« به نظر می‌رسد که در این صورت نیز «تولد» موضوعیت نداردوبلکه حیات مستقل جنین درخارج ازرحم ، شرط استقرارحقوق متزلزلی است که با انعقاد جنین به نفع او ایجاد شده است. از این رو، درصورت انقضای حداقل مدت حمل درصورتی که جنین به محیط آزمایشگاه نیاز نداشته باشد، زنده خارج کردن آن از محیط آزمایشگاه درحکم زنده متولد شدن است و نظریه پزشکی متخصص در این زمینه تعیین کننده است[۸۸]» وبه تعبیر برخی از استادان: « هرگاه ثابت شود که جنین آزمایشگاهی به ‌طور مستقل درخارج از محیط آزمایشگاه می‌تواند زنده بماند، شخصیت واهلیت تمتع حقوقی جنین کامل شده و استقرار می‌یابد؛ ولو اینکه پس ازخارج کردن ازمحیط آزمایشگاهی بمیرد». [۸۹]

بخش سوم:

حقوق و تکالیف دریافت کنندگان جنین و طفل ناشی از آن

فصل اول: محرمانه بودن و رازداری اسرار مربوط به اهدای جنین

در بند «ت» از ماده ۶ آیین نامه اجرایی قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور آمده است : «دریافت، نگهداری و انتقال جنین های اهدایی در شرایط کاملاً محرمانه » و در تبصره همین بند بیان گردیده : «اطلاعات مربوط به جنین های اهدایی، جزو اطلاعات به کلی سری طبقه بندی می‌شوند» و در ماده ۱۰ همین آیین نامه عنوان شده که « ارائه مدارک و اطلاعات مربوط به اهدا کنندگان و دریافت کنندگان جنین اهدایی تنها با رعایت قوانین مربوط به حفظ و نگهداری اسرار دولتی و به مراجع قضایی صلاحیت دار مجاز می‌باشد».

از این عبارت این نتیجه حاصل می شود که در واقع اهدا و دریافت به صورت شناخته شده است، یعنی اهدا کنندگان و گیرندگان نام و مشخصات خود را در فرمهای مخصوص ثبت می‌کنند و نام و اطلاعات مربوط در مراکز مخصوص ‌به این امور بایگانی خواهد شد و این استدلال از ماده ۱۰ آیین نامه مربوطه به وضوح قابل درک است چرا که باید اطلاعاتی وجود داشته باشد تا در صورت صلاحدید به مراجع صلاحیت دار ارائه شود .

اما در این قانون و آیین نامه مواد و بندهایی ‌در مورد ارائه مدارک مربوط به کودک حاصل از اهدای جنین، پدر و مادر اهدا کننده یا گیرنده حفظ راز داری یا عدم آن و مانند آن وجود ندارد و این نکته ابهام وجود دارد که حفظ اسرار محرمانه و رازداری تا چه مدت زمانی و یا تا چه مراحلی از زندگی کودک ادامه دارد؟ آیا باید کودک از پدر و مادر ژنتیکی خود هیچگاه اطلاع نداشته باشد!؟ اگر اینگونه است در صورت بروز مشکلات جسمی یا ژنتیکی باید کدام سابقه قبلی کودک را مطالعه کرد و آیا دیگران باید از این مسئله آگاه نباشند؟ آیا پدر و مادر گیرنده جنین نباید ‌در مورد اهدا کنندگان جنین اطلاعات داشته باشند ؟ آیا فقط مراجع قضایی، آن هم فقط در صورت بروز مشکل حق دارند از این امور آگاه شوند ؟

در ابتدا باید گفت بهتر بود به جای عبارت جنین اهدایی از عبارت ‌گامت‌های اهدایی استفاده می شد. به طور کلی اهدای گامت به دو صورت اهدای اسپرم و اهدای تخمک انجام می پذیرد. درست است که در کل اهدای جنین به صور ۱)- اهدای تخمک و اسپرم مرد گیرنده جنین ۲)- اهدای اسپرم و تخمک زن گیرنده جنین ۳)- اهدای اسپرم و تخمک زن و شوهر قانونی و شرعی می‌باشد که قانونگذاری ایران همین مورد آخر را پذیرفته اما باز هم این ها جنین را اهدا نمی کنند بلکه گامت، یعنی همان اسپرم و تخمک را اهدا می‌کنند و در همین آزمایشگاه تبدیل به جنین شده و در داخل رحم قرار می‌دهند یا در محیط آزمایشگاه رشد می‌کند.[۹۰]

مبحث اول : اهدای ناشناخته و دلایل مخالفان افشای راز اهدا به کودک و دیگران

طرفداران اهدای ناشناخته، دلایل متعددی برای انتخاب این روش ارائه می‌کنند. از جمله مهم ترین این دلایل تمایل والدین برای ایجاد مرز مشخص بین خانواده های دهنده و گیرنده است. در واقع، این امر باعث استقلال خانواده گیرنده می شود و از دخالتهای احتمالی اهدا کننده در فضای خانوادگی و تربیتی کودک جلوگیری می‌کند. از سوی دیگر، این کاهش ارتباط با حذف احساس دین گیرندگان نسبت به دهندگان می‌تواند جایگاه والدینی آن ها را به نحو مطلوب تری حفظ نماید.

یکی از دلایل مطرح دیگر، سلب مسئولیت دهنده در برابر کودک است که در صورت شناخته شده بودن اهدا کننده می‌تواند برای او مسئولیت های اجتماعی یا قانونی به همراه داشته باشد . از طرف دیگر، با توجه به اینکه والدین حق دارند مسائل خصوصی خود را محرمانه نگه دارند، اهدای ناشناخته این حق را برای والدین محفوظ نگه می‌دارد، درضمن به حداقل رساندن ارتباط بین دهنده و کودک موجب می شود که نظام تربیتی واحدی برای کودک به کار گرفته شود و از سرگردانی در رشد هویتی کودک جلوگیری شود، چرا که ممکن است کودک پس از آشنایی با اهدا کننده دچار اختلال چند هویتی گردد.

کاهش تعداد دهندگان در روش اهدای شناخته شده است یکی دیگر از دلایل است، به طوری که در سال ۱۹۹۹ در کمیته استرالیای غربی مطرح شد که ثبت دقیق اطلاعات دهندگان موجب کاهش کلی تعداد دهندگان شده که این کاهش در مردان بیشتر بوده است . به طور کلی، والدین استفاده کننده از گامت اهدایی تمایل دارند که ویژگی های یک خانواده طبیعی را برای کودک خود فراهم آورند و گروهی از آن ها احساس می‌کنند که اهدای ناشناخته منطبق با مصالح کودک است و به همین خاطر روش اهدای ناشناخته را انتخاب می‌کنند[۹۱]. طرفداران این نظریه معتقدند که مجبورکردن زوجهای گیرنده گامت برای بیان اهدایی بودن گامت به کودک حاصل اشتباه و غیر منطقی است . یکی از مهم ترین دلایلی که از سوی این گروه مطرح می شود این است که بیان این مطلب به کودکی که حاصل بارور شدن سلول جنسی از زن دیگری است و به عبارت دیگر، والدین بیولوژیکی او با والدین غیر ژنتیکی یا اجتماعی او متفاوت هستند، می‌تواند باعث بروز سردرگمی و اختلالات عاطفی و روانی جدی در کودک شود چرا که درک کودک از واقعیت های جاری در زندگی طبیعی محدود است و چه بسا آگاه شدن او از جنبه‌های متفاوت پیدایش و تکوینش در مقایسه با کودکان دیگر، برای وی غیر قابل فهم بوده، ‌آسیب‌های روحی جبران ناپذیری رابه او وارد نماید.[۹۲]

یکی از دلایل دیگر جهت مخالفت با افشای راز اهدا به خصوص در اهدای اسپرم، توجه به تفاوت پیامدهای آن از دو جنبه اهدای تخمک و اهدای اسپرم است . در روند اهدای تخمک، فرد گیرنده تخمک به علت اینکه نه ماه جنین را در رحم خود پرورش می‌دهد و پس از آن هم با شیر دادن به کودک و طی روند طبیعی زندگی با کودک رابطه مادرانه بر قرارمی کند، حس مادر شدن پیدا می‌کند و در صورتی که کودک حاصل از راز اهدا باخبر شود باز هم حس مادرانه خود را از دست نخواهد داد. اما در روند اهدای اسپرم به علت عدم وابستگیهای جسمی پدر غیر ژنتیکی کودک با افشای راز اهدا، حس پدرانه خود را تا حد زیادی از دست خواهد داد و این مسئله در ارتباط وی با کودک اختلال ایجاد خواهد کرد. درضمن آشکار شدن بیماری ناباروری مرد، اغلب برای وی معادل خدشه دار شدن احساس شخصیت و مردانگی است[۹۳].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...