پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – شکلگیری و رشد شخصیت از دیدگاه روانپویشی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
سه سیستم انگیزشی متمایز، امیال شهوانی[۸۵]، وابستگی و پرخاشگرانه هستند. سیستمهای انگیزشی شهوانی و وابستگی هر دو از مجموعه ساختارهای ذهنی اولیه با بارمثبت برمیخیزند که منشأ مشترکی در تمایل به نزدیکی و آمیختگی جسمانی و به تبع آن تمایز از دیگری، دارند. سیستم انگیزشی پرخاشگرانه از مجموعه ساختارهای ذهنی اولیه با بار منفی ناشی میشود. هر سیستم انگیزشی با آرزوها و ترسهای خاصی همراه است که به صورت فانتزیها (تصورات) سازمان مییابند، برخی از آن ها خودآگاه و برخی دیگر ناخودآگاهند. در شخصیت بهنجار، سه سیستم انگیزشی مذکور، به طور انعطاف پذیری با همدیگر یکپارچه شدهاند و حس آگاهانه از خود، اجازه میدهد نیازها، آرزوها و تکانههای جنسی به طور مناسب و رضایت بخشی ارضا شوند. در اختلالات نوروتیک و سطح بالای شخصیت، شاهد غلبه و تسلط پاتولوژی انگیزشهای جنسی، در کنار اضطراب مربوط به یکپارچگی امیال پرخاشگری، وابستگی و جنسی هستیم. در مقابل، در اختلالات شدید شخصیت، تسلط شدیدی از پرخاشگری را میبینیم که یکپارچگی و تعدیل یافتگی ضعیفی دارد (بوش، رادن و شاپیرو[۸۶]، ۲۰۰۴).
شکلگیری و رشد شخصیت از دیدگاه روانپویشی
در نظریه روانپویشی و به صورت کلی در نظریه های روان تحلیلگری، “روابط موضوعی درونی” بلوکهای اساسی سازنده در ساختارهای روانشناختی هستند و سازمان دهندههای انگیزشها و الگوهای رفتاری مرتبط میباشند. رابطه موضوعی درونی شده، از یک حالت عاطفی خاص مرتبط با تصویری از تعامل خاص بین خود و شخص دیگر تشکیل میشود (برای مثال، ترس، مرتبط با تصویر خودِ کوچکِ وحشت زده و دیگری قدرتمند و تهدیدکننده). از روزهای نخستین زندگی، روابط موضوعی درونی از ترکیب آمادگی و خلق و خوی نوزاد و تعاملاتش با مراقبین شکل میگیرند. زمانی که یک عاطفه در بافت نوع خاصی از تعامل مکرراً تجربه میشود، خاطرات عاطفی سازماندهی میشوند تا بازنماییهای[۸۷] پایدار و پرعاطفه[۸۸] یا ساختارهای حافظه[۸۹] را شکل دهند که ما به عنوان روابط موضوعی درونی به آن ها اشاره میکنیم. روابط موضوعی درونی، رابطه پیچیدهای با ریشههای تحولیشان دارند، که بازتابی از آمیختگی تعاملات واقعی و تخیلی با دیگران و همچنین دفاعها در رابطه با هر دو تعامل است. بنیادیترین روابط موضوعی درونی، دوگانه هستند، که منظور ما از آن ها این است که دو بازنمایی را شکل میدهند؛ بازنمایی خود و بازنمایی شخص دیگر در تعامل. همانطورکه روابط موضوعی درونی، بیشتر یکپارچه میشوند و در رابطه با شخص دیگر سازمان مییابند، ممکن است سه گانه یا مثلثی شوند. روابط موضوعی درونی سه گانه از بازنمود خود در تعامل با دو بازنمود ابژه تشکیل میشوند. نمونه رابطه موضوعی درونی سه گانه، تصویری از زوج جنسی یا عاشقانه است و بخش سوم که خارج از این رابطه است (کرنبرگ،۲۰۰۴).
روابط موضوعی درونی، یکپارچه میشوند و به صورت سلسله مراتبی سازمان مییابند تا ساختارهای سطح بالاتری را شکل دهند که شخصیت و کارکردهای روانشناختی را سازماندهی میکنند. در مرکز مدل پویشی از رشد شخصیت، ساختار یا سازمان روانشناختی قرار دارد که به عنوان “هویت” به آن اشاره میشود. یک هویت نرمال مستحکم، با تجربه ذهنی حس ثابت و واقعی از خود و دیگران همبستگی دارد. در مقابل، شکل گیری هویت پاتولوژیک، با حس بی ثبات، قطبی شده و غیرواقعی از خود و دیگران همبسته است. از دیدگاه سیستمهای انگیزشی، هویت نرمال با مجموعه وسیعی از آمادگیهای عاطفی، و کثرت حالات عاطفی مثبت همراه است که بازتاب فراوانی انگیزشهای دوست داشتن، تأیید گرفتن و برجستگی عملیات دفاعی بر اساس سرکوبی است. در مقابل، شکل گیری هویت پاتولوژیک، با عواطفی همراه است که خام، شدید و تعدیل نیافته هستند که بازتابی از غلبه پرخاشگری پاتولوژیک و کثرت عملیات دفاعی بر اساس تجزیه یا دونیمه سازی اولیه است (فوناگی و تارگت، ۲۰۰۸).
هویت کاملاً مستحکم، شاخص شخصیت نرمال است. از سوی دیگر پاتولوژی در شکلگیری هویت، نشان اختلالات شدید شخصیت است. این رویکرد توسط کرنبرگ (۱۹۷۶) معرفی شده که در این راستا تحقیقات روان تحلیلگری و نظریه پردازان به ویژه اختر[۹۰]، کراس[۹۱]، استون[۹۲] و ولکان[۹۳] سهم بسزایی داشتهاند (عباس[۹۴] و همکاران، ۲۰۰۶).
تعریف رواندرمانی پویشی کوتاه مدت
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-08] [ 09:30:00 ق.ظ ]
|