. حتی در کنوانسیون رم هم علی رغم حمایت از سازمان های پخش به تعریف آثار قابل پخش ( اعم از رادیویی یا تلویزیونی) اشاره ای نشده است.

 

با توجه به اینکه یکی از حقوق دانان در تعریف اثر تلویزیونی آورده است : « اثر تلویزیونی مجموعه ای از تصاویر است که ‌بر اساس قواعد و ویژگی های خاص این رسانه پرداخته شده و یا مورد اقتباس قرار گرفته و در نهایت یک برنامه تلویزیونی را می‌سازد. »[۷۶] نتیجتاً می توان گفت : اثر تلویزیونی همان برنامه های دیداری و شنیداری است که با روشن شدن تلویزیون بر صفحه آن پدیدار شده و بیینده را وارد دنیای ناشناخته ها می‌کند. ‌بنابرین‏ آنچه از رسانه تلویزیونی پخش می شود ، برنامه تلویزیونی است که خود ممکن است حاوی یک یا چند اثر تلویزیونی باشد.

 

گفتار دوم : انواع آثار تلویزیونی

 

افزایش کانال های تلویزیون سراسری و استانی از یک سو و پخش آثار تلویزیونی در اغلب ساعات شبانه روز و گاهاً در تمام ۲۴ ساعت موجب شده تا آثاری که در قالب برنامه های مختلف از تلویزیون پخش می‌شوند ، دارای تنوع و گستردگی فراوانی باشند. بدون شک مهم ترین هدف از تولید چنین برنامه هایی جذب مخاطب و اثرگذاری بر رفتارهای اوست ؛ در یک برداشت کلی رسانه ها به خصوص تلویزیون برای رسیدن به هدف مذکور کارکردی ۴ وجهی خواهند داشت :

 

در بادی امر همان گونه که در مقدمه قانون اساسی آمده است ، برنامه ها و آثار تولیدی می بایست جنبه ارشادی داشته و بیش از پیش بر تحکیم آرمان های اصیل جامعه اسلامی اعم از واجبات و مستبحات بپردازند. دوم آنکه از لحاظ اطلاعاتی با انعکاس رویدادهای داخلی و خارجی و تحلیل اخبار با ارتقای آگاهی عمومی جامعه زمینه را برای برداشت صحیح از وقایع فراهم سازند. سوم آنکه با آموزش های مفید و مؤثر در زمینه علمی و فرهنگی و هنری در جهت برخورداری بینندگان از آموزش رایگان و سهل الوصول برای افزایش توانمندی ها و نهایتاًً ارتقای فرهنگ عمومی گام بردارند. نهایتاًً با طراحی برنامه های شاد و تفریحی موجبات ساعاتی خوش را برای بینندگان فراهم سازند.[۷۷] نیل ‌به این کارکرد چهار گانه مستلزم تلاش روز افزون طراحان و برنامه سازان سازمان صدا و سیما برای تولید و پخش برنامه ها است. علی رغم حجم فزاینده برنامه ها می توان با بهره گرفتن از سه معیاری که در ادامه تشریح می‌گردد ، آن ها را طبقه بندی نمود.

 

بند اول ) از لحاظ موضوع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:41:00 ب.ظ ]




 

مقام معظم رهبری نیز درباره تخلق به اخلاق الله می فرماید:

 

اصلاً فایده اساسی و هدف اصلی این است که انسان‌ها متخلق به اخلاق الله بشوند. تخلق به اخلاق الله مقدمه برای یک کار دیگر نیست، کارهای دیگر، مقدمه برای تخلق به اخلاق الله است. عدل مقدمه تخلق به اخلاق الله و نورانی شدن انسان‌ها است. حکومت اسلامی و حاکمیت پیامبران، برای همین است؛ «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»

 

ب- تقوا:

 

تقوا یک هدف اساسی تربیتی است … والعاقبهُ التقوی، سرانجام نیک مخصوص تقواست. کلمه تقوا به معنای حفظ و نگهداری است و وقتی این کلمه در زمینه اخلاقی و تربیتی ‌در مورد انسان به کار می رود به معنای حفظ خود، تسلط بر خود، اراده خود و قرار دادن اعمال و رفتار خود در مسیر عقلانی است.

 

هدف اساسی تعلیم و تربیت این است که خود را طوری بار آورند که خود اداره کننده خویشتن باشد، تمایلات یا هواهای نفسانی خود را تحت کنترل در آورد و از آنچه غیر منطقی و غیرعقلانی است خود را دور سازد و آنچه شایسته انسان بودن اوست انجام دهد. (شریعتمداری، ۱۳۷۹: ۱۳۱)

 

در رابطه با تقوا آیت اله مکارم شیرازی در کتاب ‌مثل‌های زیبای قران در پیام مهم آیه شریفه ۳۵ سوره رعد آورده است:

 

از آیات متعدد در می یابیم که میزان پاداش الهی در آخرت، تقواست. و به دو روایت اشاره ‌کرده‌است:

 

۱- پیامبر گرامی اسلام (ص) در روایت کوتاه و پرمعنایی می فرماید: «تمام التقوی اَن تتعلم ما جَهِِلتَ و تَعمَلَ بما عَمِلتَ» تقوای کامل به دو چیز تحقق می‌یابد. نخست اینکه، آنچه نمی دانی و بدان نا آگاهی، فراگیری و دیگر اینکه، به آنچه می‌دانی جامه ی عمل بپوشان.

 

‌بر اساس این روایات ندانستن عذر تلقی نمی شود، بلکه انسان موظف است آنچه را نمی داند بیاموزد و سپس به آن عمل کند. در روز قیامت به کسانی که می‌گویند نمی دانیم، خطاب و عقاب می شود که چرا یاد نگرفتید؟!

 

۲- حضرت علی(ع) نیز در روایتی کوتاه و جالب می فرماید: «مَن مَلِکَ شهوتَهُ کان تقیّا» کسی که مالک شهواتش باشد باتقواست.

 

انسان باتقوا مالک غضب، شهوت، حب جا و مقام، حب شهرت جناح گرایی و … است و بر همه این امور تسلط دارد. (مکارم شیرازی، ۱۳۸۶: ۳۱۴)

 

مقام معظم رهبری نیز درباره معنا و آثار تقوا می فرماید:

 

مفهوم تقوا در اسلام، به معنای مراقبت دائمی یک انسان از حرکت خود واز مسیر و انگیزه های خود و از آن سمتی است که آن را اتخاذ کرده و دارد حرکت می‌کند؛ آن مراقبت دائمی را تقوا گویند – نوعی هوشیاری ، خودپایی، پرهیز و بر حذر بودن، لذا در عمل شخص هم تقوا مهم و مؤثر است در جامعه هم مؤثر است. در هدایت جامعه ، هم تقوای شخص مهم است، هم تقوای آن کسانی که روی اشخاص اثر می‌گذارند… یعنی ما به فکر دنیا هم باشیم، تقوا لازم داریم؛ به فکر پیروزی و عزت هم باشیم، به فکر موفقیت در میدانهای جهانی، یا به فکر رضایت خدا هم باشیم، در هر حال تقوا لازم داریم. ببینید، تقوا یک ارزش اسلامی به معنای مطلق است. (بانکی پورفرد، ۱۳۸۰: ۱۳۳)

 

و در بیانی دیگر می فرماید:

 

عالمی که وجدان بیدار و تقوا نداشته باشد، اضّر از هر دشمن بر جامعه اسلامی است. (همان: ۱۳۳)

 

ج- ذکر و یاد خدا:

 

ذکر و یاد خدا یعنی همان توجه به او؛ کسی که خالق تمام هستی است و در نظام تکوین همه چیز به سوی اوست حرکت هر جنبنده ای به ذکر و یاد اوست و در این راه هر موجودی دارای شعور و آگاهی بیشتری باشد بیشتر خود را به او نزدیک می بیند. هرکس به اندازه معرفت خود نسبت به خدا به او توجه دارد و این معرفت نیز به ذکر و یاد او ایجاد می شود. و اگر کسی دچار غفلت شد از یاد او باز می ماند و خودش دچار خسران و زیان شده است. در واقع کسی که ذکر می‌گوید خداوند را اطاعت ‌کرده‌است و خداوند نیز به همین واسطه به او عنایت دارد. یکی از نکات مهم این است که ذکر باید خالص و برای خدا باشد. امام صادق(ع) می فرماید:

 

خود را برای رضای خدا خالص گردان. طاعت های خود را هر چند زیاد باشند در مقایسه با احسان و بخشش های او اندک شمار، زیرا اگر بزرگ بپنداری سبب می شود که ریا، خودبینی، سفاهت، تندخویی نسبت به مردم، زیاد دانستن عبادت ها و فراموش کردن احسان و نعمتهای خداوند گرفتار شود و جز به دوری تو از خداوند افزوده نمی شود و با گذشت روزگار، جز وحشت و اضطراب عاید نمی گردد. (واثقی راد، ۱۳۸۳: ۳۲۵)

 

کسی که ذکرگو است خداوند نیز او را یاد می آورد. علی علیه السلام می فرماید: من ذکرالله ذکره. کسی که خداوند را به یاد آورد خداوند او را یاد می آورد یعنی به او توجه می‌کند. (همان: ۳۳۲)

 

ذکر خداوند باعث کمال انسان است و ذکر غیرخدا مایه حسرت و پشیمانی است. کسی که در طول عمر ذکر غیرخدا را بگوید روزی خواهد رسید که در می‌یابد که عمر خود را تلف کرده و سودی نبرده است و ارزشی کسب نکرده است چون ارزش هر چیزی با ذکر خداوند ارزیابی می شود.

 

شهید مطهری در کتاب سیری در نهج­البلاغه آورده است:

 

ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. علی علیه السلام در خطبه ۲۲۰ درباره یاد حق که روح عبادت است چنین می فرماید:

 

«خداوند یاد خود را صیقل دلها قرار داده است و دلها بدین وسیله از پس کری شنوا و از پس نابینایی بینا و از پس سرکشی عناد رام می‌گردند. همواره چنین بوده و هست که خداوند متعال در هر برهه ای از زمان و در زمانهایی که پیامبری در میان مردم نبوده است، بندگانی داشته و دارد که در سرّ خیر آن ها با آن ها راز می‌گوید و از راه عقلهایشان با آنان تکلم می‌کند. (شهید مطهری، ۱۳۸۹: ۹۴)

 

ذکر دو نوع است: قلبی و لسانی. گاهی انسان با لسانش خدا را ذکر می‌کند مثلاً در روز چندین بار تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها را بر زبان جاری می‌کند. این نوع ذکر خوب و ارزنده و پسندیده است و در ارزشش روایات زیادی آمده است، و این ذکر زبانی خود زمینه ای است برای ذکر قلبی و یا اینکه اثری است از آثار ذکر قلبی و مرتبه ایست از مراتب ذکر. اما این ذکر به تنهایی کافی نیست بلکه باید همراه با توجه قلبی و حالات قلبی باشد، نه اینکه زبان، ذاکر باشد و قلب غافل، که این ذکر، ذکر نیست و اگر هم باشد از آن کاری ساخته نیست. زمانی که قلب متوجه نباشد و معنای الفاظی را که به زبان می آورد نداند و تصدیق نکرده باشد و به آن ها ایمان و اعتقاد نداشته باشد آن ذکر نمی تواند اثربخش و حیات آفرین و اطمینان آور باشد. (تقوی)

 

مقام معظم رهبری نیز در رابطه با ذکر و یاد خدا می فرماید:

 

بیشترین و بهترین راه تامین اخلاق اسلامی، ذکر و به یاد خدا بودن است. (بانکی پورفرد، ۱۳۸۰: ۱۳۴)

 

د- دوری از تکبر:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:56:00 ق.ظ ]




 

جبارزاده لنگرلوئی و همکاران(۱۳۸۹) در پژوهش تحت عنوان «بررسی رابطه مدیریت سود شرکت های گروه (تلفیقی) با بازده سهام شرکت اصلی در بورس اوراق بهادار تهران» ‌به این نتیجه رسیدند که رابطه ضعیف و معکوس و لی معنی بین مدیریت سود شرکت های گروه (تلفیقی) با بازده سهام شرکت اصلی وجود دارد.

 

ابراهیمی و سیدی(۱۳۸۷) در تحقیق خود در ۷۱ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به بررسی تاثیر نوع مؤسسه‌ حسابرسی(سازمان حسابرسی و سایر مؤسسه‌¬ها) و نوع اظهار نظر حسابرسی در گزارش حسابرسی بر روی اقلام تعهدی اختیاری پرداختند و ‌به این نتیجه رسیدند که تنها نوع مؤسسه‌¬ی حسابرسی با اقلام تعهدی اختیاری ارتباط دارد.

 

مشایخی و محمدآبادی (۱۳۹۰) در پژوهشی به بررسی رابطه مکانیزم های حاکمیت شرکتی و کیفیت سود حسابداری پرداختند. آن ها در پژوهش خود، کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود و توان پیش‌بینی آن را به عنوان سنجه های کیفیت سود و دوگانگی مسئولیت ها، نسبت مدیران غیر موظف هیات مدیره و تعداد جلسات آن را به عنوان شاخصه های حاکمیت شرکتی مدنظر قرار داده‌اند. یافته های پژوهش نشان می‌دهد که با بیشتر شدن تعداد جلسات هیات مدیره و افزایش حضور مدیران غیر موظف در آن، کیفیت (پایداری و توان پیش‌بینی) سود حسابداری افزایش یافته است. این در حالی است که بین تفکیک مسئولیت های مدیر عامل و رئیس هیات مدیره از یکدیگر و کیفیت (پایداری و توان پیش‌بینی) سود رابطه معنی داری وجود دارد. یافته های تحقیق حاکی از نبود رابطه معنی دار بین کیفیت اقلام تعهدی، به عنوان یکی از سنجه های کیفیت سود، با مکانیزم های حاکمیت شرکتی مورد بررسی است.

 

نیکومرام و محمدزاده (۱۳۸۹) در تحقیق خود ‌الگویی را برای تبیین ارتباط بین حاکمیت شرکتی و کیفیت سود ارائه نمودند. پژوهش مذبور از کیفیت اقلام تعهدی، پایداری و توان پیش ­بینی سود به ‌عنوان شاخص­ های کیفیت سود بهره گرفته و حامیت شرکتی را به دو بعد توانایی و کفایت تقسیم نموده است. نتایج این تحقیق گویای این مطلب است که هیچگونه رابطه خطی معناداری بین عوامل “توانایی” حاکمیت شرکتی (درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره، درصد مالکیت سرمایه ­گذاران نهادی، نوع حسابرس، نوع مالکیت شرکت، اصلی بودن شرکت و درصد سهام شناور آزاد) و شاخص­ های کیفیت سود وجود ندارد. همچنین شرکت­های با حاکمیت شرکتی کافی در مقایسه با حاکمیت شرکتی ناکافی؛ صرف­نظر از توانایی حاکمیت شرکتی، دارای کیفیت سود بالاتری هستند.

 

مرادزاده فرد و همکاران (۱۳۸۹)، میزان ارتباط جریان نقد آزاد شرکت و جریان نقد آزاد سهامدار با ارزش بازار سهام را بررسی و ‌به این نتیجه رسیدند که بین جریان نقد آزاد شرکت و قیمت سهام در سطح خطای ۵ درصد ارتباط معنی­داری وجود ندارد و همچنین بین جریان نقد آزاد سهامدار و قیمت سهام در سطح خطای ۵ درصد رابطه معنی­داری با ضریب همبستگی ۴۴ درصد وجود دارد.

 

هاشمی و کمالی (۱۳۸۹)، در بررسی تأثیر افزایش تدریجی اهرم مالی، میزان جریان نقدی آزاد و رشد شرکت بر مدیریت سود شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ‌به این نتیجه رسیدند که میزان مدیریت سود در شرکت­هایی که همواره درجه اهرم مالی زیادی دارند با شرکت­هایی که به تدریج درگیر افزایش اهرم مالی می‌شوند تفاوت معنی­داری ندارد و همچنین جریان نقد آزاد و رشد شرکت عواملی تاثیر گذار در میزان رفتارهای فرصت طلبانه مدیران هستند که در میزان مدیریت سود تاثیر گذار بوده است.

 

رضوانی­راز و همکاران (۱۳۸۹) به بررسی رابطه بین جریان های نقد آزاد و سیاست تقسیم سود در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته­اند، نتایج تحقیق آن ها حاکی از این است که هم در شرکت­های بزرگ و هم در شرکت­های دارای فرصت‌های سرمایه گذاری پایین بین وجوه نقد آزاد و تغییرات تقسیم سود، رابطه مسنقیم معنی داری وجود دارد. این نتیجه حاکی از این است که مدیران شرکت­های مذکور در اتخاذ تصمیات مربوط به سیاست تقسیم سود، سه عامل مهم وجوه نقد آزاد، فرصت­های سرمایه گذاری و اندازه را مورد توجه قرار می‌دهند.

 

پورکریم(۱۳۸۹) در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «رابطه بین کیفیت حسابرس و قابلیت اتکای اقلام تعهدی » به بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و قابلیت اتکای اقلام تعهدی پرداخت. وی در این پژوهش جهت تعیین کیفیت حسابرس از دو معیار اندازه حسابرس و دوره تصدی حسابرس و به منظور محاسبه قابلیت اتکای اقلام تعهدی در پیروی از مدل ریچاردسون و همکاران از پایداری اقلام تعهدی استفاده نمود. جامعه آماری این پزوهش، کلیه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود که در دوره زمانی ۱۳۸۰-۱۳۸۶ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد، شرکت‌های حسابرسی‌شده توسط حسابرس با کیفیت بالاتر در مقایسه با شرکت‌های حسابرسی شده توسط حسابرس با کیفیت پایین تر، دارای ضریب پایداری اقلام تعهدی بیشتری بوده و در نتیجه قابلیت اتکای اقلام تعهدی بالاتری دارند.

 

حساس‌یگانه و آذین‌فر(۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان «رابطه بین کیفیت حسابرسی و اندازه مؤسسه‌ حسابرسی» رابطه بین کیفیت حسابرسی و اندازه حسابرس درایران را مورد بررسی قرار دادند. به همین منظور مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی در زمره حسابرس کوچک (مؤسسات حسابرسی کوچک) و سازمان حسابرسی به دلیل کارکنان زیاد و قدمت بیشتر در زمره حسابرس بزرگ قرار گرفت. برای بررسی کیفیت نیز معیار پژوهش‌گران، مقایسه تحریفات کشف شده و گزارش شده در گزارش‌های حسابرسی به تفکیک پنج نوع تحریف، از طریق مقایسه گزارش حسابرسی سال جاری و گردش سود و زیان انباشته سال آتی انجام گرفت. تحلیل‌های آماری صورت گرفته در این پژوهش مبین رابطه معنادار و معکوس کیفیت حسابرسی و اندازه حسابرس(مؤسسه‌ حسابرسی) است.

 

مهرانی و حصارزاده (۱۳۸۸) ارتباط کیفیت حسابداری و سطح نگهداشت وجه نقد را سنجیدند. در این تحقیق از کیفیت اقلام تعهدی به ‌عنوان معیار کیفیت گزارشگری مالی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می­دهد که سطح انباشت وجوه نقد در شرکت­هایی که از کیفیت بالاتر حسابداری برخوردارند، نسبت به آنهایی که دارای کیفیت پائین­تر حسابداری­اند، کمتر ‌می‌باشد.

 

ابراهیمی کردلر و سیدی (۱۳۸۷) در مقاله‌ای با عنوان «نقش حسابرسان مستقل در کاهش اقلام تعهدی اختیاری» رابطه بین حسابرسان مستقل و نوع اظهار نظر حسابرس با مدیریت سود را مورد بررسی قرار دادند . یافته های آن پژوهش نشان داد که فقط نوع مؤسسه‌ حسابرسی با اقلام تعهدی اختیاری رابطه]معکوس[ دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:35:00 ق.ظ ]




 

تهاتر کسی که قادر به پرداخت دیون خود می‌باشد(غیر ور شکسته)[۲۷]: این نوع از تهاتر دارای اقسام مختلفی است که در هریک از آن ها طرفین قادر به پرداخت دیون خود می‌باشد اما بر حسب شرایط تفاوت های میان آن ها وجود دارد.

 

بعضی از حقوق دانان ۷ نوع از تهاتر را در این زمینه ذکر کرده‌اند که این تقسیم بر اساس نوع رابطه افراد و قرارداد بین طرفین تعریف شده است که مورد پذیرش همه حقوق دانان قرار نگرفته است و گفته شده که تقسیم جامعی نیست که به ذکر بعضی از آن ها می پردازیم.

 

تهاتر مستقل[۲۸] را این گونه تعریف کرده‌اند که: تهاتر ‌در مورد مطالبات متقابل افراد که ناشی از یک معامله نیستند بلکه مستقل و غیر مرتبط با یکدیگر هستند واقع می شود. [۲۹]که درحقوق کامن لا به تهاتر قانونی معروف است. که این نوع از تهاتر اصلی ترین نوع تهاتر است که بیشترین استفاده را دارد. شهرت این نوع از تهاتر ‌به این دلیل است که ریشه تاریخی آن به قانون مصوب سال ۱۷۲۹ تا ۱۷۳۵ بر می‌گردد این قسم از تهاتر تنها با توسل به مراجع قضایی قابل اعمال است و نمی توان به عنوان یک راه حل اعمال گردد اما این قاعده در موارد زیر استثنا شده است:

 

۱-در موردی که مدیون بر حسب عرف و اوضاع و احوال مشابه دارای حق حبس اموال بدهکار است.

 

۲-در مواردی که به منظور حمایت از مدیون تهاتر عادلانه و منصفانه باشد.

 

اثر تهاتر قانونی از زمان صدور حکم قضایی جاری می شود و در مواردی که اعمال تهاتر به عنوان راه حل شخصی پذیرفته شده است اثر آن از زمان اعمال تهاتر توسط شخص جاری می شود در این زمینه باید توجه کرد تهاتری که به عنوان راه حل شخصی پذیرفته شده اعمال و اجرای تهاتر قهری نیست بلکه نیاز به اعلان غیر مشروط یا اقدام اثباتی دیگری از سوی مدیون دارد. [۳۰]

 

تهاتر قراردادی [۳۱]را نیز این گونه تعریف کرده‌اند که: تهاتری است که در مرحله نخست بر اصول قرارداد عمل می‌کند و مبتنی است بر اراده طرفین و در این نوع قرارداد حداقل های لازم برای وقوع تهاتر را رعایت کنند.

 

تهاتر معلاملی [۳۲]: تهاتر مطالبات متقابل غیر قابل انفکاکی هست که از یک معامله ناشی می شود برای مثال بین طلب فروشنده از باب ثمن کالای فروخته شده و طلب خریدار بابت خسارت ناشی از معیوب بودن کالای خریداری شده و یا دین موجر بابت اجاره بها و دین مستاجر بابت خسارت ناشی از نقض تعهات قراردادی توسط موجر که در این زمینه ها تهاتر معلاملی واقع می شود.

 

اعمال این تهاتر نیز نیازی به توسل به مراجع قضایی ندارد و به عنوان یکی از راه حل های عرفی در بین جامعه پذیرفته شده است. دلیل و منشا اصلی این امر هم وجود قرارداد بین طرفین و عرفی بودن این نوع از تهاتر است که نوعا در میان جامعه اجرا می شود.

 

تهاتر قضایی[۳۳]: را تهاتری که از طریق مراجعه به دادگاه که از حمایت قضایی بر خوردار است تعریف کرده‌اند. در این نوع تهاتر مراجعه به دادگاه الزامی است و ادعای طرفین باید در دادگاه به صورت دفاع متقابل مطرح شده و دادگاه باید آن را مورد شناسایی قرار دهد و در حکم دادگاه باید تهاتر مورد حکم قرار گیرد.

 

در این نوع از تهاتر باید یک سری از شرایط در دو دین و طرفین وجود داشته باشد و این اینکه طرفین با هم قرارداد نداشته باشند و ‌در مورد دین یا تحقق آن اختلاف باشد. نمونه این نوع تهاتر را می توان تهاتر در ورشکستگی افراد دانست که در این تهاتر باید به دادگاه مراجعه کرد و تهاتر را از طریق دادگاه اعمال کرد.

 

معاملات تهاتری ساده(barter) انتقال مقدار معینی کالا در مقابل مقدار معین از کالایی دیگر که از نظر ارزش برابر هستند. بدون انتقال وجه نقدو در ضمن یک عقد واحد که تحویل کالا هم زمان یا غیر هم زمان، البته در فاصله زمانی کوتاه.

 

قرارداد تسویه تهاتری(barter clearing) طرفین توافق می‌کنند تا مبلغ معینی، کالا یا خدمات را در یک دوره زمانی مشخص بین یکدیگر تبادل نمایند. بدون آنکه عملا بین طرفین وجهی مبادله شود. از طریق افتتاح حساب در بانک مرکزی خود و به نام کشور طرف مقابل هر یک به میزان مبلغ مقرر در قرار داد، در بانک مرکزی کشور مقابل طلبکار فرض می شود.

 

قرارداد واگذاری تهاتری(switch agreement)یکی از طرفین معامله به جای آنکه شخصا تعهد متقابل را انجام دهد، آن را به شخص ثالث واگذار می‌کند. و یا اینکه این حق را داشته باشد که تعهدات متقابل را به ثالث واگذار نماید. نیازمند توافق و تراضی طرف دیگر عقد است.

 

قرارداد تعویض(swap) کالاهای مشابه که در محل های متفاوتی قرار دارند با یکدیگر معاوضه می‌شوند. تا مخارج حمل و نقل کاهش پیدا کند. نسبت به کالاهایی صورت می‌گیرد که ویژگی و مشخصات مشابه و استانداردی دارند.

 

معاوضه دیون(exchange of debts): حسب مورد تبدیل دین قبلی به دین جدید با شرایط جدید. (تحاسب)خرید دین موجل جدید به ازاء دین موجل قبلی(بیع دین به دین)

 

۲-۶- سیر تحول تاریخی تهاتر

 

۲-۶-۱- در حقوق

 

در قانون روم، ابتدا تهاتر شناخته شده نبود، بلکه اصل موسوم به اصل وحدت دعوی حاکم بود بر اساس این اصل دعوی واحد فقط می‌توانست در بر گیرنده طلب واحد باشد و پاسخ ‌به این دعوی صرفا به صورت بلی یا خیر یعنی اقرار یا انکار ممکن بود زیرا در صورت مطالبه دین از سوی داین مدیون نمی توانست به تهاتر استناد جوید زیرا ناگزیر بود ابتدا صحت طلب ادعایی داین را تصدیق نماید و دیگر نمی توانست علاوه بر اقرار به حقانیت داین اضافه نماید که او نیز به نوبه خود دینی بر ذمه داین دارد و لذا بین دو دین تهاتر صورت گرفته و نهایتاً دین ساقط است. ‌بنابرین‏ حکم به محکومیت وی به تادیه طلب داین داده می شد و آنگاه وی می بایست بابت طلب خود از داین دعوی مستقلی را اقامه نماید و مقدم داشتن رسیدگی ‌به این دعوی بر اصل دعوی نسبت به داین جایز نبود. زیرا با اصل وحدت دعوی مغایرت داشت.

 

البته در صورتی که توافق به تهاتر نشده باشد چون این امر پذیرفته شده بود این حکم چون موجب اضرار مدیونی که خود داین هم بود می شد قانون روم استثنائاتی بر این اصل وارد نمود که به موجب آن مدیونی که دینی بر ذمه داین داشت می‌توانست در برابر دعوی داین به ایراد (حیله و تقلب )[۳۴] استناد جوید و از این طریق زمینه را برای وقوع تهاتر فراهم سازد.

 

این قانون روم تغییراتی یافت و در زمان( ژو سنتتین ) این امکان برای مدیون فراهم آمد که بدون نیاز به طرح ایراد حیله و تقلب تقاضای تهاتر دو دین را به نماید و لذا مقرر شد که تهاتر(به حکم قانون)[۳۵] واقع شود و منظور این بود وقوع تهاتر نیازی به طرح ایراد حیله و تقلب ندارد و بدون انجام این تشریفات نیز انجام شود.

 

اما این نوع تهاتر قهری نبوده بلکه یک تهاتر قضایی بود که استناد به آن ضروری و در دادگاه امکان پذیر بوده و قاضی می‌توانست علی رغم صرف وقت و هزینه بسیار با اقدامات پیچیده از صدور حکم تهاتر امتناع ورزد.

 

‌بنابرین‏ دین تهاتر در قانون روم تهاتر قضایی بود و از این حیث که استناد به آن از سوی مدیون لازم بود. تهاتر ارادی نیز وجود داشت که در آن تنها چیزی که تغییر کرده بود این بود که مدیون می‌توانست بدون طرح ایراد وتقلب مستقیما به تهاتر استناد نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:13:00 ق.ظ ]




 

تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از سالمند، افراد بالای ۶۰ سال حاضر در مراکز نگهداری می‌باشند.

 

اضطراب

 

تعریف مفهومی: عبارت است از اختلالاتی که در ویژگی های ترس و اضطراب بیش از حد و اختلالات رفتاری مربوط، سهیم هستند. در واقع اضطراب، پیش‌بینی تهدید آینده است (DSN-5 به نقل از بشکانی، ۱۳۹۳).

 

تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از اضطراب نمره ای است که آزمودنی در آزمون اضطراب بک به دست می آورد و مقیاس اندازه گیری این آزمون فاصله ای است.

 

افسردگی

 

تعریف مفهومی: افسردگی شامل اختلال بی نظمی خلق اخلالگر، اختلال افسردگی اساسی، اختلال افسردگی مداوم، اختلال ملال پیش از قاعدگی، اختلال ناشی از مواد، ناشی از بیماری های جسمانی دیگر و اختلال افسردگی نامشخص می شود. وجود غم، پوچی یا خلق تحریک پذیر همراه با تغییرات جسمانی و شناختی که به طور قابل ملاحظه ای بر توانایی عمل کردن فرد تاثیر می‌گذارند، جزو ویژگی های مشترک تمام این افسردگی ها می‌باشد که تفاوت بین آن ها تنها در مدت، زمانبندی و سبب شناختی است (انجمن روان‌پزشکی آمریکا، ۲۰۱۳، ترجمه سید‌محمدی، ۱۳۹۳).

 

تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از افسردگی نمره ای است که آزمودنی در آزمون افسردگی سالمندان GDS به دست می آورد و مقیاس اندازه گیری این آزمون فاصله ای است.

 

احساس تنهایی

 

تعریف مفهومی: احساسی تنهایی یک وضعیت دردناک، تجربه شده است و هنگامی که میان انتظارات فرد از روابط بین فردی موجود و روابط بین فردی مطلوب فاصله وجود داشته باشد افراد احساس تنهایی می‌کنند ( پیلاو و پریمن ، ۱۹۸۲: نقل از هنریج و دیگران، ۲۰۰۶).

 

تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از احساس تنهایی نمره ای است که آزمودنی در مقیاس تجدید نظر شده احساس تنهایی راسل، پلاو و کاتروتا (۱۹۸۰) به دست می آورد و مقیاس اندازه گیری این آزمون فاصله ای است.

 

امید درمانی

 

تعریف مفهومی: امید داشتن انتظار مثبت برای رسیدن به هدف است، بر اساس این تعریف فرد امیدوار کسی است که در زندگی هدف یا اهدافی دارد، انتظار دارد به آن ها برسد و برای رسیدن به هدف تلاش می‌کند، امید، باور داشتن به تحقق هدف را القا می‌کند و با پیش‌بینی و اعتماد مترادف است امید درمانی به افرد کمک می‌کند تا خود را برای دنبال کردن هدف هایشان برانگیزانند و گذرگاه های فراوان در جهت دستیابی به هدفها و موانع را شناسایی کرده و برای رسیدن به هدف با موانع مقابله کنند (کاپورال و همکاران، ۲۰۱۲).

 

تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از امید درمانی، برنامه آموزشی ۸ جلسه ای است که بر مبنای اصول نظریه ی امید اسنایدر و با بهره گیری از منابع مرتیط طراحی شده است

 

فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق

 

۲-۱- مقدمه

 

مبانی نظری و پیشینه تحقیق، اساس توجیه‌پذیری علمی تحقیق‌ می‌باشند. مبانی نظری در واقع تئوری ها، نظریات و مدل های مختلف مربوط به موضوع را مطرح و زمینه را جهت انتخاب یکی از نظریات رایج، ترکیبی از آن ها و یا ابداع و الهام مدلی بر اساس آن ها فراهم می‌آورد. در همین راستا، در این فصل به مطالعه و بررسی ادبیات تحقیق این پژوهش می‌پردازیم. ساختار فصل حاضر شامل ۶ بخش است که در بخش اول به موضوع سالمندان پرداخته شده است. بخش دوم شامل افسردگی می‌باشد، در بخش سوم به موضوع اضطراب، در بخش چهارم، احساس تنهایی، در بخش پنجم فرایند امید درمانی و نهایتاً در بخش ششم تحقیقات انجام شده در داخل و خارج در ارتباط با موضوع تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.

 

۲-۲- سالمندان

 

۲-۲-۱- مفهوم لغوی سالمندی(پیری)

 

در روانشناسی تحولی[۴]، فراخنای زندگی به کودکی[۵]، نوجوانی[۶]، جوانی[۷]، میانسالی[۸] و سالخوردگی[۹] تقسیم می شود. سالخوردگی، کهنسالی، سالمندی یا پیری واژه هایی هستند که برای آخرین دوره زندگی انسان به کار گرفته شده اند. به طور قراردادی سال های پس از ۶۵ سالگی در برخی متون ۶۰ سالگی به عنوان پیری تعریف شده است. به علاوه متخصصان بین پیر- جوان (سنین ۶۵ تا ۷۴) پیر- پیر(سنین ۷۵ تا ۸۴) و کهنسالی( بیش از ۸۴ سالگی) تفاوت قائل شده اند (ولی اللهی و اصغری، ۱۳۹۳).

 

۲-۲-۲- تعریف پیری یا سالمندی

 

سالمند یک واژه مناسب برای توصیف افراد مسن در مقایسه با افراد جوان تر است. البته وقتی از این واژه استفاده می‌کنیم آن را به عنوان یک واژه اختصاری و قابل پذیرش برای دوره سالمندی به کار می بریم. در عمل مستندات دولتی ، سالمند یا بزرگسال را افراد ۶۰ سال و بالاتر در نظر می گیرند. تعریف جدیدی از سالمندی، بر اساس داشتن فعالیت است، که بیانگر کاهش فعالیت های اقتصادی افراد ۶۰ سال و بالاتر در طول ۲۵ سال انتهایی قرن بیستم است (مداح، ۱۳۸۸).

بهتر است اواخر بزرگسالی را امتداد دوره های پیشین، و نه قطع ارتباط با این دوره بدانیم سن زمانی( تقویمی) شاخص ناقصی برای سن کارکردی[۱۰]، یا کفایت و عملکرد واقعی است. چون افراد از لحاظ زیستی با آهنگ متفاوتی پیر می‌شوند، متخصصان بین سالخوردگان جوان پیر که از لحاظ جسمانی نسبت به سن زیادشان جوان به نظر می‌رسند، و سالخوردگان پیر پیر که شکننده به نظر می‌رسند و علایم ضعف را نشان می‌دهند، فرق می‌گذارند. در نوشته های رایج که به پیری اختصاص دارند، جوان پیر به سن ۶۵ تا ۷۵ سالگی، پیر پیر به ۷۵ تا ۸۵ سالگی و خیلی پیر پیر به ۸۵ تا ۹۵ سالگی اشاره دارد (آلن، ۲۰۱۶).

 

درست همزمان با رسیدن فرد به اوج عملکرد سیستم های زیستی، فرایند سالمندی نیز آغاز می شود همه ی موجودات با ذخیره ی بافتی و تعداد بیشماری سلول متولد می‌شوند، ولی این ذخیره با افزایش سن رفته رفته تحلیل می رود. عمر همه ی سلول ها و بافت ها محدود است و با افزایش سن، فرایند ترمیم آن ها ضعیف تر می شود ‌به این ترتیب، بدن به کندی پیر می شود بدون آن که تا سال ها قابل درک باشد (ولی اللهی و اصغری، ۱۳۹۳).

 

بین افراد و توانایی درونی آن ها به میزانی تفاوت وجود دارد که زیست شناسان تاکنون نتوانست اند مقیاسی زیستی را تعیین کنند که قادر باشد روند کلی پیر شدن را در افراد سالخورده مشخص کند. یک فرد ممکن است دارای توانایی‌های متفاوت ( شناختی، اجتماعی و فیزیکی ) باشد و به شیوه فعال سال های پایان عمر خود را سپری سازد. متاسفانه تصورات عامه از پیری اجازه نمی دهد که افراد ‌در مورد کیفیت این چند دهه ی آخر زندگی آگاه شوند. در عوض خیلی ها ‌به این افسانه معتقدند که افراد سالخورده عاجز و مریض هستند، با خانواده هایشان تماس کمی دارند. دیگر قادر به یادگیری نیستند و وارد مرحله وخامت و وابستگی شده اند (آلن[۱۱]، ۲۰۱۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]




 

۲-۳-۳-۱)سیستم­های درون سازمانی یا رابطه­ای

 

نظام حاکمیت درون سازمانی، سیستمی است که در آن شرکت­های پذیرفته شده هر کشور تحت مالکیت و کنترل تعداد کمی از سهام­داران اصلی هستند، که ممکن است اعضای خانواده­ی مؤسس یا گروه کوچکی از سهام­داران مانند بانک­های اعتباردهنده، شرکت­های دیگر یا دولت باشند. به سیستم­های درون سازمانی به دلیل روابط نزدیک رایج بین شرکت­ها و سهام‌داران عمده­ی آن­ها، سیستم­های رابطه­ای نیز گفته می­ شود.

 

در مدل نظام حاکمیت درون سازمانی مشکلاتی نیز وجود دارد، هرچند که به واسطه­ روابط نزدیک بین مالکان و مدیران، مشکل نمایندگی کم­تری بروز می­ کند (چون این­ها هردو یکی هستند)، لیکن به واسطه­ سطح تفکیک ناچیز مالکیت و کنترل مدیریت، از قدرت، سوءاستفاده می­ شود. سهام­داران اقلیت نمی ­توانند از عملیات شرکت آگاه شوند، شفافیت اندکی وجود دارد و سوء استفاده­ احتمالی از منابع مالی، نمونه ­ای از مشکلات این سیستم است.

 

۲-۳-۳-۲)سیستم­های برون سازمانی

 

در این سیستم­ها، شرکت­های بزرگ به وسیله­ مدیران کنترل می­شوند و سهام­داران خود در مدیریت شرکت نقشی ندارند و فقط در انتخاب مدیران تأثیرگذارند. این وضعیت منجر به جدایی مالکیت از مدیریت می­ شود. همان­طور که در نظریه نمایندگی دیده می­ شود، مشکل هزینه­ های سنگینی است که به سهام­داران تحمیل می­ شود. اگرچه در سیستم­های برون سازمانی، شرکت­ها مستقیماً به وسیله­ مدیران کنترل می­شوند، به طور غیرمستقیم نیز تحت کنترل اعضای برون سازمانی هم­چون نهادهای مالی و سهام­داران انفرادی هستند.

 

۲-۳-۴)نقش سرمایه ­گذاران نهادی در حاکمیت شرکتی

 

گروه ­های متعددی در حاکمیت شرکتی نفوذ دارند. در این میان، سهام‌داران به ویژه سرمایه ­گذاران نهادی نقشی مهم ایفا ‌می‌کنند. از دیدگاه نظری، سرمایه ­گذاران نهادی جای­گاه توانمندی در حاکمیت شرکتی دارند که می ­توانند بر مدیریت شرکت نظارتمؤثری داشته باشند. زیراآن­ها می ­توانند بر مدیریت شرکت نفوذ چشم­گیری داشته و همچنین منافع گروه سهام‌داران را هم­سو کنند. روش­های نظارت سهام‌داران بر مدیریت، عموماً در چارچوب نظریه نمایندگی معرفی می­ شود. هر روز براهمیت نقش نظارتی سرمایه ­گذاران نهادی افزوده می­ شود. زیرا آن­ها بسیار بزرگ و بانفوذ ‌شده‌اند و در عین حال تمرکز حاکمیت قابل ملاحظه­ای را به دست آورده­اند. البته در نوشته­ های حاکمیت شرکتی از تمرکز مالکیت به عنوان سازوکاری مهم یاد می­ شود که مشکلات نمایندگی را کنترل می­ کند و حمایت از منافع سرمایه ­گذاران را بهبود می­بخشد (شلیفر و ویشنی[۳۶]، ۱۹۹۷). باوجوداین،چنین تمرکزی می­توانداثرات منفی هم داشته باشد، مانند دسترسی به اطلاعات محرمانه که عدم تقارن اطلاعاتی را بین آن­ها و سهام‌داران کوچک­تر ایجاد می­ کند. سرمایه ­گذاران نهادی همچنین می ­توانند تضادهای نمایندگی را به واسطه­ وجودشان در مقام کارگمار (مالک) عمده،که مشکلات برخاسته از جدایی مالکیت و کنترل را کاهش می­دهد،بیش­ترکنند. اگرچه با رشد تمرکز مالکیت این مشکل هم برطرف می­ شود.

 

با این حال،در نوشته­ های دانشگاهی بر اهمیت نقش سرمایه ­گذاران نهادی درحاکمیت شرکتی که با نظارت برمدیریت شرکت انجام می­ شود،تأکید شده است. برای مثال ،اگراوا لونوبر[۳۷](۱۹۹۶) بیان کرده­اندکه نقش فعال سرمایه ­گذاران نهادی می ­تواند اثر مثبتی برعملکرد مالی شرکت­های سهامی داشته باشد.

 

دو مکتب فکری ‌در مورد نقش سرمایه ­گذاران نهادی در شرکت وجود دارد. یک مکتب فکری بیان می­ کند که سهام‌داران نهادی ذاتاً کوتاه­مدت­گرا هستند. این سرمایه ­گذاران نهادی،سرمایه ­گذاران موقتی هستندکه در تعیین قیمت سهام عمدتاًً به سود جاری توجه دارند تا سودهای بلندمدت (بوشی[۳۸]،۱۹۹۸). ارزیابی منظم عملکرد و رتبه ­بندی عملکرد سرمایه ­گذاران نهادی انگیزه­هایی را درآن­ها برای اتخاذ افق سرمایه ­گذاری کوتاه مدت ایجاد می­ کند (بلکوکافی[۳۹]،۱۹۹۴). این افق کوتاه­مدت،سرمایه ­گذاران نهادی را از انجام هزینه­ های نظارت باز می­دارد. زیرا بعید است که منافع این نظارت درکوتاه­مدت نصیب آن­ها شود. به علاوه به دلیل نیاز به تغییردر پرتفوی،به منظور بهبود عملکرد،زمان و منابع کافی در اختیار سرمایه­گذران نهادی قرار ندارد تا خود را درگیر نظارت شرکت­های موجود در پرتفوی نمایند. به علاوه قراردادهای پاداش مدیران عمدتاًً به سودهای جاری و قیمت سهام شرکت وابسته است.بازار نیروی کار مدیریتی نیز قیمت مدیران را ‌بر اساس عملکرد شرکت تعیین می­ کند و تعویض مدیرعامل بر اساس عملکرد سودهای جاری انجام می­ شود. معاملات سرمایه ­گذاران نهادی به اخبار سودهای جاری حساس است، لذا مدیران انگیزه­ های فراوانی برای جلوگیری از کاهش سود دارند.

 

اما مکتب فکری دیگر بیان می­ کند هنگامی که حاکمیت سهام شرکت در بین عده­ی کمی سرمایه­ گذار (به ویژه سرمایه­گذران نهادی) متمرکز باشد، مشکلات جدایی مالکیت و کنترل کاهش می­یابد. هنگامی که سهامی که نهادها ،مالک آن هستند ، افزایش یابد،خروج از شرکت؛هزینه­ بیش­تری دارد، زیرا فروش­های عمده­ی سهام معمولاً مستلزم تحقیقات عمده است (بلکوکافی،۱۹۹۴).همچنین چون این سهامدران ،ارزش پولی دارند،در صورت غیرفعال ماندن سرمایه ­گذاران نهادی و یا آگاه نبودن از عملکرد ضعیف شرکت­های موجود در پرتفوی، آن­ها در معرض زیان بیش­تری نسبت به سرمایه ­گذاری که منافع کم­تری در شرکت دارند،قرار می­ گیرند.

 

عمده مطالعات انجام شده در اقتصادهای نو ظهور و بازارهای سهام کمتر توسعه یافته نشان می‌دهد که اولاً رابطه مثبتی بین تمرکز مالکیت و عملکرد شرکت وجود دارد و ثانیاًً سرمایه گذاراننهادی)اشخاص حقوقی( در نظارت بر عملکرد مؤسسه‌ مؤثرتر از سهام‌داران دولتی و انفرادی هستند(Xu & Wang,1999). مک کانل و سرواس[۴۰] ( ۱۹۹۰)، کیوگورسکی[۴۱] ( ۲۰۰۶) تأیید می‌کنند که تأثیر سرمایه گذار نهادی بر ارزش شرکت به طور کلی مثبت است. نویسی و نیکر[۴۲](۲۰۰۶) نشان دادند که سرمایه گذاران نهادی انگیزه بیشتری برای نظارت بر مدیریت دارند. ‌بنابرین‏، حضورشان رابطه مثبت بر ارزش شرکت خواهد گذاشت. ایزدی نیا و رسائیان[۴۳]( ( ۲۰۱۰ نیز ‌به این نتیجه دست یافتند که مالکیت نهادی با متغیرهای عملکر د شرکت شامل QtobinوROA رابطه مثبت معناداری دارد. در مقابل، مشایخی و بزاز[۴۴]( ( ۲۰۰۸٫ و نمازی و کرمانی[۴۵] (۲۰۰۸) ‌به این نتیجه دست یافتند که مالکیت نهادی با متغیرهای عملکرد شرکت شامل Qtobin و ROE ،ROA رابطه منفی معناداری دارد.

 

۲-۳-۵)نقش هیئت مدیره درحاکمیت شرکتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:40:00 ق.ظ ]




 

یا دانش علوم ‌جرم‌یابی مجموعه‌ای از رشته‌های علوم و فنون است که مجموع آن را ‌جرم‌یابی نامیده‌اند و منظور از آن کشف وقوع بزه، جمع‌ آوری ادلّه، حفظ آثار جرم، تشخیص پلیس هویت بزهکار و طرق مؤثر برای پیدا کردن و دستگیری مجرم است(کی‌نیا:۱۳۷۰، ۴).

 

۲-۳-۲-واحدهای جرم یابی

 

واحدهای جرم یابی نقش مهمی در فرایند کیفری از مرحله جمع‌ آوری ادله تا مرحله محکومیت ایفا می‌کنند. در بسیاری از پرونده های کیفری انتساب عمل مجرمانه به اشخاص و صدور احکام عادلانه منوط به ‌پاسخ‌گویی‌ علمی به پرسشها و ‌ابهام‌های قضایی است. نبود یک مدیریت اثر بخش موجب بی اعتباری ادله فیزیکی، به تأخیر افتادن فرایند بررسی‌های کارشناسی، سرخوردگی کارکنان و از بین رفتن انگیزه کاری آنان خواهد شد. مدیریت اثربخش و کارآمدی که واحد جرم یابی نیازمند برخورداری از دانش و درکی عمیق نسبت به نقش آزمایش‌های علمی در فرایند کشف حقایق جنایی است(‌فرجی‌ها:۱۳۹۰، ۷).

 

با وجود این، گرایش‌های مختلف رشته جرم‌یابی مملو از مواد درسی مربوط روش های نوین کشف علمی جرم است و سر‌فصل‌های مرتبط به چگونگی مدیریت واحدهای مسئول کشف جرم به ندرت در این دوره ها گنجانیده شده است. به همین دلیل مدیریت آزمایشگاه های جنایی در برخی از کشورهای در حال توسعه از طریق تجربه های شخصی و روش آزمون و خطا انجام می‌شود. با این روش کسب مهارت و تجربه های مدیریتی در این واحدها و دستیابی به اهداف سازمانی با چالش‌های بسیاری روبرو است.

 

۲-۳-۱-نقش و کارکردهای واحد جرم یابی

 

مراکز و آزمایشگاه‌های جنایی علاوه بر مشارکت در تکمیل تحقیقات جنایی، در برابر خدمات مورد نیاز کنشگران عدالت کیفری مسئولیت دارند. با وجود تفاوت‌های موجود در منافع و دغدغه های این کنشگران، تمامی این نیازها در یک موضوع اشتراک دارند و آن اینکه پاسخ به آن ها باید با رعایت اصل بیطرفی و با بهره گرفتن از روش‌های علمی و معتبر انجام شود(Clair:2002, 57).

 

نگاهی اجمالی به مسئولیت این مراکز در برابر هر یک از نهادها و کنشگران عدالت کیفری، به عنوان درآمدی بر موضوع مدیریت امور جرم یابی، ضروری به نظر می‌رسد:

 

۲-۳-۱-۱-در برابر پلیس

 

آزمایشگاه ها و مراکز جرم‌یابی روابط نزدیکی با ضابطان دادگستری و نهادهای مسئول اجرای قوانین کیفری دارند. ادله مادی جرم معمولاً توسط مأموران پلیس ضبط و جمع‌ آوری می‌شود. کارشناسان جرم یابی برای آگاهی از اطلاعات اولیه جنایی نیازمند گفتگو با افسران پلیس مسئول رسیدگی به پرونده هستند. این گفتگوها به تحلیل گران ‌جرم‌یابی کمک می‌کند تا به ارزش و اهمیت هر یک از ادله موجود در صحنه جرم پی ببرند. برای نمونه، آگاهی از روابط قبلی میان بزهکار و بزه دیده سهم بسزایی در تعیین نوع ادله جمع‌ آوری شده و میزان اهمیت آن دارد. روابط میان افسران پلیس و کارشناسان آزمایشگاه های جنایی باید به گونه ای تنظیم شود که اصل بی طرفی کارشناسان جرم یابی را خدشه‌دار نسازد. این امر تا حدودی بستگی به جایگاه سازمانی آزمایشگاه های جنایی دارد. برخی از منتقدان بر این باورند آزمایشگاه های جنایی وابسته به سـازمان پلیس بیشتر تحت تأثیر دغدغه‌ها و منافع این سازمان قرار می‌گیرند. از دیدگاه آنان اهمیت ارائه خدمات فنی و تجربی به پلیس نباید موجب شود کار شناسان ‌جرم‌یابی خود را افسر پلیس مأمور در آزمایشگاه های جنایی بدانند. همراهی کارشناسان ‌جرم‌یابی با همکاران پلیس خود، برای اثبات یا رد فرضیه های پلیسی ممکن است آنان را در معرض نقض اصول اخلاقی ناظر بر جرم یابی قرار دهد. یکی از وظایف مدیریت آزمایشگاه جنایی این است. که اصل بیطرفی متخصصان آزمایشگاهی را تضمین کند تا این واحدها بتوانند به دور از هر گونه شائبه جانبداری، تحلیل‌های کارشناسی خود را به طور مستقل اعلام کنند(‌فرجی‌ها:۱۳۹۰، ۸).

 

۲-۳-۱-۲-در برابر مقام قضایی

 

اهمیت و ضرورت تهیه گزارش‌های کارشناسی دقیق و معتبر از جزییات حادثه جنایی در مرحله تعقیب کیفری و رسیدگیهای قضایی بیشتر آشکار می‌شود. حضور کارشناسان جرم‌یابی در جلسه های بازپرسی و رسیدگی قضایی برای دفاع از نظریه کارشناسی و ‌پاسخ‌گویی‌ به پرسشها و ‌ابهام‌های قضایی موجب افزایش و اعتبار تحلیل‌های ‌جرم‌یابی می‌شود. هر چند که در برخی از نظامهای ادله کیفری (مانند ایران) ادله علمی و گزارش ضابطان دادگستری از اعتبار چندانی برخوردار نیست، با وجود آن، میزان اتکای نظام دادرسی کیفری به ادله علمی و تجربی به میزان اعتبار این ادله و کیفیت آزمایش‌های جنایی بستگی دارد. بدیهی است تضمین صحت و اعتبار این نتایج برعهده مدیریت واحد ‌جرم‌یابی است. به دلیل تأثیر تحلیل‌های کارشناسی بر نتیجه رسیدگیهای قضایی، هر گونه خدشه به اعتبار این نتایج ممکن است موجب برائت مجرمان و یا محکومیت بیگناهان شود. علاوه بر این، به دلیل تأثیر بیش از اندازه دیدگاه‌های کارشناسی برچگونگی قضاوت اعضای هیئت منصفه، تضمین اعتبار نظریه های کارشناسی در نظامهای کیفری که رسیدگی در آن با حضور اعضای هیئت منصفه برگزار می‌شود از اهمیت بالاتری برخوردار است(قربانی و قربانی:۱۳۹۲، ۱۱۲).

 

۲-۳-۱-۳-بزه دیده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:00:00 ق.ظ ]




 

    1. ایجاد روابط بلند مدت بین شرکت‌ها و مصرف کنندگان نهایی

 

    1. ایجاد ارتباط و مشارکت با سایر شرکا مثل شرکت‌های فعال در کانال های توزیع سازمان

 

    1. ایجاد رابطه با واحد های عملیاتی سازمان

 

      1. ایجاد روابط و مشارکت با کارمندان که منجر به برقراری بازاریابی داخلی درسازمان می شود

 

  1. برقراری روابط مؤثر با واحدهای استراتژیک کسب و کار سازمان

۲-۲-۴- جهان بینی بازاریابی رابطه‌مند

 

پایه های اصلی جهان بینی بازاریابی رابطه‌مند بر مفهومی‌قرار دارد که اولین بار توسط لئونارد بری[۹۷] مطرح شد و توسط دیگر صاحب‌نظران گسترش یافت.دیدگاه بازاریابی رابطه‌مند مرهون تلاش‌های کریستوفر[۹۸]، پاینی و بالانتین[۹۹] است که در گسترش قلمرو و حوزه مبانی تئوریک آن کوشش چشم گیری داشتند. دیدگاه آن ها مبنی بر نکات زیر است:

 

    1. تأکید به ارتباط بین مشتریان و عرضه کنندگان که ایجاد رابطه را به جای معامله مورد توجه قرار می‌دهد

 

    1. دیدگاه بازاریابی رابطه‌مند بر حداکثر سازی ارزش مشتریان و همچنین بخش‌های ویژه‌ای از مشتریان متمرکز است

 

    1. استراتژی‌های بازاریابی رابطه‌مند به توسعه وتقویت روابط قوی با مشتریان و عرضه کنندگان، بازارهای حاصل از مشتریان توصیه شده[۱۰۰]، بازارهای حاصل از تأثیر افراد با نفوذ [۱۰۱]و بازارهای جذب نیروی انسانی و بازار داخلی که درون سازمان است معطوف می‌باشد

 

  1. کیفیت، ارائه خدمات به مشتری و بازاریابی، هرچند که غالبا به طور مجزا مدیریت می‌شوند ارتباط نزدیکی با هم دارند. دیدگاه بازاریابی رابطه‌مند بین این سه عنصر انسجام و یکپارچگی برقرار می‌کند(پاینی،۱۹۹۸: ۳).

۲-۲-۵- اجزا و عوامل بازاریابی رابطه‌مند

 

سین و همکاران (۲۰۰۵)، بازاریابی رابطه‌مند را ساختار یک بعدی شامل شش عامل کلیدی به شرح زیر در نظر گرفته‌اند:

 

اعتماد[۱۰۲]: یک جزء کلیدی رابطه تجاری است و مشخص کننده این مطلب است که هر طرف رابطه تا چه میزان می‌تواند روی وعده های طرف دیگر رابطه حساب کند. اعتماد یک متغیر مرکزی در مراودات بلند مدت است. مورگان و هانت[۱۰۳](۱۹۹۴)، اعتماد را به عنوان یک ساختار کلیدی در

 

    1. Helms ↑

 

    1. Liu et al ↑

 

    1. Amrit ↑

 

    1. Shwu IngWu & Chein lung Lu ↑

 

    1. Kalakota & Robinson ↑

 

    1. Bruhn ↑

 

    1. Buttle ↑

 

    1. Egan ↑

 

    1. Meryl ↑

 

    1. Swift ↑

 

    1. Gummesson ↑

 

    1. Baker ↑

 

    1. Lin & Su ↑

 

    1. Daghfous & Barkhi ↑

 

    1. Shwu-IngWu&Chien-Lung Lu ↑

 

    1. Katler et al ↑

 

    1. Berry ↑

 

    1. Peppers &Roggers ↑

 

    1. Soutar ↑

 

    1. Dutta and Dutta ↑

 

    1. Farrington ↑

 

    1. Intangible Assets ↑

 

    1. Roy ↑

 

    1. Lawler ↑

 

    1. Meryl ↑

 

    1. Morgan ↑

 

    1. Hunt ↑

 

    1. Stone et al ↑

 

    1. Alrubaiee & Alnazer ↑

 

    1. Jang et al ↑

 

    1. Bhatia ↑

 

    1. Greenberg ↑

 

    1. Christopher ↑

 

    1. Che&chen ↑

 

    1. Zeblah et al ↑

 

    1. Berry et al ↑

 

    1. Gronroos ↑

 

    1. Landry ↑

 

    1. Armstrong&Katler ↑

 

    1. Wu & Lu ↑

 

    1. Customer Relationship Management ↑

 

    1. Peter Drucker ↑

 

    1. Reichhold and Sasser ↑

 

    1. Anderson ↑

 

    1. Siebel ↑

 

    1. Kayee Tam ↑

 

    1. Operational CRM ↑

 

    1. E-CRM ↑

 

    1. M-CRM ↑

 

    1. Enterprise Application Integration (EAI) ↑

 

    1. Analytical CRM ↑

 

    1. Data Warehouse ↑

 

    1. Data Mining ↑

 

    1. Comon CRM ↑

 

    1. Neural Paths ↑

 

    1. Integration CRM (ICRM) ↑

 

    1. Gray & Byun ↑

 

    1. Changa ↑

 

    1. Merrilees & Fenech ↑

 

    1. Guptaa ↑

 

    1. Ibid ↑

 

    1. Oliver ↑

 

    1. Larson & Susanna ↑

 

    1. Magi ↑

 

    1. Burnett ↑

 

    1. Swift ↑

 

    1. Galbreath & Rogers ↑

 

    1. Newell ↑

 

    1. Robinson & Kaltakota ↑

 

    1. Turban & mclean ↑

 

    1. Payne & Frow ↑

 

    1. Wireless ↑

 

    1. Ellinger & plair ↑

 

    1. Comunication ↑

 

    1. Efficiency ↑

 

    1. Effectiveness ↑

 

    1. Decision-Making ↑

 

    1. Lee et al ↑

 

    1. Ryals & Knox ↑

 

    1. Jain & Singh ↑

 

    1. Sin & Yim ↑

 

    1. Agarwal et al ↑

 

    1. Nykamp ↑

 

    1. McGovern & Panaro ↑

 

    1. Stefanou et al ↑

 

    1. Ghodeswar ↑

 

    1. Yonggui et al ↑

 

    1. David ↑

 

    1. Relationship Marketing (RM) ↑

 

    1. lenard berry ↑

 

    1. Wanq ↑

 

    1. Sheth ↑

 

    1. Total Quality Management (TQM) ↑

 

    1. Fontenot & Hyman ↑

 

    1. Shell by and et al ↑

 

    1. Gummesson ↑

 

    1. Leonard Berry ↑

 

    1. Christopher ↑

 

    1. Payne & Ballantin ↑

 

    1. Referral Markets ↑

 

    1. Influencers Markets ↑

 

    1. Trust ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:21:00 ق.ظ ]




 

ماده ۱۳ نیزبه اختیاردفترخانه تنظیم کننده سندرسمی به تنظیم سند رسمی انتقال به نام پیش خریدار و درصورت امتناع پیش فروشنده درمهلت ۱۰ روزه اشاره دارد و ماده ۱۵ هم به منظور حمایت از پیش خریدارودرراستای حمایت قانون ازاقشار معمولاً ضعیف ترجامعه ؛ مقررداشته که عرصه واعیان ونیزاقساط پرداخت شده توسط پیش خریدار ؛ تاقبل از انتقال سند رسمی واحد پیش فروش شده به پیش خریدار قابل توقیف و تأمین به نفع پیش فروشنده یا طلبکار اونیست.

 

ماده ۱۹ نیز به تکلیف طرفین به اعاده قرارداد پیش فروش به دفترخانه پس ازانتقال قطعی واحد پیش فروش شده و انجام کلیه تعهدات اشاره دارد فلذا همان‌ طور که مشاهده شد قانون پیش فروش ساختمان ؛ قانونی غالباً شکلی است ومؤید این موضوع نیز نظر یکی ازفقهای شورای نگهبان پیرامون قانون یادشده است که درجلسه ۶/۶/۱۳۸۹ شورای نگهبان اینگونه گفته است : « مصوبه مجلس درباره پیش فروش ساختمان که هم اکنون درعرف جامعه رایج است ؛ درصدد نظم دهی ‌به این معاملات و جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی سودجویان و کلاهبرداران است و براین اساس ؛ این مصوبه اساساً درصدد پرداختن به ماهیت این قرارداد نیست.[۲۶۷]»

 

لذا میتوان اینگونه نتیجه گرفت که حتی ماده ۱ قانون مذکور که به تعریف قرارداد پیش فروش پرداخته ؛ وارد مباحث ماهیتی نشده است و به ‌دیگر سخن ماده ۱ تنها به تعریف قرارداد پیش فروش پرداخته ودرمقام بیان ماهیت قرارداد نبوده است چراکه اساساً تعریف هرقرارداد ، لزوماًً به معنای بیان ماهیت آن قرارداد نیست فلذا باید گفت قانون‌گذار ؛ قانونی ماهیتی که پایان بخش ابهامات مربوط به ماهیت این قراردادها باشد تصویب نکرده است.

 

    1. – عبدالنبی ، قیم . ۱۳۸۱٫«فرهنگ معاصر عربی- فارسی» . تهران .انتشارات سپهر. ذیل واژه مال ↑

 

    1. – طاهری ، محمدعلی . و انصاری ، مسعود . ۱۳۸۸٫ «دانشنامه حقوق خصوصی» . تهران . انتشارات جنگل جاودانه. ج ۳٫ ص ۱۶۴۶ ↑

 

    1. – دهخدا ، علی اکبر. ۱۳۷۶٫« لغت نامه» . تهران . انتشارات دانشگاه تهران . ذیل واژه مال ↑

 

    1. – معین ، محمد. ۱۳۶۳٫ «فرهنگ فارسی» . تهران . انتشارات امیرکبیر. ذیل واژه مال ↑

 

    1. – جعفری لنگرودی ، محمدجعفر.۱۳۸۷٫ «ترمینولوژی حقوق» . تهران . انتشارات گنج دانش . ص ۵۹۵ ↑

 

    1. – کاشانی ، سید محمود. ۱۳۸۸٫ «قراردادهای ویژه» .تهران. انتشارات میزان.ص ۳۴(به نقل ‌از کتاب التعریفات میرسیدشریف گرگانی) ↑

 

    1. – نراقی ، ملا احمد.۱۳۷۵ه.ش . «عوائد الایام» . قم .انتشارات مکتب الاعلام الاسلامی .ص ۱۱۳ ↑

 

    1. – طباطبایی ، سید محسن . ۱۳۷۹٫ «نهج الفقاهه». قم . انتشارات قیومی . ج۲٫ ص ۳۲۵ ↑

 

    1. – خمینی ، سید روح الله . ۱۳۷۰٫ «کتاب البیع» . قم. انتشارات اسماعیلیان. ج ۱ . ص ۲۰ ↑

 

    1. – جعفری لنگرودی ، محمدجعفر. ۱۳۹۱٫ «مجموعه محشی قانون مدنی» . تهران . انتشارات گنج دانش . ص ۶۸۵ ↑

 

    1. – صفایی ، سید حسین. ۱۳۸۹٫«حقوق مدنی» .تهران. انتشارات میزان . ج ۱٫ ص ۱۲۳ ↑

 

    1. – بروجردی عبده ، محمد. ۱۳۸۰٫ «حقوق مدنی». تهران . انتشارات گنج دانش.ص ۱۲ ↑

 

    1. – مدنی ، سید جلال الدین .۱۳۹۰٫«حقوق مدنی».تهران.انتشارات پایدار.ج ۱٫ ص ۱۶۰ ↑

 

    1. – کاتوزیان ، ناصر. ۱۳۸۸٫ «حقوق مدنی (اموال ‌و مالکیت)». تهران. انتشارات میزان.ص ۹ ↑

 

    1. – مدنی ، سید جلال الدین .۱۳۹۰٫«حقوق مدنی».تهران.انتشارات پایدار.ج ۱٫ ص ۱۶۰ ↑

 

    1. – جعفری لنگرودی ، محمدجعفر.۱۳۸۸٫ «حقوق اموال».تهران .انتشارات گنج دانش. ص ۱۲ ↑

 

    1. – گرجی ، ابوالقاسم. ۱۳۷۵٫ «مقالات حقوقی». تهران. انتشارات دانشگاه تهران.ج ۱٫ ص ۳۰۱ ↑

 

    1. – خویی ، سید ابوالقاسم ، ۱۴۱۷ ه ق. «مصباح الفقاهه». قم. انتشارات انصاریان.ج۲٫ص ۲۰ ↑

 

    1. – غروی اصفهانی.محمدحسین.۱۴۱۸ه.ق.«حاشیه المکاسب».قم.انتشارات دارالمصطفی.ج۱۰ص۷ ↑

 

    1. – طباطبایی یزدی ، سیدمحمدکاظم.۱۳۷۸ ه.ق .«حاشیه المکاسب». قم.انتشارات اسماعیلیان.ج ۱٫ص۵۵ ↑

 

    1. – بجنوردی.سیدحسن.۱۴۱۹ ه.ق.«القواعدالفقهیه».قم.انتشارات الهادی.ج۲٫ص۳۰ ↑

 

    1. – گرجی ، ابوالقاسم. ۱۳۷۵٫ «مقالات حقوقی». تهران. انتشارات دانشگاه تهران.ج ۱٫ ص ۳۱۱ ↑

 

    1. – محقق داماد.سیدمصطفی.۱۳۹۲٫«حقوق قراردادها درفقه امامیه».تهران.انتشارات سمت.ج۱٫ص ۷۳ ↑

 

    1. – جعفری لنگرودی ، محمدجعفر.۱۳۸۸٫«حقوق اموال».تهران.انتشارات گنج دانش.ص۸۸ ↑

 

    1. – عبدالنبی ، قیم . ۱۳۸۱٫«فرهنگ معاصر عربی- فارسی» . تهران .انتشارات سپهر ↑

 

    1. – دهخدا ، علی اکبر. ۱۳۷۶٫« لغت نامه» . تهران . انتشارات دانشگاه تهران ↑

 

    1. – درحقوق روم برای مالکیت از واژه Dominium استفاده می کرده اندکه آن هم درلغت ، معنای قدرت ‌و سلطه رامیرساند. فعل Dominate انگلیسی و Dominer فرانسوی که ریشه لاتینی دارند نیزدرمعنی شباهت زیادی به فعل «ملک» درزبان عربی دارند. ↑

 

    1. – جعفری لنگرودی ، محمدجعفر.۱۳۸۷٫«ترمینولوژی حقوق» .تهران.انتشارات گنج دانش.ص۶۸۴ ↑

 

    1. – دهخدا ، علی اکبر. ۱۳۷۶٫« لغت نامه» . تهران . انتشارات دانشگاه تهران ↑

 

    1. – جعفری لنگرودی ، محمدجعفر.۱۳۸۸٫«حقوق اموال».تهران.انتشارات گنج دانش.ص۱۶۴ ↑

 

    1. – اژه ای ، محمدعلی.۱۳۷۷٫«مبانی منطق». تهران.انتشارات سمت.ص ۵۷ ↑

 

    1. – صدر، سید محمدباقر.مترجم محمدکاظم موسوی.بی تا.«اقتصادما یا بررسی هایی درباره مکتب اقتصادی اسلام».قم.انتشارات اسلامی.ج۱٫ص۳۹۹ ↑

 

    1. – رضاییان ، فرزین.۱۳۸۶٫ «هفت رخ فرخ ایران».تهران.انتشارات دایره سبز.ص۵۲ ↑

 

    1. – طاهری ، محمدعلی وانصاری ، مسعود . ۱۳۸۸٫«دانشنامه حقوق خصوصی».تهران.انتشارات جنگل جاودانه. ۳٫ص۱۶۶۱ ↑

 

    1. – موسوی، سیدعلی.۱۳۸۸٫«مبانی حقوق بشرازدیدگاه اسلام».تهران.انتشارات پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی.ص۳۰۰ ↑

 

    1. – سوره الرحمن.آیات ۱۰ و۱۱ ↑

 

    1. – نهج البلاغه . خطبه ۱۴۲ ↑

 

    1. – نهج البلاغه . نامه ۴۵ ↑

 

    1. – مطهری، مرتضی.۱۳۷۷٫«مسأله ربا وبانک به ضمیمه بیمه».تهران.انتشارات صدرا.ص۳۱ ↑

 

    1. – سوره طه .آیه۶ ↑

 

    1. – سوره بقره . آیه ۲۲ ↑

 

    1. – حلی ، محمدبن حسن بن یوسف،بی تا.«تذکره الفقهاء».بی جا.مکتبه المرتضویه.ج۱۳٫ص۳۷۲ ↑

 

    1. – طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم. بی تا. «عروه الوثقی».قم.مکتبه داوری.ج۲٫ص ۱۰ ↑

 

    1. – امامی ، میرسیدحسن.۱۳۸۷٫«حقوق مدنی».تهران.انتشارات اسلامیه .ج ۱٫ص ۴۹ ↑

 

    1. – کاتوزیان ، ناصر. ۱۳۸۸٫ «حقوق مدنی (اموال ‌و مالکیت)». تهران. انتشارات میزان.ص ۱۱۰ ↑

 

    1. – جعفری لنگرودی ، محمدجعفر.۱۳۸۷٫«ترمینولوژی حقوق» .تهران.انتشارات گنج دانش.ص۵۹۹ ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 11:47:00 ب.ظ ]




 

همه سازمان‌ها در دنیای امروز برای اینکه بتوانند در جهت اهداف متعالی پیش بروند نیازمند رهبری موفق و اثربخش هستند، رهبران از طریق تاثیر و نفوذ در روابط سازمانی و در بین افراد می‌توانند سازمان‌ها را به سمت اهدافشان هدایت کنند ( نصر اصفهانی، حاجیان، کریمی و همکاران، ۱۳۹۱). شیوه های رهبری بدون شک جایگاه مؤسسات آموزش عالی را ارتقا یا تنزل می‌دهد ‌بنابرین‏ می توان گفت امروزه رهبری نقش بزرگی را در موفقیت مؤسسات آموزش عالی ایفا می‌کند (کوزس و پاسنر[۱]،۲۰۰۲). رهبری موضوعی است که از دیر باز نظر اکثر محققان را به خود جلب کرده و اینکه چه نوع رفتار رهبری در فرایند سازمانی مفید خواهد بود در مرکز توجه قرار گرفته است (پورسلطانی، فرجی، اللهیاری، ۱۳۹۱).

 

بررسی سبک‌های رهبری طی چندین رویکرد انجام پذیرفته است مطالعه ویژگی و خصوصیات رهبری در دهه ۱۹۳۰ آغاز شد و با رویکرد رفتاری و اقتضایی در دهه ۱۹۵۰و ۱۹۷۰ ادامه یافت (زردشتیان، تندنویس، هادوی و همکاران، ۱۳۸۸) این تلاش‌ها تا آنجا پیش رفته است که امروزه تئوری‌های رهبری پیچیده تر و پر بعدتری در حوزه مطالعه و عمل رهبری مطرح می شود (ترک زاده، ۱۳۸۸). از جمله این تئوری‌ ها تئوری جهان بینی رهبری [۲]است که وکسلر[۳] (۲۰۰۶) آن را مطرح ‌کرده‌است، او تئوری خود را به عنوان یک تئوری پر بعد و پر برآیند در حوزه های مفهومی و عملی مطرح می‌سازد (جعفری، ۱۳۹۱، ترک زاده و جعفری، ۱۳۹۲، ۱۳۹۳).

 

از نظر وکسلر (۲۰۰۶) جهان بینی ‌ها بر مبنای آنچه ما نسبت به هستی و محیط پیرامون خود، برداشت، دریافت و احساس می نماییم به وجود می‌آید و تنها می توان با بررسی چارچوب ها، الگوها، رفتارها، ارزش‌ها و فرهنگ‌های هر یک از جهان بینی ها به تشخیص و شناسایی آن ها پرداخت و متناسب با شرایط و اقتضائات موقعیتی و مطلوبیت های اساسی سازمان به اتخاذ و به کارگیری ازآنها پرداخت (ترک زاده و جعفری،۱۳۹۳).

 

با توجه به مطالب بیان شده و اهمیتی که نقش جهان بینی رهبری در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ایفا می‌کند، انتخاب جهان بینی رهبری توسط رهبران و مدیران دانشگاه ها می‌تواند زمینه ساز موفقیت یا عدم موفقیت آنان شود، ‌بنابرین‏ اگر رهبران جهان بینی رهبری متناسب با شرایط، اهداف و محیط تعاملی سازمان انتخاب کنند زمینه موفقیت سازمان خود را فراهم می‌کنند. و زمینه بالا رفتن توان ‌پاسخ‌گویی‌ به محیط[۴] برای سازمان فراهم می شود.

 

در واقع فلسفه وجودی بسیاری از سازمان‌ها از جمله دانشگاه برآوردن نیازهای محیطی و ‌پاسخ‌گویی‌ به آن می‌باشد، ترک زاده (۱۳۸۸) عنوان می‌کند که امروزه بیشتر سازمان‌ها از جمله دانشگاه ها در محیطی که سرشار از تغییر، پویایی و ابهام و عدم اطمینان می‌باشد فعالیت می‌کنند که اصطلاحا از آن به عنوان محیط راهبردی یاد می شود و شرایط و مقتضیات محیط راهبردی ، پاسخ های راهبردی را ایجاب می‌کند. بدون شک دانشگاه ها و مؤسسات و مراکز آموزش عالی جهت ایجاد، حفظ و استمرار بقای معنادار خود در چنین محیط پیچیده ای ناچار به سازواری و ‌پاسخ‌گویی‌ پویا به اقتضائات درونی و محیطی خود می‌باشند.

 

دانشگاه ها در حال حاضر با محیط های به طور فزاینده رقابتی و تجاری روبرو هستند، ‌بنابرین‏ پرداختن به کیفیت ارائه خدمات و توجه به عوامل مؤثر برآن به عنوان راهبردی برای به دست آوردن یک مزیت رقابتی در این محیط چالش برانگیز مورد توجه و استفاده قرار می‌گیرد (پول، هارمن، اسنل[۵] و همکاران، ۲۰۰۰). اگر سازمان‌ها ازجمله دانشگاه ها بتوانند با ارائه بهترین خدمات به نیازهای محیط بیرونی خود پاسخگو باشند می‌توانند تصویر بیرونی مناسبی از خود در محیط به وجود بیاورند.

 

کوبانگلو[۶] (۲۰۰۸) بیان می‌دارد داشتن تصویر مثبت یا منفی در ادامه بقا و توسعه سازمان امری مؤثر است، از این رو سازمان‌ها به طور متناوب نیاز دارند که چیستی و چگونگی تصویر خود را ارزیابی کنند، ارزیابی تصویر بیرونی اطلاعات مهمی را برای تدوین استراتژیهای سازمان فراهم می‌کند. بی شک به دست آوردن و حفظ وجهه و تصویر مثبت یکی از اهداف تمامی سازمان‌ها از جمله دانشگاه محسوب می شود (باقری، عرفانی فر، ۱۳۸۹). تصویر دانشگاه به معنی داشتن نگرش مثبت نسبت به دانشگاه با در نظر گرفتن فاکتورهایی مثل: ارتباط صمیمی بین دانشجویان دانشگاه، احساس غرور و افتخار فارغ التحصیلان نسبت به دانشگاهی که از آن فارغ التحصیل شده اند، وجود یک تصویر ملی نسبت به دانشگاه به عنوان یک مرکز تحقیقاتی مهم، وجود احزاب دانشجویی فعال و در نهایت امکانات رفاهی مطلوب و شایسته ارائه شده توسط دانشگاه (خیری، راد و عسکری، ۲۰۱۲ ).

 

‌بنابرین‏ دانشگاه ها به عنوان سازمانی که با اهداف آموزشی و پژوهشی سروکار دارند و نقش تعیین کننده ای را در جامعه ایفا می‌کند باید بتواند تصویر مطلوب و مثبتی از خود در جامعه به ایجاد کند تا محیط هم از آن حمایت کند.

 

با توجه به همه مطالب بیان شده می توان گفت که جهان بینی رهبری از جمله عوامل زمینه ساز موفقیت دانشگاه ها در محیط محسوب می شود. و می‌تواند زمینه ‌پاسخ‌گویی‌ مطلوب به نیازهای محیط را فراهم کند. در عین حال پاسخگو بودن دانشگاه به محیط موجب بر جای گذاشتن تصویر مطلوبی از آن در محیط می شود ، ‌بنابرین‏ اگر ما به دنبال پیشرفت دانشگاه و همچنین بالا بردن سطح کیفیت خدماتی که ارائه می‌دهیم هستیم نباید از این متغیرها غافل باشیم. اما از آنجایی که تا کنون این متغیرها به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است، پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین جهان بینی رهبری، توان ‌پاسخ‌گویی‌ به محیط و تصویربیرونی در مؤسسه‌ آموزش عالی مهر اروند می پردازد.

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ب.ظ ]




گروه دوم: روایات بیان کننده زمان تأدیب کودک:

 

۱٫ عن أمیرالمؤمنین علیه السلام أنه قال یربی الصبی سبعاً ویؤدب سبعاً ویستخدم سبعاً؛

 

کودک هفت سال تربیت و هفت سال تأدیب و تمرین و آن گاه هفت سال به کار گرفته می شود.

 

صدوق این روایت را به صورت مرسله از امیر مؤمنان(ع) نقل می‌کند. در این روایت واژه (یربی) برای نگهداری کودک، در هفت سال اول و واژه (یؤدب) برای سرپرستی کودک در هفت سال دوم، به کار رفته است. (یربی) از ریشه (ربو)، تغذیه کردن و رشد دادن معنی می شود. این واژه، درباره هر چیزی که قابلیت رشد و نمو داشته باشد، به کار می رود۸۲ و اختصاصی به انسان ندارد. (تأدیب) از ریشه (ادب) به معنای تعلیم و تمرین دادن آداب و فضایل اخلاقی است. ‌بنابرین‏، با توجه به معنای لغوی واژه (یربی) و (یؤدب) می توان از روایت استفاده کرد که هفت سال اول عمر نوزاد، زمان تربیت بدنی و رشد و پرورش جسمی، و هفت سال دوم فرصت آموزش و فراگیری آداب فردی و اجتماعی و تمرین دادن کودک بر احکام عبادی و دستورهای اخلاقی است.

۲٫علی بن ابراهیم، عن محمد بن عیسی بن عبید، عن یونس، عن رجل، عن أبی عبدالله علیه السلام قال: دع ابنک یلعب سبع سنین وألزمه نفسک سبعاً…؛

 

بگذار کودکت تا هفت سال بازی کند، پس آن گاه او را هفت سال ملازم خویش گردان.

 

۳٫ عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن عده من أصحابنا، عن علی ابن أسباط عن یونس بن یعقوب، عن أبی عبدالله علیه السلام قال: أمهل صبیک حتی یأتی له ستّ سنین، ثم ضمه إلیک سبع سنین، فأدبه بأدبک…؛

 

به کودکت تا شش سالگی مهلت بده، سپس او را هفت سال نزد خود نگهدار و تأدیب کن.

 

۴٫ عن أمیرالمؤمنین علیه السلام قال: یرخی الصبی سبعاً و یؤدب سبعاً ویستخدم سبعاً؛۸۶

 

کودک، تا هفت سال آزاد و در وسعت است، سپس در هفت سال دوم تأدیب و در هفت سال سوم به کار گرفته می شود(قدیمی فر، ۱۳۸۹).

 

گروه سوم: روایات بیان کننده حقوق فرزندان(قدیمی فر، ۱۳۸۹):

 

۱٫علی بن ابراهیم، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عن درست عن أبی الحسن موسی علیه السلام قال: جاء رجل إلی النبی صلی الله علیه وآله فقال: یا رسول الله ما حق ابنی هذا؟ قال: تحسن اسمه وأدبه موضعاً حسناً؛

 

در تهذیب الاحکام آمده است: (وضعه موضعا حسنا)

 

مردی در حالی که فرزند خود را به همراه داشت، خدمت رسول الله(ص) شرف یاب شد و عرض کرد: این فرزند بر من چه حقی دارد؟ پیامبر فرمود: نام نیک بر او بنهی و نیکو او را تأدیب کنی و او را بر شغل نیک بگماری.

 

۲٫ علی بن محمد، عن ابن جمهور، عن أبیه، عن فضاله بن أیوب، عن السکونی قال: دخلت علی أبی عبدالله علیه السلام وأنا مغموم مکروب، فقال لی: یا سکونی مما غمک؟ قلت: ولدت لی ابنه فقال: یا سکونی علی الارض ثقلها وعلی الله رزقها، … فقال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: حق الولد علی والده إذا کان ذکراً أن یستفره امه ویستحسن اسمه، ویعمله کتاب الله ویطهره، ویعلمه السباحه وإذا کانت انثی أن یستفره امها، ویستحسن اسمها، ویعلّمها سوره النور، ولایعلّهما سوره یوسف، ولاینزلها الغرف، ویعجل سراحها إلی بیت زوجها، أما إذا سمیتها فاطمه فلا تسبها ولاتلعنها ولاتضربها؛

 

سکونی می‌گوید: بر امام صادق(ع) وارد شدم در حالی که غمگین بودم. حضرت فرمود: سبب ناراحتی تو چیست؟ عرض کردم همسرم دختری به دنیا آورده است. امام فرمود: سنگینی او بر روی زمین و روزی او بر خدا است. سپس ادامه داد: حق پسر بر پدر آن است که با مادرش نیکو رفتار کند و نام خوب بر وی نهد و قرآن را به او بیاموزد و او را تطهیر و پاکیزه گرداند و شنا به او بیاموزد، و حق دختر بر پدر آن است که با مادرش نیکی کند و نام نیک بر او نهد و سوره نور را به او بیاموزد نه سوره یوسف را، و او را در معرض دید دیگران قرار ندهد و هرچه زودتر اسباب ازدواج وی را فراهم کند(قدیمی فر، ۱۳۸۹).

 

از این دسته از روایات نیز استفاده می شود که حضانت کودک پس از هفت سالگی با پدر است. ‌به این بیان که نخست: امور فراوانی در این روایات از حقوق فرزند بر پدر شمرده شده و ‌بنابرین‏، فرزند صاحب حق و پدر طرف حق (من علیه الحق) به شمار می رود. فقیهان ‌بر اساس همین روایات، این امور را از حقوق پدر بر فرزند دانسته اند. شیخ طوسی فرموده است: ولی کودک باید نماز و روزه را به فرزندش بیاموزد. علامه حلی گفته است: وقتی کودک هفت ساله شد، بر پدر لازم است که طهارت و نماز را به او بیاموزد و جماعت و احکام آن را به او تعلیم دهد. دوم آن که ثبوت این حقوق بر عهده پدر، و لزوم ادای آن، مستلزم در اختیار گرفتن کودک است؛ زیرا بدون آن، بر ادای این حقوق، قادر نخواهد بود. ‌بنابرین‏، اگر پذیرفتیم که از نظر روایات این حقوق بر عهده پدر است، باید لوازم آن را نیز که اختیارداریِ کودک است، بپذیریم؛ چگونه ممکن است پدری فرزندش را به نماز و روزه وادارد، در حالی که فرزند در اختیار دیگری باشد؟

 

۲-۲ بررسی حقوقی حضانت در ایران

 

۲-۲-۱ تعریف حضانت درحقوق ایران

 

در قانون مدنی ایران وقانون حمایت خانواده کلمه حضانت معنی نشده است. لکن ‌از عنوان باب دوم ‌از کتاب ۸ ازجلد ۲قانون مدنی ایران که نوشته شده «نگداری وتربیت اطفال» وذکر کلمه«حضانت» دربعضی ازموارد مربوط این باب که در آن ها صریحاً به جای عنوان باب به کار رفته است معلوم می شود که حضانت در نظر قانون مدنی ایران عبارت است از«نگهداری وتربیت اطفال ». درماده ۱۲ آیین نامه اجرایی قانون حمایت خانواده مصوب تیرماه ۱۳۴۶بشرح زیر: «میزان نفقه وهزینه حضانت وتربیت اطفال. . . » «حضانت» و«بربیت» را دو امر جداگانه تلقی نموده اند. در حالی که درماده ۱۳ همین قانون مانند قانون مدنی کلمه حضانت به معنی اعم نگهداری وتربیت طفل به کار برده شده است(میرداداشى، ۱۳۸۱).

 

۲-۲-۲ مسأله اولویت در امر حضانت

 

صلاحیت اعمال حق حضانت درحقوق ایران که از ابتدای تولد طفل تا موقع بلوغ او می‌باشد مربوط به پدر ومادر توأم می‌باشد وبنابراین نمی توان گفت که صلاحیت مذبور ‌در مورد مادر فقط تا ۷سالگی برای دختر و۲سالگی برای پسر می‌باشد. و از آن پس مادر نمیتواند ویا نباید این حق را اعمال نماید. قبول صلاحیت مادر درحضانت بعد از دوسالگی پسر و۷سالگی دختر امری است که مورد قبول قانون‌گذار ایرانی می‌باشد. زیرا به موجب ماده ۱۱۷۱ قانون مدنی ایران درصورت فوت یکی از ابوین حضانت طفل با انکه زنده است خواهد بود. هرچند متوفی پدرطفل بوده وبرای او قیم معین کرده‌اند. ملاحظه می شود اگر طفلی یک روزه، مادرش فوت کند پدر او می‌تواند حضانت او را تا زمان بلوغ برعهده بگیرد اگر همین طفل پدرش فوت کند مادر اوخواهد توانست حضانت او را تا موقع خروج از حجر کودکی تصدی نماید(میرداداشى، ۱۳۸۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:50:00 ب.ظ ]




۳٫ ایقاع (فسخ)

 

در تعریف ایقاع می توان گفت که، انشاء اثر حقوقی است که با یک اراده انجام می شود. ایقاع در برابر عقدی است که اثر حقوقی آن نتیجه تراضی است و با یک انشاء (یک طرف) تحقق پیدا می‌کند. فسخ یا ایقاع کاری ارادی است که به منظور رسیدن به هدف خاص انجام می پذیرد و ارتباطی به رویداد طبیعی و قهری ندارد و دلخواه فاعل است. ایقاع یا فسخ با یک اراده واقع می شود و نیاز به توافق طرفین ندارد. ولی باید به اطلاع طرف دیگر برسد.

 

مبحث سوم: اصول معتبرحاکم برتفسیرقراردادهای بین‌المللی باتاکید برحقوق کامن لا:

 

یکی دیگر از منابع تفسیر قراردادهای بین‌المللی و ابزارهای تعیین حقوق و تعهدات متعاقدین، قانون و اصول حاکم بر قرارداد می‌باشد.[۶۲] بدون شک، این قانون واصول چه به وسیله طرفین انتخاب شده باشد و چه قاضی یا داور بین‌المللی با توجه به معیارهای مقبول و مرسوم آن را تعیین نماید، وسیله قابل اعتماد و اعتنایی در کشف اراده مشترک انشاکنندگان قرارداد یا تعیین استنباط یک فرد متعارف هم‌صنف متعاقدین خواهد بود.

 

هرچند در صحنه مناسبات تجاری، کنوانسیون ۱۹۶۴ لاهه متضمن قواعد یکنواخت ‌در مورد تشکیل و انعقاد بیع بین‌المللی کالا می‌باشد؛ لیکن در عرصه حقوق تجارت بین‌الملل، هیچ کنوانسیونی به طور اختصاصی ‌در مورد قانون حاکم بر تشکیل و اعتبار قرارداد[۶۳] به تصویب نرسیده است. با وجود این، آگاهی اجمالی نسبت به قانون و اصول حاکم بر تشکیل و اعتبار قرارداد، مستلزم مطالعه کنوانسیون‌ها و اسناد بین‌المللی است که در حوزه مبادلات بازرگانی بین‌المللی تنظیم و تنسیق یافته‌اند.

 

الف: ماده ۸ کنوانسیون ۱۹۸۰ رم با عنوان اعتبار ماهوی[۶۴] بیان می‌دارد: وجود و اعتبار قرارداد یا هر شرط مندرج در آن، تابع قانونی است که به وسیله این کنوانسیون تعیین می‌گردد، یعنی اگر طرفین صریحاً یا ضمناً قانون حاکم بر قرارداد را مشخص نمودند، همان قانون مسائل مربوط به تشکیل و اعتبار قرارداد را مشخص می‌کند (بند ۱ ماده ۳ کنوانسیون)، در غیر این صورت مرجع حل اختلاف با توجه به ماده ۴ همین کنوانسیون، قانون حاکم بر تشکیل و اعتبار قرارداد را مشخص می‌کند. با وجود این، یکی از متعاقدین می‌تواند برای اثبات این‌که راضی به انعقاد قرارداد نبوده است، به قانون محل سکونت معمولی خود استناد نماید، مشروط بر این‌که اوضاع و احوال و قرائن، مؤید این باشد که تعیین قانون حاکم به شرح پاراگراف نخست ماده ۸ غیرمتعارف و غیرمعقول است.

 

بند ۲ ماده ۸ کنوانسیون ۱۹۸۰ رم را می‌توان مبیّن یک نوع قاعده حل تعارض در خصوص مسائل مربوط به رضایت دانست؛ با این تحلیل که در صورت غیرمتعارف بودن قانون قابل اعمال، به شرح بند ۱ ماده ۸ که اثبات آن بر عهده شخص مدعی عدم رضایت است، قانون محل سکونت معمولی[۶۵] وی، به عنوان قاعده حل تعارض شناخته خواهد شد. نکته قابل توجه ‌در مورد ماده ۸ کنوانسیون ۱۹۸۰ رم این است که به جز اهلیت که اصولاً از شمول کنواسیون خارج است،[۶۶] سایر مباحث تشکیل و اعتبار قرارداد تحت شمول این کنوانسیون قرار می‌گیرند.

 

ب: در کنوانسیون ۱۹۸۵ لاهه ‌در مورد قانون حاکم بر قراردادهای بیع بین‌المللی کالا، صراحتاً قاعده حل تعارضی ‌در مورد تشکیل و اعتبار قرارداد مقرر نگردیده است، با وجود این، به استثنای مسائلی مانند اهلیت طرفین که به موجب بند ۱ ماده ۵ کنوانسیون از شمول آن خارج گردیده است، مواد ۷ و ۸ عهدنامه حاضر را می‌توان به عنوان قواعد حل تعارض تشکیل و اعتبار قرارداد نیز محسوب نمود.

 

در حقوق ایران ‌در مورد قانون حاکم بر تشکیل و اعتبار قرارداد، قاعده حل تعارض صریح و روشنی وجود ندارد. با این حال، تحلیل‌های متفاوتی در این خصوص بیان گردیده است:

 

یکی از اساتید فاضل و اندیشمند حقوق ایران معتقدند ماده ۹۶۸ قانون مدنی را نمی‌توان صرفاً ناظر به آثار و تعهدات قراردادی دانست، بلکه این ماده با توجه به اطلاق خود، مسائل مربوط به تشکیل و اعتبار قرارداد را نیز در برمی‌گیرد.[۶۷] با این توصیف، اگر قراردادی بین یک ایرانی و یک بیگانه یا بین دو بیگانه در ایران منعقد شود، مباحث مربوط به انعقاد قرارداد و اعتبار آن مانند قصد و رضای طرفین و مشروعیت جهت معامله، اصولاً تابع مقررات ماهوی ایران خواهد بود.

 

تحلیل دیگر این است که با توجه به سکوت قانون‌گذار نسبت به تعیین قانون حاکم بر تشکیل و اعتبار قرارداد، با رجوع به اصل سرزمینی بودن و ماده ۵ قانون مدنی،[۶۸] قانون ایران را به عنوان قانون قابل اعمال بر ایجاد عقد و شرایط اساسی صحت آن بپذیریم.[۶۹] ‌بنابرین‏، اصل بر این است که قانون ایران به عنوان قانون محل انعقاد قرارداد نسبت به کلیه مسائل و موضوعات مربوط به تشکیل و اعتبار قرارداد حاکم است. در عین حال، باید توجه داشت اهلیت متعاملین که یکی از شرایط اساسی صحت قراردادها می‌باشد، به موجب ماده ۷ قانون مدنی[۷۰] تابع قانون متبوع طرفین قرارداد است نه قانون ایران به عنوان قانون محل انعقاد عقد.

 

با این توصیف، قانون‌گذار به منظور برقراری ثبات در معاملات واقعه در ایران و حفظ حقوق اتباع خود با تنظیم ماده ۹۶۲ قانون مدنی،[۷۱] ترتیبی اتخاذ نموده که بازرگانان و اشخاص خارجی نتوانند در معاملاتی که در ایران منعقد می‌نمایند برای بطلان معامله یا عدم اجرای تعهدات قراردادی به عدم اهلیت خود استناد نمایند.

 

ـ هرچند در بحث قانون حاکم بر قرارداد به عنوان یکی از ابزارهای تفسیر آن، مسائل مربوط به تشکیل[۷۲] و اعتبار[۷۳] قرارداد با هم مطرح شده و عمدتاًً یک قاعده حل تعارض برای هر دو مقرر می‌گردد (بند ۱ ماده ۸ کنوانسیون ۱۹۸۰ رم) اما در غالب کنوانسیون‌ها و اسنادی که در حوزه مبادلات تجاری بین‌المللی تنظیم یافته‌اند تشکیل قرارداد مرحله‌ای متمایز از اعتبار آن محسوب شده است. برای مثال در اصول مؤسسه، تشکیل قرارداد در فصل دوم و اعتبار آن در فصل سوم مطرح شده است. در اصول اروپایی نیز تشکیل قرارداد در فصل دوم و اعتبار آن در فصل چهارم تبیین گردیده است. منشأ تحلیلی این تفکیک از نظر تدوین‌کنندگان اسناد مذکور این است که مباحث مربوط به اعتبار و صحت قرارداد مانند اهلیت، فقدان سمت و اختیار و عدم مشروعیت، جزء قواعد آمره[۷۴] بوده و عمدتاًً در حوزه قوانین داخلی کشورها قرار می‌گیرد، اما مسائل مربوط به تشکیل قرارداد مانند ایجاب و قبول و یا هر عملی که مبیّن توافق اراده طرفین باشد، مشمول قواعد و مقررات یکنواخت بین‌المللی است. همچنان‌که در ماده ۴ کنوانسیون ۱۹۸۰ وین نیز، مسائل مربوط به تشکیل قرارداد بیع بین‌المللی، مشمول کنوانسیون است؛ اما احکام مربوط به اعتبار و صحت قرارداد و شروط ضمن آن جز در صورت شرط خلاف از قلمرو کنوانسیون خارج است.

 

اصول مؤسسه، مباحث مربوط به ایجاد و تحقق عقد را دربرمی‌گیرد اما در ماده ۱-۳ آن صراحتاً اعلام شده که عدم اعتبار و صحت قرارداد به دلیل فقدان اهلیت،[۷۵] فقدان سمت[۷۶] و عدم مشروعیت[۷۷] موضوع قرارداد، مشمول این سند نمی‌باشد. تدوین‌کنندگان اصول اروپایی حقوق قراردادها هم به تبعیت از اصول مؤسسه، مباحث مربوط به تشکیل قرارداد را تحت شمول اصل مذکور تلقی نموده‌اند، اما ماده ۱۰۱: ۴ این سند مبیّن آن است که عدم اعتبار و صحت قرارداد که ناشی از عدم مشروعیت، غیراخلاقی بودن[۷۸] یا فقدان اهلیت متعاقدین باشد، از قلمرو شمول این اصول خارج است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:39:00 ب.ظ ]




قانون‌گذار محکومیت مؤثر کیفری را تعریف نکرده است ولی« مراد از محکومیتهای مؤثر نوعاً محکومیتی است که منشأ تکرار جرم می شود»( جعفری لنگرودی پیشین ، ۶۲۷)

 

دکتر لنگرودی با توجه به قانون مجازات عمومی سابق درخصوص محکومیت مؤثر کیفری می نویسد :« محکومیتی که دارای خواص ذیل باشد الف- محکومیت کیفری باشد ب- جرم جنایت یا جنحه مذکور در ماده ۱۹ قانون جزا باشد و در صورت اخیر مجازات حبس ‌یک‌ماه و یا بالاتر باشد یعنی تأثیر محکومیت درج آن در سجل قضایی و محرومیت از حقوق اجتماعی باشد که درج در سجل قضایی از لوازم محرومیت مذکور است »( پیشین ، ۶۲۷)

 

برخی دیگر محکومیت مؤثر را آن نوع از محکومیت دانسته اند که « دارای آثار کیفری باشد یعنی در صورت مکررتلقی شدن محکومیت دوم و تشدید مجازات مرتکب محکومیت اول را مؤثر گویند»(سمیعی ۱۳۴۸، ۱۳۷)

 

با توجه به تعاریف ارائه شده در فوق در تعریفی که از ناحیه دکتر لنگرودی و دکتر سمیعی ارائه شده است صرفاً در صورتی که محکومیت کیفری که موجب مکرر شدن محکومیت دوم باشد را محکومیت مؤثر می دانند و یا در تعریف دوم که از ناحیه دکتر لنگرودی ارائه شده است به کیفری بودن محکومیت و درج آن در سجل قضایی که موجب محروم شدن از حقوق اجتماعی می‌گردد بسنده نموده است لیکن مؤثر بودن یا نبودن محکومیت کیفری و تأثیر آن در آینده مجرم یا گذشته محکوم و یا محرومیت از حقوق اجتماعی امری نسبی است چون ممکن است برخی از ‌محکومیت‌ها که در سجل قضایی فرد درج می‌گردد محکومیت به برخی از جرایم خاص بوده باشد که مؤثر در آینده مجرمانه محکوم نباشد یا به بیان دیگر نوع و میزان کیفر تأثیری در اثر مؤثر کیفری نداشته و معیار نباشد بلکه نوع جرم به لحاظ عمدی بودن در تعیین محکومیت مؤثر معیار قرار بگیرد ‌بنابرین‏ اثر مؤثر کیفری ، ناشی از نوع و میزان کیفر و یا نوع جرم ارتکابی خواهد بود و هر نوع میزان کیفری یا جرم را نمی توان دارای آثار یا محکومیت مؤثر کیفری به حساب آورد . در نتیجه محکومیت مؤثر کیفری تبعاتی است که جرم ارتکابی یا کیفر مندرج در حکم برای محکوم به دنبال داشته و در آینده محکوم تأثیر خواهد داشت و او را ممکن است از برخی تمتعات مانند بهره مند شدن از تعلیق اجرای مجازات یا تعلیق تعقیب یا آزادی مشروط محروم کند و یا اینکه موجب لغو این امتیازات در صورت ارتکاب جرم جدید شده و یا اینکه او مشمول قاعده تکرار جرم یا حالت خطرناک یا موارد محرومیت از حقوق اجتماعی به ‌عنوان اثر تبعی خواهد شد.

 

با الهام از تعاریف فوق می توان گفت: محکومیت موثرکیفری، محکومیت قطعی شخص به مجازاتی است که جز سابقه کیفری فرد محسوب گردد و در اثر آن عدم صلاحیتهای ناشی از حکم باقی بماندودر تکرار جرم به حساب اید که علاوه بر مجازات واقدامات تامینی وتربیتی با درج در سجل قضایی او را از برخی یا تمام حقوق اجتماعی محروم نماید ویا مانع برخور داری محکوم از مزایای قانونی مانند تعلیق اجرای مجازات وآزادی مشروط و…گردد.

 

‌بنابرین‏ تأثیر محکومیت درج در سجل کیفری و محرومیت از حقوق اجتماعی (بعضاً یا کلاً) می‌باشد و درج در سجل کیفری از لوازم محرومیت مذکور است .

 

در قوانین جزایی سابق مستند قانونی که محکومیت مؤثر کیفری را مشخص کند وجود نداشت تا اینکه در سال ۱۳۳۷ تبصره یک ماده ۴۳۱ قانون آئین دادرسی کیفری به تصویب رسید و چنین بیان کرده بود که در محکومیتهای به جزای نقدی که از بیست هزار ریال تجاوز نکند و همچنین محکومیت به حبس جنحه ای به دو ماه یا کمتر ولو متضمن محکومیت به جزای نقدی تا بیست هزار ریال قابل فرجام نخواهد بود و محکومیتهای مذبور هیچ گونه آثار کیفری نخواهد داشت لذا از مفهوم مخالف این تبصره این نکته به دست می‌آید که محکومیتهای نقدی بیش از بیست هزار ریال و محکومیتهای به حبس بیش از دو ماه محکومیت مؤثر خواهد بود .

 

حتی در قوانین جزایی ۱۳۰۴ و ۱۳۵۲ هیچ مستند قانونی که صراحتاً مشخص کند که محکومیت کیفری مؤثر چیست وجود نداشت لیکن مفهوم محکومیت مؤثر مورد نظر قانون‌گذار در ماده مفصل و طولانی ۱۹ قانون سال ۱۳۵۲ بیان شده بود بر اساس این ماده « هرکس به علت ارتکاب جرم عمدی به موجب حکم قطعی به حبس جنایی محکوم شود یا مجازات اعدام او در نتیجه عفو به حبس جنایی تبدیل شود ، تبعاً از حقوق اجتماعی محروم می‌گردد» و همین طور به موجب تبصره یک ماده مذکور « هرکس به علت ارتکاب یکی از جنحه های زیر یا به علت ارتکاب جنایت عمدی با رعایت تخفیف به حبس جنحه ای محکوم گردد مدت پنج سال از تاریخ اتمام مجازات حبس از خدمت یا اشتغال در وزارت خانه ها یا شرکت ها و … محروم خواهد بود ».

 

با توجه به مواد مذکور محکومیتهای به جزای نقدی بیش از بیست هزار ریال و نیز محکومیتهای حبس جنحه ای بیش از دو ماه قابل فرجام بوده و آثار کیفری دربر دارد و از آن جمله ثبت در سجل کیفری بود.

 

بعد از انقلاب اسلامی و تصویب قانون راجع به مجازات اسلامی و نسخ قوانین سابق مرجع قانونی راجع به محکومیت مؤثر به ماده ۴۰ قانون مذکور منتقل شد که این ماده در بند الف خود مقرر کرده بود که « در کلیه محکومیتهای تعزیری حاکم می‌تواند مجازات را با شرایط زیر از دو تا پنج سال معلق نماید و در سایر مجازات‌ها جز در مواردی که شرعاً و قانوناً تعیین شده باشد تعلیق جایز نیست.

 

الف) محکوم علیه سابقه محکومیت مؤثر کیفری نداشته باشد و در صورتی که سابقه محکومیت کیفری داشته باشد به جهتی از جهات قانونی ، محکومیت و آثار آن زایل گردیده باشد. و علاوه بر این تبصره ۹ همین ماده از « سابقه محکومیت مؤثر کیفری » نام می‌برد و تأکید داشت که هیچ مجازاتی را با داشتن این سابقه نمی توان معلق کرد و تبصره ی۷ ماده مذکور عنوان داشته بود که « هرگاه محکوم علیه از تاریخ صدور حکم و حکم تعلیق اجرای مجازات در مدتی که از طرف دادگاه مقرر شده مرتکب جرم جدیدی که دارای آثار کیفری است نشود محکومیت تعلیقی بی اثر و از سجل کیفری او محو می شود ».

 

لیکن در قانون فوق الذکر در خصوص تعیین اینکه کدامیک از جرایم دارای آثار کیفری است و کدام جرایم فاقد آثار کیفری است سکوت اختیار کرده بود و در نتیجه اجرای مقررات مواد فوق با مشکل مواجه شد و موجبات تصویب قانون خاصی در این خصوص فراهم شد تا اینکه در مورخ ۲۶/۷/۱۳۶۶ قانون تعریف محکومیتهای مؤثر به تصویب رسید . و موارد محکومیت موثررا احصاء کرده بود.ولی در خصوص قطعیت یا عدم قطعیت این محکو میتها اعلام نظر نکرده بود.

 

این نقص قانونی مورد توجه قانون‌گذار در سال ۱۳۷۰ قرار گرفت و در بند الف ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ با احصاء موارد مذکور در ماده واحده محکومیتهای مؤثر قید قطعی را نیز به محکومیتهای مذکور افزود و آن ها را غیر قابل تعلیق دانست و قید مشابه را نیز از بند هـ حذف نمود و لذا سابقه محکومیت قطعی دوبار یا بیشتر بعلت ارتکاب جرایم عمدی با هر میزان مجازات محکومیت مؤثر محسوب می شود متن ماده مذکور چنین است :

 

« در کلیه محکومیتهای تعزیری و بازدارنده حاکم می‌تواند اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را با رعایت شرایط زیر از دو تا پنج سال معلق نماید :

 

الف – محکوم علیه سابقه محکومیت قطعی به مجازات‌های زیر نداشته باشد

 

۱ـ محکومیت قطعی به حد

 

۲ـ محکومیت قطعی به قطع یا نقص عضو

 

۳ـ محکومیت قطعی به مجازات حبس به بیش از یکسال در جرایم عمدی

 

۴ـ محکومیت قطعی به جزای نقدی به مبلغ بیش از دو میلیون ریال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:51:00 ب.ظ ]




۳-۶- سوء استفاده از تلفن(برای شنود یا استفاده از خدمات مخابرات)

 

۴- تکثیر غیر مجاز، شامل

 

۴-۱- تکثیر بازی های رایانه ای

 

۴-۲- تکثیر توپوگرافی نیمه هادی.[۸۷]

 

بند دوم: طبقه بندی اسناد ملی

 

می توان دو بسته بندی از قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح و قانون تجارت الکترونیک استخراج کرد که با توجه به موضوع بحث مقایسه آن ها با دسته بندی های مطرح شده در پیش نویس قانون تجارت الکترونیکی نیز انجام می‌گیرد.

 

۱-قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح ۱۳۸۲

 

این قانون در ماده ۱۳۱ خود اقسام جرایم رایانه ای نظامیان را برشمرده است که به شرح ذیل است:

 

  1. تخریب (حذف)اطلاعات یا نرم افزارهای رایانه ای

۲-تخریب سیستم‌های رایانه ای

 

۳- جعل رایانه ای

 

    1. جاسوسی و افشای اطلاعات رایانه ای

 

    1. سرقت یا معدوم نمودن حاملهای اطلاعات رایانه ای

 

  1. سوء استفاده مالی از طریق رایانه( ارتشا، اختلاس، اخاذی)[۸۸]

 

۲-پیش نویس قانون تجارت الکترونیکی ۱۳۸۰

 

در این پیش نویس مواد کیفری در شش مبحث به شرح ذیل آمده بود:

 

مبحث اول: کلاهبرداری رایانه ای

 

مبحث دوم: جعل رایانه ای

 

مبحث سوم: نقض حقوق مصرف کننده و تبلیغات در بستر مبادلات الکترونیکی

 

مبحث چهارم: نقض حق مؤلف

 

مبحث پنجم: نقض حمایت از داده های شخصی/ حریم خصوصی

 

مبحث ششم: نقض اسرار تجاری و علایم تجاری

 

۳-قانون تجارت الکترونیکی ۱۳۸۲

 

این قانون در باب چهارم خود از مواد ۶۷ الی ۷۷ تحت عنوان جرایم و مجازات‌ها عناوین ذیل را بر شمرده است.

 

مبحث اول: کلاهبرداری رایانه ای

 

مبحث دوم: جعل کامپیوتری

 

مبحث سوم: نقض حقوق انحصاری در بستر مبادلات الکترونیک

 

فصل اول: نقض حقوق مصرف کننده و قواعد تبلیغ

 

فصل دوم: تقض حمایت از «داده پیام» های شخصی/حمایت از داده

 

مبحث چهارم: نقض حفاظت از «داده پیام» در بستر مبادلات الکترونیکی

 

فصل اول: نقض حق مؤلف

 

فصل دوم: نقض اسرار تجاری

 

فصل سوم: علایم تجاری

 

۴-پیش نویس قانون مجازات جرایم رایانه ای ۱۳۸۳

 

این پیش نویس که اولین پیشنهاد قانونی ارائه شده ‌در مورد قانون جرایم رایانه ای است، در ۵۲ ماده تنظیم شده است و حاوی متن پیشنهادی و گزارش توجیه آن است. در متن مواد پیشنهادی بدون عنوان بندی به دنبال هم آمده اند اما در گزارش توجیه ضمیمه آن دسته بندی به شرح ذیل آمده است:

 

مبحث نخست: دسترسی غیر مجاز به داده ها و سیستم‌های رایانه ای و مخابراتی و تحصیل غیر قانونی داده ها

 

مبحث دوم: شنود و دریافت غیر مجاز

 

مبحث سوم: جرایم علیه امنیت

 

مبحث چهارم: جعل

 

    • سوءاستفاده از داده های مجعول

 

  • جعل کارت های قابل پردازش در سیستم‌های رایانه ای

مبحث پنجم: تخریب و ایجاد اختلال در داده ها

 

مبحث ششم: اختلال در عملکرد سیستم رایانه ای

 

مبحث هفتم: ممانعت از دستیابی

 

مبحث هشتم: کلاهبرداری

 

مبحث نهم: جرایم مرتبط با محتوا

 

    • هرزه نگاری بزرگسالان

 

    • جرایم مرتبط با اشخاص زیر ۱۸ سال

 

    • هرزه نگاری و تحریف نگاری شخصیت

 

    • انتشار یا دسترسی قرار دادن اسرار خصوصی

 

  • نشر اکاذیب

مبحث دهم: مسئولیت کیفری ارائه دهندگان خدمات اطلاع رسانی رایانه ای و اینترنتی

 

مبحث یازدهم: سایر جرایم

 

  • تولید و انتشار نرم افزار ها یا در اختیار دادن کدهای عبور به منظور ارتکاب جرم

 

۴-لایحه جرایم رایانه ای ۱۳۸۴

 

این لایحه ابتدا در قالب یک لایحه قضایی از سوی قوه قضائیه در فروردین ماه ۱۳۸۴ با جرح و تعدیل پیش نویس یاد شده در ۴۰ماده تنظیم و در تاریخ ۲۴/۱/۱۳۸۴ به دولت تقدیم شده است، و سپس با افزودن دو ماده به ان و تغیرات بسیار اندک از جلسه مورخ ۲۵/۳/۱۳۸۴ هیئت وزیران به تصویب رسیده و به شماره ۲۱۹۵۳/۳۲۸۷ مورخ ۱۳/۴/۱۳۸۴ به مجلس ارسال و در تاریخ۲۱/۴/۱۳۸۴ از سوی مجلس اعلام وصول گردیده است.

 

دسته بندی جرایم رایانه ای در این لایحه به شرح ذیل است:

 

فصل اول: جرایم علیه محرمانگی داده ها و سیستم‌های رایانه ای و مخابراتی

 

مبحث اول: دسترسی بدون مجاز

 

مبحث دوم: شنود و دریافت بدون مجوز

 

مبحث سوم: جرایم علیه امنیت[۸۹]

 

فصل دوم: جرایم علیه صحت و تمامیت داده ها و سیستم‌های رایانه ای و مخابراتی

 

مبحث اول: جعل

 

مبحث دوم: تخریب و ایجاد اختلال در داده ها

 

مبحث سوم: اختلال در سیستم

 

فصل سوم: کلاهبرداری

 

فصل چهارم: جرایم مرتبط با محتوا

 

  • (ارائه و نشر و معامله محتویات مستهجن، نشر اکاذیب، تغییر و تحریف در فیلم یا صوت دیگری…)

فصل پنجم: افشای سر

 

فصل ششم: مسئولیت کیفری ارائه دهندگان خدمات

 

  • (عدم پالایش محتویات مستهجن، غیر قابل دسترس ننمودن محتویات مستهجن)

فصل هفتم: سایر جرائم(تولید و انتشار یا توزیع یا معامله داده یا نرم افزار و وسایل ارتکاب جرم رایانه ای ، در اختیار قرار دادن کد دستیابی یا داده های رایانه ای بدون مجوز)[۹۰]

 

۵-اصلاحیه لایحه جرایم رایانه ای ۱۳۸۴

 

آخرین اقدامی که تا کنون در خصوص لایجه جرایم رایانه ای انجام پذیرفته است،اظهار نظر کارشناسی مرکز پژوهش‌ها در آبان ماه ۱۳۸۴ می‌باشد که در انتهای آن متن تغییر یافته لایحه با ادغام پیشنهادات اصلاحی مرکز در ۵۱ ماده آمده است.

 

تقسیم بندی جرایم رایانه ای در آن به شرح ذیل است:

 

بخش یکم: جرائم و مجازات‌ها

 

فصل یک: جرایم علیه محرمانگی داده ها یا سیستم‌های رایانه ای و مخابراتی:

 

دسترسی غیر مجاز

 

شنود غیر مجاز

 

جاسوسی رایانه ای

 

فصل دوم: جرایم علیه صحت و تمامیت داده ها یا سیستم‌های رایانه ای و مخابراتی

 

    • جعل یارانه ای

 

    • تخریب و ایجاد اختلال در داده ها یا سیستم‌های رایانه ای و مخابراتی

 

  • ممانعت از دست یابی

فصل سوم: کلاهبرداری رایانه ای

 

فصل چهارم: جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی

 

فصل پنجم: توهین و هتک حیثیت

 

– (تغییر در صوت، فیلم یا تصویردیگری و انتشار آن، انتشار فیلم، صوت یا تصویر خصوصی و خانوادگی، نشر اکاذیب)

 

فصل ششم: سایر جرایم

 

(انتشار،توزیع یا معامله داده ها و نرم افزارها و وسایل ارتکاب جرم رایانه ای در اختیار قرار دادن گذر واژه یا داده هایی که امکان دسترسی غیر مجاز فراهم کند.)

 

گفتار ششم: صلاحیت کیفری در فضای سایبر

 

به هنگام طرح یک دعوای حقوقی، به ویژه اگر راجع به یک قرار داد باشد، مرجعی که برای حل اختلاف به آن مراجعه شده، به دنبال تعیین دوموضوع خواهد بود:۱) حقوق ماهوی کدام کشور نسبت به آن قابل اجراست؛ و ۲) دادگاه های کدام کشور صالح به رسیدگی هستند. برای مثال دوتاجر ایرانی و انگلیسی می‌توانند قانون کشور سوئیس را مبنای حل اختلافات احتمالی خویش قرار دهند.این اقدام با هیچ منع قانونی مواجه نیست و مطابق اصل آزادی اراده اشخاص در امور مدنی معتبر و قابل قبول است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ب.ظ ]




فرضیه فرعی ۲:

 

برپایه آمار سطح معناداری به دست آمده برای تفاوت بهزیستی اجتماعی در زنان شاغل و خانه دار بزرگتر از ۰۵/۰ می‌باشد. ‌بنابرین‏ فرضیه پژوهش رد و فرض صفر پذیرفته می شود. از این رو می توان گفت هیچگونه تفاوت معناداری بین زنان شاغل و خانه دار در زمینه بهزیستی اجتماعی وجود ندارد.

 

مرادی و همکاران (۱۳۹۳) نشان دادند حمایت اجتماعی اثرات مستقیم و غیرمستقیم، از طریق نیاز به ارتباط و نیاز به صلاحیت، بر بهزیستی روان شناختی زنان شاغل دارد. همچنین، نتایج نشان دادند که تفاوت معنادار درحمایت‌ اجتماعی، نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی زنان شاغل مجرد و متأهل وجود ندارد. این یافته ها بر نقش اشتغال و تعاملات اجتماعی در محیط کار تأکید می‌کنند.

 

تاتینا بلداجی و همکاران (۱۳۹۰) نشان دادند زنان سرپرست خانوار شرکت کننده در این مطالعه در سن میانسالی قرار داشتند. به طوری که میانگین سنی زنان تحت پوشش ۲۸/۴۳ و زنان سرپرست شاغل خدماتی ۵/۴۰ سال بود و از نظر وضعیت تحصیلی زنان تحت پوشش سازمان بهزیستی اکثراً بی­سواد و زنان سرپرست خدماتی بیشترین فراوانی را در رده ­های راهنمایی و دبیرستان داشتند. از نظر کیفیت زندگی، مشخص شد که هر دو گروه کیفیت­زندگی متوسطی داشته اما کیفیت­زندگی زنان سرپرست­خانوار شاغل نسبت به زنان سرپرست تحت پوشش وضعیت بهتری دارد. نمره ابعاد سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی در دو گروه زنان سرپرست خانوار اختلاف معناداری نشان دادند و در بعد سلامت محیطی در دو گروه زنان سرپرست اختلاف معناداری مشاهده نشد.

 

یافته این فرضیه با پژوهش مرادی و همکاران (۱۳۹۳) و تاتینا بلداجی و همکاران (۱۳۹۰) ناهمسو می‌باشد.

 

این ناهمسویی ‌به این سبب می‌باشد که در پژوهش های پیشین بهزیستی روانی و در این فرضیه بهزیستی اجتماعی بررسی شده است، زیرا پژوهشی با موضوع بهزیستی اجتماعی زنان شاغل و خانه دار به دست نیامد.

 

۵-۲- بحث و نتیجه گیری:

 

با اطمینان ۹۵% می توان گفت میزان سرسختی روان شناختی در پیش آزمون و پس آزمون در زنان خانه دار به گونه ای معنادار بیشتر از زنان شاغل می‌باشد. این امر نشان می‌دهد که شغل زنان خانه دار (خانه داری) در نتیجه آزمون تأثیرگذار بوده است.

 

هیچگونه تفاوت معناداری بین زنان شاغل و خانه دار در پیش آزمون و پس آزمون در زمینه بهزیستی اجتماعی وجود ندارد. که نشان دهنده همگن بودن آزمودنی هاست.

 

با اطمینان ۹۹% می توان گفت میزان سرسختی روان شناختی و بهزیستی اجتماعی زنان خانه دار و شاغل در پس آزمون به گونه ای معنادار بیشتر از پیش آزمون می‌باشد. این امر نشان دهنده تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر هر دو گروه در هر دو متغیر می‌باشد.

 

با اطمینان ۹۵% می توان گفت در پیش آزمون و پس آزمون با افزایش سرسختی روان شناختی بر میزان بهزیستی اجتماعی افزوده می شود.

 

با توجه به اینکه بخش زیادی از زنان خانه دار، گروهی هستند که در نتیجه نیافتن کار، ناگزیر به خانه داری روی آورده­اند، می توان نتیجه گرفت که شاید زنان خانه دار تجربه بیشتری در ناکامی و شکست و رویارویی با سختی داشته و در نتیجه بر سرسختی روان شناختی این گروه افزوده شده است. علی پور شیرسوار (۱۳۹۰، ۲) بر این باور است که یکی از عوامل اصلی کاهش عرضه نیروی کار زنان در ایران (یعنی پائین بودن نرخ مشارکت زنان) بالا بودن نرخ بیکاری آنان است. یعنی زنان به علت بالا بودن نرخ بیکاری از یافتن شغل ناامید می‌شوند و در نتیجه برای ورود بازار کار میل کمتری دارند پس با افزایش فرصت های شغلی مناسب برای زنان و کاهش نرخ بیکاری عرضه نیروی کار زنان نیز افزایش خواهد یافت.

 

از سوی دیگر باورهای رایج در جامعه که برای زن شاغل از برچسب هایی مانند تکبر، استبداد، خودرأیی، ناتوانی در وظایف زن بودن، و مردگریزی استفاده می نمایند، سبب می شود تا زنان شاغل در رویارویی با سختی ها و ناکامی ها از خود ضعفی بیشتر از آنچه نیازِ موقعیت باشد، نشان داده و در نتیجه با گذر زمان از سرسختی شان کاسته می شود تا بهانه ای برای محکومیت شاغل بودن زنان فراهم نگردد.

 

۵-۳- پیشنهاد پژوهش:

 

۵-۳-۱- پیشنهاد کاربردی:

 

به مدیران مدارس پیشنهاد می شود تا برای زنان (هم معلمین، هم مادران دانش آموزان و همچنین خود دانش آموزان دختر) کارگاه های آموزش مهارت‌های زندگی برگزار نمایند.

 

به زنان شاغل و خانه دار پیشنهاد می شود تا با تلاش برای افزایش سرسختی روان شناختی خویش، بر میزان بهزیستی اجتماعی خویش بیفزایند.

 

همچنین به مسئولین آموزشی پیشنهاد می شود تا برای زنان کارگاه های آموزش راهکارهای افزایش سرسختی روان شناختی برگزار نمایند.

 

۵-۳-۲- پیشنهاد پژوهشی:

 

به پژوهشگران آینده پیشنهاد می شود تا به بررسی عوامل مؤثر بر سرسختی در زنان شاغل و خانه دار و بررسی علیت بالاتر بودن سرسختی در زنان خانه دار بپردازند.

 

به پژوهشگران آینده پیشنهاد می شود تا این پژوهش را بر روی جامعه مردان نیز انجام دهند و نتیجه را با یافته این پژوهش مقایسه نمایند.

 

به پژوهشگران آینده پیشنهاد می شود تا این پژوهش را با گروه گواه انجام دهند و نتیجه را با یافته این پژوهش مقایسه نمایند.

 

به پژوهشگران آینده پیشنهاد می شود تا این پژوهش را بر روی جامعه های آماری دیگر نیز انجام دهند و نتیجه را با یافته این پژوهش مقایسه نمایند.

 

همچنین به پژوهشگران آینده پیشنهاد می شود تا دموگرافی آزمودنی ها را به عنوان متغیرهای میانجی و تعدیل کننده بررسی نمایند.

 

۵-۴- محدودیت پژوهش:

 

یکی از محدودیت‌ها در این پژوهش بررسی نشدن گروه گواه بود، که به سبب مخالفت گروه روان شناسی دانشگاه، در هنگام تأیید پروپزال رخ داده است.

 

با توجه به اینکه، جنسیت به عنوان متغیر تعدیل کننده در نظر گرفته شده است، یافته این پژوهش قابلیت تعمیم به جامعه مردان را دارا نمی باشد.

 

بیشترین محدودیت در این پزوهش متقاعد نمودن والدین برای همکاری و حضور در کارگاه آموزش مهارت‌های زندگی بوده است.

 

همچنین متغیرهای مزاحم و کنترل نشده ای ممکن است بر نتیجه آزمون تأثیرگذار بوده باشند.

 

منابع:

 

    • آقاجانی، محمدجواد (۱۳۹۲) ارتباط سرسختی روانشناختی با فرسودگی شغلی پرستاران. مجله پرستاری و مامایی جامع نگر، سال۲۳، شماره۷۰٫

 

    • آقا زاده، محرم (۱۳۷۹) مقدمات مهارت‌های مطالعه و پژوهش. (چاپ اول) تهران: مؤسسه فرهنگی منادی تربیت.

 

    • ارزنده فر، علی؛ اصغری ابراهیم آباد، محمدجواد (۱۳۹۲) بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی. مجله پژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره، سال۳، ش۱

 

    • افشاری، نفیسه و همکاران (۱۳۹۱) مقایسه بین مهارت های روانی و سرسختی ذهنی دوچرخه سواران زن و مرد نخبه. دانشگاه تهران، چاپ نشده.

 

    • امینی رارانی، مصطفی و همکاران (۱۳۹۰) رابطه سرمایه اجتماعی با سلامت اجتماعی در ایران. نشریه رفاه اجتماعی، دوره۱۱، شماره ۴۲، ص ۲۲۸ – ۲۰۳٫

 

    • بشارت، محمدعلی (۱۳۸۸) رابطه بین سخت کوشی و مشکلات بین شخصی. دوره۵، شماره۴، ص ۲۱ – ۱٫

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:14:00 ب.ظ ]




اگر چه در دهه ۸۰ میلادی تعبیر اصلی مفهوم ۴ مک کارتی به طور فزاینده‌ای با این استدلال که آمیخته‌های بازاریابی مختلفی برای موضوعات مختلف بازاریابی مطرح شده است، تحت انتقادات فراوان قرار گرفت، این انتقادات و پیشنهادات برای تغییر، تا حد زیادی فاقد عمومیت بوده‌اند و مسائل ویژه بازاریابی را در نظر نگرفته‌اند. بیشترین انتقادات از ناحیه بازاریابی خدمات، همزمان و همگام با ارائه پیشنهادات فراوان به منظور تغییرات در چارچوب ۴ و بازاریابی صنعتی مطرح گردید.

 

۲-۲) محصول

 

محصول، ترکیبی از کالا یا خدماتی است که شرکت به بازار مورد نظر ارائه می‌دهد. این محصول یا خدمت می‌تواند ساده (مانند یک پیچ) و یا پیچیده (مانند یک خودرو) باشد. محصول به عنوان قلب بازاریابی مطرح می­ شود. از این واژه تعاریف زیادی به عمل آمده است. به زعم کاتلر و آرمسترانگ، محصول عبارت است از هر چیزی که بتواند برای جلب توجه، تملک، استفاده یا مصرف به بازار عرضه شود و خواسته یا نیازی را برآورده سازد.

 

صاحب‌نظران محصول را همه مصنوعاتی دانسته‌اند که می‌تواند به یک بازار برای توجه، تملک، استفاده یا مصرف پیشنهاد شود و یک نیاز یا خواسته را برآورده کند. محصولات فیزیکی، خدمات، افراد، اماکن، سازمان‌ها، عقاید و ترکیبی از موارد بالا را نیز می‌توان در این تعریف گنجاند (هورنر و اسواربروک[۴۰]، ۲۰۰۵، ۸۲). ایجاد تغییر و تحول در محصول یکی از گزینه ­هایی است که کارآفرین جهت به دست آوردن سهم بازار بیشتر دنبال می­ کند. بدیهی­ترین عنصر محصول سیمای ظاهری آن است. از هنگامی که کارآفرین در خصوص ذائقه و ترجیحات خریداران و غیر خریداران اطلاعاتی به دست ‌می‌آورد، برخی تغییرات را مدنظر قرار می­دهد تا ضمن حفظ مشتریان فعلی خود، بتواند برخی افرادی که از رقبا خرید ‌می‌کنند را جذب نماید. زمانی کارآفرین دارای اطلاعات است که کیفیت یا کیفیت ادراک شده به عنوان دغدغه­ای برای وی باشد و در این شرایط بهبود کیفیت محصول را جهت کسب سهم بیشتری از بازار مورد توجه قرار می­دهد. البته بهبود کیفیت کار آسان و ارزانی نیست. موضوع ضمانت محصول ارتباط نزدیکی یا کیفیت داشته و در شرایطی که نگرش‌ها به کیفیت محصول از سطح پایینی برخوردار باشد، می ­تواند نقش تعدیل کنندگی داشته باشد و دغدغه مشتریان را از این بابت برطرف سازد (مقیمی و رمضان، ۱۳۹۱، ۵۷).

 

سایر عوامل شکل دهنده محصول عبارتند از نام تجاری، نحوه بسته بندی، خط تولید و موضوعات خدماتی. در هر یک از این موارد، اطلاعات فراهم شده گزینه­ های بهتری را جهت افزایش سهم بازار در مقایسه با رقبا پیش روی کارآفرین قرار خواهد داد (فورمیسانو[۴۱]، ۲۰۰۴، ۸۳). در سال­های اخیر رشد فعالیت­های خدماتی، مفهوم جدیدی از محصول را ایجاد نموده که محصول را آمیزه­ای از کالاهای ملموس و خدمات غیر ملموس قلمداد می­ نماید. بر این اساس در تعاریف محصول به عناصر ملموس و غیر ملموس محصول یا خدمت تأکید می­گردد. البته خدمات از تفاوت قابل ملاحظه‌ای با محصولات فیزیکی برخوردار است، به گونه‌ای که خدمات نامحسوس، زوال پذیر و جدانشدنی از ارائه کننده بوده و از سرعت بالاتری در ارائه به مشتری در مقایسه با محصولات فیزیکی برخوردار است. در صورتی که مفهوم محصول را بشکنیم، با مفاهیمی روبرو می‌شویم که از جمله می‌توان به شالوده (آن چیزی که محصول در پی ارائه، رفع و یا برآورده کردن آن است)، واقعیات محصول (بسته بندی، مارک تجاری، سطح کیفی و …) و خدمات همراه محصول (خدمات پس از فروش) اشاره نمود (پیتا و پیتا[۴۲]، ۲۰۱۲، ۳۸)در محصول نکات متعددی از جمله گوناگونی محصول، کیفیت، طرح، مشخصات، ترکیبات، نام و نشان تجاری، بسته‌بندی، اندازه، ارائه خدمات، تضمین، استرداد و غیره مورد توجه قرار می‌گیرد. امروزه خدمات قبل از فروش محصول، حین فروش و خدمات پس از فروش نیز به عنوان بخشی از “بسته محصول/خدمت” که مشتری ارائه می‌شود درنظر گرفته می‌شود.

 

۲-۳) قیمت

 

قیمت، مقدار پولی است که مشتری می‌بایست برای محصول یا خدمت پرداخت کند. برای بسیاری از کسب و کارها، قیمت به عنوان یکی از مهمترین حربه­ها برای دستیابی به رشد بیشتر، همچنین مهمترین و حیاتی­ترین مؤلفه آمیخته بازاریابی است. البته ممکن است که این قیمت به صورت قطعی مشخص نشده باشد و با انتخاب گزینه‌های مختلف افزوده شده یا شامل تخفیف شود. همچنین هزینه های نگهداری و پشتیبانی نیز می‌تواند در قیمت محاسبه شود. در قیمت نکات متعددی از جمله ریز قیمت، تخفیف‌ها، جوایز، دوره پرداخت، شرایط اعتباری و غیره مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

۲-۴) مکان( توزیع)

 

مکان( توزیع) به فضای بازاریابی و محیط فیزیکی مرتبط با خرید محصول یا خدمت اشاره دارد. از این رو، این عنصر شامل کانال­های توزیع، مکان فروشگاه و هر گونه موضوعات مرتبط با تدارکات و لجستیک (همانند انبارداری و حمل و نقل) ‌می‌باشد (فورمیسانو، ۲۰۰۴، ۸۴).بر خلاف بسیاری از کتب موجود در ارتباط با کانال‌های توزیع یک شرکت، باید اذعان نمود کانال‌های توزیع از ارسال مواد اولیه به تولید کننده شروع شده و تا آخرین مرحله بازاریابی (خدمات پس از فروش) قابل بحث و بررسی است. کانال توزیع را به مجموعه نظام‌های حمل و نقل و ارسال کالا تشبیه نموده‌اند که مسئولیت ارائه مواد اولیه از عرضه کننده مواد اولیه به تولید کننده تا ارسال کالای نهایی و انجام خدمات پس از فروش به مصرف کننده نهایی را شامل می‌شود (هزارخوانی، ۱۳۹۲).

 

توزیع، مجموعه‌ای ازخدماتی است که شرکت انجام می‌دهد تا بتواند محصول یا خدمت خویش را در دسترس مصرف‌کننده مورد نظر قرار دهد.

 

۲-۵) تبلیغات(ترویج)

 

مقصود از تبلیغات ، فعالیت‌هایی است که شرکت انجام می‌دهد تا بتواند ‌در مورد ارزش محصول، اطلاعات خوبی به مشتری بدهد و او را ترغیب نماید تا محصول مورد نظر را خریداری کند. در ترویج نکات متعددی از جمله تبلیغ، سیاست‌های عرضه محصول، روابط عمومی، برنامه های ویژه فروش، پرزنتهای محصول و غیره مورد توجه قرار می‌گیرد. محصول (کالا و خدمت) باید مطابق با مزایای مورد انتظار مشتری باشد. قیمت باید متناسب با توانایی‌های خریدار باشد. این محصول باید در دسترس مشتری قرار گیرد تا در خرید آن دچار مشکل نشود و در نهایت تبلیغات لازم نیز انجام گیرد تا مصرف‌کنندگان بالقوه از وجود چنین محصولی باخبرشوند.

 

مکان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:54:00 ب.ظ ]




به هر حال، توجه به یک تابلو بالینی مشترک برای همه مصرف‌کنندگان با همه زمینه‌های فرهنگی ، اجتماعی ، ارثی و غیره مهم است.

 

بعلاوه، یک درمان مشترک دارویی و یک درمان خاص روان‌پزشکی را با توجه به مشکلات روان تنی اعتیاد باید در نظر گرفت. به طور کلی، برخی افراد خصوصیات ذاتی منحصربه‌فردی دارند که ممکن است تأثیر بسزایی بر روی تمایل آن‌ ها نسبت به مصرف مواد افیونی و غیر افیونی داشته باشد مانند افسردگی یا نیاز به محرک‌های قوی در اضطراب.

 

اختلالات روان‌پزشکی که با وابسته مواد مرتبط هستند ، عبارتند از :

 

– اختلالات خلقی (مانند مانیا و افسردگی ).

 

– اختلالات سایکوز (مانند اسکیزوفرنی).

 

-اختلالات اضطرابی (به ویژه اختلال پانیک، فوبی اجتماعی و PTSD[92] یا اختلال استرس پس از سانحه.)

 

– اختلالات شبه جسمی (به ویژه اختلال درد و جسمانی سازی).

 

– اختلال شخصیت (به ویژه شخصیت ضد اجتماعی و مرزی ).

 

– اختلال عملکرد جنسی (همچون انزال زودرس ).

 

– اختلال خواب .

 

– اختلالات کودکی و نوجوانی (مانند ADHD[93] یا اختلال نقص توجه -بیش فعالی که اگر در کودکی درمان نشود و تا بزرگسالی ادامه یابد بیشتر در معرض وابستگی مواد هستند) (مک کان[۹۴]، ۱۹۹۷).

 

به طور کلی اختلالات روان‌پزشکی و حتی اختلالات جسمانی تقدم بر وابستگی به مواد دارند. بدین معنی که دختران به دلیل مشکلات روانی -جسمانی خود و برای مقابله و غلبه بر آن‌ ها اقدام به مصرف مواد به عنوان خوددرمانی می‌نمایند. همچنین با مصرف مواد زمینه برای شکل‌گیری اختلالات روانی -جسمانی مهیا می‌شود و در حقیقت پدیدآیی آن‌ ها بر اثر اعتیاد (ثانویه) است و می‌تواند پدیدآورنده اختلالات روان‌پزشکی چون اضطراب، افسردگی، اختلالات جنسی و خواب گردد.

 

«لو» معتادان را به دو گروه طبقه بندی می‌کند، و معتقد است که در این دو گروه بیماری‌های روانی (نوروز و سایکوز یا جامعه ستیزی)، را در آن‌ ها بدون هیچ گونه ابهامی می‌توان مشاهده کرد ، اما نمی‌توان گفت زمینه اختلالات روانی قبل از استفاده مواد در آن‌ ها وجود نداشته و اگر به مصرف مواد اقدام نمی‌کردند، اختلالات روانی بروز نمی‌کردند ؛و یا اینکه در گروه دوم معتادانی هستند که آن‌ ها را معتادان فرهنگی اجتماعی می‌نامند. این افراد معمولاً سازش خوبی با اجتماع دارند عموماً فاقد هر گونه علائم بیماری‌های روانی می‌باشند (برگرفته از مک کان، ۱۹۹۷).

 

تئوری‌های روان‌پزشکی و روان پویشی هر انحراف و کج رفتاری (اعتیاد) را ناشی از تجربه نخستین دوران کودکی و الگوهای ارتباط خانوادگی می‌دانند چنین رفتارهایی عمدتاًً برخاسته از درون و روان فرد است و از نظر روانی و طبی، بیمار به شمار می‌روند .فرهنگ و واقعیات اجتماعی نقش چندانی در این فرایند ندارند و تنها زمینه‌های هستند برای بروز رفتار انحرافی و محرومیت فرد از نیازهای اصلی و اولیه، چون نیاز به امنیت روانی و عاطفی دوران کودکی، او را به ساختن و تشکیل شخصیت خاص هدایت می‌کنند.

 

تجارب ایام کودکی نظیر تضادها و آشفتگی‌های روانی و عاطفی، عمدتاًً ساختار شخصیت فرد را تعیین می‌کنند و مشخصاً الگوی رفتار او را برای دوره های بعد طرح‌ریزی می‌نمایند. میزان بالای خصوصیات خاص شخصیتی، نظیر ناامنی، تزلزل روانی، احساس عدم کفایت، ناتوانی در ابراز احساسات و عواطف، پرخاشگری و نظایر آن‌ ها از ویژگی‌های افراد معتاد می‌باشد.

 

نتایج تحقیقات مختلف نشان می‌دهد که ۳۰ تا ۶۰% بیماران مبتلا به سوء مصرف و وابستگی به مواد واجد ملاک‌های تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند به عبارت دیگر، در صد بالای ا ز این افراد دارای یک الگوی رفتار ضد اجتماعی نیز هستند ؛ خواه این الگو قبل از شروع مصرف مواد وجود داشته باشد و خواه در طی مصرف مواد ظاهر شده باشد.

 

افرادی که تشخیص وابستگی به مواد به همراه اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند، آسیب روانی بیشتری دارد و تکانشی تر، منزوی تر و افسرده‌تر از بیمارانی هستند که فقط تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی را دریافت کرده‌اند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۰).

 

مشکلات و ضعف‌های شخصیتی معتادان را می‌توان به مواردی چون غیر اجتماعی بودن و تمایل به گوشه‌گیری و انزوا (انزوای عاطفی)، عملکردهای آنی، چند برابر شدن تأثیرات خارجی بر کنترل رفتار، برون فکنی ، القاء پرخاشگری، طغیان، واپس گرایی، شکست در همانندسازی و الگوبرداری، عدم پذیرش از جانب دوستان، احساس حقارت، هیجان طلبی و ناتوانی در کنترل تکانه ها، بی‌حوصلگی، تحریک‌پذیری، مضطرب بودن، حساسیت بیش از حد، اعتمادبه‌نفس و عزت نفس پایین، عواطف ناپخته و کودکانه، احساس ناتوانی و عجز و بی‌لیاقتی، احساس ناتوانی در کسب موفقیت، احساس ناامیدی، بدبینی نسبت به آینده، بی‌اعتنایی و بی‌توجهی والدین و احساس ناخودآگاه کینه نسبت به والدین (یک یا هر دو)اشاره کرد .

 

به‌طورکلی، نوع شخصیت و مشکلات شخصیتی یکی از عوامل مهم وابستگی به مواد است. اکثر مشکلات شخصیتی، چون گوشه‌گیری و منزوی بودن می‌توانند زمینه‌ساز گرایش و مصرف مواد باشد. کسانی که از نظر اجتماعی منزوی و خجالتی هستند و در برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل می‌باشند، برای برطرف کردن احساس ضعف، احساس ناامنی و تنهایی و کسب آرامش و اعتماد به نفس ممکن ست به اعتیاد روی آورند .

 

ویژگی‌های رفتاری خاصی، چون کمبود اعتمادبه‌نفس و عزت نفس، آشفتگی‌های درونی، عصبانیت، مسئولیت پذیر نبودن، قدرت سازگاری پایین و مورد توجه و علاقه دیگران نبودن موجب می‌شود شخص احساس بی‌کفایتی و حقارت کند و این علائم به همراه مشکلات اجتماعی و خانوادگی افراد را نسبت ‌به این معضل آسیب پذیر تر می‌کند و به سمت مصرف مواد و وابستگی به آن می‌کشاند.

 

یکی از اصول درمان اعتیاد، توانایی شخص معتاد برای ارزیابی خود با دیدی صحیح و اختصاصی است تا بتواند صفات شخصتی خود را که به صورت استثنایی مثبت یا منفی هستند، بشناسد و دریابد که کدامیک از صفات با اعتیاد وی مربوط است. این نکته حائز اهمیت است که شخصیت اصولاً امر تغییرناپذیری نیست و شخصیت هر فرد آن گونه است که او رفتار می‌کند. تغییر رفتار در واقع منتهی به تغییر شخصیت می‌شود و برای تحلیل درونی باید تغییر بیرونی ایجاد کرد و با توجه به موضوع مهم مطرح شده، رفتاردرمانی جزء مهمی از روان‌درمانی شخص معتاد محسوب می‌شود.

 

به طور کلی، مشکلات و ضعف های شخصیتی به تنهایی عامل اساسی وابستگی به مواد نمی باشند؛ شخصیت تنها عامل تعیین‌کننده اعتیاد نیست بلکه این گونه موارد مطرح شده می‌توانند زمینه ساز گرایش و مصرف مواد در نظر گرفته شوند.

 

۲-۹-۵ کاربرد آزمون TCI

 

۲-۹-۵-۱ مطالعات ژنتیک

 

کلونینجر چنین بیان ‌کرده‌است ابعاد سرشتی که به وسیله پرسشنامه‌های TPQ و TCI اندازه‌گیری می‌شود ، از نظر ژنتیک همگن و از یکدیگر مستقل هستند(کلونینجر، ۱۹۸۶، ۱۹۸۷).

 

این بدان معنا است که ژن‌های مختلف برفعال شدگی، تداوم و بازداری رفتاری موثرند. در نظام شخصیتی کلونینجر، اول سه بعد سرشتی در نظر گرفته شده بود (کلونینجر، ۱۹۸۶، ۱۹۸۷)، اما بعدها پشتکار به عنوان بعد چهارم ‌به این نظام افزوده شد .

 

افزون بر این، چنین فرض شده که ابعاد چندگانه سرشت با یکدیگر دارای کنش تعاملی هستند به دیگر سخن، برخی از محرک‌های محیطی می‌توانند بیش از یک بعد را فعال سازند. اثر پذیریهای محیطی مشترک از این دست ‌به این معنی است که نبایستی ساختار ژنتیکی و فنوتیپی[۹۵] شخصیت را یکسان فرض کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:05:00 ب.ظ ]




بدین ترتیب است که رهبر در مقام ریاست و حاکمیت کشور در رأس نظام قرار می‌گیرد و طبق قانون اساسی احکام و دستوراتش نافذ و لازم الاتباع خواهد بود. مقام ولایت فقیه به نظر بسیاری از فقها، در زمان غیبت، همان ولایت معصومین علیهم السلام می‌باشد. این موضوع در مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی کرارا مورد تأکید قرار گرفته است، ‌بنابرین‏، مقام نامبرده پس از رسمیت، حاکمیت و سلطه تشریعی و تنفیذی و قضائی را بر امور و شئون جامعه، از طریق قوای سه گانه و سایر نهادها دارا می‌باشد.(هاشمی،۱۳۸۷،ص۴۸).

 

رهبر عالی ترین مقام رسمی کشور است (اصل۱۱۳ق.ا). این موضوع کاملا در ذیل اصل ۵۷ به خوبی مشاهده می شود.

 

۲- موقعیت شخصی

 

قانون اساسی، عموم افراد ملت را از هر قشر و طبقه که باشند مطابق قانون یکسان می‌داند و هیچ فردی نسبت به دیگری در مقابل قانون برتری ندارد(اصل۲۰،۱۹،و ۳ق.ا). همچنین ‌در مورد رهبر هم تصریحا در ذیل اصل ۱۰۷، بدان اشاره شده است«رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است».

 

۳- مسئولیت های رهبری

 

نظام جمهوری اسلامی ایران بر خلاف نظام پادشاهی، مسئولیت‌های متعددی را متوجه مقام رهبری دانسته است.

 

۳-۱- مسئولیت سیاسی

 

هر گاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود، یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصل پنجم و یکصد و نهم گرددف یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است از مقام خود برکنار خواهد شد. تشخیص این امر بر عهده خبرگان مذکور در اصل یکصدو هشتم می‌باشد.

 

با این تصریح قانونی، مقام رهبری در مقابل مجلس خبرگان مسئول می‌باشد که شرایط آن در آیین نامه داخلی مجلس خبرگان پیش‌بینی شده است.

 

۳-۲- مسئولیت مالی و حقوقی

 

«دارایی رهبر….و همسر و فرزندان وی قبل و بعد از خدمت توسط رییس قوه قضائیه رسیدگی می شود که بر خلاف حق افزایش نیافته باشد»(اصل ۱۴۲ق.ا). رهبر با سایر افراد کشور در برابر کلیه قوانین مدنی، جزائی، اقتصادی، مالیاتی و نظامی و غیره برابر است.

 

بند دوم: موقعیت و مسئولیت های رییس جمهور

 

۱- موقعیت رسمی

 

«با توجه به اصل ۱۱۳ قانون اساسی، رییس جمهور پس از رهبر عالی ترین مقام کشور است.»

 

۱-۱ریاست عالی مجامع، هیأتها و شوراهای عالی کشور نظیر شورای بازنگری قانون اساسی(اصل۱۷۷ق.ا)، شورای عالی امنیت ملی(اصل ۱۷۶ق.ا)، شورای عالی انقلاب فرهنگی و… بر عهده رییس جمهور است.

 

۱-۲-در روابط خارجی و بین‌المللی، پذیرش و اعزام سفیران و نمایندگان(اصل۱۲۸) و همچنین شرکت در ‌کنفرانس‌ها و ‌اجلاس‌های بین‌المللی که در سطح عالی ترین مقام کشورها تشکیل می شود، بر عهده رییس جمهور می‌باشد.

 

۱-۳ امضای قوانین داخلی(اصل۱۲۳ق.ا) و عهدنامه ها و معاهدات بین‌المللی نیز بر عهده رییس جمهور است(اصل۱۲۵ق.ا).

 

۲- موقعیت شخصی

 

رییس جمهور هم همانند رهبر در برابر قانون با سایر افراد کشور مساوی است.

 

۳- مسئولیت های رییس جمهور

 

در نظام جمهوری اسلامی ایران، مسئولیت‌های متعددی برای رییس جمهور وجود دارد.

 

۳-۱-مسئولیت سیاسی

 

رییس جمهور در مقام رییس قوه مجریه، در صورت عدم اجرا یا سوء اجراء و یا تخلف در اجرای وظایف قانونی خود در مقابل مجلس مسئول است و باید پاسخگوی اعمال خود در مقابل مجلس، رهبر و ملت باشد. قانون اساسی مسئولیت سیاسی رییس جمهور را بدین ترتیب مقرر داشته است:

 

۱- «رییس جمهور در حدود اختیارات و وظایفی که به موجب قانون اساسی و قوانین عادی بر عهده دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است(اصل۱۲۲ق.ا).

 

۲- «رییس جمهور در مقابل مجلس مسئول اقدامات هیئت وزیران است (اصل۱۳۴ق.ا).

 

در ایران به دلیل نبودن پست نخست وزیری، رییس جمهور خود رییس دولت هم هست. ‌بنابرین‏ در مقابل اعمال هیئت وزیران در مقابل مجلس مسئول است.

 

۳-۲- مسئولیت مالی

 

با توجه به اینکه در ایران، خزانه مالی کشور و همچنین بودجه کشور در اختیار نهاد ریاست جمهوری قرار دارد، برای جلوگیری از سوءاستفاده ازآن، قانون اساسی مقرر می‌دارد:«دارایی‌های این مقام و خانواده وی همانند سایر مقامات عالی رتبه دولتی توسط رییس قوه قضائیه قبل و بعد از دوران تصدی مورد بررسی قرار گیرد که بر خلاف حق افزایش نیافته باشد(اصل ۱۴۲ق.ا).

 

۳-۳- مسئولیت کیفری

 

اگر رییس جمهور در اجرای وظایف قانونی خود مرتکب خیانت به کشور خود و نظام خود شود، می توان مقام مذکور را به عنوان مجرم سیاسی مورد تعقیب قرار داد. البته جرائم عادی هم که کماکان در حیطه محاکم عمومی دادگستری است«رسیدگی به اتهام رییس جمهور….‌در مورد جرائم عادی، با اطلاع مجلس، در دادگاه های عمومی دادگستری انجام می شود»(اصل ۱۴۰ق.ا).

 

۳-۴- مسئولیت قانونی رییس جمهور در مقابل قوه قضائیه

 

علاوه براین، رییس جمهور در صورت تخلف از وظایف قانونی خود در مقابل قوه قضائیه مسئول است. دیوانعالی کشور می‌تواند وی را به علت تخلف از وظایف قانونی محاکمه نموده و در صورت محکومیت عزل وی را به مقام رهبری پیشنهاد کند(اصل۱۱۵ ق.ا ،بند ۱۰).

 

نظام جمهوری اسلامی ایران، با توجه به ساختار تفکیک قوا، نظامی نیمه ریاستی یا نیمه پارلمانی است که رییس کشور همان مقام رهبری است(البته با اختیاراتی متفاوت با رؤسای دیگر کشورها) و رییس دولت، همان رییس جمهور است که رییس هیئت وزیران نیز هست، با این تفاوت که در ایران هم رییس کشور با انتخابات غیر مستقیم توسط مردم انتخاب می شود و هم رییس دولت با انتخابات مستقیم مردمی ‌به این سمت انتخاب می شود و هر دو از وجاهت مردمی برخوردار هستند.

 

همچنین قوه مقننه در ایران مبتنی بر یک نظام یک مجلسی است. با وجود این قوه مقننه در ایران چندان هم ساده نیست،زیرا بنابر ملاحظات شرعی،سیاسی،واساسی،این نهاد مرکب از دو رکن است.یکی مجلس شورای اسلامی ودیگری شورای نگهبان بدون اشتراک مساعی و موجودیت آن ها اعمال قوه مقننه میسر نمی شود.

 

«مجلس شورای اسلامی بدون وجود شورای نگهبان اعتبار قانونی ندارد مگر ‌در مورد تصویب اعتبار نامه نمایندگان و انتخاب شش نفر حقوقدان اعضای شورای نگهبان»(اصل ۹۳ ق.ا).

 

«پس می توان گفت قوه مقننه نظامی یک مجلسی،اما دو رکنی است که هر یک از ارکان با وظایف خاص خود اقدام می کند». (هاشمی،حقوق اساسی،۱۳۸۷،ص۸۶).

 

مبحث دوم: بررسی تفکیک قوا در ساختار نظام حقوقی ایران

 

در این مبحث ‌به این مهم می پردازیم که آیا با توجه به اختیاراتی که قانون اساسی برای رهبر در نظر گرفته وجایگاهی که رهبری در ساختار نظام ایران دارد، تفکیک قوا عملی خواهد بود.

 

گفتار اول:بررسی تفکیک قوا با توجه به متون قانون اساسی

 

با توجه به اصل ۵۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

 

« قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه ، قوه مجریه و قوه قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت است بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می‌گردند. این قوا مستقل از یکدیگرند».

 

اولین سؤالی که مطرح می‌شود این است، که آیا تفکیک قوا در نظام ایران به رسمیت شناخته شده است ؟ یا نه؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]




الف- تکرار جرم

 

تکرار جرم، وصف افعال کسی است که به موجب حکم قطعی لازم الاجرا، از یکی از دادگاه های ایران، محکومیت کیفری یافته و در آینده مرتکب جرم دیگری شده باشد (در زمان‌های متعدد صورت گیرد) تکرار جرم نشانه حالت خطرناک بزهکار است و از این حیث قوانین بعضی کشورها سیاست تشدید مجازات را در قبال بزهکاران خطرناک توصیه می‌کند. قانون‌گذار در برخی مواد قانونی، با توجه به تکرار جرم از طرف مرتکب، اقدام به تعیین مجازات شدیدتری نموده است. در واقع برای جلوگیری از شکل گیری جرایم سنگین، و تکرار جرم، مجازات این جرایم را تشدید نموده است.[۱۴۲]

 

ب- تعدد جرم

 

ارتکاب جرایم متعدد بدون آنکه متهم برای اتهامات پیشین خود به محکومیت کیفری قطعی رسیده باشد. خواه جرایم متعدد در فواصل کوتاه ارتکاب یافته باشند. چندان که زمان برای تعقیب و محکومیت متهم کافی نبوده، خواه متهم فراری بوده یا جرایم وی به علل گوناگون کشف نشود. تعدد جرم از جهات تشدید مجازات است زیرا عدالت و انصاف حکم می‌کند که مجازات کسی که یک بار مرتکب جرم شده و آن کس که چندین بار نظم اجتماعی را آشفته ساخته یکسان نباشد. از سوی دیگر، ارتکاب جرایم متعدد گاه نشانه ناسازگاری و حالت خطرناک بزهکار است.[۱۴۳]

 

در فردی کردن مجازات ها همیشه بنای ما بر تخفیف نیست، گاهی می طلبد که مجازات جرمی افزایش یابد و از این طریق مجازات با شخصیت مرتکب، حرفه و شغل وی مناسب گردد و قاضی پرونده با ملاحظه تشدید مجازات در ماده قانونی اقدام به تشدید مجازات نماید.

 

۲-۳ فردی کردن قضایی مجازات

 

در این شیوه از فردی کردن مجازات، قاضی با بهره گرفتن از اختیارهایی که به وی اعطا شده است به متناسب کردن مجازات با شرایط و اوضاع و احوال مرتکب اقدام می‌کند. به عنوان مثال با رعایت ویژگی های وی مجازات شدیدتر یا خفیف تر برای او تعیین می‌کند و یا مجازاتش را معلق می کند. آزادی مشروط زندانیان نیز از دیگر مواردی است که به حکم قاضی «فردی کردن» محقق می شود.

 

فردی کردن قضایی مجازات ‌به این معنی است که قاضی کیفری پس از تشکیل پرونده شخصیت برای مرتکب، در کنار پرونده کیفری و پس از مطالعه دقیق نظر کارشناسان علوم مختلف و شناسایی دقیق شخصیت واقعی مرتکب، اقدام به تعیین مجازات مناسب با شخصیت وی نماید به گونه ای که باعث اصلاح وی و مانع تکرار جرم شود. و این گونه فردی کردن قضایی در کشور ما، با توجه به اینکه قضات محاکم اختیارهای محدودی دارند، به اینصورت که اصل فردی کردن مجازات ها محسوب می شود، اعمال نمی گردد.

 

در نظام حقوقی کشورهای آنگلوساکسون، اختیارهای قاضی در سنجش میزان مسئولیت کیفری مرتکب، مطلق است. مثل کشورهای آمریکایی و برخی کشورهای اروپایی. اما در کشور فرانسه، قاضی ‌بر اساس اختیاری که از قانون کسب می‌کند می‌تواند مجازات را با توجه به مواد قانونی فردی نماید. که بعدها ‌بر اساس تحول هایی که در کشورهای اروپایی رخ داد، این قانون اصلاح شد (با اختیارهای به نسبت وسیعی که به قضات دادگستری داده شده است آن ها می‌توانند با توجه به شخصیت مرتکب و سایر شرایطی که باعث بزهکاری او شده است مجازات مناسبی تعیین کنند)[۱۴۴]. درحالی که قانون جزایی ما گرفته شده از حقوق فرانسه بود و حال هم که قوانین فعلی تصویب شده است، قضات ما فاقد چنین اختیارهایی می‌باشند و پایه و اساس هر مجازات بر تکیه به قانون است و به موجب قانون اقدام به فردی کردن می نمایند. همان گونه که در ماده ۱۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ اشعار داشته است: «… و سایر احکام تعزیر به موجب قانون تعیین می شود. دادگاه در صدور حکم تعزیری، با رعایت مقررات قانونی، موارد زیر را مورد توجه قرار می‌دهد…».[۱۴۵]

 

تلافی جویی، جبران گناه، اقتضای عدالت، انتقام، تقبیح و مذمت جرم، بازدارندگی، تربیت جامعه، سلب حقوق، بازپروری از انگیزه های فردی کردن قضایی مجازات می‌باشند.

 

۳-۳ فردی کردن مجازات در مرحله اجرا

 

گاه فردی کردن از سوی مجریان انجام می‌گیرد. به عنوان مثال در مواردی که بزهکاران به مجازات محکوم شده مشغول تحمل آن مجازات هستند، مقام های اجرایی با توجه به اوضاع و خصوصیات آنان برای بعضی از افراد تقاضای عفو می‌کنند و توسط مقام های بالای حکومتی بزهکارانی مورد عفو قرار می گیرند. در چنین مواردی پیشنهاد متناسب کردن مجازات با اوضاع و احوال بزهکاران به طور معمول از طرف مقام های اجرایی و تصمیم گیری و حکم از طرف مقام های قضایی انجام می‌گیرد؛ به عنوان مثال مدیر زندان، دادیار ناظر زندان و یا دادستان پیشنهاد می‌کنند و قاضی صادرکننده حکم به تخفیف مجازات بزهکار یا آزادی مشروط او رأی‌ می‌دهد.

 

مبحث دوم: اصل فردی کردن مجازات در مکاتب و قانون مجازات

 

۱٫ فردی کردن مجازات در دفاع اجتماعی

 

از دیدگاه پیروان دفاع اجتماعی نوین، فردی کردن مجازات یا اقدامات تامینی یکی از مسایل اساسی در حقوق کیفری است، چرا که بدون آن نمی توان به اصلاح و بازپروری بزهکار نایل آمد. از سوی دیگر، بدون تطبیق کامل مجازات با شرایط و ویژگی های هر یک از بزهکاران، نسبت به اجرای عدالت هم نمی توان اطمینان چندانی حاصل نمود. اجرای عدالت واقعی نیز در گرو تناسب مجازات یا اقدام تامینی با شرایط و ویژگی های هر یک از بزهکاران است. با توجه به ضرورت قطعی «فردی کردن مجازات» جنبش دفاع اجتماعی بر شناخت شخصیت مرتکب به عنوان یکی از لوازم وصول ‌به این هدف تأکید می کند.[۱۴۶]

 

عقیده طرفداران این جنبش بر این است که: باید قبل از اجرای مجازات بر بزهکار، برای اجرای هرچه بهتر عدالت وی را از جهات مختلف شناخته و به او کمک نمود. از نظر ایشان شناخت شخصیت بر بزهکار برای تعیین «نحوه رفتار مناسب» اهمیتی فوق العاده دارد. باید ابعاد مختلف شخصیت مرتکب به طور کامل مورد توجه قرار گیرد و چون هر فرد دارای شخصیت جداگانه و منحصر به فرد است، پس رفتار مناسب ‌در مورد هر مرتکب می‌تواند رفتاری متفاوت با رفتار متناسب ‌در مورد مرتکب دیگر باشد. از دیرزمان نسبت به شناخت کیفیت و کمیت عمل مجرمانه تلاش و کوشش فراوانی در مراجع قضایی صورت می گرفته است، ولی به نظر پیروان این جنبش در یک رسیدگی کیفری، هم عمل مجرمانه و هم شخص مرتکب باید به طور کامل شناخته شوند. در جلسه محاکمه تنها پرونده کیفری که اعمال مجرمانه در آن منعکس شده باشد کافی نیست، بلکه باید پرونده دیگری نیز تشکیل گردد که در آن:

 

نخست: ساختار بدنی، جسمی و زیست شناسی مرتکب، نحوه کار مغز و غدد مترشحه داخلی و امراض وی منعکس شده باشد.

 

دومین: وضع روانی و روحی وی و عکس العمل های روانی او به طور دقیق تعیین می‌گردد.

 

سومین: وضع شخصی، اجتماعی، فرهنگی، تعلیم و تربیت وی و تاریخچه زندگی او روابط وی با افراد فامیل و غیر آن به طور مشخصی معلوم شده باشد، تا ‌به این ترتیب قاضی محکمه با شناسایی کامل وی نسبت به شانس او در آینده برای تعلیم و تربیت، اجتماعی شدن و یا جدا کردن وی از جامعه (مجازات حبس) تصمیم لازم را اتخاذ نماید. پرونده ای که ‌به این ترتیب درباره شناخت مرتکب تهیه می‌گردد، «پرونده شخصیت» نامیده می شود. برای تشکیل پرونده شخصیت، همکاری پزشک، روان شناسی، جامعه شناسی، روان پزشک و… ضروری بودن، هر یک از آنان در زمینه تخصصی خود گزارشی تهیه و تسلیم می نمایند تا بتوان قاضی را به اجرای صحیح عدالت و سازمان مجازات را به بازسازی شایسته مرتکب رهنمون کرد.[۱۴۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:29:00 ب.ظ ]




چرخه ایمن باعث تسهیل جو هیجانی مثبت در رابطه والد – کودک می شود . هنگامی که ارتباط ایمن است ، تعارش ها یا اختلاف نظرها نسبتاً کوتاه مدت بوده و اغلب در درون ارتباط ، فرصت هایی برای یادگیری و تطبیق تولید می‌کنند . علاوه بر آن ، اختلاف نظرهایی که از طریق فرایند گفتگو حل می‌شوند ، هم در والد و هم در کودک احساس مشارکت همکارانه ایجاد می نمایند . در اینگونه ارتباط ‌ها هم والد و هم کودک احساس لذت و ارضا می‌کنند . در نتیجه ، مشخصه این رابطه ها ، مبادله هیجان مثبت و ممانعت از احساس های منفی است . ( اتکینسون و گلدبرگ به نقل از خانجانی و همکاران ، ۱۳۹۰ )

 

چرخه ایمن

 

 

 

شکل ۱ -۲

 

در برخی رابطه های والد – کودک مبادله چرخه ایمن وجود ندارد . در حالی که ویژگی رابطه های ایمن ، گفتگو در زمان تعارض و گرمی و عاطفه مثبت در زمان تنیدگی خفیف است ، ارتباطهای نا ایمن با عدم همکاری و اغلب با عدم وجود گرمی یا درگیر شدن مثبت مشخص می‌شوند . هنگامی که کودکان ، والدین خود را به صورت غیر قابل دسترس یا غیر پاسخگو ادراک می‌کنند ، نحوه پردازش و مبادله اطلاعات بین والد و کودک اساساً تغییر می‌کند : به جای تعامل های نزدیک کننده همراه با احساس امنیت که ناشی از اطمینان به در دسترس بودن والد است ، کودک نا ایمن ‌به این رابطه با احساس اضطراب و خشم می نگرد ( بالبی ، ۱۹۷۳ ) هم چنین ، والدین در ارتباط های نا ایمن ممکن است رفتار کودک را به صورت تهدید بالقوه ای برای احساس شایستگی و کفایت خود در نقش مراقب ادراک کنند ( بوگنتال[۸۲] ، ۱۹۹۲ ) .

 

کودک در ارتباط ناایمن با یک تنگنا روبرو می شود : مدل های کاری درونی او را تحریک به ادراک مادر به صورت غیر قابل دسترس می‌کنند ،‌و در نتیجه ، برداشت ها و تفسیرهای او از رفتار مادر احتمالاً احساس عدم اطمینان ، یا ترس از طرد شدن را بر نمی انگیزند . برداشت ها معمولاً با اضطراب و خشم فراوان همراهند . کودک در این موقعیت احتمالاً این مبادله را به عنوان مدرک دیگری دال بر تأیید مدل کاری درونی ، که پیش‌بینی کننده مادر غیر قابل دسترس و طرد کننده است ، تفسیر می‌کند . این برداشت ها اضطراب دائمی درباره رابطه تولید می‌کنند . این احساس های منفی برای کودک تولید تعارض می‌کنند تا آنجا که انتقال مستقیم این احساس ها والد را تهدید کرده و تعارض و هم چنین اضطراب کودک درباره در دسترس نبودن والد را شدت می بخشند ( مین و واستون ، ۱۹۸۲ ) . مین ( ۱۹۹۳ ) به منظور مقابله با این تنگنا پیشنهاد می‌دهد که باید کودکان افکار و احساسی ها خود را تغییر دهند تا بتوانند دلبستگی را حفظ نمایند .

 

مفهوم راهبردهای ناایمن یا ثانویه برای تنظیم سیستم دلبستگی ، با توصیفی که اینسورث (۱۹۷۸) از الگوهای دلبستگی کودک نا ایمن در موقعیت ناآشنا دارد ،‌تشریح شده است . کودکانی که در دسته اجتنابی قرار می گیرند مدل های کاری درونی ای دارند که طرد توسط والد را پیش‌بینی می‌کنند . در نتیجه ، این کودکان سیستم دلبستگی را دوباره فعال می‌کنند و در مواقع تنیدگی از والد جدا می‌شوند . در مقابل ،‌کودکان طبقه دوسوگرا مدل های کاری درونی ای دارند که ‌پاسخ‌گویی‌ بی ثبات از طرف مراقب را پیش می‌کنند و در نتیجه آن ها سیستم دلبستگی را بیش فعال می‌کنند به گونه ای که که رابطه نزدیک با والد را افزایش دهند ( کوباک ، کول . الگوی جدا شدن یا تعقیب در مواقع تنیدگی که کودک نشان می‌دهد ، در روابط زناشویی پریشان هم مشاهده می شود و ممکن است ویژگی ارتباطهای والد نوجوان مضطرب هم باشد .

 

ممکن است والدین راهبردهای مکمل را پیش گیرند تا سیستم دلبستگی کودک را نافعال یا بیش فعال کنند . این راهبردها ممکن است بیشترین ظهور را زمانی داشته باشند که والدین رفتار کودک را تهدیدی برای احساس کفایت یا امنیت خود تلقی کنند . برای مثال ،‌ممکن است والدین توجه خود را به چیز دیگری معطوف کنند یا تلاش نمایند که تماس خود را با کودک کاهش دهند ، و یا ممکن است متمرکز بر پیشرفت کودک شوند تا بدین وسیله راهبرد نافعال کننده کودک را تکمیل نمایند . والدین کودکانی که راهبردهای بیش فعال شده دارند ممکن است تلاش مداخله گرانه ای پیش گیرند تا رفتار کودک را کنترل کنند و یا ممکن است درمانده شده و سعی کنند درگیری بیشتر کودک را فراخوان کنند . هدف هر دوی این راهبردهای والد و کودک ، کاهش خطر ادراک شده برای رابطه است و ایمن ترین راهبردها اگر در تثبیت رابطه مؤثر باشند . حفظ خواهند شد .

 

اگر چه راهبردهای ناایمن در جهت تسکین دادن اضطراب والد و کودک عمل می‌کنند ،‌اما آسیب پذیری هایی نیز برای ارتباط والد – کودک در هر سه سطح پردازش اطلاعات ایجاد می‌کنند . تصویر ۲-۶ نشان می‌دهد که چطور مدل های کاری درونی نا ایمن در هر سه سطح پردازش آسیب پذیری ایجاد می‌کنند . در سطح فردی ، راهبردهای ناایمن کودک منجر به تحریف کردن و محدود شدن رابطه می‌شوند . کودکانی که راهبردهای نافعال کننده دارند ، احتمالاً احساس پریشانی را ناچیز و بی اهمیت تلقی کرده ، عمداً از توجه به مشکلات خود اجتناب می‌کنند ، و درگیر تعامل نمی شوند . کودکانی که راهبردهای بیش فعال شده دارند ممکن است پریشان باشند ، به گونه ای که پاسخ والدینی مؤثر را دشوارتر و ناکارآمدتر سازند . ممکن است این کودکان مستعد درگیری بیش از اندازه با والدین باشند طوری که در نهایت اکتشاف کاهش یافته و ناکارآمد شود در نتیجه ، والدین احتمالاً در دریافت پیام‌های ای این کودکان و همدلی با اهداف و نیازهای آن ها مشکل پیدا می‌کنند . ( اتکینسون و گلد برگ ، به نقل از خانجانی و همکاران ،۱۳۹۰)

 

سرزنش خود

 

یا کودک

 

پیام های تحریف شده

 

نقش

 

مکالمه

 

مدل کاری درونی

 

کودک از والد و خود

 

تثبیت مدل کاری درونی منفی

 

سرکوب یا تشدید خشم ،

 

اضطراب

 

چرخه اضطراب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




پایین بودن سطح هوش هیجانی در محیط کار، در نتیجه نهایی فعالیت خلل وارد می‌کند و در صوریکه شیوع پیدا کند می‌تواند به سقوط شرکت‌ها و نابودی آن ها بیانجامد. تسلط به مهارت‌های هوش هیجانی، به ویژه برخورداری از این مهارت اجتماعی که شخص بداند چه زمانی و چگونه به نحوی مؤثر صبحت کند، امتیاز محسوب می شود. انتقاد اثر بخش باید به گونه ای ارائه گردد تا آنکه گوینده بدون آن که در موضعی دفاعی قرار گیرد. به آن گوش سپارد.

 

نظریه های مربوط به هوش هیجانی

 

الف) نظریه هوش اجتماعی: در سال های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ روانشناسی معروف (ثرندایک ) مفهوم هوش اجتماعی را مطرح کرد که بر معنای توانایی فهم دیگران و عملکرد مناسب در روابط میان فردی است. ثرندایک عقیده داشت، هوش اجتماعی مؤلفه مهمی از هوشبهر (IQ) است. هر چند هوش اجتماعی تأثیر زیادی در مفهوم سازی و شکل گیری هوش هیجانی داشته است. اما در زمان ثرندایک و در سال های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ با استقبال چندانی مواجه نشد.

 

بعضی از نظریه پردازان معاصر معتقدند که هوش هیجانی قسمتی از هوش اجتماعی است و برخی دیگر عقیده دارند هوش اجتماعی قسمتی از هوش هیجانی است. با این وجود به نظر می‌رسد ایجاد تفکیک و تمایز بین هوش هیجانی و هوش اجتماعی بسیار دشوار باشد ( به نقل از سیاروچی و همکاران، ۲۰۰۱٫ ترجمه گلمن ).

 

ب) نظریه سه جزئی هوش : در سال ۱۹۸۰ بر اساس کارهای استنبرگ و گارنر علاقه زیادی نسبت به هوش اجتماعی ایجاد شد استنبرگ دریافت هنگامی که از افراد می‌خواهیم « هوشمندی» را تعریف کنند مهارت های اجتماعی ویژگی هایی هستند که توسط اکثر آزمون ها ذکر می‌شوند ( سیاروچی و همکاران، ۲۰۰۱، ترجمه گلمن) . استنبرگ ارزش و اهمیت هوش اجتماعی را بیشتر از توانایی های آموزشگاهی می‌دانست اما در سال ۱۹۸۵ نظریه سه جرئی هوش را مطرح کرد. او هوش را شامل سه جنبه مؤلفه ای، تجربه ای و بافتی می‌دانست و منظور ازجنبه مؤلفه ای، تفکر تحلیلی است.

 

جنبه تجربه ای با تفکر رابطه دارد و جنبه بافتی هوش با توان سازگاری و کنترل محیطی فرد را رابطه دارد (استربرگ۱۹۸۵، ترجمه بلوچ ۱۳۸۲ ).

 

ج) نظریه هوش های چندگانه: هوارد گاردنر به خاطر ارائه نظریه هوش چند گانه مشهور است. او نقش توانایی هوش را مطرح می‌کند که ‌عبارتند از: هوش زبانی، موسیقیایی، منطقی، ریاضی، فضایی، بدنی، جنبشی و شخصی او از دو توانایی دیگر نام می‌برد هوش میان فردی و هوش درون فردی، او هوش میان فردی را به عنوان توانایی برای فهم افراد تعریف می‌کند و هوش درون فردی را توانایی تشکیل دادن یک تصویر واقعی و صحیح از خود و استفاده از آن با شیوه های کار آمد و مؤثردر زندگی تعریف می‌کند(هچ و گاردنر۱۹۹۳، نقل از گلمن).

 

در جایی دیگر گاردنر خاطر نشان می‌کند که هسته هوش بین فردی، توانایی درک و ارائه مناسب با روحیات خلق و خو، انگیزش ها و خواسته های افراد دیگر است. او اضافه می‌کند که در هوش درون فردی، کلید خود شناسی عبارت است از آگاهی داشتن از احساسات شخص خود و توانایی متمتیز کردن و استفاده از آن ها« احساسات» برای اهدای رفتار خویش هچ و گاردنر چهار توانایی رابه عنوان مؤلفه های بنیادی هوش بین فردی « میان فردی» مطرح کرده‌اند:

 

    1. سازمان گروهی: این مهارت برای افراد رهبر ضروری است شامل به دست گرفتن ابتکار عمل و هماهنگ ساختن تلاش های گروهی از مردم است. این استعداد در کارگردانان یا تهیه کنندگان برنامه های نمایشی، درجه داران ارتش و رهبران کار آمد هر نوع سازمان و واحد مشاهده می‌شود.

 

    1. ارائه راه حل استعداد میانجی گری : اجتناب از تعارض ها حل تعارض هایی که سر بر آورده اند. افرادی که این توانایی رادارند در جوش دادن معاملات و همچنین در داوری کردن یا وساطت در مشاجرات توانایی زیادی دارند. آنان می‌توانند وارد سیاست، حکمت یا وکالت شوند یا به عنوان واسطه یا مریدی که کارها را به دست می‌گیرد مشغول شوند.

 

    1. ارتباط فردی: این استعداد وارد شدن در رویایی با دیگران یا شناخت و پاسخ دادن مناسب به احساسات و علایق مردم آسانتر می‌سازد افرادی که این ویژگی را دارند در کارها یا بازی های گروهی موفق اند. همسران قابل اعتماد و دوستان یا همکاران تجاری خوبی هستند. آن ها در دنیای تجاری به عنوان فروشنده یا مدیر موفق اند می‌توانند معلمان خوبی باشند.

 

  1. تجربه و تحلیل اجتماعی: به معنای توانایی در یافت احساسات و انگیزه ها علائق دیگران و داشتن درکی عمیق از آن است این آگاهی نسبت به احساسات دیگران باعث می شود تا فرد به سهولت با دیگران صمیمی شده و ارتباط برقرار کند در بهترین حالت فردی با این توانایی درمانگر یا مشاوری توانا می شود یا در صورتی که این توانایی با قدری استعداد ادبی همراه گردد فرد رمان نویس یا نمایش نامه نویس ماهر می شود(هچ و گاردنر۱۹۹۳، نقل از گلمن).

 

تاریخچه خانواده

 

قدمت خانواده درست به اندازه قدمت تاریخ بشریت است. نمی‌دانم شاید با دو سه روزی تفاوت. آنچنان که از کتب مقدس آسمانی استفاده می‌شود یزدان پاک پس از خلقت جهان به جبرئیل گفت به کهکشان برو و مشتی خاک برگیر و بیا ، می‌خواهم آدم را بیافرینم. جبرئیل رفت و در سرتاسر کهکشان گشت؛ از ناهید ، عروس آسمان گرفته تا عطارد که منشی افلاک بود و تا کیوان مرزبان. اما خاک هیچ کدام را مناسب ندید. نزد خدا برگشت و کسب تکلیف کرد. خدا گفت که از زمین خاک برگیر.

 

جبرئیل مشت مشت خاک برد و خدا گل آدم را از آن سرشت. آدم در باغ مینو اسکان گرفت، جایی که مملو از رودها و زیباییها بود و هر آنچه که می‌توانست آرزو کند و در تعریف نگنجد. با این حال آدم راضی نبود. چیزی کم داشت. گرسنه نبود ، تشنه نبود، درد نداشت اما نیازی او را می‌آزارد. نیاز غلبه بر تنهایی و رهایی از احساس بی‌کسی. وجود معاشری که افکارش را با او در میان بگذارد، به کمک او نظمش دهد و بر دانائیش بیفزاید. ‌بنابرین‏ اولین اصل فلسفی ‌در مورد جنس بشر پایه ریزی شد و آن این بود که، تنهایی در بهشت هم ارزش ندارد.

 

و اینچنین اولین خانواده شکل گرفت.

 

آدم نیازش را با آفریدگارش در میان گذاشت . خدا به صرف صفت مهربانیش برای این مشکل او ، چاره‌ای اندیشید و همسری از دنده وی برایش آفرید. حوا موجودیت پیدا کرد و اولین کانون یک جامعه مدنی شکل گرفت. خداوند به آن ها این آزادی را داد که در سرتاسر فردوس بگردند و از هر نعمت تا آنجا که می‌خواهند استفاده نمایند.

 

تنها خوردن میوه ممنوعه‌ای را قدغن کرد که از درخت دانش خداوند و شیطان بود. شاید این به آن دلیل بود که اولین درس برای برقراری یک جامعه مدنی داده شود. درس قانون گذاری و قانون پذیری! اما شیطان ، حوا را به خوردن میوه ممنوعه ، وسوسه کرد و حوا ، آدم را. خداوند به جرم قانون شکنی بندگان برگزیده و محبوب خویش را از مدینه فاضله‌اش راند و بدین گونه بود که آدم و حوا به همانجایی که خاکشان از آن بر گرفته شده بود فرود آمدند…

 

نخستین خانواده ایرانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ق.ظ ]




واژه های کلیدی: فرهنگ سازمانی، خلاقیت، مدیران و معاونان جمعیت هلال احمر

 

فصـل اول

 

طـرح تحقـیـق

 

۱-۱ مقدمه

 

فرهنگ سازمانی موضوعی است که به تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگ سازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است. جمعیت‌شناسان، جامعه‌شناسان و اخیراًً روان‌شناسان و حتی اقتصاددانان توجه خاصی ‌به این مبحث نو و مهم در مدیریت مبذول داشته و در شناسایی نقش و اهمیت آن نظریه ها و تحقیقات زیادی را به وجود آورده و در حل مسائل و مشکلات مدیریت به کار گرفته‌اند (شجاعی،۱۳۸۴،ص۱۲).

ما در این پژوهش سعی داریم تا رابطه بین فرهنگ سازمانی و مؤلفه‌ های آن را با خلاقیت مقایسه کنیم و مشخص کنیم چه رابطه بین این دو شاخص وجود دارد . اهداف ویژه تحقیق بررسی تک تک مؤلفه‌ های فرهنگ سازمانی با خلاقیت مدیران و معاونان جمعیت هلال احمر استان زنجان می‌باشد . در این فصل ابتدا بیان مسئله و اهمیت و ضرورت انجام پژوهش ارائه شده سپس اهداف و سوالات تحقیق و تعریف نظری و عملیاتی متغیر ها آمده است.

 

۲-۱بیان مسأله تحقیق

 

یکی از تحولات اساسی که در مدیریت امروزی شکل گرفته است تحول در نحوه نگرش به سازمان است. تا قبل از دو دهه پیش چنین تصور می‌شد که سازمان‌ها ابزار عقلایی برای ایجاد هماهنگی و کنترل افراد در جهت دستیابی به اهداف بوده و دارای سطوح عمودی از بخش‌ها، قسمت‌ها و واحدها می‌باشند و مبتنی بر روابطی از قدرت هستند. ولی امروزه اذعان می‌شود که سازمان‌ها چیزی بیشتر از این موضوع بوده و توجه به موضوعاتی همچون جو سازمانی و فرهنگ سازمانی به عنوان پدیده‌های نسبتاً جدیدی در مطالعات سازمان و مدیریت نوین بیشتر مد نظر بوده و در دهه های اخیر به شدت فراگیر شده است(گلومس[۱]،۲۰۰۷،ص۳۵).به عقیده رابرت کویین برای شناخت سازمان و رفتارها و عملکرد کارکنان، شناخت فرهنگ گامی اساسی و بنیادی است، زیرا با اهرم فرهنگ به سادگی می‌توان انجام تغییرات را تسهیل و جهت‌گیری‌های جدید را در سازمان پایدار کرد. از این‌رو فرهنگ سازمانی یک عامل اساسی در موفقیت و تحقق اهداف بلند مدت سازمان می‌باشد(رها عزآبادی،۱۳۷۹). از نظر گلومس و همکارانش، فرهنگ سازمانی تعیین کننده‌ تفکرات، احساسات و اعمال یک سازمان می‌باشد(گلومس،۲۰۰۷،ص۳۵). و بر روی تمامی جنبه‌های سازمان اثرگذار بوده و در هر سازمانی پدیده‌ای به دور از تأثیر فرهنگ نیست.ریشه و عوامل اصلی موفقیت یا شکست مؤسسات و سازمان‌ها در فرهنگ سازمانی‌شان جستجو می‌شود. فرهنگ سازمانی شکاف بین متغیرهای اثرگذار سازمان رسمی و چگونگی انجام واقعی کار را هویت می‌بخشد(آقایی فیشانی،۱۳۸۷،ص۱۸).

 

رابینز[۲] (۱۹۹۱) در تعریف خود ‌در مورد خلاقیت چنین می‌گوید: خلاقیت به معنی توانایی ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین این ایده‌هاست.

 

لوتانز[۳] نیز خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه‌ها و رهیافت‌های افراد و یا گروه‌ها در یک روش جدید تعریف می‌کند.

 

به همین دلیل لازم است که مدیران از فرایند مدیریت خلاقیت در سازمان‌ها آگاه باشند و توسط فرایند هایی آن را تشویق نمایند تا سازمان‌ها با به کارگیری خلاقیت بتوانند اثربخش‌ شده و قادر باشند راه‌های جدیدتر، بهتر و خلاق‌تر انجام وظایف را بیابند. همچنین افزایش سطح خلاقیت سازمانی باعث می شود که سازمان ها در رویاروی با بحران ها انعطاف پذیر تر و به طور منطقی با مسائل و تنگناها برخورد کنند و در صورت نیاز به تغییر و تحول در سازمان، پس از بررسی دقیق و عالمانه، آن را اعمال کنند. از آنجایی که عمده کار و فعالیت انسان‌ها در سازمان‌ها انجام می‌گیرد، مدیران می‌توانند ظهور خلاقیت را در سازمان‌ها با ایجاد زمینه‌ی مناسب سرعت بخشند(آقایی فیشانی،۱۳۸۷) و این تحقق نخواهد پذیرفت، مگر اینکه خود مدیران دارای افق‌های فکری خلاقانه باشند.

 

با توجه به بخش‌های کاری جمعیت هلال احمر که در امور بهداشتی،آموزشی کمک رسانی و بخش خدمات توانبخشی فعالیت دارد باید موضوع خلاقیت و فرهنگ جدی گرفته شود.از آنجایی که مدیران جمعیت باید در مواقع ضروری بسیار مشکل و خطرناک تصمیمات سریع و درستی را بگیرند برای کمک رسانی به آسیب دیدگان مسائل آموزش و بهداشتی از این رو خلاقیت این مدیران در مواقع اضطراری بسیار حائز اهمیت می‌باشد.از این رو سعی شده تا در این تحقیق به بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت مدیران جمعیت پرداخته شود.

 

۳-۱اهمیت و ضرورت تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:36:00 ق.ظ ]




مشاغل کمی در مقایسه با کارآفرینی وجود دارند که با اینگونه خطرات مواجه باشند(سالاز و دیگران) طبیعتا یک بردباری ویژه برای ریسک اقتصادی لازم است، اما بردباری جهت ریسک روانی ممکن است مهم تر باشد.

 

خلاقیت ونوآوری

 

با وجود اینکه کارلند و استوارت اعتقاد دارند که ویژگی‌های کارآفرینان مجموعه‌ای از عوامل شخصیتی را در بر می‌گیرد که عملکرد نوآورانه‌ی خلاق تنها یکی از آن ها‌ است موضوع کارآفرینی همیشه با خلاقیت و نوآوری عجین بوده است، به طوری که دراکر معتقد است خلاقیت و کارآفرینی، آنچنان لازم و ملزوم یکدیگرند که می‌توان گفت کارآفرینی بدون خلاقیت و نوآوری حاصلی ندارد. نتایج برخی از تحقیقات ‌به این نکته اشاره دارند که کارآفرینان انتخاب مشاغل جدید یا تأسيس شرکت‌ها و مؤسسات را نه فقط به دلایل اقتصادی، بلکه اغلب به علت نوآوری و خلاقیتی که در مشاغل وجود دارد، دنبال می‌کنند. در همین راستا شاین معتقد است که کارآفرینان واقعی مشاغل جدید بیشتر به دلایل نوآوری و خلاقیت شروع می‌کنند تا انگیزه های اقتصادی.

 

تحقیق شولر، ویلیامز و اسکات نشان داد کسانی که فکر می‌کنند ویژگی‌های یک فرد کارآفرین را دارند، خلاقیت و انگیزه پیشرفت بیشتری نشان می‌دهند.

 

ریسال در پژوهشی در کشور اندونزی مشاهده کرد که از جمله صفات مؤثر در انتخاب کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری است.

 

در پژوهشی که پوستیکو انجام داده است، با بررسی و ارزیابی وضعیت موجود آموزش کارآفرینی دانشجویان در کشور آرژانتین بیان کرد که از نظر دانشجویان، مهم‌ترین دوره ها برای آموزش کارآفرینی، دوره های خلاقیت و نوآوری است.

 

نتایج یکی از مطالعاتی که چندی پیش به بررسی رابطه‌ فعالیت‌های کارآفرینانه با ویژگی‌های فردی پرداخته، نشان می‌دهد که بیش از نیمی از پاسخ‌دهندگان خلاقیت و نوآوری زیادی ‌داشته‌اند و حدود دو سوم آن ها خلاقیت را پایه‌ای اساسی در کارآفرینی معرفی کردند.

 

در نتایج تحقیق دیگری در زمینه‌ی نقش خلاقیت کارآفرینان در بقا و رشد سازمان‌ها نشان داده شده که کارآفرینان برای دستیابی به نیروی رقابتی پایدار برای سازمان، چاره‌ای جز استفاده‌ بهینه از فعالیت‌های خلاقانه ندارند. نکته جالب در این تحقیق آن است،‌ سازمان‌ها و افرادی که توجه بیشتری به خلاقیت ‌داشته‌اند،کارآفرینی و بهره‌وری بالاتری هم داشتند.

 

تحقیقاتی که در زمینه‌ی خلاقیت با کارآفرینی انجام شده است:

 

عزیزی در بررسی زمینه‌های بروز و پرورش کارآفرینی در دانشجویان سال آخر کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی، نتیجه گرفت که بین متغیرهای اعتقاد به کنترل درونی، انگیزه پیشرفت، ریسک پذیری، استقلال طلبی و خلاقیت دانشجویان با کارآفرینی آنان رابطه‌ معنی داری وجود دارد.

 

در تحقیق دیگر خدمتی توسل زمینه‌ی بروز و پرورش کارآفرینی در بین دانش آموزان دبیرستان‌های پسرانه‌ی شهرستان‌های کرج را از نظر مدیران، دبیران و دانش‌آموزان بررسی کرد. نتیجه‌ این تحقیق نشان داده که زمینه‌های انگیزه پیشرفت، استقلال‌طلبی، ریسک‌پذیری، خلاقیت و مرکز کنترل درونی دانش آموزان بالاتر از سطح میانگین بوده است.

 

برومند نسب رابطه‌ انگیزه پیشرفت، مخاطره پذیری، خلاقیت و عزت نفس با کارآفرینی را در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بررسی کرد. پژوهش وی نشان داد که بین انگیزه پیشرفت و خلاقیت با کارآفرینی دانشجویان رابطه‌ معناداری وجود دارد. هزار جریبی در پژوهشی دیگر نشان داد که بین کارآفرینی و دوره های آموزش مهارت‌های فردی، انگیزه پیشرفت، ریسک‌پذیری، نیاز به موفقیت و خلاقیت رابطه‌ معناداری وجود دارد.

 

کارآفرینی موضوعی است که از اواخر قرن بیستم مورد توجه محافل آموزشی کشورهای جهان قرار گرفته است (شکاری وحیدرزاده، ۲۰۱۰). اما مهم این است که اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشا تحولات بزرگی در زمینه‌ی صنعتی، تربیتی و خدماتی شده‌اند. کارآفرینی فرایندی است که مستلزم خلاقیت و نوآوری، ریسک‌پذیری و برنامه‌ریزی است.کورانکو وهاتس (۲۰۰۱). گون (۲۰۰۹) در مطالعه‌ای نشان داد که دستاوردهای کارآفرینی به ویژگی‌های کارآفرینی نظیر تصمیم‌گیری،حل‌مسئله، خلاقیت، تفکر انتقادی، مشارکت در کار گروهی،‌ روابط انسانی، استفاده مؤثر از زمان، معرفی یک محصول جدید، استفاده مؤثر و کافی از منابع و شناخت چرخه‌های کار مربوط می‌شوند. پیتر دراکر می‌گوید: وجود نوآوری در کارآفرینی به قدری ضروری است که می توان ادعا نمود کارآفرینی بدون آن وجود ندارد و خلاقیت نیز بدون نوآوری نتیجه‌ای را حاصل نمی‌نماید نوآوری یعنی: کاربردی و عملی کردن افکار و اندیشه‌های نو و بدیع که ناشی از خلاقیت است. (الوانی) دریافت که خلاقیت اجتناب‌ناپذیر است، زیرا همه جنبه‌های زندگی از تجربیات وابسته به زیبایی‌ها و هنرها، پیشرفت‌ها و اکتشافات ‌فناورانه تا اهداف فردی و جمعی ما به آن وابسته است؛ ‌بنابرین‏، لازم است متصدیان آموزش و پرورش ‌به این نکته حساس باشند که چگونه می‌توانند خلاقیت را در معلمان و دانش آموزان پرورش دهند (Magdalena، Krzysztof، ۲۰۱۳).

 

بین دو وظیفه برجسته، یعنی وظیفه ‌پاسخ‌گویی‌ و وظیفه خلاقیت برای اصلاح فعالیت‌های مدرسه‌ای کشمکش وجود دارد. ( فرج الهی و موسی رمضانی، ۱۳۹۲) در طول دو دهه گذشته، تحقیقات نشان داده‌اند که معلمان از سطح کودکستان تا دبیرستان، خلاقیت را در میان دانش آموزان از بین می‌برند اما در چارچوب مهارت‌های قرن بیستویک، این ادراکها در حال دگرگونی هستند (Daniels، ۲۰۱۳).

 

خلاقیت و نوآوری بنیاد کارآفرینی

 

کارآفرینان در طول تاریخ محرک‌های اصلی بهبود اقتصادی در دوران رکود گذشته بوده‌اند. اما کارآفرینی در محیط امروز بیشتر مهم است. نقش مهم کارآفرینی در رشد اقتصادی و ایجاد شغل است. کارآفرینی با تحریک خلاقیت ‌به این امر می‌پردازد. مشکلات در اروپا افزایش یافته است درپی آن بیکاری هم افزایش یافته و در حال رشد است و نیاز به کارآفرینی چشمگیر می‌شود. (sourse:oecd,entrepreneurshipata glance2012).

 

یکی از معضلات اشتغال در کشور این است که نظام تربیتی جامعه ما کودکان و نوجوانان را طوری هدایت نمی‌کنند که کار یا شغل را در سازمان‌ها یا محیط‌های غیر دولتی بجویند و گویی که استخدام و اشتغال امری صرفا دولتی است. البته این امر، به خودی خود، چیز بدی نیست، بلکه وابستگی شدید به آن، آسیب زاست. در جوامع توسعه یافته، حوزه اشتغال صرفا به امکانات دولتی محدود نشده است و به تعبیری نوعی خلاقیت در آن عرصه مشاهده می‌شود. با این نگاه، اشتغال از حالت محدود به حالت باز بسط یافته است و خلاقیت در محور تولید شغل تغییر جهت می‌دهد. در واقع واحدهای اجتماعی از خانواده گرفته تا صاحبان مشاغل با خدمت گرفتن ایده ها و طرحهای ابتکاری و نوآورانه، به تنوع و توسعه مشاغل فردی و اجتماعی کمک می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:43:00 ق.ظ ]




البته این نیز صحیح است که برخی از خانواده ها صبر و تحمل کمتری در قبال حضور بیمار از خود نشان می‌دهند و برای هر اشکالی که پیش می‌آید او را مقصر قلمداد می‌کنند ـ رویه ای که به آن «سپر بلا» می‌گویند. ولی این امر معمولاً بیانگر آن نیز هست که آن ها هیچ گاه کمک لازم برای درک نشانه های بیمار و تحمّل آن ها را دریافت نکرده اند. علاوه بر این، غالباً چرخه معیوبی شامل محافظت افراطی و وابستگی بین بیمار و مراقب وی ایجاد می‌شود. مثلاً، مادری که می‌بیند فرزندش توجهی به خود ندارد و درست غذا نمی‌خورد، خود را موظف می‌بیند که بیشتر، در حق او، مادری کند و نگران تر از آن باشد که برای فرزندی در همین سن و سال ولی سالم می‌بود (پروچسکا، نورکراس[۱۲۸] به نقل از سیدمحمدی۱۳۸۱).

 

هدف از خانواده درمانی، در درجه اول، باید آن باشد که منسوبین را به رفتار هر چه عادی تر با بیمار قادر سازد. آن ها باید بر نادرستی این عقیده واقف شوند، که صرف ابتلا به اسکیزوفرنی باعث نمی شود که فرد قدرت هر گونه تصمیم گیری برای خود را از دست بدهد یا نتواند به زندگی عادی باز گردد. علاوه بر آن، آنان را ترغیب کرد که هر انحراف جزیی و رفتاری را، الزاماًً و بدون بررسی کلّ موقعیت، به بیماری نسبت ندهند.دوم آن که باید همکاری آنان را در زمینه درمان بیماری جلب نمود. نمی توان انتظار داشت که وقتی نزدیک ترین افراد به بیمار ادعا می‌کنند روش درمانی بی حاصل است، بیماردر ادامه آن مداومت نشان دهد. منسوبین را غالباً ‌به این بهانه که «متخاصم» اند ندیده می‌گیرند چون آنان آزرده خاطر و ایرادگیرند. این حالت آنان را باید واکنشی طبیعی و دفاعی در برابر شنیدن خبر تشخیص اسکیزوفرنی تلقّی کنیم ـ اکثر مردم عادی تا زمانی که با بیماری اسکیزوفرنی در یکی از اعضای خانواده یا دوستان روبرو نشده اند، اطلاعات چندانی درباره آن ندارند. ‌بنابرین‏ به کمک قابل توجهی نیاز دارند تا بفهمند اسکیزوفرنی عارضه ای درمان پذیر است که از افسانه جاهلانه ای که پیرامون آن ساخته شده فاصله بسیار دارد. سوم آنکه، منسوبین می‌توانند نقشی حیاتی در توانبخشی بیمار ایفا کنند. برای کسی که از بیماری اسکیزوفرنی بهبود یافته، زندگی در تسهیلاتی که جامعه مهیا کرده بسیار مطلوب تر از باقی ماندن در نزد والدین است ـ زیرا این کار بخش لازمی از متکی شدن به خود برای اکثر افراد به شمار می‌آید. اما به هر حال، توجه و حمایت فعال خانواده اهمّیت حیاتی خود را برای پیشرفت بعدی بیمار حفظ خواهد کرد. (میرزایی، ۱۳۸۹)

 

۲-۹-۳ نظریه آسیب شناسی روانی

 

درمان گران سیستمی بارها مشاهده کرده‌اند که کاهش آسیب روانی در یک عضو خانواده معمولا با افزایش نشانه ها در عضو دیگر همراه است. آسیب روانی اصولاً یک مشکل درون فردی در یک عضو خانواده نیست بلکه یک فرایند تعاملی بین اعضای خانواده است. آسیب روانی مانند یک مکانیزم تعادل حیاتی عمل می‌کند که به خانواده ها کمک می‌کند تا تعادل درونی خود را برای عملکرد خانواده حفظ کنند. وقتی خانواده ای تهدید می‌شود، می‌تواند از طریق رفتارهای شگفت انگیز، روان پریش یا رفتارهای بیمار گون دیگر، به سوی تعادل پیش می‌رود وضعیت یک خانواده ممکن است طوری باشد که پدر و مادر به

 

    1. Honing & Hamilton ↑

 

    1. Hatfyld & Lefy ↑

 

    1. Atkinson ↑

 

    1. Sarason&Sarason ↑

 

    1. Folkman&Lazarus ↑

 

    1. Caplan&Sadock ↑

 

    1. Bigell ↑

 

    1. Bvlzlaf ↑

 

    1. Saleh ↑

 

    1. Perlik ↑

 

    1. subjective ↑

 

    1. WHO ↑

 

    1. Davny ↑

 

    1. Gary ↑

 

    1. ObjectiveBurden ↑

 

    1. Web ↑

 

    1. family burden interview scale ↑

 

    1. Coping Style ↑

 

    1. Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5 ↑

 

    1. Carver& Askyr&wintrab ↑

 

    1. Caregiver ↑

 

    1. Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders ↑

 

    1. Caplan & Sadock ↑

 

    1. Callahan ↑

 

    1. Camptoun ↑

 

    1. Ashton ↑

 

    1. Halgin & Whitbourne ↑

 

    1. Sarason & Sarason ↑

 

    1. Downward drift ↑

 

    1. Social causation ↑

 

    1. Seligman & Rosenhan ↑

 

    1. Schneider ↑

 

    1. Rosenhan& David L ↑

 

    1. Functional magnetic resonance imaging ↑

 

    1. Positron emission tomography ↑

 

    1. Kalat ↑

 

    1. glutamatergic ↑

 

    1. International Statistical Classification of Diseases and Related Health Problems ↑

 

    1. (DSM code 295.3/ICD code F20.1) ↑

 

    1. (DSM code 295.1/ICD code F20.1( ↑

 

    1. (DSM code 295.2/ICD code F20.2( ↑

 

    1. (DSM code 295.9/ICD code F20.3( ↑

 

    1. (DSM code 295.6/ICD code F20.5) ↑

 

    1. (ICD code F20.4( ↑

 

    1. (ICD code F20.6( ↑

 

    1. Rznt Hall ↑

 

    1. Cognitive behavioral therapy, ↑

 

    1. Chwastiak LA, Tek C ↑

 

    1. Carlborg A ↑

 

    1. Keltner NL, Grant JS ↑

 

    1. major depressive disorder) ↑

 

    1. bipolar disorder ↑

 

    1. pure mania ↑

 

    1. euphoric mania ↑

 

    1. hypomania ↑

 

    1. mixed episode ↑

 

    1. Cyclothymia ↑

 

    1. mixed episode ↑

 

    1. Psychotic ↑

 

    1. Psycho education ↑

 

    1. Harris & Levi ↑

 

    1. Taylor ↑

 

    1. Canon ↑

 

    1. pierre leo and askar ↑

 

    1. Brown & Hunr ↑

 

    1. Ross & Haber ↑

 

    1. Ellis ↑

 

    1. Moos & Schaefer ↑

 

    1. Estrella ↑

 

    1. Hulahan ↑

 

    1. Bieling ↑

 

    1. Whiton ↑

 

    1. Kvbasa& Mede &Carrington ↑

 

    1. Askyr ↑

 

    1. Cohen & Edwards ↑

 

    1. Carver& Askyr&wintrab ↑

 

    1. Burden ↑

 

    1. Grad & Sainsbury ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:49:00 ق.ظ ]




 

۱-۸٫ روش گردآوری اطلاعات

 

در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از گزارشات مالی مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از روش کتابخانه ای استفاده می شود. همچنین در این روش با مطالعه و استخراج داده های مالی، اطلاعات مورد نیاز برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق با بهره گرفتن از لوح فشرده بانک اطلاعاتی بورس اوراق بهادار فراهم خواهد شد.

 

۱-۹٫ نوع و روش پژوهش

 

انتخاب روش تحقیق تا حد زیادی بستگی به اهداف و ماهیت موضوع پژوهش و نیز امکانات اجرایی آن دارد. در این پژوهش سعی بر این است که رابطه بین ویژگی های کیفی حسابرسی با هزینه حقوق صاحبان سهام (با تأکید بر اندازه مشتری) مورد بررسی قرار گیرد. ‌بنابرین‏ به دلیل اینکه نتایج آن به حل یک مشکل یا موضوع خاص می پردازد، از لحاظ هدف کاربردی و به دلیل اینکه از طرح پس از واقعه استفاده می‌کند و متغیرهای مستقل یا علت آن قابل دستکاری نمی باشند، یعنی پژوهشگر کنترلی بر روی داده های جمع‌ آوری شده ندارد، از لحاظ روش از نوع همبستگی و علی پس رویدادی می‌باشد. در این گونه پژوهش ها کشف علت ها یا عوامل بروز یک رویداد یا حادثه یا پدیده مورد نظر است. ‌بنابرین‏، پس از آنکه واقعه ای روی داد، تحقیق درباره آن شروع می شود. در اینجا، محقق در متغیرها دخل و تصرفی نداشته، اساساً حضور ندارد و آن ها را نمی شناسد، بلکه تحقیق علی را انجام می‌دهد تا این متغیرها و عواملی را که باعث بروز واقعه شده است، شناسایی کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۱-۱۰٫ جامعه آماری و محدوده پژوهش

 

جامعه آماری شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد و روش نمونه- گیری به صورت حذف سیستماتیک با اعمال شرایط زیر برای انتخاب نمونه خواهد بود:

 

    1. سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند باشد.

 

    1. بیش از ۳ ماه توقف نمادی نداشته باشد.

 

    1. جزو مؤسسات مالی و اعتباری، سرمایه گذاری و لیزینگ نباشد زیرا این شرکت ها دارای ساختاری متفاوت از سایر شرکت ها هستند.

 

    1. متغیرهای مربوط به تحقیق قابل دستیابی و اندازه گیری باشند.

 

    1. قبل از سال ۱۳۸۲ در فهرست شرکت های بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد.

 

 

۱-۱۱٫ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه‌ها

 

در این پژوهش برای مشخص کردن ارتباط بین متغیرهای پژوهش از آزمون همبستگی و برای تعیین میزان وابستگی متغیر وابسته به متغیر مستقل از آزمون رگرسیون استفاده خواهد شد. در این پژوهش از نرم افزار Excel، برای محاسبات متغیرها، و از نرم افزار های Eviews 7 و SPSS 16 برای تجزیه و تحلیل و برآورد مدل ها و آزمون فرضیه‌ های پژوهش استفاده می شود.

 

 

 

۱-۱۲٫ قلمرو پژوهش

 

قلمرو موضوعی پژوهش ارتباط بین ویژگی های کیفی حسابرسی و هزینه حقوق صاحبان سهام (با تأکید بر اندازه مشتری) می‌باشد.

 

قلمرو مکانی پژوهش حاضر، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد. همچنین قلمرو زمانی از لحاظ زمان در نظرگرفته شده برای بررسی موضوع پژوهش بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار بین سال های ۱۳۸۵ الی ۱۳۹۰ می‌باشد.

 

 

 

۱-۱۳٫ تعریف مفهومی متغیرهای پژوهش

 

کیفیت حسابرسی[۶] :

 

در ادبیات کاربردی، کیفیت حسابرسی را اغلب از طریق میزان تطابق آن با استانداردهای حسابرسی تعریف نموده اند. «دی آنجلو[۷] (۱۹۸۱)» تعریف متداولی از کیفیت حسابرسی تحت عنوان «ارزیابی بازار از کیفیت ارائه نموده است». در این تعریف ارزیابی بازار در واقع عبارت است از: احتمال اینکه حسابرس ۱)تحریفات با اهمیت در صورت های مالی و یا سیستم حسابداری صاحبکار را کشف کند و ۲) تحریفات با اهمیت کشف شده را گزارش کند. این تعریف بر این فرض استوار است که درک استفاده کنندگان از کیفیت حسابرسی (استنباط بازار) بیانگر درک واقعی حسابرسی باشد (دی آنجلو، ۱۹۸۱). در این پژوهش سه شاخص به عنوان کیفیت حسابرسی در نظر گرفته شده است که به شرح زیر می‌باشند:

 

شهرت حسابرس[۸] :

 

شهرت حسابرس را می توان به عنوان ملاکی جهت ارزیابی بازار سرمایه از کیفیت حسابرسی تعریف نمود و رابطه تعداد کارهای ارجاعی به حسابرس و شهرت حسابرسی را مورد بررسی قرار داد، (یعقوب نژاد و امیری، ۱۳۸۸).

 

در این پژوهش برای اندازه گیری شهرت حسابرس از، لگاریتم طبیعی درآمد حق الزحمه ی حاصل از حسابرسی شرکت های بورسی استفاده می شود.

 

تخصص صنعت حسابرس[۹] :

 

مهارت های خاص غیر حسابرسی که از طریق درگیری مؤسسه حسابرسی به کار گرفته و تحصیل می- شود و می‌تواند ارزش افزوده ای برای کسب و کار صاحب کارانش داشته باشد (کند ، ۲۰۰۸).

 

در این تحقیق تخصص صنعت را بر اساس درصد فروش کلی مشتری، که یک حسابرس در یک صنعت مشخص و خاص در طول یک سال مشخص حسابرسی می‌کند محاسبه می‌گردد.

 

دوره تصدی حسابرس[۱۰] :

 

یکی دیگر از شاخص های کمی اندازه گیری کیفیت حسابرسی «میزان مراقبت های حرفه ای حسابرس و توانایی نظارت آن» یا به عبارتی «دوره ی تصدی حسابرس» است. هرچه دوره ی تصدی حسابرس بیشتر باشد، شناخت او از صاحبکار و تخصص او در آن صنعت خاص بالاتر رفته و موجب افزایش کیفیت حسابرسی خواهد شد( مایرز و همکاران ، ۲۰۰۳).

 

در این تحقیق اگر، واحد مورد رسیدگی حسابرس خود را در دوره مورد تحقیق تغییر نداده باشد، در سال اول به آن عدد «۱»، در سال دوم به آن عدد «۲» واگر در سال سوم نیز تغییر نداده باشد به آن عدد«۳» نسبت می‌دهیم و اگر تغییر داده باشد دوباره از عدد «۱» استفاده می‌گردد.

 

هزینه حقوق صاحبان سهام[۱۱] :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-19] [ 10:34:00 ب.ظ ]




تهدید به اعمال نفوذ در مقامات رسمی به زیان تهدید شونده نیز ، مصداق معاونت واقع می شود. همچنین الزامات قانونی ناشی از دستورهای مقامات رسمی و یا مقامات مافوق ، تهدید محسوب نمی شود مگر آنکه به نحوی غیر متعارف و ظالمانه باشند.

 

تهدید درمواردی به عنوان جرم مستقل جرم انگاری شده است .از جمله دربند۱و۳ قانون مجازات اخلال کنندگان در امنیت پرواز هواپیما مصوب۱۳۴۹ که تهدید کسانی که هواپیمای در حال پرواز یا آماده پرواز را با تهدید در اختیار می گیرند.همچنین در ماده۶۱۷ قانون تعزیرات در خصوص کسانی که با چاقو یا هر اسلحه ای دیگران را تهدید می‌کنند.

 

۳- معاونت از طریق تطمیع

 

تطمیع[۵] در لغت به معنای آزمند کردن ، وسوسه مال اندوزی و اشتیاق به ثروت است به عبارت دیگر از ریشه طمع و به معنای به طمع انداختن و برانگیختن حس منفعت طلبی دیگری است و در اصطلاح عبارت است از وعده و وعید دادن وجه و یا امتیازی است که شخص را به ارتکاب جرم مصمم می‌کند و این وعده هر گونه امتیاز مالی یا غیر مالی می‌باشد. در حقیقت تطمیع نوعی ترغیب است که با بهره گرفتن از ایجاد انگیزه مادی یا معنوی، دیگری را به سمت ارتکاب جرم سوق می‌دهد. بدیهی است برای آن که تطمیع به عنوان معاونت قابل مجازات باشد بایستی مؤثر در وقوع جرم باشد وتناسبی بین وعده و وعید و ارتکاب جرم معین ، قابل توجیه باشد (ولیدی، ۱۳۸۱، ۳۶۱)

 

جرم بودن عمل تطمیع کننده، منوط به واقعی بودن وعده اش یا عمل به وعده اش نیست. پس اگر کسی به صورت کاذب ، دیگری را به دادن مالی پس از ارتکاب جرم وعده دهد، اما قصد واقعی وی ندادن آن مال باشد، عمل وی که همان وعده دادن است مصداق معاونت با تطمیع است (سلطانی، ۱۳۹۱، ۸۰)

 

تطمیع نوعی ترغیب است با این تفاوت که در اینجا آنچه مرتکب را به ارتکاب جرم وادار می‌سازد و راغب می‌کند منحصراًً جنبه مالی دارد، برعکس ترغیب که می‌تواند جنبه مالی و یا غیر مالی داشته باشد. (شکری، ۱۳۸۴، ۱۱۷)

 

تطمیع به عنوان یکی از شیوه های معاونت در قوانین کیفری خاص نیز مقرر شده است.مانند تطمیع برای خرید یا فروش آرای انتخابات رسمی کشور در بند ۳ماده۲۷ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی مصوب۱۳۶۲ یا تطمیع در انتخابات شهرداری‌ها در ماده۸۸ قانون شهر داریها مصوب۱۳۳۴ از جمله مصادیق جرایم مستقل به شمار می‌روند.

 

۴- معاونت از طریق تحریک

 

تحریک[۶] در لغت به معنای برانگیختن، وادار کردن، حرکت دادن است و در اصطلاح حقوقی در توصیه و تشویق و فرمان ارتکاب جرم، تحریک نامیده می شود.(باهری، ۱۳۸۱، ۱۸۱)و در اصطلاح حقوقی توصیه و تشویق به ارتکاب جرم تحریک نامیده شده است .به سخن دیگر تحریک به جرم، یعنی واداشتن دیگری به ارتکاب جرم به هر دستاویزی، خواه با دادن مال، وعده یا فریب و خواه با تشویق و به طور کلی تقویت نیروی اراده ارتکاب به جرم مانند تهییج حس کینه و انتقام جویی است.(اردبیلی،۱۳۹۲،۱۰۲)

 

در قانون مجازات اسلامی ،معنا و مفهوم تحریک مشخص نشده و این مسئله را به صورت یک مسئله موضوعی و تشخیص آن را به عهده قاضی گذارده،که با توجه به اصول و قواعد کلی و عرف جامعه آن را احراز می‌کند.(شامبیاتی،۱۳۹۲،۱۷۵) به طور کلی تحریک در معنای معاونت در ارتکاب جرم ،به هر رفتاری گفته می شود که مباشر جرم را وادار به ارتکاب جرم نماید.

 

الف- شرایط تحقق تحریک

 

تحریک ممکن است کتبی یا شفاهی یا اشاره ای یا حتی عدم اقدام باشد.گاهی رفتار تحریک آمیز از طریق گفتار است.به عنوان نمونه وعده ی دادن مال به مباشر جرم و گاهی از طریق رفتار است.مثلاً شخصی به دیگری اشاره می‌کند که نفر سوم را مورد ضرب و شتم قرار دهد.گاهی نیز از طریق فراهم کردن وسایل است،مثل تهیه اسلحه برای مباشر جرم است.

 

به هر حال رفتار محرک باید آن چنان تحریک آمیز باشد که مباشر را راغب به ارتکاب جرم نماید.‌بنابرین‏ اگر ‌مباشر در وضعیتی قرار گیرد که،رفتار محرک تأثیری در رغبت وی به ارتکاب جرم نداشته؛ ولو آنکه محرک رفتار تحریک آمیزی انجام داده باشد، نمی توان او را به عنوان معاون جرم قلمدادکرد.(سبزواری نژاد،۱۳۹۲،۳۷۷)‌بنابرین‏ رفتار معاون باید با توجه به وضعیت مباشر باید مؤثر در تحریک وی به ارتکاب جرم باشد و بر این اساس دادن حکمی کلی و ارائه معیاری عینی برای احراز تحریک ناممکن است. برای آنکه بتوان محرک را معاون جرم و فعل وی را معاونت در جرم قلمداد کرد، مستلزم وجود شرایطی است که این شرایط مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

یک-صریح و روشن بودن تحریک به ارتکاب جرم

 

مراد از صریح بودن تحریک این است که محرک باید صریحاً اندیشه و قصد ارتکاب جرم معین را به دیگری تزریق کرده وبه طرق ممکن اورا مصمم به ارتکاب آن جرم کند.‌بنابرین‏ تحریکی که ابهام آمیز باشد، به گونه ای که ذهن مباشر را به ارتکاب جرم خاص سوق ندهد، تحریک به حساب نمی آید.(ولیدی ،۱۳۸۱،۳۵۸)برای تحقق معاونت در جرم، تحریک باید فردی و مستقیم باشد. بدین ترتیب که محرک در شخص معین،اراده و تصمیم به ارتکاب جرم معینی را برانگیزد.به عبارت دیگر باید محرک، فکرواندیشه ارتکاب جرم رامستقیماً و بلاواسطه به مرتکب اصلی القا نموده باشد.(گلدوزیان،۱۳۸۴،۲۲۰)

 

تحریک مستقیم آن است که فکر ارتکاب جرم خاص به طور واضح از طرف معاون به مرتکب اصلی جرم القا شده باشد و تحریک غیر مستقیم آن است که شخص بدون انکه قصد تحریک دیگری را داشته باشد صرفاً عواطف و یا کینه خود را بر زبان می آورد.

 

دو-فردی بودن تحریک در ارتکاب معاونت

 

تحریک باید فردی باشد. ‌به این معنی که مخاطب،شخص معلوم و معینی باشد.مانند تحریک فردی به ارتکاب قتل .‌بنابرین‏ تحریک جمعی که نسبت به جماعت یا گروهی صورت گیرد ،مانند آن که شخصی با انتشار مقاله ای در روزنامه؛ مردم را به نهب و غارت انبار محتکران تشویق کند،هر چند فعل او ممکن است خود جرم مستقلی باشد،ولی معاونت در نهب و غارت به شمار نخواهد آمد.(اردبیلی،۱۳۹۲،۱۰۲) شرط تحقق تحریک این است که شخص معینی تحت تاثیر اقدامات و تزریق اندیشه مجرمانه محرک مصمم به ارتکاب جرم شود مانند اینکه شخصی تحت نفوذ و متابعت از دیگری مرتکب سرقت شود.(ولیدی،۱۳۷۸،۳۵۹)بدیهی است که قانون‌گذار مطلق تحریک را جرم می‌داند و در هر حال احراز رابطه علیت بین فعل معاون و فعلی که منشأ عمل مجرمانه می‌گردد،ضرورت دارد.

 

سه- مؤثر بودن تحریک در وقوع جرم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




۳-۱-۲٫ روش­های و شیوه ­های تأمین منابع مالی خارجی

 

تأمین منابع مالی خارجی چه به صورت قرضی و چه به صورت غیرقرضی عمدتاًً مورد نیاز بنگاه­های دولتی و خصوصی کشور بوده گرچه این منبع می ­تواند با تلفیق با ابزارهای موجود تأمین کننده بخشی از منابع مالی مورد نیاز دولت­ها نیز باشد. طبق تعریف و بر اساس شاخصه­ های تقسیم ­بندی روش­ها و منابع تأمین مالی و شرح وظایف قانونی و اساسنامه­ای سازمان سرمایه ­گذاری ناظر بر نهاد متولی تشویق و حمایت از سرمایه ­گذاری­های خارجی و تسهیل و ‌تجهیز کننده تسهیلات مالی خارجی، آنچه مورد بحث و بررسی است تامین مالی با منشأ خارجی و انواع روش­ها و زیر روش­های این فرایند است.

 

بر اساس یک تقسیم ­بندی عمومی و کلی، تأمین منابع مالی خارجی در دو شکل و روش قرضی و غیرقرضی متصور است که مرز تفکیک کننده آن ها عمدتاًً ناظر بر چگونگی ضمانت ریسک­های تجاری طرح و نقش و تعهدات دولت در پوشش این دسته از ریسک­ها است. گرچه تفاوت­های ساختاری و عملیاتی دیگری نیز ‌به این دو روش وجود دارد که اهم این تفاوت­ها در قالب جدول زیر قابل مشاهده است.

 

جدول ۳-۳- مقایسه و تفاوت­های اساسی روش­های قرضی و غیرقرضی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روش­هـای غیر قرضـــی روش­هـای قرضـــی ریسک­های تجاری بر عهده سرمایه­ گذار خارجی و شریک داخلی وی و ریسک­های داخلی با دولت است تمامی ریسک­های مربوطه طرح بر عهده دریافت کننده منابع مالی و دولت است تنها تضمین پرداخت خسارت ناشی از مداخلات دولت (مصادره، ملی کردن، وضع قوانین و مقررات مستقیما مخل

 

سرمایه ­گذاری، نقض قراردادها و تعهدات دولت بر عهده دولت است

تضمین بازپرداخت تمام منابع دریافتی و سود و
هزینه­ های مترتب بر آن توسط دولت (در نهایت تقبل تمام ریسک­های اعتباری توسط دولت) بازگشت سرمایه پس از اجرا و به سودآوری رسیدن طرح و از محل عواید حاصل از فروش محصولات آن بازپرداخت وام بدون ارتباط با اجرا یا عدم اجرای طرح امکان برگذاری مناقصه رقابتی بین ­المللی و حصول اطمینان از هزینه کرد بهینه منابع مالی و مدیریت کارآمد آن توسط بخش خصوصی اعطای وام اغلب مشروط به خرید از تولیدکنندگان ماشین آلات و ارائه­دهندگان خدمات کشور اعطا کننده استفاده قطعی از منابع دریافتی به دلیل منافع سرمایه­ گذار و نظارت عالیه هیات سرمایه ­گذاری خارجی و سازمان سرمایه­گذاری عدم اطمینان از استفاده مناسب از منابع دریافتی دارای آثار مثبت بر شاخص­ های اعتبار مالی و تراز پرداخت­های کشور و مشوق ورود سرمایه خارجی بیشتر دارای آثار منفی بر شاخص­ های اعتبار مالی کشور و تراز پرداخت­ها و تضعیف کننده پتانسیل اخذ وام از خارج توسط دولت

جدول مقایسه­ ای فوق نشان می­دهد که با توجه به مزایای نسبی روش­های غیر قرضی و سرمایه ­گذاری خارجی در مقابل روش­های استقراضی لازم است سیاست­های کلان و برنامه ­های راهبردی کشور در حوزه تامین منابع مالی خارجی بر روش­های اخیر متمرکز گردد. این همان رویکردی است که در اهداف کمی تعیین شده در برنامه چهارم توسعه ونیز در برنامه پنجم توسعه و به ویژه در ماده ۱۱۱ آن متبلور است. علاوه بر این، استفاده از روش­های استقراضی تامین مالی خارجی از قبیل استفاده از منابع بانک­های تجاری خارجی، بانک­های توسعه­ای بین ­المللی، انتشار اوراق مشارکت ارزی و کمک­های رسمی توسعه­ای دولت­های خارجی نیز همچنان به عنوان منابع مالی مکمل در دستور کار دولت­ها باقی خواهد ماند و در مصارف مقتضی و فعالیت­های متناسب با ماهیت و هزینه فایده این روش­ها قابل بهره ­برداری خواهد بود.[۱۴۳]

 

۳-۱-۲-۱٫ ویژگی­ها و مختصات روش­های تامین مالی خارجی غیر قرضی

 

همان گونه که در جدول بیان شد نحوه ارائه تضمین­ها و تعهدات دولت در قبال ریسک­های تجاری طرح­هایی که از طریق منابع مالی خارجی تامین مالی می­شوند وجه تمایز اصلی روش­های استقراضی و غیر قرضی هستند. به طور خلاصه ‌می‌توان شاخصه­ های زیر را به عنوان ویژگی­های اصلی روش­های غیر قرضی و سرمایه ­گذاری خارجی دانست:

 

* متضمن تعریف و اجرای فعالیت­های اقتصادی و مولد باشد.

 

* متضمن مالکیت و مناسبات بلند مدت بوده و سرمایه­ گذار به منفعت دائمی بیندیشد.

 

* متضمن وجود ریسک تجاری برای سرمایه­ گذار باشد.

 

* برگشت سرمایه و منابع از عملکرد اقتصادی طرح صورت گیرد.

 

* متکی به تضامین بانکی و دولتی نباشد.

 

* ورود سرمایه با منشاء خارجی صورت گیرد.

 

* سرمایه­ گذار حق رأی‌ مؤثر در مدیریت شرکت داشته باشد.

 

* ویژگی­های اشاره شده خود منجر به انتقال و ایجاد منافعی برای اقتصادهای میزبان سرمایه ­های خارجی
می­شوند و توامان در سطح خرد و بنگاه نیز آثار مثبت و تحولات ساختاری به وجود می ­آورند. این تاثیرات و مزایای مکتسبه اقتصادها و بنگاه­های میزبان سرمایه ­گذاری خارجی را ‌می‌توان در قالب جدول به شرح ذیل خلاصه نمود:[۱۴۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-18] [ 11:54:00 ب.ظ ]




۲-۳ معیارهای اصول حقوقی حاکم بر قراردادهای نفتی

 

مقدمه

 

– مهمترین معیارهای حقوقی کلی حاکم بر قراردادهای نفتی عبارت است از:

 

الف: لزوم توجه به منشاء اختلاف

 

ب: حقوقی که هر دولتی طبق اصول وقواعد پذیرفته شده بین‌المللی، از آن برخوردارمی باشد. که اینک به شرح و توضیح این دو معیار در دو گفتار خواهیم پرداخت.

 

۱-۲-۳ لزوم توجه به منشاء اختلاف

 

از جمله مباحث مهم در اختلافاتی ناشی از قراردادهای نفتی رخ می‌دهد مسئله سلب مالکیت یا فسخ قراردادهای سر مایه گذاری خارجی و به دنبال آن، مسئله غرامت قابل پرداخت به شرکت خارجی است. اگر چه باید اذعان نمود اختلافاتی که ممکن است. قراردادهای نفتی به وجود آید. بسیار و در عین حال متنوع می‌باشد و این مسئله همان طور که قبلا به ان اشاره شد ناشی از ارتباط قرارداد با عوامل متعدد خارج از قرارداد است.[۱۵۹]

 

۲-۲-۳ حقوقی که هر دولتی از آن برخوردار است

 

در۱۲دسامبر ۱۹۷۴ قطعنامه ای در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید که مخالفان آن همگی از کشورهای پیشرفته و صنعتی مثل انگلستان و ایالات متحده آمریکا بودند.[۱۶۰] اصول کلی طرح شده در این قطعنامه در ماده یک آن منعکس شده است: هر دولتی حق اعمال حاکمیت کامل بر تمامی ثروتها، منابع طبیعی و فعالیت‌های اقتصادی خود را دارد و باید داشته باشد. این حق شامل مالکیت، بهره برداری و واگذاری به غیر می شود. هر دولتی دارای حقوق زیر است:[۱۶۱]

 

۱- تنظیم سرمایه گذاری خارجی واعمال حاکمیت نسبت به آن در قلمرو ‌حاکمیت‌ ملّی خود مطابق قوانینی و مقررات خود منطبق با اهداف اولویت‌های ملی خود. هیچ دولتی را نمی توان وادار به اعطای امتیاز ترجیحی به سرمایه گذاران خارجی کرد.

 

۲- تنظیم و نظارت بر فعالیت شرکت های خارجی در قلمرو حاکمیت خود و اتخاذ تدابیری جهت تضمین همسویی این فعالیت ها با قوانیم و قواعد و مقررات بین‌المللی است.[۱۶۲]

 

۳ – ملّی کردن، سلب مالکیت یا انتقال آن که در هر مورد از آن باید غرامت مقتضی از سوی دولت با ملحوظ داشتن قوانین و مقررات و اوضاع و احوال مربوط، هر طور که صلاح بداند، پرداخت شود. در هر موردی که پرداخت غرامت محل نزاع باشد، باید ‌به این اختلاف طبق قوانین ملی دولت سلب کننده و در دادگاه های آن دولت رسیدگی شود. این منشور بر اصل حسن نیت در اجرای تعهدات قراردادی دولت‌ها صحه می‌گذارد و حق جبران خسارت وپر داخت غرامت را به رسمیت می شناسد. ولی ‌به این نکته باید توجه داشت که یکی از استثنائات اعمال قانون ملی بر قرارداد، مسئله سلب مالکیت است.[۱۶۳]

 

۱-۲-۲-۳ سلب مالکیت وانواع آن

 

سلب مالکیت را در یک تقسیم بندی کلی می توان به دو شاخه مستقیم و غیر مستقیم تفکیک نمود. و از طرفی بنا به عقیده دیوان برای ورود به بحث غرامت، بایستی بین سلب مالکیت مشروع و غیر مشروع قائل به تفکیک بود.[۱۶۴] حال در هر بند به توضیحی مختصر پیرامون هر یک بسنده می‌کنیم: سلب مالکیت مستقیم و غیر مستقیم.

 

۲-۲-۲-۳ سلب مالکیت مستقیم

 

زمانی رخ می‌دهد که دولت راساً و به طور رسمی یا غیر از آن، اقدام به مداخله در اموال بیگانگان نماید. سلب مالکیت مستقیم خود شامل ملّی کردن، اخذ مال و ضبط و توقیف اموال می شود. اگر چه هدف از سلب مالکیت (در صورت مشروع بودن) از اموال خصوصی، ملاحظات مربوط به مصالح عامه ‌و منفعت عمومی باشد. اما این هدف در سلب مالکیت از طریق ملی کردن، دارای وسعت بیشتر و آثاری گسترده تر بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه است و از آن به عنوان بخشی از یک بر نامه اقتصادی یا اجتماعی یاد می شود. هر چند ممکن است منافع آن در نهایت به مصرف عموم برسد اما مبنای آن با دیگر صور سلب مالکیت تفاوت دارد و بر سایر اشکال سلب مالکیت که خود مال نقش اساسی در این زمینه دارد. و بدیهی است که وضعیت مالکیت نیز مؤثر است.[۱۶۵]

 

۳-۲-۲-۳ سلب مالکیت غیر مستقیم

 

سلب مالکیت غیر مستقیم که به آن سلب مالکیت پنهانی یا خزنده نیز می‌گویند، هنگامی مطرح می شود که به موجب قوانین ملی آثار سلب مالکیت رسمی و مستقیم، نسبت به مال حاصل شود ولی در نهایت موجب دست کشیدن صاحب مال از آن شود. زیرا ادامه دادن وضع موجود برای او مقرون به صرفه نخواهد بود و به طور کلی تمتع واستیفای حقوق مالکانه نسبت به مال، غیر ممکن می شود.[۱۶۶]

 

تفاوت اساسی سلب مالکیت مستقیم وغیر مستقیم در نحوه انتقال مالکیت و مرجع آن است که در سلب مالکیت اصولا دولت با اخذ اموال بیگانگان آن را به تملک خود در می آورد. ولی در سلب مالکیت غیر مستقیم، لزوماً انتقال مالکیت به دولت نمی باشد از مصادیق آن می توان به اخذ مالیات های سنگین، محدودیت های ارزی، تورم، رکود، فروش اجباری سهام بیگانه و فروش اجباری اموال بیگانه توسط دولت اشاره نمود. [۱۶۷]

 

۴-۲-۲-۳ بررسی پرداخت غرامت

 

پرداخت غرامت را برخی از حقوق ‌دانان به عنوان یکی از عوامل مشروعیت سلب مالکیت یاد نمودند و آن را ناشی از حقوق بین الملل دانسته اند[۱۶۸]. از پرداخت غرامت به عنوان شرط سوم سلب مالکیت نام برده اند و پرداخت غرامت فوری، کافی و مؤثر به فرمول هال معروف است وبرای نخستین بار در خصوص دعاوی سلب مالکیت از اراضی مرزی متعلق به اتباع آمریکا در مکزیک عنوان گردید[۱۶۹]. به طور کلی رویه عملی دولت ها، اتخاذ یک روش میانه است که طبق آن، اصولا روی هم رفته جبران خسارت بیگانگان نفی نمی شود بلکه به صورت یک جا ونه فوری، کافی ‌و موثر پرداخت می شود . پرداخت غرامت یک جا طی چهل سال گذشته بسیار متداول بوده است .طبق این روش ،کشور سلب کننده مالکیت ، موافقت می‌کند مبلغی به صورت یکجا بابت کلیه دعاوی موجود به اتباع کشور مدعی پرداخت نماید.[۱۷۰]

 

و در نهایت باید گفت: قواعد رفتار ما با بیگانگان به خصوص قواعد ناظر بر پرداخت غرامت و تفکیک دولت در این خصوص، یکی از عوامل مهم تحدید حاکمیت دولت و به تبع آن اعمال قانون ملی است. نظام حقوق بین الملل بر مبنای حاکمیت اعضاء آن استوار شده و لذا روابط حقوقی در این حوزه بر نابرابری طرفین متّکی نیست تا بتوان به استناد به حاکمیت ممتاز، نسبت به دخالت در روابط و تغییر آن اقدام نمود .[۱۷۱]

 

۳-۲-۳ گزینش منفی

 

منظور از گزینش منفی در قرارداد همان سکوت قرارداد ‌در مورد قانون حاکم بر قرارداد است به طوری که اگر در قراردادی توافق صریح در خصوص انتخاب قانون حاکم موجود نباشد ولی از شواهد و قرائن بتوان قصد و نیّت طرفین در انتخاب قانون خاص بر قرارداد را فهمید[۱۷۲]، در این صورت محاکم داوری با بهره گرفتن از قرائن و شواهد در مقام کشف اراده طرفین اقدام می نمایند.

 

۱-۳-۲-۳ گزینش منفی در قراردادهای نفتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:33:00 ب.ظ ]




محیط زیست

تغییرات‌ آب‌ و هوایی اتمسفر مانند تخریب لایـه اوزون‌ و تغییر آب و هوا، وضـعیت‌ مـوجود‌ را وخیم‌تر کرده. در اثر‌ نازک‌ شدن لایه اوزن، میزان تابش اشعه‌های فرابنفش که برای سلول‌های زنده مضر است‌ به‌ سطح زمین افزایش می‌یابد.گرم شدن‌ کره‌ زمین‌ تغییراتی در زیستگاه‌ها‌ ‌و پراکندگی‌ گونه‌ها ایجاد کرده اسـت‌. به‌ گفته دانشمندان؛ حتی یک درجه افزایش دمای میانگین کره زمین در زمان محدود، تعداد بسیار‌ زیادی‌ ‌از گونه‌ها را در معرض نابودی قرار‌ داده‌ و سیستم‌های تولید‌ غذا‌ را‌ نیز با اختلال جدی روبه‌رو‌ ساخته.

کاهش تنوع زیـستی اغـلب میزان و ایجاد اکوسیستم‌ها را کاهش داده و در نتیجه سبد کالاها‌ و خدماتی‌ که توسط طبیعت ایجاد شده و دراختیار‌ ما‌ قرار‌ می‌گیرد‌ را‌ کوچک‌تر کرده.کاهش‌ تنوع‌ زیستی، اکوسیستم را ناپایدار کرده و توانایی آن در مواجهه با بـلایای طـبیعی مانند سیل، خشکی، طوفان و یا‌ مشکلاتی‌ از‌ قبیل آلودگی و تغییرات آب و هواکه توسط بشر‌ ایجاد‌ می‌شوند‌ را‌ کاهش‌ داده است‌. تا به حال هزینه های زیادی برای جبران خسارات ناشی از سیل و طوفان که در اثر از بین رفـتن جنگل‌ها شـدت یافته است، صرف شده و انتظار می‌رود گرم شدن زمین خسارات‌ بیشتری را موجب شود(رسولی ۱۳۸۹).

(۱-۱۰) دامنه تحقیق

(۱-۱۰-۱) دامنه موضوعی

دامنه موضوعی این پژوهش بر می‌گردد به مدیریت بازاریابی و مسائل مربوط به مسئولیت اجتماعی شرکتهایی که شاید در آلودگی محیط زیست نقشی ایفا کنند.

(۱-۱۰-۲) محدوده مکانی

دامنه مکانی این تحقیق به عنوان یک نمونه، از شرکت‌های مستقر در شهرک صنعتی محدوده منطقه آزاد بندرانزلی انتخاب گردیده است.

(۱-۱۰-۳) محدوده زمانی

محدوده زمانی آن در یک برهه زمانی ۶ ماهه از شروع فصل زمستان ۱۳۹۳ تا پایان فصل بهار ۱۳۹۴ انتخاب گردیده است.

(۱-۱۱) جمع بندی فصل اول

در این فصل به بیان مسئله، ضرورت و اهمیت تحقیق، چهارچوب نظری تحقیق، وجه تمایز تحقیق با سایر تحقیق ها، اهداف تحقیق، سوالات تحقیق، فرضیه های تحقیق، تعریف مفهومی و عملیاتی متغیر ها، دامنه تحقیق که شامل دامنه موضوعی، و محدوده زمانی و مکانی است، پرداخته شده است.

فصــل دوم

ادبیات و پیشینه

(۲-۱) مقدمه

پیـش از آنکه دودکش‌های عظیم عصر صنعت با‌ حجم‌ ابرهای‌ متراکم و انبوه سیاه متولد شوند‌، آسمان‌ آبی‌ بود، یخ‌های قطب شمال و جنوب ثابت قدم و استوار بر سر جای خود ایستاده بودند. امـا مـشکلات بـسیاردیگری در انتظار انسان‌ها به کمین نشسته بود و از این‌ هـمه‌ رفاهیات زندگی خبری نبود. امروزه، مراکز و کارخانه‌های عظیم صنعتی‌ با‌ فعالیت‌ها ومحصولات خود در کنار ارائه خدمات به جوامع، با اشاعه آلودگی آب، آلودگی صدا، آلودگی هـوا، آلودگـی و تـخریب خاک و پخش‌ ضایعات‌ و مواد‌ زائد ادامه حیات را برای نـسل انـسان با مشکل همراه کرده‌اند‌. حال جامعۀ بشری می‌بایست این الگوی نامتوازن و ناپایدار توسعه را به الگویی متوازن و توسعه پایدار(توسعه‌ای که خـود بـاعث نـابودی‌ خود‌ نباشد‌)تبدیل کند، و دوباره رنگ آبی را به آسمان بالای سـر خود برگرداند. آیا جامعۀ‌ بشری‌ امروز، می‌تواند همچنان که به تولید بی رویه و کسب سودهای کلان از تولید این محصولات از تخریب محیط زیست و منابع طبیعی‌ جـلوگیری‌ کند؟(مریم چهار بالش ۱۳۸۶)

بـه‌ نـظر می‌رسد این آرمان، تنها با نهادینه کردن مسئولیت اجتماعی زیست محیطی به عنوان یـک‌ فـرهنگ‌ جهانی‌ در بین تمامی ساکنان روی زمین(افراد، شرکت‌ها، نهادهای مدنی، دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی)، امکان عملی‌ پیدا‌ کند‌.

شواهد تجربی نشان مـیدهـد، گـروههـای مختلـف در جامعه، متقاضی اطلاعات ‌پاسخ‌گویی‌ زیست محیطی و اجتماعی هستند و برخی بر گـزارشهـای شرکت برای آگاهی از فعالیت‌های سـازمان تکیـه ‌می‌کنند(ویلیامز[۸]۱۹۹۹). گزارشـگری زیست محیطی و اجتماعی ابزاری برای ‌پاسخ‌گویی‌ و حسابدهی شرکت‌ها در قبال عملکرد خویش است. گزارش‌ها باید اطلاعات بیطرفانه ای فراهم کنند که به ذینفعان اجازه دهد تا برآورد قابل اطمینانی از عملکرد زیست محیطـی و اجتمـاعی سـازمان داشـته باشـند (گری[۹] ۲۰۰۶) ، افشای اطلاعات زیست محیطی و اجتماعی بخـش مهمـی از روش ارتبـاط ‌شرکت‌ها بـا ذینفعانشـان اسـت (جونز[۱۰]۲۰۱۱). همچنـین افشـای داده هـای حسـابداری زیست محیطی و اجتماعی، بخش‌های مختلف جامعه را قادر می‌سازد، موقعیت شرکت درخصوص حفاظت از محیط زیست را درک کرده، چگونگی توجه سازمان به موضوعهای زیسـت محیطـی و اجتماعی را بررسی کنند. چو[۱۱]و همکاران نیز معتقدند، افشای اطلاعات زیست محیطـی و اجتماعی شرکت ابزاری برای مدیریت، جهت کاهش مواجه شدن با فشارهای سیاسی و اجتماعی است(چو و همکاران ۲۰۱۲).

(۲-۲) افشا

(۲-۲-۱) مفهوم افشا و شفافیت

افشا عبارت است از انتشار اطلاعات مهم و تأثیرگذار بر بازار، و شفافیت را می توان سادگی و سهولت تحلیل معنادار فعالیت های شرکت و بنیادهای اقتصادی آن توسط فرد خارج از شرکت تعریف کرد. شفافیت شاخص توان مدیریت در ارائه اطلاعات ضروری به شکل صحیح، روشن، به موقع و در دسترس است. مخصوصاً اطلاعات حسابرسی شده که هم به شکل گزارشات عمومی و هم از طریق انعکاس در رسانه های گروهی و سایر روش ها منتشر شده باشد. به عبارتی شفافیت منعکس کننده این مطلب است که آیا سرمایه گذاران تصویری واقعی از آنچه واقعاً در داخل شرکت روی می‌دهد دارند یا خیر؟

‌بنابرین‏ افشا و شفافیت درهم تنیده اند سیستم های شفاف به اطلاعات معتبر و صحیح نیازمندند که به موقع و به سهولت، هم به شکل مستقیم و هم از طریق نماینده های معتبر و مشهور مانند حسابداران، حسابرسان، آژانس های رتبه بندی، تحلیلگران اوراق بهاءدار، روزنامه نگاران مالی و رسانه های گروهی در اختیار عموم سهام‌داران قرار بگیرد. (هالوود[۱۲]۲۰۰۱).

افشای اطلاعات مالی در گزارش های سالانه به عنوان یک حوزه کلیدی در تحقیقات به شمار می رود و در این زمینه تحقیقات دانشگاهی زیادی هم در کشورهای توسعه یافته (حسین و پررا و رحمان[۱۳] ۱۹۹۵) و هم در کشورهای در حال توسعه (فرگوسن[۱۴] ۲۰۰۲، حسین و رئاز[۱۵] ۲۰۰۷) انجام شده است. گزارش سالانه، یک عنصر مهم در فرایند افشا به شمار می رود، زیرا به عنوان گسترده ترین منبع اطلاعات برای شرکت ها، به ویژه شرکت های سهامی می‌باشد (تاد و شرمن[۱۶] ۱۹۹۱). منظور از افشای داوطلبانه، اطلاعاتی است که برای توضیح در خصوص محتوای صورت های مالی، نیاز می‌باشد. به بیان دیگر، افشای اختیاری برای ارائه اطلاعات بیشتری به کار می رود که دارای انگیزه های مدیریتی می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-08] [ 09:34:00 ق.ظ ]




‌بر اساس نظر هیوسی استراتژی‌های وظیفه‌مدار و توسعه‌ای متناسب با سازمان‌هایی با عملکرد متوسط یا قوی و استراتژی تحول آفرین با سازمان‌هایی با عملکرد مطلوب و استراتژی‌هی الگومدار یا پدرسالارانه با سازمان‌هایی با عملکرد ضعیف هستند.

جدول ۱-۱: ویژگی‌های چهار نوع استراتژی منابع انسانی مذکور

الف) استراتژی‌های وظیفه‌مدار منابع انسانی

این استراتژی بر بخش تجاری تمرکز وافری دارد

خصوصیات:

    • سازگاری شدید کلی

    • تأکید بر برنامه‌ریزی نیروی کار، طراحی مجدد شغل و بازبینی روش‌های کار

    • تمرکز بر ساختارهای قابل ملاحظه پاداش

    • استخدام داخلی و خارجی

    • آموزش مهارت‌های کاربردی و شکل‌دهی مهارت‌های چندگانه

  • فرهنگ قوی در بخش تجاری

ب) استراتژی‌های توسعه‌ای منابع انسانی

این استراتژی به طور پیوسته توسط بخش منابع انسانی سازمان و بخش‌های تجاری اجرا می‌گردند.

خصوصیات

    • تمرکز بر توسعه فرد و گروه

    • استخدام داخلی در صورت امکان

    • برنامه های گسترده توسعه‌ای

    • استفاده از پاداش‌های درونی

    • اولویت‌ بخشی به توسعه ساختارهای گروهی

  • تأکید وافر بر فرهنگ گروهی

این استراتژی به طور پیوسته توسط بخش منابع انسانی سازمان و بخش‌های تجاری اجرا می‌گردند.

خصوصیات

    • تمرکز بر توسعه فرد و گروه

    • استخدام داخلی در صورت امکان

    • برنامه های گسترده توسعه‌ای

    • استفاده از پاداش‌های درونی

    • اولویت‌ بخشی به توسعه ساختارهای گروهی

  • تأکید وافر بر فرهنگ گروهی

ج) استراتژی‌های تحول آفرین منابع انسانی

این استراتژی توسط مدیران اجرایی در یک دوره کوتاه مدت هدایت می‌شود و ویژگی‌های به خصوص آن شامل چالش گرفتن، تجدید ساختاری، حذف سیستم‌ها، ساختارها و روش‌های جاری منابع انسانی است.

خصوصیات:

    • تغییرات عمده ساختاری مؤثر بر ساختارهای شغلی و کل سازمان

    • کوچک سازی

    • استخدام جنبی مسئولات اجرای اصلی از خارج سازمان

    • تشکیل گروه‌های اجرایی و ایجاد ذهنیات و بینش‌های جدید

  • طرد فرهنگ قدیمی

د) استراتژی‌های الگومدارانه

در این استراتژی منابع انسانی به صورت متمرکز اداره می‌گردد.

خصوصیات:

    • پرسنل تمرکزگرا

    • تأکید بر رویه‌ها، سنوات خدمت و یکنواختی امور منابع انسانی

    • مطالعات و تحقیقات سازمانی و بررسی روش‌ها

    • وضع خط مشی‌های منعطف. داخلی

    • تأکید بر آموزش‌های نظارتی و عملیاتی

  • توافق‌ها و پاداش‌های صنعتی چهارچوب منابع انسانی را شکل می‌دهند.

د) استراتژی‌های الگومدارانه

در این استراتژی منابع انسانی به صورت متمرکز اداره می‌گردد.

خصوصیات:

    • پرسنل تمرکزگرا

    • تأکید بر رویه‌ها، سنوات خدمت و یکنواختی امور منابع انسانی

    • مطالعات و تحقیقات سازمانی و بررسی روش‌ها

    • وضع خط مشی‌های منعطف. داخلی

    • تأکید بر آموزش‌های نظارتی و عملیاتی

  • توافق‌ها و پاداش‌های صنعتی چهارچوب منابع انسانی را شکل می‌دهند.

۱-۱۴-۲- مدیریت منابع انسانی استراتژیک و مشارکت و درگیری کارکنان

بدین منظور مفهوم‌سازی لاولر[۵۷] از نگرش پرورش و مشارکت به سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد و بدین جهت عناصر مدل وی به طور مختصر مورد بحث قرار می‌گیرد.

۱- قدرت[۵۸] : قدرت به فرایندهای تصمیم‌گیر در سازمان اطلاق می‌گردد. در سازمان تصمیم‌های زیاد اتخاذ می‌گردد ( از تصمیمات استراتژیک گرفته تا تصمیم‌های روزانه عملیاتی) و اگر تصمیمات توسط غیر از مدیریت عالی صورت گیرد می‌توان گفت، تصمیم‌گیری مشارکتی صورت می‌گیرد.

۲- اطلاعات[۵۹]: اطلاعات به انواع مختلفی از ارتباطات مشترک و تسهیم که در طیف عملکرد کسب و کار و بازداده واقعی کارکنان است و همچنین به انواع دانشی که انتقال می‌گردد، گفته می‌شود. اطلاعات منبع قدرتی برای هماهنگی می‌باشد.

۳- دانش[۶۰]: دانش به مهارت‌ها، توانایی‌ها، و اطلاعات کارکنان اطلاق می‌گردد. عامل اصلی و محوری در درگیری و مشارکت کارکنان در تصمیمات تخصص و دانش آن‌ ها می‌باشد.

۴- پاداش‌ها[۶۱]: پاداش از جمله عنصر مهم اثر بخش مشارکت و تعهد کارکنان می‌باشد. به ویژه کارکنان زمانی که احساس کنند مشارکت و درگیری آن‌ ها باعث اثربخشی سازمان گردیده است، توقع پاداش بیشتری دارند.

در ریشه مفهوم سازی لاور قدرت، اطلاعات، دانش و پاداش بایستی به سطح پایین سازمان کشیده شود. عامل مهم دیگر درجه پراکندگی پرورش و توانمندسازی در درون سازمان می‌باشد. موفقیت تلاش‌های مشارکتی کارکنان به طور وسیع بستگی به اجرای آن در سازمان دارد. زمانی که بعضی تلاش‌ها و کارها به تعدادی از افزاد یا تعدادی از گروه‌ها محدود می‌گردد از لحاظ بقا مشکل پیدا می‌کند چون آن‌ ها هویت خارجی دارند و ‌بنابرین‏ بسیار مهم است که درجه گستردگی اقدامات منابع انسانی در مطالعه روابط بین عملکرد شرکت و اقدامات منابع انسانی و استراتژیک حیاتی است. «دلانی و هوسلید»[۶۲] اخیراًً بیان کردند که افراد منبع سازمانی برتری است و کلید دستیابی به عملکرد برجسته می‌باشد. تا اینکه این ادعا اخیراًً یک بیان درستی جلوه می‌کند. مطالعه آن‌ ها رابطه مثبتی بین «اقدامات حقوقی»[۶۳] عملکرد واقعی و مشاهده شده را نشان داد. ‌بنابرین‏، این فقط افراد نیست که عملکرد و روابط مثبت ایجاد می‌کنند بلکه وابستگی و هماهنگی دو جانبه افراد و عملیات و اقدامات حقوقی منابع انسانی که به رفتار افراد تأثیر می‌گذارد بسیار مهم هستند. لذا می‌توان گفت که مدیریت منابع انسانی استراتژیک از ادبیات مشارکت و درگیری کارکنان ناشی می‌گردد. امروزه آنچه که مدیریت منابع انسانی استراتژیک نامیده می‌شود «نسل دوم»[۶۴] مشارکت و درگیری افراد و رابطه‌ای که با استراتژی و عملکرد شرکت دارد، می‌باشد.

۱-۱۴-۳- اجرای استراتژی منابع انسانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:34:00 ق.ظ ]




در حقوق ما نص قانونی و یا رویه خاصی در این مورد وجود ندارد، هرچند در قانون الحاق یک بند و تبصره تا ماده ی ۶ قانون مطبوعات مصوب ۲۱/۵/۷۷ مجلس، یکی از موارد محدودیت مطبوعات استفاده‏ی ابزاری از افراد در تصاویر و محتوا دانسته شده است. اضافه بر این، بعضی از حقوق ‌دانان گرفتن عکس و مونتاژآن بدون اجازه‏ی فرد را عرفاً وشرعاً ممنوع می دانند.[۱۲۳]

بهرحال نتیجه‏ای که از این بحث می‏توان گرفت اصل بر عدم جواز پخش یا چاپ تصویر است اما به واسطه استثناءات وارد شده شاید تنها در صورتی که این امر به خاطر مقاصد تجاری یا تبلیغاتی صورت
می‏ گیرد تجاوز به حق خصوصی فرد محسوب می‏ شود.

بند۶: اصل آزادی مالکیت و احترام به آن

مالکیت حقی است دائمی که به موجب آن شخص می‏تواند در حدود قوانین تصرف در مالی را به خود اختصاص دهد و از منافع آن استفاده کند. مالک حق دارد هرنوع تصرف مادی یا حقوقی بر مال خود انجام دهد. البته این اختیار که در تمام نظامهای حقوقی به عنوان یک اصل پذیرفته شده دارای استثناءات فراوانی می‏ باشد[۱۲۴].حق مالکیت در نخستین اعلامیه‏های حقوقی و به ویژه اعلامیه۱۷۸۹ فرانسه در فهرست آزادیهای عمومی قرار گرفته است [۱۲۵].این امر در ماده ۱۷ اعلامیه حقوق بشر ۱۹۴۸ و ماده ۱۹ اعلامیه اسلامی حقوق بشر قاهره و همچنین اکثر قوانین اساسی کشورها از جمله اصل ۴۶ قانون اساسی ایران به صراحت پیش‌بینی شده است[۱۲۶].یکی از مصادیق مهم این اصل مالکیتی است که انسان بر حاصل ابتکار و اندیشه خود دارد که حقوق معنوی یا فکری نامیده می‏ شود. مانند حق تألیف،حق اختراع،مالکیت صنعتی و تجاری و… . در شناسایی این حق و به تبع آن مالکیت بر آن تردید دارند و یا وجود آن را منوط به شناسایی قانون
می‏ دانند[۱۲۷]. ولی به هر حال این حقی است که امروزه اغلب، آن را به درستی مورد تأکید قرارداده و در معاهدات بین‌المللی و قوانین داخلی نیز آمده است. که در آینده به تفصیل راجع به آن سخن گفته خواهد شد.آنچه در اینجا مهم است احترام ‌به این اصل است چرا که رشد وسایل ارتباط جمعی از جمله رسانه های صوتی و تصویری ایجاب می‌کند که به اصل آزادی مالکیت حقوق معنوی پدید‏آورندگان آثار احترام بیشتری گذاشته شده و از هر گونه تصرفی نسبت به آن خودداری گردد.

گفتار دوم: مبانی اخلاقی مسئولیت مدنی رسانه های صوتی و تصویری

بند۱: مفهوم اخلاق و رابطه‏ آن با حقوق

اخلاق،مجموعه قواعدی است که رعایت آن ها برای نیکوکاری و رسیدن به کمال لازم است. قواعد اخلاقی میزان تشخیص نیکی و بدی است و بی آنکه نیازی به دخالت دولت باشد انسان در وجدان خویش آن ها را محترم و اجباری می‌داند. اخلاق نیز هرچند تفاوت‏هایی با حقوق دارد اما به هر حال قانون زندگی است و از انسان و فضیلت و داد وستم به طور نوعی گفتگو می ‏کند .[۱۲۸]

درمورد رابطه‏ اخلاق با حقوق برخی بر این نظرند که حقوق و قانون باید منطبق با اخلاق جامعه باشد و جائی که قانون خلاف اخلاق است اعتباری ندارد. گروهی هیچ رابطه ضروری میان حقایق حقوقی و اخلاق قائل نیستند و گروهی قضات را ملزم می‏ دانند که در تفسیر قوانین به گونه‏ای عمل نمایند که با وجود سازگاری با واقعیت‌های حقوقی بالاترین جذابیت اخلاقی را داشته باشد.[۱۲۹] با وجود همه‏ اختلافات امروز همه بر این عقیده‏اند که حقوق را نمی‏توان فقط در لابه لای قوانین جستجو کرد زیرا که هدف حقوق رعایت مسائل جامعه نیز هست و در بسیاری از مسائل مثل مسئولیت مدنی نیز قواعد اخلاقی به کمک حقوق می ‏آیند . چون بحث مسئولیت، اخلاق را نیز در بر می‏ گیرد ‌در مورد فعالیت رسانه ها اجرای اصول اخلاقی با تضاد و ابهام و نبود ضمانت اجراهای لازم روبرو است اما اصول اخلاقی معیار خوبی برای تشخیص تقصیر صاحبان رسانه در صورت بروز خسارت می‌باشد.

بند۲: اخلاق رسانه ای

الف) مفهوم

امروزه تلاش‌های زیادی برای پایه ریزی اصول اخلاقی برای فعالیت رسانه ها صورت گرفته است و این تلاش‏ها هم به دلیل گسترش کمی و کیفی رسانه های گروهی و تاثیر آن ها و هم به دلیل نبود قوانین بوده است . اخلاق رسانه‏ای و ایجاد مقررات اخلاقی در کشورهای غربی در حال پیشرفت است وتوجه ‌به این زمینه بعد از جنگ جهانی دوم شروع و منجر به تدوین و تصویب مجموعه های مختلفی درباره مقررات اخلاق در فعالیت‏های ارتباطی گردد. امری که متأسفانه چندان در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است[۱۳۰]. البته اجرای اصول اخلاقی در فعالیت رسانه ها با موانع عمده ای چون ابهام ارزش‌ها و تضاد بین آن ها و ضرورت‌های حرفه ای و نبود ضمانت‏های اجرای لازم رو بروست[۱۳۱].مجموعه اصول بین‌المللی اخلاق
حرفه‏ای روزنامه نگاری مهم ترین مجموعه ای است که در این زمینه ایجاد شده است .این مجموعه طی سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۳تنظیم شد و مبنایی بود برای تهیه‏ی قوانین دیگر. ‌در مورد فعالیت رسانه ها آزادی اطلاعات ، خبررسانی ، مسئولیت خبرنگاران در برابر مردم ، احترام به دارایی‏های معنوی انسان ها ، احترام به حریم خصوصی و شئون انسانی از مواردی هستند که در اصول این مجموعه ذکر گردیده‏اند. اقدام دیگری که در زمینه‏ اصول اخلاقی فعالیت رسانه انجام شده ،تدوین اصول و موازین اخلاقی انجمن روزنامه‏نگاران حرفه‏ای ۱۹۷۸ و موازین اخلاقی اتحادیه سردبیران اخبار و شبکه‏های رادیو و تلویزیونی است اکثر این قواعد مورد توجه قانون‏گذاران قرار گرفته و باعث وضع قوانین خاصی ‌در مورد فعالیت رسانه ها
می شود.[۱۳۲] مثلاً در قانون ۳۰ سپتامبر ۸۶در فرانسه اصول اخلاقی ارتباطات مورد توجه قرار گرفت و منجر به ایجاد مقررات خاصی از جانب شورای عالی سمعی و بصری که ناظر بر فعالیت رادیو و تلویزیون بود شد.[۱۳۳]

ب) مواردی از اجرای اصول اخلاقی در فعالیت رسانه ها

اول: اخلاق رسانه ای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:34:00 ق.ظ ]




در بعضی حرکات یا ترکیب ها از اعداد یک، سه و چهار تکرار استفاده می شود. منظور از این اعداد این است که هر وقت گفته می شود یک تکرار، ‌به این معنی است که با هر پا یک حرکت را انجام می‌دهیم و هر هشت سیکل حرکت را به همین شکل ادامه می‌دهیم. مثلاً اگر حرکت لگد به جلو را انجام می‌دهیم در هنگامی که یک تکرار را انجام می‌دهیم، با هر پا یک حرکت لگد به جلو را انجام می‌دهیم. در هنگام سه تکرار و چهار تکرار، با هر پا سه تکرار از حرکت را انجام می‌دهیم تا پاها عوض شوند و این بار با پای دیگر سه یا چهار تکرار را انجام می‌دهیم (همان منبع).

۲-۲-۱-۱۱-۲- ۱ خانواده یک

سرگروه: مارش[۸۲] یا گام درجا، ثابت

گام آسان[۸۳]: ثابت

وی استپ: بدون دست

با دست به صورت بک هند یا پشت دست

با دست به صورت مشت به جلو

با دست به صورت مشت به بالا (دست ها بغل گوش)

حرکت هشت: ثابت (وی استپ به عقب)

مامبو[۸۴]: ثابت

کلاسیک (گام یک و سه)

جلو[۸۵] (گام یک و سه)

عقب[۸۶] (گام یک و سه)

پیشرفته یا مامبوراک بک[۸۷]

مامبو دو طرفه[۸۸]

گام ضربدر[۸۹]: ثابت

ضربدر گام[۹۰]: ثابت

شافل یا شاسه[۹۱]: متغیر

زیگزاگ[۹۲]: ثابت

بالا بردن ها [زانو[۹۳]، لگد[۹۴] ‌(یک قدم جلو و یک و سه تکرار متغیر)، پاشنه، جانبی]

گام راندنی یا شاسه[۹۵]

گام بوره

بوره گام

۲-۲-۱-۱۱-۲- ۲ خانواده دو

سرگروه این خانواده استپ تاچ[۹۶] یا دو گام و ضربه به پهلو است: ثابت

گام دو پهلویی یا دبل تاچ[۹۷]: متغیر

گریپ واین[۹۸] : ثابت ، (زانو، لگد، جانبی، پاشنه)

بالا بردن ها [زانو، لگد (یک و چهار تکرار)، جانبی (یک تکرار و ثابت)، پاشنه (چهار تکرار)]

شاسه راندنی[۹۹] (شاسه کلاسیک)

شاسه مامبو[۱۰۰] (جلو و پشت)

گریپ واین هشت ضرب: متغیر

مامبو چاچا[۱۰۱]: متغیر

سنکوپه یا ضد زمان[۱۰۲]

۲-۲-۱-۱۱-۲- ۳ خانواده سه

سرگروه این خانواده تپ[۱۰۳] یا پا به بغل[۱۰۴] (ضربه و گام): ثابت

پاشنه به جلو: ثابت

پنجه به عقب: ثابت

بالا بردن ها: گام نداریم و به صورت درجا است [زانو (دو و چهار تکرار متغیر)، لگد (دو و چهار تکرار متغیر)، جانبی (دو و چهار تکرار متغیر)، پاشنه (دو و چهار تکرار متغیر)

حرکات خنثی (اسکات[۱۰۵] و لانگ[۱۰۶])

۲-۲-۱-۱۲ روش های تدریس در ایروبیک

مبتدی: خطی، هرمی.

همگانی: روش به اضافه، جایگزین و مرحله ای.

پیشرفته: روش به اضافه، جایگزینی، مرحله ای، الحاقی، ربطی، انبساطی، ‌میان‌بری.

روش های انتقالی و انتظاری، دو روش کمکی هستند که برای تمام روش های ذکر شده در بالا کاربرد دارند (کورش ویسی، همان، ص ۱۰۳). در اینجا ما دو روش به اضافه و مرحله ای را که در ایروبیک خیلی کاربرد دارند، توضیح می‌دهیم:

۲-۲-۱-۱۲-۱ روش به اضافه

در این روش ابتدا باید بدانیم که حرکات ثابت و متغیر کدامند و آن ها را مشخص کنیم. این زنجیره که از هشت خانه تشکیل شده است، به صورت حروف انگلیسی نشان داده شده است. هر حرف انگلیسی برای دو خانه است. اگر تعداد حرکات متغیر در کل زنجیره فرد باشد، زنجیره متغیر است؛ اما اگر تعداد حرکات متغیر زوج باشد، زنجیره ثابت است. زنجیره ای که در آن مجموعه (A+B) متغیر بشود، با روش به اضافه تدریس می شود و اگر زنجیره ای که در آن مجموعه (A+B) ثابت بشود از روش کمکی انتقالی برای متغیر کردن آن، استفاده می‌کنیم. در هنگام آموزش هر مرحله باید کاری کنیم که به ۳۲ ضربه برسد. برای مثال برای انجام یک حرکت که تعداد آن به ۳۲ ضربه نمی رسد، باید از یک سری روش های انتقالی و یا انتظاری استفاده کنیم تا ۳۲ ضربه موزیک کامل شود (همان منبع).

۲-۲-۱-۱۲-۲ روش انتقالی

برای زمانی که حرکات ما ثابت هستند و باید متغیر شوند، کاربرد دارد. ساده ترین روش انتقالی عبارتند از ترکیب حرکت مارش با گریپ واین. اما زمانی که حرکتی که می‌خواهیم آموزش دهیم، خودش متغیر است، مانند دبل استپ تاچ یا گریپ واین و غیره، دیگر نیازی به روش کمکی انتقالی نداریم. اما برای کامل کردن ۳۲ ضربه، از روش کمکی انتظاری استفاده می‌کنیم. حرکات روش کمکی انتظاری ثابت هستند. مانند: استپ تاچ یا مارش و غیره ( همان منبع).

۲-۲-۱-۱۳ برخی از ترکیبات مقدماتی برای افراد مبتدی

این ترکیبات خیلی ساده تر از ترکیبات ایروبیک پیشرفته هستند و برای افزایش هماهنگی اولیه می‌توانیم از آن ها در شروع کلاس های ایروبیک استفاده کنیم. از آن جایی که ساده و قابل فهم تر از ترکیبات گذشته هستند، افراد بزرگسال انگیزه بهتری برای ادامه ی آن دارند. البته هدف از ترکیبات بالا بردن سطح هماهنگی افراد است و بعد از فرا گرفتن آن، باید ایروبیک پیشرفته را شروع کنیم.

هرکدام از این ترکیب ها دارای چهار جمله هشت ضربه ای هستند. البته برای تنوع حرکات برخی از ترکیبات را ممکن است بر حسب اختیار افزایش دهیم. تکرار حرکات در این ترکیبات از اهمیت خاصی برخوردار است. حتی می‌توانیم ترکیبات را بشکنیم و از هشت به چهار و دو و یک تبدیل کنیم. این کار هم باعث تنوع در برنامه می شود و هم عاملی برای افزایش هماهنگی در افراد است. حرکات آن ها شبیه همان حرکات ایروبیک پیشرفته است. ‌بنابرین‏ از دادن توضیحات بیشتر صرف نظر می‌کنیم. این ترکیبات تقریباً یازده تا هستند و عبارتند از:

ترکیب یک: خم کردن ها (نوع اول)

این ترکیب شامل چهار حرکت است، که عبارتند از: ۱- خم کردن دست و پا[۱۰۷]، ۲- ضربه پاشنه[۱۰۸] یا پاشنه به جلو در این حالت دت ها از جلو صاف می‌شوند. ۳- حرکت پا به بغل، که در این حالت دست ها از طرفین تا سطح شانه باز می‌شوند. ۴- حرکت پا به عقب، که در این حالت دست ها به طرف بالا حرکت می‌کنند و سر و سینه به همراه دست ها به صورت عمود قرار می گیرند. برای تکرار بیشتر حرکات در این ترکیب و در بقیه ترکیب ها باید از اصول زیر پیروی کنیم: یکی هشت تایی، دو تا چها تایی، چهار تا دوتایی و هشت تا تکی ( همان منبع).

ترکیب دو: خم کردن های نوع دوم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:34:00 ق.ظ ]




– دیدگاه لانگ و اسکات: اسکات و لانگ(۲۰۰۶) شیوه های مقابله را به دو نوع (درگیر شدن، و درگیر نشدن) تقسیم می‌کنند.

۱- مقابله درگیر شدن: تلاش های فعالی را می طلبد که هم برای کنترل پدیده‌های مشکل مدار و هم هیجان مدار به کار می رود چون این نوع مقابله تحت تاثیر موقعیت است، ثبات کمتری دارد.

۲- مقابله درگیر نشدن: این نوع مقابله، شامل راهبرد هیجان مدار است، زیرا کمتر متاثر از عوامل موقعیتی است مانند: تفکر آرزومندانه، این نوع مقابله ثبات متوسطی دارد.

– دیدگاه کارور و شیرز[۴۷]: (۱۹۸۹) مقابله را به چهار دسته کلی تقسیم می‌کنند و هر نوع از چندین زیر محور تشکیل شده است:

    1. ۱- Dally ↑

    1. ۲-Marlatt ↑

    1. ۳-Margoline ↑

    1. ۴ – United Nation Office For Druy Control (UNODCP) ↑

    1. ۱-Mari Juana ↑

    1. ۱-Dependence ↑

    1. ۱-Addiction ↑

    1. ۲-Druy Dependence ↑

    1. ۱-Tolerance ↑

    1. ۲-Druy withdraw ↑

    1. ۱-Macardy.D.Enviromental Factors in Sabestance abuse ↑

    1. ۲-Therapeutic Community

    1. ۱- Dole and nySwander

    1. Opioid ↑

    1. – Boston ↑

    1. -Lazel and Marshe ↑

    1. ۱-varner ↑

    1. ۱- Frouid ↑

    1. ۲- young۳- moury ↑

    1. ۱- Adler ↑

    1. ۲- fromm ↑

    1. ۱- Maslow ↑

    1. ۲- Skinner ↑

    1. ۱- King ↑

    1. ۲-Kessler ↑

    1. ۳-House ↑

    1. ۱- social net work ↑

    1. ۲ psycho dynamic approoch ↑

    1. ۱- cognitive leaxning approach ↑

    1. ۲- phenomenological approach ↑

    1. ۱-Lazarus ↑

    1. ۲- Folkman ↑

    1. -Bowlby ↑

    1. -Rotter ↑

    1. ۱–Sarason ↑

    1. ۱–Cobb ↑

    1. ۲–Shefr ↑

    1. ۳-Coine ↑

    1. ۱-Ber kman ↑

    1. ۲- Wan ↑

    1. – cohen ↑

    1. ۱-Davidsun & neil ↑

    1. ۲-Ratuse ↑

    1. – Rook & Ituaed ↑

    1. ۱- perufetional ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]




سیاست اصولی مرتبط با آن عبارت بود از پرهیز از وقوع جنگ یا به عبارت ساده تر، احتراز از به کارگیری سلاح گرم بدون آن که آتش خصومت و تهدید و ارعاب خاموش شده باشد. (همان،۱۷)

بند سوم: صلح الهی

صلح الهی کوششی بود در راه تنظیم مقررات جنگ که توسط شورای لاتران در سال ۱۹۰۵ تعمیم داده شد. این نهاد، غیر جنگجویان، کلیسائیان، کودکان، زنان، افراد بی سلاح، اموال متبرکه مانند اموال کلیسا و اموالی که از نظر اقتصادی ‌مفید است، مانند ابزار کشاورزی – محصولات کشاورزی، حیوانات اهلی باید از تعرض مصون می ماندند و حریم آن ها حفظ می گردید.(پاول روبرت،۱۹۹۹،۶۹)

بند چهارم: صلح پایدار

استقرار صلح پایدار و جلوگیری از جنگ، از قدیم الایام مورد توجه فلاسفه و متفکرین بزرگ بوده است و آنان در نوشته های خود در جهت تأسیس و ایجاد یک سازمان بین‌المللی که بتواند حافظ صلح و امنیت جهانی باشد ارائه کرده‌اند که عملاً با استقبال چندانی مواجه نگردیده است. در اوایل قرن نوزدهم افکار و نظریات متفکران و فلاسفه در زمینه تشکیل و تأسیس یک سازمان دائمی جهانی مورد توجه سیاستمداران قرار گرفت.

از نظر کانت یک نظام حقوقی مبتنی بر اخلاق از شرایط انکار ناپذیر تحقق صلح پایدار است و آن البته علت لازم است بدون این که علت کافی باشد.(پل پیلر،۱۹۸۳،۱۹)امروزه هر تحلیل گر و محقق در خلوت نوشتار خود ‌به این پرسش می‌رسد که آیا در طول تاریخ بشریت از آغازین تا کنون صلح پایدار در جوامع انسانی حکم فرما بوده است یا خیر؟! در جهان پر تلاطم امروزی به ویژه پس از جنگ سرد و تشکیل سازمان های بین‌المللی و نهادهای مردمی همه دم از صلح، امنیت، عدالت، حقوق بشر و…، می‌زنند در صورتی که در جهان صلح مسلح این گونه مفاهیم به صورت نقض آشکار در آمده است. فقط در سال ۲۰۰۸ میلادی هزاران انسان اعم از مرد و زن به ویژه کودکان در اقصی نقاط مختلف جهان به بهانه های مختلف به خاک و خون کشیده شده اند. اگر قراردادهای اجتماعی در سطوح مختلف دارای علامت و ارزش انسانی باشند، زمینه‌های صلح و صلح پایدار بین انسان‌ها برقرار می شود.(رفیعی،۱۳۸۸،۵۹)

چگونه انسان می‌تواند در دنیای پرتلاطم امروزی با این همه سلاح و فناوری تسلیحاتی به صلح، آن هم صلح پایدار برسد؟ مگر می شود به ذات سیاستمداران و مسئولین مسلح صلح که در پشت پرده شعارشان فتنه قدرت وجود دارد، رسید؟!

بند پنجم: صلح مسلح

صلح مسلح در تاریخ روابط بین الملل دوران ما بین سال‌های ۱۸۷۱ تا۱۹۱۴ است. در این مدت دولت های اروپایی شدیداًً به توسعه تسلیحاتی و رقابت میان خود می پردازند و علی‌رغم بحران‌های که هر یک به تنهایی می‌توانست آتش جنگ را در قاره اروپا ‌بر افروزد آتش جنگ تا سال ۱۹۱۴ آغاز نگردید. تا آن تاریخ اروپا، صلح شکننده در قالب اتحادیه ها و ضد اتحادیه ها را سپری کرد.

از منظر کلان و نیز دیدگاه های متفاوت منازعات کم شده و صلح گرم قبل از جنگ واقعی، واقع می‌شوند. پس از این منظر و نگاه بوده که صلح مسلح حالتی است حاکمان همراه با دولت هایشان بدون درگیری نظامی و فیزیکی، خود را برای یک جنگ و نبرد احتمالی آماده می‌کنند. از نگاه تاریخی این حالت به دوران عینی از تاریخ اروپا اطلاق می شود، که از سال ۱۸۷۱ میلادی، یعنی سال شکست کشور فرانسه از امپراتور آلمان تا سال ۱۹۱۴ میلادی که جنگ جهانی اول شروع شد و در این دوره زمانی چهار دهه و اندی هیچ گونه جنگ و درگیری بین ‌دولت‌های‌ بزرگ اروپایی رخ نداد، اما کشور های بزرگ با توسعه نیروهای نظامی (ارتش) و شبه نظامی (مردمی) و نیز تجهیز زرادخانه جنگی خود را برای یک جنگ بزرگ آماده کردند. (همان،۱۸)

آنچه که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته، صلح مسلح می‌باشد که خود به نظر اولین خطر برای برهم زدن صلح جهانیست ولی در حقوق بین الملل و مجامع جهانی متأسفانه بسیار کم عنوان شده و خطرات آن مورد بررسی قرار نگرفته است.

گفتار پنجم: راه های تحقق صلح از دیدگاه نظریه پردازان

۱- نظریه توازن قوا

طرفداران این نظریه معتقدند که هرگاه میان قدرت‏هاى بزرگ در جهان و قدرت‏هاى منطقه‏اى، از نظر قدرت نظامى توازن برقرار شود، صلح در روابط بین المللى حاکم خواهد شد. مورگنتا چنین عقیده دارد که از میان روش‏ها و راه‏هاى تحقق صلح تنها راهى که ضامن صلح بین المللى است، ایجاد و حفظ نوعى توازن قوا در جهان مى‏باشد، زیرا تنها، قدرت است که داراى توانایى مقابله با قدرت است. پس، هرگاه در جهان یا در منطقه‏اى، توازن قدرت برقرار شود، جنگ و ستیز روى نخواهد داد.(شایگان،۱۳۸۰،۷۱)

۲- نظریه خلع سلاح عمومى‏

این نظریه بر آن است که باید تمام سلاح‏هاى موجود در جهان، جمع‏آورى و منهدم شود. گاندى، از طرفداران این نظریه است.

۳- نظریه امنیّت دسته‏جمعى‏

جامعه ملل متّحد با تأثیرپذیرى از جنگ جهانى اوّل، بر آن شد تا براى نظام «توازن قوا» جایگزینى بیابد. از این رو، میثاق جامعه ملل، برقرارى نوعى نظام امنیّت دسته جمعى را پیشنهاد کرد. توانایى نظام امنیّت دسته جمعى براى حفظ صلح، بر سه فرض زیر استوار است:

۱- نظام امنیّت دسته جمعى باید همواره قدرت نظامى کافى، براى جلوگیرى از متجاوز بالقوّه، در اختیار داشته باشد.

۲- ملّت‏هایى که چنین قدرت مسلّطى را اعمال مى‏کنند، باید براى دفاع از وضع موجود داراى منافع مشترک باشند.

۳- این ملّت‏ها در مرحله اوّل، باید در برخورد، منافع سیاسى خود را فداى دفاع جمعى کنند.(همان،۴۸)

۴- نظریه هماهنگى و تبادل نظر بین المللى‏

بعد از جنگ جهانى اول برخى چنین پنداشتند که به علت نبودن سیستم تبادل نظر بین المللى، جنگ حادث شده است، به نظر اینان اگر دولت‌ها در مکانى گرد آیند و به تبادل نظر و رفع تباین و تناقضات فکرى و سوء تفاهمات بپردازند، از احتمال وقوع جنگ کاسته مى‏شود. میثاق جامعه ملل نیز در راستاى همین باور به وجود آمد تا دولت‏ها بتوانند مشکلات خود را در مجمع میثاق مطرح کرده، به حل اختلاف‏هاى موجود از راه‏هاى مسالمت آمیز بپردازند. البته وجود چنین سیستمى که بعد از جنگ جهانى اول به وجود آمد نتوانست از وقوع جنگ جهانى دوّم جلوگیرى کند. این عدم کارآیى شاید به دلیل ضعف‏هاى قانونى، ساختارى و سیاسى جامعه ملل متحد بود.(بهزادی،۱۳۵۵،۸۰)

۵- نظریه حاکمیت واحد جهانى‏

طرفداران این نظریه معتقدند که براى رسیدن به صلح جهانى، جهان باید در تسلّط یک حاکمیت قرار گیرد. افراد، مکتب‏هاى سیاسى و ادیان الهى این نظریه را پذیرفته‏اند.

مسیحیت چشم به آمدن حضرت مسیح علیه السلام دوخته است و اسلام طبق آیه شریفه وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى‏ لَاتَکُونَ فِتْنَهٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

حاکمیت دینى و الهى را تنها راه نجات بشریت مى‏داند و پیروانش را به ظهور منجى بشریت و عدالت گستر جهان، حضرت مهدى (عج)، بشارت مى‏دهد. تا در سایه حکومت کریمه‏اش صلح و صمیمیت و عدالت بر گیتى حاکم گردد. البته آنچه در این نظر مهمّ است «ماهیت حاکمیت واحد جهانى» است. چنانچه حاکمیت واحد جهانى داراى ماهیتى خشن، زورگو و ستمگر باشد و حق محرومان و مستضعفان را نادیده بگیرد،- همانند حاکمیت مارکسیست‏ها و یا آنچه هیتلر به آن معتقد بود- در عمل نشان داده است که قادر نیست در مقابل خشم محرومان و آزاداندیشان، صلح و صفا را در جهان حاکم کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]




۸-حال شدن دیون مؤجل امضاء کنندگان برات وسفته به دنبال فوت یاورشکستگی صادرکننده

اصل کلی و اولیه حقوقی این است که حال شدن دین احد از مدیونین دین واحد سبب حال شدن دین سایر متعهدین آن نمی شود وفوت و ورشکستگی صرفاً در حق همان مدیون متوفی و ورشکسته مؤثراست، برهمین مبناست که مواد ۲۳۱ قانون امور حسبی و۴۲۱ قانون تجارت باعباراتی مشابه این مقرره را بیان نموده اند:

ماده ۲۳۱ق.ا.ح:«دیون مؤجل متوفی بعد از فوت حال می‌شود».

ماده ۴۱۱ق.ت: همین که حکم ورشکستگی صادر شد قروض مؤجل با رعایت تخفیفات مقتضیه نسبت به مدت به قروض حال مبدل می‌شود.

مبنای این مقررات رعایت «اصل تساوی » میان طلبکاران است تاکسانی که طلب مؤجل دارند در زمان سررسید باتقسیم دارایی ورشکسته ومتوفی مواجه نشوند.«اصل سرعت» نیز یکی دیگر از مبانی این ماده است. اما این مقررات وظاهرآنهاگویایی این امر نیست که در اثر فوت ویا ورشکستگی مطالبات مؤجل آن ها حال شود.

نظر به عدم تأثیرحال شدن دیون ورشکسته ومتوفی نسبت به ضامن دیون آن ها ، ماده ۴۰۵ قانون تجارت صراحتاً اعلام می‌دارد‌: «قبل از رسیدن اجل دین اصلی ضامن ملزم به تأدیه نیست ولو اینکه به واسطه ورشکستگی یا فوت مدیون اصلی دین مؤجل اوحال شده باشد».

اما این حکم ماده ۴۰۵ قانون تجارت ‌در مورد حال نشدن دین ضامن در اثر ورشکستگی مدیون اصلی به موجب ماده ۴۲۲ق.ت ‌در مورد اسناد تجاری، تخصیص خورده است.

ماده ۴۲۲قانون تجارت‌: «هرگاه تاجر ورشکسته فته طلبی داده یا براتی صادره کرده که قبول نشده باشد یابراتی را قبولی نوشته سایر اشخاصی که مسئول تأدیه وجه فته طلب یا برات می‌باشندباید با رعایت تخفیفات مقتضیه نسبت به مدت وجه آن را نقداً بپردازند یا تأدیه آن را سروعده تامین نمایند».

مفاد این ماده مبین یکی از ویژگی های خاص برات وسفته (اسناد تجاری) است وتخصیصی است که بر اصل کلی عدم تأثیرحال شدن دین مدیون اصلی نسبت به ضامن وارد شده است. ‌بنابرین‏ درست است که مطابق ماده ۴۰۵ق.ت.بافوت یا ورشکستگی تاجر دین اوحال می‌شودولی این حال شدن دین تاجر تاثیری در حال شدن دین ضامن همان دین تاجر ندارد، ولی ماده ۴۲۲قانون تجارت ‌در مورد اسناد تجاری این اصل کلی را تخصیص زده است بگونه‌ای که اگر تاجری ورشکست شود وقبل از ورشکستگی براتی را قبولی نوشته یابراتی را صادر کرده که قبول نشده یا سفته را صادر کرده باشدوضامنی هم قبولی ویاصدوربرات یاسفته او را ضمانت کرده باشد با ورشکستگی تاجر، دین مذکور در برات موصوف نسبت به تاجر ‌و ضامن و ظهرنویس متضامناً حال می‌شود واز همه قابل مطالبه می‌باشد، ولی اگر تاجر قبل از صدور حکم ورشکستگی براتی صادرکرده که مورد قبول قرارگرفته باشد، سررسید آن برات نسبت به ظهرنویس یا ضامن حال نمی شود، ولی در فته طلبب (سفته) چون صادر کننده ‌و قبول‌ کننده آن خود تاجر است ‌بنابرین‏ با ورشکستگی او دین نسبت به ضامن یاظهرنویس سفته نیزحال می‌شود، چون حکم براتی را دارد که توسط تاجر قبولی نوشته شده است.

از آنجا که مطابق قانون در صورت فوت تاجر بر اساس قواعد تصفیه امور ورشکستگان نسبت به تصفیه اموال اواقدام می‌شود لذا مقررات این ماده به نظر می‌رسد که در خصوص فوت نیز مجرا می‌باشد.[۶۱]

۹- عدم تأثیر فوت صادر کننده برای پرداخت وجه چک از طرف بانک‌ها

اگر چه اصل بر این است که در صورت فوت پرداخت انفرادی هر گونه دینی قبل از تحریر ترکه وتعیین میزان بدهی متوفی واموال او و در صورت عدم تکافوی دارایی او برای پرداخت تمام دیون، دیون متوفی به نسبت میزان آن از اموال مدیون پرداخت می‌گردد، ولی ظاهراًً نظر به عنایت رویه قضایی ‌و امضا عرف تجاری حاکم بر اسناد مبنی بر سرعت در پرداخت این دیون ناشی از سند تجاری، اداره محترم حقوقی قوه قضائیه، در جواب این سؤال که آیا در صورتی که صادرکننده چک قبل از ارائه چک به بانک فوت نماید، بانک می‌تواند وجه آن را پرداخت کند یا این امر محتاج به رضایت ورثه است ؟ عنوان داشته است که:

«با توجه به ماده ۳۱۰ قانون تجارت که صریح است به اینکه چک نوشته‌ای است که به موجب آن صادر کننده وجوهی را که نزد محال علیه دارد کلاً یا بعضاً مسترد ویا به دیگری واگذار می‌کند به نظر می‌رسد بانک بتواند وجه چک هایی را که صاحب حساب آن در زمان حیات خود صادر نموده وسپس فوت ‌کرده‌است پرداخت نماید، زیرا به محض صدور چک صاحب حساب وجه آن را به شخص دیگری واگذار ‌کرده‌است».[۶۲]

۱۰- تجزیه پذیری دیون تجاری از جانب مدیون

شرعاً وقانوناً امکان تجزیه دیون از جانب مدیون وجود ندارد، ‌به این معنی که اصل بر این است که مدیون نمی تواند باجزء جزء کردن دین خود در مقام پرداخت، داین را مجبور به قبولی جزئی از طلب نمایدیا اگر چند تن مسئول پرداخت یک دین به شخص واحد هستند دین را تجزیه نموده وفرضاً هرکدام نسبتی از دینی را که به نحو تضامن پذیرفته شده است پرداخت نماید وقانونگذار نیز صراحتاً در شق نخست ماده ۲۷۷ق.م عنوان نموده است‌: «متعهد نمی تواند متعهدله را مجبور به قبول قسمتی از موضوع تعهد نماید. ..) بلکه این اختیار صرفاً به محاکم در قالب قواعد اعسار واعطاء مهلت موضوع مواد ۲۷۷ و۶۵۲ق.م واگذار شده است که نظر به رعایت حکم مقرر در آیه ۲۸۰ سوره بقره این تجزیه را در دیون بعمل آورند، در شرایطی که در خصوص اسناد تجاری، نظربه لزوم وجود نقدینگی دربازار ورفع عسرت جزئی از تجار ‌و تسریع در پرداخت‌های تجاری، قانون‌گذار در ماده ۲۶۸ ق.ت اصل تجزیه ناپذیری دیون را در حقوق اسناد تجاری نپذیرفته است وبه مدیون اختیار می‌دهد در صورت عدم توانایی پرداخت کل دیون موضوع سند به میزانی که توانایی ‌و نقدینگی دارد از وجه مندرج در سند را پرداخت نمایدکه دارنده سند نیز ناچار از قبول همان بخش پرداخت شده است وتبعاً امضاء کنندگان سند موصوف به میزان مبلغ پرداخت شده نیز بری می‌شوند.

ماده ۲۶۸ق.ت:«اگر مبلغی از وجه برات پرداخته شود به همان اندازه برات دهنده وظهر نویس ها بری می‌شوند ‌و دارنده برات فقط نسبت به بقیه می‌تواند اعتراض کند».

در همین راستا می‌باشد که شعبه ۲۷دادگاه تجدید نظر استان تهران در دادنامه شماره ۹۷۱، مورخ ۶/۶/۸۲ در پرونده کلاسه ۸۲/۲۷/۸۸۹ اعلام می‌دارد: سفته وقتی سند تجاری محسوب می‌شود که طبق مقررات قانون تجارت واخواست شده باشد، بنابریان اگر سفته یا برات ویاچکی مطابق قانون تجارت واخواست ویا ظرف مهلت قانونی نسبت به آن اعتراض ‌و اقامه دعوا نشده باشد واجد هیچ یک از امتیازات قانون تجارت واصول حاکم بر اسناد تجاری مثل وصف تجریدی داشتن اسناد تجاری، اصل استقلال امضاهای موجود در سند تجاری، ضمانت تضامنی، اصل غیر قابل استناد بودن ایرادات و… نمی باشد.[۶۳]

۱۱-لزوم داشتن شکل، صورت ‌و اوراق مخصوص در اسناد تجاری

اسناد تجاری در صورتی دارای امتیازات و ویژگی های عنوان شده هستند که مطابق قانون صدور، انتقال، واخواست، ظهر نویسی ومطالبه شده باشند، که از جمله این شرایط عبارتند از:

ماده ۲۲۳قانون تجارت: «برات علاوه بر امضاء یا مهر برات دهنده باید دارای شرایط ذیل باشد.

۱-قید کلمه (برات) در روی ورقه

۲-تاریخ تحریر(روزوماه وسال).

۳-اسم شخصی که باید برات را تأدیه کند.

۴-تعیین مبلغ برات.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]




در این تحقیق از آزمون t تک نمونه, جهت تأیید یا رد هر یک از سوالات تحقیق , از آزمون t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک عامله برای بررسی معنی دار بودن اختلاف بین سوالات تحقیق بر اساس ویژگی‌های جمعیت شناختی , از آزمون توکی جهت مقایسه زوجی متغیرها بر اساس ویژگی‌های جمعیت شناختی, و در نهایت از آزمون فریدمن جهت تعیین اولویت متغیرهای مذکور استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که کلیه متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق در توسعه کارآفرینی مؤثر بوده است, نتایج حاصل از این تحقیق می‌تواند مورد استفاده سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان کشور و مدیران ‌سازمان‌های دولتی و خصوصی قرار گیرد تا با شناخت و تقویت این ویژگی‌ها , زمینه ی اعتلا, رشد اقتصادی سریع و توسعه پایدار کشور و سازمان خویش را فراهم نمایند

واژگان کلیدی: کارآفرین, کارآفرینی, خلاقیت, نوآوری , آموزش کارآفرینی مهارت های کارآفرینی, سازمان, آموزش, آموزش فنی و حرفه‌ای, توسعه اقتصادی, کسب و کار

مقدمه:

در سال های اخیر به نقش کارآفرینان در تسهیل توسعه اقتصادی جهانی توجه ویژه ای شده است. کارآفرینی مانند انقلاب و جنبش در سرتاسر دنیا گسترش یافته است. در حال حاضر سیر تحولات جهانی , کارآفرینان را در خط مقدم توسعه فن آوری و توسعه اقتصادی قرار داده است. تجربه موفقیت آمیز اغلب کشورهای پیشرفته و نیز برخی از کشورهای در حال توسعه در عبور از بحران اقتصادی به واسطه توسعه کارآفرینی در آن کشورها, موجب گردیده تا سایر کشورها نیز برای کارآفرینی, کارآفرینان و شکل گیری کسب و کارهای نوآورانه اهمیت خاصی قائل گردند. توسعه کارآفرینی در یک کشور نیازمند اقدامات همه جانبه و هماهنگی در جنبه‌های مختلف سیاسی, اقتصادی, اجتماعی, فرهنگی, خانوادگی و حتی فردی است.

تحولات ناشی از انقلاب صنعتی, نقش دیرین آموزش و پرورش را به طور کلی دگرگون ساخت به گونه ای که در برنامه ها , محتوای درسی و روش های تعلیم و تربیت تغییرات اساسی ایجاد نموده , که یکی از مهمترین آن ها توسعه ی آموزش‌های فنی و حرفه ای می‌باشد. تربیت نیروی انسانی موردنیاز جوامع در قالب آموزش‌های فنی و حرفه ای از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم , مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفت. در پی پیشرفت‌های علمی و صنعتی پس از جنگ جهانی دوم , این آموزش‌ها به نحو بی سابقه ای در جهان گسترش یافت تا آنجا که امروز آموزش فنی و حرفه ای وزارت کار و امور اجتماعی پس از آموزش و پرورش , در بسیاری از کشورها خصوصاً جوامع صنعتی در جهت ‌پاسخ‌گویی‌ هر چه بیشتر به نیازهای اقتصادی و اجتماعی در حرکت می‌باشد. از آنجایی که آموزش, یکی از جنبه‌های مهم در گسترش کارآفرینی است و سازمان فنی و حرفه ای نیز در این امر نقش مؤثری ایفا می کند یکی از اقدامات اساسی زمینه ای در این راستا شناسایی افراد کارآفرین و نیز شناسایی کسانی است که ظرفیت های کارآفرینی در آن ها وجود دارد.

عنوان این تحقیق نقش آموزش های فنی و حرفه ای در توسعه کارآفرینی در استان اصفهان (مطالعه موردی : شهرستان کاشان) می‌باشد. در این فصل شرح و بیان مسئله تحقیق, اهمیت و ارزش آن, اهداف تحقیق, فرضیات تحقیق, متغیرهای تحقیق, قلمرو تحقیق, روش کار تحقیق و در پایان فصل نیز واژه های مهم عملیاتی که در این تحقیق مورد استفاده قرار می گیرند , شرح داده می شود.

فصل اول:

کلیات تحقیق

۱-۱٫ شرح و بیان مسئله

در دنیای در حال تحول امروز، کامیابی از آن جوامع و سازمان هایی است که بین منابع کمیاب و قابلیت های مدیریتی و کارآفرینی منابع انسانی خود رابطه معنی داری برقرار سازند. به عبارتی دیگر جامعه و سازمانی می‌تواند در مسیر توسعه، حرکت رو به جلو و با شتابی داشته باشد که با ایجاد بسترهای لازم،‌ منابع انسانی خود را به دانش و مهارت های کارآفرینی مولد تجهیز کند تا‌ آن ها با بهره گرفتن از این توانمندی ارزشمند، سایر منابع جامعه و سازمان را به سوی ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه،‌ مدیریت و هدایت کنند. ‌بنابرین‏ آموزش مهارت های کارآفرینی برای ارتقاء هر جامعه و سازمانی امری ضروری است (آقازاده و رضازاده،۱۳۸۳ : ۱۴). از آنجا که کارآفرینی اکتسابی است لذا مهارت های آن قابل یادگیری است. بسیاری از جنبه‌های کارآفرینی می‌تواند آموزش داده شود اما پذیرش ریسک و داشتن جرئت، لازمه ی موفقیت در آن می‌باشد. به هر حال آموزش کارآفرینی نقش مهمی را در ارتقاء کارآفرینی بازی می‌کند. آموزش کارآفرینی با تقویت نوآوری، خلاقیت،‌ انعطاف، ظرفیت ‌پاسخ‌گویی‌ در شرایط مختلف، خود گردانی و خود مدیریتی، رفتارها و نتایجی را تولید می‌کند. عدم موفقیت در کارآفرینی خود بخشی از فرایند یادگیری است که این امر اشاره ‌به این دارد که کارآفرینی می‌تواند با آموزش و تربیت تحصیل گردد. هر فرد برای کارآفرین شدن باید مهارت هایی را کسب کند. به طور کلی مهارت های کارآفرینی را می توان در سه بخش مهارت های شخصی،‌ مهارت های مدیریتی و مهارت های فنی کارآفرینی دسته بندی نمود. (ابراهیمی و زارعی، ۱۳۸۷: ۲۳- ۲۲)

از کارآفرینی تعاریف مختلفی شده است، دانشمندان علوم اجتماعی، روانشناسی، اقتصادی و مدیریت هر یک تعاریف خاصی برای کارآفرینان دارند. اما آنچه در اکثر آن ها می توان مشاهده کرد این است که کارآفرینان محور توسعه اقتصادی بوده و با تخریب روش کهن و نا کارآمد قبلی و جایگزینی آن ها با شیوه های کارآمد و نوین به نظام اقتصادی، پویایی و حیات می بخشند (سعیدی کیا،۱۳۸۵،۲۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]




هم اکنون در ایران دانشگاه ها و مؤسساتی وجود دارد که آموزش انواع مهارت ها را به علاقه مندان در قالب دوره های کوتاه مدت و بلند مدت ارائه می‌کنند. در این راستا سه عامل مهم می بایست مدنظر قرار گیرد:

    1. آموزش مهارت های کارآفرینی باید ‌بر اساس نیازهای فوری سازمان ها و شرکت ها توسعه یابد.

    1. این مطلوبیت در سطح ملی اولویت بندی شوند.

    1. هماهنگی و تقسیم کار بین مؤسسات برای رسیدن به اهداف مورد نظر ایجاد گردد. (ابراهیمی و زارعی، ۱۳۸۷: ۲۰).

۲-۲-۱۱٫ متغیرهای مهارت های کارآفرینی

مهارت های مورد نیاز کارآفرینان را هیسریچ در کتب کارآفرینی خود (۱۳۸۳) در سه دسته ی مهارت های شخصی،‌ مدیریتی و فنی تقسیم بندی می‌کند. هر یک از این مهارت ها نیز متغیرهایی دارد که به شرح هر کدام پرداخته می شود.

۲-۲-۱۱-۱٫ متغیرهای مهارت های شخصی کارآفرینی

    • کنترل و نظم درونی: عقیده ی فرد نسبت به اینکه وی تحت کنترل وقایع خارجی یا داخلی می‌باشد یا خیر را مرکز کنترل می‌نامند. بیشتر کارآفرینان را دارای مرکز کنترل درونی توصیف نموده اند. افراد با مرکز کنترل بیرونی معتقدند که وقایع خارجی که خارج از کنترل آن ها می‌باشد، سرنوشت آن ها را تعیین می‌کند. کارآفرینان موفق، به خود ایمان دارند و موفقیت یا شکست را به سرنوشت، اقبال یا نیروهای مشابه نسبت نمی دهند. به عقیده آن ها شکست ها و پیشرفت ها تحت کنترل و نفوذ آن ها بوده و خود را در نتایج عملکردهایشان مؤثر می دانند (احمدپور داریانی، ۱۳۷۸: ۸۲).

    • ریسک پذیری: ریسک پذیری به معنای پذیرش و استقبال از خطرات حساب شده در کسب و کار می‌باشد. این ویژگی از ویژگی هایی است که در اکثر کارآفرینان وجود دارد (صمد آقایی، ۱۳۷۷).

    • نوآوری: نوآوری فرایند خلق چیزی جدید است که ارزش قابل توجهی برای فرد، گروه، سازمان، صنعت یا جامعه دارد. یکی از ویژگی های شرکت های کارآفرین و فرد کارآفرین نوآور بودن است. حل مسائل و پیگیری فرصت ها به راه حل هایی نیاز دارد که بسیاری از آن ها ممکن است مختص یک وضعیت خاص باشد. ‌بنابرین‏ خلاقیت و نوآوری حاصل از آن، برانی بقاء و موفقیت شرکت امری حیاتی است (هیگینز، ۱۳۸۱: ۱۹- ۱۸).

    • توانایی اداره ی تغییر: ما در زمانی زندگی می‌کنیم که روند دگرگونی در فناوری ها، با شتاب فراوان افزایش می‌یابد و موج هایی می آفریند که همه ی صنایع را در برمی گیرد. نمی توان جلوی دگرگونی ها و تغییرات را گرفت یا خود را از آن ها پنهان کرد. باید نگاه ها را بر آن ها دوخته و برای رویارویی با آن ها آماده شد. برای مقابله با تغییرات عصر حاضر برنامه ریزی ها کاری از پیش نمی برند و توان پیش‌بینی این گونه دگرگونی ها را ندارند. البته این بدان معنا نیست که باید از برنامه ریزی دست برداشت بلکه برنامه ریزی باید همانند سازمان ها و واحدهای آتش نشانی باشد، چناچه آن ها نمی توانند محل آتش سوزی را در آینده پیش‌بینی کنند ولی گروهی آن چنان توانمند و کارآمد آماده می‌سازند که می‌توانند همانند رخدادهای عادی به هر پیشامد دشوار و پیش‌بینی نشده ای پاسخ مناسب دهند. ‌بنابرین‏ کارآفرین نیز باید به همین صورت توانایی اداره تغییر را داشته باشد و باید توان تشخیص و تغییر جهت باد و برگزیدن مسیر مناسب را داشته باشد (ایال و اینبور[۸]، ۲۰۰۳). این توانایی برای ادامه آینده ی کار کارآفرین بسیار مهم و حساس است.

    • تغییر محوری: دانشمندان و نظریه پردازان مدیریت و علوم رفتاری بر این عقیده اند که شرایط بیرونی و درونی سازمان (یا شرکت) همواره در حال دگرگونی است این دگرگونی ها با سرعت انجام می پذیرد و تمامی سازمان را در بر می‌گیرد در بیرون سازمان شرایط محیطی معمولاً غیر ثابت و در نوسان است. شرایط اقتصادی، هزینه و دسترسی به مواد و سرمایه لازم تکنولوژی تازه و قوانین و مقررات همگی به سرعت در حال تغییرند. در درون سازمان کارکنان تغییر می‌کنند و با خود اندیشه ها و دانش های تازه می آورند, در چنین شرایطی کارآفرین یا مدیر به عنوان عامل تغییر همیشه با مسئله تغییر سر و کار دارند، زیرا تغییر امری اجتناب ناپذیر است. او باید در مقابل تغییر نگرشی مثبت داشته باشد و آماده اعمال تغییر در مواقع لزوم باشد.

    • پافشاری، مقاومت و پشتکار: افراد موفق به نیروی پشتکار ایمان دارند. این یک باور است که پافشاری و مقاومت برای انجام یک کار همیشه با موفقیت همراه است. هیچ توفیق بزرگی بدون پشتکار و جدیت بی وقفه مقدور نمی شود. اگر به افرادی که در هر زمینه ای موفق شده اند بنگریم، می بینیم که آن ها لزوماًً‌ بهتر، باهوش تر، سریع تر و قوی تر از دیگران نبوده اند، بلکه پشتکار و مقاومت بیشتری از دیگران داشته اند. یک کارآفرین نیز برای موفقیت در کار خود باید پشتکار و مقاومت لازم را داشته باشد

  • رهبری و دوراندیشی:‌ دوراندیشی، قدرت دیدن همه چیز قبل از به وقوع پیوستن آن ها است. پیتر دراکر در کتاب خود «‌ کنترل آشوب و هرج و مرج» مهارتی را شرح می‌دهد که یک مدیر و رهبر خوب به آن نیازمند است، این مهارت که برای دوران آشوب ضروری است همان دوراندیشی است..

۲-۲-۱۱-۲٫ متغییرهای مهارت های مدیریتی کارآفرینی

    • برنامه ریزی و تعیین اهداف: برنامه ریزی بدین معنی است که مدیر از قبل درباره هدف ها و اقدامات مورد نظر می اندیشد و کارها و اقدامات وی ‌بر اساس یک روش، برنامه یا منطق قرار دارد. برنامه باعث می شود که سازمان دارای هدف های بلند مدت شود و مدیر برای دستیابی ‌به این هدف ها بهترین رویه را اتخاذ نماید. (استونر، فری من و گیلبرت، ۱۳۷۹: ۱۲).

    • تصمیم گیری:‌ تصمیم گیری فراگرد گزینش شیوه عمل خاصی برای حل مسئله یا یک مشکل ویژه است. تصمیم گیری دو نوع است: یا معمول و با برنامه است که این نوع تصمیم گیری مطابق با عادات، قواعد و یا رویه های مشخص اتخاذ می شود و یا غیر معمول و بی برنامه است که این نوع تصمیم گیری با مسائل و مشکلات غیر عادی سرو کار دارد. تصمیم گیری فعالیتی حساس و پر اهمیت برای یک مدیر و یا یک کارآفرین است (هرسی و بلانچارد، ۱۳۷۹).

    • روابط انسانی:‌ در دهه های ۳ و ۴ قرن حاضر بر پایه تحقیق های قابل ملاحظه این نتیجه گیری حاصل شد که محیط های کار در واقع زمینه‌های اجتماعی پیچیده ای هستند که درک و فهم رفتار در آن ها از طریق توجه به نگرش های کارکنان، روابط اجتماعی، ارتباطات غیر رسمی و متغیرهای دیگر امکان پذیر است. ماری پارکتر فالت معتقد بود که در هر کار جمعی، مسئله مهم ایجاد و حفظ روابط انسانی پویا و هماهنگ است, توجه به روابط انسانی در محیط کار برای کارآفرینان و اداره یک کسب و کار موفق، لازم و ضروری بوده و باید در آموزش کارآفرینان مورد توجه قرار گیرد.

    • بازاریابی: در فرهنگ واژگان (Bennett)، بازاریابی، فرایند برنامه ریزی، طراحی، قیمت گذاری، ترفیع و توزیع ایده ها و کالا و خدمات به منظور خلق مبادله است که اهداف فردی و سازمانی را برآورده می‌سازد. مهارت بازاریابی یکی دیگر از مهارت های مورد نیاز برای کارآفرینان است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]




نتیجه گیری و پیشنهادات

الف ) نتیجه گیری

«دادرسی منصفانه» مجموعه مفاهیمی است که رعایت آن از سوی هر دادگاه هر مرجعی که رأی صادر می‌کند لازم است تا از این طریق حقوق و آزادی های مشروع اشخاص تضمین شود. اصل علنی و حضوری بودن رسیدگی، اصل استقلال و بی طرفی مقام رسیدگی کننده، اصل در دسترس بودن نهاد رسیدگی کننده، اصل لزوم امکان تجدید نظر خواهی و مواردی از این قبیل برای تضمین نتایج صحیح و همچنین حمایت از حقوق متداعیین در نظر گرفته شده اند. «سرعت» و «تخصص» و «هزینه کم» مهم ترین ویژگی مراجع اختصاصی اداری است. در واقع دولت ها به خاطر نیل ‌به این سه هدف عمده بود که در کنار دادگاه های عمومی، مراجع اختصاصی را به وجود آورند. ‌بنابرین‏، وجود این دو ویژگی در مراجع اختصاصی به ما اجازه نمی دهد که اصول دادرسی منصفانه را عینا به همان شکل که در دادگاه ها جریان دارد، در این مراجع اعمال کنیم. به بیان دیگر، هر چند «ضرورت» اعمال این اصول در مراجع اختصاصی را نمی توان مورد تردید قرار داد ولی «حدود» اعمال اصول مذبور را می توان در پرتو ویژگی های مذبور تعیین نمود. مراجع اختصاصی اداری متعددی در ایران وجود دارند که دائره صلاحیتشان گاه مواردی را در بر می‌گیرد که بسیار پر اهمیت هستند. برای نمونه، آن ها می‌توانند حکم به انفصال از شغل دولتی داده و یا حکم به تخریب یک آسمانخراش را بدهند. آن ها می‌توانند یک بنگاه بزرگ اقتصادی را تعطیل کنند و یا اشخاص را به پرداخت جریمه های چند میلیاردی محکوم کنند. صِرف این که این مراجع دادگاه نیستند توجیه خوبی محسوب نمی شود تا آن ها را بر اساس آن بتوان از رعایت اصول دادرسی منصفانه معاف کرد. علی‌رغم تشتت قانونی در خصوص مراجع اختصاصی اداری در ایران، می توان به وجود یک امر مشترک در میان خیل عظیم این قوانین و مقررات اشاره کرد: عدم توجه کافی و شایسته به اصول دادرسی منصفانه. در اغلب موارد اشاره ای به اصول دادرسی منصفانه نشده است و در موارد معدودی هم که چنین اشاره هایی وجود دارد، آنچنان تلویحی است که نمی توان به «تضمین» آن اعتقاد داشت.در یکی از قوانین به لزوم مستدل بودن آرای صادره اشاره شده و در بسیاری دیگر سخنی از آن به میان نیامده است. در برخی از موارد مرجع اداری رسیدگی کننده به تخلفات یا اختلافات تنها در تهران قرار دارد و شخصی که پرونده مربوط به وی به جریان می افتد باید از نقاط دور و نزدیک خود را به تهران و یا در بهترین حالت خود را به مرکز استان برساند. در برخی موارد بدون آن که نیاز به حضور شخص باشد، رأیی علیه وی صادر می شود که شکایت علیه آن و جبران آن برای شخص مذبور بسیار هزینه مند است. در برخی از موارد مقام رسیدگی کننده می‌تواند در خصوص مسأله ای که مربوط به اقربای نسبی یا سببی وی است و یا نتیجه پرونده به نحوی از انحا با منافع وی در ارتباط مستقیم است، رسیدگی کند و هیچ منع قانونی متوجه وی نیست. این تشتت، به هیچ وجه سزاوار نیست. قانون‌گذار بار ها در خصوص ایجاد مراجع اختصاصی اداری متخلف هزینه صرف ‌کرده‌است. یک بار در خصوص ایجاد هیئت های رسیدگی به تخلفات اداری، بار دیگر در خصوص ایجاد هیئت های مستشاری دیوان محاسبات کشور، بار دیگر در خصوص ایجاد کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری و بار دیگر در خصوص نهادی دیگر. ولی متأسفانه هیچ گاه در خصوص آن چه در این میان مشترک است، تلاشی ثبت نکرده است؛ آیین رسیدگی در مراجع همواره از دیده پنهان بوده است.

ب ) پیشنهادات

پیشنهاد می شود یک آیین جامع رسیدگی تدوین گردد که در آن قواعد حداقلی که باید در رسیدگی های تمام مراجع اختصاصی اداری رعایت شوند، اشاره شده باشد. در غیر این صورت، با توجه به تشتت مراجع و ناهمگونی آیین های رسیدگی موجود به سختی می توان در هر کدام ار این مراجع دادرسی منصفانه را ایجاد کرده و آن را رعایت نمود. ‌بنابرین‏، آیین رسیدگی مشترک که در آن سعی شود اصول دادرسی منصفانه تا حد امکان رعایت شود یکی از آرمان هایی است که باید روزی به آن جامه عمل پوشاند.

فهرست منابع

۱- کتب و مقالات

الف) فارسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]




جدول (۳-۱): تطبیق سوالات پرسشنامه عدالت سازمانی مبتنی بر مدیریت اسلامی با مؤلفه های آن ۱۰۰

جدول (۳-۲): تطبیق سوالات پرسشنامه انگیزش کارکنان با مؤلفه های آن ۱۰۰

جدول (۳-۳): ضرایب پایایی کل عدالت سازمانی مبتنی بر مدیریت اسلامی و انگیزش کارکنان ۱۰۱

جدول (۳-۴): ضریب پایایی مؤلفه های عدالت سازمانی مبتنی بر مدیریت اسلامی ۱۰۲

جدول (۳-۵): پایایی مؤلفه های انگیزش کارکنان ۱۰۲

جدول (۴-۱): توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت ۱۰۵

جدول (۴-۲): توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب تحصیلات ۱۰۶

جدول (۴-۳): توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سنوات خدمت ۱۰۷

جدول (۴-۴): توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سن ۱۰۸

جدول (۴-۵): طیف بازرگان و همکاران ۱۱۰

جدول (۴-۶): توزیع فراوانی پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه عدالت توزیعی بر مبنای مدیریت اسلامی ۱۱۰

جدول (۴-۷): وضعیت و میانگین مؤلفه عدالت توزیعی بر مبنای مدیریت اسلامی ۱۱۱

جدول (۴-۸): توزیع فراوانی پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه عدالت رویه ای بر مبنای مدیریت اسلامی ۱۱۱

جدول (۴-۹) : وضعیت و میانگین مؤلفه عدالت رویه ای بر مبنای مدیریت اسلامی ۱۱۱

جدول (۴-۱۰): توزیع فراوانی پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه عدالت مراوده ای بر مبنای مدیریت اسلامی ۱۱۲

جدول (۴-۱۱) : وضعیت و میانگین مؤلفه عدالت مراوده ای بر مبنای مدیریت اسلامی ۱۱۲

جدول (۴-۱۲): وضعیت و میانگین متغیر عدالت سازمانی بر مبنای مدیریت اسلامی ۱۱۳

جدول (۴-۱۳): وضعیت عدالت سازمانی بر مبنای مدیریت اسلامی و مؤلفه های آن در دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرستان کرمان ۱۱۴

جدول (۴-۱۴): توزیع فراوانی پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه احساس امنیت ۱۱۵

جدول (۴-۱۵): وضعیت و میانگین مؤلفه احساس امنیت ۱۱۵

جدول (۴-۱۶): توزیع فراوانی پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه احساس اجتماعی ۱۱۶

جدول (۴-۱۷) : وضعیت و میانگین مؤلفه احساس اجتماعی ۱۱۶

جدول (۴-۱۸): توزیع فراوانی پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه احساس احترام ۱۱۶

جدول (۴-۱۹) : وضعیت و میانگین مؤلفه احساس احترام ۱۱۷

جدول (۴-۲۰): توزیع فراوانی پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه احساس احترام ۱۱۷

جدول (۴-۲۱) : وضعیت و میانگین مؤلفه احساس استقلال ۱۱۷

جدول (۴-۲۲): توزیع فراوانی پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه احساس خود شکوفایی ۱۱۸

جدول (۴-۲۳) : وضعیت و میانگین مؤلفه احساس خود شکوفایی ۱۱۸

جدول (۴-۲۴): وضعیت و میانگین متغیر انگیزش کارکنان ۱۱۹

جدول (۴-۲۵): وضعیت انگیزش کارکنان و مؤلفه های آن در دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرستان کرمان ۱۲۰

جدول (۴-۲۶): همبستگی بین عدالت سازمانی بر مبنای مدیریت اسلامی و انگیزش کارکنان در دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرستان کرمان ۱۲۱

جدول (۴-۲۷): همبستگی بین عدالت توزیعی بر مبنای مدیریت اسلامی و انگیزش کارکنان دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرستان کرمان رابطه وجود دارد. ۱۲۲

جدول (۴-۲۸): همبستگی بین عدالت رویه ای بر مبنای مدیریت اسلامی و انگیزش کارکنان دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرستان کرمان رابطه وجود دارد. ۱۲۳

جدول (۴-۲۹): همبستگی بین عدالت مراوده ای بر مبنای مدیریت اسلامی و انگیزش کارکنان دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرستان کرمان رابطه وجود دارد. ۱۲۴

جدول ( ۴- ۳۰): نتایج حاصل از روش رگرسیون گام به گام برای بررسی رابطه پیش‌بین مؤلفه های عدالت سازمانی بر مبنای مدیریت اسلامی با انگیزش کارکنان ۱۲۵

فهرست نمودارها

عنوان شماره صفحه

۴۳

نمودار ( ۴-۱): توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر جنسیت ۱۰۵

نمودار ( ۴-۲): توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر تحصیلات ۱۰۶

نمودار (۴-۳) : توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر سنوات خدمت ۱۰۷

نمودار (۴-۴): توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سن ۱۰۸

نمودار (۴-۵): وضعیت عدالت سازمانی بر مبنای مدیریت اسلامی و مؤلفه های آن در دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرستان کرمان ۱۱۴

نمودار (۴-۶): وضعیت انگیزش کارکنان و مؤلفه های آن در دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرستان کرمان ۱۲۰

فهرست شکل ها

عنوان شماره صفحه

شکل (۲-۱): مؤلفه های عدالت سازمانی ۳۷

شکل (۲-۲): عوامل مؤثر بر درک عدالت در سازمان ۵۰

شکل (۲-۳): نتایج حاصل از درک عدالت در سازمان ۵۲

شکل (۲-۴ ): پیشآیندها و پیامدهای عدالت سازمانی ۵۵

شکل (۲-۵): موانع اجرای تحقق عدالت سازمانی ۶۰

چکیده

امروزه با توجه به نقش فراگیر و همه جانبه سازمان­ها در زندگی اجتماعی انسان­ها نقش عدالت در سازمان­ها بیش از پیش آشکارتر شده است. سازمان­ های امروزی در واقع مینیاتوری از جامعه بوده و تحقق عدالت در آن ها به منزله تحقق عدالت در سطح جامعه است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین عدالت سازمانی بر مبنای مدیریت اسلامی و انگیزش کارکنان دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرستان کرمان ‌می‌باشد. در این پژوهش از ۱۳ آیه ی قران کریم و ۸ حدیث معتبر استفاده شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارکنان دانشگاه جامع علمی کاربردی به تعداد ۵۳ نفر می­باشند که از روش سرشماری (تمام شماری) استفاده شده است ابزار پژوهش پرسشنامه می‌باشد که روایی و پایایی آن تأیید گردیده است. سپس داده ­ها با استفاده ازنرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اندکه حاصل نتایج نشان می‌دهد بین عدالت سازمانی بر مبنای مدیریت اسلامی و انگیزش کارکنان رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین نتایج فرضیات فرعی تحقیق حاکی از آن است که بین عدالت توزیعی، عدالت رویه ­ای، عدالت مراوده­ ای و انگیزش نیز رابطه وجود دارد.

کلمات کلیدی: عدالت سازمانی، مدیریت اسلامی، انگیزش

فصل اول:

کلیات تحقیق

۱-۱- مقدمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]




۱- حدود صلاحیت دیوان در نظارت بر آرای مراجع: حدود صلاحیت دیوان در نظارت بر آرای مراجع اختصاصی اداری در قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ مشخص گردیده است. به موجب بند ۲ ماده ۱۳ آن قانون، یکی از موارد صلاحیت دیوان «رسیدگی به اعتراضات و شکایات از آرای و تصمیمات قطعی دادگاه های اداری، هیئت های بازرسی و کمیسیون هایی مانند کمیسیون های مالیاتی، شورای کارگاه، هیئت حل اختلافات کارگر و کارفرما و کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری ها…» می‌باشد. ‌بنابرین‏ صلاحیت دیوان در نظارت قضایی بر مراجع اختصاصی اداری و رسیدگی به آرای معترض عنه آن ها، عام می‌باشد و مراجع مصرّح در بند ۲ ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری حصری نبوده، بلکه جنبه تمثیلی داشته و هر مرجعی با خصوصیات مراجع اختصاصی اداری (که قبلاً به آن پرداخته ایم) با هر عنوانی از قبیل کمیسیون، هیئت، شورا و غیره که در خارج از سازمان قضایی تشکیل می شود، به جز در مواردی که به موجب قانون خاصی مستثنی گردیده است، تحت نظارت دیوان بوده و در صورت شکایت از آرای قطعی صادره از آن ها، مشمول صلاحیت دیوان در رسیدگی به آرای مراجع یاد شده می‌باشند. ‌به این ترتیب اصل بر صلاحیت دیوان می‌باشد مگر اینکه برخی مراجع با برخی آرای آن ها به موجب قانون خاصی مستثنی شده باشند. از جمله این استثنائات می توان به آرای صادره از دادگاه انتظامی وکلا، دادگاه انتظامی سردفتران اسناد رسمی، دادگاه انتظامی کارشناسان رسمی دادگستری، هیئت های مستشاری دیوان محاسبات و هیئت های ماده واحده قانون تعیین تکلیف اراضی اختلافی موضوع اجرای ماده ۵۶ قانون جنگل ها و مراتع مصوب ۱۳۶۷ با وجود ذکر در بند ۲ ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری اشاره نمود.[۹۴]

۲- متعلَّق نظارت: شکایت از آرای غیر قطعی مراجع اختصاصی اداری قابل استماع در دیوان نبوده و دیوان فقط به شکایت از آرای قطعی آن مراجع رسیدگی می کند.

‌بنابرین‏ متعلَّق نظارت دیوان فقط آرای قطعی می‌باشند. رأی قطعی، اعم از رأی ذاتاً قطعی، آرای بدوی قابل اعتراضی که در مهلت مقرر مورد اعتراض واقع نشده است و آرای قطعی صادره در مرحله تجدید نظر می‌باشد.

۳- نوع رسیدگی: رسیدگی دیوان به آرای قطعی مورد اعتراض و شکایت به حکم بند ۲ ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری، منحصراًً از حیث نقض قوانین و مقررات یا مخالفت با آن ها بوده و در نتیجه صرفاً یک رسیدگی شکلی و فرجامی است که از طریق شعبات دیوان انجام می‌گیرد؛ ‌به این صورت که شعبات دیوان در رسیدگی خود، در صورت مشاهده رأی و تصمیم خلاف قانون، آن را نقض و در صورت قانونی بودن آن آرا، آن ها را ابرام می نمایند. در صورت نقض رأی، دیوان از ورود در ماهیت دعوا خودداری و پرونده را برای رسیدگی ماهوی و صدور حکم به مرجع هم عرض مرجع صادر کننده رأی ارجاع می کند.

۴- اختصاص حق شکایت از آرای مراجع اختصاصی اداری به اشخاص خصوصی: با توجه به رأی وحدت رویه شماره ۳۷ و ۳۸ و ۳۹، مورخ ۳۰ آبان ماده ۱۳۶۸ هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، به موجب اصل ۱۷۳ قانون اساسی و ماده یک قانون دیوان عدالت اداری شکایت از آرای این مراجع در دیوان فقط از اشخاص خصوصی اعم از اشخاص حقیقی و اشخاص حقوقی حقوق خصوصی پذیرفته است و دستگاه های اجرایی به عنوان طرف دعوا و رأی از چنین امکانی برخوردار نیستند. این امر که بر خلاف اصل تساوی طرفین دعوا و عدالت می‌باشد، با توسل به صلاحیت عام دادگاه های دادگستری در اصل ۱۵۹ قانون اساسی قابل حل بوده و به نظر می‌رسد دستگاه های اجرایی بتوانند نسبت به آرای صادره علیه خود در دادگاه های عمومی دادخواهی نمایند. هیئت عموم دیوان عالی کشور نیز به موجب آرای وحدت رویه شماره ۶۵۵- ۲۷/ ۹/ ۱۳۸۰ و شماره ۵۶۹- ۱۰/۱۰/۱۳۷۰ با استناد به اصل ۱۵۹ قانون اساسی و یا تأکید بر صلاحیت عام مراجع دادگستری به تأیید این دیدگاه پرداخته است. ‌به این ترتیب، آرای قطعی مراجع اختصاصی اداری تحت نظارت قضایی دیوان عدالت اداری قرار گرفته است و با شکایت افراد از آن ها شعبات دیوان در مقام اعمال نظارت، اقدام به رسیدگی شکلی و فرجامی می نمایند.

مبحث سوم : ضرورت و حدود رعایت اصول دادرسی منصفانه در مراجع اداری شبه کیفری و حقوقی

پیش از ورود به بحث در خصوص چگونگی اعمال اصول دادرسی منصفانه در هر کدام از انواع مراجع اختصاصی اداری، لازم است مباحثی پیرامون ضرورت و حدود رعایت اصول دادرسی منصفانه ارائه شود. به همین خاطر گفتار اول را ‌به این هدف اختصاص داده ایم. برای بیان ضرورت رعایت اصول دادرسی منصفانه در مراجع اختصاصی اداری لازم است که شباهت های موجود بین دادگاه ها و مراجع اختصاصی اداری را مورد توجه قرار دهیم. به بیان دیگر، تنها با بیان شباهت های موجود بین این دو نهاد است که می توان به دفاع از لزوم رعایت اصول دادرسی منصفانه در مراجع اختصاصی اداری پرداخت. در گفتار اول ضمن بررسی شباهت های بین دادگاه ها و مراجع اختصاصی اداری به بیان ضرورت و در گفتار دوم ضمن بررسی تفاوت های موجود بین دادگاه ها و مراجع اختصاصی اداری به بیان حدود اعمال اصول دادرسی منصفانه در مراجع مذبور پرداخته شده است.

گفتار اول : ضرورت رعایت اصول دادرسی منصفانه در مراجع اختصاصی اداری

همان گونه که در اشاره شد، امروزه مراجع اختصاصی اداری همدوش دادگاه ها به حل و فصل اختلافات می پردازد و احکامی را صادر می‌کنند در موارد متعدد نتایج و آثار سنگین تر و مهمتری دارد. مقنن برای این مراجع در امور تخصصی صلاحیت رسیدگی قائل شده و مراجع مذبور آرایی صادر می‌کنند که از بسیاری جهات حائز اهمیت هستند. برای نمونه، هیئت تخلفات اداری بر اساس بند (ک) ماده ۹ قانون تخلفات اداری می‌تواند حکم به «انفصال دائم از خدمات دولتی و دستگاه های مشمول قانون» را علیه کارمند متخلف صادر کند. همچنین طبق ماده ۱۰۰ قانون شهرداری، کمیسیون های رسیدگی به تخلفات ساختمانی موضوع ماده ۱۰۰ قانون می‌توانند حکم به تخریب ساختمان داده و یا متخلف را به پرداخت جریمه هایی که گاه بسیار سنگین هستند، محکوم کنند.اهمیت آرای صادره ما را بر این می‌دارد تا در خصوص شیوه رسیدگی در مراجع اختصاصی اداری و اصولی که باید از آن پیروی کنند، به بحث بپردازیم. این تصور که مراجع اختصاصی اداری چون قضایی نیستند ‌بنابرین‏ لزومی ندارد تا اصول دادرسی منصفانه را رعایت کنند، نمی تواند مورد قبول باشد. زیرا همان‌ طور که اشاره شد، آرایی که مراجع مذبور صادر می‌کنند، گاه دارای پیامد های بسیار سنگین هستند.

برای بیان ضرورت رعایت اصول دادرسی منصفانه بین شباهت های موجود بین مراجع اختصاصی اداری و دادگاه ها لازم است. زیرا هدف ما در اینجا این است که با توسل به قیاس تمثیلی حکمی را که اصالتاً از آن دادگاه ها است به مراجع اداری تسری دهیم. مراجع اختصاصی اداری از جنبه‌های گوناگونی شبیه دادگاه های عمومی هستند.[۹۵] که در زیر به آن ها اشاره می شود:

بند اول : شباهت کارکردی دادگاه ها با مراجع اداری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]




« به نظر می‌رسد که در این صورت نیز «تولد» موضوعیت نداردوبلکه حیات مستقل جنین درخارج ازرحم ، شرط استقرارحقوق متزلزلی است که با انعقاد جنین به نفع او ایجاد شده است. از این رو، درصورت انقضای حداقل مدت حمل درصورتی که جنین به محیط آزمایشگاه نیاز نداشته باشد، زنده خارج کردن آن از محیط آزمایشگاه درحکم زنده متولد شدن است و نظریه پزشکی متخصص در این زمینه تعیین کننده است[۸۸]» وبه تعبیر برخی از استادان: « هرگاه ثابت شود که جنین آزمایشگاهی به ‌طور مستقل درخارج از محیط آزمایشگاه می‌تواند زنده بماند، شخصیت واهلیت تمتع حقوقی جنین کامل شده و استقرار می‌یابد؛ ولو اینکه پس ازخارج کردن ازمحیط آزمایشگاهی بمیرد». [۸۹]

بخش سوم:

حقوق و تکالیف دریافت کنندگان جنین و طفل ناشی از آن

فصل اول: محرمانه بودن و رازداری اسرار مربوط به اهدای جنین

در بند «ت» از ماده ۶ آیین نامه اجرایی قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور آمده است : «دریافت، نگهداری و انتقال جنین های اهدایی در شرایط کاملاً محرمانه » و در تبصره همین بند بیان گردیده : «اطلاعات مربوط به جنین های اهدایی، جزو اطلاعات به کلی سری طبقه بندی می‌شوند» و در ماده ۱۰ همین آیین نامه عنوان شده که « ارائه مدارک و اطلاعات مربوط به اهدا کنندگان و دریافت کنندگان جنین اهدایی تنها با رعایت قوانین مربوط به حفظ و نگهداری اسرار دولتی و به مراجع قضایی صلاحیت دار مجاز می‌باشد».

از این عبارت این نتیجه حاصل می شود که در واقع اهدا و دریافت به صورت شناخته شده است، یعنی اهدا کنندگان و گیرندگان نام و مشخصات خود را در فرمهای مخصوص ثبت می‌کنند و نام و اطلاعات مربوط در مراکز مخصوص ‌به این امور بایگانی خواهد شد و این استدلال از ماده ۱۰ آیین نامه مربوطه به وضوح قابل درک است چرا که باید اطلاعاتی وجود داشته باشد تا در صورت صلاحدید به مراجع صلاحیت دار ارائه شود .

اما در این قانون و آیین نامه مواد و بندهایی ‌در مورد ارائه مدارک مربوط به کودک حاصل از اهدای جنین، پدر و مادر اهدا کننده یا گیرنده حفظ راز داری یا عدم آن و مانند آن وجود ندارد و این نکته ابهام وجود دارد که حفظ اسرار محرمانه و رازداری تا چه مدت زمانی و یا تا چه مراحلی از زندگی کودک ادامه دارد؟ آیا باید کودک از پدر و مادر ژنتیکی خود هیچگاه اطلاع نداشته باشد!؟ اگر اینگونه است در صورت بروز مشکلات جسمی یا ژنتیکی باید کدام سابقه قبلی کودک را مطالعه کرد و آیا دیگران باید از این مسئله آگاه نباشند؟ آیا پدر و مادر گیرنده جنین نباید ‌در مورد اهدا کنندگان جنین اطلاعات داشته باشند ؟ آیا فقط مراجع قضایی، آن هم فقط در صورت بروز مشکل حق دارند از این امور آگاه شوند ؟

در ابتدا باید گفت بهتر بود به جای عبارت جنین اهدایی از عبارت ‌گامت‌های اهدایی استفاده می شد. به طور کلی اهدای گامت به دو صورت اهدای اسپرم و اهدای تخمک انجام می پذیرد. درست است که در کل اهدای جنین به صور ۱)- اهدای تخمک و اسپرم مرد گیرنده جنین ۲)- اهدای اسپرم و تخمک زن گیرنده جنین ۳)- اهدای اسپرم و تخمک زن و شوهر قانونی و شرعی می‌باشد که قانونگذاری ایران همین مورد آخر را پذیرفته اما باز هم این ها جنین را اهدا نمی کنند بلکه گامت، یعنی همان اسپرم و تخمک را اهدا می‌کنند و در همین آزمایشگاه تبدیل به جنین شده و در داخل رحم قرار می‌دهند یا در محیط آزمایشگاه رشد می‌کند.[۹۰]

مبحث اول : اهدای ناشناخته و دلایل مخالفان افشای راز اهدا به کودک و دیگران

طرفداران اهدای ناشناخته، دلایل متعددی برای انتخاب این روش ارائه می‌کنند. از جمله مهم ترین این دلایل تمایل والدین برای ایجاد مرز مشخص بین خانواده های دهنده و گیرنده است. در واقع، این امر باعث استقلال خانواده گیرنده می شود و از دخالتهای احتمالی اهدا کننده در فضای خانوادگی و تربیتی کودک جلوگیری می‌کند. از سوی دیگر، این کاهش ارتباط با حذف احساس دین گیرندگان نسبت به دهندگان می‌تواند جایگاه والدینی آن ها را به نحو مطلوب تری حفظ نماید.

یکی از دلایل مطرح دیگر، سلب مسئولیت دهنده در برابر کودک است که در صورت شناخته شده بودن اهدا کننده می‌تواند برای او مسئولیت های اجتماعی یا قانونی به همراه داشته باشد . از طرف دیگر، با توجه به اینکه والدین حق دارند مسائل خصوصی خود را محرمانه نگه دارند، اهدای ناشناخته این حق را برای والدین محفوظ نگه می‌دارد، درضمن به حداقل رساندن ارتباط بین دهنده و کودک موجب می شود که نظام تربیتی واحدی برای کودک به کار گرفته شود و از سرگردانی در رشد هویتی کودک جلوگیری شود، چرا که ممکن است کودک پس از آشنایی با اهدا کننده دچار اختلال چند هویتی گردد.

کاهش تعداد دهندگان در روش اهدای شناخته شده است یکی دیگر از دلایل است، به طوری که در سال ۱۹۹۹ در کمیته استرالیای غربی مطرح شد که ثبت دقیق اطلاعات دهندگان موجب کاهش کلی تعداد دهندگان شده که این کاهش در مردان بیشتر بوده است . به طور کلی، والدین استفاده کننده از گامت اهدایی تمایل دارند که ویژگی های یک خانواده طبیعی را برای کودک خود فراهم آورند و گروهی از آن ها احساس می‌کنند که اهدای ناشناخته منطبق با مصالح کودک است و به همین خاطر روش اهدای ناشناخته را انتخاب می‌کنند[۹۱]. طرفداران این نظریه معتقدند که مجبورکردن زوجهای گیرنده گامت برای بیان اهدایی بودن گامت به کودک حاصل اشتباه و غیر منطقی است . یکی از مهم ترین دلایلی که از سوی این گروه مطرح می شود این است که بیان این مطلب به کودکی که حاصل بارور شدن سلول جنسی از زن دیگری است و به عبارت دیگر، والدین بیولوژیکی او با والدین غیر ژنتیکی یا اجتماعی او متفاوت هستند، می‌تواند باعث بروز سردرگمی و اختلالات عاطفی و روانی جدی در کودک شود چرا که درک کودک از واقعیت های جاری در زندگی طبیعی محدود است و چه بسا آگاه شدن او از جنبه‌های متفاوت پیدایش و تکوینش در مقایسه با کودکان دیگر، برای وی غیر قابل فهم بوده، ‌آسیب‌های روحی جبران ناپذیری رابه او وارد نماید.[۹۲]

یکی از دلایل دیگر جهت مخالفت با افشای راز اهدا به خصوص در اهدای اسپرم، توجه به تفاوت پیامدهای آن از دو جنبه اهدای تخمک و اهدای اسپرم است . در روند اهدای تخمک، فرد گیرنده تخمک به علت اینکه نه ماه جنین را در رحم خود پرورش می‌دهد و پس از آن هم با شیر دادن به کودک و طی روند طبیعی زندگی با کودک رابطه مادرانه بر قرارمی کند، حس مادر شدن پیدا می‌کند و در صورتی که کودک حاصل از راز اهدا باخبر شود باز هم حس مادرانه خود را از دست نخواهد داد. اما در روند اهدای اسپرم به علت عدم وابستگیهای جسمی پدر غیر ژنتیکی کودک با افشای راز اهدا، حس پدرانه خود را تا حد زیادی از دست خواهد داد و این مسئله در ارتباط وی با کودک اختلال ایجاد خواهد کرد. درضمن آشکار شدن بیماری ناباروری مرد، اغلب برای وی معادل خدشه دار شدن احساس شخصیت و مردانگی است[۹۳].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]




یکی از مسائل بسیار مهم در سوئیفت، خطوط ارتباطی مورد استفاده می‌باشد. معمولاً خطوطی که برای اتصال به شبکه سوئیفت استفاده می‌شود به سه نوع تقسیم می‌شوند.

۱- خطوط اصلی برای اتصال CBT ها به شبکه سوئیفت

۲- خطوط مخابراتی PSTN[77] یا DiaLup

۳- خطوط اجاره ای[۷۸]

مقر اصلی سوئیفت کشور بلژیک می‌باشد و در ضمن کشورهای آمریکا، هلند، هنگ کنگ و انگلیس نیز به عنوان مراکز پشتیبانی مشتریان[۷۹] فعالیت دارند.

لازم به ذکر است که هزینه های مربوط به استفاده از سوئیفت بر مبنای یورو محاسبه می‌شود. از لحاظ امنیت دسترسی، به اطلاعات سوئیفت در مراکز و مؤسسه های مالی به صورت طبقه بندی شده است. به عبارت دیگر کاربران بنا به سلسله مراتب کاری و نیاز اطلاعاتی به اطلاعات شبکه سوئیفت دسترسی خواهند داشت رمز نگاری توسط خود شبکه به صورت بسته های اطلاعاتی X.25 protocol انجام می‌شود و اعضای استفاده کننده نقشی در آن ندارند روش کار بدین صورت است که یک اپراتور، پیام مالی را که قرار است ارسال گردد کنترل می‌کند سپس اپراتور دیگر آن را تأیید و ارسال می‌کند، نرم افزاری که برای امور سوئیفت استفاده می گردید سابقاً ST400 بوده که تحت [۸۰]VMS‌عمل می کرد. اکنون از نرم افزارهایswift alliance که تحت ویندوز NT یا ویندوز ۲۰۰۰ کار می‌کند استفاده می‌شود هر اشتباه یا خرابی در تجهیزات موجب می‌شود مرکز پشتیان شبکه (مرکز پشتیبانی سوئیفت ایران در کشور هلند مستقر است) علائم اخطار و هشدار را به کار بیندازد. در مجموع پس از آنکه پیام مالی ارسال گردید اگر موجودی حساب کافی باشد اطلاعات دریافت می‌شود و تصدیق پیام صورت می‌گیرد در نتیجه حساب بدهکار می‌گردد اگر موجودی حساب کافی نباشد، پیام تصدیق (تأیید) نمی‌گردد و پیام عدم موجودی ارسال می‌گردد (دلیجانی، ۱۳۸۷).

۲-۱۵ تجارب بین‌المللی برخی از کشورها در بانکداری الکترونیک

بانکداری الکترونیکی در روسیه

سیستم بانکداری الکترونیکی در روسیه از اجزای زیر تشکیل شده است:

سامانه پرداخت بین بانکی[۸۱]: از طریق این سامانه، مبالغ کلان مشتریان بین بانک ها مبادله می‌شود.

سامانه پرداخت بانک مشتری[۸۲]: در این سامانه، شخص مشتری می‌خواهد مبلغی را به حساب فردی در بانکی دیگر واریز کند. بانک نیز طی ۲۴ ساعت آن مبلغ را از طریق اینترنت و یا تلفن وصول کرده و به حساب شخص مورد نظر واریز می‌کند.

    1. ۱٫Service Quality ↑

    1. . Efficiency ↑

    1. Dependability ↑

    1. . Customer Relationship ↑

    1. . Staff Sympathetic ↑

    1. . Assurance ↑

    1. . Security ↑

    1. . Satisfaction ↑

    1. . Reputation ↑

    1. .perceived value ↑

    1. . Habit ↑

    1. . Trust ↑

    1. . Customer Loyalty ↑

    1. . Idiners ↑

    1. . Visa ↑

    1. . Master Card ↑

    1. . American Express ↑

    1. . Point of Sale ↑

    1. . Electronic Data Interchange ↑

    1. . Value Added Network ↑

    1. . World wide web (www) ↑

    1. . Browsers ↑

    1. . American online (Aol) ↑

    1. . Compuserue ↑

    1. .Prodigy ↑

    1. . Internet Shopping Net (ISN) ↑

    1. . Electronic Fund Transfer ↑

    1. . Electronic Data Interchange ↑

    1. . Electronic Mail ↑

    1. . On-line ↑

    1. . Chat Rooms ↑

    1. . News Groups ↑

    1. . FTP (File Transfer Protocol) ↑

    1. World Wide Web (WWW) ↑

    1. . Currency Deposits ↑

    1. . Banking System ↑

    1. . Baron Julius De Reuter ↑

    1. . Kurt Lindenbladt ↑

    1. . Authentication ↑

    1. . Confidentiality ↑

    1. . Integrity ↑

    1. . Non-repudiation ↑

    1. . Trust ↑

    1. . Anonymity ↑

    1. . Untraceablity ↑

    1. . Internet Services Provider (ISP) ↑

    1. . Home Banking ↑

    1. . Web Pages ↑

    1. . Telephone Banking ↑

    1. . Personal Computer ↑

    1. . Television Banking ↑

    1. . Internet Banking ↑

    1. . Mobile Banking ↑

    1. . Automatic teller machines (ATM) ↑

    1. . Consumer Electronic Banking ↑

    1. . Inter Bank Electronic Banking ↑

    1. . Internet Architecture ↑

    1. . Web Browser ↑

    1. . World Wide Web ↑

    1. . Internet Banking ↑

    1. . Hypretext Transfer Protocol ↑

    1. . Client – Server ↑

    1. . Wireless Application Protocol ↑

    1. . Gate Way ↑

    1. . Confiden tiality ↑

    1. . Data Authen tication ↑

    1. . Entity Authen tication ↑

    1. . Non -Repudiation ↑

    1. . Swift ↑

    1. . Society for World Wide Interbank Financial Telecommunications (SWIFT) ↑

    1. . Multiuser ↑

    1. . Character ↑

    1. . Member (shareholder) ↑

    1. . Sub –member ↑

    1. . Participant ↑

    1. . Swift Access Point ↑

    1. . Public Switched Telephone Network ↑

    1. . Leased lines ↑

    1. . Customer Support Centers ↑

    1. VMS .یک سیستم عامل مخصوص رایانه های Main frrame‌ می‌باشد. ↑

    1. . Inter Bank Paymeant System ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ق.ظ ]




۲-۱-۵-آموزش و یادگیری الکترونیکی

روش های نوین آموزشی مبتنی بر فناوری با عناوین گوناگون مانند روش­های جایگزین، رسانه­های نوین و

چند رسانه­ ای، رسانه­ی دانش و غیره، بهترین راه حل آموزشی خوانده می­شوند اما آموزش الکترونیکی[۲۲] شاید تعریف جامع و کاملی از تمام عناوین دیگر باشد.

هرچند آموزش الکترونیکی از فناوری شبکه گسترده جهانی بهره ‌می‌گیرد ولی به آن محدود نمی­ شود (جمعی از مهندسین صداوسیما،۱۳۸۴). فناوری ­های پیشرفته­ای که امروز در اختیار متخصصان آموزش قرار دارد با دارا بودن قابلیت ­های چون انتقال متن، صوت، تصویر و غیره، شیوه ­های تازه از آموزش را عرضه ‌کرده‌است که آن را آموزش الکترونیکی می­نامند (احمدی و ویرجینیاری،۱۳۸۳: ۸۷).

آموزش الکترونیکی به مجموعه وسیعی از نرم افزارهای کاربردی و روش های آموزشی گفته می­ شود که شامل آموزش مبتنی بر رایانه و یا مبتنی بر وب، کلاس­های درس مجازی و غیره است.( علی احمدی و قلی زاده،۱۳۸۳: ۱۵۸). آموزش الکترونیکی به کمک کامپیوترها از طریق رسانه­های الکترونیکی، اینترنت، وب، شبکه­ های سازمان یافته، دیسک سخت، بسته­های چند رسانه­ ای و نوارهای صوتی و تصویری ارائه می­ شود. محتوای آموزش با بهره گرفتن از انتقال صدا، تصویر و متنی ارائه می­ شود که با بهره گیری از ارتباط دوسویه بین افراد فراگیر و استاد یا بین فراگیران، کیفیت ارائه دوره آموزش به بالاترین سطح خود می­رسد.

تعاریف زیر را ‌می‌توان برای آموزش الکترونیکی درنظر گرفت:

الف)آموزش الکترونیکی، آموزش مبتنی بر فناوری است.

ب)آموزش الکترونیکی نقطه­ عطف و همگرائی آموزش و اینترنت است.

پ)آموزش الکترونیکی استفاده و بهره گیری از فناوری شبکه برای طراحی، ارائه، انتخاب، مدیریت و توسعه آموزش است.

ت) آموزش الکترونیکی به مفهوم آموزش راه اندازی شده با اینترنت است که می ­تواند مواردی نظیر ارائه مطالب درس در قاب­های چندگانه، مدیریت آموزشی و شبکه­ های مرکب از فراگیران، کارشناسان و تهیه کنندگان مطالب را دربرمی­گیرد.(همان : ۱۵۹).

۲-۱-۵-۱-مزایای آموزش الکترونیکی

هدف آموزش الکترونیکی، به کارگیری برنامه­ای به روز، ارتقاء دانش و مهارت­ های نیروی انسانی است. از مزایای دیگر آن ‌می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

الف) آموزش همیشگی برای همه کس و در همه جا

در این نوع آموزش، دسترسی فراگیران به مطالب و محتوای دوره، وابسته به زمان و مکان نیست. اینترنت می ­تواند راه حلی منطقی برای سازمان‌ها باشد و دستیابی به اهداف آموزشی آن ها را محقق سازد. از طریق شبکه­ های رایانه­ای، دسترسی به آموزش الکترونیک، دائمی بوده و محدودیتی از لحاظ استفاده از آن برای دانشجویان و بقیه افراد جامعه وجود ندارد. تنها نیاز اصلی برای استفاده از آموزش مبتنی بر رایانه و آموزش‌های(On line) داشتن یک رایانه است.

ب) صرفه جوئی در هزینه­ ها

در آموزش الکترونیکی از هزینه­ های رفت وآمد و هزینه­ های مربوط به اساتید و مشاوران کاسته و از اتلاف وقت جلوگیری می­ شود. در این آموزش، دوره ­های آموزشی می ­توانند به جلسات کوتاه تری تقسیم شده و در عوض در روزها و هفته­های بیشتری ارائه گردند.

پ) همکاری و تعامل

راه حل آموزش الکترونیکی، همچون آموزش سنتی، موجب تعامل بین دانشجو و استاد برای درک بهتر مفاهیم می­ شود. با این تفاوت که دربحث بین دو دانش آموز، دیگر اعضای کلاس می ­توانند بدون توجه به بحث به ادامه آموزش بپردازند و ناگزیر از شرکت در بحث نمی­شوند. متون ارتباطات و تدریس در محیطOn line، تعامل­ها را ممکن می­سازد. تعامل در آموزش الکترونیکی در محیط­ها مانند اطاق­های گفتگو، پست الکترونیک، تابلوهای اعلانات و غیره امکان پذیر است.

ت) یادگیری بدون واهمه

دانشجویان که در یک دورهOn line ثبت نام ‌می‌کنند، وارد محیط عاری از ریسک­ای می­شوند که می ­توانند در آن مواد جدیدی را آزمایش کنند و مرتکب اشتباه شوند بدون اینکه خود را در معرض قضاوت دیگران قرار دهند. این قابلیت بویژه زمانی ارزش دارد که دانش آموزان یادگیری مهارت‌های نظیر تصمیم گیری و رهبری را تجربه ‌می‌کنند. محیط عاری از ترس، قدرت اعتماد به نفس و خلاقیت فراگیران را بالا خواهد برد.

ث) قابلیت انتخاب سطوح مختلف

در آموزش الکترونیکی، دانشجویان با توجه به راهنمایی­های انجام شده می ­توانند سطوح و دوره ­های آموزشی مورد نیازشان را در کوتاه­ترین زمان ممکن انتخاب کنند. در هر مرحله از آزمایش الکترونیکی که دانشجو احساس کند سطح مورد نیازش را بدرستی انتخاب ‌کرده‌است، می ­تواند با گذراندن مراحل لازم وارد دیگر سطوح دوره ­های آموزش شود.

ج) سنجش سطح در هر مقطع

در آموزش الکترونیکی، برای دانشجو قبل از ورود به دوره­ آموزش، یک مرحله آزمون در دوره انتخابی گذاشته می­ شود که دانشجو با توجه به اطلاعات قبلی خود و نتایج این آزمون، برای ادامه آموزش تصمیم گیرد. بعلاوه در هر زمان از دوره آموزشی، دانشجو می ­تواند در آزمون پایان دوره شرکت کرده و نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنند.

چ) آموزش به روز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ق.ظ ]




ایران

یارانه‌ها در ایران قدمتی بسیار دارند، جهت گیری‌های حمایتی دولت از بخش کشاورزی از دوران صفویان آغاز شدو بعدها در دوران قاجار سیاست‌هایی برای توسعه زراعت همچون دادن بذر و مساعده به مستاجر اتخاذ شد. ولی دخالت مستقیم دولت در عرضه و تقاضا در دوران رضاخان و از سال ۱۳۱۱ با تصویب قانونی برای بنیانگذاردن سیلو در تهران به منظور رویارویی با کمبودهای احتمالی آغاز گشت. در سال ۱۳۱۵ که با بارندگی‌ها، در عرضه گندم افزایش چشمگیری بوجودآمده بود، با پیشی گرفتن عرضعه از تقاضا قیمت‌ها کاهش یافت و در همان سال دولت برای حمایت از کشاورزان گندم را با قیمت بالاتر خرید. تا سال ۱۳۲۱ هدف دولت از دخالت در بازار غلات، حمایت از کشاورزان وتهیه و ذخیره گندم و عرضه نان ارزان برای اقشار کم درآمد شهری بود.

نخستین نظام سهمیه بندی بایارانه در ایران، در زمان جنگ جهانی صورت گرفت که یارانه‌هایی برای گوشت و گندم پرداخت می‌شد، هرچند که میزان آن ها چشمگیر نبود. به طوری که کل یارانه پرداختی دولت تا سال ۱۳۵۱، ۱۶۶۸ میلیون ریال بود که این میزان تنها نزدیک به ۴٫۱ درصد یارانه در سال ۱۳۵۴ بود. تاپیش از انقلاب اسلامی، در مرداد ۱۳۵۳، دولت صندوقی به نام صندوق حمایت از مصرف کننده را تأسيس کرد و در سال ۱۳۵۶ سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان را تأسيس کردکه کلیه وظایف صندوق بر عهده این سازمان نهاده شد.

نخستین بار بعد از انقلاب اسلامی، در بند ۴ سیاست‌های کلی قانون برنامه اول توسعه (مصوب سال ۱۳۶۸) به موضوع یارانه‌ها پرداخته شد. بر اساس این قانون، تغییر سیستم سهمیه بندی کالاهای اساسی به نحوی که یارانه‌های پرداخت شده در چارچوب نظام تانین اجتماعی کشور به تدریج و صرفا متوجه افراد کم درآمد جامعه شود، به عنوان یکی از سیاست‌هادر این زمینه پیش‌بینی شده‌بود. در بند ب سیاست‌های عمومی قانون برنامه دوم توسعه (مصوب ۱۳۷۳) به موضوع ادامه سیاست پرداخت یارانه برای کالای اساسی و دارو وحتی الامکان علنی کردن بخشی از یارانه‌های پنهان و همزمان با آن تقویت نظام تامین اجتماعی، بیمه، امداد و برقراری و تامین کمک‌های مستقیم در موارد لازم تأکید شده است. همچنین مشخص ساختن یارانه‌ها و کمک‌های دولت و انتقالات درآمدی در قالب طبقه بندی مستقل بودجه به عنوان بخشی از سیاست‌های هزینه‌ای در این برنامه پیش‌بینی شده بود. در قانون برنامه سوم توسعه( مصوب ۱۳۷۹) نیز در برخی مواد به موضوع یارانه‌ها اشاره شده است. بر اساس بند (الف)ماده (۴۶) قانون مذکور – که در ماده (۱۰۳) قانون برنامه چهارم نیز تنفیذ شده است- سیاست پرداخت یارانه کالاهای اساسی شامل گندم، روغن نباتی، قند و شکر، پنیر، دارو وشیر خشک در برنامه سوم با حفظ کالابرگ از نظر تعداد، مقدار وزنی و قیمت آن مطابق برنامه دوم ادامه خواهد‌یافت. دولت موظف است یارانه پرداختی به کالاهای اساسی را بر اساس مقدار سرانه در برنامه دوم به صورت ریالی و ارزی در بودجه سالیانه منظور کند. در فصل هشتم قانون برنامه چهارم توسعه (مصوب ۱۳۸۳) هم به موضوع ارتقای امنیت اجتماعی و عدالت اجتماعی اشاره شده است. بر اساس ماده(۹۵) قانون مذکور، دولت مکلف شده به منظور استقرار عدالت و ثبات اجتماعی، کاهش نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی، کاهش فاصله دهک‌های درآمدی و توزیع عادلانه درآمد در در کشور و نیز کاهش فقر و محرومیت و توانمندسازی فقرا، از طریق تخصیص کارآمد و هدفمند منابع تامین اجتماعی و یارانه‌های پرداختی، برنامه های جامع فقر زدایی و عدالت اجتماعی را با محورهای مشخص تهیه و به اجرا بگذارد و ظرف ۶ ماه پس از تصویب قانون فوق، نسیت به بازنگری مقررات و همچنین تهیه لوایح برای تحقق سیاست‌های مشخص اقدام نماید.

از طرف دیگر ‌بر اساس ماده(۳) اصلاحی قانون برنامه چهارم توسعه (مصوب ۱۳۸۳)، قیمت فروش بنزین، نفت گاز، نفت سفید، نفت کوره و سایر فرآورده‌های نفتی، گاز، برق و آب، همچنین نرخ خدمات فاضلاب، ارتباطات تلفن و مرسولات پستی در سال اول برنامه چهارم، قیمت‌های پایان شهریور ۱۳۸۳ خواهد بود. برای سال‌های بعدی برنامه چهارم، تغییر در قیمت کالاها و خدمات مذبور طی لوایحی که حداکثر اول شهریور ماه هر سال تقدیم می‌شود، پیشنهاد و به تصویب مجلس شورای اسلامی‌ می‌رسد.

لهستان

هدفمندسازی یارانه انرژی در لهستان بخشی از برنامه اصلاحات اقتصادی پس از فروپاشی نظام سوسیالیستی را تشکیل می‌داد که موفقترین برنامه در گروه کشورهای بلوک شرق بود. بر اساس بسته مذکور، پرداخت یارانه صتایع به روش شوک درمانی قطع شد. انظباط مالی دولت تحت کنترل شدید قرار گرفت، رشد تورمی دستمزدها متوقف و نرخ بهره افزایش یافت. ‌با حمایت صندوق بین‌المللی پول، پول ملی تضعیف شد وبرنامه خصوصی سازی به همراه آزادسازی قیمت‌ها اجرا شد. همچنین قوانین تجارت خارجی به منظور تسهیل صادرات و جذب سرمایه گذار خارجی اصلاح شد.

آثار کوتاه مدت حاصل از برنامه فوق کاهش ۲۴ درصدی تولیدات صنعتی ورشد ۱۵٫۷ درصدی بیکاری بود. با تقویت بخش خصوصی، به تدریج آثار اولیه رفع و این بخش به موتور محرک اقتصاد تبدیل شدو با ایجاد ۵۰۰ هزار فرصت شغلی توسط این بخش در سال۱۹۹۲ نرخ بیکاری کشور کاهش قابل توجهی یافت. ‌بر اساس نتایج مطالعه ای ‌در مورد منافع و زیان‌های افزایش قیمت انرژی بر خانوار در لهستان، میزن رفاه از دست رفته با ‌کشش‌های قیمتی ارتباط داشته و در اثر افزایش قیمت حامل‌های انرژی، خانوارهای پردرآمد رفا بیشتری از دست می‌دهند.

بلغارستان

کشور بلغارستان قبل از ایجاد اصلاحات اقتصادی برای حمایت از خانوارهای کم درآمد و تولیدکنندگان از بخش انرژی به شدت حمایت می‌کرد. با شروع برنامه های آزاد‌سازی اقتصادی، به منظور کاهش بدهی‌های عمومی و افزایش سرمایه گذاری، حمایت‌ها در این بخش کاهش یافت و اکنون خانوارها تنها استفاده‌ کنندگان از منافع حاصل از یارانه‌های انرژی هستند. هزینه های یارانه‌های برق مصرفی از مصرف کنندگان غیر خانواری تامین می‌شود، در صورتی که یارانه خدمات گرمایشی ناحیه از محل بودجه دولت تامین خواهد‌شد. ‌در مورد قیمت‌های گاز طبیعی مصرفی خانوارها نیز تنها یک قیمت برای خانوارها وجود داردو یارانه آن نیز از سایر مشتریان تامین می‌گردد، اما خانوارهایی که به گاز طبیعی دسترسی دارند، تعدادشان اندک است. علت این امر اخلال در قیمت برق و محدودیت سیستم گاز در بلغارستان می‌باشد. اخیراً اصلاحات مهمی در اصلاح انرژی از جمله تعدیل قیمت برق صورت گرفته است. در اواسط سال ۲۰۰۲ کمیسیون تنظیم انرژی دولت جداول تعرفه برق را طوری تغییر داد که در دوره ۲۰۰۲-۲۰۰۴ قیمت برق مصرفی خانوارها معادل قیمت تمام شده آن باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ق.ظ ]




رابینز معتقد است فرهنگ سازمانی به سیستمی از معانی مشترک که به وسیله اعضای یک سازمان حفظ می شود و یک سازمان را از سازمان های دیگر جدا می‌کند اطلاق می شود. این سیستم از معانی مشترک ‌و مجموعه ای از ویژگی های کلیدی تشکیل شده است که سازمان برای آن ارزش قائل است ( رابینز ، ۱۹۹۳، ۳۷۲ ).

بکر فرهنگ سازمانی را چنین تعریف می‌کند « فرهنگ سازمانی سیستمی از استنباط مشترک است که اعضا نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می شود. ( قاسمی ، ۱۳۸۱ ، ۲۵۱ ) .

با توجه به تعاریف فوق و در نظر گرفتن اشتراکات این تعاریف می توان تعریفی جامع و کلی را که مورهد،گریفین ارائه نموده اند بیان داشت. آن ها عقیده دارند که :

فرهنگ سازمانی یک دسته از ارزشهاست که اغلب مورد پذیرش و تأیید قرار می گیرند، در داخل سازمان به اشخاص کمک می‌کنند تا نسبت به اقداماتی که قابل قبول تلقی می‌شوند و اقداماتی که غیر قابل قبول به حساب می‌آیند، معرفت پیدا کنند. اغلب این ارزش‌ها از طریق داستانها و سایر ابزارهای نمادین منتقل می‌شوند . ( الوانی ، غلام زاده ۱۳۸۸ ، ۲۱۳ ).

۲ – ۳ مرور ادبیات و نظریه ها :

_ نظریه و دیدگاه های علمی

رفتار سازمانی یکی از دانش های میان رشته ای است که مطالعه رفتار فرد ، گروه و سازمان را بر عهده دارد . روانشناسان با مطالعه و تلاش به شناخت رفتار فرد می پردازند . نظریه پردازان یادگیری و شخصیت ، روانشناسان بالینی و از همه بیشتر روانشناسان صنعتی و سازمانی به علم رفتار کمک کرده‌اند .

۱٫ روانشناسان سازمانی و صنعتی

روانشناسان سازمانی و صنعتی پیش از این به موضوعات خستگی ، بی حوصلگی و سایر عوامل مربوط به شرایط کاری که می‌تواند مانع عملکرد بهتر شود می پرداختند . اما به تازگی به موضوعات یادگیری ، ادراک ، شخصیت ، کارآموزی ، رهبری اثر بخش ، نیازها و عوامل انگیزشی ، رضایت شغلی ، فراگردهای تصمیم گیری ، ارزیابی عملکرد ، نگرش سنجی ، فنون گزینش کارکنان ، طراحی شغل و تنیدگی نیز توجه نشان می‌دهند . در حالی که روانشناسان توجه خود را بر فرد متمرکز کرده‌اند ؛ جامعه شناسان بر سیستم اجتماعی که در آن افراد نقش های گوناگونی را ایفا می‌کنند ، تأکید دارند . به عبارت دیگر جامعه شناسان افراد را در رابطه با دیگران مطالعه می‌کنند .

۲٫ جامعه شناسان

جامعه شناسان از طریق مطالعه رفتار گروه در سازمان بویژه سازمان‌های رسمی و پیچیده ، بیش ترین سهم را در دانش سازمانی دارند . زمینه هایی از رفتار سازمانی که جامعه شناسان سهم ارزشمندی در آن دارند عبارت است از : پویایی گروه ، فرهنگ سازمانی ، نظریه وساختار سازمان‌های رسمی ، فن آوری سازمانی ، بوروکراسی ، ارتباطات قدرت ، تضاد و رفتار میان گروهی .

۳٫ روانشناسان اجتماعی

رواشناسان اجتماعی که خود علمی میان رشته ای است و مفاهیمی از روانشناسی و جامعه شناسی را باهم تلفیق می‌کند ، بر تاثیر رفتار افراد بر یکدیگر تمرکز دارد . یکی از زمینه‌های عمده ای که بسیار مورد مطالعه روانشناسان اجتماعی قرار گرفته ، تغییر است . آن ها چگونگی ایجاد تغییر و کاهش موانع را برای پذیرش تغییر بررسی کرده‌اند . گذشته از این ، روانشناسان اجتماعی سهم عمده ای در زمینه اندازه گیری ، شناخت و تغییر نگرش‌ها ، الگوهای ارتباطی ، یافتن راه هایی که با فعالیت گروهی بتوان نیازهای فردی را برطرف کرد و فراگردهای تصمیم گیری گروهی، دارند.

۴٫ مردم شناسان

مردم شناسان برای شناخت انسان‌ها و فعالیت های آنان جوامع را بررسی می‌کنند . برای مثال مطالعه آنان روی فرهنگ ها و محیط ها به مدیران کمک می‌کند تا تفاوت در ارزش‌های اساسی ، نگرش‌ها و رفتار میان افراد از کشورهای گوناگون و در سازمان‌های مختلف را بشناسد. شناخت امروز ما از فرهنگ سازمانی ، محیط های سازمانی و تفاوت‌های فرهنگ های ملی بیشتر حاصل کار مردم شناسان یا کسانی است که روش آن ها را به کار می گیرند .

۵٫ دانشمندان علم سیاست

دانشمندان علم سیاست ، رفتار افراد و گروه ها را در محیط سیاسی مطالعه می‌کنند . مدیریت تضاد ، توزیع قدرت و چگونگی سوء استفاده از قدرت برای منافع فردی ، عناوینی هستند که به رفتار دانش سازمانی کمک می‌کنند . مدیران و دانشجویان مدیریت به طور روزافزون نسبت ‌به این واقعیت آگاه تر می‌شوند که سازمان‌ها ، دارای موجودیت سیاسی هستند. بدون نگاه از منظر سیاسی نمی توان به شناخت دقیق رفتار افراد در سازمان دست یافت .

الف – نخستین هدف از مطالعه رفتار سازمانی شناخت و تشریح رخدادهایی است که به طور منظم رخ می‌دهند ، دوم تشریح علل این رخداد ها و سوم کنترل وضعیت ها به طریقی است که رفتار مطلوب تداوم یافته و رفتار نامطلوب تکرار نشود .

ب – هدف مطالعه رفتار سازمانی نیل به اثر بخشی سازمانی است .

ج – مدیران با شناخت و مدیریت رفتار فردی ، فراگرد های گروهی ، و فراگردهای سازمانی می‌توانند به اثر بخشی سازمانی برسند ( رابینز ، ۱۹۹۳ ، ۱۸ – ۲۰ ).

فلذا در این پژوهش محقق بر آن است تا ‌به این سوال اساسی پاسخ دهد که ، عوامل سازمانی مؤثر بر بروز اعمال خلاف شئون انتظامی کدامند ؟

اننتظار می رود پاسخ ‌به این سوال بتواند در پیشگیری از بروز این گونه اعمال مؤثر واقع شود. بررسی عوامل مؤثر بر بروز رفتارهای خلاف شئون انتظامی کارکنان گشت از این جهت یک مسئله سازمانی است چون گشت انتظامی به عنوان لایه اول حفاظتی بین جرم و جامعه که می‌تواند ‌در جلوگیری از بروز جرم و ایجاد نظم و امنیت در جامعه تأثیر بسزایی داشته باشد ، دارای اهمیت ویژ ه ای است. از آنجایی که نحوه انجام وظیفه عوامل گشت کلانتری در مأموریت های انتظامی با روحیات متفاوت و ضعف عملکرد برخی ازآنان همواره ‌از مشکلات سازمان بوده و گاه اعتراض وعدم رضایت شهروندان را در پی داشته ، دغدغه خاطر سلسله مراتب را فراهم می آورد . از جمله مواردی که در خصوص عملکرد افسران گشت مورد بی توجهی واقع شده ، نپرداختن به نقش عواملی چون : انگیزه ، آموزش ، امکانات و تجهیزات ، سنوات خدمتی ، تحصیلات و … است. که نادیده گرفتن این موارد باعث بروز اعمال خلاف شئون در افسران گشت و در حالت کلی در اعمال پلیس می شود که در این تحقیق به بررسی این موارد خواهیم پرداخت .

جدول ( ۱-۱ ) : مطالعه محیطی ( درصد جرایم اتفاق افتاده در سال ۹۱ در شهر تبریز)

درصد جرایم
تعداد جرم

( برخورد نامناسب مأموران با مردم )

تعداد جرم

( رشوه )

تعداد جرم

( غیبت )

تعداد جرم

( تمارض )

مؤلفه‌ ها
۵
۱۹
۱۱
۵
۵ سال
سابقه خدمتی
۶
۷
۸
۴
بیش از ۵ سال
۵
۱۹
۱۱
۵
درجات پایین
درجه
۵
۸
۶
۳
افسران و بالاتر

۱-۳ توصیف آماری درخصوص جرایم اولویت دار و شایع ‌در کارکنان انتظامی شهر تبریز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ق.ظ ]




سرمایه گذارهای خارجی که ‌بر اساس مفاد قانون تشویق و حمایت سرمایه گذاری خارجی ۱۳۸۱ پذیرفته می‌شوند از تسهیلات و حمایت های این قانون برخوردارند و به دو طریق ذیل قابل پذیرش هستند.

الف- سرمایه گذاری مستقیم خارجی در زمینه‌های که فعالیت بخش خصوص در آن مجازات

ب- سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کلیه بخش ها در چهارچوب روش های مشارکت مدنی، بیع متقابل و ساخت، بهره برداری و واگذاری که برگشت سرمایه و منافع حاصله صرفاً از عملکرد اقتصادی طرح مورد سرمایه گذاری ناشی می شود و متکی به تضمین دولت یا بانک ها یا شرکت های دولتی است.

۳-۷-قراردادهای سرمایه گذاری با مشارکت بخش خصوصی و دولتی

۳-۷-۱- قرارداد ساخت، بهره برداری و انتقال (BOT)[37]:

یکی از قراردادهای سرمایه گذاری مهم که با مشارکت بخش خصوصی و دولتی در شرکت ملی نفت ایران انجام می شود قرارداد ساخت، بهره برداری و انتقال است که این قرارداد نوعی توافق است که در آن بخش خصوصی یک پروژه زیر بنای نفتی را اجراء می‌کند. حاصل پروژه را طی یک مدت زمانی معین، مورد بهره برداری قرار می‌دهد و سرانجام مالکیت پروژه مذبور را پس از انقضا مدت یا دوره اشاره شده به دولت منتقل می کند.

نقش بخش خصوصی و دولتی در روش ساخت، بهره برداری و انتقال (BOT) :

در بسیاری از مواقع، دولت به ‌عنوان تنها بنگاه خریدار به صورت انحصاری عمل می‌کند و تعهد یا تضمین می کند که حداقل میزان از پیش تعیین شده ای از محصول تولیدی را خریداری کند. تضمین خرید محصول از سوی دولت این اطمینان را به وجود می آورد که مبلغ سرمایه گذاری اولیه در یک مدت منطقی و معین جبران می شود.

بخش خصوصی ‌بر مبنای‌ امتیاز/ امتیازات دریافتی:

    • تامین منابع مالی تأسیسات در دست ساخت را تعهد می‌کند.

    • مالکیت تأسیسات مذکور را طی دوره امتیاز تحصیل می‌کند.

  • دارایی ساخته شده (محصول) را به صورت تجاری مورد بهره برداری قرار می‌دهد.

این نوع توافق معمولاً در پروژه های پیچیده و زمان بر، نظیر پروژه احداث نیروگاه و تأسیسات زیربنایی دولت ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. در برخی از مواقع، دولت مالک پروژه محسوب نمی شود در این صورت شرکت مجری طرح،تأسیسات ساخته شده را مورد بهره برداری قرار می‌دهد و دولت به عنوان مصرف کننده یا خریدار و تعدیل گر عمل می‌کند.

در حقیقت قرارداد ساخت، بهره برداری و انتقال منوط به اخذ دو تصمیم مهم در سرمایه گذاری صنایع بالادستی است: ۱- اخذ یک تصمیم سرمایه گذاری در ارتباط با یک محصول صنعتی یا یک پروژه زیر بنایی

۲-تمایز قائل شدن بین پروژه های مرتبط با استخراج، تولید و فروش مواد اولیه و پروژه های دیگر نظیر خطوط لوله نفت، سیستم مخابراتی، نیروگاه ها که در آن ها محصول و درآمد حاصل از تولید منبع تلقی می شود.

‌در خدمات نفتی این چنین قراردادها، به منظور حمایت از مصرف کننده وضع گردیده که طبق قانون فرانسه، صاحب امتیاز متعهد به قیود زیر می‌باشد:

    • استمرار عرصه خدمات

    • رعایت تساوی مصرف کنندگان

  • پذیرش انجام خدمات بر مبنای تغییر نیازها

در عوض صاحب امتیاز در برابر امتیازات جدیدی که بر حقوق قراردادی وی اثر منفی یا معکوس می‌گذارد مورد حمایت قرار می‌گیرد. ‌بنابرین‏، در نظر گرفتن موضوع اعطای امتیازات در نظام قانون مدنی برای درک حقوقی که وضع شده است یک تدبیر مهم محسوب می شود.

۳-۷-۲-اصول حقوقی حاکم بر قراردادهای بین‌المللی نفتی:

اصول کلی حقوقی عبارت است از اصولی که مورد قبول همه ملل در صحنه حقوق بین الملل قرارگرفته است و طرفین قرارداد با انتخاب آن به عنوان قانون حاکم بر قرارداد،حوزه آن را گسترش داده وعملا قانون ملی راکه در برخی از قراردادها در کنار اصول کلی حقوقی به عنوان قانون حاکم در قراردادها تعیین شده بود راکنار نهادند. در اکثر این قراردادها، اصول حقوقی مشترک طرفین قرارداد را به عنوان قانون حاکم انتخاب می کنندو در صورت فقدان آن، قرارداد به اصول کلی حقوقی مورد قبول ملل متمدن یا حقوق بین الملل ارجاع داده‌اند، اما آنچه که موجب نگرانی است، ابهام ‌در مورد مصادیق این اصول از یک سو وابهام در حدود آن از سوی دیگر است. همین امر باعث می شود که داور عملا استنباط خود را از این مفاهیم بر قرارداد، حکم کند. یکی از ویژگی های مثبت این اصول، در مفهوم کلی آن، خصیصه پویایی آن است. به همین دلیل نمی توان مصادیق آن را همیشه ثابت دانست. از دیدگاهی دیگر این اصول را شاید بتوان نتیجه همگرایی حقوقی دولت‌ها دانست. این هم گرایی در عین این که ایجاد کننده وتوسعه دهنده این اصول هستند،خود نیز در برخی مواقع می‌توانند معلول توسعه ‌و تکامل اصول دیگر باشند.[۳۸]

۳-۷-۳-اهم اصول حقوقی در قراردادهای بین االمللی نفتی:

۱-اصل حاکمیت دولت میزبان بر منابع طبیعی و گسترش آن؛

۲-اصل مالکیت بر منابع طبیعی (ممنوعیت اعطای حق حاکمیت آن به بیگانگان)؛

۳- اصل آزادی قراردادی (حاکمیت اراده)؛

۴- اصل سرمایه گذاری خارجی وایجاد رقابت سالم درحوزه نفت و گاز؛

۵-نیل به خودکفایی ملی در زمینه‌های اقتصادی و انرژی؛

۶-ایجاد تنوع در منابع سوختی وهمچنین درآمد حداکثری برای دولت میزبان؛

۷-توسعه،انتقال وآموزش تکنولوژی در صنعت نفت وگاز؛

۸- وجوب رعایت الزامات قانونی و بودجه ای؛

۳-۷-۴- مالکیت منابع نفتی در ایران

وضعیت مالکیت معادن در هرکشوری با توجه به الزامات و اقتضائات قانونی آن متفاوت است. چرا که افراد خصوصی مجاز به تملک معادن نفتی هستند.از این رو،جهت تبیین ماهیت یک قرارداد نفتی، شناسایی اشخاص حقیقی و حقوقی که طرفین این قراردادها قرار می گیرند،ضروری به نظر می‌رسد. بر اساس ماده ۳۸ قانون مدنی ایران، مالکیت زمین مستلزم مالکیت فضای محاذی آن است، تا هر کجا که بالا رود ونسبت به زیر زمین نیز این گونه می‌باشد ‌و مالک، حق هر گونه تصرف در هوا وزمین رادارد مگر آنچه را که قانون استثنا کرده باشد. معادن نفتی جزء زمین محسوب می شود.خواه روی زمین باشد مانند معادن سنگ نمک ، خواه در عمق زمین باشد مثل معادن نفت وذغال سنگ. ماده ۱۶۱قانون معادن،در این راستا بیان می‌دارد: معدنی که روی زمین کسیواقع شده باشد،ملک صاحب زمین است.اما تصاحب معادن نسبت به وضعیت طبیعی آن متفاوت است.از نظر قانون مدنی ایران ، معادن ظاهری یا سطح الارضی که همان معادنی هستند که بر روی زمین قرار دارند، هر کس می‌تواند هر مقدار از آن را تصاحب کند ‌و مالک آن شود. پس از باز شناسی اصل حاکمیت دائم کشورها بر منابع طبیعی،اصل حاکمیت اراده در تعیین قانون حاکم،عملا تحت الشعاع آن، قرار گرفت وباعث شد تا قانون ملی دولت میزبان ، بر قرارداد حاکم شود. هر چند به طورمحدود،الزاماتی را برای دولت ایجاد می- کند.با این وجود،در روابط قراردادی ، اصل الزام آور بودن قراردادها واصل لزوم وفای به عهد در روابط معاهداتی بین دولت‌ها پذیرفته شده واز اعتباری مطلق بر خوردار است.امادر مورد روابط قراردادی طرف های نابرابر،اعمال این اصول با چنین اعتباری،محل شبهه وتردید است.طرفهای خصوصی قرارداد نفتی با ارتقاء جایگاه خود در چهار چوب قرارداد واصل لزوم وفای به عهد، حق دخالت دولت را به استناد حق حاکمیت یا مصالح ملی را زیر سوال برده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ق.ظ ]




۵- بعد شیوه های ارزشیابی دوره های آموزش ضمن خدمت بر میزان بهره وری کارکنان ادارات شهرستان کنگان تأثیر دارد.

    1. تعاریف نظری متغیرهای کلیدی :

    1. آموزش ضمن خدمت : آموزش ضمن خدمت عبارت است از بهبود نظام دار و مداوم مستخدمین از نظر دانش، مهارت ها و رفتارهایی که به رفاه آنان و سازمان محل خدمتشان کمک نماید (ابطحی، ۱۳۸۱).

    1. نیاز سنجی آموزشی : نیازسنجی آموزشی عبارت است از فرایند تعیین اهداف، مشخص کردن وضع موجود، اندازه گیری نیازها و تعیین اولویتها در حقیقت نیاز سنجی عبارت است از تشخیص فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب با در نظر گرفتن اولویت‌های اجرائی (رایمون، ۲۰۰۱).

    1. بهره‌وری : بهره‌وری‌ عبارت است از اثر بخشی + کارایی (اثربخشی : انجام‌ دادن‌کارهای‌ درست و حرکت در‌ راستای‌ هدف، کارایی: انجام دادن درست و صحیح کارها‌ بهره‌وری. یعنی اینکه سازمان در قبال مقدار معینی از محصول‌ به‌ چه‌ نسبتی از منابع تولیدی استفاده می‌کند (طاهری، ۱۳۸۶).

    1. یادگیری: یادگیری را به عنوان فرایندی که به وسیله آن دانش از راه تغییر شکل تجربه ایجاد می شود، تعریف ‌کرده‌است(سیف، ۱۳۸۸).

    1. یادگیری: ایجاد تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار بالقوه یادگیرنده ، مشروط بر آن که این تغییر بر اثر اخذ تجربه باشد(سیف،۱۳۷۴، ص ۵۶) .

    1. ارزشیابی : ارزشیابی حرکتی است که به وسیله آن سازمان عملکرد کارکنان را در مسئولیتهایی که بعهده دارند، بررسی کرده و می­سنجد(ابطحی،۱۳۹۰).

      1. ارزشیابی : عبارت است از داوری و قضاوت درباره ارزش اندیشه ها ، کار ها،راه حلها ، روش‌ها ، مواد و … برای مقصود یا منظوری معین(صفوی،۱۳۸۸)

  1. ارزشیابی : ارزشیابی به معلم کمک خواهد کرد که هم از چگونگی موفقیت یا شکست یادگیرندگان در یادگیری و هم از نقاط قوت و ضعف فعالیت‌های آموزشی خود آگاهی حاصل کند و در جهت بهبود آن ها گام بردارد(هاشمی،۱۳۹۱،ص ۱۹۷).

    1. تعاریف عملیاتی :

۱-۷-۱- آموزش ضمن خدمت: در این تحقیق منظور از آموزش ضمن خدمت اجرای پرسشنامه استاندارد اثربخشی آموزش‌های ضمن خدمت حسینی( ۱۳۸۷)، است که دارای ۵۱ گویه بوده و نمره گذاری آن بر اساس روش لیکرت است که در جدول ذیل ارتباط گویه ­ها و سؤالات پرسشنامه به صورت دقیق مشخص گردیده است .

جدول ۱-۱– ارتباط سؤالات پرسشنامه و مؤلفه های تحقیق

ردیف
مؤلفه
شماره سؤالات
۱
نیازسنجی
۳-۱
۲
اهداف و محتوا
۲۲-۴
۳
یاددهی و یادگیری
۲۳-۳۰
۴
شرایط و امکانات آموزشی
۴۵-۳۱
۵
شیوه های ارزشیابی
۵۱-۴۶

۱-۷-۲- بهره ­وری سازمانی: در این تحقیق منظور از بهره‌وری اجرای پرسشنامه استاندارد بهره‌وری سازمانی (اولسانیا و همکاران ، ۲۰۱۲) ‌می‌باشد . این پرسشنامه شامل ۲۷ گویه و نمره گذاری آن بر اساس مقیاس لیکرت می‎باشد.

فصل دوم

مبانی نظری و تجربی تحقیق

    1. مقدمه :

در این فصل ابتدا در زمینه­ دوره های آموزش ضمن خدمت و بهره ­وری سازمانی کارکنان و اثرات آن بر عملکرد کارمندان بحث می‌گردد و سپس تحقیقاتی که در این مورد توسط دانشمندان و پژوهشگران داخلی و خارجی انجام شده بررسی شده و در نهایت چارچوب نظری پژوهش ارائه می‌گردد .

    1. آموزش کارکنان :

در مدت نیم قرن گذشته اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهان، آنچنان دستخوش تغییر و دگرگونی بوده است که به زحمت می توان اندک شباهتی میان ساختار روابط افراد و سازمان‌ها در زمان حال و گذشته یافت. تغییر پرشتاب در همه ابعاد زندگی اجتماعی و سازمانی، نه تنها امکان هر گونه خام اندیشی را از افراد سازمان‌ها و جوامع سلب کرده بلکه حیات و بقای آنان را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است(عباسپور، ۱۳۸۲).

امروزه آموزش به عنوان یکی از مکانیزم‌های اصلی در توسعه منابع انسانی در حوزه­ سازمان‌ها مورد توجه می‌باشد. افزایش سطح دانش، آگاهی و شعور برای نیروی انسانی در ابعاد مختلف امروزه از اهمیت فوق العاده­ای برای دستیابی به اهداف سازمانی برخوردار ‌می‌باشد و باید برنامه ریزی دقیق در این امر به کاهش شکاف موجود با دنیای توسعه یافته منجر گردد.

منابع انسانی موجود در سازمان‌ها، بایستی با برخورداری از دانش و مهارت جدید و به روز خود را با تکامل شتاب آلود علوم و فناوری همگام کنند. سازمان‌ها نیز باید بتوانند با به کارگیری سیستم‌های آموزش و یادگیری هدفمند، سازگار با مأموریت ، اهداف و استراتژیهای سازمانی ، درصدد توسعه و نوسازی و افزایش سرمایه دانشی و فکری و پرورش منابع انسانی برآیند(علوی،۱۳۹۰).

بررسی ادبیات توسعه منابع انسانی در سازمان‌ها نشان می‌دهد که برنامه های آموزشی از دیدگاه مدیران همواره یکی از راه حلهای کلیدی برای رفع مشکلات در سازمان‌ها محسوب می­ شود. این جمله مکرر شنیده می­ شود که کارکنان کاری را که از آن ها انتظار می­رود ؛ انجام نمی­دهند یا ما مشکل آموزشی داریم. این جملات نشانه­هایی از ضرورت توانمندسازی نیروی انسانی در انجام وظایف سازمانی است(مجتهد و همکاران ، ۱۳۸۲).

فرایند آموزش مستمر در ساخت و بافت درونی سازمان، به ‌عنوان سیستم پویا ، متحرک و پیشرونده ، جان و توان و روح جدیدی در کالبد سازمان خواهد دمید، با تلفیق و هماهنگی با سایر سیستم‌های درونی سازمان ، نظیر سیستم‌های عام برنامه ریزی نیروی انسانی، سیستم پرسنلی، استخدامی و ارزشیابی و طبقه بندی مشاغل ، حقوق و دستمزد، سیستم حفاظت نیروی انسانی و خدمات رفاهی و … همچون مکانیسمی قدرتمند، کارایی کمّی و کیفی سازمان را به طور مداوم افزایش خواهد داد.

سیستم آموزش کارکنان در سازمان‌ها، همچنین زمینه مساعدی برای رشد و پرورش استعدادها و قابلیت‌های کارکنان را فراهم خواهد نمودو ضمن بهبود کیفیت و کمّیت کار و عملکرد پرسنلی، شرایط مناسب برای جایگزینی، ارتقاء و ترفیعات و چرخش های شغلی را مهیا و امکان برقراری توزیع متناسب و متعادل مشاغل بین کارکنان را به وجود خواهد آورد(علوی، ۱۳۹۰).

اجرای برنامه های آموزشی در یک سازمان می‌تواند در یک سازمان می‌تواند نیاز به نیروی انسانی متخصص را در آینده برطرف سازد و تضمینی برای حل مشکلات کارکنان باشد. بررسی ها نشان داده اجرای این آموزش ها باعث اثربخشی و افزایش بهره وری شده، از طرفی کارایی را بالا برده و سطح توانایی کارکنان را افزایش می­دهد. همچنین آموزش و توسعه کارکنان سبب می­ شود آن ها یاد بگیرند که چگونه کار خود را انجام دهند، عملکرد خود را بهبود بخشند و خود را برای مسئولیت‌های مهمتر در آِنده آماده کنند. از این رو نظامهای آموزشی در سراسر دنیا باید با تربیت نیروی انسانی متخصص اصلی­ترین منبع توسعه را فراهم آورند تا متخصصان تربیت شده در یک نظام عالی پویا بتوانند چرخهای توسعه را به حرکت درآورند(نکوئی مقدم و میر رضایی،۱۳۸۴).

    1. تعریف آموزش :
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ق.ظ ]




در این پژوهش ابتدا پس از انجام مطالعات کتابخانه ­ای و بررسی پژوهش­های پیشین، مدل مناسب برای انجام پژوهش انتخاب شد. سپس از طریق مصاحبه نظر هرکدام از مصاحبه شونده گان را درمورد عوامل مشخص شده در مدل تامپسون و استریکند پرسیده تا اگر مخالف عاملی هستند آن را حذف و اگر عامل جدیدی را در نظر دارند آن­هارا بیان کنند. جمع بندی نتایج بررسی اولیه منجر به تهیه پرسشنامه نهایی جهت گردآوری اطلاعات و دیدگاه خبرگان در صنعت روانکارهای ایران خواهد شد. در آخر با بهره گرفتن از روش فرایند تحلیل شبکه ­ای (ANP) میزان و ضریب اهمیت هریک از عوامل مشخص شده و عوامل حیاتی موفقیت ‌بر اساس اهمیتشان اولویت بندی می­شوند.

۱-۷-۱ قلمرو پژوهش

قلمرو زمانی

با توجه به نوع پژوهش، مدت انجام این پژوهش از زمان تصویب پروپوزال حدود نه ماه به طول انجامید.

قلمرومکانی

قلمرو مکانی این پژوهش را صنعت روانکارها در ایران تشکیل می­دهد که عمده سازمان های فعال در این صنعت چهار شرکت ایرانول، سپاهان، پارس و بهران ‌می‌باشد.

قلمرو موضوعی

این موضوع در مباحث برنامه­ ریزی راهبردی قرار می‌گیرد.

۲-۷-۱ جامعه و نمونه آماری

در این پژوهش گروه خبرگان صنعت روانکارها در ایران که اغلب در چهار شرکت اصلی و بزرگ ایران (ایرانول، بهران، پارس و سپاهان) درحال فعالیت هستند به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته و مقرر شد پس از مشورت با مدیران و مشاورین، افراد خبره و شایسته ای که در زمینه ­های مختلف صنعت شناخت کافی دارند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و معرفی شوند.

۸-۱ تعریف واژگان و اصطلاحات کلیدی پژوهش

    • موفقیت: دستیابی به ارزش­ها در جهت پیشی گرفتن از رقبا

    • عوامل حیاتی موفقیت: تعداد عواملی محدود که برای موفقیت در بازار لازم و ضروری می­باشند و در تعیین برنامه راهبردی سازمان­هااثر می­گذارند.

    • فرایند تحلیل شبکه ­ای: یکی از تکنیک‌های تصمیم ­گیری چند معیاره است و در مجموعه مدل‌های جبرانی قرار ‌می‌گیرد.

    • عوامل تولیدی: عواملی که به استقرارکارخانه در مکانی که هزینه تولید درآنجا پایین باشد، و به انعطاف پذیری در تولید و شخصی سازی، طراحی وبرنامه­ریزی تولید با حداقل هزینه، بهروری بالای نیروی کار، استفاده مؤثر از دارایی­ های ثابت، کیفیت تولید، تولید با هزینه کم، دسترسی به نیروی انسانی ماهر و استفاده موثراز دارایی­ های ثابت اشاره دارد.

    • عوامل بازاریابی: عواملی که به تکنیک­های ارزیابی صریح و سریع بازار، خدمت مؤدبانه به مشتری، انجام صحیح سفارش خریدار(تعداد کم اشتباهات­یا بازگشت سفارش)، تنوع خط تولید محصول و انتخاب محصول، بسته بندی و ظاهر طراحی شده جذاب، مهارت­ های تجارت، تبلیغات هوشمندانه، وارانتی و گارانتی برای مشتریان اشاره دارد.

    • عوامل تکنولوژیکی: عواملی که به توانایی فنی برای ایجاد پیشرفت نوآوری­ها در فرایند تولید، تجربه در فناوری مورد استفاده، تجربه پژوهش علمی، توانایی نوآوری محصول و توانایی استفاده از اینترنت برای انتشار اطلاعات و… اشاره دارد.

  • عوامل توزیعی: عواملی که به ایجاد شبکه ­ای قوی از عمده فروشان و خرده فروشان(یا توانایی توزیع الکترونیکی)، کسب فضای کافی بر روی قفسه­های خرده فروشی، سرعت در تحویل، داشتن فروشگاه­های خرده فروشی، هزینه توزیع پایین اشاره دارد.

فصل دوم

ادبیات موضوع

۱-۲ مقدمه

در جهان امروز از جمله وظایف مهم مدیران تدوین استراتژیی است که برای سازمان­ها مزیت رقابتی داشته باشد، زیرا تغییرات غیرقابل پیش‌بینی در محیط، بسیاری از صنایع را زمین گیر کرده و یا از صحنه رقابت حذف می­ کند. و پیش‌بینی­ها ‌در مورد آینده را با شکست مواجه ساخته است. امروزه سازمان­ها با محیطی پویا مواجه هستند و در این شرایط ، عوامل اصلی محیط داخلی و خارجی با سرعت و شدت فراوانی تغییر ‌می‌کنند. شدت تغییرات، پیچیدگی، تکنولوژی و سرعت تلاطمی ­را ایجاد کرده که اگر هر سازمانی بخواهد فراتر از انتظار مشتریان خود عمل کند، توانمندی­هایش را افزایش بدهد و در محیط رقابتی موفق باقی بماند، نیازمند تدوین استراتژی مناسب ‌می‌باشد. این استراتژی باید بگونه ای باشد که در کسب مزیت رقابتی به آن­ها کمک کند. مزیت رقابتی عامل­ یا ترکیبی از عوامل است که سبب می­ شود سازمان در­یک محیط رقابتی بسیار موفق تر از سایر سازمان­ها عمل نموده و مانع از تقلید آسان رقبا شود.

تعیین استراتژی در سازمان­ های مختلف به گونه­ های متفاوتی انجام می­ شود که­یکی از سبک­های آن برنامه­ ریزی استراتژیک ‌می‌باشد. از منظر “السن” و “ایدی” برنامه­ ریزی استراتژیک به معنای تلاشی منظم و سازمان­یافته در جهت اتخاذ تصمیمات و انجام اقدامات بنیادی است که به موجب آن، این مسئله که­یک سازمان چیست؟ چه می­ کند؟ و چرا اموری را انجام می­دهد؟ مشخص خواهد شد. برنامه­ ها ارتباط مستقیمی­ با سیاست­ها، اهداف، مأموریت‌­ها، اندازه، پویایی، درجه پیچیدگی و ساختار سازمان دارند. از این رو برنامه­ ریزی استراتژیک با نگاه به آن عوامل تعیین می­ شود. فرایند برنامه­ ریزی استراتژیک­ یک نگرش و تجزیه و تحلیلی از شرکت و محیط مربوط به آن ارائه می­ کند، شرایط فعلی شرکت را توضیح می­دهد و عوامل کلیدی مؤثر بر موفقیت را شناسایی می­ کند. (فرای و استونر[۱۴]، ۱۹۹۵)

لذا با توجه به نکته های فوق، سازمان­هاجهت موفقیت نیازمند کسب مزیت رقابتی هستند. این مزیت رقابتی از طریق عواملی حاصل می­ شود که موفقیت سازمان را تضمین می­ کند که از آن­هابه عنوان عوامل حیاتی موفقیت­یاد می­ شود و سازمان­ها در جهت پیروزی و پایداری در محیط باید بر اساس این عوامل، برنامه­ ریزی استراتژیک داشته باشند. در تعریف، عوامل حیاتی موفقیت آن دسته از اجزا تشکیل دهنده استراتژی هستند که سازمان باید در آن­ها برتری داشته تا مزیت رقابتی به دست آورد. (جانسون و شولز[۱۵]، ۱۹۹۹)

به طور کلی در برنامه­ ریزی استراتژیک ابتدا باید به تعریف چشم انداز سازمان پرداخت تا در راستای آن اهداف اصلی سازمان از انجام فعالیتش مشخص شود. درمرحله دوم بر اساس اهداف و مقتضیات خاص شرکت، تعریف عوامل کلیدی موفقیت صورت ‌می‌گیرد و در مرحله سوم به ارزیابی توانایی ها و پتانسیل های سازمان و عوامل محیطی آن پرداخته می­ شود. با در نظر گرفتن مراحل قبلی، استراتژی­ها در سطح سازمان تبیین می‌شوند. در مرحله پایانی به استراتژی­ها و برنامه ­های جزئی اجرایی پرداخته و در مقاطع مختلف زمانی، نحوه اجرای استراتژی مورد ارزیابی قرار ‌می‌گیرد.

این فصل از پایان نامه قصد دارد این موارد را به تفصیل توضیح دهد. به لذا به دوبخش تقسیم می­ شود. در بخش اول ابتدا برنامه ریزی، برنامه­ ریزی استراتژیک، ضرورت و مدل‌های آن؛ و درگام دوم استراتژی، عوامل حیاتی موفقیت، رقابت پذیری و در نهایت مزیت رقابتی بیان می­ شود. در بخش دوم ابتدا به بیان تکنیک­های تصیم گیری پرداخته و در نهایت مدل تحلیل فرایند شبکه ­ای معرفی می­ شود.

۲-۲ برنامه ریزی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ق.ظ ]




۱-۶-۲- نوجویی:

نوجویی که تنوع طلبی یا محرک خواهی هم نامیده می‏ شود، نمایانگر پاسخ به چیزهای تازه و نو (جدید) است. این خصوصیت باعث جستجوی مشتاقانه برای محرک‏های تازه و ناآشنا شده، بالقوه باعث خلاقیت و کشفیات می‏ شود. این ویژگی، مواردی مانند‏ تکانشگری، برون‏ریزی خشم، بی‏ثباتی در روابط و خودمحوری را به دنبال دارد. نوجویی شامل چهار صفت است که عبارتند از تحریک‏پذیری کنجکاوانه در مقابل انعطاف‏ناپذیری، اسراف‏کاری در مقابل صرفه‏جویی، تکانشگری در مقابل تأمل و بی‏‏نظمی‏ در مقابل انضباط خشک. افرادی که نوجویی بالا دارند بسیار سریع هیجان‏زده می ‏شوند، کنجکاو، مشتاق، پرشور، تکانشی و نامرتب هستند و خیلی زود کسل می ‏شوند (کاپلان وسادوک، ۲۰۰۳).

۱-۶-۳- اجتناب ‏از ‏آسیب:

به عنوان ترس از شرایط نامطمئن تعریف می‏ شود و عبارت است از بازداری اجتماعی، شرم در برابر غریبه‏ها، آستانه تحریک‏پذیری پایین، نگرانی بدبینانه نسبت به مشکلات، حتی در شرایطی که برای اکثر مردم نگران کننده نیست (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).

۱-۶-۴- پاداش- وابستگی:

رفتاری که در‏گذشته تقویت دریافت ‌کرده‌است، حتی در شرایطی که تقویت ادامه نداشته باشد نیز تکرار می‏ شود و افراد در میزان این تداوم رفتاری که پس از قطع تقویت وجود دارد با هم فرق می‏ کنند که پاداش-‏وابستگی نامیده می‏ شود (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).

۱-۶-۵- پشتکار:

راهبرد سازکارآن‏های است برای مواقعی که تقویت به صورت متناوب و سهمی ارائه می‏ شود و پیامد کار همواره ثابت می‏ماند. اما زمانی که پیامدها به سرعت تغییر می‏ کنند پشتکار به‏ یک ویژگی ناکارآمد‏ تبدیل می‏ شود. افراد با پشتکار بالا، ناکامی ‏و خستگی را به عنوان یک چالش می‏نگرند و حتی زمانی که با نقص و یا انتقاد مواجه می ‏شوند، به راحتی کارها را رها نکرده و در واقع سعی می‏ کنند با کار اضافی آن کار را جبران کنند. این افراد به دنبال موفقیت‏های بیش از اندازه هستند. برعکس افرادی که پشتکار پایینی دارند به صورت سست، غیرفعال، غیرقابل اطمینان، ناپایدار و سرگردان عمل می‏ کنند. این افراد در زمانی که احتمال دادن تقویت ثابت باقی می‏ماند (مثل حقوق ماهانه ثابت برای کارکنان یک مجموعه)، معمولا در اقدام به کارها بسیار کند عمل می‏ کنند و داوطلب انجام کاری نمی‏شوند.

۱-۶-۶-همکاری: : برپایه پنداشت از خویشتن به عنوان بخشی از جهان انسانی و جامعه قرار دارد که ‏از آن حس اجتماعی، رحم و شفقت، وجدان و تمایل به انجام امور خیریه مشتق می‏ شود. واژه همکاری در برگیرنده تفاوت‏های فردی در میزان هویت‏یابی جمعی و پذیرش دیگران است. افرادی که حس همکاری بالایی دارند، افرادی همدل، صبور، مهربان، حمایت‏کننده و با انصاف هستند و از کم کردن به دیگران لذت می‌برند.

۱-۶-۷- خودراهبری:

خودراهبری بر پایه پنداشت از خویشتن به عنوان یک فرد مستقل استوار است. احساساتی نظیر وحدت، احترام، عزت نفس، کارآمدی، رهبری و امیدواری، از این خود انگاره نشأت می‏ گیرند.

۱-۶-۸- خودفرآوری:

خودفرآوری بر پایه مفهوم از خویشتن به عنوان بخش وحدت یافته‏ای از جهان و منابع پیرامون آن است که ‏از این خود انگاره ‏احساساتی چون مشارکت عارفانه در امور، ایمان مذهبی و متانت و صبوری غیر مشروط نشأت می‏ گیرد. افرادی که در این خرده‏ آزمون نمرات بالا به دست می ‏آورند، زمانی که درگیر روابط اجتماعی بوده و یا در حال انجام کاری هستند، از مرزهای فردی خود فراتر می‏ روند. به نظر می‏رسد که‏ آن‏ها در دنیای دیگری سیر می‏ کنند و دارای تجربیات اوج هستند و اکثراً افرادی خلاق هستند‏. بر عکس افرادی که سطح خودفرآوری پایینی دارند در روابط خود و یا در هنگام‏ تمرکز بر کارها خودآگاه باقی می‏مانند و به ندرت تحت تأثیر هنر و زیبایی قرار می‏ گیرند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).

    1. تعریف عملیاتی متغیرها

۱-۷-۱- سرشت‏ و ‏منش

ویژگی‏های سرشت‏ و ‏منش شخصیت، نمره‏ای است که توسط آزمودنی‏ها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت‏ و ‏منش کلو‏نینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.

۱-۷-۲- نوجویی

بعد نوجویی شخصیت، نمره‏ای است که توسط آزمودنی‏ها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت‏ و ‏منش کلو‏نینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.

۱-۷-۳- اجتناب از آسیب

بعد اجتناب از آسیب شخصیت، نمره‏ای است که توسط آزمودنی‏ها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت‏ و ‏منش کلو‏نینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.

۱-۷-۴- پاداش- وابستگی

بعد پاداش-وابستگی شخصیت، نمره‏ای است که توسط آزمودنی‏ها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت‏ و ‏منش کلو‏نینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.

۱-۷-۵- پشتکار

بعد پشتکار شخصیت، نمره‏ای است که توسط آزمودنی‏ها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت‏ و ‏منش کلو‏نینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.

۱-۷-۶- همکاری

بعد همکاری شخصیت، نمره‏ای است که توسط آزمودنی‏ها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت‏ و ‏منش کلو‏نینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.

۱-۷-۷- خودراهبری

بعد خودراهبری شخصیت، نمره‏ای است که توسط آزمودنی‏ها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت‏ و ‏منش کلو‏نینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.

۱-۷-۸- خود فرآوری

بعد خود فرآوری شخصیت، نمره‏ای است که توسط آزمودنی‏ها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت‏ و ‏منش کلو‏نینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.

.

فصل دوم

مباحث نظری و پیشینه پژوهش

در این فصل از پژوهش ابتدا مباحث نظری در ارتباط با شخصیت، سرشت‏ و‏ منش و خودکشی و سپس مروری بر پیشینه تحقیقاتی متغیرها ارائه شده است.

    1. چارچوب نظری متغیرها :

۲-۱-۱- سرشت‏ و ‏منش

۲-۱-۱-۱- شخصیت

به نظر اتکنسیون[۱۵] و هیلگارد[۱۶] (۲۰۰۱) شخصیت عبارت است از الگوهای معینی از شیوه های تفکر که نحوه سازگاری شخص را به محیط تعیین می ‏کند.

در فرهنگ توصیفی علوم‏ تربیت، شخصیت این‏گونه تعریف شده است: مجموعه صفاتی که با ثبات نسبی در یک فرد وجود دارد و به دیگران اجازه می‏ دهد ‏تا بتواند رفتار او را از دیگران متمایز سازد (فراهانی و همکاران، ۱۳۸۳).شخصیت، مجموعه‏ای از جنبه‏ های بدنی، عادات، تمایلات، حالات، افکار و رفتارهایی است که در فرد به صورت خصوصیات و صفاتی نسبتا پایدار در آمده است و به صورت یک کل واحد عمل می ‏کند (حسینی، ۱۳۸۷).

پروین (۲۰۰۱) ضمن برشماری چند فرض مشخص درباره ماهیت شخصیت، شخصیت را آن دسته از ویژگی‏های فرد یا افرادی می‏داند که الگو‏های ثابت رفتاری آن‏ها را نشان می‏ دهد.این فرض‏ها عبارت است از:

    1. ارگانیسم انسان خصوصیاتی متفاوت از سایر‏گونه ها دارد و این تفاوت‏ها در مطالعه شخصیت، اهمیت خاصی دارد.

    1. رفتار انسانی پیچیده است و درک شخصیت انسان ایجاب می ‏کند که ‌به این ‌پیچیدگی‏های رفتاری توجه شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ق.ظ ]




اما در خصوص واردات کالا از مبادی رسمی و به شکل قانونی نیز می توان واردات را بر حسب اینکه چه شخصی اقدام به واردات نموده است به دو دسته تقسیم کرد:

اول- وارداتی که توسط دولت انجام می پذیرد ؛

دوم – وارداتی که توسط تاجر یا شرکت های تجاری صورت پذیرفته ولی دولت ، با سیاست‌گذاری های خاص خود و یا صدور مجوز ، اجازه ورود آن را صادر می کند .

‌در مورد اول یعنی صورتی که دولت ، خود اقدام به وارداتی نماید چنانچه این واردات بدون بررسی های کارشناسانه و بیش از مقدار مجاز و بدون مجوز قانونی باشد ، کشف رابطه ی سببیت کار مشکلی نیست ، چرا که دولت عامل انحصاری در واردات کالا است ‌بنابرین‏ در صورت بی رویه بودن واردات ، مسئولیت دولت نیز محرز است .

اما ‌در مورد دوم که دولت شخصاّ اقدام به ورود کالا نکرده بلکه با سیاست‌گذاری های خود از قبیل کاهش تعرفه و یا ثبت سفارشات کالا و امثالهم ، زمینه را برای ورود کالا به کشور فراهم نموده و این تاجر یا شرکت تجاری است که اقدام به واردات کالا می کند باید مسئله را مورد واشکافی قرار داد چرا که بر حسب ظاهر ، در این مورد ، با دو عامل در مسئله واردات بی رویه مواجه هستیم : از یک طرف دولتی که اجازه واردات را صادر نموده است و از طرف دیگر ، تاجر یا شرکت تجاری که اقدام به واردات نموده است . ‌بنابرین‏ باید دید کدامیک از آن ها ، عرفا سبب ورود ضرر محسوب می‌شوند ؟ آیا همه اسباب به طور مساوى ضامن جبران خسارتند؟ یا آخرین سبب را می بایست مسئول به شمار آورد ؟ یا سبب قویتر و مؤثرتر را باید مسئول دانست ؟ و یا سبب پیشین را؟ در علم حقوق ، هرگاه دو یا چند سبب در کنار هم ، سبب ورود ضرر به ثالث گردند به نحوی که نتیجه ، قابل انتساب به مجموع آن ها باشد ، از آن ، تحت عنوان اجتماع اسباب بحث می شود و در این حالت ، برای تعیین مسئول حادثه ، نظریات مختلفی توسط حقوق ‌دانان مطرح گردیده است که در ادامه به بررسی آن ها برای یافتن پاسخ صحیح خواهیم پرداخت:

بند نخست – نظریه برابری اسباب و شرایط:

این نظریه ، بر پایه ی برابری تمامی اسباب و شرایط دخیل در حادثه طراحی شده است و ‌به این معنا است که تمامی اسباب و شرایطی که سهمی در تحقق حادثه زیانبار داشته اند را باید به عنوان سبب حادثه به شمار آورد و نمی بایست برای هیچ یک نسبت به دیگری امتیازی قائل شد ؛ ‌به این علت که مجموعه ی این عوامل ، در تحقق حادثه زیانبار دخیل بوده و موجب به وجود آمدن ضرر گردیده اند ، ‌بنابرین‏ ترجیح یکی بر دیگری ، ترجیح بلامرجح خواهد بود .[۱۰۷]‌بنابرین‏ ، تمام آن ها ، سهم برابر داشته و بین هر عاملی ، خواه دور یا نزدیک ، با ضرر رابطۀ سببیت موجود است .

این نظریه از چند جهت قابل تأمل است :

نخست آنکه ؛ در جهان واقع ، نمی توان برای تمامی اسباب و شرایط در ورود ضرر ، سهمی یکسان قائل شد ، ‌به این خاطر که پاره ای از حادثه ها تنها زمینه ساز ورود ضرر هستند و هیچ رابطۀ علیت عرفی بین آن ها و تحقق ضرر وجود ندارد ، حال آنکه میان پاره ای دیگر با نتیجۀ زیانبار ، چنین نسبتی مشاهده می‌گردد ، چندان که بر حسب جریان طبیعی و متعارف امور، آن نتیجه را به دنبال دارد. ‌بنابرین‏ عادلانه نخواهد بود که تمامی اسباب و شرایط را به طور مساوی مسئول جبران خسارت وارده به شمار آوریم.

بند دوم – نظریۀ سبب نزدیک و بی واسطه

به موجب این نظریه ، در زنجیرۀ اسباب ، آخرین سبب به علت ارتباط مستقیم و بدون واسطه ای که با ضرر دارد ، به عنوان مسئول حادثه قلمداد می شود و سایر حوادث و اسباب دخیل در تحقق ضرر ، شرط و مقتضی آن محسوب می‌گردند .

این نظریه بر این پایه استوار است که چون حادثه نزدیک و مستقیم ، ارتباط تنگاتنگ و نزدیک با متعلق ضرر دارد ‌بنابرین‏ در نظر عرف ، ضرر وارده به سبب آخر منتسب خواهد بود و سایر حوادث پیشین ، به عنوان شرط محسوب می‌گردند ‌به این خاطر که پیش از آخرین حادثه ، همه چیز حالت طبیعی و عادی خود را دارد ، ولی آخرین آن ها ، وضع را دگرگون ساخته و ضرر را ایجاد می‌کند.

نظریۀ سبب نزدیک و بی واسطه در برخی از موارد در حقوق ما ، مورد پذیرش قرار گرفته است به عنوان مثال ، قانون‌گذار در ماده ۳۳۲ قانون مدنی مقرر داشته است : « هرگاه یک نفرسبب تلف شدن مالی راایجادکندودیگری مباشر تلف شدن آن مال بشودمباشرمسئول است نه مسبب مگراینکه سبب اقوی باشدبه نحوی که عرفااتلاف مستندبه اوباشد. »

با این وجود ، همیشه اینگونه نیست که ضرر وارده استناد به نزدیکترین سبب داشته باشد ، چه بسا در برخی از موارد ، سبب دورتر ، قوی تر باشد و یا ضرر وارده ، استناد به دخالت زیانبار حادثه مستقیم و غیر مستقیم داشته باشد و هر دو سبب محسوب شوند بگونه ای که نتوان یکی را بر دیگری ترجیح داد . ‌بنابرین‏ ،پیروی از این نظریه در مواردی ، نتیجه ی عادلانه و مطلوبی به همراه نخواهد داشت ، فلذا می بایست به دنبال راه حلی دیگر بود.

بند سوم – نظریۀ سبب مقدم در تاثیر

بر مبنای این نظریه ، از میان اسباب و عوامل متعددی که در تحقق حادثه نقش داشته اند ، ضرر ، منتسب به سببی خواهد بود که تأثیر آن در ایجاد ضرر ، زودتر و مقدم بر سایر اسباب است .به عنوان مثال اگر کسی در مکان عمومی ، گودالی حفر کند و دیگری سنگی در کنار گودال قرار دهد ، چنانچه پای رهگذری با سنگ برخورد کرده و به داخل گودال بیافتد ، به موجب این نظریه ، مسئولیت بر عهدۀ کسی خواهد بود که سنگ را نهاده است ‌به این علت که برخورد با سنگ سبب گردیده است که فرد به داخل گودال سقوط کند.[۱۰۸]

قانون مجازات اسلامی نیز در ماده ۳۶۴[۱۰۹]، این نظریه را پذیرفته و مقرر داشته است : «هرگاه دو نفر عدواناً در وقوع جنایتی به نحو سبب دخالت داشته باشند کسی که تأثیر کار او در وقوع جنایت قبل از تأثیر سبب دیگری باشد ضامن خواهد بود مانند آن که یکی از آن دو نفر چاهی حفر نماید و دیگری سنگی را در کنار آن قرار دهد و عابر به سبب برخورد با سنگ به چاه افتد، کسی که سنگ را گذارده ضامن است و چیزی به عهده ‌حفر کننده نیست و اگر عمل یکی از آن دو عدوانی و دیگری غیرعدوانی باشد فقط شخص متعدی ضامن خواهد بود. »

در توجیه این نظر گفته شده است که عرف در این گونه امور ، تلف را مستند به سببی می‌داند که زودتر در اتلاف اثر کرده ، ‌بنابرین‏ سایر اسباب به منزلۀ شرط تأثیر نخستین سبب خواهند بود.

لیکن پذیرش این نظریه در تمام موارد ، کاری دشوار است ، چگونه می توان سببی را که صرفا مقدم در تأثیر است را به عنوان مسئول به شمار آورد حال اینکه ضرر وارده در نتیجۀ اجتماع اسباب تحقق یافته است ؟! به عنوان نمونه در همان مثال مذکور ، اگر هر دو نفر قصد تلف مال و یا آسیب به ثالث را داشته باشند آیا عادلانه خواهد بود که تنها کسی را مسئول جبران ضرر به شمار آوریم که عمل او در ورود ضرر مقدم بر سایر اسباب بوده است ؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ق.ظ ]




در این زمینه، در حقوق کانادا هم، قوانین تقریباً مشابه قوانین ایران تبیین شده است. مطابق آن، چنان چه شخصی که هواپیما به نام وی ثبت شده است هر قسمت از هواپیما یا تصدی آن را منتقل کند، اعتبار ثبت هواپیما باطل می­گردد. در این صورت وی مکلف است، حداکثر ظرف مدت هفت روز بعدازانتقال آن، مراتب را به صورت مکتوب، به اداره ثبت هواپیما اطلاع دهد. مطابق قانون این کشور، زمانی فردی تصدی قانونی هواپیمایی را دارد، که وی مسئولیت کامل، برای عملیات و نگهداری هواپیما را به عهده داشته باشد.[۲۷۲] زمانی که تصدی قانونی، یا کنترل هر قسمت از یک هواپیمای کانادایی انتقال داده می­ شود، و مالک جدید شرایط لازم برای ثبت را دارا باشد، هواپیما باید با ثبت موقت به نام مالک جدید ثبت شود.وقتی که نام، آدرس یا دیگر اطلاعات مالک ثبت کننده هواپیما تغییر کند یا اگر کلیه شرائط ثبت و تابعیت وجود داشته باشد، هواپیما ثبت موقت خواهد شد.[۲۷۳]اگر تصدی قانونی و کنترل هواپیما برای بار دوم انتقال داده شود، هواپیما نباید به نام مالک جدید به صورت موقت ثبت شود حتی اگر مالک جدید کلیه شرائط لازم را برای ثبت فراهم سازد.[۲۷۴]

اگر هواپیمایی که تابعیت کانادا را دارد، فروخته یا به اجاره داده شود و مالک جدید و یا موجر شرایط لازم برای ثبت هواپیما را نداشته و در زمان فروش یا اجاره­ هواپیما در خارج از کانادا بوده باشد، و یا فروشنده یا موجر اظهار نماید که هواپیما را برای فروش یا اجاره صادر نموده است، مکلف است مراتب فروش یا اجاره را به مسئولین اطلاع بدهد و کلیه علامات ثبت و تابعیت را از بدنه هواپیما پاک نماید.[۲۷۵]

ضمانت اجرای مقررات ثبت هواپیما

طبق قانون هواپیمایی کشوری ایران،هواپیمایی که در ایران به ثبت می­رسد باید کلیه شرائط مندرج در این قانون را داشته باشد. قانون مذبور محدودیت­هایی را به همراه ضمانت­های اجرایی لازم در استفاده و راندن هواپیمای غیر ایرانی با هواپیمای ایرانی، با اسناد مجعول پیش‌بینی ‌کرده‌است. این قانون برای هر کس که دانسته، هواپیمایی را که دارایعلامت ثبت و تابعیت مجعول یا فاقد نشان­های ثبت و تابعیت باشد، براند و همچنین هر کس که دانسته هواپیمایی را که بدون مجوز، تابعیت ایرانی بر روی آن نصب شده در خارج از کشور براند، مجازاتی تعیین ‌کرده‌است.[۲۷۶]

اجرای مقررات مربوط به هوانوردی

قوانین و مقررات مربوط به هوانوردی، در هر یک از کشورهای عضو کنوانسیون شیکاگو، باید بدون اعمال تبعیض در خصوص هواپیماهایی که به آن کشور داخل یا از آن خارج می­شوند، تا هنگامی که در خاک آن کشور باشند، رعایت گردد.[۲۷۷] کلیه کشورها باید مراقب باشند، که هواپیماهای آنان، هنگام عبور از آسمان و یا حرکت در قلمرو کشوری، مقررات و آیین­ نامه­ های مربوط به پرواز و حرکت هواپیما را که در آن کشور نافذ است، رعایت کنند. در ضمن کشورها باید برای انطباق آیین­ نامه­ های هوانوردی خود با مقررات کنوانسیون بکوشند.[۲۷۸]در اجرای مقررات کنوانسیون شیکاگو، انگلستان مقرراتی در این زمینه وضع و حتی اعتباری فرا سرزمینی ‌به این قوانین نسبت به کلیه­ هواپیماهایی که در این کشور به ثبت می­رسند اعطا نموده است.[۲۷۹] مطابق آن، کلیه مقرراتی که در خصوص هواپیماهایی که در انگلستان به ثبت می­رسند اجرا می­ شود عیناً ‌در مورد هواپیماها وقتی خارج از این کشور پرواز می­نمایند، اجرا می­گردد.[۲۸۰]علاوه بر آن، کلیه مقررات هوانوردی انگلستان، که اجرای اموری را در ارتباط با هواپیما بر عهده­ هر کس گذاشته باشد، ‌در مورد کلیه هواپیماهایی که در این کشور به ثبت می­رسند، اجرا خواهد شد. در این خصوص فرقی نمی­کند هواپیمای مذبور در انگلستان به پرواز درآید یا در هر کشور دیگری به پرواز مشغول باشد. این مقررات شامل هر کس است و «هر کس» در این ماده اعم از خدمه هواپیما یا هر شخص دیگری است که مسئولیتی بر عهده وی باشد. مقررات هوانوردی انگلستان اضافه می­ نماید، که اگر انجام دادن کاری ‌در مورد هواپیما منع شده باشد، این مقررات نیز ‌در مورد هر کس (خدمه یا دیگر افراد خارج از هواپیما)، در انگلستان یا هر کشور دیگری ‌در مورد هواپیماهای ثبت شده در این کشور، به طور یکسان اجرا خواهد شد.[۲۸۱]

همچنان که ملاحظه شد، مقررات انگلستان[۲۸۲] تفاوتی میان هواپیماهایی که در کشورهای مشترک المنافع به ثبت می­رسند و کشورهای خارجی نمی­گذارند. بلکه مقررات مذکور، هواپیماهایی را که در انگلستان به ثبت می­رسند، از هواپیماهای خارجی، به طور کلی جدا می­ نماید، و مقررات خود را در خصوص هواپیماهای انگلستان مجری می­داند. بسیاری از مقررات مذکور، در قانون این کشور، به نوع خاصی از هواپیماها اشاره دارند، و لذا ‌در مورد کلیه هواپیماها اجرا نمی­گردند. این مقررات ممکن است، به هدف و شیوه استفاده از یک نوع هم مربوط شوند. به عبارت دیگر اگر از یک نوع هواپیما استفاده خاصی شود، مقررات مربوط به آن تغییر خواهد کرد.[۲۸۳]برخی از مقررات قانون هواپیمایی کشوری انگلستان، ‌در مورد هواپیماهای خارجی که ‌بر فراز انگلستان یا سواحل آن پرواز ‌می‌کنند،اعمال می­گردد.[۲۸۴] منظور از هواپیماهای خارجی آن­هایی هستند، که طبق مقررات یکی از کشورها و با رعایت مقررات آن­ها به ثبت رسیده باشد.کشورهایی که عضو سازمان بین ­الملل هواپیمایی کشوری هستند، در قبول این مقررات و انطباق خود با آن­ها مشکلی نخواهند داشت زیرا کنوانسیون شیکاگو در بعضی از مواد خود مواردی مشابه قانون هواپیمایی کشوری انگلستان را یادآور شده و به نظر می­رسد کشورهای دیگر عضو کنوانسیون، مقررات مشابهی در کشور خود داشته باشند. از آن جمله ‌می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ق.ظ ]




اما باید توجه داشت که حتی در فرضی که هیچ یک از این شروط توسط طرفین پیش‌بینی نشده باشد و یا کسی نسبت به نتیجه‌گیری فوق شک کند، می‌توانیم به اصل حسن نیت که یکی از اصول شناخته شده در روابط تجاری بین‌المللی می‌باشد و وظیفه طرفین برای رفتار طبق اصل حسن نیت و معامله منصفانه استناد نماییم چرا که این اصول از چنان ماهیتی برخوردار هستند که طرفین نمی‌توانند در قرارداد خود آن را مستثنی و یا محدود کنند و نتیجتاً در می‌یابیم که طرفین به طور ضمنی خود را ملزم و متعهد به چنین نتیجه‌ای در صورت بر هم خوردن تعادل اقتصادی و حتی عدم امکان اجرای قرارداد بر اثر حوادث غیرمترقبه آتی، نموده اند. به استناد این تعهد ضمنی مرجع رسیدگی می‌تواند به برقراری تعادل و تخصیص زیانها میان طرفین بپردازد.

۳-۲- بررسی قسمت ۶۱۵-۲ قانون متحدالشکل تجاری[۱۱۵]

دادگاه ها و مفسران را عقیده بر این است که قسمت ۶۱۵-۲ قانون متحدالشکل تجاری آمریکا در بردارنده دکترین ناکارآمدی تجاری می‌باشد[۱۱۶]. هدف از وضع این ماده آن است که در ‌جایی که اجرای تعهد مثلاً فروشنده به تسلیم کالای موضوع قرارداد به علت وقوع شرایط و اتفاقات بعدی که غیرقابل پیش‌بینی بوده و در زمان انعقاد قرارداد مدنظر طرفین قرار نگرفته است، از نظر تجاری ناکارآمد گردد، فروشنده از انجام تعهد خود مبری می‌گردد. در واقع در این قسمت به تبیین این مطلب پرداخته شده که گاه در شرایط و اوضاع احوال خاصی عدالت اقتضاء می‌کند دادگاه به تخصیص ریسک ناشی از اجرای تعهد پرداخته و حتی طرفین قرارداد را از انجام تعهدات قراردادی خود معاف سازد.

از مجموع نظرات نویسندگانی که در این زمینه به تحلیل پرداخته‌اند. می‌توان در یافت که این قسمت در بردارنده ۴ شرط مهم می‌باشد که عبارتند از[۱۱۷]:

۱- عدم وقوع شرایط و وقایع خاص می‌بایستی یکی از فروض اصلی انعقاد قرارداد باشد.

۲- وقوع این وقایع اجرای قرارداد را ناکارآمد سازد.

۳- ناکارآمدی می‌بایستی ناشی از قصور طرفی که به دنبال رهایی از بند تعهد خود است نباشد.

۴- طرفی که به دنبال معافیت از قرارداد می‌باشد توافق به تعهدات سنگین‌تر از آنچه رخ داده و قانون بر او تحمیل می‌کند ننموده باشد.

۳-۲-۱- فرض اولیه

در توضیح شرط اول گفته می‌شود که «فرض اولیه»[۱۱۸] بایستی توسط هر دو طرف قرارداد مفروض گرفته شده باشد ‌بنابرین‏ تصور انفرادی و شخصی تنها یکی از طرفین ‌در مورد عدم وقوع وقایعی خاص مشمول مقررات این ماده قرار نمی‌گیرد. حقوق ‌دانان برای اینکه معیارهایی برای تعیین این فروض پایه‌ای و اولیه ارائه کنند اقدام به دسته‌بندی آن ها ننموده‌اند و عنوان ‌داشته‌اند که برای اجرای بی‌چون و چرا و کامل یک قرارداد سه تصور اولیه مفروض تلقی می‌گردد که عبارتند از:

۱- طرفین اینگونه فرض‌ می‌گیرند که هر یک از آن ها در مدت لازم برای اجرای قرارداد زنده باقی خواهند ماند و همچنین از توانایی‌های خاصی که برای اجرای تعهدات خود برخوردارند محروم نخواهند گردید.

۲- طرفین معمولاً چنین تصور می‌کنند که دولت مستقیماً در قرارداد آن ها دخالت ننموده و مانع از اجرای آن نمی‌گردد، به عبارت دیگر تعهدات آن ها قانونی باقی خواهد ماند[۱۱۹].

۳- و نهایتاًً اینکه متعاهدین علی‌القاعده اینگونه فرض می‌کنند که آنچه برای اجرای تعهدات لازم است موجود باقی خواهد ماند و متعاقباً تعهدات اجراء خواهد گردید.

نگاهی به موارد فوق‌الذکر ما را ‌به این نکته رهنمون می‌‌سازد که چنانچه وقایعی که انجام تعهدات را با مشکل مواجه می‌کند، قابل پیش‌بینی باشد و متعهد با درج یک شرط صریح خود را در مقابل وقوع آن حوادث حمایت نکرده باشد، نمی‌توان وی را مشمول توضیحات فوق دانست و نهایتاًً او را از انجام تعهدات خود معاف کرد.

هر چند در قسمت ۶۱۵-۲ هیچ اشاره‌ای به «غیرقابل پیش‌بینی بودن»[۱۲۰] یا وقایع «پیش‌بینی نشده»[۱۲۱]به عمل نیامده اما نتیجه‌گیری مذکور غیرقابل اجتناب می‌کند.

از سوی دیگر باید میان غیرقابل پیش‌بینی بودن و پیش‌بینی نشدن تمایز قائل شد. مفهوم اخیر‌الذکر مستلزم بررسی این مطلب است که آنچه که طرفین شخصاً قصد کرده‌اند چه می‌باشد اما مفهوم غیرقابل پیش‌بینی یک مفهوم نوعی است و مستلزم آن است که آنچه طرفین به طور معقول ممکن است قصد کرده باشند چیست.

در نظام کامن لا انگلیس شرط غیرقابل پیش‌بینی بودن را برای تحقق انتفای قراردادی لازم نمی‌دانند و ممکن است یک حادثه قابل پیش‌بینی هم موجب انتفای قرارداد و سقوط تعهد گردد از این روست که گاه گفته می‌‌شود در کامن‌ لا غیرقابل پیش‌بینی بودن حادثه شرط تحقق قوه قاهره یا انتفای قراردادی نیست. اما برخی به استناد آرا صادره از دادگاه های آمریکا معتقدند که غیرقابل پیش‌بینی بودن حادثه شرط تحقق انتفای قراردادی است. [۱۲۲]

تمایز میان این دو مفهوم موجب سردرگمی بسیاری از دادگاه ها شده به طوری که نهایتاًً منجر به یک تفسیر مضیق از قسمت ۶۱۵-۲ گردیده است، زیرا برخی به واژه «در نظر داشتن»[۱۲۳] در این قسمت اشاره داشته و معتقدند این واژه در برگیرنده مفهوم وقایع پیش‌بینی نشده است چرا که این سؤال که آیا خطری مدنظر طرفین بوده با این سؤال که آیا این خطر قابلیت پیش‌بینی داشته متفاوت است.

به نظر می‌رسد با توجه به عدم اشاره ماده به هر یک از این دو مفهوم بهتر آن است که تفسیرهایی صورت گیرد که به مشخص ساختن این وضعیت مبهم بپردازد.

۳-۲-۲- ناکارآمدی

در خصوص این شرط آنچه واجد اهمیت می‌باشد آن است که دانسته شود آیا در صورت ناکارآمدی وسایل و طرقی که برای اجرای قرارداد نسبت بدان توافق نموده‌اند طرق و وسایل جانشین وجود دارد یا خیر؟ در فرضی که چنین جایگزینهایی وجود دارد بی‌شک بحث ناکارآمدی که منجر به رها شدن فرد از انجام تعهد خود می‌گردد نیز منتفی می‌شود، چرا که روش دیگری برای اجرای تعهد موجود می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ق.ظ ]




فرهنگ سازمانی به وسیله ارزش های مشترک بین اعضای سازمان ، مسیر سازمان را مشخص ، رفتار روزانه کارکنان را هدایت و به تنظیم اولویت ها و برنامه ریزی در سازمان می پردازد ( احمدیان ، همکاران ، ۱۳۹۱ ، ص ۷۷ ).

۱٫۳٫۲٫ ویژگی فرهنگ سازمانی:

در صورتی‌که فرهنگ را سیستمی از استنباط مشترک اعضاء نسبت به یک سازمان بدانیم، یک سیستم از مجموعه‌ای از ویژگی‌های اصلی تشکیل شده است که سازمان به آن ها ارج می‌نهد یا برای آن ها ارزش قائل است. این ده ویژگی عبارتند از:

۱-خلاقیت فردی: میزان مسئولیت، آزادی عمل و استقلالی که افراد دارند.

۲- ریسک‌پذیری: میزانی که افراد تشویق می‌شوند تا ابتکار عمل به خرج دهند، دست به کارهای مخاطره‌آمیز بزنند و بلند پروازی کنند.

۳- رهبری: میزانی که سازمان هدفها و عملکردهایی را که انتظار می‌رود انجام شود، مشخص می‌کند.

۴- یکپارچگی: میزان یا درجه‌ای که واحدهای درون سازمان به روش هماهنگ عمل می‌کنند.

    1. حمایت مدیریت: میزان یا درجه‌ای که مدیران با زیردستان خود ارتباط برقرار می‌کنند، آن ها را یاری می‌دهند و یا از آن ها حمایت می‌کنند.

  1. کنترل: تعداد قوانین و مقررات و میزان سرپرستی مستقیم که مدیران بر رفتار افراد اعمال می‌کنند.

۷- هویت: میزان یا درجه‌ای که افراد، کل سازمان (و نه گروه خاص یا رشته‌ای که فرد در آن تخصص دارد) را معرف خود می‌دانند.

۸- سیستم پاداش: میزان یا درجه‌ای که شیوه تخصیص پاداش (یعنی افزایش حقوق و ارتقای مقام) بر اساس شاخص‌های عملکرد کارکنان قرار دارد نه بر اساس سابقه، پارتی‌بازی و از این قبیل شاخص‌ها.

۹- سازش با پدیده تعارض: میزان یا درجه‌ای که افراد تشویق می‌شوند با تعارض بسازند و پذیرای انتقادهای آشکار باشند.

۱۰- الگوی ارتباطی: میزان یا درجه‌ای که ارتباطات سازمانی به سلسله مراتب احتیاجات رسمی محدود می‌شود ( زارعی ، ۱۳۸۶).

جیمز پرسی [۶۳]همین ویژگی‌ها را با اندکی تفاوت به شرح زیر بیان می‌کند:

    1. هویت یا شخصیت افراد

    1. اهمیت کار گروهی

    1. نگرش کارکنان

    1. یکپارچگی

    1. کنترل و سرپرستی

    1. ریسک‌پذیری

    1. میزان پاداش

    1. میزان تضاد

  1. میزان حمایت و راهنمایی مدیریت

۱۰-نگرش سازمان (‌در مورد اهداف).(حسین پور ، ۱۳۸۸)

نتایج مطالعاتی که به منظور میزان تعهد کارکنان و تعیین ارزش‌ها ، عقاید اساسی آنان در برخی از سازمان‌های موفق صورت گرفته است، ده ویژگی فرهنگ سازمانی را با توجه به درجه اهمیتشان به شرح ذیل اعلام گردیده است:

    1. عملکرد

    1. صداقت

    1. رقابت

    1. روحیه کار گروهی

    1. روحیه سازمانی

    1. نوآوری

    1. حمایت مدیریت

    1. موفقیت‌های فردی

  1. وفاداری

۱۰-سابقه تاریخی سازمان ( محمدی ،‌۱۳۸۹ ).

و اما ویژگی های فرهنگ سازمانی را نیز می توان بر طبق دیدگاه های دیگری نیز مطرح نمود که ویژگی های آن، آن طور که مشبکی آورده، عبارتند از:

    1. هویت عضویتی: آیا شخص هویت خود را بیشتربه شغلش نسبت می‌دهد یا به سازمانش؟

    1. تأکید بر وظایف یا رضایت افراد: آیا شخص تصمیمات خود را بیشتر به وظایف معطوف می‌کند یا به افراد سازمان؟

    1. تأکید بر منافع خودی است یا جمعی: آیا شخص بیشتر به منافع خود توجه دارد یا به منافع سازمان ؟

    1. کنترل زیاد یا کم در سازمان: به چه میزان واحد های مختلف یک سازمان تحت کنترل هستند و رفتار آن ها چقدر تحت کنترل و مراقبت و آئین نامه های اداری هستند.

    1. هماهنگی واحد های سازمان: به چه میزان واحدهای مختلف یک سازمان به مأموریت و هدف های سازمان توجه دارند.

    1. ریسک پذیری: میزان گرایش کارکنان سازمان به پذیرفتن خطر و خلاقیت و نوآوری چقدر است؟

    1. معیار های پاداش: آیا پاداش در مقابل عملکرد مطلوب پرداخت می شود یا در برابرمعیار هایی مثل ارشدیت، وفا داری و… ؟

    1. میزان تحمل تعارض و اختلاف : عبارت است از توان تحمل اختلاف سلیقه و انتقاد پذیری.

  1. تأکید بر هدف یاوسیله: مدیریت یا افراد یک سازمان بیشتر به تحقق اهداف توجه دارند یا به رعایت مقررات، حضوروغیاب و سایر وسایل و روش هایی که به منظور تحقق اهداف ایجاد شده است؟

۱۰- وجود نگرش سیستمی: رابطه سازمان با محیط خارج مورد تأکید است یا خیر؟ ( عسکریان ، ۱۳۸۸ ، ص ۱۰۷ )

۲٫۳٫۲٫ انواع فرهنگ سازمانی

استراتژی و فرهنگ خارجی اثرات بسیار شدیدی بر فرهنگ سازمان دارند . فرهنگ سازمان مظهری از نیازهای سازمانی است که باید در محیط خارجی به صورتی مؤثر تامین گردد . برای مثال ، اگر محیط خارجی مستلزم انعطاف پذیری و واکنش در برابر تغییرات خارجی باشد ، فرهنگ سازمانی باید پدیده انعطاف پذیری را تشویق و ترغیب نماید . اگر رابطه ای مناسب بین باورها و ارزش های فرهنگی ، استراتژی سازمانی و محیط شرکت یا سازمان وجود داشته باشد عملکرد سازمان افزایش خواهد یافت . تحقیقاتی که در زمینه فرهنگ سازمانی و اثر بخشی انجام شده ‌به این نتیجه رسیده است که رابطه مناسب بین استراتژی ، محیط و فرهنگ به گونه ای است که می توان آن را در چهار گروه گنجانید . این گروه ها به دو عامل بستگی دارند : ۱) میزانی که محیط رقابتی باید تغییر کند یا ثابت بماند و ۲) میزانی که توجه سازمان باید به امور داخلی یا خارجی معطوف گردد . با توجه ‌به این تفاوت ها چهار گروه مذبور عبارت اند از : انعطاف پذیری ، مشارکتی ، ماموریتی و تداوم رویه در رفتارها ( بروروکراتیک ) ( ال دفت [۶۴]، ۱۳۸۳ ، ص ۶۴۴).

الف) فرهنگ انعطاف پذیری : از ویزگی های فرهنگ انعطاف پذیری یا سازشکاری یا فرهنگ کار آفرینی این است که از مجرای انعطاف پذیری و از نظر ‌استراتژیک به محیط خارجی توجه شده و کوشش می شود تا نیاز مشتریان تامین گردد در این فرهنگ هنجار ها و باور ها ئی مورد تأیید و یا تقویت قرار می‌گیرد که بتوان به وسیله آن علائم موجود در محیط را شناسائی کرد و بر آن اساس واکنش مناسب را از خود نشان داد یا رفتاری مناسب را در پیش گرفت ( گرایی ، ۱۳۸۷ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ق.ظ ]




معینی در پایان نامه خود با موضوع بررسی رابطه رضایت شغلی دبیران زن و مرد دبیرستانهای ناحیه یک شیراز با سنوات خدمت و جنسیت (۱۳۷۲) ‌به این نتایج رسید که همبستگی بین سنوات خدمت و رضایت شغلی در دبیران زن و مرد دبیرستانهای ناحیه یک شیراز معنی دار نیست، همچنین با احتمال ۹۵% میزان رضایت شغلی زنان از مردان بالاتر است.

رضایی دولت آبادی در پایا نامه خود با موضوع بررسی روابط جو سازمانی و رضایت شغلی کارکنان ذوب آهن اصفهان (۱۳۷۲) ‌به این نتیجه رسید که: جو سازمانی بر رضایت شغلی تأثیر می‌گذارد و این تأثیر در سطح شغلی متخصصان فنی به مراتب بیشتر از سطوح دیگر است.

متغیرهای جو سازمانی و رضایت شغلی ارتباط و همبستگی با معنایی با یکدیگر نشان می‌دهند اما این ارتباط در سطوح شغلی متفاوت است. در کل نمونه آماری اکثریت متغیرهای ترفیعات، سرپرستی و همکاران به ترتیب بیشترین تأثیر را بر هر یک از متغیرهای جو سازمانی دارند. ضریب تغییرات جو سازمانی و رضایت شغلی نشان می‌دهد که افراد نسبت به جو سازمانی بیش از رضایت شغلی اتفاق نظر دارند.

بنی سعید در پایان نامه خود با موضوع بررسی علل و عوامل مؤثر در کاهش رغبت معلمان بندر امام خمینی (۱۳۷۱) به نتایج زیر رسید:

الف- بین رضایت شغلی و جنسیت رابطه معنی داری وجود دارد و در صد نارضایتی دبیران مرد بیش از زن است.

ب- بین رضایت شغلی و مدرک تحصیلی رابطه معکوس وجود دارد و در مجموع درصد نارضایتی از شغل معلمی در دارندگان مدرک لیسانس بیشتر از دیگران بوده است.

کریمی در پایان نامه خود با موضوع بررسی رضایت شغلی معلمین شهر سنندج (۱۳۷۱) ‌به این نتیجه رسید که بین رضایت شغلی و نوع جنسیت ارتباط معنی داری وجود ندارد.

در تحقیقی که توسط گروه علوم تربیتی دانشگاه بلوچستان با عنوان بررسی رضایت شغلی آموزگاران ابتدایی شهر زاهدان (۱۳۷۱) انجام شد نتایج زیر به دست آمد: ۱۶% مردان و ۲% زنان اعلام کردند که از شغل دوم برخوردارند. ۵/۷۲% از مردان و ۷۰% از زنان از حقوق خود اعلام نارضایتی کردند و رضایت زنان از شغل خود بیش از مردان بوده است.

مقدسی در پایان نامه تحقیقاتی خود با موضوع بررسی مقایسه جو سازمانی مدارس ابتدایی دولتی و غیر انتفاعی اراک (۱۳۷۵) به نتایج زیر رسید:

۱- بین جو سازمانی مدارس ابتدایی غیر انتفاعی و دولتی اختلاف معنی داری مشاهده نشد.

۲- معلمان زن مدارس ابتدایی جو سازمانی خود را نسبت به معلمان مرد بازتر درک کرده‌اند.

۳- از دیدگاه معلمان با سابقه نسبت به دیدگاه معلمان کم سابقه، مدارس ابتدایی جو بازتری نبوده است.

جنسن[۵۴] و همکاران (۱۹۹۳) در طی تحقیق خود، ۳۸۳۵ دانشجوی زن و مرد را از لحاظ سلامت روانی مورد مقایسه قرار دادند نتایج نشان داد که مردان اندازه های بالاتری را نشان دادند (به نقل از پور زارعی، ۱۳۸۲).

هورانی و همکاران (۱۹۹۸) زنان و مردان ملوانی نیروی دریایی را از نظر سلامت روانی مورد مراقبت استفاده می‌کردند و همچنین نتایج نشان داد که نمرات بیماری روانی در زنان بیشتر و این زنان استرس بیشتر و حمایت اجتماعی کمتری در زندگی خود گزارش داده‌اند. (به نقل از پور زارعی، ۱۳۸۲)

کوکیه و همکاران (۱۳۷۲) در مطالعه ای بر روی ۴۱۵ نفر از اهالی تبریز ‌به این نتیجه دست یافتند که میزان شیوع اختلالات روانی به طور معنی داری در زنان بیش از مردان بوده است.

خزاییلی، رسولیان (۱۳۷۴) با هدف بررسی وضع سلامت روانی دانشجویان از پرسش نامه ی SCL-90R استفاده نمودند. آزمودنی ها شامل ۹۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بودند.

یافته های پژوهشی نشان داد که دانشجویان دختر مشکلات بیشتری نسبت به دانشجویان پسر داشتند و بیشترین اختلالات روانی در ابعاد افکار پارانوئیدی، حساسیت بین فردی، افسردگی وسواس اجباری و اضطراب دیده شد. (به نقل از ایزی نیا، ۱۳۸۳).

تقریباً در تمامی مطالعاتی که به بررسی جنسیت و سلامت روانی پرداخته‌اند، شیوع مشکلات روانی در زنان بالاتر گزارش شده است. تنها دو پژوهش ببینگتون و همکاران (۱۹۸۱) و کینزی و همکاران (۱۹۹۲) میزان اختلالات در مردان را بیشتر گزارش نموده اند. همچنین اندربوز و همکاران (۲۰۰۱) میزان اختلالات را یکسان گزارش نموده اند. (به نقل از کشاورز ۱۳۸۴).

مک کی(۱۹۹۱) و یانگ (۱۹۸۲) دریافتند که تفاوت معناداری بین رضایت شغلی زنان و مردان وجود دارد و در مجموع زنان بیش از مردان از شغل خود رضایت دارند. (به نقل از سیفی۱۳۸۳)

هاپ ویودر (۱۹۹۱) در رابطه با جنسیت، استرس و رضایت شغلی طی تحقیقاتی دریافتند که زنان رضایت شغلی بیشتری از مردان دارند. (به نقل از سیفی ۱۳۸۳).

سیادین (۱۹۸۵) در تحقیقی به بررسی رابطه خصوصیات شخصیتی و رضایت شغلی کارکنان هندی و نیجریایی پرداخت. هدف آم بررسی اثرات خصوصیات شخصیتی بر رضایت شغلی و تعامل آن دو بود، نتایج این مطالعه حاکی از آن است که بین سن، جنس، وضعیت تاهل، درآمد سالانه و رضایت شغلی برای هر دو نمونه رابطه معنی داری وجود ندارد. (نقل از منصور صفائیان، ۱۳۶۷)

عباس آزاد گله (۱۳۷۳) به نقل از «وارن» (۱۹۹۲) در تحقیقی پیرامون رابطه هسته کنترل درونی و رضایت شعلی درونی (رضایت از کار) که روی ۱۴۴ پزشک و پرستار و مدیر بهداری انجام داد، اعلام
می­دارد در خصوص ویژگی های دموگرافیک در این مطالعه، رابطه معنی داری میان رضایت شغلی کلی و متغیر های سن و تحصیلات و سابقه خدمتی به دست نیاورد اما بین رضایت شغلی بیرونی (رضایت از حقوق و سرپرست و ترفیع همکاران) و سطح تحصیلات و سابقه خدمتی رابطه مثبت معنی داری حاصل گردید.

پارسا (۱۳۷۵) طی تحقیقی در رابطه با بررسی رضایت شغلی کارکنان آموزش نواحی ۴گانه شهر شیراز پاسخ شخصیتی A, B دریافت، زنان بیشتر از مردان احساس رضایت شغلی می‌کنند و تفاوت معنی داری بین رضایت شغلی زنان و مردان مشاهده شده است.

عباسی (۱۳۷۳)در تحقیق خود با عنوان «رابطه هسته کنترل با رضایت شغلی در نمونه ای از معلمان راهنمایی شیراز» نتیجه گیری ‌کرده‌است که عواملی مثل سن، مدرک تحصیلی، سابقه خدمتی و تجربه بیشترین سهم را در سطح رضایت شغلی دارا هستند.

در تحقیق شاه منی (۱۳۷۵) آمده است که بین رضایت شغلی معلمان زن و مرد تفاوت های معنی داری مشاهده شده و زنان از شغل خود راضی تر بوده اند. همچنین بین رضایت شغلی و سن و سابقه خدمت تفاوت معنی داری مشاهده نشده است.

در تحقیق مرادی (۱۳۷۴) آمده است که رضایت زنان در شغل معلمی بیشتر مردان است.

باطنی (۱۳۶۰) گفته است که هرچه سن بالاتر و مدرک تحصیلی بالاتر بوده رضایت شغلی بیشتر بوده است. (نقل از محمدیان ۱۳۶۷).

در تحقیقی با عنوان رضایت شغلی و سلامت روانی در کارکنان یک بیمارستان عمومی که توسط دکتر حبیب و دکتر شیرازی (۱۳۸۳) بر روی کارکنان مجتمع بیمارستانی حضرت رسول (ص) انجام گرفت یافته ها از این قرار است که: در مجموع ۶۱ درصد از کارکنان از شغل خود راضی و ۳۹ درصد ناراضی بودند. میزان رضایت در پرستاران به شکل معنی داری پایین تر از کارکنان اداری بود. هر دو گروه بیشترین رضایت را از ابعاد همکاران، همکاران رده های بالاتر و ماهیت کار و کمترین رضایت را از میزان درآمد، تسهیلات جانبی و پاداش های احتمالی ابراز کرده بودند. رضایت شغلی با تحصیلات نسبت معکوسی داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ق.ظ ]




قاعده تصمیم گیری:H0 را در سطح X رد می­کنیم ؛اگر آماره­ی آزمونT،از W(1-α) چندک حاصل از جدول کلموگروف بیشتر باشد.این آزمون برای تعیین نرمال بودن داده ­ها مورد استفاده قرار گرفته است.برای انجام این آزمون فرضیه آماری زیر قابل طرح است:

H0=داده ها دارای توزیع نرمال هستند.

H1= داده ­ها دارای توزیع نرمال نیستند.

در صورتی که مقدار سطح معناداری بیش از ۵درصد باشد، فرضیه ادعا پذیرفته می­ شود و در غیر اینصورت فرضیه صفر پذیرفته می­ شود.

۳-۷-۱-۳ تجزیه و تحلیل رگرسیون

نوع مهم دیگری ازتجزیه وتحلیلهای آماری که درامربرآورد وپیش بینی کاربردگسترده ای داردتجزیه وتحلیل رگرسیون وهمبستگی است.این روش در طرح ریزی و کنترل اقلام بهای تمام شده ویا پیوند آن با سطح فعالیت (تولید) به کار برده می شود. زیرا تغییرات اقلام بهای تمام شده در سطوح مختلف فعالیت اثار مهمی بر طرح ریزی وکنترل دارد.برخی از این اقلام دریک دامنه مربوطه فعالیت نسبتا ثابت می ماند، بعضی متناسب بانوسان سطح فعالیت تغییر می کندو بالاخره گرایش پاره ای به روشنی قابل توجیه نیست . برای تجزیه وتحلیل ‌و توجیه چنین گرایش‌های متنوع روش های مقداری بی­اندازه مفید است.تجزیه وتحلیل رگرسیون همبستگی، برای تعیین ماهیت وابستگی بین اقلام بهای تمام شده وسطح فعالیت (تولید)به کار برده می شود. در این روش بیش ازسایرروشهای مقداری ازارقام واطلاعات حسابداری مدیریت استفاده می ‌شود زیرا به کمک آن می توان مقادیر یک یا چندمتغیر مستقل را با یک متغیر تابع پیوند دادومقدارمتغیر اخیر را پیش‌بینی کرد. این پیش‌بینی ها در اغلب مسایل بودجه بندی طرح ریزی وکنتل نقش اطلاعات کلیدی را دارا است.

روش رگرسیون مبتنی بر به دست آوردن یک رابطه خطی بین محرک هزینه و موضوع هزینه است برای این کار از خط رگرسیون ‌بر اساس اطلاعات نمونه به دست امده که فرض می شود بیانگر خط رگرسیون جامعه است استفاده می شود. پس از این مرحله آزمون هایی برای اطمینان از غیرتصادفی بودن و صحت رابطه به دست آمده صورت می‌گیرد. پس مراحل را می‌توانیم به صورت ذیل شرح دهیم.

۳-۷-۱-۳-۱ مراحل انجام تجزیه و تحلیل رگرسیون

    1. انتخاب متغییر وابسته، متغییر مستقل و نوشتن معادله خط رگرسیون

    1. برآورد پارامترهای خط رگرسیون با بهره گرفتن از روش حداقل مجذورات

  1. به کارگیری آزمون ها و ابزار ها برای سنجش صحت و قابلیت اتکا خط رگرسیون به دست آمده

در ادامه نیز مفهوم رگرسیون خطی مرکب را شرح می‌دهیم.

  1. معرفی متغییرهای تابع و مستقل و تعریف معادله خط رگرسیون:

درمرحله تبیین وتشخیص مدل بر استدلات منطقی نوع ارتباطی که درجامعه بین متغیر تابع ومتغیر یا متغیرهای مستقل وجود دارد تعیین می‌گردد.این ارتباط به شکل مدل ریاضی زیر بیان می‌گردد:

γ=α+βx+∑

γ معرف متغیرتابع است که باید برآورد شود

α معرف ضریب ثابتی است که در جامعه آماری وجوددارد

β معرف ضریب متغیر مستقل X درجامعه آماری است و

∑ معرف مقادیر مازاد تصادفی مربوط به جامعه اماری است وتفاوت بین مقادیربراوردی Y ومقادیر مشاهده شده واقعی را بیان می‌کند.

جدول(۳-۳) تحلیل واریانس

Fنسبت

میانگین مربعات

درجه آزادی

مجموع مربعات

منابع تغییرات

MSR=SSR/K

K

SSR

ناشی از رگرسیون

MSR=SSE/(K-1)
n-k-1

SSE

ناشی ازخطا

SST

کل

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل داده ­های پژوهش

۴-۱ مقدمه

پس از گردآوری داده ­ها، محقق باید داده ­های گردآوری شده را با بهره گرفتن از روش­های آماری مناسب تحلیل کند. تحلیل داده ­ها، به استنباط معنا از مشاهداتی که به عنوان بخشی از طرح تحقیق به عمل آمده­است، اطلاق می­ شود. تحلیل داده ­های کمی، مشتمل برقرار دادن مشاهدات به صورت عددی و دستکاری آن­ها بر حسب خواص ریاضی­شان است. مرحله عملی و اصلی یک کار پژوهشی دستیابی به پاسخ است که محقق در بدو تحقیق در پی رسیدن به آن است. جهت رسیدن ‌به این مهم، اطلاعات جمع ­آوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار می­ گیرند. در این بخش پس از مشخص شدن داده ­ها در جامعه مورد پژوهش، فرضیه ­های تحقیق مورد آزمون قرار خواهد گرفت و یافته ­های جانبی آن ارائه خواهد شد.

۴-۲ آمار توصیفی

نمودارهای توصیفی مربوط به ویژگی­های جمعیت­شناختی است. در این بخش ویژگی­های جمعیت شناختی نمونه آماری تشریح می­گردد. ویژگی­های مورد توجه قرار گرفته­شده عبارتنداز: وضعیت افرادپاسخ دهنده از نظر جنسیت، میزان تحصیلات و سابقه خدمت ‌می‌باشد.

۴-۲-۱ جنسیت پاسخ ­دهندگان

جدول (۴-۱)وضعیت جنسیت پاسخ دهندگان در مجموعه مپنا

فراوانی

جنسیت

فراوانی مطلق
درصد فراوانی
زن
۹۵
۳۴٫۱۷
مرد
۱۸۳
۶۵٫۸۳
جمع کل
۲۷۸
۱

نمودار (۴-۱) وضعیت جنسیت پاسخ دهندگان در مجموعه مپنا

    1. Anderson ↑

    1. Malhorta & etal. ↑

    1. Daljic ↑

    1. Jeans ↑

    1. ۱ Deal ,Menguch,Myers ↑

    1. Foglio ↑

    1. Leonidas & et al. ↑

    1. Gustavsson ↑

    1. Khondker ↑

    1. Leonidas ↑

    1. Lee&Tai ↑

    1. Johri ↑

    1. ۱Sikkman ↑

    1. Cicic , Patterson & Shoham ↑

    1. ۱Koch ↑

    1. Deal &et al ↑

    1. Shoham ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ق.ظ ]




لیکرت[۳] با بهره گرفتن از مطالعات پیشینه دانشگاه میشیگان ، تحقیقات گسترده ای برای کشف الگوهای رفتاری عام مدیران و فرماندهان بسیار مولد در مقایسه با سایر مدیران انجام می‌دهد و در می‌یابد که سرپرستان که بهترین عملکردها را دارند کسانی هستند که توجه عمده خود را بر ابعاد انسانی مسائل کارکنان متمرکز کرده و می کوشند از طریق تعیین هدف های عملکرد بالا ، اثر بخشی سازمان های کاری را افزایش دهند این سرپرستان کارمند محور نامیده می‌شوند و سایر سرپرستانی را که فشار مستمر برای تولید بیشتر می آوردند ، کار محور می نامیدند و راندمان واحد آنان اغلب کم بوده است ( لیکرت ، ۱۹۶۱ ، ۷ ).

از نظر هاکمن[۴] و اولدهام[۵] : عملکرد شغلی می‌تواند از طریق عوامل موقعیتی مانند ویژگی های محیط کار ، سازمان و همکاران تحت تاثیر قرار گیرد. ( هاکمن و اولدهام ، ۱۹۸۰ ، ۱۵ )

عوامل درونی به متغیرهایی مانند ویژگی های شخصیتی ، نیاز ، نگرش ، باورها و انگیزه هایی اشاره دارد که موجب تمایل افراد به عکس العمل نشان دادن در مقابل عوامل موقعیتی به روشی از پیش تعیین شده می شود. ( هاوس و دیگران ، ۱۹۹۶ ، ۲۲۰ )

گوردون[۶] بر این باور است که اخلاق کاری به وسیله بعضی از مدیران و فرماندهان سرکوب شده است ، زیرا مدیریت به جای اینکه اخلاق کاری را تقویت نماید اغلب با اقدام هایی که انگیزه سخت کوشی را سرکوب می‌کند موجبات بی نتیجه ماندن فعالیت های افراد را پدید می آورد ( گوردون ، ۱۹۹۰ ، ۲۵-۳۲ ).

اگر چه مفهوم ساختار سازمانی واقعیتی است که بر هر کسی در سازمان اثر می­ گذارد و همه به نوعی با آن سر و کار دارند ، کم و بیش ، مفهومی انتزاعی است ( کاست و رزن ویگ ، ۲۳۴ ، ۱۹۸۵).

ساترلند[۷] در خصوص رابطه بین فقر و تبهکاری بیان می‌دارد مطالعات زیادی در زمینه رابطه بین بزه و فقر، به عمل آمده است و اساسا در این خصوص دو سؤال مطرح می شود : ۱- آیا کسانی که وضع مالی شان خوب نیست ، بیش از اغنیا مرتکب بزه و اعمال خلاف شئون می‌شوند؟ ۲- آیا وقتی فقر رو به افزایش می‌گذارد ، جرم ها و رفتار های نامناسب نیز افزایش می‌یابد؟ هرچند مطالعات ثابت ‌کرده‌است که فقرا بیش از اغنیاء مرتکب بزه می‌شوند . ولی به هر حال این گفته که ارتکاب جرایم بیشتر در طبقاتی است که ، از لحاظ اقتصادی در مرتبه پایینی قرار دارند، محل تردید است. (ساترلند ، ۱۸۷ ، ۱۹۶۰ ).

به عنوان مثال اگردولتی درسیاستهای داخلی خود ادعای مردم دوستی واز بین بردن فاصله میان بالا و پایین هرم قدرت را داشته باشد ، در این ‌صورت مدیران چنین دولتی مجبورند اوقات بیشتری را صرف مراجعه کنندگان و ‌پاسخ‌گویی‌ به آن ها کنند. در این شرایط محیطی برای انجام کنش میان بالا و پایین هرم قدرت به ‌وجود می‌آید که احتمالاً به تعدیل قدرت می‌ انجامد. ‌به این ترتیب افراد درگیرکنش اعم از مدیر یا کارمند در بازی شرکت می‌کنند که نتیجه آن به عملکرد کنشگران بستگی دارد ( گوردون ،۱۹۹۰ ، ۵۲ ).

۲-۳- ۱ محیط سازمانی

محیط سازمان بر نحوه کار عوامل سازمان و آنچه به انجام می رساند می‌تواند اثر بگذارد. بویژه تحقیقات نشان می‌دهد که محیط می‌تواند بر نزدیکی روانی اعضای گروه، میزان همکاری با یکدیگر و یا رقابت و برقراری ارتباط خوب با همدیگر اثر بگذارد. طبیعی است که مدیران برای به حداکثر رساندن اثر بخشی گروه باید حمایتی ترین محیط را فراهم آورند.

بهترین محیط برای کار در یک سازمان عبارت است از :

۱٫ هدف هایی که بر کمالات سازمان تأکید داشته باشد.

۲٫ پاداش هایی که موجب شناسایی کمالات گروه شود.

۳٫ منابع مورد نیاز برای دست یابی هدف های سازمان فراهم باشد.

۴٫ فناوری مورد نیاز برای دست یابی هدف های سازمان فراهم باشد.

۵٫ فرهنگی که کار سازمان را با ارزش دانسته و به آن بها بدهد.

۶٫ ساختارهایی که حامی کار گروهی باشد ( شرمرهون و دیگران ، ۱۹۹۴، ۲۷۸ )

۲- ۳ – ۲ عوامل سازمانی ( رفتار سازمانی ) مؤثر بر اعمال خلاف ﺷئون انتظامی

عوامل و فاکتورهای زیادی در سازمان سبب اعمال خلاف ﺷﺋون انتظامی هستند از جمله : رهبری ارتباطات ، قدرت و سیاست ، تعارض و مذاکره ، ساختار سازمانی ، تکنولوژی و طرح ریزی شغلی ، ارزیابی عملکرد و سیستم پاداش و فرهنگ سازمانی . ( رابینز ، ۱۳۸۲ ، ۲۱ )

به دلیل فراوانی مؤلفه های عوامل سازمانی و ضیق وقت و با توجه به ساختار پایان نامه ، اگر همه مؤلفه های سازمانی را در نظر می گرفتیم ، نمی توانستیم مشکل سازمان را به طور کامل به صحنه کشیده و راه حلی برای آن ارائه دهیم . به همین دلیل فرهنگ و ساختار که جزو مؤلفه های ریشه ای در عوامل سازمانی هستند را انتخاب و به بررسی آن ها پرداخته ایم.

– ساختار سازمانی

تعریف ساختار سازمانی :

* رفتار سازمانی عبارت است از مطالعه منظم (سیستماتیک ) عملیات ، اقدامات و کارها و نگرشهای افرادی که سازمان را تشکیل می‌دهند ( رابینز ، ۱۹۹۳ ، ۲۹۲ ).

* رفتار سازمانی را نگرش ها و اعمال افراد در سازمان تعریف کرده‌اند . ( هرسی وبلانچارد ، ۱۹۸ ، ۱۵ و ۱۴).

۲-۳-۳ اهداف و سیستم های پاداش در محیط سازمانی

هدف های مناسب و سیستم پاداش خوب به ایجاد و حفظ انگیزش اعضای سازمان برای سخت کوشی و همکاری با یکدیگر در حمایت از موفقیت های سازمانی کمک می‌کند و از طرف دیگر اگر هدف ها و پاداش ها بیش از حد بر نتایج فردی متمرکز شود سازمان لطمه خواهد دید. عملکرد سازمانی نیز مانند عملکرد فردی هنگامی که هدف ها روشن و به اندازه کافی چالشی نباشد یا صرفاً از بیرون به سازمان تحمیل شده باشد صدمه خواهد دید ( شرمرهون و دیگران ، ۱۹۹۴ ، ۲۷۸ ).

۲-۳-۴ فرهنگ و ساختار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ق.ظ ]




۱- کسانی که با اجبار یا ارعاب و تهدید یا اعمال خدعه و نیرنگ هواپیمای آماده برای پرواز یا در حال پرواز را در اختیار بگیرند یا به نحوی از اختیار مسئولین خارج ساخته و موجب تغیر مسیر یا مقصد هواپیما شوند یا در نقطه­ای غیر از مقصد، هواپیما را مجبور به فرود نمایند.

۲- کسانی که به منظور اخلال در پرواز یا خرابکاری در هواپیما عالماً و عامداً اشیائی با خود در هواپیما حمل نمایند و یا به نحوی از انحاء در هواپیما قرار دهند و یا با هواپیما ارسال دارند یا مرتکب عمل دیگری شوند که موجب شود به هواپیما و یا مسافرین یا گروه پرواز و یا اموال موجود در آن آسیب برسد.

۳- کسانی که با اجبار یا ارعاب و تهدید یا خدعه و نیرنگ در فرودگاه­ها یا تأسیسات آن یا ایستگاه های ناوبری هوائی اخلال کنند یا با سوء نیت در کار تأسیسات ناوبری مانعی ایجاد نمایند یا با توسل به زور و تهدید یا خدعه و نیرنگ انجام وظیفه مأموران مسئول حفظ ایمنی پرواز و هدایت هواپیما را دشوار یا غیر ممکن سازند یا کار دستگاه های ناوبری را از مجرای صحیح خود خارج نمایند.

۴- هر یک از کارکنان فرودگاه­ها یا شرکت­ها یا مؤسسات هواپیمایی یا سازمان­ های انتظامی فرودگاه­ها یا سازمان­هایی که به نحوی در امر پرواز یا در فرودگاه­ها وظیفه ­ای بر عهده دارند در ارتکاب جرائم مذکور در این قانون معاونت یا شرکت داشته باشند.

در این قانون مرجع اظهار نظر در امور فنی مربوط ‌به این قانون، سازمان هواپیمایی کشوری تعیین شده و رسیدگی به جرائم مندرج در این قانون منحصراًً در صلاحیت مراجع قضائی پایتخت است.

همچنان که ملاحظه می­ شود مواردی که در این قانون جرم شناخته ‌شده‌اند تا حدود زیادی مشابه جرائم مندرج در معاهده ۱۹۷۱ مونترال در خصوص اعمال غیر قانونی علیه امنیت هواپیمایی کشوری است.

قانون تشدید مجازات کبوترپرانی برای حفظ امنیت هواپیما

قانون تشدید مجازات کبوترپرانی برای حفظ امنیت هواپیماها در سال ۱۳۵۱ به تصویب مجلس شورای ملی وقت رسیده و چند مرتبه نیز اصلاحاتی در آن صورت گرفته است.[۱۷۲] به موجب آن به منظور تأمین حفاظت پرواز هواپیماها، هر کس در شعاع چهل کیلومتری فرودگاه­ها و همچنین در مناطقی که از طرف وزارت دفاع ممنوعه اعلام گردد مبادرت به کبوترپرانی نماید به سه سال حبس تأدیبی محکوم خواهد شد.[۱۷۳]

قانون الحاق یک تبصره به قانون تشدید مجازات کبوترپرانی مصوب خرداد ماه ۱۳۵۱، به شرح زیر قانون مذکور را اصلاح ‌کرده‌است:[۱۷۴] نگهداری و پرورش کبوتر در حدود و مناطق مذکور در این ماده منوط به تحصیل پروانه است که از طرف نیروی انتظامی صادر می­ شود.شرایط و ترتیب صدور پروانه به موجب آئین­نامه­ای که از طرف وزارت کشور تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید تعیین می­ شود.[۱۷۵]

قانون مجازات اخلال گران در صنایع

مجلس شورای ملی وقت ایران در اردیبهشت ۱۳۵۳ قانون مجازات اخلال­گران در صنایع را تصویب کرد.[۱۷۶] مطابق آن، هر کس عمداً و بقصد سوء در شرکت هواپیمایی ملی ایران و شرکت صنایع هلیکوپتر ایران و همچنین فرودگاه­ها یا ایستگاه­های هوائی و یا تأسیسات فنی ‌هواپیمایی کشوری را آتش بزند یا به هر وسیله دیگر منهدم نماید یا به قصد حریق و تخریب، مواد منفجره در هر قسمت از ابنیه یا معابر یا دستگاه‌ها یا تأسیسات آن قرار دهد به حبس جنائی درجه یک از پنج تا پانزده سال محکوم خواهد شد. در صورتی که هر یک از جرائم مذکور منتهی به قتل نفس شود مرتکب به اعدام محکوم می­گردد.[۱۷۷]

مطابق ماده ۲ این قانون هر کس عمداً و به قصد اخلال یا خرابکاری در صنایع مذکور عملی انجام دهد که منجر به سوختن یا انهدام تمام یا قسمتی از هر یک از وسائط نقلیه یا وسایل ارتباطات و مخابرات شود به حبس جنائی درجه یک از سه سال تا ده سال محکوم خواهد شد.

همچنین هر کس عمداً و به قصد اخلال یا خرابکاری عملی مرتکب شود که موجب تعطیل و از کار افتادن تمام یا قسمتی از واحدها و تأسیسات مذکور شود بدون اینکه منتهی به انهدام تمام یا قسمتی از آن­ها گردد حبس جنائی درجه دو از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد.[۱۷۸]

استفاده از علائم تقلبی در هواپیما

قانون هواپیمایی کشوری ایران به منظور حفظ امنیت، استفاده از علائم تقلبی در هواپیما را جرم تلقی ‌کرده‌است. مطابق آن، هرکس به قصد ایجاد خطر برای هواپیما یا سرنشینان آن علامت هواپیمایی تقلبی به کار برد به ‌نحوی که بتوان آن را علامت حقیقی مخصوص هواپیمایی تلقی نمود یا علامت هواپیمایی موجود را غیرقابل استفاده سازد یا مانعی در مقابل هواپیما ایجاد یا اطلاع غلط دهد یا هر گونه عملی به منظور ایجاد خطر برای هواپیما یا سرنشینان آن انجام بدهد مجازات خواهد شد.[۱۷۹]

هر کس عالماً هواپیمایی را که دارای علائم ثبت و تابعیت مجعول باشد براند و همچنین هر کسی عالماً هواپیمایی را که بدون حق علامت تابعیت ایران بر روی آن نصب شده در خارج از ایران براند[۱۸۰] و نیز در مواردی که پرواز هواپیما بر فراز ایران مشروط به تحصیل اجازه قبلی از دولت است هرکس عمداً بدون داشتن اجازه هواپیمایی را ‌بر فراز ایران براند و همچنین در مواردیکه مطابق مقررات این قانون پرواز هواپیما بر فراز قسمتی از خاک کشور ممنوع یا محدود یا مقید به شرایط خاصی باشد عمداً هواپیما را بر فراز مناطق ممنوعه براند یا بدون رعایت محدودیت­ها یا شرایط مقرره پرواز کند مجرم بوده و مورد تعقیب قرار خواهد گرفت.[۱۸۱]

قابلیت اجرای قوانین جزائی ایران

مطابق ماده ۳۰ قانون هواپیمایی کشوری، مقررات جزائی ایران نسبت به جرائمی که داخل یک هواپیمای ایرانی در خارج از ایران ارتکاب شود وقتی اجرا می­ شود که متهم در ایران دستگیر شده باشد و متهم تبعه خارجی برای تعقیب به کشور خارجی رد نشده یا ‌موردی که متهم ارتکاب آن جرم به ایران مسترد شده باشد.

به جنحه و جنایاتی که در داخل هواپیمای خارجی حین پرواز ارتکاب شود در صورت وجود یکی از شرایط ذیل، محاکم ایران رسیدگی خواهند کرد:

الف- جرم مخل انتظامات یا امنیت عمومی ایران باشد؛

ب- متهم یا مجنی علیه تبعه ایران باشد؛

ج- هواپیما بعد از وقوع جرم در ایران فرود آید.

در هر یک از موارد بالا رسیدگی در دادگاه محلی که هواپیما در آن محل فرود آمده یا دادگاه محلی که متهم در آن دستگیر شود بعمل خواهد آمد.

در موردی که جنحه یا جنایاتی داخل یک هواپیما که بر فراز ایران پرواز می­ کند یا داخل یک هواپیمای ایرانی در خارج از ایران ارتکاب شود فرمانده هواپیما مکلف است تا زمانی که مداخله مأمورین صلاحیتدار میسر باشد طبق مقررات تفتیشات و تحقیقات مقدماتی را به عمل آورده دلائل و مدارک جرم را جمع ­آوری و تأمین نماید و در صورت لزوم می ­تواند موقتاً مظنونین به ارتکاب جرم را توقیف کند. مسافرین و اعضای کادر پروازی را تفتیش و اشیائی را که ممکن است دلیل جرم باشد توقیف نماید. در این خصوص، فرمانده هواپیما برای تفتیش جرم و تحقیقات مقدماتی از ضابطین دادگستری محسوب می­ شود و کلیه وظایفی را که به موجب قانون مجازات اسلامی برای نیروهای انتظامی مقرر است عهده­دار ‌می‌باشد.[۱۸۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ق.ظ ]




از میان روش‌های درمانی مختلفی که برای بهبود وضعیت روانشناختی میانسالان ارائه شده است، درمان روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت نتایج مفیدی را کسب ‌کرده‌است. نتایج تحقیقات مختلف حاکی از این است که درمان‌های روان‌تحلیلی، از نتایج درمانی پایدارتری نسبت به دیگر روش‌های درمانی برخوردارند. به عقیده بنیان گذاران روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت و همچنین محققانی که مفاهیم مرتبط با این نظریه درمانی را مورد آزمون قرار داده‌اند، این درمان به افراد مبتلا به علائم آسیب‌شناسی روانی، چرایی به وجود آمدن علائم‌شان را نشان می‌دهد و با ایجاد تغییرات ساختاری در شخصیت آن‌ ها، درمان را عملی می‌سازد و سلامت روان را برای فرد به ارمغان می‌آورد.ادبیات پژوهش حاکی از این است که خصوصیات روش روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت به گونه‌ای است که می‌تواند نحوه سازگاری افراد با مشکلاتی که فشار روانی زیادی به فرد وارد می‌آورند را بهبود بخشد و در کیفیت روابط صمیمی و اعتماد بین فردی افراد تداخلات مثبتی را ایجاد کند. ‌بنابرین‏ قابل پبش‌بینی است که درمان روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت باعث افزایش رضایت از زندگی و کاهش علائم بحران هویت میانسالی افراد گردد.

فصل سوم: روش پژوهش

طرح پژوهش

مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی می‌باشد. در پژوهش حاضر از روش شبه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل برای بررسی اثربخشی روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت به شیوه گروهی بر کاهش علائم بحران هویت میانسالی و افزایش رضایت از زندگی میانسالان استفاده شد. در طرح‌های شبه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل متغیر وابسته قبل و بعد از ارائه متغیر مستقل اندازه‌گیری می‌شود و مراحل زیر را شامل می‌شود:

۱٫ اجرای پیش آزمون

۲٫ قرار دادن آزمودنی‌ها در معرض متغیر مستقل

۳٫ اجرای پس‌آز‌مون و مقایسه نتایج حاصل با بهره گرفتن از آزمون آماری مناسب

‌بنابرین‏ دیاگرام آن به صورت زیر ترسیم می­ شود:

۲T

X

۱T

۱G

گروه آزمایش

۴T

_

۳T

۲G

گروه کنترل

منظور از ۱T و ۳T پیش آزمون، ۲T و ۴T پس آزمون و x روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت به شیوه گروهی می‌باشد.

شرکت کنندگان

کلیه مراجعین که در بهمن ماه سال ۱۳۹۳برای رفع مشکلات روانی به کلنیک روانشناختی ارین شهر مشهد مراجعه می‌کنند و در بازه سنی ۳۵ تا ۵۰ سالگی قرار دارند، جامعه تحقیق حاضر را تشکیل می‌دهند.

پژوهشگر نمونه‌ای به حجم ۱۶ نفر را با توجه به معیارهای شمول (شکایت از نشانگان آسیب‌شناسی روانی و بازه سنی ۳۵ تا ۵۰ سالگی) از بین افراد جامعه آماری انتخاب کرد. اعضای نمونه انتخابی به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه قرار گرفتند، بدین ترتیب در هر گروه تعداد ۸ نفر حضور داشتند. دلیل انتخاب این حجم برای هر گروه آن بود که اصولاً در گروه‌های هفتگی حدود ۸ تا ۱۲ عضو به همراه یک رهبر می‌تواند مناسب باشد (یالوم و لزسز، ۲۰۰۵).

ابزار تحقیق

در این پژوهش برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه‌‌‌های زیر استفاده ­شد:

۱- پرسشنامه بحران هویت میانسالی (ICQ): این پرسشنامه توسط رجایی، بیاضی و حبیبی‌پور (۱۳۸۷) تهیه و تدوین گردیده است. در این پرسشنامه ۵۰ سوالی بر اساس نظریه RCET تدوین گردیده است. بحران هویتی که مدنظر این پرسشنامه می‌باشد با ده نشانه که از علائم عدم اکتساب کامل هویت است قابل شناسایی خواهد بود. این نشانه ها عبارتند از بی‌هدفی، پوچی، نا امیدی، عدم اعتماد به نفس، بی ارزشی، نارضایتی از زندگی، اضطراب، غمگینی، پرخاشگری و عصبانیت. روایی این پرسشنامه توسط اساتید و متخصصان این زمینه مورد تأیید قرار گرفته است. برای محاسبه پایایی این پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و نتایج حاصله بیانگر پایایی بالای این آزمون(ضریب آلفا = ۹۳۱/۰) بود (رجایی، بیاضی و حبیبی پور،۱۳۸۷).

۲- مقیاس رضایت از زندگی: این مقیاس توسط دینر و همکاران در سال ۱۹۸۵ برای اندازه گیری رضایت از زندگی در بعد شناختی بهزیستی ذهنی به کار گرفته شده است. مقیاس دارای ۵ ماده است و هر ماده هفت گزینه دارد که پاسخ‌دهندگان میزان رضایت خود را از یک (کاملاً مخالفم) تا هفت (کاملاً موافقم) نشان می‌دهند. میانگین یک به معنای عدم رضایت از زندگی و میانگین هفت به معنای رضایت کامل از زندگی است. اعتبار آزمون با روش دونیمه کردن ۸۷/۰ و با روش باز آزمایی ۸۲/۰ گزارش شده است. اعتبار قابل قبولی با بهره گیری از مقیاس‌های خودگزارشی و ملاک‌های خارجی مانند گزارش همسالان، مقیاس حافظه و درجه بندی‌های بالینی گزارش شده است (پووت و همکاران، ۱۹۹۱). در تحقیق بین فرهنگی ایشی (۲۰۰۰) در بین ۳۹ کشور مورد مطالعه، الفای کرانباخ از ۴۱/۰ تا ۹۴/۰ میانگین ۷۸/۰ و انحراف معیار ۰۹/۰ گزارش شد. آلفای کرانباخ مقیاس در حجم نمونه ۸۸۸ نفری و ۷۳۱ نفری به ترتیب ۸۲/۰ و ۸۶/۰ به دست آمده است. و همچنین در بررسی‌های چندگانه اعتبار افتراقی و اعتبار همگرایی بالایی بین این مقیاس با مقیاس عاطفه مثبت و منفی مشخص شد. اعتبار فرم ایرانی آزمون به کمک مقیاسه با آزمون عاطفه مثبت و منفی مورد ارزیابی قرار گرفت و همبستگی مثبت و معنی داری با مقیاص عاطفه مثبت و همبستگی منفی معنی داری با مقیاس عاطفه منفی مشخص شد (مظفری، ۱۳۸۲). غضنفری (۱۳۸۲) با اجرای روی ۱۴۷ دانشجو پسر و دختر ایرانی و ۱۲۱ دانشجوی پسر و ختر کانادایی آلفای کانباخ ۸۸/۰ را گزارش ‌کرده‌است. شیخی و ‌همکاران (۱۳۸۹) این مقیاس را بر روی ۴۰۰ دانشجو (۲۰۰ دختر، ۲۰۰ پسر) اجرا کردند نتایج نشان داد هماهنگی درونی مقیاس برابر با ۸۵/۰ و پایایی بازآزمایی آن برابر ۷۷/۰ می‌باشد همچنین نتایج تحلیل عاملی تائیدی و اکتشافی نشان داد که مقیاس رضایت از زندگی تک عاملی است.

روش اجرای تحقیق

در این پژوهش ابتدا از میان افرادی که به کلینیک‌ مشاوره روانشناختی ارین شهر مشهد مراجعه کرده‌بودند و بر اساس نتایج مقیاس بحران هویت میانسالی، به نشانه های آسیب‌شناسی روانی مرتبط با بحران هویت میانسالی مبتلا بودند، ۱۶ نفر با بهره گرفتن از روش نمونه گیری داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب شدند. این افراد به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند و آزمون رضایت از زندگی بر روی آن‌ ها اجرا ‌گردید. سپس گروه آزمایش تعداد ۱۲ جلسه روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت به شیوه گروهی را دریافت کردند، اما به گروه کنترل مداخله خاصی ارائه نشد. پس از اتمام جلسات روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت به شیوه گروهی، مقیاس‌های بحران هویت میانسالی و رضایت از زندگی مجددا بر روی آزمودنی‌های هر دو گروه اجرا شد. اطلاعات حاصل از پیش آزمون و پس آزمون بر روی دو گروه با بهره گرفتن از روش‌های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.

روش تجزیه و تحلیل داده ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ق.ظ ]




۲ـ اختلافات با هزینه کمتری حل و فصل می­شوند. با اینکه حل اختلاف در «آی. دی. آر» نیز مستلزم پرداخت هزینه است اما این هزینه­ ها به طور کلی کمتر از هزینه ­هایی است که مراجع به دادگاه­ها برای طرفین دربر دارد.

بعضی از نویسندگان معتقدند که در حال حاضر هزینه­ های طرح دعوا و رسیدگی در«آی. دی. آر» کمتر از دادگاه­ها نبوده و در مواردی نیز بیشتر است. در پاسخ باید گفت با در نظر گرفتن حل و فصل سریع اختلاف در «آی. دی. آر» و هزینه­ های جانبی که مراجعه به دادگاه­ها به طرفین تحمیل می­ کند در مجموع حل اختلاف از طریق «آی. دی. آر» ارزان­تر و مقرون به صرفه­تر از مراجعه به دادگاه می­باشند.

۳ـ اختلافات به طور خصوصی محرمانه و غیرعلنی رسیدگی شود. در پاره­ای از اختلافات یک طرف بنا به دلایلی تمایل ندارد که اشخاص ثالث که با طرفین و موضوع اختلاف هیچگونه ارتباطی ندارند از اختلاف آن ها و اسناد و مدارک و اظهارات ارائه شده در طول رسیدگی مطلع شوند و خصوصی و محرمانه بودن «آی. دی. آر» این امکان را برای طرفین فراهم می­سازد.

۴ـ برخلاف اجرای آرای دادگاه­ها در کشورهای خارجی که به علت تعارض با حاکمیت داخلی کشور صادر کننده رأی و هم چنین دلایل دیگر با محدودیت­ها و مشکلاتی روبرو ‌می‌باشد آرای صادر شده از طریق «آی. دی. آر» (داوری) با سهولت بیشتری اجرا می­ شود.

۵ـ در «آی. دی. آر» اختلافات به وسیله شخص یا اشخاصی رسیدگی می­ شود که اولا منتخب طرفین و مورد اعتماد آن ها می­باشند ثانیاً نسبت به موضوع مورد اختلاف دارای تخصص می­باشند که به حل سریع و عادلانه اختلاف کمک می­ کند.

۶ـ حل اختلاف در «آی. دی. آر» مبتنی بر قواعد مورد توافق طرفین ‌می‌باشد و طرفین این اختیار را دارند که قانون و قواعد مناسب را برای حل اختلاف خود گزینش کنند. همچنان که می ­توانند با تکیه بر انصاف و بدون استناد به قانون اختلاف خود را به طور عادلانه حل نمایند.

۷ـ اختلافات در محیطی دوستانه و توأم با همکاری طرفین حل و فصل می­ شود. غیر از اینکه ارجاع اختلاف به یکی از شیوه ­های «آی. دی. آر» با توافق و همفکری طرفین صورت ‌می‌گیرد اصولا مذاکره و گفتگوی طرفین در جریان رسیدگی­های «آی. دی. آر» نقش مهمی را ایفا می­ کند و در بیشتر روش­های «آی. دی. آر» راه حل نهایی با توافق و رضایت هر دو طرف تنظیم می­ شود و در واقع اجرای عدالت با حفظ دولتی طرفین به ادامه روابط کاری و دوستانه طرفین در آینده کمک می­ کند.

۸ـ در بعضی از موارد ‌می‌توان جهت حل اختلاف یا پیشگیری از وقوع اختلاف از یکی از شیوه ­های غیرقضایی حل اختلاف بهره گرفت در حالی که در این موارد رجوع به دادگاه­ها میسر نمی ­باشد همانند تکمیل یا تجدیدنظر در قرارداد.

۹ـ تنوع شیوه ­های جایگزین حل اختلاف به طرفین این امکان را می­دهد که روشی مناسب برای حل اختلاف خود انتخاب نمایند. طرفین همچنین این امکان را در اختیار دارند که در صورت عدم حصول نتیجه به شیوه­ای دیگر متوسل شوند. در کنار تنوع شیوه ­های «آی. دی. آر» انعطاف آن ها نیز به حل سریع و عادلانه اختلاف کمک کرده و سبب می­ شود که سرانجام راه حلی پیدا شود که بهتر با نیازهای طرفین تطبیق کند.

در کنار مزایای متعددی که استفاده از «آی. دی. آر» دربردارد معایبی نیز برای آن برشمرده­اند از جمله «آی. دی. آر» با ویژگی­های خاصی که دارد زمینه سوء استفاده بعضی افراد را فراهم می­سازد. زیرا در مواردی بعضی اشخاص که هیچ حقی نداشته و شکست طرح دعوا را در دادگاه به خوبی پیش‌بینی می­ کند سعی ‌می‌کنند از ویژگی محرمانه غیرتشریفاتی بودن «آی. دی. آر» و انعطاف آن سوء استفاده کرده و نفعی عاید خود گردانند که البته این ایراد چندان وارد نیست. زیرا گذشته از اینکه امکان طرح دعوای واهی در دادگاه نیز وجود دارد اشخاص ثالثی که به عنوان قاضی حل اختلاف در «آی. دی. آر» فعالیت ‌می‌کنند نوعا متخصص بوده و امکان به نتیجه رسیدن دعاوی واهی را به حداقل می­رسانند. داور، میانجیگر، سازشگر و… هر زمان به بی­حقی یکی از طرفین دعوا پی برد رسیدگی را پایان و رأی به بی حقی وی می­ دهند. وانگهی طرفین بودن رسیدگی­های «آی. دی. آر» نیز سبب می­ شود که طرف مقابل دعوای واهی به راحتی تسلیم خواسته اشخاص موصوف نشوند.

ایراد دیگری که به «آی. دی. آر» وارد شده این است که به لحاظ خصوصی و محرمانه و غیرعلنی بودن «آی. دی. آر» ارجاع اختلاف و رسیدگی و نتیجه کار در «آی. دی. آر» در معرض دید و نظارت عمومی قرار نمی­گیرد و این امر ممکن است هم به سوء استفاده طرف قوی­تر منجر شود و هم اینکه به زیان منافع عمومی جامعه باشد. به عنوان مثال چنانچه شخصی از به کار بردن کالای معیوبی خسارت دیده باشد تولید کننده تنها خسارات همان مصرف کننده را جبران و پرداخت می­ کند در حالی که دادگاه ممکن است برای حفظ منافع و سلامت عمومی دستور دهد تولید کننده باید کلیه عیوب کالاهای از همان نوع را برطرف و حتی رأی به جمع‌ آوری کلیه کالاهای عرضه شده صادر نماید. در پاسخ ‌می‌توان گفت که در کشوری که پاره­ای از دعاوی که اهمیت ویژه­ای بوده ­اند و ارتباط آن با نظم عمومی زیاد است باید منحصراً از طریق دادگاه حل و فصل شود و قابل ارجاع به «آی. دی. آر» نمی­باشند (به عنوان مثال ماده ۴۹۶ قانون آیین دادرسی دادگاه­ های عمومی و انقلاب در امور مدنی) و ‌در مورد مثال یاد شده نیز باید گفت چنانچه عیب کالا منحصر به یک یا چند کالا نبوده و بیشتر محصولات عرضه شده معیوب و خطر آفرین باشند معمولا مقامات عمومی از وضعیت مطلع شده و برای حفظ نظم عمومی وارد عمل شوند همچنان که در غالب اوقات تولید کننده به خاطر حفظ شهرت خود نسبت به رفع عیوب از کالاهای خطرناک و جبران خسارات مصرف کنندگان اقدام می­ کند.

رجوع به «آی. دی. آر» نه تنها برای طرفین دعوا فوائدی دارد مزایایی نیز برای دولت‌ها دربردارد. نخستین امتیازی که حل اختلافات در خارج از دادگاه­ها برای دولت­ها به دنبال دارد کاهش تراکم دعاوی و پرونده ­ها در دادگستری است که این امر هم بار مالی دولت را کمتر می­ کند و هم سبب می­ شود دادگاه با دقت و سرعت بیشتری دعاوی طرح شده را رسیدگی نمایند و با حذف اطاله دادرسی و صحت بیشتر آرای موجبات رضایت اصحاب دعوا را فراهم کنند.

همچنان که گفتیم ماهیت روابط و اختلافات تجاری به ویژه تجارت بین ­المللی به گونه ­ای است که حل اختلافات از طریق «آی. دی. آر» و به خصوص داوری مناسبتر از مراجعه به دادگاه­هاست و در واقع تقویت و نهادینه شدن «آی. دی. آر» در یک کشور می ­تواند به رونق تجارت و مخصوصا تجارت بین ­المللی در آن کشور کمک نماید همچنان که کشورهای توسعه یافته که در زمینه تجارت بین ­المللی پیشرو می­باشند دارای مراکز قوی در زمینه «آی. دی. آر» (داوری و میانجی گری) هستند. و سرانجام اینکه «آی. دی. آر» بر جذب سرمایه ­های خارجی نیز که از عوامل رشد و توسعه کشورها و به ویژه کشورهای توسعه نیافته به شمار می­رود تأثیر مهمی دارد. سرمایه گزاران خارجی در کشورهایی سرمایه ­گذاری ‌می‌کنند که در کنار سایر بسترهای لازم بتوانند اختلافات خود با اشخاص یا دولت میزبان سرمایه را به طور قانونی از طریق نظام غیرقضایی حل اختلاف (داوری) حل و فصل نمایند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ق.ظ ]




رسیدگی به ادعای خواهان مبنی بر مطالبه‌ی خسارت تأخیر تأدیه، مستلزم این است که دادگاه به خوانده دعوا (صادر کننده‌ چک) فرصت دفاع در مقابل ادعای خواهان را بدهد. برخورداری خوانده از فرصت دفاع به اندازه‌ای اهمیت داردکه‌یکی از اصول مهم دادرسی عادلانه محسوب می‌شود.[۱۰۴] منظور از حق دفاع در دادرسی مدنی این است که خوانده دعوا بدون اینکه از اظهارات مدعی مطلع شده باشد و بدون این که به ادعای او پاسخ گفته باشد‌یا فرصت پاسخ گویی داشته باشد، محکوم نشود. از این اصل گاهی به عنوان «ترافعی بودن دادرسی»[۱۰۵] و گاهی به عنوان«تناظر»[۱۰۶] ‌یاد می‌شود و در هر حال مضمون آن این است که خوانده دعوا باید فرصت پاسخ گفتن به ادعای خواهان را داشته باشد. ‌بنابرین‏، دریافت خسارت تأخیر تأدیه از صادر کننده‌ چک بدون این که مطابق مقررات آیین دادرسی مدنی نسبت به دعوا رسیدگی شده و حکم صادر شده باشد، با موازین قانونی انطباقی ندارد؛ چرا که اصل استحقاق خواهان بر دریافت خسارت تأخیر تأدیه و میزان آن باید در دادگاه رسیدگی شده و مورد حکم دادگاه قرار گیرد. با وجود این، در عمل دادگاه‌ها میزان خسارت تأخیر تأدیه را به طور دقیق معین نمی‌کنند و محاسبه آن را به اجرای احکام واگذار می‌کنند. [۱۰۷] دلیل این شیوه عمل این است که تأخیر تأدیه باید تا روز پرداخت وجه محاسبه شود، ولی زمان اجرای حکم معمولاً مدت زمانی پس از روز صدور رأی دادگاه است؛ در نتیجه دادگاه نمی‌تواند میزان دقیق خسارت تأخیر تأدیه را مشخص کند و محاسبه دقیق آن را در روز اجرای حکم، به اجرای احکام واگذار می‌کند. این رویه دادگاه‌ها ممکن است بر خلاف اصل ترافعی بودن دادرسی تلقی شود، ولی به نظر می‌رسد رویه موجود اشکالی ندارد؛ چون دادگاه اصل استحقاق خواهان برای دریافت خسارت تأخیر تأدیه را احراز کرده و خوانده را به پرداخت خسارت تأخیر تأدیه محکوم نموده است. تنها چیزی که به اجرای احکام واگذار می‌شود، محاسبه مبلغ ریالی خسارت قابل پرداخت است که با توجه به تصریح به آن در حکم، اشکالی ندارد.[۱۰۸]

۲ـ۲ـ۲ پرداخت خسارت تأخیر تأدیه پیش از صدور حکم قطعی

مطابق ماده ۱۲ قانون صدور چک «هر گاه قبل از صدور حکم قطعی… متهم وجه چک و خسارات تأخیر تأدیه را نقداً به دارنده‌ی آن پرداخت کند،‌ یا موجبات پرداخت وجه چک و خسارات مذکور (از تاریخ ارائه چک به بانک) را فراهم کند‌یا در صندوق دادگستری‌یا اجرای ثبت تودیع نماید مرجع رسیدگی قرار موقوفی تعقیب صادر خواهد کرد…» ظاهر این ماده قانونی نشان می‌دهد که هرگاه صادر کننده‌ چک بخواهد مانع ادامه‌ دادرسی کیفری شود،‌یا باید رضایت شاکی خصوصی را جلب کند و‌یا این که اصل وجه را به همراه خسارت تأخیر تأدیه پرداخت کند. سؤالی که در ارتباط با این قسمت از ماده ۱۲ قانون صدور چک پیش می‌آید این است که آیا در هر حال صدور قرار موقوفی تعقیب منوط به پرداخت خسارت تأخیر تأدیه به همراه اصل وجه چک است یا این که پرداخت خسارت تأخیر تأدیه، زمانی ضرورت دارد که دارنده‌ی چک خسارت تأخیر تأدیه را با تقدیم دادخواست مطالبه کرده باشد؟

این سؤال را به شکل دیگر نیز می‌توان طرح کرد: در فرضی که دارنده‌ی چک خسارت تأخیر تأدیه را مطالبه نکرده است، آیا مرجع رسیدگی کننده می‌تواند به دلیل عدم پرداخت خسارت تأخیر تأدیه و با وجود پرداخت اصل وجه چک از صدور قرار موقوفی تعقیب خودداری کند و به رسیدگی ادامه دهد؟ در این قسمت به پاسخ سؤال‌های فوق در مراحل مختلف دادرسی می‌پردازیم.

۲ـ۲ـ۲ـ۱ تحقیقات مقدماتی

در تاریخ ۲۸/۷/۱۳۸۱ با اصلاح قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب و احیای دادسراهای عمومی و انقلاب، تحقیقات مقدماتی کلیه جرایم، به جز در مواردی که قانون استثنا ‌کرده‌است،[۱۰۹] باید در دادسرا انجام شود. تحقیقات مقدماتی جرم چک بلا محل نیز همانند بیشتر جرایم در دادسرا انجام می‌شود. ‌بنابرین‏، ممکن است در زمانی که بازپرس‌یا دادستان‌یا دادیار به جانشینی از دادستان مشغول تحقیقات مقدماتی ‌در مورد جرم صدور چک بلا محل هستند، صادر کننده‌ چک اصل وجه چک را پرداخت کند‌یا موجبات پرداخت آن را فراهم کند و‌یا وجه چک را در صندوق دادگستری‌یا اجرای ثبت تودیع کند. در چنین فرضی، با پرداخت اصل وجه چک، بازپرس‌یا دادستان باید چه تصمیمی بگیرد؟ آیا باید قرار موقوفی تعقیب صادر کند‌یا تا زمان پرداخت خسارت تأخیر تأدیه به تحقیقات خود ادامه دهد؟ گفته شد که خسارت تأخیر تأدیه حق مالی است که دارنده‌ی چک می‌تواند آن را مطالبه کند و تا زمانی که ذی حق مطالبه نکرده است، امکان رسیدگی به آن‌یا امکان الزام صادر کننده به پرداخت آن وجود ندارد. اگر بازپرس‌یا دادستان به دلیل عدم پرداخت خسارت تأخیر تأدیه به تحقیقات مقدماتی ادامه دهند، به واقع صادر کننده‌ چک را به پرداخت خسارت تأخیر تأدیه ملزم کرده‌اند، بدون این که چنین اختیاری داشته باشند و اگر گفته شود، با پرداخت اصل وجه چک باید تحقیقات مقدماتی را متوقف کرده و قرار موقوفی تعقیب صادر کنند، با ظاهر ماده ۱۲ قانون صدور چک چه باید کرد؟

پاسخ برای پرسش‌های فوق با این دشواری روبه رو است که از‌یک طرف مطالبه‌ی خسارت تأخیر تأدیه منشأ اثر مهمی است و بدون مطالبه‌ی آن از سوی دارنده، داستان و بازپرس نمی‌توانند صادر کننده را به پرداخت آن ملزم کنند و از سوی دیگر، مطالبه‌ی خسارت تأخیر تأدیه اصولاً در دادسرا امکان پذیر نیست. دارنده‌ی چک هر چند با شکایت کیفری، تعقیب صادر کننده‌ چک بلامحل و مجازات او را خواستار می‌شود و چه بسا در همان شکواییه وجه چک و خسارات ناشی از عدم پرداخت آن را مطالبه می‌کند، ولی این شکل از مطالبه برای مطالبه‌ی وجه چک و خسارت‌های دیگر کافی نیست.[۱۱۰] نه تنها خسارت تأخیر تأدیه، بلکه وجه چک نیز باید با تقدیم دادخواست و به تبع دعوای کیفری مطالبه شوند، اما مسأله این است که در تحقیقات مقدماتی، تقدیم دادخواست و مطالبه‌ی آن‌ ها شدنی نیست و این عدم امکان، نه به دلیل پیش‌بینی نشدن ساز و کار تقدیم دادخواست در دادسرا، بلکه ‌به این دلیل است که طرح دعوای خصوصی به تبع دعوای کیفری پس از طرح دعوای عمومی امکان پذیر است[۱۱۱] و تا زمانی که کیفرخواست از سوی دادستان صادر نشده، دعوای کیفری اقامه نشده است تا در سایه‌ آن دعوای خصوصی نیز قابل اقامه باشد.[۱۱۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ق.ظ ]




مزایای داوری موردی

ممکن است طرفین به دلیل این که داوری موردی برای دعوای آن ها مناسب­تر از داوری سازمانی است، آن را برگزینند. در مواردی که دعوا بین طرفین رخ داده و موجود است گزینش داوری موردی معمول و رایج­تر ‌می‌باشد، زیرا در این وضعیت نیازمندی­های رسیدگی داوری به وضوح برای طرفین مشخص بوده و بر اساس آن ها قواعد داوری دعوای خود را تنظیم خواهند کرد، گر چه در این مرحله احتمال رسیدن به توافق سریع کم ‌می‌باشد. این نوع داوری دارای ویژگی­ها و مزایای زیر ‌می‌باشد:

اول: به طور کلی در جایی که طرفین برای حل و فصل اختلافات خود از طریق داوری به توافق می­رسند داوری موردی در نظر است، مگر این که آن ها بر داوری سازمانی تصریح نمایند. در جایی که طرفین نسبت به انتخاب سازمان داوری نظرات متفاوتی داشته باشند، به طور معمول داوری موردی وجه­المصالحه قرار ‌می‌گیرد.

دوم: در این نوع داوری طرفین بر روش و آیین داوری کنترل داشته و مایل نیستند که این امور از داوری آن ها تحت نظارت یا کنترل اداری سازمانی خاص قرار گیرد.

سوم: داوری موردی به طور معمول در اختلافاتی که یک طرف آن دولت یا سازمان­ های دولتی می­باشند، به کار گرفته می­ شود. در بیشتر موارد نهادهای حکومتی تمایل ندارند که دعوای خود را به مسئولان یک سازمان داوری احاله دهند و آن را خلاف منزلت حاکمیتی یا تنزل ارزش حاکمیتی می­دانند. این تلقی ناشی از بی­طرف یا خنثی ندانستن سازمان داوری خاص یا محلی است که داوری سازمانی در آنجا قرار دارد. برخی دولت­ها به طور کلی ترجیح می­ دهند که یک روش موردی مستقل برای داوری دعوا یا دعاوی خود ایجاد کنند که ‌به این طریق حداکثر درجه اطمینان را از لحاظ غیر ملی بودن ایجاد کند و بر حاکمیت آن ها کمترین تاثیر را داشته باشند.

چهارم: در داوری موردی، چون خود طرفین جریان آن را کنترل ‌می‌کنند، می ­تواند کم هزینه­تر از داوری سازمانی باشد، به ویژه آن که هزینه­ های خدمات داوری سازمانی در داوری موردی یا وجود ندارد یا بسیار کم است و همچنین حق­الزحمه داوران به طور معمول توافقی است و ممکن است به کمتر از نرخ داوری سازمانی توافق شود.

ب) داوری سازمانی و مزایای آن

در صحنه بین ­المللی سازمان­ها یا مؤسسات داوری بین ­المللی بسیاری وجود دارد که به امر داوری می­پردازند. در سال­های کنونی شمار سازمان­ های جدید در سراسر جهان بسیار زیاد بوده است. افزون بر نهادهای سنتی و موجود، بسیاری از کشورها و مراکز عمده تجاری سازمان­هایی را تأسيس نموده ­اند که خدمات داوری ارائه می­نمایند. این سازمان­ها به طور معمول قواعد داوری خاص خود را دارند یا ویژه خدمات داوری هستند یا بخشی از فعالیت­ها و وظایف آن ها داوری ‌می‌باشد و به حسب ساختار سازمانی خود در اداره داوری نقش دارند و ان را تسهیل ‌می‌کنند.

داوری سازمانی در جایی است که طرفین توافق ‌می‌کنند داوری اختلاف آن ها توسط یا تحت نظارت یک سازمان داوری موجود برگزار شود یا توسط آن سازمان کنترل، اداره یا مدیریت شود.

نخستین موضوع برای طرفین قرارداد این است که یک سازمان داوری مناسب برای قرارداد یا دعوای خاصشان انتخاب کنند. به عنوان مثال در دعاوی مربوط به سرمایه ­گذاری که یک دولت طرف دعوا است، داوری ایکسید می ­تواند مناسب­تر باشد یا برای داوری دعوایی که مربوط به یک منطقه خاص جغرافیایی می­ شود، سازمان داوری منطقه­ای موجود در آن بخش جغرافیایی ترجیح داده خواهد شد. در بیشتر موارد طرفین سازمان داوری را بدون آگاهی انتخاب ‌می‌کنند، زیرا به طور معمول یکی از طرفین سازمانی را پیشنهاد می­ کند و طرف دیگر بدون داشتن اطلاعی در خصوص آن، قبول می­ کند یا ممکن است یک سازمان داوری در منطقه جغرافیایی خاصی یا در یک محدوده حرفه­ای یا صنعتی خاص، خیلی خوب، معروف و شناخته شده باشد و بر این اساس انتخاب شود. در هر حال این انتخاب یک تصمیم بسیار مهمی است که باید در ابتدای مذاکرات قراردادی اتخاذ شود و به بررسی­ های دقیقی نیاز دارد.

هر سازمان داوری ویژگی­های خاص خود را دارد و هر یک از سیستم­ها و قواعد سازمان­ های داوری شرایط و لوازم خاصی برای مسایل مختلف داوری مانند تعداد داوران، حق طرفین در انتخاب، پیشنهاد و نصب داوران، حدود استقلال و بی­طرفی داوران، اختیار داوران در کنترل جریان رسیدگی داوری و به ویژه صدور دستور اقدامات تامینی و موقت، و چگونگی محاسبه هزینه داوری و حق­الزحمه داوران، مقرر می­نمایند.

بین سازمان­ های مختلف داوری از جهت سطح و نوع اداره داوری تفاوت اساسی وجود دارد. به عنوان مثال، آی.سی.سی داوری را توسط داوری نامه، تعیین محدودیت زمانی برای صدور رأی‌ و کنترل رأی‌ از لحاظ شکلی اداره می­ کند، در حالی که دادگاه داوری بین ­المللی لندن پس از نصب دیوان داوری، اداره داوری را به رسیدگی به جرح داوران و وساطت در توافق و پرداخت حق­الزحمه آن ها محدود می­ کند. ‌بنابرین‏ لازم است هنگام انتخاب یک سازمان داوری طرفین از ویژگی­های آن آگاه باشند.

عمده مزیت­ها و ویژگی­های داوری سازمانی عبارتند از:

اول: به طور معمول سازمان­ های داوری به گونه ­ای هستند که برگزاری یک داوری خوب را تامین ‌می‌کنند. توسط این سازمان­ها یا تحت نظارت آن ها دیوانی تشکیل می­ شود که بتواند به خوبی داوری را برگزار کند (تشکیل دیوان مناسب داوری) و طرفین و داوران نمی ­توانند با عدم همکاری خود، در روند آن خلل ایجاد یا آن را خنثی کنند.

دوم: سازمان­ های داوری معتبر با عملکرد بی­طرفانه­ای که در اجرا و نظارت بر داوری دارند، محیط و مرجع مناسبی برای حل اختلافات مرتبط با قطب­های سیاسی و اقتصادی مختلف می­باشند.

سوم: سازمان­ های داوری پرداخت هزینه­ های داوران را تحت نظر خواهند داشت، حق­الزحمه داوران را مشخص و کنترل خواهند کرد و در جریان داوری هزینه­ ها را به حداقل خواهند رساند.

چهارم: سازمان داوری به ویژه برای آغاز داوری در مواردی که خوانده تمایلی به همکاری در داوری ندارد یک کمک کننده بسیار خوب خواهد بود. با وجود سازمان داوری، در صورت عدم همکاری یک طرف، نیاز به رجوع به دادگاه ملی برای تشکیل دیوان داوری و نصب داور (در قانون آن کشور چنین پیش ­بینی شده باشد) نخواهد بود.

پنجم: سازمان­ های داوری، نقص نبود یک قانون داوری خوب و حمایت کننده از موافقت­نامه­ های داوری را جبران ‌می‌کنند.

ششم: داوری سازمانی اعتبار خود را از نام سازمان داوری مربوط ‌می‌گیرد. در کشورهایی که دخالت سیاسی در داوری وجود دارد یا دادگاه­ها و قوانین نظر مساعدی نسبت به داوری ندارند، طرفین داوری این مزیت را در نظر دارند که وقتی درصدد اجرای رأی‌ داوری بر می­آیند، رأی‌ آن ها توسط یک سازمان مورد احترام در سطح بین ­المللی صادر شده باشد یا نام آن را با خود داشته باشد. ‌بنابرین‏ طرفین ترجیح می­ دهند رأی‌ داوری تحت نام یک سازمان صادر شود. چنین مهری به هر حال کمک و تقویت کننده داوری خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ق.ظ ]




۳- غیر علنی بودن دادرسی: رسیدگی در مراجع اختصاصی اداری غیر علنی است و کسی به جز طرفین دعوا، حق حضور در جلسات رسیدگی را ندارد. این ویژگی را می توان نتیجه قهری ویژگی هایی چون مکتوب بودن دادرسی و غیر حضوری بودن جلسات رسیدگی دانست که عملاً با وجود آن ها فایده ای بر علنی بودن دادرسی نیز مترتب نیست.

۴- امکان تحصیل دلیل: مراجع اختصاصی اداری در رسیدگی های خود دارای اختیار وسیعی در تحقیق برای کشف حقیقت بوده و در این راستا نیز منتظر ارائه دلایل از سوی طرفین دعوا نمانده و خارج از دلایل ارائه شده از سوی طرفین، می‌توانند اقدام به تحصیل دلیل نموده و مستند رأی خود قرار دهند. همچنین اعضای این مراجع از ا ختیارات وسیعی در انتخاب طرق تحصیل دلیل برخوردار می‌باشند که در برخی قوانین خاص مربوطه آن ها مورد تأکید قرار گرفته است.[۹۰]

۵- تعدد اعضای مراجع و حاکمیت قاعده اکثریت: مراجع اختصاصی اداری عموماً با برخورداری از خصیصه تعدد اعضا، حداقل متشکل از سه عضو می‌باشند. در نتیجه جلسات رسیدگی زمانی رسمیت می‌یابند که اکثریت اعضا حضور داشته باشند. همچنین به دلیل احتمال عدم حصول اتفاق آرای در صدور رأی و در نتیجه عقیم ماندن رسیدگی ها، قاعده اعتبار نظر اکثریت در آن به عنوان یک ضرورت پذیرفته شده است.

۶- اصل الزام به بیان دلایل و مستندات آرای و تصمیمات: این اصل که با توجه به محاسن آن، مثل کمک به درک صحت آرای توسط طرفین و حصول امنیت خاطر، الزام مرجع رسیدگی کننده به دقت بیشتر[۹۱]، به عنوان عنصری از عناصر حاکمیت قانون، قابل اعمال بر تمام آرای قضایی، تصمیمات سیاسی و اداری می‌باشد، شامل مراجع اختصاصی اداری نیز می‌گردد. این امر در برخی مقررات مثل ماده ۲۱ آیین نامه اجرایی قانون رسیدگی به تخلفات اداری و یا ماده ۲۴۸ قانون مالیات های مستقیم در خصوص آرای هیئت های حل اختلاف مالیاتی به صراحت مورد تأکید قرار گرفته است.

اگر چه این تصریح در تمام موارد وجود ندارد و اصل ۱۶۶ قانون اساسی نیز در مقام بیان الزام این خصیصه برای آرای مرجع قضایی است، اما به نظر می‌رسد مستنند و مستدل بودن از خصائص تفکیک ناپذیر تصمیماتی با خصیصه رأی می‌باشد و عدم تصریح به آن در قوانین به معنی انکار آن نیست. این امر امروزه چنان اهمیتی پیدا کرده که حتی مدیران اداری نیز در تصمیمات خود در جهت جلوگیری از لغزیدن در ورطه استبداد خودرأیی ملزم به بیان دلایل و مستندات تصمیمات اداری خود گردیده اند.[۹۲]

۷- دو مرحله ای بودن رسیدگی ها: دو مرحله ای بودن رسیدگی های و وجود مرجع تجدید نظر به عنوان یک مرجع عالی با صلاحیت رسیدگی ماهوی در کنار مرجع بدوی رسیدگی، به عنوان ضمانتی در جهت جلوگیری از انحراف مراجع رسیدگی از قانون و رفع اشتباهات احتمالی محسوب می‌گردد. در دادرسی های اداری نیز این خصیصه مورد توجه قرار گرفته است. ‌به این نحو که این مراجع دارای مراحل بدوی و تجدید نظر بوده و آرای صادره از مراجع بدوی با اعتراض طرفین قابل تجدید نظر و رسیدگی ماهوی در مراجع تجدید نظر می‌باشند. البته باید توجه داشت که برخی از آرای مراجع بدوی مثل آرای هیئت های بدوی رسیدگی به تخلفات اداری در خصوص بند های (الف)، (ب) و (ج ) ماده ۹ آن قانون قطعی بوده و قابل اعتراض و رسیدگی ماهوی در هیئت های تجدید نظر نمی باشد. همچنین برخی از مراجع مانند کمیسیون ماده ۷۷ قانون شهرداری فاقد مرحله تجدید نظر بوده و آرای صادره از آن ها به موجب قانون قطعی تلقی گردیده اند. همچنین مرحله تجدید نظر در آرای برخی از مراجع نیز مثل هیئت ماده واحده قانون تعیین تکلیف اراضی اختلاف موضوع اجرای ماده ۵۶ قانون جنگل ها و مراتع، خارج از خود مراجع و در مراجع قضایی صورت می‌گیرد.

اما این موارد در مقایسه با کل مراجع اختصاصی اداری معدود بوده و معمولاً رسیدگی ها در این مراجع دو مرحله ای است. هر چند که مرحله تجدید نظر در برخی از این مراجع مثل هیئت های تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری و کمیسیون های تجدید نظر ماده ۱۰۰ قانون شهرداری فاقد خصائصی چون تجربه و سابقه بیشتر اعضا نسبت به اعضای مراجع بدوی و یا تعداد بیشتر اعضا برای رسیدگی ماهوی با کیفیت بهتر که از خصائص مراجع تجدید نظر است، می‌باشند.

‌به این ترتیب با وجود تعدد قوانین حاکم بر دادرسی های اداری و عدم وجود آیین دادرسی مدون واحد، می توان با بررسی آیین رسیدگی همه مراجع اختصاصی اداری، ویژگی های مشترکی را استخراج نمود که در راستای توجه قانون‌گذار به فلسفه تأسیس مراجع اختصاصی در قوانین خاص مربوطه شکل گرفته اند. بررسی این ویژگی ها نشان می‌دهد که قانون‌گذار در طراحی نظام دادرسی اداری در متون قانونی متعدد و خاص، با پذیرفتن اصول و قواعدی چون مکتوب و غیر علنی بودن رسیدگی ها، همچنین نقش اعضای مراجع اختصاصی اداری در هدایت دادرسی ها و امکان تحصیل دلیل و آزادی در طرق تحصیل آن در جهت حل و فصل دعاوی، بیشتر از نظام دادرسی تفتیشی تبعیت نموده و تأثیر پذیرفته است.

بند دوم : نظارت قضایی بر آرای مراجع اداری در ایران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




به طور کلی، با بررسی تئوری‌های نام تجاری در ادبیات بازاریابی، ۹ دیدگاه مختلف در رابطه با آن قابل شناسائی است که به شرح جدول زیر می‌باشد (بورنمارک، گورانسون و اسونسن[۳۳]، ۲۰۰۵).

جدول ۲-۱): دیدگاه‌های مختلف در تعاریف برند

  1. نام تجاری به‌ عنوان یک محافظت کننده‏ی حقوقی و قانونی
  1. نام تجاری به عنوان یک شخص(شخصیت برند)
  1. نام تجاری به عنوان عامل ایجاد تفکیک
  1. نام تجاری به عنوان ارتباطات
  1. نام تجاری به عنوان شرکت
  1. نام تجاری به عنوان ارزش افزوده
  1. نام تجاری به عنوان سیستم شناسائی کننده
  1. نام تجاری به عنوان یک کل قابل رشد.
  1. نام تجاری به عنوان تصویر (تصویر برند)

دو تن از اندیشمندان، با بررسی تعاریف گوناگون از برند، دو رویکرد را به عنوان رویکردهای زیربنائی تئوری‌های برند، شناسائی کردند که دیدگاه‌های ارائه شده در بالا را نیز در بر دارد. رویکرد اول، رویکرد افزوده به محصول[۳۴] است که نام تجاری را به عنوان چیزی اضافه شده به محصول تلقی می‌کند. در اصل، نام تجاری در اینجا وسیله‌ای برای تشخیص و شناسائی محصول است. این رویکرد، نام تجاری را عاملی در ارائه محصول جدید می‌داند.

رویکرد دوم، تحت عنوان دیدگاه کل گرا[۳۵] نامیده شده و تمرکز آن صرفاً بر خودِ نام تجاری است. در اینجا، نام تجاری به عنوان یک کل در نظر گرفته می‌شود که توسط آمیخته بازاریابی، به نیازها و خواسته‌های بازار هدف ترجمه می‌گردد. در این دیدگاه، کلیه عناصر آمیخته بازاریابی توسط نام تجاری با یکدیگر یکپارچه شده و تک‏تک اجزاء به گونه‌ای مدیریت می‌شوند تا بتوانند در راستای احیای نام تجاری عمل کنند (وود، ۲۰۰۰).

نام تجاری و مدیریت برند

ادبیات ایجاد برند، در طی دهه‏ گذشته، با تغییرات عظیمی مواجه شده است. ایجاد نام تجاری و نقش آن دائماً مورد تجدیدنظر و بازنگری بوده است. پیش از توجه و تمرکز بر نام تجاری و فرایند ایجاد آن، این مفهوم فقط به عنوان گامی از فرایند بازاریابی فروش محصولات بوده است. به عبارت دیگر، به نام تجاری تنها به عنوان بخشی از فرایند طراحی محصول جدید نگریسته می‌شد (کوتلر[۳۶]، ۲۰۰۰) ‌بنابرین‏ در گذشته نگرش نسبت ‌به این مفهوم، به عنوان یک سری از تاکتیک‌ها (و نه استراتژی‏ها) بوده و روش‌های ایجاد آن شباهتی با یک راهبرد نداشته است. در واقع ذهنیت سنتی، تمرکز بر جدیدترین محصول (و بیشترین تبلیغات) را به معنای تمرکز بر نام تجاری می‌دانست. امروزه برندها به عنوان یک نقطه آغاز تمایز بین پیشنهادات رقابتی مطرح می‌شوند به طوری که در موفقیت سازمان‌ها نقش حیاتی‏ای را ایفا می‏ کنند. لذا به مدیریت برند، به عنوان یک فرایند استراتژیک (و نه تاکتیکی) توجه می‌شود (وود[۳۷]، ۲۰۰۰).

جدول۲-۲): تغییر نگرش مدیریت نام تجاری از دیدگاه تاکتیکی به استراتژیک (داویس و دان[۳۸]، ۲۰۰۲)

مدیریت سنتی برند

مدیریت استراتژیک ارزش ویژه‏ی برند

مدیریت برند

استراتژی مدیریت ارزش ویژه‏ی برند

حفظ و نگهداری برند

نمایندگان برند

حفظ و نگهداری برند

وفاداری عمیق

تبادلات و معاملات به دفعات

ارتباطات در طول دوره‏ی زندگی

رضایت مشتری

تعهد مشتری

درآمد حاصل از محصول

درآمد حاصل از برند

تمرکز ۳ ماهه

تمرکز ۳ ساله

عایدی حاصل از سهم بازار

عایدی حاصل از قیمت سرمایه

بازاریابی و اداره‏ی برند

اداره‏ی حیطه‌های کارکردی برند

سنجه‌های آگاهی و یادآوری

سنجه‌های پیشرفته‏ی برند

هدایت نام تجاری از داخل از سازمان

هدایت نام تجاری از خارج از سازمان

پیدایش ارزش ویژه برند[۳۹]

در جایی که مدیریت نام‏های تجاری در واحدهای کسب و کار کشورهای پیشرفته‏ای مثل امریکا در دهه های اخیر وجود داشته است، اما به طور خاص موضوع و مفهوم ارزش ویژه‏ی نام تجاری تا سال ۱۹۸۰ چندان جای نیفتاده بود. درست در همان زمانی که برندهای پُر آوازه‏ای مثل سیرز[۴۰]، آی‏بی‏ام[۴۱] و کادیلاک[۴۲] شروع به قوی کردن شرکت خود از طریق رقابت با بهره گرفتن از پایین آوردن قیمت‏ها کرده بودند، سهم بازارهای آن‏ها، تنزل بیشتری پیدا کرد و در تمام کشور با یک رکود جدی مواجه شدند و سودآوری آن‏ها به طور وخیمی کاهش پیدا نمود. تمامی این عوامل باعث گردید تا بعضی از این شرکت‏ها به کوچک‏تر نمودن اندازه‏ خود اقدام نمایند، در حالی که مدیر اجرائی شرکت سیرز ساختن یک نام تجاری را برای بقاء ضروری می‏دانست. ‌بنابرین‏ در طی مذاکراتی که بین بعضی از این شرکت‏ها صورت گرفت، آن‏ها درصدد بر آمدند تا با بهره گرفتن از سبد پورتوفولیوی، ارزش نام‏های تجاری خود را افزایش دهند.

تشخیص شناخت نام تجاری به عنوان یک دارایی غیر قابل لمسِ ارزشمند منجر به افزایش علاقه به ارزش ویژه‏ی نام تجاری به عنوان موضوعی برای تحقیقات نویسندگان و دانشمندان و مدیران بازاریابی گردید. (اکر، ۱۹۹۱؛ کلر، ۱۹۹۳).

با انجام تجزیه و تحلیل‏های صورت گرفته توسط این اندیشمندان مشخص گردید که کالاهای مرسوم و پر طرفدار در ابتدا به صورت موقت، موفقیت‏هایی را کسب نموده ‏اند، اما در نهایت از سال ۱۹۸۰ کالاهایی که با یک نام تجاری خاص نامگذاری شده‏اند، موفقیت این کالاها را با شکست مواجه نموده و بیشتر مورد استقبال مصرف کنندگان قرار گرفتند.

تا اینجا، مشخص گردید که نام تجاری دارای ارزش است، اما به راستی ارزش نام تجاری چیست؟ و چه چیزی سبب این ارزش‌آفرینی می‌شود؟ در واقع وجود چنین سؤالاتی موجب گردید تا مفهوم ارزش ویژه‏ی نام تجاری مطرح می‌گردد.

تعاریف ارائه شده از ارزش ویژه‏ی برند

اندیشمندان از معنای ارزش ویژه‏ی نام تجاری برداشت‌های گوناگونی ‌داشته‌اند. برخی آن را ارزش افزوده‏ی نام نام تجاری به محصول، وفاداری به برند، شناخت برند، آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده، مطلوبیت افزوده شده، تغییرات رفتاری ناشی از شناخت نام تجاری و … تعریف کرده‌اند(کلر[۴۳]، ۱۹۹۳؛ اکر[۴۴] و جاچیمتالر[۴۵]، ۲۰۰۰).

آکر[۴۶]، ارزش ویژه‏ی نام تجاری را مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و اعتبارات متصل به نام تجاری می‌داند که سبب افزایش یا کاهش ارزش ایجاد شده توسط محصول می‌شود. او، این ویژگی‌ها را به پنج گروه وفاداری، آگاهی از برند، کیفیت تصوّرشده، و دیگر ویژگی‌ها (علامت ثبت شده[۴۷]، امتیاز انحصاری و …) تقسیم ‌کرده‌است (آپشا[۴۸]، ۱۹۹۵) که در شکل زیر چارچوب مفهومی آن نشان داده شده‌است.

اقدامات بازاریابی

ابعاد ارزش ویژه‏ی برند

ارزش ویژه‏ی برند

ارزش برای شرکت

ارزش برای مشتری

شکل ۲-۲) : چهارچوب مفهومی ارزش ویژه‏ی نام تجاری از منظر پرفسور آکر
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




۲-۱۸- برنامه های سازمانی ایجاد انگیزش در کارکنان : [۲۸]

یکی از وظایف مهم مدیران در سازمان‌ها، شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان خود و فراهم کردن زمینه‌های رشد و شکوفایی آنان است که زمینه تحقق هدف مهم و اساسی ارتقای بهره وری را نیز فراهم می‌کند. به عبارت دیگر شناخت مسائل انگیزشی کارکنان جهت بهبود عملکرد و افزایش بهره وری سازمان بسیار حائز اهمیت است. همچنین کسب چنین شناختی می‌تواند به بهبود کاربرد منابع انسانی سازمانی کمک شایانی کند و در جلوگیری از مقاومت کارکنان در مقابل تغییرات، کاهش محدودیت در بازده و مبارزه با ستیز و مجادله کاری کارکنان بایکدیگر کمک کند و به ایجاد یک سازمان سودآور منتهی شود.

این مسئله مدیران را وادار و ناگزیر می‌سازد تا محیط درونی و بیرونی حاکم بر سازمان را به گونه ای شکل دهند تا اهداف مناسب برای ارضای نیاز کارکنان را انتخاب کنند و برای ایجاد انگیزش در کارکنان خود موفق باشند. در این زمینه توجه به چند نکته ضروری است:

۱- افراد از نظر پویایی انگیزشی با یکدیگر متفاوتند. برای مثال سطح انگیزشی یک کارگر با یک کارمند فرق می‌کند. همین‌طور برنامه هایی برای انگیزش در یک مدیر میانی با یک مدیر ارشد. همچنین کارمندی که در اثر کار در یک بخش سازمان دچار افسردگی می شود، ممکن است که در قسمت دیگر بازدهی و بهره وری بالایی داشته باشد. به علاوه، یک کارگر که در اثر کار با یک دستگاه در یک شهر احساس خستگی می‌کند، امکان دارد در شهر دیگری ساعتها با دستگاه مشابه بدون احساس خستگی کار کند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان علت این امر ممکن است به شخص یا کننده کار بستگی نداشته باشد، بلکه به محیط، موقعیت یا وضعیت کار بستگی دارد.

۲- سطح یا میزان انگیزش یک نفر در زمان‌های متفاوت فرق می‌کند.

۳- ممکن است که فرد تلاش زیادی در سازمان بنماید ولی این ‌کوشش‌ها در راستای اهداف سازمانی نباشد و در مخالفت با منافع سازمان صورت گیرد. به عنوان مثال بسیاری از اعضا و کارکنان، مقدار زیادی از وقت خود را صرف صحبت با دوستان و همکاران می‌کنند تا بدین طریق نیازهای اجتماعی خود را ارضاء کنند. در چنین حالتی، تلاش و کوشش زیادی انجام می شود، ولی این تلاش در جهت افزایش تولید و بازدهی سازمان نبوده است. ‌بنابرین‏ احتمال اینکه تلاش افراد باعث افزایش بازدهی یا عملکرد سازمان شود، کم است، مگر اینکه تلاش مذبور در جهت اهداف سازمانی و سازگار با آن ها انجام شود.

توجه به مسائل مطرح شده فوق جای هیچ گونه تردیدی را باقی نمی گذارد که کارکنان سازمان از نظر سطح، زمینه ها و عوامل بروز انگیزش و همچنین زمان و مکان افزایش آن بایکدیگر متفاوت هستند. ‌بنابرین‏ سازمان‌ها برای ایجاد و افزایش انگیزش کارکنان خود به برنامه و ابزارهای متعدد و متفاوتی نیاز دارند که این مقاله در پی طرح آنان است.

عمده ترین برنامه ها برای ایجاد انگیزش در سازمان عبارتند از:

۱- مدیریت مبتنی بر هدف: این برنامه مدیریتی توسط پیتر دراکر ارائه شد تا با بهره گرفتن از ‌هدف‌های‌ سازمان، افراد را تحریک و بدین وسیله در آنان ایجاد انگیزه کند.اهمیت این برنامه در تاکیدی است که بر اهداف کلی سازمان می شود. از آنجا که همه افراد سازمان در تعیین ‌هدف‌های‌ مذبور مشارکت دارند، مسیر اجرای برنامه مدیریت مبتنی بر هدف دو طرفه ( از بالا به پایین و از پایین به بالا) است و در نتیجه سلسله مراتبی از اهداف به وجود می‌آید که در بین سطوح آن رابطه معقول و ذی‌ربطی وجود خواهد داشت.

از نظر فرد کارگر یا کارمند، اجرای برنامه مدیریت مبتنی بر هدف، اهداف عملکردی ویژه و شخصی به وجود می‌آورد و ‌بنابرین‏ هر فرد در واحد خود نقش مشخص و معینی ایفا خواهد کرد و اگر همه افراد سازمان به اهداف خود دست یابند، در آن صورت اهداف واحد مذبور تامین خواهد شد و در نهایت سازمان به اهداف کلی خود خواهد رسید. شهرت این روش در آن است که همیشه کاربرد دارد. در مواردی هم که این برنامه نتوانسته است انتظارات مدیران را برآورده سازد، مشکل در برنامه فوق نبوده، بلکه علت، انتظارات غیر واقعی از نتایج، نداشتن تعهد مدیریت عالی سازمان، ناتوانی یا بی میلی مدیریت نسبت ‌به این برنامه بوده است.

تحقیقاتی که در رابطه با این روش انجام شده است، نشان می‌دهد که در حال حاضر بسیاری از سازمان‌های بزرگ (عمومی و دولتی) در کشور های غربی به صورت رسمی از برنامه مدیریت مبتنی بر هدف برای ایجاد انگیزش در کارکنان خود استفاده می‌کنند یا اینکه قبلاَ از آن استفاده کرده‌اند.در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف توجه به موارد زیر ضروری است:

– اهداف باید به صورت دقیق تعیین و مشخص شوند.

– اهداف الزاماًَ به وسیله مدیریت یا ریاست سازمان تعیین نمی شوند.به عبارت دیگر اهداف مشارکتی جایگزین اهداف تحمیلی می‌شوند .

– هر هدف باید در یک دوره زمانی معین تامین شود.

-افراد در طول اجرای برنامه و به صورت مرتب از میزان پیشرفت کارخود آگاهی می‌یابند. به عبارت دیگر از عملکرد خود بازخورد می گیرند.

۲- تعدیل در رفتار: این برنامه مبتنی بر این اصل اساسی است که با توجه به نتایج حاصل از عملکرد کارکنان، اهمیت انواع کارهایی که فرد در سازمان انجام می‌دهد، یکسان نیست. در حال حاضر تعداد زیادی از سازمان‌ها در کشورهای غربی، جهت بهبود بهره وری، کاهش اشتباهات، پایین آوردن نرخ غیبت کارکنان، تاخیرها و … روش تعدیل رفتار سازمانی را به کار می‌برند. این برنامه شامل پنج مرحله است:

مرحله اول- شناسایی رفتار اصلی (تعیین کننده): شناسایی رفتارهایی که بیشترین اثر را بر عملکرد دارند.

مرحله دوم- سنجش یا اندازه گیری رفتار‌ها: باید شاخص‌های اندازه گیری تهیه شود. این شاخص‌ها شامل تعیین رفتارهایی است که در شرایط موجود تکرار می شود.

مرحله سوم- شناسایی ترتیب رفتارها: عبارت است از یک تجزیه و تحلیل عملی به منظور تعیین رفتارهایی که در جهت بهبود عملکرد صورت می‌گیرد.

مرحله چهارم- ارائه استراتژی و ایجاد تغییرات لازم در رفتار ها: در این مرحله، مدیر برای تقویت رفتاری که به عملکرد مطلوب می‌ انجامد و تضعیف رفتارهای نا مطلوب دست به کار می شود و نوعی استراتژی خاص را به اجرا می آورد. در اجرای این استراتژی برخی از روابط عملکرد- پاداش تغییر خواهد کرد. به عبارت دیگر ساختار، پردازش، تکنولوژی و ‌گروه‌های کاری باید انجام شود تا به عملکرد عالی پاداش بیشتری تعلق گیرد.

مرحله پنجم- ارزیابی عملکرد: ارزیابی بهبود عملکرد است. در این مرحله بررسی تغییر در رفتار کارمند صورت می‌گیرد که آیا یک تغییر همیشگی صورت گرفته است یا خیر؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




فصل چهارم

تجزیه و تحلیل داده ها

۴-۱- مقدمه

در این فصل به بیان نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و یافته ­های آن ها پرداخته خواهد شد. در این فصل ابتدا آمار توصیفی متغیرهای تحقیق بیان می­ شود. سپس فرضیه­‌های تحقیق مورد آزمون قرار ‌می‌گیرد و با بهره گرفتن از آماره­ های کای دو، آماره t و … تفسیر خواهند شد.

۴-۲- آمار توصیفی

در ابتدا آماره­ های توصیفی داده ­های تحت مطالعه محاسبه می­گردد. جدول (۴-۱) آمار توصیفی متغیرهای مدل را نشان می‌دهد که شامل اطلاعات مربوط به میانگین، بیشینه وکمینه و انحراف معیار می‌باشد.

جدول (۴-۱): آمار توصیفی متغیرهای مدل

نوع متغیر

متغیرها

تعریف عملیاتی متغیرها

مشاهدات

کمینه

بیشینه

میانگین

انحراف معیار

وابسته

ریسک

ریسک سیستماتیک

۵۰۵

۰۸۳۱/۰

۳۴۲/۲

۹۸۲۴/۰

۵۳۴۶/۰

ریسک غیر سیستماتیک

۵۰۵

۰۰۷/۲-

۲۸۴/۲

۱۸۶۴/۰-

۷۶۳۵/۰

مستقل

تامین مالی

جریان‌های نقد عملیاتی

۵۰۵

۲۷/۴۶۵۲

۳۶۰۰۴۸۵

۱۷۶۱۴۵۳

۷۸/۵۲۲۹۴۱

رشد فروش

۵۰۵

۸۰۵/۹-

۷۱/۱۵۶۶۵

۱۲۳۶۱/۳۰

۲۵۴۱/۶۴۴

سود انباشته

۵۰۵

۱۶۴۷۷۳-

۱۴۰۶۳۳۸۶۲

۱/۲۳۷۴۱۷

۱۲۱۹۹۲۴

دریافت تسهیلات اعطایی بلند مدت

۵۰۵

۵

۱۰۰۰۰۰

۴۵۰

۳۶۴/۳۸۱

کنترلی

شاخص ها

اندازه شرکت

۵۰۵

۶۲۳/۰

۱۱۶/۶

۲۸/۸

۴۷۱/۴

بازده دارایی ها

(ROA)

۵۰۵

۱۶۳/۰

۵۷۲/۰

۹۲۴/۰

۰۴۰۵۴۸/۰

اهرم مالی

(LEV )

۵۰۵

۲۱۱/۹

۵۱۳/۰

۰۷/۲۰۷

۲۱۰۹۱/۰

درصد سود تقسیمی

(DIV)

۵۰۵

۰۰۳۴۶/۰

۸۴۵/۰

۶۴۲۵/۰

۸۰۹۲/۰

اصلی‌ترین شاخص مرکزی، میانگین است که نشان دهنده نقطه تعادل و مرکز ثقل توزیع است و شاخص خوبی برای نشان دادن مرکزیت داده‌هاست. برای مثال مقدار میانگین برای متغیر ریسک سیستماتیک برابر با ۹۸۲۴/۰ می‌باشد که نشان می‌دهد بیشتر داده ها حول این نقطه تمرکز یافته‌اند. همچنین پارامترهای پراکندگی، معیاری برای تعیین میزان پراکندگی از یکدیگر یا میزان پراکندگی آن ها نسبت به میانگین است. از مهم ترین پارامترهای پراکندگی، انحراف معیار است. در بین متغیرهای تحقیق بازده دارایی‌ها دارای کمترین و سود انباشته بیشترین میزان پراکندگی را دارا می‌باشند.

۴-۳- تحلیل ماهیت و ویژگی­های متغیرهای تحقیق

با توجه اینکه در تحقیق حاضر اطلاعات مربوط به ۱۰۹ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران گردآوری شده است و اطلاعات استخراج شده مشتمل بر متغیر وابسته، مستقل ‌و کنترلی می‌باشد، که هدف تحقیق، بررسی تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیرهای وابسته است، ‌بنابرین‏ تحلیل رگرسیون مناسب ‎ترین روش برای آزمون فرضیه‎های تحقیق است.

برای انجام رگرسیون خطی، ‌مفروضه‌هایی وجود دارد. حداقل فاصله‎ای بودن مقیاس اندازه‎گیری، نرمال بودن توزیع متغیرها، وجود رابطه خطی بین متغیرهای مستقل و وابسته، یکسان بودن پراکندگی باقی مانده‌آموزش‌ها، یکسانی واریانس متغیرهای مورد مطالعه، نبود خود همبستگی و نبود رابطه هم‎خطی، از مفروضه‎های استفاده از تحلیل رگرسیون می­باشند.

۴-۴- آزمون فرضیه‌ها

در مدل­های رگرسیونی با توجه به مقادیر p – value نسبت به رد یا تأیید فرضیه صفر تصمیم ­گرفته می­ شود. اگر p – value کمتر از سطح معنی داری ۰۵/۰ باشد فرض صفر رد، در غیر این صورت فرض صفر پذیرفته می­ شود.

فرضیه های تحقیق به شرح زیر می‌باشند:

فرضیه اصلی ۱ – بین روش‌های مختلف تامین مالی و ریسک سیستماتیک رابطه معنا داری وجود دارد.

SR i,t = B0 + B1 CFO i,t + B2 SGR i,t + B3 RE i,t + B4 LE i,t + B5 SIZE i,t + B6 LEV i,t+ B7 ROA i,t+ B8 DIV i,t +£ i,t

فرضیه فرعی ۱- بین جریان‌های نقد عملیاتی و ریسک سیستماتیک رابطه معنا داری وجود دارد.

SR i,t = B0 + B1 CFO i,t + + B2 SIZE i,t + B3LEV i,t+ B4 ROA i,t+ B5 DIV i,t + £ i,t

فرضیه فرعی ۲- بین رشد فروش و ریسک سیستماتیک رابطه معنا داری وجود دارد.

SR i,t = B0 + B1 SGR i,t + B2 SIZE i,t + B3 LEV i,t+ B4 ROA i,t+ B5 DIV i,t +£ i,t

فرضیه فرعی ۳ – بین سود انباشته و ریسک سیستمایک رابطه معنا داری وجود دارد.

SR i,t = B0 + B1 RE i,t + B2 SIZE i,t + B3 LEV i,t+ B4 ROA i,t+ B5 DIV i,t +£ i,t

فرضیه فرعی۴ – بین دریافت تسهیلات اعطایی بلند مدت و ریسک سیستماتیک رابطه معناداری وجود دارد.

SR i,t = B0 + B1 LE i,t + B2 SIZE i,t + B3LEV i,t + B4 ROA i,t+ B5 DIV i,t +£ i,t

فرضیه اصلی ۲- بین روش‌های مختلف تامین مالی و ریسک غیر سیستماتیک رابطه‌ معنا داری وجود دارد.

USR i,t = B0 + B1 CFO i,t + B2 SGR i,t + B3 RE i,t + B4 LE i,t + B5 SIZE i,t + B6 LEV i,t+ B7 ROAi,t+ B8 DIV i,t +£ i,t

فرضیه فرعی ۱ – بین جریان‌های نقد عملیاتی و ریسک غیر سیستماتیک رابطه معنا داری وجود دارد.

USR i,t = B0 + B1 CFO i,t + + B2 SIZE i,t + B3 LEV i,t + B4 ROA i,t+ B5 DIV i,t +£ i,t

فرضیه فرعی ۲ – بین رشد فروش و ریسک غیر سیستماتیک رابطه معنا داری وجود دارد.

USR i,t = B0 + B1 SGR i,t + B2 SIZE i,t + B3 LEV i,t + B4 ROA i,t+ B5 DIV i,t +£ i,t

فرضیه فرعی ۳ – بین سود انباشته و ریسک غیر سیستماتیک رابطه معنا داری وجود دارد.

USR i,t = B0 + B1 RE i,t + B2 SIZE i,t + B3 LEV i,t + B4 ROA i,t+ B5 DIV i,t +£ i,t

فرضیه فرعی ۴ – بین دریافت تسهیلات اعطایی بلند مدت و ریسک غیر سیستماتیک رابطه معنا داری وجود دارد.

USR i,t = B0 + B1 LE i,t + B2 SIZE i,t + B3 LEV i,t + B4 ROA i,t+ B5 DIV i,t +£ i,t

۴-۵- مفروضات مدل رگرسیون

آزمون عدم خود همبستگی باقیمانده ها

جهت آزمون خود همبستگی بین باقیمانده‌ها از آزمون دوربین واتسون استفاده می­گردد. آماره دوربین واتسون محدود به دامنه ۴ ≥DW≥ ۰ می‌باشد. که اگر مقدار آماره صفر شود، خود همبستگی کامل مثبت و اگر ۴ شود، خود همبستگی کامل منفی بین پسماندها وجود دارد. اگر این مقدار حدود ۲ باشد، خود همبستگی وجود ندارد. در پژوهش حاضر از این آزمون برای تشخیص وجود و یا عدم وجود خودهمبستگی استفاده شده و در صورت وجود، خود همبستگی به وسیله جزء AR یا با بهره گرفتن از روش حداقل مربعات تعمیم یافته(GLS) برطرف می‌شود.

بررسی ناهمسانی واریانس

در این آزمون فرضیه‌ها به صورت زیر تعریف می‌شوند:

: H0 همسانی واریانس

H1: ناهمسانی واریانس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




درجهان امروز پرورش خلاقیت یکی از محورهای اساسی نظامهای آموزشی است معلمان نقش بسیار اساسی در رشد و یا سرکوبی خلاقیت دانش آموزان دارند روانشناسان پرورشی معتقدند معلمان می‌توانند شیوه های تفکر واگرا و راه های تقویت توانایی‌های خلاقانه را به افراد بویژه کودکان ونوجوانان بیاموزند. فرض است که کودکان دارای اشتیاقی ذاتی برای اکتشاف هستند که آموزش باید آن را تغذیه کند ( کفایت ، ۱۳۷۳ ، ص ۱۲ ) برخی از شیوه های آوزش و پرورش خلاقیت عبارتند از :

    • تقویت و تشویق قوه تخیل کودکان : کودکان دارای توانایی ذاتی تخیل و تصور بی حد وحصر هستند چنین توانایی در حقیقت بذرهای خلاقیت کودکان است ( حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۱۵). تخیل یکی از پایه های تفکر خلاق است معلمان و والدین می‌تواند با اجنتاب از پرسش و پاسخ های قالبی و طرح سوالاتی که با ” چرا ” و ” چکونه ” شروع می شود ‌به این امر کمک نمایند . مثلا به جای سوال ” قوه جاذبه زمین را تعریف کنید ؟ ” سوال کند ” فکر می کنید اگر قوه جاذبه زمین وجود نداشت چه مشکلاتی برای انسان پیش می‌آمد”. کودکان خلاق از گنجینه گرانبهایی چون تخیل قوی و… برخوردار هستند( میناکاری ، ۱۳۶۸، ص ۷۰).

    • ایجاد انگیزه[۱۵۷] : برای ایجاد انگیزه و تحرک لازم در کودک باید به رشد ویژگی‌های مثبتی چون خودباوری[۱۵۸] ، خود کارایی[۱۵۹] ، خودگردانی[۱۶۰] توجه شود( هارتلی ، ۱۳۸۴ص ۲۰) .

    • دادن آزادی[۱۶۱] کافی وایجاد محیط‌های انعطاف پذیر[۱۶۲]: معلم باید درجهت تقویت تفکر خلاق ، دانش آموزان را در طرح سوالات و ارائه پاسخ ها و راه حلها آزاد گذاشته و ضمن دادن آزادی بیان از مشارکت آنان استقبال نماید. به طوری که از حرف زدن نترسیده و مورد تمسخرو بی اعتنائی قرار نگیرند. سیستم های آموزشی معلم محور چنین خصوصیاتی دارند. هرمحیط خشک با انضباط زیاد نیز مانع بروز خلاقیت است. برعکس محیط‌های انعطاف پذیر و تا حدودی آزادگذارنده به پرورش استعدادهای خلاقانه کمک شایانی می‌کند. محیط‌های خشک و سخت گیر مانع بروز خلاقیت هستند .

    • ایجاد ساختارهای مناسب[۱۶۳] : شامل ایجاد محیط کلاسی برانگیزاننده خلاقیت مثل محرک‌های بصری ، فضای کافی ، نحوه چینش صندلیها ، روش تدریس فعال واکتشافی ، ایجاد امنیت روانی ، اعتماد کافی به دانش آموز.

    • برقراری سیستم پیشنهادات[۱۶۴] : بسیاری از نظامهای اداری و واحدهای تولیدی و حتی آموزشی ، پیشرفت خود را مدیون دریافت ، پردازش و کاربرد پیشنهادات عوامل دست اندرکارهستند زیرا آن ها بهتر از هرکس دیگر مسائل و مشکلات سیستم را متوجه هستند و قادرند راه حل مناسب ارائه دهند. مسئولین و مربیان آموزشی نباید چنین بپندارند که کودکان با رشد عقلی ناکافی قادر به درک و حل مشکلات محیط‌های آموزشی نیستند باید با ایجاد صندوق و ارائه فرمهای پیشنهادات و برخورد جدی و مشوقانه با نظرات جدید آنان را در بهبود و اصلاح وضع موجود مشارکت داد .

    • پذیرش اصل تفاوت‌های فردی[۱۶۵] : دانش آموزان اساسا دارای توانائیها و تمایلات متفاوت هستند فلذا نظام آموزشی و معلم باید ‌به این مهم توجه و انعطاف آموزشی لازم را داشته و متناسب با ظرفیت های افراد در جهت رشد استعدادها از خلاقیت آنان تلاش نماید. هر چه بیشتر در قریحه و استعداد کودکانمان مداخله کنیم ، بیشتر باعث رکود فعالیت‌هایی می‌شویم که مختص آن ها‌ است . ما مایلیم تا معیارهای معمولا نامناسب خود را در عملکرد آنان دخالت دهیم و این کار نیز غالبا منفی و انتقادآمیز از کار درمی آید ( هارتلی ، ۱۳۸۴ ص ۲۰).

    • مشاهده الگوهای رفتاری خلاق: مشاهده یکی از اصول اساسی یادگیری است . لازم است فرصت مشاهده رفتارهای خلاقانه و فیلم های آموزشی مربوط در دسترس قرار گیرد .

    • استفاده از روش سیال سازی ذهن یا بارش مغزی[۱۶۶] : این تکنیک حل مسئله را که معطوف به استفاده از روش تفکر واگراست نخستین بار دکتر الکس ، اس ، ازبورن (۱۹۶۳) مطرح کرد و چنان مورد استفاده و استقبال مردم قرار گرفته که جزئی از زندگی آن ها شده است (بیدختی و انوری، ص ۵). روش بارش مغزی مناسب گروه است تا فرد . دوبرین[۱۶۷] (۱۹۹۷) معتقد است مهم ترین روش بهبود جریان خلاقیت بارش مغزی است چون به افراد فرصت می‌دهد تا در جو آرام اندیشه نمایند و با مدنظر قرار دادن ابعاد مختلف موضوع ، ایده خود را آزادانه و به دور از هر گونه محدودیت مطرح سازند ( سیدعامری ، ۱۳۸۱،ص ۱۱۰). با کاربستن این روش که مبتنی بر ارائه پاسخهای واگراست امکان رشد و بروز قوه تخیل و خلاقیت دانش آموزان فراهم می‌گردد. در این روش تراوشات ذهنی و پاسخهای ممکن و حتی عجیب و غلط افراد مورد توجه قرار گرفته و مورد قضاوت نخواهند بود. دکتر الکس ، اس ، ازبورن(۱۹۶۳) روش بارش مغزی را چنین تعریف ‌کرده‌است ” اجرای یک تکنیک ‌گردهمایی که از طریق آن گروهی می کوشند راه حلی برای یک مسئله بخصوص با انباشتن تمام ایده هایی که در جا به وسیله اعضاء ارائه می‌گردد بیابند. در این روش هیچ انتقادی صورت نمی گیرد وبه هر ایده هرچند نامربوط روی خوش نشان داده می شود. هرچه ایده ارائه شده بیشتر باشد بهتر خواهد بود. درنهایت تمام ایده های ارائه شده مورد توجه و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. به طور خلاصه می توان گفت سیال سازی ذهن از چهار اصل یا قانون پیروی می‌کند که عبارتند از : عدم داوری ، عدم توجه به قواعد معمول ، ارائه راه حلهای بسیار و استفاده از خلاقیت های دیگران ( هارتلی ، ۱۹۸۸،ص ۵۲۳). ازبورن تأکید دارد در واقع جلسات بارش مغزی ، موقعیتی فراهم می‌کند تا افراد برای مدتی از یک امنیت روانی و آزادی برخوردار شده و بدون نگرانی از ارزیابی بیرونی و تحقیر دیگران به ابراز وجود بپردازند ( حسن زاده ؛ ۱۳۸۳، ص ۸۷) .

    • استفاده از روش خیالپردازی یا هم اندیشی غیرمستقیم[۱۶۸] : در این روش اعضای گروه مثلا دانش آموزان به ارائه تخیلات آزادنه خود تشویق می‌شوند و در نتیجه با ترکیب ایده های مختلف و حتی نامتجانس ارائه شده ، ایده ها و نظرات جدید وجالبی ظاهر می شود. روانشناسی بنام گوردون در سال ۱۹۶۱ این روش را ابداع کرد. از واژه یونانی سیناپتیک[۱۶۹] به معنی پیوند اعضای متفاوت و ظاهراً بی ارتباط با یکدیگر برای توضیح این روش استفاده می شود.

    • استفاده ار روش تفکر موازی[۱۷۰] : جریان معمولی تفکر مثل حفر یک گودال است که با افزایش دانش، عمق آن زیاد می شود بدون اینکه فضای کافی برای دیدن اطراف وجود داشته باشد در روش تفکر موازی امکان دیدن اطراف و فضای جدید هم وجود دارد ایجاد یک اندیشه واسطه ای و پیوند تصادفی از جمله راه های بروز خلاقیت محسوب می‌شوند . ادوارد دوبونو واضع این نظریه است .

  • استفاده از روش دلفی[۱۷۱] : این روش توسط دالکی و همکارانش در سال ۱۹۵۰ معرفی و اخیراً مورد توجه بیشتر واقع گردیده است( سیدعامری ، ۱۳۸۱ ،ص ۱۱۱). فرض است در شرائط آموزشی جمعی مانند کلاس درس ، دانش آموزان با همدیگر رودربایستی داشته وتا حدود زیادی از ابراز صریح ، بدون سانسور، جدید و خلاقانه نظرات خودداری می نمایند فلذا برای اصلاح و بهبود این شرائط مراحلی پیشنهاد می شود که عبارتنداز:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




سه سیستم انگیزشی متمایز، امیال شهوانی[۸۵]، وابستگی و پرخاشگرانه هستند. سیستم‌های انگیزشی شهوانی و وابستگی هر دو از مجموعه ساختارهای ذهنی اولیه با بارمثبت بر‌می‌خیزند که منشأ مشترکی در تمایل به نزدیکی و آمیختگی جسمانی و به تبع آن تمایز از دیگری، دارند. سیستم انگیزشی پرخاشگرانه از مجموعه ساختارهای ذهنی اولیه با بار منفی ناشی می‌شود. هر سیستم انگیزشی با آرزوها و ترس‌های خاصی همراه است که به صورت فانتزی‌ها (تصورات) سازمان می‌یابند، برخی از آن‌ ها خودآگاه و برخی دیگر ناخودآگاهند. در شخصیت بهنجار، سه سیستم انگیزشی مذکور، به طور انعطاف پذیری با همدیگر یکپارچه شده‌اند و حس آگاهانه از خود، اجازه می‌دهد نیازها، آرزوها و تکانه‌های جنسی به طور مناسب و رضایت بخشی ارضا شوند. در اختلالات نوروتیک و سطح بالای شخصیت، شاهد غلبه و تسلط پاتولوژی انگیزش‌های جنسی، در کنار اضطراب مربوط به یکپارچگی امیال پرخاشگری، وابستگی و جنسی هستیم. در مقابل، در اختلالات شدید شخصیت، تسلط شدیدی از پرخاشگری را می‌بینیم که یکپارچگی و تعدیل یافتگی ضعیفی دارد (بوش، رادن و شاپیرو[۸۶]، ۲۰۰۴).

شکل‌گیری و رشد شخصیت از دیدگاه روان‌پویشی

در نظریه روان‌پویشی و به صورت کلی در نظریه های روان تحلیل‌گری، “روابط موضوعی درونی” بلوک‌های اساسی سازنده در ساختارهای روانشناختی هستند و سازمان دهنده‌های انگیزش‌ها و الگوهای رفتاری مرتبط می‌باشند. رابطه موضوعی درونی شده، از یک حالت عاطفی خاص مرتبط با تصویری از تعامل خاص بین خود و شخص دیگر تشکیل می‌شود (برای مثال، ترس، مرتبط با تصویر خودِ کوچکِ وحشت زده و دیگری قدرتمند و تهدیدکننده). از روزهای نخستین زندگی، روابط موضوعی درونی از ترکیب آمادگی و خلق و خوی نوزاد و تعاملاتش با مراقبین شکل می‌گیرند. زمانی که یک عاطفه در بافت نوع خاصی از تعامل مکرراً تجربه می‌شود، خاطرات عاطفی سازماندهی می‌شوند تا بازنمایی‌های[۸۷] پایدار و پرعاطفه[۸۸] یا ساختارهای حافظه[۸۹] را شکل دهند که ما به عنوان روابط موضوعی درونی به آن‌ ها اشاره می‌کنیم. روابط موضوعی درونی، رابطه پیچیده‌ای با ریشه‌های تحولی‌شان دارند، که بازتابی از آمیختگی تعاملات واقعی و تخیلی با دیگران و همچنین دفاع‌ها در رابطه با هر دو تعامل است. بنیادی‌ترین روابط موضوعی درونی، دوگانه هستند، که منظور ما از آن‌ ها این است که دو بازنمایی را شکل می‌دهند؛ بازنمایی خود و بازنمایی شخص دیگر در تعامل. همان‌طورکه روابط موضوعی درونی، بیشتر یکپارچه می‌شوند و در رابطه با شخص دیگر سازمان می‌یابند، ممکن است سه گانه یا مثلثی شوند. روابط موضوعی درونی سه گانه از بازنمود خود در تعامل با دو بازنمود ابژه تشکیل می‌شوند. نمونه رابطه موضوعی درونی سه گانه، تصویری از زوج جنسی یا عاشقانه است و بخش سوم که خارج از این رابطه است (کرنبرگ،۲۰۰۴).

روابط موضوعی درونی، یکپارچه می‌شوند و به صورت سلسله مراتبی سازمان می‌یابند تا ساختارهای سطح بالاتری را شکل دهند که شخصیت و کارکردهای روانشناختی را سازماندهی می‌کنند. در مرکز مدل پویشی از رشد شخصیت، ساختار یا سازمان روانشناختی قرار دارد که به عنوان “هویت” به آن اشاره می‌شود. یک هویت نرمال مستحکم، با تجربه ذهنی حس ثابت و واقعی از خود و دیگران همبستگی دارد. در مقابل، شکل گیری هویت پاتولوژیک، با حس بی ثبات، قطبی شده و غیرواقعی از خود و دیگران همبسته است. از دیدگاه سیستم‌های انگیزشی، هویت نرمال با مجموعه وسیعی از آمادگی‌های عاطفی، و کثرت حالات عاطفی مثبت همراه است که بازتاب فراوانی انگیزش‌های دوست داشتن، تأیید گرفتن و برجستگی عملیات دفاعی ‌بر اساس سرکوبی است. در مقابل، شکل گیری هویت پاتولوژیک، با عواطفی همراه است که خام، شدید و تعدیل نیافته هستند که بازتابی از غلبه پرخاشگری پاتولوژیک و کثرت عملیات دفاعی ‌بر اساس تجزیه یا دونیمه سازی اولیه است (فوناگی و تارگت، ۲۰۰۸).

هویت کاملاً مستحکم، شاخص شخصیت نرمال است. از سوی دیگر پاتولوژی در شکل‌گیری هویت، نشان اختلالات شدید شخصیت است. این رویکرد توسط کرنبرگ (۱۹۷۶) معرفی شده که در این راستا تحقیقات روان تحلیل‌گری و نظریه پردازان به ویژه اختر[۹۰]، کراس[۹۱]، استون[۹۲] و ولکان[۹۳] سهم بسزایی ‌داشته‌اند (عباس[۹۴] و همکاران، ۲۰۰۶).

تعریف روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




خلاقیت[۱۰] به عنوان یکی از فراگیرترین فعالیت‌های انسان به شمار می‌رود و تا قبل از دهه ۶۰ به ندرت آن را به عنوان یک موضوع پژوهشی عمده در نظر می­گرفتند تا اینکه بین سال­های دهه ۶۰ تا ۷۰ مورد توجه قرار گرفته و مجدداً مورد بی‌مهری واقع شد. (شمس اسفندآباد، ۱۳۸۹)

خلاقیت و نوآوری لازمه و پیش درآمد توسعه و پیشرفت و تعالی یک سازمـان و جامعه است و آگاهی از فنون و تکنیک‌های آن ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران، دانشجویان، پژوهشگران و علاقه‌‌مندان ‌به این رشته است.

امروزه ثبات در محیط کار، جای خود را به بی ثباتی و عدم اطمینان داده است. مؤسسات و سازمان‌های تولیدی و خدماتی و بانک‌ها باید این امر مهم را تشخیص داده و به طور مداوم، کالاها و خدمات جدید را ارائه دهند، یا در جهت بهبود آن بکوشند. خلاقیت و نوآوری با توجه به ماهیتش بر ناشناخته ها دلالت دارد و با خود ریسک را به همراه می‌آورد.

۲-۳- تعاریف خلاقیت

در حوزه علوم انسانی که موضوع آن انسان است واژه ها پیچیده و مبهم و شاید بتوان گفت به سختی تعریف پذیر می‌باشند و صاحب نظران نظرات و تعاریف مختلفی ‌در مورد یک واژه بیان می‌کنند. که خلاقیت یکی از این واژه های پیچیده، مبهم و چند بعدی است. (استرنبرگ[۱۱] ،۱۹۹۴) کلمه خلاقیت معنی و مفهوم بسیار گسترده و گیج کننده دارد. (دبونو[۱۲]، ۱۹۹۲)

برخی از تعریف‌ها ناظر به بُعد فرایندی آن می‌باشد و برخی دیگر خلاقیت را بر اساس نتیجه و خروجی مورد توصیف قرار داده‌اند و در نظریات معاصر تعریف‌های جدیدی برای خلاقیت ارائه شده است.

لوتانز[۱۳] (۱۹۹۲): استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه‌ها و رهیافتهای افراد و یا گروه ها در یک روش جدید، تعریف ‌کرده‌است. بارزمن خلاقیت را فرایند شناختی از به وجود آمدن یک ایده، مفهوم، کالا یا کشفی بدیع می‌داند. (شهرآرای- مدنی پور، ۱۳۷۵: ۳۹)

خلاقیت عبارت است از به کارگیری توانایی‌های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید. (رضائیان،۷۳ ۱۳)

خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه‌های نو دارد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو و تازه است. (آقایی، ۲۶:۱۳۷۷)

هارینگتون[۱۴] معتقد است: خلاقیت محصول فرد واحدی، در یک زمان واحد، در جای خاص نیست. بلکه عبارت از یک زیست بوم (اکوسیستم) است. همان گونه که در اکوسیستم زیست-شناسی، موجودات زنده با یکدیگر و با اکوسیستم‌شان مرتبطند، در اکو سیستم خلاق نیز همه اعضاء و همه جنبه‌های محیطی در حال تعامل می‌باشند.

از نظر مدنیک[۱۵] خلاقیت عبارت است از: شکل دادن به عناصر متداعی به صورت ترکیبات تازه که با الزامات خاصی مطابق است یا به شکلی مفید است. هرچه عناصر ترکیب جدید غیر مشابه‌تر باشند، فرایند حل کردن خلاق‌تر خواهد بود. (حسینی،۱۳۸۱: ۲۹)

خلاقیت را به عنوان یک نتیجه نیز توصیف کرده ­اند. افراد برای ایجاد یک نتیجه خلاق، نیاز دارند تا در ابتدا فرایند درستی را به کار ببرند تا به آن ها کمک کند که استعدادشان را بیشتر خلاق کنند. به عنوان مثال آن ها ممکن است امور ناشناخته را بررسی کنند تا برای مشکل موجود یک راه حل بهتر یا منحصر به فرد را بیابند، یا روش‌های جدید انجام کار را جستجو می‌کنند. (کریستین ای . شالی[۱۶]، ۲۰۰۸ :۴)

گیزلین[۱۷] معتقد است: خلاقیت ارائه کیفیت‌های تازه‌ای از مفاهیم و معانی است. (حسینی،۱۳۸۱ :۲۹)

تیلور[۱۸] نیز خلاقیت را شکل دادن تجربه ها در سازمان‌بندی‌های تازه می‌داند.(منبع پیشین)

با توجه به اینکه بسیاری از چیزها نو و تازه هستند اما خلاقانه نیستند، پس تازگی نمی‌تواند به تنهائی مفهوم خلاقیت را توصیف کند. از این نظر محققان ‌به این نتیجه رسیده‌اند که عناصر دیگری را در تعریف خلاقیت دخالت دهند. در نتیجه نظریه های معاصر علاوه بر تازگی، متناسب بودن با ارزش‌ها را نیز مد نظر قرار داده‌اند. (شمس اسفندآباد، ۱۳۸۹ :۴۹و۲۹)

استین[۱۹] می‌گوید: خلاقیت فرایندی است که نتیجه آن یک کار تازه‌ای باشد که توسط گروهی در یک زمان به عنوان چیزی مفید و رضایت بخش مقبول واقع شود. (حسینی،۱۳۸۱: ۳۰)

آمابیل[۲۰] علاوه بر قیود تازگی و ارزشمندی قید جدیدی به تعریف خلاقیت اضافه نموده و بیان می‌دارد که تفکر خلاق باید از طریق اکتشاف رخ دهد نه از طریق الگوریتم. (حسینی،۱۳۸۱: ۳۰)

خلاقیت میلی ذاتی است که در وجود انسان به ودیعه نهاده شده و انسان مظهر خلاقیت الهی است. (مطهری، ۱۳۷۲ :۲۴۹)

رمز بقای جوامع انسانی را باید در خلاقیت آن ها جست‏وجو کرد. زیرا جوامعی قادر به پیوستن به آینده هستند که خلاق ببینند، خلاق بیندیشند و از تن سپردن به‏ خلاقیت‏ها نهراسند. در دنیای آینده، تعالی انسان‏ها و جوامع با خلاقیت آنان گره‏ خورده است و در عصر انفجار اطلاعات، آینده در دست کسانی است که وامدار خلاقیت باشند.

۲-۳-۱- تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی

خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیت‌های سازمان. (حقایق،۱۳۸۰). افزایش خلاقیت در سازمان‌ها می‌تواند به افزایش بهره وری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینه ها، جلوگیری از اتلاف منابع، افزایش رقابت، افزایش کارایی، ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در کارکنان منجر شود.

۲-۴- مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوری

تحقیق ‌در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهنده آن، بیش از یک قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد، ولی انگیزه اساسی برای پژوهش بیشتر در سال ۱۹۵۰ توسط گیلفورد ایجاد گردید. گیلفورد[۲۱] خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافتهای جدید برای حل مسائل) در مقابل تفکر همگرا (دست یافتن به پاسخ صحیح) مترادف می‌دانست. افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور شده روش های خلاق و جدید را به کار می‌برند. برعکس کسانی که از این خصوصیت برخوردار نیستند تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود از عرف و عادت پیروی می‌کنند. پس تفکر واگرا یعنی دور شدن از یک نقطه مشترک که همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفکر همگرا یعنی نزدیک شدن به آن نقطه. (شهرآرای – مدنی پور، ۱۳۷۵: ۳۹)

هالت[۲۲] (۱۹۹۸): اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرآیندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد، وارکینگ[۲۳] نیز توضیح می‌دهد که: نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلندمدت را میسر سازد. به عبارتی نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند.

برای بهره‌مند شدن از خلاقیت منجر به نوآوری و دست یافتن به شکوفایی که همانا تحقق هدف‌های ترسیم شده سازمانی است. صاحب نظران راهکارهای متعددی را مطرح ساخته اند که برخی از مهم‌ترین آن راهکارها عبارتند از:

۱- ایجاد فضای خلاق؛ فضای محرک خلاقیت به معنی این است که مدیریت باید همیشه آمـاده شـنیدن ایده های جدید از هر کس در سازمان باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




دوماتزیه سبک زندگی فرهنگی و شیوه گذران اوقات فراغت را بر شکل دهی به شخصیت افراد نیز مؤثر دانسته است (کوچ وسر،۴۱۵:۱۹۹۱)نکته بسیار در خور تأمل، نقش سبک زندگی در ایجاد مشروعیت اجتماعی است. به عقیده شیز، سبک زندگی ها قادرند از طریق ایجاد مشروعیت اجتماعی به ایجاد قدرت فرهنگی و نهایتاًًبه قدرت سیاسی و جتماعی منجر شوند (شیز، ۱۹۸۷: ۲۵۰) با توجه به نقشی که انتظارمی رود دانشگاه ها در جامعه جدید و بالاخص در جوامع در حال توسعه ایفا کنند، داشتن مشروعیت اجتماعی بسیار حائز اهمیت است.

سبک زندگی، دارای تعاملی دوسویه با سرمایه فرهنگی است. سرمایه فرهنگی فرد یا خانواده می ­تواند سبب ایجاد برخی سبک های زندگی شود و سبک زندگی نیز می ­تواند در جهت افزایش سرمایه فرهنگی باشد. این رابطه برای نظام های اجتماعی جدید که یکی از راه های اساسی تحرک اجتماعی در آن ها موفقیت تحصیلی است، بسیار اهمیت دارد.

۲-۵-۲ جمع‌بندی شاخص‌ها ازمنظر نظریه پردازان:

شاخص‌های سبک زندگی: شاخص‌های سبک زندگی ازگستردگی زیادی برخوردار است؛ به گونه‌ای که راجر برون معتقد است: این شاخص‌ها، در بی‌اهمیت‌ترین چیزها ازقبیل: عادات نوشیدن و خوردن سالاد شکل گرفته تا انتخاب کلمات و طرز پوشش و عادت نشستن، همچنین، شیوه های تربیت کودکان (مثلاً میزان سخت‌گیری به آن‌ ها درمورد دستشویی و نظافت)، رفتارهای جنسی، بهداشتی، مذهبی و سیاسی و میزان عصبی یا روانی بودن ( براون[۱۳]، ۱۹۶۵: ۱۳۲) ‌بنابرین‏، در این پژوهش سعی بر این است که ، صرفاً برخی ازشاخص‌ها که ازسایرین ملموس‌تر و کاربردی‌تر است، اشاره شود.

    • ماکس وبر: شیوه های رفتار، لباس پوشیدن، سخن گفتن، اندیشیدن و نگرش‌هایی که ‌مشخص کننده‌ گروه‌های منزلتی متفاوت می‌باشد (تامین، ۱۳۷۳: ۱۱۰)؛

    • تورستین وبلن: اثاثیه و دکوراسیون منزل، نوع پوشاک و لباس، رفتارهای بیان‌گر نجیب‌زادگی و طبقه‌مرفه، شیوه های گذران اوقات فراغت و تفریح، داشتن پیشخدمت و…

    • گوردُن: الگوهای مصرف، نوع لباس، نحوه صحبت‌کردن، نگرش‌ها و الگوهای مربوط به نقاط تمرکز علاقه‌مندی درفرهنگ مانند امور جنسی، عقلانیت، دین، خانواده، میهن دوستی، آموزش، هنرها و ورزش را نام برده است (گُردن،۱۹۶۳: ۱۹)

    • ویلیام لوید وارنر: محل اقامت خانواده، شیوه‌ کسب معاش، نحوه گذران اوقات‌ فراغت و سلیقه فرهنگی، تفریحات ‌و سلیقه‌های ورزشی، به تفاوت‌های دینی و چشم‌اندازهای اخلاقی، ارزش‌های سیاسی، الگوهای زندگی خانوادگی، روابط زناشویی و تربیت کودک درتحقیقات خود پرداخته‌است (تامین، ۱۳۷۳: ۱۴۴-۱۳۷)

    • ون هوتن: اثاثیه، اشیاء هنری، انواع لباس پوشیدن، متون خواندنی، آلات موسیقی، سلیقه درغذا و مشروبات، روش پخت، نوع صحبت کردن درخانه (چه درکلمات و گرامر، چه درعناوین گفتگوها) نوع گذران اوقات فراغت، بودجه‌بندی، روابط با فرزندان، ضوابط و روش‌های تربیت کودک، تراکم جمعیت ساکن درخانه و محل (پرسروصدابودن…) نوع و ویژگی‌های اشتغال (اعضای خانواده، نوع لباس کار یا محل کار، فاصله محل کار تا خانه، میزان مأموریت‌ها و زمان دوری ‌از خانه) (مهدوی کنی، ۱۳۸۷: ۶۱)

    • گیدنز: پوشاک و لباس، خوردن ونوع غذاونوشیدنی، محیط کار و کلیه انتخاب‌های سرنوشت سازندگی مدنظر می‌باشد که وی معتقداست این شاخص‌ها، درچگونه بودن افراد درجامعه بسیارمؤثرهستند و در واقع بیان‌گر هویت فردی آنان درقالب الگوهای سبک‌های زندگی می‌باشد (گیدنز، ۱۳۷۸: ۱۲۰).

  • بوردیو درکتاب تمایز شاخص های سبک‌ زندگی را ابتدا همان دارایی کالاهای تجملی یا فرهنگی‌ای می‌داند که افراد جمع نموده اند؛ مانند: خانه، ویلا، قایق تفریحی، ماشین، اثاثیه، نقاشی‌ها، کتاب‌ها، نوشابه‌ها، سیگارها، عطر، لباس‌ها و سپس، انواع فعالیت‌هایی که ‌از دیگران متمایز می‌کنند ازقبیل: ورزش‌ها، بازی‌ها، تفریحات (پیاده‌روی یا کوه‌پیمایی، اسکی یا سوارکاری، گلف یا تنیس)، لباس پوشیدن، رسیدگی به ظاهر بدن خود، نحوه استفاده اززبان (بوردیو،۱۹۸۴: ۱۷۳)

۲-۵-۳ جمع بندی موضوعی شاخص های سبک زندگی

رفتار فردی: مدیریت بدن و خود‌آرایی، انتخاب پوشاک و خوراک

رفتار خانوادگی: اثاثیه منزل، شیوه آرایش منزل، داشتن پیش‌خدمت، تفسیم‌بندی فضاهای خصوصی و فضاهای عمومی، نام‌گذاری فرزندان، ضوابط و روش‌های تربیت کودک؛ رفتار اجتماعی: انتخاب ماشین، مسکن و دوستان، شغل و جایگاه شغلی؛

رفتار فرهنگی: استفاده ازرایانه و اینترنت، مدرک تحصیلی، مطالعه کردن (کتاب، روزنامه و مجله)، بازدید ازموزه‌ها و رفتن به نمایشگاه‌های هنری، اهمیت دادن به کالاهای هنری مانند تابلوهای نقاشی، شرکت کردن درانواع فعالیت‌های هنری؛

رفتارهای فراغتی: مشاهده رسانه ها (تلویزیون و ماهواره)، رفتن به تئاتر وسینما، موسیقی گوش کردن، ورزش کردن، دسترسی به ماهواره، برنامه‌ریزی برای تعطیلات و رفتن به مسافرت، استراحت کردن، تفریحات ‌و گردش‌های تفریحی ، دیدوبازدیدهای عمومی، بازدید ازنمایشگاه‌های عمومی؛

رفتار اقتصادی: الگوی مصرف، چگونگی استفاده نمودن ‌از پول، قدرت خرید، مطابق مدروزخریدکردن؛

رفتار سیاسی: عضویت در گروه‌ها و احزاب سیاسی، شرکت در همه انتخابات، میانگین میزان به فکر مسائل سیاسی بودن، اطلاع ازاخبارسیاسی روز؛

دین‌داری: شرکت ‌در اجتماعات دینی، حضور دراماکن مذهبی، انجام دادن مناسک دینی

۲-۶ مدل سبک زندگی موردنظر تحقیق حاضر

دسته بندی های متعددی از شاخص های سبک زندگی صورت گرفته است که در این تحقیق چهار شاخص مد نظر محقق می‌باشد. این چهار شاخص به نوعی مهم ترین شاخص ها برای ارزیابی سبک زندگی های افراد و جوامع مختلف می‌باشند.

شاخصه های علمی در مطالعات سبک زندگی را می توان به دو دسته تقسیم کرد: اول شاخصه هایی که بیشتر در مباحث نظری مفید هستند و دوم شاخصه هایی که کارآمدی و اثربخشی عینی دارند و می‌توانند به عنوان شاخصه های عینی قلمداد شوند. اول شاخص های نظری( ۱٫ مطالعه­ ارزش ها۲٫ مطالعه­ هویت). دوم : شاخصه هایی عینی( ۱٫الگوی مصرف و کالاهای مصرفی ۲٫ الگوی تفریح)؛ اما محور کل این مطالعات الگوی مصرف و کالاهای مصرفی است؛ چرا که بخشی از سبک زندگی با مصرف انواع مختلف کالاها و خدمات به دست می‌آید. افراد کالاهایی را می خرند تا سبک زندگی­شان را نشان دهند. پس«ساختن» و تولید یک سبک زندگی جدید نیز به وسیله کالاهای مصرفی صورت می پذیرد. در تحقیقات عصر مدرن یکی از اصلی ترین راه های تولید سبک زندگی جدید قابل « مد» شدن آن، تلقی شده است و اساساً این کالا است که قابلیت مد شدن را دارد. به همین خاطر نیز صنایعی ایجاد شده که به طور مستقیم به تولید کالاهای مصرفی و مد در سبک زندگی بپردازد. این کالاها یا کالاهای ارزشی و هویتی هستند و یا کالاهای مصرفی دیگری از جمله کالاهای مصرفی در اوقات فراغت(مهدیزاده:۵۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




به عنوان مثال، تولید کننده ای که یک واحد تولیدی را در تملّک خود دارد، برای استفاده از آن اجاره ای پرداخت نمی کند، در نتیجه از نظر حسابداری هزینه این تولید کننده بابت اجاره محل، صفر است.

اما از دیدگاه اقتصادی، چون این تولید کننده فرصت دارد با اجاره دادن مکان تولیدی خود به هر عامل اقتصادی دیگر اجاره بها دریافت نماید، و هم اکنون قادر به تحصیل این درآمد نیست، اجاره از دست رفته، هزینه فرصت استفاده از ساختمان بوده و از دیدگاه اقتصادی جزء هزینه های تولید به حساب می‌آید. در نتیجه سود اقتصادی و سود حسابداران متفاوت خواهد شد.

از اینرو، تفاوت بین سود اقتصادی و سود حسابداری اساساً هزینه های سرمایه است. یک حسابدار در محاسبه سود نمی تواند هزینه های سرمایه را از آن کم نماید. در مقابل، اقتصاددانان هزینه ی فرصتی که برای سرمایه سهام‌داران در کسب و کار سرمایه گذاری شده را در نظر می گیرند. ‌بنابرین‏، سود از نظر اقتصاددانان مفهوم گسترده تری را در بر می‌گیرد (منکیو، ۲۰۰۸).

به طور خلاصه می توان گفت: سود حسابداری تفاوت بین درآمد و هزینه های صریح انجام کا‌رها است ولی سود اقتصادی تفاوت بین درآمد و هزینه های صریح و ضمنی است.

هزینه های صریح – درآمد = سود حسابداری

(هزینه های ضمنی + هزینه های صریح) – درآمد = سود اقتصادی

این دو معادله را به صورت ذیل نیز می توان بازنویسی نمود:

استهلاک حسابداری – هزینه های صریح- درآمد = سود خالص حسابداری

استهلاک اقتصادی – هزینه های صریح و ضمنی – درآمد = سود خالص اقتصادی

تفاوت بین این دو رقم سود به دلیل روش های متفاوت محاسبه استهلاک است. حسابداران به منظور محاسبه استهلاک از روشه ای خطی مستقیم یا تصاعدی استفاده می‌کنند، در حالی که اقتصاددانان از روش مبتنی بر بهره استفاده می‌کنند.

‌بنابرین‏، از دیدگاه تئوری، به نظر می‌رسد که اگر امکان داشت شرکت ها را وادار به استفاده از روش مبتنی بر بهره نمود، شیوه ی محاسبه سود حسابداری با شیوه محاسبه سود اقتصادی همگون یا سازگار می شد. دستیابی به چنین نتیجه ای چندان ساده نمی باشد، زیرا پارامترهایی که در هر الگو ثابت در نظر گرفته می‌شوند در دنیای واقعی ثابت می‌باشند.

تورّم موجب تغییر بهای تمام شده ی دارایی ها می شود؛ تغییرات مورد انتظار در نرخ تورّم باعث تغییر نرخ تنزیل می شود؛ عوامل عرضه و تقاضا بر ریسک شرکت اثر می‌گذارند؛ و عواملی از این دست، ثبات پارامترها را نفی می‌کند. این روند یا تجزیه و تحلیل به طور دائم در حال تغییر است. وجود چنین وضعی ایجاب می‌کند که حسابداران هر روز سود خالص را محاسبه کنند تا آن را با واقعیت های اقتصادی هماهنگ نمایند (پارسائیان به نقل از هندریکسن، ۱۳۸۵).

با این وصف، یکی از تفاوت های بین سود حسابداری و سود اقتصادی، بسته به کاربران این دو مفهوم است. سرمایه گذاران با تحلیل های دائم به دنبال برآورد نوسانات قیمتی و تصمیم گیری درباره نحوه سرمایه گذاری خود هستند، اما حسابداران چنین وظیفه ای را ندارند. وظیفه حسابداران محاسبه سود اقتصادی نیست، بلکه وظیفه ی آن ها ارائه اطلاعاتی به بازار است تا سرمایه گذاران بتوانند بر این اساس سود اقتصادی را محاسبه کنند. به عبارت دیگر، حسابداران اطلاعات مربوط به جریان های نقدی را ارائه نموده و بقّیۀ محاسبات مربوط به سود اقتصادی را به سرمایه گذاران واگذار می‌کنند. (پارسائیان به نقل از هندریکسن، ۱۳۸۵).

۲-۳-۶عدم اطمینان جریان‌های نقدی و سیاست تقسیم سود

نظریه احتمال برقراری رابطه بین عدم اطمینان جریان‌های نقدی و میزان (و احتمال) توزیع سود دیدگاه چندان جدیدی نیست، و شاید بتوان خاستگاه آن را به مطالعه بدیع لینتنر (۱۹۵۶) ارتباط داد. دیدگاه کلّی این است که یکی از عوامل اثرگذار بر سیاست تقسیم سود شرکت‌ها میزان عدم اطمینان جریان‌های نقدی آن‌ ها است؛ ‌به این صورت که شرکت‌هایی که از عدم اطمینان بالایی نسبت به جریان‌های نقدی خود برخوردارند، با پیش‌بینی احتمال مواجهه با کمبود نقدینگی آتی تمایل دارند سود نقدی کمتری توزیع نموده و در عوض منابع حاصل از عملیات (یعنی سود خود) را به صورت سود انباشته در داخل شرکت نگهداری نمایند (چِی و سا، ۲۰۰۹).

ریشه چنین دیدگاهی را می‌توان به طور کلی در دو عامل جستجو نمود: یکی مسئله فزونی هزینه تأمین مالی بیرونی (استقراض و انتشار سهام) و بر تأمین مالی داخلی (از محل سود‌های توزیع نشده)، و دیگری بحث برخورد محتاطانه شرکت‌ها در افزاش نسبت تقسیم سود به دلیل خاصیت چسبندگی[۵۹] سود نقدی.

به طور کلّی، در شرایطی که بازار کامل نباشد، هزینه تأمین مالی بیرونی عمدتاًً به دلیل هزینه های معاملات (هزینه قراردادی و هزینه های انتشار اوراق بدهی و سهام) و عدم‌تقارن اطلاعاتی، بیشتر از تأمین مالی داخلی (از محل سود‌های توزیع نشده) است؛ و این مسئله ‌در مورد شرکت‌های با جریان‌های نقدی متلاطم شدیدتر است. هرچه نوسانات (عدم اطمینان) جریان‌های نقدی بیشتر باشد، احتمال وقوع دوره هایی که شرکت با کمبود منابع مالی و مشکلات نقدینگی مواجه خواهد شد بیشتر است (مینتون و شراند[۶۰] ، ۱۹۹۹)، که به نوبه خود افزایش ریسک مالی (عدم توانایی بازپرداخت بدهی‌ها) شرکت را در پی خواهد داشت. با افزیش عدم اطمینان جریان‌های نقدی ابهام اعتباردهندگان نسبت به توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌هایش بیشتر شده، و در نتیجه بازده مورد انتظار ایشان که در واقع همان هزینه تأمین مالی بیرونی شرکت است افزایش خواهد یافت (مینتون و شراند، ۱۹۹۹).

در این خصوص، مینتون و شراند (۱۹۹۹) بر اساس نتایج تحقیقشان اعلام نمودند افزایش نوسانات (عدم اطمینان) جریان‌های نقدی، در کنار تنزیل رتبه اعتباری (افزایش ریسک و هزینه تأمین مالی بیرونی) شرکت، افزایش نرخ بازده تا سررسید اوراق بدهی آن (هزینه تأمین مالی بیرونی شرکت)، و کاهش پوشش تحلیل‌گران (که افزایش عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه تأمین مالی بیرونی شرکت را در پی دارد)، موجب کاهش میزان سود تقسیمی شرکت‌ها نیز خواهد شد. به اعتقاد مینتون و شراند (۱۹۹۹)، در مجموع افزایش عدم اطمینان جریان‌های نقدی پرهزینه است و نه تنها موجب افزایش احتمال نیاز شرکت به مراجعه به بازار‌های سرمایه شده، بلکه هزینه این نوع تأمین مالی (بیرونی) را نیز افزایش می‌دهد.

بو، لینسینک و استرکن[۶۱] (۲۰۰۳) با بررسی شرکت‌های هلندی و مشاهده بالاتر بودن نرخ هزینه تأمین مالی بیرونی شرکت‌های دارای عدم اطمینان بیشتر نسبت به جریان‌های نقدی، ریشه این امر را در ریسک گریزی اعتباردهندگان یافتند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




    1. مسئولیت در جایی اعتبار می‌شود که فرد،‌دارای قدرت تمیز و ادراک باشد؛ لذا انسان ناآگاه که دارای قدرت درک و فهم نمی‌باشد را نمی‌توان ملزم به انجام کاری کرد و به او مسئولیتی را سپرد.

    1. زمانی می‌توان فرد را در مقابل وظیفه‌ای که داشته است مورد بازخواست قرار داد که آن فرد، قبلاً مسئولیت خود را شناخته باشد و این مستلزم رسایی پیام و دریافت آن توسط فرد مکلف می‌باشد.

  1. تکلیف کردن نیازمند بر قدرت انجام وظیفه از سوی فرد مکلف است. لذا فرد ناتوان، هرچند که آگاه باشد به دلیل اینکه کار از حوزه عمل و قدرت او خارج است مسئول نخواهد بود.

زمانی می‌توان فرد را مسئول دانست که او با اختیار و اراده خود، انجام یا ترک کاری را به عهده گرفته باشد نه اینکه مجبور ‌به این کار شده باشد. بدون شروط ذکر شده فوق، مسئولیت دادن به کسی، بازخواست وی بنظر می‌رسد که معنایی نخواهد داشت.

مبحث دوم:تعابیرحقوقی مسئولیت

۳-۲-۱- مسئولیت در حقوق ایران

گفته می‌شود که ‌در مورد که شخص ناگزیر از جبران خسارت دیگری باشد یا می‌گویند در برابر او «مسئولیت مدنی» دارد. مسئولیت لازمه داشتن اختیار است. انسان آزاد و عاقل از پیامد کارهای خویش آگاه و مسئول آن است[۷۲]. به همین جهت، نیچه حکیم آلمانی از مسئولیت به عنوان امتیاز یاد می‌کند و پاره‌ای از نویسندگان فرانسوی قدرت غیرمستقل را ظالمانه و انسان بی‌مسئولیت را عامل آشفتگی دانسته‌اند. ‌بنابرین‏ مسئولیت شخص نسبت به جبران خسارت ناشی از اعمال فرد قاعده‌ای طبیعی و موافق قاعده است. بر مبنای این مسئولیت، رابطه دینی ویژه‌ای بین زیان‌دیده و مسئول به وجود می‌آید. زیان‌دیده طلبکار، و مسئول، بدهکار می‌شود.

موضوع بدهی جبران خسارت است که به طور معمول با دادن پول انجام می‌پذیرد. در ایجاد این رابطه دینی، اراده هیچ یک از آن دو حاکم نیست. حتی، در موردی که مسئول به عمد به دیگری زیان می‌رساند، چون مقصود او اضرار است نه ایجاد دین برای خود، کار او را باید در زمره وقایع حقوقی شمرد. مسئولیت مدنی هیچ‌گاه نتیجه مستقیم عمل حقوقی نیست.

۳-۲-۲- مسئولیت در حقوق انگلیس (کامن لا)[۷۳]

مقدمه بحث:تاریخچه کامن لا:

کامن لا که تا قرن هفدهم میلادی به زبان حقوقی نورمن‌ها “کامیوم لی”نامیده می‌شد.زبانی بود که حقوق‌دانان انگلیس به آن سخن می‌گفتند و زبان نوشته حقوقی آن زمان در انگلستان مانند بقیه اروپا، زبان لاتینی بود.

کامیون لی یا کامن لا،در مقابل عرف‌های محلی، حقوقی بود مشترک برای سراسر انگلستان.این نظام حقوقی در انگلستان پس از غلبه نورمن‌ها بر این کشور به طور عمده در نتیجه فعالیت دادگاه‌های شاهی ساخته شد.

خانواده کامن لا علاوه بر حقوق انگلیس که منشا آن بوده است شامل انواع دیگر حقوق کشورهای انگلیسی زبان همچون آمریکا –کانادا (جز ایالت کبک)، ایرلندشمالی، استرالیاو جزایر آنتیل انگلستان است.

مبنای اصلی حقوق این خانواده را اخلاق ناشی از مذهب مسیح و سیاست مربوط به حمایت از فرد و آزادی او تشکیل می‌دهدو رفته رفته در حقوق آن ها قواعدی وضع شده که با قواعد گروه رومی ژرمنی شباهت فراوان دارد.

منبع اصلی حقوق این خانواده، قواعدی است که قضات دادگاه‌ها در دعاوی خود اعمال می‌کنند. حقوق کامن لا حقوقی است عرفی، منتها نه به معنایی که ما از عرف و عادت در ذهن داریم. مقصود از عرف رویه‌ای است که بین دادگاه‌ها مرسوم بوده؛ از آن تبعیت می‌کنند، لذا اصول حقوقی در این نظام، از قانون نشأت نمی‌گیرد[۷۴].

این حقوق نمونه بارز یک حقوق مبتنی بر آرای قضایی است و از راه مطالعه رویه قضایی است که باید مطالعه منابع را آغاز کرد.

در انگلستان امروز، قوانین و آیین‌نامه‌ها (مقررات تفویضی یا ‌مقررات تبعی)[۷۵] را نمی‌توان در رأی نقش ثانوی دانست. در حال حاضر با الهام از سیاست ارشادی، قوانین بسیاری وضع شده اندکه حقوق پیشین را عمیقاً دگرگون کرده و بخش نوینی در حقوق انگلیس پدید آورده است.

منبع دیگر در این نظام حقوقی، عرف و عادت است که به دو بخش “عرف عمومی باستانی و عرف‌های محلی” تقسیم می‌شوند.

منبع دیگر، عقاید علمای حقوق می‌باشد که توسط قضات نوشته شده و به “کتب معتبر” معروف هستند[۷۶].

یکی دیگر از منابع مهم دخیل در نظام حقوقی کامن لا “عقل” است. این طرز تفکر که “حقوق قبل از هر چیز عقل است” امروزه در انگلستان گرایش آشکاری به پذیرش آن ایجاد شده است که البته لازم به ذکر است که این موضوع بسیار سال پیش در تاریخ اسلام مورد عنایت و ملحوظ‌نظر فقه امامیه بوده و ‌بر اساس آن چه قواعد و دستورالعمل‌هایی که نتیجه نگرفته‌اند.

در ادامه باید اضافه کرد که نظام‌های رومی- ژرمنی نظام‌های بسته محسوب می‌شوند ولی کامن لا یک نظام باز است که در آن قواعد جدید همواره پدید می‌آیند و این قواعد بر پایه عقل استوارند.

پس از شناختی کوتاه از نظام حقوقی کامن لا، مسئله مسئولیت را از دیدگاه این نظام ترسیم می‌کنیم.

در حقوق انگلیس، تعریف مرسوم را «وینفیلد» ارائه می‌کند.

در این حقوق و به تبع آن در حقوق آمریکا، اصطلاح مسئولیت با خطا و تقصیر درهم آمیخته و مسئولیت ناشی ازخطا tortuous liability)) یا به اختصار «حقوق خطاها» (torts law) نامیده می‌شود. در کامن لا، این مسئولیت با عنوان‌های ویژه، مانند تجاوز[۷۷]، مزاحمت[۷۸]، اهانت[۷۹] و جهل[۸۰]، مطرح می‌شود. (همانند قانون مدنی ایران- که به پیروی از فقه، عنوان‌های ضمان قهری را در اتلاف و تسبیب و عقب و استیضاء خلاصه می‌کند)، ولی در نظریه های جدید نویسندگان کوشیده‌اند که از قالب محصور و سنتی خارج شود و نظریه عملی مسئولیت را ارائه کنند.

وینفیلد در تعریف مسئولیت خطایی می‌نویسد: «مسئولیت خطایی در اثر نقض تکلیفی که قانون آن را مقرر ‌کرده‌است ایجاد می‌شود …» و در واقع سبب مسئولیت یا تقصیر را تعریف می‌کند و آن را از مسئولیت ناشی از اراده یا قراردادی جدا می‌سازد.

این تعریف، در نظریه های جدیدتر، از نظر قلمرو مسئولیت، مورد انتقاد قرار گرفته است و بعضی ‌به این نتیجه رسیده‌اند که تعریف جامعی نمی‌توان به دست داد. هنوز هم این بحث پایان نپذیرفته است که نظریه عمومی بر این رشته از حقوق حکومت دارد و باید آن را حاکم بر خطا (torts law) نامید یا هر تقصیر قواعدی ویژه خود دارد و مسئولیت مدنی را باید حقوق خطاها (law of torts) گفت تا نشانی از گوناگونی مبنای مسئولیت در هر عنوان باشد.ولی، روحیه قضایی هیچ‌گاه خود را پای‌بند نظریه عمومی مسئولیت نکرده است و عدالت و عقل و تجربه را به قیاس منطقی ترجیح می‌دهد.

۳-۲-۳- مسئولیت در فقه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




    1. -moving away from people ↑

    1. -going against people ↑

    1. -Divies & Cummings ↑

    1. -veber ↑

    1. – Stringere ↑

    1. – Hans selye ↑

    1. – Lazarus ↑

    1. – Paul Vanrayt ↑

    1. – Sayles ↑

    1. -Davison&Neale&Kring ↑

    1. -Conon ↑

    1. -Selye ↑

    1. -Biological stress syndrom ↑

    1. -Alarm reaction ↑

    1. -Chock phase ↑

    1. -Countor chock ↑

    1. -Rebound reaction ↑

    1. -Resistance ↑

    1. -Exhaustion ↑

    1. -Lazarus ↑

    1. – Paul Vanrayt ↑

    1. -Apprasial ↑

    1. -Life ernest ↑

    1. -Holmes & Rahe ↑

    1. -Muris ↑

    1. -Munn ↑

    1. – Barker ↑

    1. – Laswell ↑

    1. -Katz ↑

    1. – Shannon & Weaver ↑

    1. -Dance ↑

    1. -Weiner ↑

    1. -Wood ↑

    1. -Wilbur Schramm ↑

    1. -Altman & Taylor ↑

    1. -social penetration ↑

    1. -Little John ↑

    1. -Persaud ↑

    1. -Brown ↑

    1. -Chen & Wang & Gao ↑

    1. -Abbey & Andrews ↑

    1. -Borrello ↑

    1. – Keogh & Bond & Flaxman ↑

    1. -Senik ↑

    1. -Sherina & Rampal & Kaneson ↑

    1. – Misra & Castillo ↑

    1. -Myers ↑

    1. -Jones & Johnson ↑

    1. – Lu ↑

    1. -Benitez & Cuevas&Rodriguez Pulido ↑

    1. – Rubenstein & May & Sonn & Batts ↑

    1. – Horowitz & Rosenberg & Baer & Ureno& Villasenor ↑

    1. – Westenman & Grandy & Lupo & Mitchel ↑

    1. – General Health Questionnaire ↑

    1. – Handerson ↑

    1. – Goldberg & Hillier ↑

    1. – Cheung & Spars ↑

    1. – Gadzella ↑

    1. – Gadzella & Baloghu ↑

    1. -Factot Analysis ↑

    1. -Varimax ↑

    1. -Kaiser-Meyer-Olkin Test ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




۱- کنترل دائم ‌شاخص‌ها:

برای سازمان‌ها، ادراک و یکپارچه­سازی داده ­ها در تمامی سطوح بزرگترین چالش مدیریتی به شمار می ­آید و تدوین مقیاس­های اندازه ­گیری، به روز نگه داشتن، مقایسه و تمرکز بر آن ها در سازمان، مشکلی همیشگی است که با ورود سیستم هوشمندی کسب و کار ( و استقرار انبار داده های موضوعی)، به اکثر این مشکلات خاتمه داده می‌شود. داشبوردها در مشاهده شاخص‌های حیاتی به تمامی سطوح سازمان یاری می­رسانند و به کاربر امکان دنبال کردن جایگاه های سازمان توسط شاخص‌ها را می‌دهند. با دنبال کردن شاخص‌های متعدد و مورد نظر و تحلیل روندها ‌می‌توان درک بهتر از اینکه سازمان و حوزه های مرتبط چگونه عمل می‌کند، کسب کرد(انصاری و دیگران، ۱۳۸۹).

۲- مشاهده سلامت عملکردی سازمان در یک نگاه:

داشبوردها با ارائه مقیاس­ها و شاخص‌های حیاتی سازمان به صورت دیداری و در نمودارها و گیج های مختلف، امکان درک وضعیت های عملکردی را تنها در یک نگاه فراهم می­سازند و تصویری از سلامت واحدهای مختلف در یک صفحه با یک نگاه را ارائه می‌دهند(عضنفری و دیگران، ۱۳۸۷).

۳- تشخیص‌ مشکلات‌ بالقوه‌ پیش‌ از تبدیل شدن ‌به ‌بحران

داشبوردها با ارائه اطلاعات به­موقع برای افراد مربوط، امکان تشخیص وقوع مشکلات بالقوه سازمان را برای مدیران فراهم می‌کند، تا قبل از تبدیل شدن مشکلات به بحران تشخیص داده شوند. داشبوردهای سازمانی با قابلیت کندوکاو و کلیک کردن بر هر مورد، می ­توانند جزئیات و نمودارهای بیشتری را ارائه کنند و به داده های زیرین و تاریخچه آن دسترسی پیدا کنند و ریشه ضعف­ها و مسائل را نشان دهند(اسکندری و مولوی، ۱۳۸۸).

۴- کاهش زمان و هزینه در جستجو برای اطلاعات‌ مورد نیاز :

داشبوردهای سازمانی روشی یگانه برای دسترسی به داده های متنوع از پایگاه ­های متفاوت در سطح سازمان و تبدیل آن به یک فرمت قابل درک را ارائه می‌دهند. داشبوردها با جمع‌کردن تمامی اطلاعات و شاخص‌ها و مقیاس­های مربوط و حیاتی برای کاربر در یک صفحه و تشخیص آن ها در یک نگاه، باعث صرفه­جویی در زمان و هزینه جستجوی اطلاعات در گزارش­ها می‌شوند(اردشیری، ۱۳۸۸).

۵- کمک به اتخاذ تصمیمات شفاف تر:

قابلیت مشاهده شاخص‌های حیاتی عملکرد استخراج شده از داده های به هنگام، به همراه پی بردن به موارد حیاتی و مشکلات بالقوه و اطلاع از وضعیت سازمان با یک نگاه، همگی در تصمیم گیری­های شفاف­تر، به مدیران و سایر تصمیم‌گیرندگان یاری می‌رسانند و از آنجا که در تمامی واحدهای سازمان ‌بر اساس اطلاعات مشترک تصمیم ­گیری می‌شود، سازمان به عنوان یک مجموعه کاراتر عمل می­ کند و اهداف و استراتژی­ های سازمان با تغییر شرایط تغییر می­ کند. با وجود داشبوردها، تمامی داده ­ها و شاخص‌های حیاتی عملکرد به روز شده و انعطاف لازم برای واکنش به تغییرات نیز فراهم می‌شود. مشاهده داده ­ها و شاخص‌های عملکرد از طریق داشبوردها این امکان را ارائه می­دهد که کارکنان همراه با مدیران برای رسیدن به اهداف همراستاتر شوند(نجفی، ۱۳۸۳).

۶- همراستایی ­عملیات ­سازمان با استراتژی آن:

داشبوردها به سازمان در همراستایی روز به روز عملیات با استراتژی کمک ‌می‌کنند و عملیات اثربخش را با ارائه شاخص‌های مربوط در هر سطح سازمان اطمینان می­بخشند(انصاری و دیگران، ۱۳۸۹).

۷- به‌ روز بودن‌ اطلاعات:

با بهره‌گیری از داشبوردها، سازمان به بهره‌گیری از داده هایی که زمان مصرف آن ها گذشته، خاتمه می‌دهد و با یک کلیک آن ها را به روز می‌کند و یا خود داشبورد با بهره گرفتن از هوشمندی، مرتباً خود را به روز می­ کند. برای مدیران در تمامی لحظات مسئله فرهنگ نیز از اهمیت بسیار برخوردار است. برای اثر بخش­تر بودن استفاده از داشبوردهای سازمانی، مدیران اجرایی بایستی این تکنولوژی را وارد کارهای روزمره و تصمیم گیری­های خود کنند تا فرهنگ استفاده از این تکنولوژی با ارزش در کل سازمان ایجاد شود(محقر و دیگران، ۱۳۸۷).

۸- عملکرد به قیاس تعهد

با بهره‌گیری از داشبوردها، می توان بین میزان تعهد هریک از بخش ها و ارگان‌های یک سازمان ومیزان عملکرد آن ها درجه بندی و آن را در بازه زمانی مشخص درصد دهی کرد(پرهیزگار و دیگران، ۱۳۸۸).

۹- آینده نگری و آینده نگاری سازمانی و موضوعی

با بهره گیری از محیط های تحلیلی در راهکارهای هوش تجاری می توان به آینده نگری و آینده نگاری سازمانی و یا موضوعی دست یافت. آینده نگری به در پی پیش‌بینی و کشف آینده و دیدن آنچه در آینده رخ خواهد داد، می‌باشد و آینده نگاری دنبال ساخت آینده مطلوب برای سازمان یا موضوع مورد نظر می‌باشد. می توان راهکارهای هوشمندی کسب و کار را به ‌عنوان زیر ساخت آینده پژوهی سازمانی تعریف نمود. بقا و پیشرفت صنعت بانکداری و خدمات مالی در سایه یک محیط تراکنشی و مبادله‌ای امن میسر است. در مواجهه با اقتصاد نامطمئن جهانی، مقررات سخت‌گیرانه و توقع مشتریان، متخصصان بانکی ناگزیر از به کارگیری راهکار توسعه استراتژی حفظ اعتماد مشتریان موجود و به دست آوردن مشتریان جدید هستند. جهت موفقیت در امر بانکداری و سرمایه‌گذاری مالی، بانک‌ها باید مشتریان سودآور را شناسایی و حمایت کنند. همچنین در بهبود وضعیت عملیات در سطح کاربران بکوشند و با نظارت بر هوش کسب و کار عمل‌گرا به درک و بهبود عملکرد نمونه کار‌ها با ابزارهای هوش تجاری بپردازند. هوش تجاری واقعی(BI) می‌تواند امکان رشد و اطمینان از موفقیت در سرمایه‌گذاری بانک را پشتیبانی کند. هوش تجاری مجموعه توانایی‌ها، تکنولوژی‌ها، ابزار‌ها و راهکارهایی است که به درک بهتر مدیران از شرایط کسب و کار کمک می‌کند. ابزارهای هوش تجاری، دیدگاه‌هایی از شرایط گذشته، حال و آینده را در اختیار افراد قرار می‌دهد. با پیاده‌سازی راهکارهای هوش تجاری فاصله موجود بین مدیران میانی و مدیران ارشد و حتی کاربران نهایی از دیدگاه ارتباط اطلاعاتی از میان خواهد رفت و اطلاعات مورد نیاز مدیران در هر سطح، در لحظه و با کیفیت بالا در اختیار آن‌ ها قرار خواهد گرفت(پیرایش و علی پور، ۱۳۹۱)

۱-۶ مدل مفهومی پژوهش:

نمودار ۱-۱ مدل مفهومی پژوهش (منبع:آلیس و دیگران، ۲۰۱۴)

۷-۱ تحلیل مدل:

امروزه، بانک ها بر بسیاری از سیستم ها به منظوری راه اندازی کسب و کارخود متکی هستند: برنامه­ ریزی منابع کسب و کار ERP، سیستم های هسته ای، مدیریت روابط مشتری CRM، مدیریت منابع انسانی HRM مدیریت زنجیره تامین SCM نقاط فروش POS کالسنترها نقاط تماس آنلاین مشتریان و تجارت الکترونیک و غیره. هریک از این سیستم ها اطلاعات انبوهی را در رابطه با مشتریان، دادوستدها، سپرده گذاری ها، تسهیلات و وام ها، موجودی منابع مالی و منابع انسانی تولید می‌کنند. متاسفانه، به دلیل جدا بودن بسیاری از سیستم ها و ناسازگاری آن ها این داده ها نمی توانند به طور مؤثری در تصمیم گیری ها مورد استفاده قرار گیرند. در این مدل چگونگی یک کاسه کردن این اطلاعات و تبدیل آن ها به اطلاعات قابل استفاده برای تصمیم گیران سازمانی- اطلاعات ‌در مورد ترجیحات و وفاداری مشتریان، الگوهای خرید، عملکرد سازمان های ذینفع، کلاهبرداری های بالقوه، پیوستگی محصول، و پیش‌بینی های مالی و موجودی منابع- با بهره گرفتن از سیستم های هوش تجاری در صنعت بانکداری مورد بررسی قرار گرفته و مزیت ها و فواید آن به منظور کسب مزیت رقابتی بیان می شود.

۸-۱ نتیجیه گیری کلی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




۲-۹-مفاهیم مرتبط با باور

نگرش، دید قالبی، عقیده، باور، تعصب و پیش‌داوری از مفاهیم نزدیک به‌هم اما در واقع جدا هستند که اگر برخی از آن‌ ها در عرف عامه به‌جای هم به کار روند، خیلی دور از انتظار نیست اما در برخی متون علمی و ترجمه‌ای هم گاهی اوقات به جایگاه استعمال این مفاهیم توجه نمی‌شود و بدون ضابطه معینی به‌جای هماستعمال می‌شوند؛ خصوصاًً عقیده و باور «که غالباً مترادف با نگرش تلقی شده‌اند» (کریمی،۱۳۸۹). به‌عنوانمثالدرعبارتزیرکهبهفرقباوربه‌عنوانجزییازنگرشپرداختهاست،باوروعقیدهرابهیکمعنیبه‌کاربردهاست: «عقیدهونگرشدوجنبهمکملیکفرایندهستند. اولیازپویاییوزمینه‌هایعاطفیبیشتریبرخورداراستودومی،بیشترجنبهعقلانیو گفت و شنود و ارتباط شفاهی دارد. این امر نشانگر آن است که نگرش و عقیده،‌ آن‌چنان در هم آمیخته‌اند که سنجش افکار (عقاید) عمومی اغلب از طریق “سنجش نگرش” انجام می‌گیرد و نگرش‌های فرعی گویای این واقعیت است که چرا و چگونه یک گفت و شنود یا یک بحث منطقی قادر به تغییر عقاید نیست و تنها می‌تواند (گاهی) عقاید موجود را تقویت کند» ( روشبلاو و همکاران ،ترجمه دادگران،۱۳۷۱).‌بنابرین‏، لازم است با رویکرد افتراقی، به تعریف مختصری از مفاهیم مرتبط با باور پرداخته ‌شود. از طرف دیگر در منابع موجود روان‌شناسی توجه بسیار ناچیزی به بحث باور شده است و طرح آن در ضمن این مفاهیم مشابه است که البته درهم‌تنیدگی این مفاهیم هم در این مسئله دخیل بوده است. در هر حال، با تشریح اجمالی این مفاهیم با رویکرد افتراقی، این فایده هم وجود دارد که درک بهتری از مفهوم باور به وجود خواهد آمد؛ چنانچه به گفته مک‌گوایر این اصطلاحات «نام‌هایی هستند در جستجوی یک تمایز به‌جای اینکه تمایزی در جستجوی یک اصطلاح باشند.» (کریمی،۱۳۸۹).

۱٫ عقیده[۲۰] ؛ درساده‌ترینسطح، ‌عقیده چیزی است که شخص بر مبنای واقعیات،‌ درست می‌پندارد. بدین‌سان، ‌من عقیده دارم که: کمتر از ۱۵۰۰۰ دانشجو در دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز ثبت‌نام کرده‌اند؛ بستن کمربند ایمنی از وقوع سوانح اتومبیل جلوگیری می‌کند؛ شهر نیویورک در تابستان گرم است. این قبیل عقاید اساساً شناختی هستند، و در ذهن رخ می‌‌دهند نه در اندرون بدن. همچنین ناپایدارند، ‌یعنی می‌توان آن‌ ها را با شواهد مخالف خوب و روشن، دگرگون کرد. بدین‌سان،‌ اگر رالف‌ نادر (کارشناس مسایل اتومبیل) شواهدی به من عرضه کند که حاکی از اینکه کمربندهای ایمنی با ساخت کنونی خود، ‌سوانح رانندگی را کاهش نمی‌د‌هند،‌ عقیده خود را ‌در مورد مسئله تغییر می‌دهم.» (بدار و همکاران، ترجمه گنجی،۱۳۸۹). در تفاوت عقیده و باور گفته‌اند: «باورها جنبه کلی‌تری نسبت به عقاید دارند. آن‌ ها دنیای فرد را می‌سازند و به او ثبات نظر و عقیده می‌دهند. مجموعه مطالبی که ما درباره یک موضوع خاص می‌د‌انیم و همه قضایایی که برای ما معنایی ندارند و همچنین همه موضوعاتی که ما فکر می‌کنیم واقعیت دارند، باور ما را تشکیل می‌دهند.»( روشبلاو و همکاران،ترجمه دادگران،۱۳۷۱).

برخی هم در تفاوت عقیده و باور گفته‌اند: «اصطلاح عقیده همچنان به گستردگی و به‌ویژه ‌در مورد نظرخواهی از عقاید عمومی، جایی که تمرکز روی نگرش‌های مشترک و اعتقادات گروه‌های بزرگی از مردم است به کار می‌رود. به طور کلی این عقاید عمومی ترکیبی هستند از نگرش‌ها، باورها، و نیت‌های رفتاری، به عنوان مثال در یک نظرخواهی تلویزیونی ممکن است از پاسخ‌دهندگان پرسیده شود آیا کاندیدایX راقبولدارید؟،«آیاتصورمی‌کنیدکهکاندیدایX بهمسایلطبقاتمحرومجامعهعلاقمنداست؟واگرامروزانتخاباتصورتگیرد،آیابهکاندیدایX رأیمی‌دهید؟»(کریمی،۱۳۸۹).

۲٫ نگرش[۲۱] ؛ برایدرکبهترمفهومنگرشوارتباطآنباباوروعقیده،«فرضکنیدشخصیمعتقدباشدکهیهودیانبهاعمالبازرگانی “زیرکانه” اشتغالدارند،‌یااینکهشرقی‌هاآدم‌هایموذی و آب زیر کاه‌اند، ‌یا افراد کمتر از ۲۵ سال دارای خردمندی ویژه‌ای هستند، یا اینکه شهر نیویورک همچون یک جنگل است این‌ها،‌ هم هیجان‌آور و هم ارزیابی کننده‌اند، یعنی، بر دوست داشتن و دوست نداشتن دلالت دارند. اعتقاد به اینکه شرقی‌ها موذی و آب زیرکاهند، ‌قویاً‌ بر این دلالت دارد که فرد علاقه‌ای به آن‌ ها ندارد. عقیده به اینکه شهر نیویورک همچون یک جنگل است، با این عقیده که در تابستان هوای نیویورک گرم است تفاوت می‌کند. عقیده به اینکه شهر نیویورک همچون یک جنگل است صرفاً شناختی نیست، بلکه با ارزیابی کم منفی و قدری هیجان و اضطراب همراه است. عقیده‌ای که شامل یک جزء ارزیابی کننده و یک جزء هیجانی باشد، ‌نگرش نامیده می‌شود. در مقایسه با عقاید، نگرش‌ها خیلی به دشواری تغییر می‌یابند.» (ارونسون،ترجمه شکر کن۱۳۸۹).پس وجود مؤلفه عاطفی،‌ نگرش‌ها را از دانش یا اعتقاد متمایز می‌کند( کریستنسن و همکاران ،ترجمه بشیری و دیگران ،۱۳۸۵).

همچنین نگرش دارای بعد سومی به نام رفتار است. برخی محققان، نگرش را حلقه واسط بین باورها و رفتار دانسته‌اند؛ یعنی باورها وقتی به نگرش تبدیل شوند، می‌توانند در رفتار متجلی گردند. ایشان معتقدند هر نگرشی دارای یک بعد شناختی است که نگرش (که ماهیت عاطفی دارد)، از آن تغذیه می‌گردد. جنبه رفتاری نگرش به هدف‌ها مربوط می‌شود،‌ یعنی اعمالی که در برابر یک موضوع که باور و حالت عاطفی مثبت یا منفی به آن پیدا شده است، نشان داده می‌شود(بدار و همکاران، ترجمه گنجی،۱۳۸۹).

۳٫ دید قالبی[۲۲] ؛ دیدقالبیراحاصلتعمیمبه‌جایانابه‌جاینگرش‌هامی‌دانند. نگرش،ازموادمقدماتیوپیش‌نیازهایتحققدیدقالبیاستکهخودبرآیندیازعقایدوباورهاست. البتهنهاینکههرنگرشیبهشکل‌گیریدبدقالبیمنتهیشود. «نگرش،نخستتعمیممی‌یابدسپسدیدقالبیشکلمی‌گیرد».روان‌شناسان، دید قالبی را یک رشته باورها و عقایدی درباره جنبه‌هایی از رفتار دانسته‌‌اند که تصور می‌شود، اکثر افراد گروه خاصی دارا می‌باشند. چنان‌که عقیده رایج بسیاری از اروپاییان بر این است که مردم سواحل دریای مدیترانه افرادی زودجوش و هنرمند هستند، در صورتی که مردم شمال اروپا خون‌سرد، ولی فعال و پرکارند و ساکنان جزایر دریای جنوب را مردمی بی‌قید، راحت‌طلب و برکنار از هر گونه جاه‌طلبی می‌شناسد( پارسا،۱۳۸۳).

تفکر آدمی همواره منطقی نیست. ما آدمیان با اینکه بر تفکر دقیق و ظریف تواناییم،بههماناندازههمدرمعرضبروزتحریفاتوغرض‌ورزی‌هایبسیاریدرفرایندفکریخویشهستیم. بهمنظورفهمنحوهتغییرنگرش‌ها،لازماستکهنخستپیچیدگی‌هایتفکرآدمیونیزانگیزه‌هاییراکهمردمرابهمقاومتدربرابرتغییر،برمی‌انگیزند،‌بفهمیم». ( ارونسون،ترجمه شکر کن۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




    1. – سیاح، احمد، ترجمه فرهنگ بزرگ جامع نوین (المنجد)، چاپ شانزدهم، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۳، ص ۱۰۴۹٫ ↑

    1. – محقق داماد، مصطفی، قواعد فقه، چاپ سیزدهم، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۹۲، ص۸۰٫ ↑

    1. – معین، محمد، فرهنگ فارسی، چاپ چهارم ، انتشارات ساحل، تهران، ۱۳۸۶، ص ۶۴۳٫ ↑

    1. – قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۴، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷، ص ۳۲۹٫ ↑

    1. – دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه، ج ۱۰، چاپ دوم، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۷۳، ص ۳۲۹٫ ↑

    1. – انشراح، آیه ۵٫ ↑

    1. – سیاح، همان، ص۲۸۴٫ ↑

    1. – معین، همان، ص۳۹۵٫ ↑

    1. – صفی‌پور، عبد الرحیم بن عبدالکریم؛ منتهی الارب فی لغه العرب؛ ج۱، ص‌۲۳۴٫ ↑

    1. – اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، چاپ اول، انتشارات مرتضوی، تهران، ۱۳۶۳، صص ۴۶۸- ۴۶۹٫ ↑

    1. – طریحی، فخر الدین؛ مجمع البحرین؛ ج ۲، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۸۸٫ ↑

    1. – کشوری، عیسی، کاربرد قواعد فقه در حقوق، چاپ اول، غیاث، ۱۳۷۴، ص ۲۲٫ ↑

    1. – جعفری لنگرودی، محمد جعغر، ترمینولوژی حقوق، چاپ هشتم، انتشارات احمدی، تهران، ۱۳۷۷، ص ۲۱۷٫ ↑

    1. – بهرامی احمدی، حمید، قواعد فقه، ج۱، چاپ دوم، انتشارات دانشگاه امام صادق، تهران، ۱۳۹۰، ص‌۳۲۹٫ ↑

    1. – محقق داماد، سید مصطفی، حقوق خانواده(نکاح و انحلال آن)، چاپ وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۶۸، ص۳۷۱٫ ↑

    1. – محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه، ص ۸۱٫ ↑

    1. – مشایخی، قدرت الله، قاعده های فقهی، چاپ سوم، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۷۸، ص‌۱۴۲٫ ↑

    1. – اسعدی، حسن، خانواده و حقوق آن ، چاپ اول، شرکت بهنشر (انتشارات آستان قدس رضوی)، ۱۳۸۷، ص۳۳۶٫ ↑

    1. – آذرتاش، آذرنوش، فرهنگ عربی- فارسی، نشر نی، تهران، چاپ هفتم، ۱۳۸۵، ص ۴۰۲٫ ↑

    1. – مصطفوی، حسن، التحقیق فی الکلمات القرآن الکریم، ج ۷، تهران، مرکز الکتاب للترجمه و النشر، چاپ اول، ۱۴۰۲ ه.ق، ص۱۱۰٫ ↑

    1. – نجفی، محمد حسن، جواهرالکلام، مکتبه الاسلامیه، ج ۳۲، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۴، ص ۲٫ ↑

    1. – صفایی، سید حسن امامی، اسد الله ، مختصر حقوق خانواده، انتشارات میزان، تهران، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۷، ص۲۰۱٫ ↑

    1. – ماده ۱۱۳۹ قانون مدنی نیز مقرر می‌دارد: «طلاق مخصوص عقد دائم است و زن ‌منقطع با انقضا مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج می‌شود». ↑

    1. – ایقاع، انشاء اثر حقوقی است که با یک اراده انجام می‌شود. (کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی (قرارداد- ایقاع) ، چاپ هفتم، شرکت سهامی انتشار، تهران، ۱۳۷۹، ص ۴۷۱) ↑

    1. – کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق خانواده، چاپ ششم، انتشارات میزان، تهران، ۱۳۸۷، ص۲۱۹٫ ↑

    1. – حمیتی واقف، احمد علی، حقوق خانواده، چاپ اول، انتشارات دانش نگار، تهران، ۱۳۸۶، ص ۱۳۹٫ ↑

    1. – نراقی، ملا احمد، عوائد الایام، مکتبه البصیرتی، قم، ۱۴۰۸ ه.ق ، صص ۲۲ و ۲۳ . ↑

    1. – زراعت، عباس، قواعد فقه مدنی، چاپ دوم، انتشارات جنگل، تهران، ۱۳۹۰، ص ۱۵۹٫ ↑

    1. – بهرامی احمدی، حمید، همان، ص ۲۶۶٫ ↑

    1. – موگوئی، حاجی علی، قاعده عسر و حرج و حق زنان در طلاق، چاپ سوم، انتشارات اطلاعات، تهران، ۱۳۹۳، ص۶۳٫ ↑

    1. – خوانساری نجفی، موسی بن محمد، مینه الطالب (تقریرات درس آیه الله نایینی)، ج ۲، نجف، ۱۳۵۷ ه.ق، ص ۲۰۱٫ ↑

    1. – بهرامی احمدی، حمید، همان، ص ۲۶۶٫ ↑

    1. – روح الله موسوی خمینی ، الرسائل ، ج ۱ ، قم ، اسماعیلیان ، ۱۳۸۵ ه.ق، ص ۵۰ . ↑

    1. – محقق داماد، همان، ص ۹۴٫ ↑

    1. – موگوئی، همان، ص ۷۱٫ ↑

    1. – بهرامی احمدی، حمید، همان، ص ۲۶۷٫ ↑

    1. – کاتوزیان، ناصر، ضمان قهری – مسئولیت مدنی، چاپ دوم، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۹، ص ۷۷٫ ↑

    1. – موگوئی، همان، ص ۷۱٫ ↑

    1. – کاتوزیان، ناصر، ضمان قهری – مسئولیت مدنی، همان، ص ۷۷٫ ↑

    1. – خوانساری نجفی، موسی بن محمد، مینه الطالب (تقریرات درس آیه الله نایینی)، ج ۲، نجف، ۱۳۵۷ ه.ق، ص۲۳۱٫ ↑

    1. – زراعت عباس، همان، ص ۱۶۲٫ ↑

      1. – برای اطلاعات بیشتر ر.ک: طباطبایی یزدی، محمد کاظم، ملحقات عروه الوثقی، ج۲، مکتبه الداوری، قم، بی‌تا.↑

    1. – نراقی، ملا احمد، عوائد الایام، مکتبه البصیرتی، قم، ۱۴۰۸ ه.ق، عائده ۱۹، صص ۱۹۴- ۱۹۵٫ ↑

    1. – مکارم شیرازی، ناصر، القواعد الفقهیه، ج ۱، چاپ سوم، مدرسه الامام امیرالمؤمنین، قم، ۱۴۱۷ ه. ق، ص ۱۹۸٫ ↑

    1. – محقق داماد، سید مصطفی، همان، ص۹۵٫ ↑

    1. – زراعت، عباس، همان، ص ۱۶۰٫ ↑

    1. – کشوری، عیسی، همان، ص۶۳٫ ↑

    1. – بند ۴ ماده ۱۱۳۰ ق.م: «ضرب و شتم زوجه یا هر گونه سوء رفتار زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد». ↑

    1. – کاتوزیان، ناصر، مقدماتی حقوق خانواده، ص۲۶۲٫ ↑

    1. – امامی، سید حسن، حقوق مدنی، جلد پنجم، چاپ چهاردهم، انتشارات اسلامیه، تهران، ۱۳۸۳، ص۴۴٫ ↑

    1. – طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی ۵ «حقوق خانواده»، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی‌تا، ص۲۵۹٫ ↑

    1. – جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، چاپ اول، مؤسسه‌ کیهان، ۱۳۷۴، ص ۹٫ ↑

    1. – جناتی، همان، صص ۱۱-۱۰٫ ↑

    1. – حسینیان، میترا، مقاله بررسی اعمال قاعده عسر و حرج در طلاق، مجله حقوقی عدالت آرای، شماره ۲ و ۳، زمستان ۱۳۸۴، ص ۱۲۸٫ ↑

    1. – همان، ص۱۲۹٫ ↑

    1. – موگوئی، همان، ص ۴۹٫ ↑

    1. – عبدیان، میثم، مقاله بررسی طلاق بر مبنای عسر و حرج زن‎، ص۱۲٫ ↑

    1. – ماده ۱۱۴۳ ق.م: طلاق بر دو قسم است: بائن و رجعی. ↑

    1. – صفایی، سید حسن امامی، اسد الله ، همان، ص ۲۵۲٫ ↑

    1. – برای اطلاعات بیشتر ر.ک: جعفری لنگرودی، ارث، ج ۱، ص ۲۱۹٫ ↑

    1. – امامی، همان، ص ۷۰٫ ↑

    1. – ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی. ↑

    1. – ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی. ↑

    1. – عاملی، باقر، حقوق خانواده، چاپخانه بیست و پنجم شهریور، تهران، ۱۳۵۰، ص۹۴٫ ↑

    1. – ماده ۱۱۴۹ قانون مدنی. ↑

    1. – ماده ۲۰ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۲٫ ↑

    1. – ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵٫ ↑

    1. – نوری، یحیی، حقوق زن در اسلام و جهان، چاپ چهارم، مؤسسه‌ مطبوعاتی فراهانی، تهران، ۱۳۴، ص۲۲۷ و ۲۲۸٫ ↑

    1. – مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، چاپ هجدهم، انتشارات صدرا، اردیبهشت ۱۳۷۳، ص۲۸۲٫ ↑

    1. – مدنی کرمانی، عارفه، دعاوی خانوادگی، چاپ دوم، انتشارات مجد، تهران، ۱۳۸۱، ص ۱۰۰٫ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




مشخصات شناختی سهام‌داران:

تعصب توهم کنترل: تمایل اشخاص به تخمین کنترل بیش از حد که آن ها روی نتایج دارند. (محزون، ۱۳۸۹)

تعصب اعتماد: تمایل به اعتماد بیش از حد به توانایی برای پیش‌بینی کردن رفتار بازار به طور خاص هنگامی که با انتخاب اوراق بهادار سوداور در ارتباط باشد (همان منبع).

تعصب اسناد به خود: تمایل افراد ‌به این اعتقاد که آن ها از سایر افراد بهترند و این اعتقاد که بدشانسی با احتمال بیشتری برای افراد دیگر رخ می‌دهد (همان منبع).

مغالطه سرمایه گذاری: گوش دادن به نظرات افراد در حال اشتباه و راهنمایی گرفتن از آن ها. یکی از آسان‌ترین راه های از دست دادن پول، گوش دادن به راهنمایی‌های اقوام و آشنایان ناآگاه است. (بابایی، ۱۳۹۰)

تبادل اطلاعات: مبنای تبادل اطلاعات بین افراد (یا عناصر کارکردی)، انتقال اطلاعات است و این اطلاعات، از مجموعه ای از علامت­ها تشکیل می­ شود. به عبارت دیگر، تبادل اطلاعات مکانیسمی است که روابط انسان ‌بر اساس و به وسیله آن به وجود می ­آید و همه مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آن­ها در مکان و زمان بر پایه آن توسعه می ­یابد. فرایند تبادل اطلاعات ممکن است میان انسان و انسان، انسان و ماشین یا ماشین و ماشین باشد. در شکل تبادل اطلاعات میان انسان و ماشین، از ماشین به عنوان وسیله استفاده می­ شود و ماشین­ها نیز در سیر پیشرفت خود به درجه بالایی از تعامل با انسان می­رسند (درخشیده، ۱۳۹۱).

تورش های رفتاری: منظور از تورش رفتاری، انحراف از تصمیم گیری های درست و بهینه است. به طوری که اشخاص در فرایند تفکر و تصمیم گیری دچار خطا شوند (ریتر[۱۹]، ۲۰۰۳).

رفتار توده ای: رفتار توده ای عبارت است از آن دسته رفتارهای سرمایه گذاران در بازار، که منجر به نادیده گرفتن پیش‌بینی ها و عقاید خود در رابطه با قیمت سهام و اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری تنها بر پایه رفتار کل بازار می شود (ایزدی نیا، حاجیان نژاد، ۱۳۸۸).

۱-۱۴-۲- تعریف عملیاتی

عدم اطمینان محیطی: درک فرد از مبهم بودن آینده معاملات از نظر بی ثباتی قیمت ها به خاطر وجود تورم، تحریم های سیاسی و تغییر در قوانین دولتی.

مشخصات شناختی سهام‌داران:

تعصب توهم کنترل: توهم سهامدار درباره اینکه بر روی تمامی پدیده ها و رویدادها کنترل داشته و نسبت ‌به این عقیده نیز پافشاری کند.

تعصب اعتماد: اعتماد بیش از اندازه به بازار و ‌گروه‌های ذینفع و پافشاری نسبت به آن.

تعصب اسناد به خود: شخص سهامدار در صورت کسب سود عوامل را به خود نسبت داده و در صورت زیان به عوامل خارج از خود و پافشاری نسبت ‌به این موضوع.

مغالطه سرمایه گذاری: استفاده از داده های غلط جهت محاسبات ، رفتارهای اشتباه آمیز در جریان فروش سهام ، ایجاد شبهه و عدم اطمینان در میان سایر سرمایه گذاران و دادن اطلاعات غلط به سرمایه گذاران.

تبادل اطلاعات: مبادله هر گونه داده و اطلاعات بین ‌گروه‌های ذینفع مخصوصاسهامداران ،کارگزاران و شرکت ها.

تورش های رفتاری: انجام فعالیت ها و رفتارهای اشتباهی و خلاف عقل و منطق که ممکن است گاهی اوقات به زیان سرمایه گذار و سهامدار تمام شود.

رفتار توده ای: خرید و فروش سهام توسط سهام‌داران بر اساس جو حاکم بر بازار و پیروی از توده اکثریت سهام‌داران.

۱-۱۵- ساختار کلی گزارش

ساختار کلی این پژوهش به طور خلاصه در شکل ۱-۳ آورده شده است.

شکل ۱-۳- ساختار کلی پژوهش

فصل دوم: مروری بر ادبیات پژوهش

مقدمه

بخش اول : مبانی نظری

بورس اوراق بهادار

مالی رفتاری

عدم اطمینان محیطی

مشخصات شناختی سهام‌داران

تبادل اطلاعات

تئوری بازار کارا

تصمیم گیری

تورش های رفتاری

رفتار توده وار

مدل مفهومی پژوهش

بخش دوم پیشینه تحقیق

مطالعات انجام شده در داخل کشور

مطالعات انجام شده در خارج کشور

۲-۱- مقدمه

تصمیم گیری های اقتصادی نیازمند اطلاعاتی است که بتوان با کمک آن ها منابع موجود و در دسترس را به گونه ای مطلوب تخصیص داد. یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری صحیح، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است که اگر به درستی فراهم و پردازش نشود، تاثیرات منفی برای فرد تصمیم گیرنده در پی خواهد داشت. بهره گیری از اطلاعات افشا شده و به عبارتی تصمیم گیری صحیح در بازار اوراق بهادار زمانی امکان پذیر است که این اطلاعات، به موقع، مربوط، با اهمیت و نیز کامل و قابل فهم باشد (درخشیده، ۱۳۹۱، ص ۶۰).

چنانچه اطلاعات فاش شده، این ویژگی ها یا بعضی از آن ها را نداشته باشد، بدون تردید ساز و کار کشف قیمت در بازار به درستی عمل نخواهد کرد و قیمت گذاری اوراق به شیوه ای مطلوب انجام نخواهد شد. وجود اطلاعات کافی در بازار و انعکاس به موقع و سریع اطلاعات در قیمت اوراق بهادار با کارایی بازار ارتباط تنگاتنگی دارد. افشای اطلاعات موجب بهبود سازوکار کشف قیمت ها و در نتیجه قیمت گذاری بهینه و افزایش امکان پیش‌بینی منطقی روند قیمت ها می شود. شفافیت، شاخص توان مدیریت در ارائه اطلاعات ضروری به شکل صحیح، روشن، به موقع و در دسترس است (همان منبع،۶۰).

به عبارتی شفافیت، منعکس کننده این مطلب است که آیا سرمایه گذاران تصویری واقعی از آنچه واقعاً در داخل شرکت روی می‌دهد دارند یا خیر)وطن پرست، ۱۳۸۷). در طی یک دهه گذشته شفاف سازی اطلاعات مالی تاثیر مهمی بر استراتژی های سرمایه گذاری سرمایه گذاران داشته است. تعداد فزاینده پژوهش های انجام شده نشان می‌دهد که در دسترس بودن و کیفیت اطلاعات مالی شرکت ها دو عامل کلیدی تاثیر گذار بر تصمیمات سرمایه گذاری سرمایه گذاران است (ونلند[۲۰]، ۲۰۰۳). به منظور درک اثرات بالقوه شفاف سازی مالی بر رفتار سرمایه گذار، تعریف واژه شفاف سازی ضروری است (درخشیده‌، ۱۳۹۱، ص ۶۰).

ویشواناس وکافمن[۲۱] به نقل از فلورینی ۱۹۹۸ نشان دادند که شفاف سازی نقطه مقابل پوشیدگی (پنهانی) است. پوشیدگی به معنای مخفی کردن عمل یک فرد به طور آگاهانه است، در حالی که شفاف سازی به معنای افشا کردن اعمال یک فرد به طور آگاهانه است. شفاف سازی مالی نوعی از شفافیت است که مربوط به موضوعات مالی است و شامل صحت اطلاعات، کامل بودن اطلاعات و به جا بودن آن (به موقع بودن) است (ویشواناس و کافمن، ۲۰۰۶).

در محیط سرمایه گذاری حساس امروزی، بسیاری از سرمایه گذاران بر اهمیت شفاف سازی اطلاعاتی در استراتژی های شرکت تأکید دارند. کمبود اطلاعات و عدم اطمینان، ویژگی های لاینفک علم مالی هستند، زیرا بازیگران در بازارهای سرمایه مشغول داد و ستد سرمایه گذاری و اطلاعات می‌باشند (آدماتی و فلیدر[۲۲]، ۲۰۰۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




ثانیاًً- از یکی از تعهدات قراردادی تخلف شده باشد.صرف وجودقرارداد برای پیدایش تقصیرقراردادی کافی نیست بلکه باید طرف قراداد از یکی از تعهدات ناشی از آن تخاف کرده باشد .

ثالثاً- بین خواهان و خوانده در دعوی مسئولیت رابطه قراردادی برقرار باشد(سوار، ۱۳۸۹، ۲۷۴ به بعد)

تقصیری که با تحقق این سه شرط محقق می‌شود تقصیر قراردادی و و دیگر تقصیرها، تقصیر خارج از قرارداد است.

حال باید دید آیا مبنا و مفهوم این دو تقصیر یکی است؟ شکی نیست که تخلف از تعهد ناشی از قرارداد یا التزام ناشی از قانون ( تکلیف قانونی) هر دوتقصیر است وموجب مسئولیت می‌گرددوتخلف از الزام قانونی یا تعهد قراردادی از حیث نظری با هم در یک گروه قرار می‌گیرند. ولی در عمل تقصیر قراردادی را چه در دانشکده‌های حقوق و چه در محاکمدادگستری در بخش قراردادهخا و تقصیر خارج از قرارداد را در بخش الزامات خارج از قرارداد بررسی و مطالعه می‌کنند. این تفکیک را قانون‌گذار پذیرفته است و مقررات دوگروه را جداگانه تنظیم ‌کرده‌است. به علاوه وجود رابطه قراردادی بیم خواهان و خوانده توجیه مناسبی برای جدا سازی دو تقصیر است (قاسم زاده ۱۳۸۸، ۵۳).

در مسئولیت‌های مبتنی بر تقصیر ، تقصیر فاعل زیان باید اثبات شود.( م. ۱ ق.م.م. و مواد ۳۳۱ به بعد ق.م.) ولی عدم اجرای تعهد قراردادی که فرض تقصیر متعهد (م. ۲۲۷ ق.م.) محسوب می‌شود وجود تقصیر را اثبات می‌کند (شهیدی ۱۳۸۳، ۲۳۸-۲۳۷).

۳-۲-۱-۲-۴- تقصیر غیر عمدی و تقصیر به عمد

چنان که گذشت تقصیر چه عمدیباشد و چه غیر عمدی مسئولیت ایجادمی کندو تقسیم مسئولیت به عمدو غیر عمد تأثیری در مسئولیت فاعل ندارد ولی بین دو مسئولیت تفاوت‌های بارزی وجود داردکه این تقسیم را توجیه می‌کند.

با وجود این چون اثبات عمد کار بس دشواری است، وقصد اضرار به دیگران را به سختی می‌توان اثبات کرد، پیشنهاد شده است که سنگینی تقصیر، اماره بر قصد اضرار وعمدی بودن تقصیر باشد تا دادرس بتواند با کارگیری آن گام مؤثری به سوی عدالت بردارد. اکنون می‌توان پیشنهاد کرد که ارتکاب هر کاری که عرفاً به ورود خسارت منتهی می‌شود در حکم عمد است وشرایط شخصی مرتکب نیز در آن دخالتی ندارد؛ مصلحت حمایت از زیان دیده وپیشگیری از هر گونه اقدام زیان بار وجود چنین اماره‌ای را توجیه می‌کند.

۳-۲-۱-۲-۵- تقصیر اخلاقی و تقصیر حقوقی (تقصیرکیفری، مدنی،اداری و عرفی)

تقصیر را به اعتبار تجاوز از هنجارهای اخلاقی یا باید و نبایدهای الزام آورحقوقی یا معیارهای عرفی به تقصیر اخلاقی و حقوقی (تقصیرکیفری، مدنی،اداری و عرفی) تقسیم کرده‌اند.

در این تقسیم نوع الزام ( خواه مثبت خواه منفی) یا هنجارهایی که نقض می‌شودمبنای نامگذاری نوع تقصیر است.

تقصیرهای قراردای نیز، از آنجا که با زیر پا گذاشتن تعهدات ناشی از قرارداد به وجود می‌آیند، در این گروه و در زمره تقصیرهای حقوقی جای می‌گیرند.

۳-۲-۱-۲-۶- تقصیر شخصی ‌و نوعی

منظور از تقصیر شخصی تجاوز از هنجارها یا باید و نبایدهای قابل انتساب به فاعل آن است.اینتقصیر مبنای مسئولیت‌های اخلاقی و کیفری است. از آنجا که تجاوز از باد و نبایدها یا نامشوع بودن عمل تقصیرکارانه وقابل انتساب بودن آن دو رکن بنیادی تقصیر شخصی است، اشخاص فاقد اراده یا دارای اراده ناقص مانند دیوانگان وکودکان مرتکب تقصیر شخصی نمی شوندومسئولیت اخلاقی و کیفری ندارند.با وجود این نظریه تقصیر شخصی در حوزه مسئولیت مدنی مورد انتقاد شدید قرار گرفته و جای خود را به تقصیر نوعب داده است.

منظور از تقصیر نوعی آن است که از رفتار یک انسان متعارف در شرایط خارجی حادثه‌ی زیان بار ، بدون سنجش و ارزیابی وضع روحی فاعل زیان، تجاوز شود.

کودک و دیوانه و اشخاص حقوقی نیز ممکن است مرتکب این تقصیر شود. برای تحقق این تقصیر لازم نیست که کار فاعل زیان قابل سرزنش باشد بلکه کافی است که از رفتار یک انسان متعارف تجاوز شود (قاسم زاده ۱۳۸۸، ۵۴).

۳-۲-۱-۲-۷- تقصیر خاص و مرتبط با حرفه

بر مبنای نظریه تقصیر نوعی معیار تمیز خطا و صواب ، رفتار یک انسان متعارف در همان شرایط خارجی حادثه است و به رفتار شخصی و درونی مرتکب توجه نمی شود. ولی هرگاه فاعل زیان دارای مهارت و تخصص ویژه‌ای باشد که دیگران از آن آگاهی ندارند وداشتن آن مهارت به گذراندن دوره های خاص و اخذ پروانه و مجوزهای ویژه‌ای نیاز دارد، دیگر نباید برای تمیز خطا و صواب در اجرای کاری که مرتبط با این گونه حرفه‌هاست با ضابطه رفتار یکانسان غیر متخصص داوری کرد بلکه در این گونه موارد باید رفتار انسان متعارف از همان شغل و حرفه ملاک عمل و معیار مقایسه قرار بگیرد.برای مثال در تشخیص خطای پزشک یاید رفتار یک پزشک متعارف را در نظر گرفت نه رفتار یک انسان غیر متخصص را. بدین مناسبت این خطاها را خطایخاص و مرتبط با حرفه می‌نامند.

با وجود این؛ هرگاه دارنده شغل یا مهارتی به کارهای معمولی و غیر مرتبط با حرفه خویشدست بزند برای تشخیص اینکه مرتکب تقصیر شده است یا نه به رفتار یک انسان متعارف توجه می‌کنند نه یک متخصص.

حال لازم است با توجه به موضوع تحقیق حاضر تقصیر پزشکان در ایرانموردمطالعه قرار گیرد.

‌در مورد تقصیر پزشکان و حرفه های مرتبط با پزشکی باید گفت حرفه یپزشکی با حیات بشر ، این برترین آفریده سروکار دارد.پس با توجه به اهمیت موضوع، شغل مهمی به شمار می‌رود و از نظر حقوقی نیز مباحث با ارزش، اختلافی و جنجالی دارد.

امروزه فقط کسانی می‌توانند حرفه پزشکی را شغل خود قرار ‌دهند که دوره های تحصیل در دانشکده های معتبر پزشکی را با موفقیت گذرانده و پروانه خاص‌ی دریافت دارند.‌بنابرین‏ ، پزشکی نیز مقررات، معیارها و عرف‌های خاصی دارد.

در اصل کار پزشک، جز در موارد استثنایی[۵] با بستن قرارداد آغاز می‌شود و اگر چنین باشد مجاز است و جرم تلقی نمی شود (ماده ۴۹۵ ق.م.ا.) مفاد قرارداد در آنجا که قرارداد تنظیم می‌شود با قبول پزشک یا بیمارستان در موارد فوری ناظر به رعایت مقررات و نظام پزشکی و تعهد به مراقبت و مواظبت است نه تعهد به نتیجه، چه پزشک با بستن قرارداد شفای بیمار را تضمین نمی کند بلکه می‌پذیرد که آنچه در توان دارد به کار گیرد و مانند یک پزشک متعارف، که آگاه و مسلط به علم روز در حد تخصص و تحصیلات خویش است، رفتار کند.

قانون‌گذار ایران به ظاهر و به پیروی از نظر مشهور([۶] در فقه امامیه بر پزشکان سخت گرفته بود و تعهد آنان را تعهد به نتیجه می‌دانست. ماده ۳۱۹ ق.م.ا. مصوب ۱۳۷۵ در این باره مقرر می‌داشت:«هرگاه طبیبی گرچه حاذق و متخصص باشد در معالجه‌هایی که شخصاً انجام می‌دهد یا دستور آن را صادر می‌کند هر چند با اذن مریض یا ولی اوباشد باعث تلف جان یا نقص عضو یا خسارت مالی شود، ضامن است». این حکم ‌در مورد دامپزشک نیز در ماده ۳۲۱ ق.م.ا. مص.ب ۱۳۷۵ تکرار شده بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




۲-۷-۲-۶- حساسیت زدایی منظم ( SD )[99] :

همانند روش مواجهه سازی در این روش نیز برای کاهش ناراحتی، محرک های مربوط به تروما را به تدریج برای مراجع ارائه می نمایند. مراجعان ابتدا به حوادثی که کمتر استرس زا هستند تسلط می‌یابند. بعد به صورت سلسله مراتبی از کمترین تا بیشترین حوادث استرس زا به بیماران ارائه می شود. در سال های اخیر به جای اصطلاحات حساسیت زدایی منظم و غرقه سازی از اصطلاحات مواجهه سازی آرام[۱۰۰] و مواجهه سازی سریع[۱۰۱] استفاده می شود (فریمن، ۲۰۰۶).

۲-۷-۲-۷- آموزش جراتمندی[۱۰۲] :

اگرچه این روش به طور مستقل برای اختلال استرس پس از سانحه، مفید نیست، اما به عنوان جزئی از روش های درمان شناختی ـ رفتاری، آموزش تلقیح استرس، و درمان پردازش شناختی، به کار می رود. در جرات آموزی به مریض آموخته می شود که در روابط بین فردی خود جراتمند[۱۰۳] و خود مطمئن[۱۰۴] باشد. این روش به بیماران یاد می‌دهد احساسات و عقاید خود را (چه مثبت و چه منفی) به طور مستقیم و صادقانه مطرح نمایند. اغلب، چنین آموزشی از طریق بازی نقش در جلسه درمانی و تمرین در موقعیت های واقعی مانند اولین روز شروع یک کار و رفتن به یک مصاحبه شغلی صورت می‌گیرد (فریمن، ۲۰۰۶).

۲-۷-۲-۸- پسخوراند زیستی و تن آرامی[۱۰۵] :

این درمان ها به صورت ضمیمه ی درمان های شناختی به کار می‌روند. اما در اختلال استرس پس از سانحه، به تنهایی به صورت پایدار، مؤثر نیستند (فریمن، ۲۰۰۶).

۲-۷-۳-روان درمانی های دیگر

۲-۷-۳-۱-درمان التقاطی کوتاه مدت[۱۰۶] :

گرسون[۱۰۷] و همکاران، تکنیک های شناختی را به طور جالب در هم آمیختند که در بعضی جنبه ها، با درمان شناختی ـ رفتاری مبتنی بر تروما، متفاوت است. این درمان، بر معانی هیجانی بیشتر از مواجهه و استناد شناختی تأکید دارد. در این روش در مرحله میانی، بیمار روایت می نویسد و در مرحله پایانی که یک مرحله تشریفاتی جهت پایان دادن به تجربیات تروما است، درمان پایان می‌یابد. این مرحله، به هر آنچه موجب گردد مراجع به پایان دادن تجربه تروما تصمیم بگیرد، مربوط می شود (گرسون، ۲۰۰۰).

۲-۷-۳-۲- روان درمانی روان پویایی [۱۰۸]:

علی رغم کاربرد گسترده این روش، هیچ شواهدی از این رویکرد حمایت نمی کند یا شواهد خیلی کمی از آن حمایت می‌کند. فقط یک کوشش ‌در مورد روان پویایی کوتاه مدت (BPP)[109] وجود دارد که در این مطالعه، ۱۸ جلسه BPP را با حساسیت زدایی منظم، هیپنوتراپی و کنترل گروه انتظار مقایسه ‌کرده‌است. در این میان BPP فقط ‌در مورد حاشیه ای از لیست انتظار مؤثر بوده است (بروم و دفارس[۱۱۰]، ۱۹۸۹).

۲-۷-۳-۳- گروه درمانی ها[۱۱۱] :

از بین گروه درمانی ها، فقط گروه درمانی شناختی ـ رفتاری مورد ارزیابی قرار گرفته است. مطالعه گروه درمانی شناختی ـ رفتاری ‌در مورد زنان مبتلا به ترومای جنسی و سربازان ویتنام نشان داد که کاهش سه شاخه از نشانه های اختلال استرس پس از سانحه، در زنان مابین ۴۳% الی ۶۰ % بود. سربازان نیز بهبودی مشابهی نشان دادند. در حقیقت شواهد خیلی ضعیفی برای هر نوع گروه درمانی وجود دارد (فریمن، ۲۰۰۶).

۲-۷-۴-دیگر مداخلات روان شناختی

مشاوره، روان درمانی حمایتی، زوج درمانی، خانواده درمانی، توان بخشی اجتماعی و درمان های غیر زبانی مانند هنردرمانی همگی به عنوان رویکردهای درمانی توصیف شده اند. اما مورد ارزیابی قرار نگرفته اند. بر اساس احساس کلی و نقطه نظر بالینی، برای شرکت کننده گان خانواده درمانی خیلی مفید بوده است (فریمن، ۲۰۰۶).

۲-۷-۵-دارو درمانی

مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) نظیر سرترالین و پاروکستین به دلیل کارایی، قابل تحمل بودن و بی خطر بودنشان، خط مقدم درمان PTSD را شامل می‌شوند. داروهای SSRI علایم مربوط به تمام ‌گروه‌های علامتی PTSD را کاهش می‌دهند و علاوه بر رفع علایمی که مشابه افسردگی یا سایر اختلالات اضطرابی هستند، در بهبود علامت هایی که منحصر به PTSD می‌باشند نیز مؤثرند. بوسپیرون نیز یکی از داروهای سروتونرژیک است و ممکن است مفید باشد. اثر بخشی دو تا از داروهای سه حلقه ای یعنی ایمی پرامین و آمی تریپ تیلین در درمان PTSD، با تعدادی کارآزمایی بالینی کاملا کنترل شده تأیید شده است. داروهای دیگری که ممکن است در درمان PTSD مفید باشد، عبارت است از مهارکننده های منوآمین اکسیداز مثل فنلزین و ترازودون و داروهای ضد صرع مثل کاربامازپین و والپروات. کلونیدین و پروپرانولول که داروهایی آنتی آدرنرژیک هستند هم طبق نظریه هایی که پرکاری نورآدرنرژیک را در این اختلال مطرح می‌کنند، می‌توانند مفید باشند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷).

۲-۸-حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد (EMDR)

حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد، نوعی روان درمانی است که در سال ۱۹۸۷، توسط خانم فرانسیس شاپیرو کشف شده است. حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد در برگیرنده ی عناصری از مواجهه درمانی و درمان رفتاری شناختی است که با فنون حرکات چشم، ضربات دست و تحریک شنوایی ترکیب شده است. این روش درمانی، دستیابی و پردازش مجدد خاطرات تروماتیک را در یک سبک سازگار تسریع می‌کند (شاپیرو، ۱۹۹۵).

این روش درمانی با پردازش طبیعی اطلاعات هیجانی به مغز کمک می‌کند تا ترومای گذشته از سیستم اعصاب درمانجو رها شود (شاپیرو، ۱۹۹۸).

۲-۹-پایه های نظری :

۲-۹-۱-رابطه حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد با خواب REM[112]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




۲-۳-۱۰ مدیریت‎

درمان اولیه اسکیزوفرنی، مصادف با مصرف داروهای آنتی سایکوتیک می‌باشد، که اغلب با ترکیبی از حمایت‌های روانی و اجتماعی همراه هستند. بستری شدن در بیمارستان ممکن است برای موارد وخیم یا به طور داوطلبانه یا (در صورتی که قانون سلامت روانی به آن اجازه دهد) اجباری صورت پذیرد. بستری شدن طولانی مدت از مان شروع غیر نهادینه کردن در سال‌های دهه ۱۹۵۰ غیر طبیعی می‌باشد، هر چند هنوز هم اتفاق می‌افتد. ارتباطات خدمات پشتیبانی از جمله سر زدن به مراکز، بازدید توسط اعضای جامعۀ بهداشت روانی، حامیان اشتغال و پشتیبانی از گروه‌ها، عادی می‌باشد. برخی از شواهد نشان می‌دهد که ورزش منظم دارای اثرات مثبتی بر سلامت جسمی و روانی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی می‌باشد (کاپلان به نقل از پورافکاری، ۱۳۸۱).

۲-۳-۱۱ دارو

راه اول برای درمان اختلال روانی مرتبط با اسکیزوفرنی تجویز داروی ضد روان پریشی است، که می‌تواند علائم مثبت روان پریشی را در حدود ۷–۱۴ روز کاهش دهد. داروهای ضد روان پریشی، به هر حال، به میزان قابل توجهی نسبت به بهبود علائم منفی و اختلال در شناخت ضعیف می‌باشند. استفاده دراز مدت از این دارو، خطر عود را کاهش می‌دهد. (کاپلان به نقل از پورافکاری، ۱۳۸۱)

۲-۳-۱۲ روانی اجتماعی

شماری از مداخلات روانی اجتماعی ممکن است در درمان اسکیزوفرنی مفید باشند که عبارتند از: خانواده درمانی، ارتباط درمانی مثبت، اشتغال، بازسازی شناخت، آموزش مهارت درمان شناختی رفتاری [۴۷](CBT)، مداخلات اقتصادی اعتباری، و مداخلات روانی اجتماعی به منظور مواد مصرفی و کنترل وزن. خانواده درمانی یا آموزشی، که کل سیستم خانواده را نسبت به یک فرد، مخاطب قرار دهد، ممکن است عود شدن بیماری و بستری شدن در بیمارستان را کاهش دهد. شواهد و مدارک مؤثر CBT ‌در مورد کاهش علائم یا جلوگیری از عود کردن بیماری اندک می‌باشد. هنر یا درام درمانی به خوبی مورد تحقیق قرار نگرفته است. (رزنت هال،۲۰۱۰ به نقل از گنجی )

۲-۳-۱۳ پیش آگهی

اسکیزوفرنی هزینه های جانی و مالی بسیاری دارد. اسکیزوفرنی به کاهش امید به زندگی از ۱۲ – ۱۵ سال منتج می‌شود، در درجه اول به دلیل به همراه داشتن چاقی، بی حرکتی در طول زندگی روزمره، و سیگار کشیدن، افزایش میزان خودکشی نقش کمتری را ایفا می‌کند. این تفاوت‌ها در امید به زندگی بین سال‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۹۰ افزایش یافته است، و بین سال۱۹۹۰ و دهه اول قرن ۲۱ تغییر قابل ملاحظه‌ای در نظام سلامت با در دسترس بودن مراقبت‌های گسترده نداشته است (چاواستیاک [۴۸]۲۰۰۹ به نقل از جعفری).

اسکیزوفرنی یکی از علل عمده ناتوانی است، با فعال شدن جنون به سه دسته بیشترین ناتوانی پس از و در صدر آن پاراپلجیا و کوری تقسیم بندی می‌شود. حدود سه چهارم از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی همراه با عود کردن بیماری از ناتوانی مداومی برخوردارند. برخی از مردم به طور کامل بهبود می‌یابند و دیگران برخوردهای خوب و مناسبی در جامعه دارند. بسیاری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، به طور مستقل با پشتیبانی جامعه زندگی می‌کنند. در افراد مبتلا به جنون با توجه به قسمت اول در ۴۲٪ موارد از نتیجه خوبی در دراز مدت، نتیجه متوسط در ۳۵٪ و یک نتیجه ضعیف در ۲۷٪ برخوردارند. به نظر می‌رسد نتایج به دست آمده مرتبط با اسکیزوفرنی در در حال توسعه نسبت به کشور‌های توسعه یافته بهتر است. با این حال، این نتیجه گیری‌ها، زیر سؤال رفته‌اند.یک نرخ خودکشی بیش از حد متوسط در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی موجود می‌باشد. این مهم ۱۰٪ ذکر شده است، اما اکثر تحلیل‌های اخیر مطالعاتی و آماری در یک تجدید نظر ۴٫۹٪ برآورد کرده‌اند، که اغلب در دوران پس از شروع یا اولین زمان بستری شدن در بیمارستان اتفاق می‌افتد. در اکثر مواقع بیش از (۲۰ تا ۴۰ درصد) حداقل یک بار اقدام به خودکشی می‌کنند. انواع مختلفی از عوامل خطر وجود دارد، از جمله جنس مذکر، افسردگی، و بهرۀ هوشی بالا.(کارل بورگ [۴۹]،۲۰۱۰به نقل از جعفری).

اسکیزوفرنی و سیگار کشیدن یک ارتباط تنگاتنگ در مطالعات سراسر جهان از خود نشان داده‌اند. مصرف سیگار به خصوص در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بالا است، با تخمین‌های مختلف ۸۰٪ تا ۹۰٪ افراد در مقایسه با ۲۰٪ از جمعیت عمومی به طور منظم سیگاری هستند. کسانی که سیگار می‌کشند، به شدت تمایل به کشیدن سیگار دارند، و علاوه بر این دود سیگار محتوای مقدار زیادی نیکوتین است. برخی از شواهد نشان می‌دهد که احتمالاً اسکیزوفرنی پارانویید نسبت به انواع دیگر اسکیزوفرنی به منظور زندگی مستقل و عملکرد شغلی چشم انداز بهتری دارد(کلتنر و گرانت [۵۰]،۲۰۱۰ به نقل از جعفری).

۲-۴ اختلال دو قطبی

اختلالات خلقی از یک سلسله علائم تشکیل یافته‌اند که ‌هفته‌ها تا ماه‌ها دوام می‌یابند، و از کارکرد عادی شخص کاملا متفاوت هستند و میل به عود، معمولا به طور دوره‌ای یا چرخشی دارند. خلق ممکن است طبیعی، بالا، یا پایین باشد. شخص طبیعی طیف وسیعی از خلق‌ها را تجربه می‌کند و به همان نسبت مجموعه‌ای از تجلیات عاطفی نیز دارد. شخص عادی قادر به کنترل اخلاق و عواطف خود هست. اختلالات خلقی گروهی حالات بالینی هستند که با اختلال خلق، فقدان احساس کنترل بر خلق، و تجربه ذهنی ناراحتی شدید همراه هستند. کسانی که خلق بالا دارند (مانی یا مانیا)، حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب، افزایش اعتماد به نفس، و افکار بزرگ‌منشانه نشان می‌دهند.افرادی که خلق پایین دارند (افسردگی)، با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی‌اشتهایی، و افکار مرگ و خودکشی مشخص هستند. سایر علائم و نشانه ها عبارتند از تغییر در سطح فعالیت، توانایی‌های شناختی، تکلم و اعمال نباتی (یعنی خواب، اشتها، فعالیت جنسی و سایر ریتم‌های بیولوژیک). (ساراسون و ساراسون، به نقل از: نجاریان، اصغری مقدم، دهقانی، ۱۳۷۱).

این اختلالات عملا همیشه منجر به اختلال در عملکرد شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی می‌گردد.

بیمارانی که فقط دوره های افسردگی اساسی دارند گفته می‌شود مبتلا به اختلال افسردگی اساسی[۵۱] (یا افسردگی یک قطبی هستند. بیمارانی که هم دوره های افسردگی دارند و هم مانی (مانیا) یا فقط دوره های مانیا دارند، دچار اختلال دوقطبی[۵۲] هستند.

اصطلاحات مانی یک قطبی، مانی خالص[۵۳] یا مانی نشئه‌ای[۵۴] گاهی برای بیمارانی که دوره های افسردگی ندارند مورد استفاده قرار می‌گیرند.هیپومانی[۵۵] دوره‌ای از علائم مانی است که واجد تمام ملاک‌های دوره منیک نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




۲-۴-۳- پشتیبانی از موقعیت رقابتی سازمان

اهداف ابتدایی و اولیه مدیران استراتژیک حداکثر کردن ارزش قابل تحویل به تمامی ذیعنفعان سازمان می‌باشد.این اهداف به وسیله برقراری و نگهداری یک چشم انداز واحد واستراتژی جهت دار تکمیل می‌شوند. مزیت های رقابتی بایستی شناسایی و از آن ها در جهت رشد و ارتقاء سازمان استفاده شود. برای حمایت از موقعیت رقابتی سازمان بایستی فعالیت های استراتژیکی انجام شود مانند: ۱- شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی وفرصت ‌و تهدیدات بیرونی ۲- توسعه و بهبود برنامه ها در سطح استراتژیک و عملیاتی ۳- مدیریت عملکرد سازمان. سیستم های اطلاعات استراتژیک برای حمایت از موقعیت رقابتی بایستی این عملیات و فرایند را پشتیبانی کند تا بتواند ارزش مناسب را برای ذینفعان مهیا نماید.یک سیستم اطلاعات استراتژیک بایستی درقالب یک شکل قابل استفاده به وسیله متصدی این فرایند قرار گیرد (اطلاعات بایستی کامل، درست و به موقع باشند) و همچنین اطلاعات بایستی سریع و آسان مکان یابی شوند. هدف از اجرای یک پروژه سیستم‌های اطلاعات استراتژیک دریک سازمان چابک می‌تواند توسعه و کاربرد فرایندها واطلاعات زیربنایی برای هوشیاری موقعیتی،تصمیم گیری،برنامه ریزی ومدیریت عملکرد (با تأکید بر ارتباطات) باشد.

۲-۴-۴- تهیه معماری وضع موجود

پس از تهیه برنامه استراتژیک فناوری اطلاعات، برنامه ریزی سیستم های اطلاعات استراتژیک و نوع پشتبانی لازم توسط سیستم های اطلاعات استراتژیک بایستی معماری وضع موجود سیستم های اطلاعات استراتژیک مشخص شود. بعبارت دیگر بایستی ساختار اجزاء سیستم های اطلاعات استراتژیک موجود و همچنین ارتباط بین این اجزاء نیز مشخص شود و برای اینکه معماری ، یک معماری منعطف وفابل استفاده در شرایط وبرنامه های گوناگون باشد بایستی قوائد واصول حاکم بر طراحی و تکامل اجزاء را داشته باشد.

۲-۴-۵- تهیه معماری وضع مطلوب

اگر معماری وضع موجود (اجزاء ، ارتباط بین اجزاء ورویه های حاکم بر توسعه اجزاء) مناسب برای برنامه ها واهداف تعیین شده در مراحل قبلی نباشد بایستی ساختار(اجزاء کمیت و کیفیت) و ارتباط بین آن ها و رویه های لازم برای طراحی و توسعه اجزاء اصلاح شود.(الهی و همکاران،۲۰۰۴)(۲۳)

۲-۵- متدولوژی های طراحی توسعه سیستم های اطلاعاتی

۲-۵-۱- تعریف متدولوژی توسعه سیستم های اطلاعاتی

در ارتباط با تعریف متدولوژی دیدگاه ها و نظرات متفاوتی موجود است. همین طور از نگاه ها ومنظرهای متنوعی به متدولوژی نگریسته شده است. اولراپ[۴۴] در سال ۱۹۹۱ متدولوژی را اینگونه تعریف می‌کند: یک استراتژی که دلالت بر زیربخش های فرایند توسعه دارد. اصل تقسیم و تسخیر ، یک رویکرد مهندسی و ریاضی برای حل مسائل پیچیده می‌باشد. متدولوژی های اولیه خیلی تحت تاثیر رشته‌های فنی و مهندسی بودند. شخصی به نام لانگفورس[۴۵] در سال ۱۹۷۳ توسعه سیستم ها را به عنوان یک فرایند علمی و عقلایی در نظر گرفت. متدولوژی در دو موضوع زیر تصمیم گیری می‌کند یک سیستم اطلاعاتی چه کاری را باید انجام دهد و یک سیستم اطلاعاتی بهتر است چگونه آن کار را انجام دهد.

اولراپ در ۱۹۹۱ با پذیرفتن این نگرش علمی عقلایی ، فرایند پیچیده توسعه را به مراحل زیر تقسیم کرد: تجزیه و تحلیل نیازمندی ها ، طراحی راه حل ، و اجرای راه حل. افراد دیگری مثل دونز[۴۶] در ۱۹۹۲ فازهای دیگری را ‌به این مراحل افزودند. مثل تحقیق و بررسی مقدماتی و نگهداری.(فیتزگرالد[۴۷]،۱۹۹۶)(۳۲)

یک تعریف قدیمی تر از متدولوژی توسعه سیستم های اطلاعاتی توسط چکلند[۴۸] (۱۹۸۷)، ۱۹۹۵ ، هیرچیم[۴۹](۱۹۹۵) ، بولند[۵۰](۱۹۹۰) وجود دارد و عبارت است از: یک مجموعه ای از مفاهیم ، عقاید ، ارزش ها و اصول هنجاری که توسط منابع مورد حمایت قرار می گیرند.(آیدین و همکاران،۲۰۰۴)(۳۳)

در زمینه متدولوژی ، دو نقطه نظر وجود دارد: ۱ – تعریف خاصی از متدولوژی وجود ندارد و این تعاریف موجود ممکن است با هم سازگاری نداشته باشند. ۲ – ویژگی های متدولوژی که تقریبا در همه یا بخش کثیری از تعاریف مشترک است. بعضی از اندیشمندان مثل ، چکلند(۱۹۸۱) ، هیرچیم(۱۹۹۵) و ونک[۵۱](۱۹۹۰ ) بین متد و متدولوژی تفاوت قائل شدند. متدولوژی جامع تر از متد است. متدولوژی برای ارزیابی میزان منطقی و سیستماتیک بودن یک متد معین به کار می رود. در حالی که متد ، روشی برای اجرای فعالیت در حالت ساخت یافته می‌باشد.(پاپاسوتسوس[۵۲]،۲۰۰۵)(۳۴)

۲-۵-۲- ویژگی های متدولوژی ها و اجزاء آن ها

متدولوژی های توسعه سیستم های اطلاعاتی دارای ویژگی هایی می‌باشند که توسط این خصوصیات می توان آن ها را طبقه بندی کرده و مطالعه نمود و در موقعیت های متفاوت از آن ها استفاده کرد.

متدولوژی از سه بخش اصلی تشکیل شده است: ۱ – ساختار شکست کار : توسط این بخش می‌توان فهمید که چه کاری باید انجام داد و همچنین زمان انجام این کار مشخص می شود. ۲ – تکنیک های چگونگی انجام کارها و ابزار مورد نیاز ۳ – چگونگی مدیریت کیفیت نتایج.

هدف یک متدولوژی این است که در تغییر و توسعه سیستم های هدف به گروه کمک کرده تا این گروه به درک ، ایجاد ، ارزیابی ، کنترل و اجرای تغییرات در سیستم پیشنهادی بپردازد. متدولوژی ها باعث ایجاد نظم و سازماندهی یک سری از قوانین رفتاری و فنی مبتنی بر یک رویکرد منطقی می‌شوند و مشکلات بنیادی توسعه را بررسی می‌کنند. آن ها مجموعه ای از قوانین تصادفی نیستند و به ایجاد یکپارچگی و ارتباط منطقی بین اجزای خود می پردازند. متدولوژی ها شامل یک سری از مفاهیم و عقاید هستند که به تعریف محتوا و رفتار سیستم هدف و همچنین تغییرات در آن می پردازند. آن ها ارزش یک سیستم را تعریف می‌کنند ، یعنی چه ویژگی هایی از سیستم ، خوب و مورد تمایل است. روش های انجام کار و رویه هایی برای اجرای فعالیت ها لازم است ، و اصول هنجاری که انتظارات رفتاری را مشخص می‌کنند ، در حیطه وظایف یک متدولوژی است.

برای نائل شدن به اهداف و وظایف ، متدولوژی ها باید مکتوب بوده ، مورد تفکر قرار گیرند و یادگیری و انتقال آن ها با مشکل مواجه نشود ، مورد پذیرش اعضای سازمان بوده ، اجرای آن ها همراه با پاداش و ضمانت اجرایی باشد. متدولوژی ها باید قانونی بوده و منابع مورد استفاده در آن ها مورد تأیید و پذیرش تصمیم گیرندگان و مسئولان پروژه ها قرار گیرد و باید ‌به این نکته توجه کرد که آن ها نیاز به سرمایه گذاری در نیروی انسانی و مواد دارند.

متدولوژی های توسعه یک فونداسیون و چارچوب ساختاری را برای فرایندهای توسعه ایجاد می‌کنند که این کار توسط طبقه بندی فعالیت های جزئی و ضروری توسعه ، صورت می‌گیرد. فعالیت های غیر منطقی و غیر بهره ور در اینجا ، حذف ، و اجرای کارهای مهم ، ضمانت می شود.

در سال ۱۹۸۴ ، شخصی به نام اهیتو[۵۳] ، ابعاد توسعه را شامل بعد فعالیت ، بعد کنترل و بعد نیروی انسانی ، تعریف کرد و این در حالی است که متدولوژی توسعه می‌تواند با ایجاد یک چارچوب ، ابعاد ذکر شده را بهینه کند. نکته آخر در این بخش این است ، فرایند توسعه از یک سری فازها تشکیل شده که حاکی از اصل تقسیم نیروی کار است. هر فاز تعدادی فعالیت را شامل می شود و افراد متنوعی روی آن ها کار می‌کنند. ۳۲)

۲-۵-۳- مزایا متدولوژی ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




۲-۵-۴٫ بحران زدایی

بدون شک، پیروی از اهداف عالیه اسلام و برپایی احکام و تعالیم نورانی آن و ترویج باورها و ارزش های معنوی و … با اهداف و اغراض خودخواهانه و منفعت های مادی و دنیوی صاحبان زر و زور و تزویر تضاد پیدا می‌کند و این تضاد، موجب به مخاطره افتادن خواسته ها و امیال نفسانی این گروه می‌گردد.

در این میان، دنیاطلبان و سردمداران کفر و الحاد، برای برداشتن موانع و عواملی که سد راه آن ها به حساب می‌آیند از هیچ تلاشی فروگذاری نمی کنند. از منظر ایشان، هدف وسیله را توجیه می‌کند و برای رسیدن به مقاصدشان با همه امکانات و توانشان و از هر طریقی بحران آفرینی می‌کنند؛ گاهی با ابزار نظامی نظیر کودتا، تهاجم نظامی، ترور و کشتار و … گاهی با محاصره و تولید بحران های مختلف اقتصادی، گاهی با مقابله سیاسی و ایجاد دست اندازها و اختلاف های سیاسی در داخل و خارج کشور و گاهی نیز با تهاجم فرهنگی و به تعبیر مقام معظم رهبری «شبیخون فرهنگی».

اگر جبهه اسلام در برابر این گونه اقدامات عملی و خوف آفرینی ها که در قالب توطئه ها و فتنه های مختلف صورت می‌گیرد، تدبیر و برنامه ای علمی و عملی نداشته باشد، مقهور این قدرت های پوشالین می شود؛ چنان که امروزه بسیاری از کشورهای جهان و حتی دول پیشرفته، مقهور قدرت پوشالین استکبار جهانی؛ یعنی آمریکا شده اند. اما از آن جایی که اسلام کامل ترین و جامع ترین دین الهی است و برای کوچک ترین مسائل و به ظاهر کم اهمیت ترین آن ها برنامه نظری و عملی دارد؛ قطع یقین برای مسائل دفاعی و حفظ جان و مال و ناموس و اعتقاد مسلمانان برنامه ها و راهکارهای دقیق عملی دارد. از جمله مترقی ترین راهکارهای عملی اسلام عزیز در مسیر بحران زدایی از جامعه اسلامی، مسأله ایثار و شهادت است که واجد یک مبنای تئوریک بسیار قوی و حساب شده، مبتنی بر عقل و وحی خداوند و کلام معصومان (ع) است.

وقتی جامعه ای واجد روحیه متعالی ایثار و از خود گذشتگی باشد، در برابر هر نوع بحران و چالشی توان ایستادگی و مقابله را دارد :

الف) در وضعیت بحران اقتصادی، جامعه ایمانی و دین مدار، با ایثار مال و ثروت خود و تقسیم آن برای بهره مندی همه اقشار جامعه در برابر بحران آفرینان مقابله کرده و شکست را پذیرا نخواهد شد.

ب) در مواقع ایجاد تفرقه و تهاجم سیاسی، جامعه اسلامی با ازخودگذشتگی و عبور از خواسته ها و منافع سیاسی گروه خود و بر اساس وحدت کلمه اسلامی و وحدت ملی در برابر این بحران نیز مستحکم تر از پیش خواهد ایستاد.

ج) زمانی که دشمن از طریق تهاجم فرهنگی و با بهره گرفتن از ادبیاتی نظیر تساهل و تسامح، آزادی و جامعه مدنی (به معنای غربی آن) قصد تخریب بنیادهای فکری و ارزشی جامعه را دارد، جامعه اسلامی برای حفظ ارزش ها و فرهنگ اصیل و غنی خود که بر گرفته از دین اسلام است، از تمام تلاش و عزت و آبروی خود مایه می‌گذارد و با احیای دستور «امر به معروف و نهی از منکر» جامعه را به یک میدان نظارت عمومی بدل می‌سازد، تا این تهاجم نیز خنثی گردد.

د) اما در عالی ترین نوع، در برابر تهاجم نظامی دشمن، که به قصد براندازی کامل و دفعی نظام اسلامی صورت می‌گیرد. جامعه اسلامی بر اساس توصیه و فرمایش خداوند به جهاد فی سبیل الله، بالاترین ایثارگری را از طریق شهادت طلبی و از جان گذشتگی به نمایش می‌گذارد و دشمن خود را مقهور و ناکام می‌سازد (فهیمی، ۱۳۸۷: ۵۶۲ ـ ۵۶۱).

۲-۵-۵٫ موج آفرینی و بصیرت بخشی

در طول تاریخ، حوادث و اتفاقات بسیاری و حرکت ها و جریانات متعددی رخ داده است و هر کدام بر اساس نسبتی که با حقیقت و فطرت انسانی داشته، به مردم بصیرت بخشیده و موج آفرینی نموده است. بعضی از این جریان ها پیش از آن که موج و بصیرتی ایجاد کنند، زایل شده اند و برخی نیز اگرچه موج و بصیرتی تولید کرده‌اند، اما به سرعت رو به افول گذاشته اند.

در این میان، ایثار و شهادت به عنوان دو مقوله کاملاً اسلامی که ریشه در فطرت انسانی دارد، بیشترین سهم در تولید بصیرت و هوشیاری و ایجاد موج و حرکت انقلابی را داشته و دارد. به علاوه دوام و ماندگاری که بر ایثار و شهادت سایه افکنده، عامل دیگری برای دارا بودن شاخصه بصیرت بخشی و موج آفرینی در بین جوامع به حساب می‌آید. از جمله نمونه هایی که جلوه ایثار و شهادت در آن، بالاترین تأثیر را در همه جوامع بعد از خود گذاشته، حرکت تاریخی و قیام بی نظیر امام حسین (ع) و یاران با وفای اوست. آن چه در نهضت عاشورا از همه حوادث و اتفاقات آن برجسته تر است، روح ایثارگری و شهادت طلبی حاکم بر قافله اباعبدالله الحسین (ع) است. از این رو، تاریخِ بعد از قیام عاشورا به خوبی گواهی می‌دهد، عمده موج ها و حرکت هایی که به صورت پراکنده با عنوان خون خواهی شهدای کربلا، مخالفت با ظلم و ستم حاکمان، تغییر نظام حکومتی و انقلاب های مردمی شکل گرفته، در حد بسیار زیادی متأثر از میراث ایثار و شهادت شهیدان کربلا بوده است.

تأثیری که ایثار و شهادت بر بصیرت بخشی و حرکت دادن مردم در مسیر رضای خدای متعال و دفاع از ارزش ها و فضیلت های الهی دارد، قابل مقایسه با هیچ اثر دیگر نیست، زیرا آن دو امر تأیید شده از سوی خدا هستند و هر چیزی که نورانیت و حقیقت خود را از تنها مؤثر در عالم هستی گرفته باشد، نه تنها به خاموشی نخواهد گرایید، بلکه برای انسان ها و جوامع، حکم روشنی بخشی و هدایت گری را دارد و چراغ هدایتی خواهد بود تا مردم به مدد آن بصیرت یافته و در مسیر روشنایی و هدایت حرکت کنند (فهیمی، ۱۳۸۷: ۵۶۶).

۲-۵-۶٫ عزت طلبی

طبیعت انسان به مقتضای فطرت پاک الهی که در آن نهاده شده، میل شدیدی به گرایش های عالی دارد که سرچشمه همه این فضائل عالی و والا ذات مقدس حضرت حق است. لذا انسان ذاتاً موجودی عزت طلب است. در واقع همه انسان ها به دنبال عزتند هر چند برخی راه درست را پیش گرفته و به عزت الهی می‌رسند و فریاد “هیهات منّا الذّله” را سر می‌دهند و بعضی به بیراهه رفته و سر از عزت فرعونی در می آورند که خداوند عزیز در قرآن کریم این عزت های بی پایه و اساس را مورد نکوهش قرار می‌دهد. عزت شاخصه های مختلفی دارد که عبارتند از عبودیت و تقرب به خدا، حذر کردن از کافرین، نفی هر گونه سلطه کافرین، حذر کردن از دوستی با کافرین، شدت و غلظت نسبت به کافرین. با این همه وجود می توان نتیجه گرفت که شهدا و ایثارگران همواره به عنوان انسان های عزت طلب، در صدد کسب عزت الهی بودند، لذا در راستای تحقق این هدف همواره سعی می‌کردند تا با کافرین و دشمنان دین خدا وارد جهاد شوند و با پاسداری از دین خدا ‌به این عزت الهی دست یابند (دژگیر، ۱۳۹۱: ۲۹).

۲-۵-۷٫ انسانی بودن

بین ایثار و شهادت ارتباطی وثیق و تنگاتنگ وجود دارد، عالی ترین مرتبه ایثار انتخاب آگاهانه و آزادانه راه حق و حقیقت و فدا کردن خالصانه جان و قبول شهادت، در مسیر احیاء و حفظ اعتقادات، ارزش ها و اصول دین است. و از سویی نیز ایثار و شهادت در راه خدا محقق نمی شود، مگر این که انسان با شناخت و بصیرت دینی و از خود گذشتگی پاک و خالص خویش، فداکاری در راه دین خدا را بپذیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ق.ظ ]




گفتار دوم : موارد تحت حمایت حقوق مالکیت صنعتی

بند اول: حق اختراع[۵۹][۶۰]

گواهی نامه ثبت اختراع (پتنت)[۶۱] حقی انحصاری است که برای یک محصول یا یک فرایند به فرد مخترع از طرف دولت اعطا می شود که این اختراع، یک راه حل فنی جدید را برای حل یک مشکل یا مسئله پیشنهاد می‌کند.

بند دوم: علائم تجاری[۶۲]

یکی از موارد مورد حمایت مالکیت فکری، علائم تجاری می‌باشد که از مصادیق حقوق مالکیت صنعتی می‌باشد. یک علامت تجاری یا خدماتی، نشانه ای متمایزکننده است که محصولات یا خدمات مشخصی که به وسیله ی یک شخص حقیقی، شرکت یا گروهی از اشخاص/ شرکت ها تولید یا فراهم شده را قابل شناسایی می کند و اجازه می‌دهد تا مشتریان، این کالاها و خدمات را از کالاها و خدمات دیگر متمایز سازند. این نشان می‌تواند هر کلمه، حرف، عدد، عکس، شکل، رسم و یا ترکیب آن ها باشد. امروزه حتی علائم سه بعدی، اصوات و شعارهای تبلیغاتی و حتی نشان های قابل استشمام (بوها) نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. حمایت از علامت تجاری از طریق ثبت یا استفاده امکان پذیر می‌باشد، این بستگی به قوانین داخلی کشورها دارد. در مواردی که علامت گمراه کننده باشد یا بیانگر ویژگی فقط یکی از محصولات یا خدمات شرکت یا ناقض نظم عمومی و اخلاق حسنه و یا نشان رسمی دولتی باشد امکان دارد اظهارنامه تقاضای علامت تجاری رد شود. بر اساس نوع فعالیت تجاری و خدماتی و فردی یا گروهی بودن آن، علایم تجاری دارای انواعی از قبیل علامت تجاری، علامت خدماتی، علامت جمعی، علامت گواهی کننده و علامت شناخته شده و مشهور است. همچنین از دیدگاهی دیگر علائم تجاری به صورت کلمات ابداعی یا کلمات عجیب و غریب، علامت های قراردادی و علامت های اشاره ای دسته بندی می شود.

۱٫ علامت تجاری قابل ثبت

یکی از موارد مورد حمایت مالکیت فکری، علائم تجاری می‌باشد که از مصادیق حقوق مالکیت صنعتی می‌باشد. یک علامت تجاری یا خدماتی ، نشانه ای متمایزکننده است که محصولات یا خدمات مشخصی که به وسیله یک شخص حقیقی، شرکت یا گروهی از اشخاص/ شرکت ها تولید یا فراهم شده را قابل شناسایی می کند و اجازه می‌دهد تا مشتریان، این کالاها و خدمات را از کالاها و خدمات دیگر متمایز سازند.

در ماده ۱ ثبت علایم تجاری و اختراعات مصوب ۱ تیرماه ۱۳۱۰، علائم تجاری به صورت زیر تعریف می شود:

((علامت تجاری عبارت از هر قسم علامتی است اعم از نقش، تصویر، رقم، حرف، عبارت، مهر لفاف و غیر آن که برای امتیاز و تشخیص محصول صنعتی، تجارتی یا فلاحتی اختیار می شود. ممکن است یک علامت تجارتی برای تشخیص محصول جماعتی از زارعین یا ارباب صنعت یا تجار و یا محصول یک شهر و یا یک ناحیه از مملکت اختیار شود))

‌بنابرین‏ علامت تجاری نشانی است که قادر است محصولات یا خدمات یک بنگاه را از محصولات و خدمات بنگاه های دیگر متمایز سازد. این نشان می‌تواند هر کلمه، حرف، عدد، عکس، شکل، رسم و یا ترکیب آن ها باشد.

توسعه روزافزون محصولات و خدمات در سطح دنیا موجب شده است علائم و نشان هایی که پیش تر به عنوان علامت تجاری پذیرفته نبودند، امروز مورد پذیرش قرار بگیرند. مانند علائم سه بعدی، اصوات و شعارهای تبلیغاتی و حتی نشان های قابل استشمام (بوها). در عین حال برخی از کشورها نظیر ایران، صرفا علائم گرافیکی که قابل رویت باشند را ثبت می نمایند.

حمایت از علامت تجاری از طریق ثبت یا استفاده امکان پذیر می‌باشد، این بستگی به قوانین داخلی کشورها دارد ممکن است در کشوری برای اینکه یک علامت تجاری مورد حمایت قرار گیرد باید مانند دیگر مقوله های مالکیت فکری به ثبت برسد و یا صرفا استفاده از آن برای حمایت کافی باشد. اما هم چون دیگر مقوله ها حمایت از حق ثبت شده در حوزه ملی است یعنی اگر علامتی در یک کشور مورد حمایت قرار گرفت این حمایت به دیگر کشورها تسری پیدا نمی کند و باید به قوانین داخلی کشورها رجوع نمود. اما در عرصه بین‌المللی کشورها برای حل این مسئله اقدام به ایجاد یک سیستم ثبت بین‌المللی علائم نموده اند تا بتوان با سهولت بیشتری علائم تجاری را در سطح بین‌المللی مورد حمایت قرار دهند. سیستم مادرید به ثبت کنندگان علامت تجاری در این سیستم حمایتی را وسیع از نظر جغرافیایی اعطا می‌کند.

۲٫ علایم تجاری غیرقابل ثبت

مواردی که امکان دارد اظهارنامه تقاضای علامت تجاری تجاری رد شود یا غیرقابل ثبت باشد عبارتند از:

• در ‌جایی که ممکن باشد مشتریان، علامت تجاری را با علامتی که قبلاً ثبت شده یا یک علامت مشهور ثبت نشده (ولی به کار برده شده) اشتباه بگیرند؛

• مواقعی که علامت تجاری، بیانگر ویژگی فقط یکی از محصولات یا خدمات شرکت باشد؛

• جایی که در علامت یک اصطلاح جغرافیایی وجود داشته باشد که موجب گمراه شدن شود و علاوه بر آن نباید آن اصطلاح به وسیله یک شرکت منحصر شود؛

• علامت تجاری نباید ناقض نظم عمومی و اخلاق حسنه باشد؛

• در علامت تجاری نباید از یک نشان رسمی دولتی مانند طرح نظامی، پرچم یا علامت های دیگر استفاده شده باشد.

۳٫چارچوب های قانونی در ثبت علایم تجاری

در برخی از کشورها، حمایت از علامت تجاری به دو طریق صورت می‌گیرد: از طریق ثبت و یا از طریق استفاده مکرر آن. ولی در اکثر کشورها جهت استفاده از حمایت های قانونی علایم تجاری، شما ملزم به ثبت علایم تجاری خود در آن کشور هستید. در قانون ثبت اختراع، طرح های صنعتی و علامت تجاری ایران مصوب ۱۳۸۶، سابقه استعمال برای ثبت کننده، حق تقدم نمی آورد. به هر حال توصیه می شود برای کسب حمایت بهتر و قوی تر، شرکت ها علامت تجاری یا خدماتی خود را در کشور هدف ثبت نمایید ولو اینکه برای ثبت در آنجا مختار باشند.

در صورتی که شرکت شما قصد استفاده از حمایت های قانونی علامت تجاری می‌باشد، باید اظهارنامه علامت تجاری را به دفتر علامت تجاری ملی یا منطقه ای تسلیم کند. بعد از پرداخت حق الزحمه های قانونی به دفاتر مربوطه، روند بررسی اظهارنامه آغاز خواهد شد.

از آنجا که حقوق حاکم بر علامت های تجاری یک کشور، فرآیندی برای دادرسی به اعتراضات را فراهم میآورد، بعد از ‌پاسخ‌گویی‌ و بررسی اعترضات، اظهارنامه منتشر خواهد شد و هر شخص ذینفعی که حقوق آن توسط ثبت این علامت تجاری متأثر شود، برای اعتراض فرصت قانونی دارد.

در نتیجه دفاتر ثبت علامت تجاری پس از بررسی شواهد ارائه شده توسط طرفین، در خصوص علامت تجاری مربوطه تصمیم گیری می‌کند که این تصمیم معمولاً قابل تجدیدنظر خواهد بود.

با توجه به قوانین ملی، مدت اولیه ثبت معمولاً ۱۰ سال است. با این حال برخلاف دیگر مصادیق مالکیت صنعتی، ثبت علامت ها می‌تواند بر اساس پرداخت منظم شارژ ده ساله به طور دائمی تمدید شود. به عبارت دیگر به شرط پرداخت شارژ ده ساله، حقوق علامت تجاری/خدماتی مادام العمر تمدید خواهد شد.

بند سوم: طرح های صنعتی[۶۳]

طرح صنعتی به عنوان یکی از مقوله های مالکیت فکری صرفا به ماهیت زیبایی شناختی و تزئینی یک محصول اشاره دارد و صرفا مربوط به شکل و ظاهر یک محصول است. علی‌رغم اینکه محصول ممکن است ویژگی های فنی و نوآورانه نیز داشته باشد، اما اساسا طرح های صنعتی از ابعاد فنی و عملکردی آن متفاوت است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ق.ظ ]




  • فراهم نمودن شرایط برای مشارکت کلیه کارکنان

    • تدوین استانداردهایی برای ارائه خدمات با کیفیت

    • طراحی برنامه ای برای تضمین کیفیت

    • آموزش کارکنان فروش در زمینه روابط با مشتری

    • تبلیغ و ترویج فلسفه مشتری گرایی به عنوان مأموریت‌ اصلی سازمان در داخل و خارج از سازمان

  • مقایسه و ارزیابی عملکرد واقعی سازمان با استانداردها

۲٫۳٫۲ مشتری کیست و چه می‌خواهد ؟

از دیدگاه سنتی، مشتری کسی است که فرآورده های شرکت را خریداری می‌کند. این تعریف اکنون دیگر رسا و کامل نیست. تعریف بهتر از مشتری چنین است: ” کسی که سازمان مایل است تا با ارزش هایی که می آفریند بر رفتار وی تاثیر بگذارد. ” البته باید تأکید کرد که منظور از تاثیر و نفوذ بر مشتری، جنبه ی منفی و فریفتن او نیست.

سازمان بایستی از نیازها، خواسته ها و انتظارات مشتریان از خود آگاهی یابد. بایستی قبول کرد که کیفیت به وسیله مشتری تعیین می شود و پاسخ گویی به نیازها و خواسته ها، انتظارات مشتری از اهداف استراتژیک مدیریت کیفیت فراگیر[۵] است. [دیتورو ارو (۱۳۷۶)]

بعضی مواقع مشتریان از نیازها و انتظارات خود مطمئن نیستند تا عرضه کننده را در روشن کردن نیازمندی های خود کمک کنند. این چنین موقعیتی تبدیل به یک مزیت می شود، وقتی فرصتی برای گسترش همکاری بین مشتری و عرضه کننده به وجود می آورید که برای هر دو سود دارد. مشتریان خواهان این هستند که انتظاراتشان به طور کامل و دائم برآورده شود و وقتی که انتظاراتشان برآورده نشود، چنین قضاوت می‌کنند که محصول یا خدمت رضایت بخش نیست. وقتی محصول یا خدمت رضایت بخش است که انتظارات مشتری برآورده شود و رضایت بیشتر زمانی حاصل می شود که محصول یا خدمت از سطح انتظارات مشتریان بالاتر باشد.

هنگامی که جایگاه مشتریان برای محصول یا خدمت خاصی در بازار شناسایی می شود، انتظارات آن ها با جوابگویی به ۴ سؤال زیر تعیین می شود. [کاووسی سید محمدرضا (۱۳۸۴)]

    1. مشخصات محصول یا خدمتی را که مشتریان می خواهند چیست؟

    1. اهمیت نسبی هر یک از مشخصه ها چقدر است؟

    1. چه سطح کارایی برای ارضای توقعات مشتریان مورد نیاز است؟

  1. چگونه با عملکردی در سطح معمولی مشتریان راضی شده اند؟

آگاهی یا شناخت ‌در مورد احتیاجات، نیازمندی ها، انتظارات و سطح رضایتمندی مشتریان را معمولاً گوش فرا دادن به ندای مشتری می‌نامند.

۳٫۳٫۲ ارزش از دیدگاه مشتریان

از دیدگاه مشتری، “ارزش” عبارت است از تفاوت بین ارزش حاصل از داشتن و به مصرف رسانیدن یک محصول یا خدمت، و هزینه هایی که او باید در راه کسب آن بپردازد. اغلب، مشتری ارزش محصول و هزینه ها را با یک مقیاس عینی و دقیق می سنجد. محک یا معیار او همان ارزش مورد تصور او بوده و به معنی ارزشی است که برای آن محصول مورد بحث قائل می‌باشد. [غفاریان وفا (۱۳۸۸)]

نتایج تحقیقاتی که در طی ۵ سال توسط مؤسسه‌ ” سی ای سی ایندکس”[۶] به روی هشتاد شرکت پیشتاز، دست کم در چهل بازار مختلف انجام شد، نشان می‌دهد که مشتریان شرکت های پیشتاز و موفق را می توان به سه گروه تقسیم کرد. این مشتریان درباره ی ارزش سه دیدگاه جداگانه دارند.

بهترین فرآورده: ارائه محصول بی همتا، همانند تولیدات شرکت سونی

بهترین قیمت: هزینه کمتر با ترکیبی بهینه از قیمت و کارایی، همانند تولید انبوه اتومبیل توسط شرکت خودروسازی فورد

بهترین برطرف کننده مشکل: برآورده کردن نیازهای مشتری، نه صرفا خرید کالایی استاندارد با قیمت مناسب، همانند محصولات شرکت مک دونالد

برای رهبری در بازار بایستی ۴ قانون زیر رعایت شود:

    1. بهترین ارزش مشتری پسند را به بازار عرضه کنید.

    1. در دیگر جنبه‌های ارزشی هم استاندارد مناسب را رعایت کنید.

    1. با گسترش و بهینه سازی پیوسته و هر ساله ی ارزش برگزیده، بازار را در کنترل خود بگیرید.

  1. الگوی عملیاتی کارآمدی را جهت موفقیت ارزش خاص مورد نظر شرکت خود به کار گیرید.

۴٫۳٫۲ دلایل نیاز به اندازه گیری رضایت مشتریان

در حال حاضر با توجه به نیاز ایجاد بهبود مستمر[۷]، نزدیکی به اهداف استراتژیک سازمان، امری ضروری می‌باشد و یک سازمان بایستی بتواند با ایجاد بهبود مستمر در نهایت به اهداف سازمانی خود دست یابد.

در این میان با توجه به آن که مشتری دریافت کننده ی سرویس یا محصول نهایی می‌باشد، بایستی از رضایت کافی ‌در مورد محصول/ خدمت مورد نظر برخوردار باشد و چنان چه این امر وجود نداشته باشد، دستیابی به اهداف سازمانی غیر ممکن خواهد بود.

مدل های ارزیابی شرکت ها و جوایز کیفی مانند بالدریج، دمینگ و … مدل هایی را ارائه می نمایند که به صورت کلی، تمامی موارد مؤثر در یک سازمان را در بر می گیرند که رضایت مشتری نیز جزء این معیارها می‌باشد.

از طرفی مدل های موجود در جوایز کیفی، روی نحوه اندازه گیری این نیازها تاکیدی ندارند بلکه تنها نتیجه نهایی رضایت به عنوان ورودی برای این مدل ها مورد استفاده قرار می‌گیرد و ‌بنابرین‏، از نتایج به دست آمده تنها می توان برای امتیازدهی به پارامتر رضایت مشتریان استفاده نمود.

لازم به ذکر است که تمرکز بر بهبود محصول و ارائه خدمات برای جلب رضایت مشتریان، جزء مواردی است که در اصول دمینگ اشاره گردیده است. گفتنی است که خود ارزیابی به عنوان یک تکنیک TQM محسوب می‌گردد و دارای ۴ مرحله ی برنامه ریزی، اجرا، مطالعه و اصلاح می‌باشد. بدین صورت که ؛

    • در قدم اول مهم است که فرایند خود ارزیابی به طور جدی برنامه ریزی گردد. چرا خود ارزیابی انجام شود؟ چه زمانی بایستی این کار انجام شود؟ چه کسانی را شامل می شود؟

    • در قدم دوم مدل ارزیابی بایستی شامل جوایز کیفی/ بهبود تجاری باشد.

    • در قدم سوم، مدل برای ایجاد امکانات بهبود مورد تحلیل قرار می‌گیرد.

  • در قدم آخر و بر پایه ی تحلیل های انجام شده برنامه، بهبودهای لازم بایستی ایجاد گردد. چه مواردی بایستی انجام شود؟ چه منابعی مورد نیاز است؟ چه کسی باید کار را انجام دهد؟ چه کسی مسئول است؟

۵٫۳٫۲ اهمیت دستیابی به رضایتمندی مشتری

چرا شرکت ها نیازمند دستیابی به رضایتمندی مشتری می‌باشند؟ اهمیت رضایتمندی مشتری برای شرکت چیست؟ برای جواب دادن ‌به این سؤال ها احتیاج به دانستن این است که اگر مشتریان ناراضی باشند چه اتفاقی می افتد و سپس این که مشتریان رضایتمند چه منافعی برای شرکت دارند و چگونه شرکت به آن دست می‌یابد.

تحقیقات نشان می‌دهند که ۹۶% مشتریان هیچگاه در رابطه با رفتار بد و کیفیت بد محصولات و خدمات شکایت نمی کنند و این که ۹۰% این مشتریان ناراضی، برنمی گردند. هر کدام از این مشتریان ناراضی، ناراحتی خود را حداقل به ۹ نفر می‌گویند و ۳۰% از مشتریان ناراضی به بیش از ۲۰ نفر نارضایتی خود را انتقال می‌دهند. همچنین مطالعات نشان می‌دهد که جذب یک مشتری جدید ۶ برابر پر هزینه تر از نگهداری مشتری فعلی می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ق.ظ ]




۳)حرمت نفس: توانایی احترام به خود و پذیرش خود به عنوان فردی که اساساً خوب است، شخص صاحب حرمت نفس، احساس عدم کفایت و حقارت نمی کند. او جنبه‌های مثبت و منفی، همچنین محدودیت ها و قابلیت های خود را می پذیرد.

۴)خودشکوفایی: توانایی شناخت توانمندی های بالقوه، تلاش برای شکوفا کردن آن ها، کسب حداکثر رشد توانایی ها، قابلیت ها و استعدادها، تلاش برای داشتن بهترین عملکرد و بهتر کردن همیشگی خود.

۵)استقلال: توانایی خود کنترلی در تفکر و عمل، عدم وابستگی عاطفی، قابلیت اتکاء در تصمیم گیری­ها و برنامه های مهم، توانایی رفتار خود مختار در مقابل نیاز به حمایت و حفاظت، پرهیز از دیگران برای برآوردن نیازهای عاطفی خود.

ب-هوش هیجانی بین فردی این بعد نیز مؤلفه های همدلی، مسئولیت پذیری و روابط بین فردی را شامل می شود (حسینی،۱۳۹۳):

۱)همدلی: توانایی شناخت هیجانات و عواطف دیگران، به عبارت دیگر همدلی یعنی ایجاد حس مشترک با یکدیگر، یعنی همان احساسی که دیگری به آن دست یافته است را داشته باشیم، افراد همدل به دیگران توجه دارند و به نگرانی و علایق آن ها توجه نشان می‌دهند.

۲)مسئولیت پذیری (مسئولیت اجتماعی): نشان دادن خود به عنوان عنصری سازنده، مشارکت کننده، دارای حس همکاری در گروه خویش و دارای وجدان اجتماعی.

۳)روابط بین فردی: توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل، توانایی صمیمیت، با محبت و انتقال دوستی به شخص دیگر است.

ج-هوش هیجانی مقابله با فشار این بخش از هوش هیجانی، مؤلفه های تحمل فشار و کنترل تکانه را شامل می شود (حسینی،۱۳۹۳) :

۱)تحمل استرس: به توانایی مقاومت در برابر رویدادها و موقعیت های فشارزا و پشت سر گذاشتن موقعیت‎های مشکل زا بدون از پای درآمدن گفته می شود. افراد با تحمل استرس بالا، کمتر دچار ناامیدی می‌شوند و بحران ها و مشکلات را بهتر می گذرانند.

۲)کنترل تکانه: به توانایی به تأخیر انداختن تکانه، پذیرش تکانه های پرخاشگرانه، خوددار بودن و کنترل خشم می‌گویند. اثرات نداشتن این مهارت، شامل فقدان خودکنترلی، رفتارهای کند و غیر قابل پیش‌بینی و آزارگری است.

د-هوش هیجانی سازگاری – بعد سازگاری هم دربرگیرنده ی مؤلفه های واقعیت آزمایی، انعطاف پذیری و حل مسأله است(حسینی،۱۳۹۳) :

۱)حل مسأله: توانایی شناسایی و تعریف مشکلات ، داشتن کفایت و انگیزه برای مقابله ی مؤثر با آن، تعیین راه حل های مختلف مسأله، تصمیم گیری و انجام یکی از راه حل های ممکن.

۲)آزمون واقعیت: سنجش میزان انطباق بین آنچه فرد تجربه کرده و آنچه واقعاً وجود دارد، تلاش برای فهم امور به طور صحیح و تجربه ی رویدادها آن گونه که واقعاً هستند بدون خیال پردازی.

۳)انعطاف پذیری: توانایی منطبق ساختن عواطف، افکار، رفتار، موقعیت ها و شرایط دائماً در حال تغییر. افراد انعطاف پذیر، افرادی فعال، زرنگ، قادر به واکنش بدون تعصب به تغییر هستند و نسبت به ایده ها، جهت گیری ها و. . . صبور و گشاده رو هستند.

ﻫ-هوش هیجانی خلق کلی و نهایتاًً هوش هیجانی خلق کلی ، شامل مؤلفه های خوش بینی و شادکامی است.

۱)خوش بینی: توانایی نگاه کردن به نیمه روشن تر زندگی ، امید به زندگی و داشتن رویکرد مثبت به زندگی روزمره.

۲)نشاط: لذت بردن از خود و دیگران، شاد بودن، رضایت از خود و لذت بردن از زندگی، داشتن احساس خوب در محیط کار و اوقات فراغت (حسینی،۱۳۹۳).

۲-۲-۷-۴) مدل هوش هیجانی دولویکس و هیگس[۲۰]

دولویکس و هیگس در سال ۱۹۹۹ بر اساس تحقیقات تجربی خود عناصر محوری مشترکی را در ساختار کلی هوش هیجانی شناسایی کرده‌اند که عبارتند از :

۱)خودآگاهی: آگاهی از احساسات شخصی خود و توانایی تشخیص مدیریت آن ها.

۲)انعطاف هیجانی: توانایی خوب عمل کردن و سازگاری در موقعیت های مختلف.

۳)انگیزش: انرژی و انگیزه ای که برای دستیابی به نتایج و هدف های کوتاه مدت، بلند مدت وجود دارد.

۴)حساسیت بین فردی: توانایی آگاه بودن از احساسات دیگران و دستیابی به تصمیمات قابل نفوذ در آن ها.

۵)تأثیر: توانایی ترغیب دیگران به تغییر دیدگاهشان درباره ی یک مسأله.

۶)فراست: توانایی استفاده از بینش خود و تعامل در تصمیم گیری هنگام رویارویی با اطلاعات مبهم.

۷)صداقت : توانایی ایجاد و تعهد در هنگام مواجهه با چالش و اقدام ثابت و درست.

۲-۲-۸) هوش هیجانی در سازمان و مدیریت

صاحب نظران بر این باور هستند که امروزه هوش هیجانی به سرعت مورد توجه شرکت ها و سازمان ها قرار گرفته است و اهمیت آن، گاه از توانایی‌های شناختی و دانش های تکنیکی بیشتر شده است.

دلیل این امر آن است که، مدیران دریافته اند که از طریق، پیوستگی درونی تعامل شخصی و سازمانی افزایش پیدا خواهد کرد. همان طور که می دانید سازمان ها مجموعه ای از گروه ها هستند، که تعاملات موفقیت آمیز گروه ها به انعطاف پذیری و اعمال تغییرات در سازمان کمک می‌کند. ‌بنابرین‏ سازمان ها برای اینکه اثربخشی خود را بالا ببرند از مهارت های نرم که مبتنی بر عواطف می‌باشند، استفاده می‌کنند (Brooks,20123).

بر این اساس، در دهه­ اخیر محققان، تحقیق های زیادی ‌در مورد تأثیر هوش هیجانی در ساز و کارهای سازمان و مدیریت انجام داده ­اند و به بررسی مسائلی از جمله رابطه­ این مفهوم با عملکرد کارکنان، اثربخشی رهبری، اثربخشی مدیریت، عملکرد گروه­ ها و تیم­های کاری، مدیریت تغییر، رهبری تحول آفرین، مدیریت تعارض و همچنین کیفیت خدمات پرداخته‌اند ( الوانی و ده بیگی،۱۳۸۶).

طبق نظر گلمن هوش هیجانی در سازمان، ابتدا از طریق روابط ظهور می­ کند. هم زمان هوش هیجانی بر روی کیفیت روابط نیز تأثیر می­ گذارد. علاوه بر موارد اشاره شده، هوش هیجانی ار آن جایی که نقش مهمی در کنترل و مدیریت هیجان­ها دارد می ­تواند در حوزه ­های زیر به سازمان کمک کند (آقایار و شریف درآمدی، ۱۳۹۱) :

۱)سرمایه فکری: در دنیای امروزی که اقتصاد مبتنی بر دانش و نوآوری است، عامل هوشمندی کارکنان نقش مهمی دارد. یکی از مهم ترین وظایف مدیریت، توسعه و پرورش سرمایه فکری کارکنانش است. هیجان ها مستقیماً بر میزان سرمایه ی فکری تأثیر گذارند. تحقیقات نشان می‌دهند وقتی کارکنان در حالت هیجان منفی هستند افکارشان کمتر منعطف، خلاق و نکته سنج است، وقتی کارکنان ناامید و دلسرد باشند هیچ علاقه ای ندارند که از خودشان انرژی، اشتیاق و نوآوری نشان دهند.

۲)خدمت رسانی به مشتری: رابطه بین حالت هیجانی کارکنان و نحوه ی خدمت رسانی و ارتباط با مشتری و ارباب رجوع کاملاً مشهود است. اگر کارکنان ناامید، عصبی و مضطرب باشند هیچ آموزشی به جزء هوش هیجانی نمی تواند خلاء فضای منفی خدمت رسانی را که حالت هیجانی به وجود آورده است جبران نماید. مطالعات نشان می‌دهند علت نارضایتی و کاهش مشتری تا شصت و هشت درصد به دلیل حالات هیجانی منفی کارکنان است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ق.ظ ]




ب- بله ، دوست دارم ولی زندگی ام نمی چرخد

ج- نه

۲۴- اگر از کار اخراجتان کنند برای کدامیک از موارد زیر بیشتر دلتان تنگ می شود؟

الف- پولی که دریافت می کردید؟

ب- کاری که انجام می دادید؟

ج- مصاحبت همکاران؟

۲۵- آیا هیچ وقت برای تفریح از محل کارتان مرخصی می گیرید؟

الف- بله

ب- نه

ج- ممکن است ، به شرطی که آنجا کاری ضروری وجود نداشته باشد.

۲۶- آیا احساس می کنید که در محیط کار ، قدر شما را نمی دانند؟

الف- گاهی

ب- اغلب

ج- به ندرت

۲۷- از چه چیز کار خود ، بیشتر بدتان می‌آید؟

الف- اینکه وقت شما در اختیار خودتان نیست؟

ب- ملامت و خستگی از کار؟

ج- اینکه نمی توانید همیشه کارها را به میل خود انجام دهید؟

۲۸- آیا زندگی خصوصی تان را از زندگی شغلی خود جدا نگاه می دارید؟ (در این مورد با همکار شغلی یا شریک زندگی خود مشورت کنید).

الف- کاملاً

ب- اکثر اوقات ، اما گاهی نیز تداخل ایجاد می شود.

ج- به هیچ وجه

۲۹- آیا به فرزندتان توصیه می کنید شغل شما را در پیش گیرد؟

الف- بله ، در صورتی که او خلق و خو و استعداد آن را داشته باشد.

ب- خیر ، او را از این کار بر حذر می کنم.

ج- او را به ادامه کار وادار نمی کنم اما دلسردش هم نمی کنم.

۳۰- اگر ناگهان مقدار زیادی پول برنده شوید و یا به ارث ببرید ، آیا

الف- دیگر تا آخر عمر کار نمی کنید؟

ب- کاری را در پیش می گیرید که همیشه آرزویش را داشتید؟

ج- تصمیم می گیرید همین کاری را که مشغول آن هستید ، ادامه دهید؟

پاسخنامۀ آزمون رضایت شغلی

شماره

الف

ب

ج

شماره

الف

ب

ج

۱

۱۶

۲

۱۷

۳

۱۸

۴

۱۹

۵

۲۰

۶

۲۱

۷

۲۲

۸

۲۳

۹

۲۴

۱۰

۲۵

۱۱

۲۶

۱۲

۲۷

۱۳

۲۸

۱۴

۲۹

۱۵

۳۰

« پرسشنامه استفاده بهینه از وقت »

۱- آیا از کارهایی که باید انجام گیرد ، فهرست تهیه می کنید؟

الف- به ندرت

ب- اغلب

ج- گاهی

۲- اگر پاسخ شما به سئوال یک ، ب یا ج است ، پس از تهیه فهرست چه اتفاقی می افتد؟

الف- فرصت نمی کنید تا موارد فهرست را انجام دهید.

ب- موارد فهرست را یک به یک انجام می دهید.

ج- برخی از آن ها را به انجام می رسانید.

۳- آیا احساس می کنید که خیلی سرتان شلوغ است اما ظاهراًً کاری از پیش نمی برید؟

الف- اغلب

ب- گاهی

ج- به ندرت

۴- آخرین باری که برای استراحت خود وقت گذاشتید ، چه موقع بود؟

الف- حدود سه روز پیش

ب- بیش از سه ماه پیش

ج- در حدود دو هفته قبل

۵- آیا به خاطر اتلاف وقت ، مجبورید در آخرین دقایق ، کار را با شتاب زدگی انجام دهید؟

الف- گاهی

ب- به ندرت

ج- اغلب

۶- آیا دربارۀ خودتان این نظر را دارید که :

الف- همیشه وقت شناس هستید؟

ب- گاهی اوقات تأخیر می کنید؟

ج- اصلاً وقت شناس نیستید؟

۷- می خواهید سوار اتوبوس شوید و موقعی به ایستگاه می رسید که اتوبوس در حال حرکت است.آیا به خود زحمت می دهید تا به دنبال آن بدوید؟

الف- بله

ب- خیر

ج- تنها در صورتی که ضرورت داشته باشد.

۸- اگر شبها کار کرده اید ، آیا ‌به این خاطر بوده است که :

الف- دوست داشتید شبها کار کنید زیرا در آن موقع کسی مزاحم کارتان نیست.

ب- در گرداب ندانم کاری های خود غرق شده بودید و فرصت نکردید تا کار دیگری پیدا کنید.

ج- کار شبانه ، فوریت داشت و غیر منتظره بود.

۹- آیا احساس می کنید برای انجام کارهای مورد علاقۀ خود ، آنقدر سرتان شلوغ است که نمی توانید به آن ها برسید؟

الف- گاهی

ب- اغلب

ج- خیر

۱۰- آیا عادت به شتاب و عجله دارید ، حتی وقتی که نیازی ‌به این کار نیست؟

الف- بله ب- خیر

۱۱- آیا باید تحت فشار باشید تا بتوانید کاری را با جدّیّت و سرعت انجام دهید؟

الف- بله ب- خیر

۱۲- آیا تلاش نموده اید صبح زود از خواب برخیزید تا به موقع در جایی حضور رسانید ولی در نهایت با تأخیر به آنجا رسیده باشید؟

الف- بله ب- خیر

۱۳- کدامیک از موارد زیر را ترجیح می دهید؟

الف- تعطیلاتی آرام و بی دغدغه در کنار دریا.

ب- تعطیلاتی فشرده همراه با بازدید ازمکان های سیاحتی و انجام بسیاری از کارهای دیگر.

ج- ترکیبی از فعالیت و استراحت مطلق.

۱۴- آیا دیگران از شما می پرسند چگونه از پس این همه کار بر آئید؟

الف- اغلب اوقات

ب- خیر ، این پرسش مسخره است.

ج- گاهی

۱۵- آیا هرگز تصمیم گرفته اید برنامه ای منظم مانند نرمش ده دقیقه ای را در فعالیت های خود بگنجانید؟

الف- بله ب- خیر

۱۶- اگر پاسخ به سئوال شمارۀ ۱۵ مثبت است ، آیا

الف- تنها چند روزی به قول خود وفا کرده اید؟

ب- ‌هفته‌ها و یا ماه ها به قول خود وفا کرده اید؟

ج- به قول خود وفا دارید اما نه آن گونه که برنامه ریزی کرده بودید؟

۱۷- وقتی کار ناخوشایندی را باید انجام دهید ، آیا

الف- خیلی سریع آن را به اتمام می رسانید؟

ب- به تأخیر می اندازید ، ‌به این امید که شاید دیگر نیازی به انجامش نباشد؟

ج- کم کم و به تدریج آن را انجام می دهید؟

۱۸- آیا بهانه می آورید که “برای … وقت ندارید”؟

الف- اغلب ب- تنها در صورتی که واقعیت داشته باشد. ج- گاهی

۱۹- وقتی بچه بودید ، آیا

الف- اجازه داشتید وقتتان را خودتان تنظیم کنید؟

ب- مجبور به پیروی از برنامه ای بودید که والدینتان برای شما تنظیم کرده بودند؟

ج- اوقات فراغت را به میل خود تنظیم می کردید اما مجبور بودید تکالیف مدرسه و دیگر وظایف خانه را سر ساعت مقرر انجام دهید؟

۲۰- اگر فرصت می یافتید تا به طور مستقل کار کنید و ساعات کار را خودتان تنظیم کنید ، آیا

الف- با کمال میل چنین می کردید؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ق.ظ ]
1 2