البته این نیز صحیح است که برخی از خانواده ها صبر و تحمل کمتری در قبال حضور بیمار از خود نشان می‌دهند و برای هر اشکالی که پیش می‌آید او را مقصر قلمداد می‌کنند ـ رویه ای که به آن «سپر بلا» می‌گویند. ولی این امر معمولاً بیانگر آن نیز هست که آن ها هیچ گاه کمک لازم برای درک نشانه های بیمار و تحمّل آن ها را دریافت نکرده اند. علاوه بر این، غالباً چرخه معیوبی شامل محافظت افراطی و وابستگی بین بیمار و مراقب وی ایجاد می‌شود. مثلاً، مادری که می‌بیند فرزندش توجهی به خود ندارد و درست غذا نمی‌خورد، خود را موظف می‌بیند که بیشتر، در حق او، مادری کند و نگران تر از آن باشد که برای فرزندی در همین سن و سال ولی سالم می‌بود (پروچسکا، نورکراس[۱۲۸] به نقل از سیدمحمدی۱۳۸۱).

 

هدف از خانواده درمانی، در درجه اول، باید آن باشد که منسوبین را به رفتار هر چه عادی تر با بیمار قادر سازد. آن ها باید بر نادرستی این عقیده واقف شوند، که صرف ابتلا به اسکیزوفرنی باعث نمی شود که فرد قدرت هر گونه تصمیم گیری برای خود را از دست بدهد یا نتواند به زندگی عادی باز گردد. علاوه بر آن، آنان را ترغیب کرد که هر انحراف جزیی و رفتاری را، الزاماًً و بدون بررسی کلّ موقعیت، به بیماری نسبت ندهند.دوم آن که باید همکاری آنان را در زمینه درمان بیماری جلب نمود. نمی توان انتظار داشت که وقتی نزدیک ترین افراد به بیمار ادعا می‌کنند روش درمانی بی حاصل است، بیماردر ادامه آن مداومت نشان دهد. منسوبین را غالباً ‌به این بهانه که «متخاصم» اند ندیده می‌گیرند چون آنان آزرده خاطر و ایرادگیرند. این حالت آنان را باید واکنشی طبیعی و دفاعی در برابر شنیدن خبر تشخیص اسکیزوفرنی تلقّی کنیم ـ اکثر مردم عادی تا زمانی که با بیماری اسکیزوفرنی در یکی از اعضای خانواده یا دوستان روبرو نشده اند، اطلاعات چندانی درباره آن ندارند. ‌بنابرین‏ به کمک قابل توجهی نیاز دارند تا بفهمند اسکیزوفرنی عارضه ای درمان پذیر است که از افسانه جاهلانه ای که پیرامون آن ساخته شده فاصله بسیار دارد. سوم آنکه، منسوبین می‌توانند نقشی حیاتی در توانبخشی بیمار ایفا کنند. برای کسی که از بیماری اسکیزوفرنی بهبود یافته، زندگی در تسهیلاتی که جامعه مهیا کرده بسیار مطلوب تر از باقی ماندن در نزد والدین است ـ زیرا این کار بخش لازمی از متکی شدن به خود برای اکثر افراد به شمار می‌آید. اما به هر حال، توجه و حمایت فعال خانواده اهمّیت حیاتی خود را برای پیشرفت بعدی بیمار حفظ خواهد کرد. (میرزایی، ۱۳۸۹)

 

۲-۹-۳ نظریه آسیب شناسی روانی

 

درمان گران سیستمی بارها مشاهده کرده‌اند که کاهش آسیب روانی در یک عضو خانواده معمولا با افزایش نشانه ها در عضو دیگر همراه است. آسیب روانی اصولاً یک مشکل درون فردی در یک عضو خانواده نیست بلکه یک فرایند تعاملی بین اعضای خانواده است. آسیب روانی مانند یک مکانیزم تعادل حیاتی عمل می‌کند که به خانواده ها کمک می‌کند تا تعادل درونی خود را برای عملکرد خانواده حفظ کنند. وقتی خانواده ای تهدید می‌شود، می‌تواند از طریق رفتارهای شگفت انگیز، روان پریش یا رفتارهای بیمار گون دیگر، به سوی تعادل پیش می‌رود وضعیت یک خانواده ممکن است طوری باشد که پدر و مادر به

 

    1. Honing & Hamilton ↑

 

    1. Hatfyld & Lefy ↑

 

    1. Atkinson ↑

 

    1. Sarason&Sarason ↑

 

    1. Folkman&Lazarus ↑

 

    1. Caplan&Sadock ↑

 

    1. Bigell ↑

 

    1. Bvlzlaf ↑

 

    1. Saleh ↑

 

    1. Perlik ↑

 

    1. subjective ↑

 

    1. WHO ↑

 

    1. Davny ↑

 

    1. Gary ↑

 

    1. ObjectiveBurden ↑

 

    1. Web ↑

 

    1. family burden interview scale ↑

 

    1. Coping Style ↑

 

    1. Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5 ↑

 

    1. Carver& Askyr&wintrab ↑

 

    1. Caregiver ↑

 

    1. Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders ↑

 

    1. Caplan & Sadock ↑

 

    1. Callahan ↑

 

    1. Camptoun ↑

 

    1. Ashton ↑

 

    1. Halgin & Whitbourne ↑

 

    1. Sarason & Sarason ↑

 

    1. Downward drift ↑

 

    1. Social causation ↑

 

    1. Seligman & Rosenhan ↑

 

    1. Schneider ↑

 

    1. Rosenhan& David L ↑

 

    1. Functional magnetic resonance imaging ↑

 

    1. Positron emission tomography ↑

 

    1. Kalat ↑

 

    1. glutamatergic ↑

 

    1. International Statistical Classification of Diseases and Related Health Problems ↑

 

    1. (DSM code 295.3/ICD code F20.1) ↑

 

    1. (DSM code 295.1/ICD code F20.1( ↑

 

    1. (DSM code 295.2/ICD code F20.2( ↑

 

    1. (DSM code 295.9/ICD code F20.3( ↑

 

    1. (DSM code 295.6/ICD code F20.5) ↑

 

    1. (ICD code F20.4( ↑

 

    1. (ICD code F20.6( ↑

 

    1. Rznt Hall ↑

 

    1. Cognitive behavioral therapy, ↑

 

    1. Chwastiak LA, Tek C ↑

 

    1. Carlborg A ↑

 

    1. Keltner NL, Grant JS ↑

 

    1. major depressive disorder) ↑

 

    1. bipolar disorder ↑

 

    1. pure mania ↑

 

    1. euphoric mania ↑

 

    1. hypomania ↑

 

    1. mixed episode ↑

 

    1. Cyclothymia ↑

 

    1. mixed episode ↑

 

    1. Psychotic ↑

 

    1. Psycho education ↑

 

    1. Harris & Levi ↑

 

    1. Taylor ↑

 

    1. Canon ↑

 

    1. pierre leo and askar ↑

 

    1. Brown & Hunr ↑

 

    1. Ross & Haber ↑

 

    1. Ellis ↑

 

    1. Moos & Schaefer ↑

 

    1. Estrella ↑

 

    1. Hulahan ↑

 

    1. Bieling ↑

 

    1. Whiton ↑

 

    1. Kvbasa& Mede &Carrington ↑

 

    1. Askyr ↑

 

    1. Cohen & Edwards ↑

 

    1. Carver& Askyr&wintrab ↑

 

    1. Burden ↑

 

    1. Grad & Sainsbury ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...