به هر حال، توجه به یک تابلو بالینی مشترک برای همه مصرف‌کنندگان با همه زمینه‌های فرهنگی ، اجتماعی ، ارثی و غیره مهم است.

 

بعلاوه، یک درمان مشترک دارویی و یک درمان خاص روان‌پزشکی را با توجه به مشکلات روان تنی اعتیاد باید در نظر گرفت. به طور کلی، برخی افراد خصوصیات ذاتی منحصربه‌فردی دارند که ممکن است تأثیر بسزایی بر روی تمایل آن‌ ها نسبت به مصرف مواد افیونی و غیر افیونی داشته باشد مانند افسردگی یا نیاز به محرک‌های قوی در اضطراب.

 

اختلالات روان‌پزشکی که با وابسته مواد مرتبط هستند ، عبارتند از :

 

– اختلالات خلقی (مانند مانیا و افسردگی ).

 

– اختلالات سایکوز (مانند اسکیزوفرنی).

 

-اختلالات اضطرابی (به ویژه اختلال پانیک، فوبی اجتماعی و PTSD[92] یا اختلال استرس پس از سانحه.)

 

– اختلالات شبه جسمی (به ویژه اختلال درد و جسمانی سازی).

 

– اختلال شخصیت (به ویژه شخصیت ضد اجتماعی و مرزی ).

 

– اختلال عملکرد جنسی (همچون انزال زودرس ).

 

– اختلال خواب .

 

– اختلالات کودکی و نوجوانی (مانند ADHD[93] یا اختلال نقص توجه -بیش فعالی که اگر در کودکی درمان نشود و تا بزرگسالی ادامه یابد بیشتر در معرض وابستگی مواد هستند) (مک کان[۹۴]، ۱۹۹۷).

 

به طور کلی اختلالات روان‌پزشکی و حتی اختلالات جسمانی تقدم بر وابستگی به مواد دارند. بدین معنی که دختران به دلیل مشکلات روانی -جسمانی خود و برای مقابله و غلبه بر آن‌ ها اقدام به مصرف مواد به عنوان خوددرمانی می‌نمایند. همچنین با مصرف مواد زمینه برای شکل‌گیری اختلالات روانی -جسمانی مهیا می‌شود و در حقیقت پدیدآیی آن‌ ها بر اثر اعتیاد (ثانویه) است و می‌تواند پدیدآورنده اختلالات روان‌پزشکی چون اضطراب، افسردگی، اختلالات جنسی و خواب گردد.

 

«لو» معتادان را به دو گروه طبقه بندی می‌کند، و معتقد است که در این دو گروه بیماری‌های روانی (نوروز و سایکوز یا جامعه ستیزی)، را در آن‌ ها بدون هیچ گونه ابهامی می‌توان مشاهده کرد ، اما نمی‌توان گفت زمینه اختلالات روانی قبل از استفاده مواد در آن‌ ها وجود نداشته و اگر به مصرف مواد اقدام نمی‌کردند، اختلالات روانی بروز نمی‌کردند ؛و یا اینکه در گروه دوم معتادانی هستند که آن‌ ها را معتادان فرهنگی اجتماعی می‌نامند. این افراد معمولاً سازش خوبی با اجتماع دارند عموماً فاقد هر گونه علائم بیماری‌های روانی می‌باشند (برگرفته از مک کان، ۱۹۹۷).

 

تئوری‌های روان‌پزشکی و روان پویشی هر انحراف و کج رفتاری (اعتیاد) را ناشی از تجربه نخستین دوران کودکی و الگوهای ارتباط خانوادگی می‌دانند چنین رفتارهایی عمدتاًً برخاسته از درون و روان فرد است و از نظر روانی و طبی، بیمار به شمار می‌روند .فرهنگ و واقعیات اجتماعی نقش چندانی در این فرایند ندارند و تنها زمینه‌های هستند برای بروز رفتار انحرافی و محرومیت فرد از نیازهای اصلی و اولیه، چون نیاز به امنیت روانی و عاطفی دوران کودکی، او را به ساختن و تشکیل شخصیت خاص هدایت می‌کنند.

 

تجارب ایام کودکی نظیر تضادها و آشفتگی‌های روانی و عاطفی، عمدتاًً ساختار شخصیت فرد را تعیین می‌کنند و مشخصاً الگوی رفتار او را برای دوره های بعد طرح‌ریزی می‌نمایند. میزان بالای خصوصیات خاص شخصیتی، نظیر ناامنی، تزلزل روانی، احساس عدم کفایت، ناتوانی در ابراز احساسات و عواطف، پرخاشگری و نظایر آن‌ ها از ویژگی‌های افراد معتاد می‌باشد.

 

نتایج تحقیقات مختلف نشان می‌دهد که ۳۰ تا ۶۰% بیماران مبتلا به سوء مصرف و وابستگی به مواد واجد ملاک‌های تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند به عبارت دیگر، در صد بالای ا ز این افراد دارای یک الگوی رفتار ضد اجتماعی نیز هستند ؛ خواه این الگو قبل از شروع مصرف مواد وجود داشته باشد و خواه در طی مصرف مواد ظاهر شده باشد.

 

افرادی که تشخیص وابستگی به مواد به همراه اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند، آسیب روانی بیشتری دارد و تکانشی تر، منزوی تر و افسرده‌تر از بیمارانی هستند که فقط تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی را دریافت کرده‌اند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۰).

 

مشکلات و ضعف‌های شخصیتی معتادان را می‌توان به مواردی چون غیر اجتماعی بودن و تمایل به گوشه‌گیری و انزوا (انزوای عاطفی)، عملکردهای آنی، چند برابر شدن تأثیرات خارجی بر کنترل رفتار، برون فکنی ، القاء پرخاشگری، طغیان، واپس گرایی، شکست در همانندسازی و الگوبرداری، عدم پذیرش از جانب دوستان، احساس حقارت، هیجان طلبی و ناتوانی در کنترل تکانه ها، بی‌حوصلگی، تحریک‌پذیری، مضطرب بودن، حساسیت بیش از حد، اعتمادبه‌نفس و عزت نفس پایین، عواطف ناپخته و کودکانه، احساس ناتوانی و عجز و بی‌لیاقتی، احساس ناتوانی در کسب موفقیت، احساس ناامیدی، بدبینی نسبت به آینده، بی‌اعتنایی و بی‌توجهی والدین و احساس ناخودآگاه کینه نسبت به والدین (یک یا هر دو)اشاره کرد .

 

به‌طورکلی، نوع شخصیت و مشکلات شخصیتی یکی از عوامل مهم وابستگی به مواد است. اکثر مشکلات شخصیتی، چون گوشه‌گیری و منزوی بودن می‌توانند زمینه‌ساز گرایش و مصرف مواد باشد. کسانی که از نظر اجتماعی منزوی و خجالتی هستند و در برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل می‌باشند، برای برطرف کردن احساس ضعف، احساس ناامنی و تنهایی و کسب آرامش و اعتماد به نفس ممکن ست به اعتیاد روی آورند .

 

ویژگی‌های رفتاری خاصی، چون کمبود اعتمادبه‌نفس و عزت نفس، آشفتگی‌های درونی، عصبانیت، مسئولیت پذیر نبودن، قدرت سازگاری پایین و مورد توجه و علاقه دیگران نبودن موجب می‌شود شخص احساس بی‌کفایتی و حقارت کند و این علائم به همراه مشکلات اجتماعی و خانوادگی افراد را نسبت ‌به این معضل آسیب پذیر تر می‌کند و به سمت مصرف مواد و وابستگی به آن می‌کشاند.

 

یکی از اصول درمان اعتیاد، توانایی شخص معتاد برای ارزیابی خود با دیدی صحیح و اختصاصی است تا بتواند صفات شخصتی خود را که به صورت استثنایی مثبت یا منفی هستند، بشناسد و دریابد که کدامیک از صفات با اعتیاد وی مربوط است. این نکته حائز اهمیت است که شخصیت اصولاً امر تغییرناپذیری نیست و شخصیت هر فرد آن گونه است که او رفتار می‌کند. تغییر رفتار در واقع منتهی به تغییر شخصیت می‌شود و برای تحلیل درونی باید تغییر بیرونی ایجاد کرد و با توجه به موضوع مهم مطرح شده، رفتاردرمانی جزء مهمی از روان‌درمانی شخص معتاد محسوب می‌شود.

 

به طور کلی، مشکلات و ضعف های شخصیتی به تنهایی عامل اساسی وابستگی به مواد نمی باشند؛ شخصیت تنها عامل تعیین‌کننده اعتیاد نیست بلکه این گونه موارد مطرح شده می‌توانند زمینه ساز گرایش و مصرف مواد در نظر گرفته شوند.

 

۲-۹-۵ کاربرد آزمون TCI

 

۲-۹-۵-۱ مطالعات ژنتیک

 

کلونینجر چنین بیان ‌کرده‌است ابعاد سرشتی که به وسیله پرسشنامه‌های TPQ و TCI اندازه‌گیری می‌شود ، از نظر ژنتیک همگن و از یکدیگر مستقل هستند(کلونینجر، ۱۹۸۶، ۱۹۸۷).

 

این بدان معنا است که ژن‌های مختلف برفعال شدگی، تداوم و بازداری رفتاری موثرند. در نظام شخصیتی کلونینجر، اول سه بعد سرشتی در نظر گرفته شده بود (کلونینجر، ۱۹۸۶، ۱۹۸۷)، اما بعدها پشتکار به عنوان بعد چهارم ‌به این نظام افزوده شد .

 

افزون بر این، چنین فرض شده که ابعاد چندگانه سرشت با یکدیگر دارای کنش تعاملی هستند به دیگر سخن، برخی از محرک‌های محیطی می‌توانند بیش از یک بعد را فعال سازند. اثر پذیریهای محیطی مشترک از این دست ‌به این معنی است که نبایستی ساختار ژنتیکی و فنوتیپی[۹۵] شخصیت را یکسان فرض کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...