زمانی که افکاری در ذهن طراحان در حال شکل‌گیری است در نظر اول به صورت معلق و بی هدف به نظر می‌رسند اما در واقع این خلاقیت است که در حال شکل‌گیری است. ایجاد ایده های خلاق به محیطی‌هایی نیاز دارد، که برای هر طراح منحصر به فرد است. برای جرقه زدن قوه تصور بعضی از متفکران خلاق در محیط‌هایی عاری از عدم تمرکز و بعضی دیگر نیاز به سرو صدا و شلوغی دارند. نه تنها طراحان نیاز به محیطی دارند که بهتر الهام بگیرند بلکه کسانی هم که این افراد را استخدام می‌کنند باید برای آن ها چنین محیطی‌هایی را به وجود آورند.

یکی از روش های مهم متبلورکردن خلاقیت به وجودآوردن فضای محرک، مستعد و به طور کلی خلاق است، بدین گونه که مسئولان سازمان باید به طور مستمر آمادگی شنیدن اندیشه‌های بدیع و نوین را داشته باشند و نظرات جدید و ارائه راه های تازه را تقویت کنند. متاسفانه بسیاری از مدیران نمی توانند چنین جوی را در سازمان خود بپذیرند. آن ها نمی توانند فرایند مستمر تغییر، که لازمه خلاقیت هست، به صورت دائم تحمل کنند.

به طور کلی، وجود محیط خلاق از مهمترین عوامل رشد خلاقیت است. در محیط نامطلوب برای پرورش خلاقیت از اندیشه‌های جدید و نو بیشتر انتقاد می شود و تمایلات دگرگونی و تغییر با مقاومت و ممانعت تقابل می‌کنند.

سیکزنتمی هالی[۶۰] می‌گوید: ما نمی‌توانیم به افراد و کارهای خلاق جدا از اجتماعی که در آن عمل می‌کنند بپردازیم؛ زیرا خلاقیت هرگز نتیجه عمل فرد به تنهائی نیست. آمابیل و همکارانش در مصاحبه با ۱۲۰ دانشمند در رشته‌های مختلف ‌به این نتیجه رسیدند که عوامل محیطی در رشد خلاقیت برتری دارد. در نتیجه خلاقیت را مقید به تازگی، ارزشمندی و اجتماعی بودن می‌دانند.

نویسندگان مختلف شرایط و زمینه‌های متفاوتی را برای بروز خلاقیت در نظر دارند به هر حال راه های عمده‌ای که می‌تواند محرک خلاقیت باشد، عبارتند از:

۱- فضای خلاق: یکی از راه های مهم ظهور نوآوری به وجود آوردن فضای محرک خلاقیت است. بدین معنی که مدیریت باید همیشه آماده شنیدن ایده های جدید از هرکس در سازمان باشد. در واقع سازمان باید در جستجوی این گونه فکرها باشد و تنها منتظر ارائه اندیشه جدید نماند. به کارگیری سیستم مدیریت استعداد[۶۱] ابزار مؤثری در سازمان به شمار می رود. مدیران با بـه کارگیری این ابزار می‌توانند مهارت‌های کارکنان مستعد را به طرز صحیحی گسترش دهند. ممکن است شما با افراد مستعد زیادی برخورد کنید که در سازمانی مشغول بکارند ولی نمی توانند نتایج قابل توجهی تولید کنند. این به خاطر فقدان سیستم مدیریت استعداد مناسب روی می‌دهد. سیستم مدیریت استعداد چهار عنصر دارد: جذب استعدادها- حفظ استعدادها- اداره و مدیریت استعدادها- کشف کردن استعدادها.

۲- دادن وقت برای خلاقیت: مؤسسات برای این منظور می‌توانند دفتر مخصوصی را به هریک از کارکنانی که شایستگی لازم را دارند اختصاص دهند.

۳- برقراری سیستم پیشنهادات: یکی از روش های ترغیب خلاقیت برقراری سیستم دریافت پیشنهادات است بدین ترتیب روشی برای ارائه پیشنهادات فراهم می شود.

۴– ایجاد واحد مخصوص خلاقیت: گاهی گروه خاصی از کارکنان برای نوآوری و خلاقیت استخدام می‌شوند و در بعضی از سازمان‌ها این گروه را واحد تحقیق و توسعه می‌نامند. این گونه واحدها وقتشان را صرف یافتن ایده های جدید برای ارائه خدمات یا ساختن محصول، فناوری می‌کنند و گاهی تحقیق محض انجام می‌دهند. این گونه تحقیقات برای پیشرفت دانش بدون تلاش برای یافتن کاربرد فوری آن صورت می‌گیرد. البته بعدها این اندیشه‌های محض می‌تواند جنبه کاربردی داشته باشد. ولی امروزه تحقیقات کاربردی بیشتر معمول و مورد توجه است. (رضائیان، ۱۳۷۳: ۵۱-۲۹)

در دنیای سازمـانی امـروز مدیران خلاق، سازمان‌های خلاق وکارکنان خلاق اضلاع مثلث خـلاقـیت هـستند کـه بدون هـر یک خلاقـیت و نوآوری بـه سر منزل مقصود نمی‌رسد. ساختار سازمانی مناسب، حمایت، پشتیبانی و تشویق لازم مدیران دو عـنصر اساسی در خلاقـیت افرادند. و زمینه‌ها و شرایط خلاقیت امری الزامی است که سازمان ها می‌بایست آن را فراهم سازند تا به اهداف مورد نظر دست یابند. ( عبداللهی، ۱۵۱:۱۳۸۷)

۲-۱۹- مدل‌های فرایند خلاقیت

فرایند خلاقیت یکی از ابعاد خلاقیت در سازمان است و مدل‌های فرایند خلاقیت بخشی از تئوری خلاقیت می‌باشند.(پلسک[۶۲]، ۱۹۹۶) در زیر فرایند خلاقیت بر اساس مدل‌های مذکور با توجه به سیر تاریخی آن ها مورد بررسی قرار می‌گیرد.

۲-۱۹-۱- مدل والاس:

یکی از نخستین مدل‌های فرایند خلاقیت توسط گراهام والاس[۶۳] (۱۹۲۶) ارائه شده است. این مدل دارای چهارمرحله است:

    1. آمادگی: یعنی جمع‌ آوری داده های مرتبط با مسئله

    1. نهفتگی: به فعالیت ناخودآگاه روی مسئله اشاره دارد

    1. اشراق: یعنی الهام از لحظه‌ای است که ایده‌ یا راه حل مسئله کشف می‌شود

  1. اثبات: به آزمون کردن ایده ناشی از مرحله اشراق اشاره دارد.

از این دید، افراد خلاق ابتدا با مسئله یا یک فرصت آشنا شده و سپس از طریق جمع‌ آوری اطلاعات با مسئله یا فرصت مورد نظر درگیر می‌شوند. در مرحله بعد افراد خلاق روی مسئله تمرکز می‌کنند.

در این مرحله فعالیت ملموسی مشاهده نمی‌شود و فرد سعی در نظم دادن تفکرات، اندیشه‌ها، تجارب و زمینه‌های قبلی خود جهت نیل به یک ایده دارد. درگیری ذهنی عمیق فرد (خودآگاه و ناخودآگاه ) فراهم کردن فرصت (جهت تفکر بر مسئله ) به خلق و ظهور ایده‌ای جدید و بدیع منجر می شود. در نهایت فرد خلاق در صدد برمی‌آید صلاحیت و پتانسیل ایده خویش را به اثبات برساند.

۲-۱۹-۲- مدل روسمن[۶۴]:

روسمن در سال ۱۹۳۱در تحقیقی از طریق پرسشنامه که توسط ۷۱۰مخترع تکمیل شد. فرایند خلاقیت را به هفت مرحله تقسیم بندی کرد:

    1. مشاهده یک نیاز یا مشکل

    1. تجزیه و تحلیل نیاز

    1. بررسی تمامی اطلاعات در دسترس

    1. فرموله کردن تمامی راه حلهای مشکل

    1. تجزیه و تحلیل آن ها

    1. تولید ایده جدید

  1. بررسی و آزمون راه حل و انتخاب و تکمیل آن

۲-۱۹-۳- مدل اسبورن[۶۵]:

اسبورن(۱۹۵۳) که تحقیقات متعددی در حوزه خلاقیت انجام داده فرایند خلاقیت را شامل شش مرحله می‌داند:

    1. تعریف مسئله: یعنی شناسایی مسئله و اتخاب مسئله و هدف دادن به آن می‌باشد

    1. آماده سازی: جمع‌ آوری و تجزیه و تحلیل داده های مربوط به موضوع است

    1. ایده‌یابی

    1. توسعه ایده ها

    1. ارزیابی ایده ها

  1. انتخاب ایده

۲-۱۹-۴- مدل آمابیل[۶۶]:

آمابیل در سال ۱۹۸۳ از طریق تعیین روابط بین مراحل خلاقیت و اجزای خلاقیت مدلی کاربردی از خلاقیت ارائه نموده که در بردارنده پنج مرحله به شرح زیر است:

    1. ارائه مسئله

    1. آمادگی

    1. تولید ایده ها

    1. اثبات

  1. ارزیابی پیامد

۲-۱۹-۵- مدل پلسک[۶۷]:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...