۲-۳-۱۰ مدیریت‎

درمان اولیه اسکیزوفرنی، مصادف با مصرف داروهای آنتی سایکوتیک می‌باشد، که اغلب با ترکیبی از حمایت‌های روانی و اجتماعی همراه هستند. بستری شدن در بیمارستان ممکن است برای موارد وخیم یا به طور داوطلبانه یا (در صورتی که قانون سلامت روانی به آن اجازه دهد) اجباری صورت پذیرد. بستری شدن طولانی مدت از مان شروع غیر نهادینه کردن در سال‌های دهه ۱۹۵۰ غیر طبیعی می‌باشد، هر چند هنوز هم اتفاق می‌افتد. ارتباطات خدمات پشتیبانی از جمله سر زدن به مراکز، بازدید توسط اعضای جامعۀ بهداشت روانی، حامیان اشتغال و پشتیبانی از گروه‌ها، عادی می‌باشد. برخی از شواهد نشان می‌دهد که ورزش منظم دارای اثرات مثبتی بر سلامت جسمی و روانی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی می‌باشد (کاپلان به نقل از پورافکاری، ۱۳۸۱).

۲-۳-۱۱ دارو

راه اول برای درمان اختلال روانی مرتبط با اسکیزوفرنی تجویز داروی ضد روان پریشی است، که می‌تواند علائم مثبت روان پریشی را در حدود ۷–۱۴ روز کاهش دهد. داروهای ضد روان پریشی، به هر حال، به میزان قابل توجهی نسبت به بهبود علائم منفی و اختلال در شناخت ضعیف می‌باشند. استفاده دراز مدت از این دارو، خطر عود را کاهش می‌دهد. (کاپلان به نقل از پورافکاری، ۱۳۸۱)

۲-۳-۱۲ روانی اجتماعی

شماری از مداخلات روانی اجتماعی ممکن است در درمان اسکیزوفرنی مفید باشند که عبارتند از: خانواده درمانی، ارتباط درمانی مثبت، اشتغال، بازسازی شناخت، آموزش مهارت درمان شناختی رفتاری [۴۷](CBT)، مداخلات اقتصادی اعتباری، و مداخلات روانی اجتماعی به منظور مواد مصرفی و کنترل وزن. خانواده درمانی یا آموزشی، که کل سیستم خانواده را نسبت به یک فرد، مخاطب قرار دهد، ممکن است عود شدن بیماری و بستری شدن در بیمارستان را کاهش دهد. شواهد و مدارک مؤثر CBT ‌در مورد کاهش علائم یا جلوگیری از عود کردن بیماری اندک می‌باشد. هنر یا درام درمانی به خوبی مورد تحقیق قرار نگرفته است. (رزنت هال،۲۰۱۰ به نقل از گنجی )

۲-۳-۱۳ پیش آگهی

اسکیزوفرنی هزینه های جانی و مالی بسیاری دارد. اسکیزوفرنی به کاهش امید به زندگی از ۱۲ – ۱۵ سال منتج می‌شود، در درجه اول به دلیل به همراه داشتن چاقی، بی حرکتی در طول زندگی روزمره، و سیگار کشیدن، افزایش میزان خودکشی نقش کمتری را ایفا می‌کند. این تفاوت‌ها در امید به زندگی بین سال‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۹۰ افزایش یافته است، و بین سال۱۹۹۰ و دهه اول قرن ۲۱ تغییر قابل ملاحظه‌ای در نظام سلامت با در دسترس بودن مراقبت‌های گسترده نداشته است (چاواستیاک [۴۸]۲۰۰۹ به نقل از جعفری).

اسکیزوفرنی یکی از علل عمده ناتوانی است، با فعال شدن جنون به سه دسته بیشترین ناتوانی پس از و در صدر آن پاراپلجیا و کوری تقسیم بندی می‌شود. حدود سه چهارم از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی همراه با عود کردن بیماری از ناتوانی مداومی برخوردارند. برخی از مردم به طور کامل بهبود می‌یابند و دیگران برخوردهای خوب و مناسبی در جامعه دارند. بسیاری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، به طور مستقل با پشتیبانی جامعه زندگی می‌کنند. در افراد مبتلا به جنون با توجه به قسمت اول در ۴۲٪ موارد از نتیجه خوبی در دراز مدت، نتیجه متوسط در ۳۵٪ و یک نتیجه ضعیف در ۲۷٪ برخوردارند. به نظر می‌رسد نتایج به دست آمده مرتبط با اسکیزوفرنی در در حال توسعه نسبت به کشور‌های توسعه یافته بهتر است. با این حال، این نتیجه گیری‌ها، زیر سؤال رفته‌اند.یک نرخ خودکشی بیش از حد متوسط در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی موجود می‌باشد. این مهم ۱۰٪ ذکر شده است، اما اکثر تحلیل‌های اخیر مطالعاتی و آماری در یک تجدید نظر ۴٫۹٪ برآورد کرده‌اند، که اغلب در دوران پس از شروع یا اولین زمان بستری شدن در بیمارستان اتفاق می‌افتد. در اکثر مواقع بیش از (۲۰ تا ۴۰ درصد) حداقل یک بار اقدام به خودکشی می‌کنند. انواع مختلفی از عوامل خطر وجود دارد، از جمله جنس مذکر، افسردگی، و بهرۀ هوشی بالا.(کارل بورگ [۴۹]،۲۰۱۰به نقل از جعفری).

اسکیزوفرنی و سیگار کشیدن یک ارتباط تنگاتنگ در مطالعات سراسر جهان از خود نشان داده‌اند. مصرف سیگار به خصوص در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بالا است، با تخمین‌های مختلف ۸۰٪ تا ۹۰٪ افراد در مقایسه با ۲۰٪ از جمعیت عمومی به طور منظم سیگاری هستند. کسانی که سیگار می‌کشند، به شدت تمایل به کشیدن سیگار دارند، و علاوه بر این دود سیگار محتوای مقدار زیادی نیکوتین است. برخی از شواهد نشان می‌دهد که احتمالاً اسکیزوفرنی پارانویید نسبت به انواع دیگر اسکیزوفرنی به منظور زندگی مستقل و عملکرد شغلی چشم انداز بهتری دارد(کلتنر و گرانت [۵۰]،۲۰۱۰ به نقل از جعفری).

۲-۴ اختلال دو قطبی

اختلالات خلقی از یک سلسله علائم تشکیل یافته‌اند که ‌هفته‌ها تا ماه‌ها دوام می‌یابند، و از کارکرد عادی شخص کاملا متفاوت هستند و میل به عود، معمولا به طور دوره‌ای یا چرخشی دارند. خلق ممکن است طبیعی، بالا، یا پایین باشد. شخص طبیعی طیف وسیعی از خلق‌ها را تجربه می‌کند و به همان نسبت مجموعه‌ای از تجلیات عاطفی نیز دارد. شخص عادی قادر به کنترل اخلاق و عواطف خود هست. اختلالات خلقی گروهی حالات بالینی هستند که با اختلال خلق، فقدان احساس کنترل بر خلق، و تجربه ذهنی ناراحتی شدید همراه هستند. کسانی که خلق بالا دارند (مانی یا مانیا)، حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب، افزایش اعتماد به نفس، و افکار بزرگ‌منشانه نشان می‌دهند.افرادی که خلق پایین دارند (افسردگی)، با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی‌اشتهایی، و افکار مرگ و خودکشی مشخص هستند. سایر علائم و نشانه ها عبارتند از تغییر در سطح فعالیت، توانایی‌های شناختی، تکلم و اعمال نباتی (یعنی خواب، اشتها، فعالیت جنسی و سایر ریتم‌های بیولوژیک). (ساراسون و ساراسون، به نقل از: نجاریان، اصغری مقدم، دهقانی، ۱۳۷۱).

این اختلالات عملا همیشه منجر به اختلال در عملکرد شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی می‌گردد.

بیمارانی که فقط دوره های افسردگی اساسی دارند گفته می‌شود مبتلا به اختلال افسردگی اساسی[۵۱] (یا افسردگی یک قطبی هستند. بیمارانی که هم دوره های افسردگی دارند و هم مانی (مانیا) یا فقط دوره های مانیا دارند، دچار اختلال دوقطبی[۵۲] هستند.

اصطلاحات مانی یک قطبی، مانی خالص[۵۳] یا مانی نشئه‌ای[۵۴] گاهی برای بیمارانی که دوره های افسردگی ندارند مورد استفاده قرار می‌گیرند.هیپومانی[۵۵] دوره‌ای از علائم مانی است که واجد تمام ملاک‌های دوره منیک نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...