‌بر اساس نظر هیوسی استراتژی‌های وظیفه‌مدار و توسعه‌ای متناسب با سازمان‌هایی با عملکرد متوسط یا قوی و استراتژی تحول آفرین با سازمان‌هایی با عملکرد مطلوب و استراتژی‌هی الگومدار یا پدرسالارانه با سازمان‌هایی با عملکرد ضعیف هستند.

جدول ۱-۱: ویژگی‌های چهار نوع استراتژی منابع انسانی مذکور

الف) استراتژی‌های وظیفه‌مدار منابع انسانی

این استراتژی بر بخش تجاری تمرکز وافری دارد

خصوصیات:

    • سازگاری شدید کلی

    • تأکید بر برنامه‌ریزی نیروی کار، طراحی مجدد شغل و بازبینی روش‌های کار

    • تمرکز بر ساختارهای قابل ملاحظه پاداش

    • استخدام داخلی و خارجی

    • آموزش مهارت‌های کاربردی و شکل‌دهی مهارت‌های چندگانه

  • فرهنگ قوی در بخش تجاری

ب) استراتژی‌های توسعه‌ای منابع انسانی

این استراتژی به طور پیوسته توسط بخش منابع انسانی سازمان و بخش‌های تجاری اجرا می‌گردند.

خصوصیات

    • تمرکز بر توسعه فرد و گروه

    • استخدام داخلی در صورت امکان

    • برنامه های گسترده توسعه‌ای

    • استفاده از پاداش‌های درونی

    • اولویت‌ بخشی به توسعه ساختارهای گروهی

  • تأکید وافر بر فرهنگ گروهی

این استراتژی به طور پیوسته توسط بخش منابع انسانی سازمان و بخش‌های تجاری اجرا می‌گردند.

خصوصیات

    • تمرکز بر توسعه فرد و گروه

    • استخدام داخلی در صورت امکان

    • برنامه های گسترده توسعه‌ای

    • استفاده از پاداش‌های درونی

    • اولویت‌ بخشی به توسعه ساختارهای گروهی

  • تأکید وافر بر فرهنگ گروهی

ج) استراتژی‌های تحول آفرین منابع انسانی

این استراتژی توسط مدیران اجرایی در یک دوره کوتاه مدت هدایت می‌شود و ویژگی‌های به خصوص آن شامل چالش گرفتن، تجدید ساختاری، حذف سیستم‌ها، ساختارها و روش‌های جاری منابع انسانی است.

خصوصیات:

    • تغییرات عمده ساختاری مؤثر بر ساختارهای شغلی و کل سازمان

    • کوچک سازی

    • استخدام جنبی مسئولات اجرای اصلی از خارج سازمان

    • تشکیل گروه‌های اجرایی و ایجاد ذهنیات و بینش‌های جدید

  • طرد فرهنگ قدیمی

د) استراتژی‌های الگومدارانه

در این استراتژی منابع انسانی به صورت متمرکز اداره می‌گردد.

خصوصیات:

    • پرسنل تمرکزگرا

    • تأکید بر رویه‌ها، سنوات خدمت و یکنواختی امور منابع انسانی

    • مطالعات و تحقیقات سازمانی و بررسی روش‌ها

    • وضع خط مشی‌های منعطف. داخلی

    • تأکید بر آموزش‌های نظارتی و عملیاتی

  • توافق‌ها و پاداش‌های صنعتی چهارچوب منابع انسانی را شکل می‌دهند.

د) استراتژی‌های الگومدارانه

در این استراتژی منابع انسانی به صورت متمرکز اداره می‌گردد.

خصوصیات:

    • پرسنل تمرکزگرا

    • تأکید بر رویه‌ها، سنوات خدمت و یکنواختی امور منابع انسانی

    • مطالعات و تحقیقات سازمانی و بررسی روش‌ها

    • وضع خط مشی‌های منعطف. داخلی

    • تأکید بر آموزش‌های نظارتی و عملیاتی

  • توافق‌ها و پاداش‌های صنعتی چهارچوب منابع انسانی را شکل می‌دهند.

۱-۱۴-۲- مدیریت منابع انسانی استراتژیک و مشارکت و درگیری کارکنان

بدین منظور مفهوم‌سازی لاولر[۵۷] از نگرش پرورش و مشارکت به سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد و بدین جهت عناصر مدل وی به طور مختصر مورد بحث قرار می‌گیرد.

۱- قدرت[۵۸] : قدرت به فرایندهای تصمیم‌گیر در سازمان اطلاق می‌گردد. در سازمان تصمیم‌های زیاد اتخاذ می‌گردد ( از تصمیمات استراتژیک گرفته تا تصمیم‌های روزانه عملیاتی) و اگر تصمیمات توسط غیر از مدیریت عالی صورت گیرد می‌توان گفت، تصمیم‌گیری مشارکتی صورت می‌گیرد.

۲- اطلاعات[۵۹]: اطلاعات به انواع مختلفی از ارتباطات مشترک و تسهیم که در طیف عملکرد کسب و کار و بازداده واقعی کارکنان است و همچنین به انواع دانشی که انتقال می‌گردد، گفته می‌شود. اطلاعات منبع قدرتی برای هماهنگی می‌باشد.

۳- دانش[۶۰]: دانش به مهارت‌ها، توانایی‌ها، و اطلاعات کارکنان اطلاق می‌گردد. عامل اصلی و محوری در درگیری و مشارکت کارکنان در تصمیمات تخصص و دانش آن‌ ها می‌باشد.

۴- پاداش‌ها[۶۱]: پاداش از جمله عنصر مهم اثر بخش مشارکت و تعهد کارکنان می‌باشد. به ویژه کارکنان زمانی که احساس کنند مشارکت و درگیری آن‌ ها باعث اثربخشی سازمان گردیده است، توقع پاداش بیشتری دارند.

در ریشه مفهوم سازی لاور قدرت، اطلاعات، دانش و پاداش بایستی به سطح پایین سازمان کشیده شود. عامل مهم دیگر درجه پراکندگی پرورش و توانمندسازی در درون سازمان می‌باشد. موفقیت تلاش‌های مشارکتی کارکنان به طور وسیع بستگی به اجرای آن در سازمان دارد. زمانی که بعضی تلاش‌ها و کارها به تعدادی از افزاد یا تعدادی از گروه‌ها محدود می‌گردد از لحاظ بقا مشکل پیدا می‌کند چون آن‌ ها هویت خارجی دارند و ‌بنابرین‏ بسیار مهم است که درجه گستردگی اقدامات منابع انسانی در مطالعه روابط بین عملکرد شرکت و اقدامات منابع انسانی و استراتژیک حیاتی است. «دلانی و هوسلید»[۶۲] اخیراًً بیان کردند که افراد منبع سازمانی برتری است و کلید دستیابی به عملکرد برجسته می‌باشد. تا اینکه این ادعا اخیراًً یک بیان درستی جلوه می‌کند. مطالعه آن‌ ها رابطه مثبتی بین «اقدامات حقوقی»[۶۳] عملکرد واقعی و مشاهده شده را نشان داد. ‌بنابرین‏، این فقط افراد نیست که عملکرد و روابط مثبت ایجاد می‌کنند بلکه وابستگی و هماهنگی دو جانبه افراد و عملیات و اقدامات حقوقی منابع انسانی که به رفتار افراد تأثیر می‌گذارد بسیار مهم هستند. لذا می‌توان گفت که مدیریت منابع انسانی استراتژیک از ادبیات مشارکت و درگیری کارکنان ناشی می‌گردد. امروزه آنچه که مدیریت منابع انسانی استراتژیک نامیده می‌شود «نسل دوم»[۶۴] مشارکت و درگیری افراد و رابطه‌ای که با استراتژی و عملکرد شرکت دارد، می‌باشد.

۱-۱۴-۳- اجرای استراتژی منابع انسانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...