خلاقیت[۱۰] به عنوان یکی از فراگیرترین فعالیت‌های انسان به شمار می‌رود و تا قبل از دهه ۶۰ به ندرت آن را به عنوان یک موضوع پژوهشی عمده در نظر می­گرفتند تا اینکه بین سال­های دهه ۶۰ تا ۷۰ مورد توجه قرار گرفته و مجدداً مورد بی‌مهری واقع شد. (شمس اسفندآباد، ۱۳۸۹)

خلاقیت و نوآوری لازمه و پیش درآمد توسعه و پیشرفت و تعالی یک سازمـان و جامعه است و آگاهی از فنون و تکنیک‌های آن ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران، دانشجویان، پژوهشگران و علاقه‌‌مندان ‌به این رشته است.

امروزه ثبات در محیط کار، جای خود را به بی ثباتی و عدم اطمینان داده است. مؤسسات و سازمان‌های تولیدی و خدماتی و بانک‌ها باید این امر مهم را تشخیص داده و به طور مداوم، کالاها و خدمات جدید را ارائه دهند، یا در جهت بهبود آن بکوشند. خلاقیت و نوآوری با توجه به ماهیتش بر ناشناخته ها دلالت دارد و با خود ریسک را به همراه می‌آورد.

۲-۳- تعاریف خلاقیت

در حوزه علوم انسانی که موضوع آن انسان است واژه ها پیچیده و مبهم و شاید بتوان گفت به سختی تعریف پذیر می‌باشند و صاحب نظران نظرات و تعاریف مختلفی ‌در مورد یک واژه بیان می‌کنند. که خلاقیت یکی از این واژه های پیچیده، مبهم و چند بعدی است. (استرنبرگ[۱۱] ،۱۹۹۴) کلمه خلاقیت معنی و مفهوم بسیار گسترده و گیج کننده دارد. (دبونو[۱۲]، ۱۹۹۲)

برخی از تعریف‌ها ناظر به بُعد فرایندی آن می‌باشد و برخی دیگر خلاقیت را بر اساس نتیجه و خروجی مورد توصیف قرار داده‌اند و در نظریات معاصر تعریف‌های جدیدی برای خلاقیت ارائه شده است.

لوتانز[۱۳] (۱۹۹۲): استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه‌ها و رهیافتهای افراد و یا گروه ها در یک روش جدید، تعریف ‌کرده‌است. بارزمن خلاقیت را فرایند شناختی از به وجود آمدن یک ایده، مفهوم، کالا یا کشفی بدیع می‌داند. (شهرآرای- مدنی پور، ۱۳۷۵: ۳۹)

خلاقیت عبارت است از به کارگیری توانایی‌های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید. (رضائیان،۷۳ ۱۳)

خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه‌های نو دارد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو و تازه است. (آقایی، ۲۶:۱۳۷۷)

هارینگتون[۱۴] معتقد است: خلاقیت محصول فرد واحدی، در یک زمان واحد، در جای خاص نیست. بلکه عبارت از یک زیست بوم (اکوسیستم) است. همان گونه که در اکوسیستم زیست-شناسی، موجودات زنده با یکدیگر و با اکوسیستم‌شان مرتبطند، در اکو سیستم خلاق نیز همه اعضاء و همه جنبه‌های محیطی در حال تعامل می‌باشند.

از نظر مدنیک[۱۵] خلاقیت عبارت است از: شکل دادن به عناصر متداعی به صورت ترکیبات تازه که با الزامات خاصی مطابق است یا به شکلی مفید است. هرچه عناصر ترکیب جدید غیر مشابه‌تر باشند، فرایند حل کردن خلاق‌تر خواهد بود. (حسینی،۱۳۸۱: ۲۹)

خلاقیت را به عنوان یک نتیجه نیز توصیف کرده ­اند. افراد برای ایجاد یک نتیجه خلاق، نیاز دارند تا در ابتدا فرایند درستی را به کار ببرند تا به آن ها کمک کند که استعدادشان را بیشتر خلاق کنند. به عنوان مثال آن ها ممکن است امور ناشناخته را بررسی کنند تا برای مشکل موجود یک راه حل بهتر یا منحصر به فرد را بیابند، یا روش‌های جدید انجام کار را جستجو می‌کنند. (کریستین ای . شالی[۱۶]، ۲۰۰۸ :۴)

گیزلین[۱۷] معتقد است: خلاقیت ارائه کیفیت‌های تازه‌ای از مفاهیم و معانی است. (حسینی،۱۳۸۱ :۲۹)

تیلور[۱۸] نیز خلاقیت را شکل دادن تجربه ها در سازمان‌بندی‌های تازه می‌داند.(منبع پیشین)

با توجه به اینکه بسیاری از چیزها نو و تازه هستند اما خلاقانه نیستند، پس تازگی نمی‌تواند به تنهائی مفهوم خلاقیت را توصیف کند. از این نظر محققان ‌به این نتیجه رسیده‌اند که عناصر دیگری را در تعریف خلاقیت دخالت دهند. در نتیجه نظریه های معاصر علاوه بر تازگی، متناسب بودن با ارزش‌ها را نیز مد نظر قرار داده‌اند. (شمس اسفندآباد، ۱۳۸۹ :۴۹و۲۹)

استین[۱۹] می‌گوید: خلاقیت فرایندی است که نتیجه آن یک کار تازه‌ای باشد که توسط گروهی در یک زمان به عنوان چیزی مفید و رضایت بخش مقبول واقع شود. (حسینی،۱۳۸۱: ۳۰)

آمابیل[۲۰] علاوه بر قیود تازگی و ارزشمندی قید جدیدی به تعریف خلاقیت اضافه نموده و بیان می‌دارد که تفکر خلاق باید از طریق اکتشاف رخ دهد نه از طریق الگوریتم. (حسینی،۱۳۸۱: ۳۰)

خلاقیت میلی ذاتی است که در وجود انسان به ودیعه نهاده شده و انسان مظهر خلاقیت الهی است. (مطهری، ۱۳۷۲ :۲۴۹)

رمز بقای جوامع انسانی را باید در خلاقیت آن ها جست‏وجو کرد. زیرا جوامعی قادر به پیوستن به آینده هستند که خلاق ببینند، خلاق بیندیشند و از تن سپردن به‏ خلاقیت‏ها نهراسند. در دنیای آینده، تعالی انسان‏ها و جوامع با خلاقیت آنان گره‏ خورده است و در عصر انفجار اطلاعات، آینده در دست کسانی است که وامدار خلاقیت باشند.

۲-۳-۱- تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی

خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیت‌های سازمان. (حقایق،۱۳۸۰). افزایش خلاقیت در سازمان‌ها می‌تواند به افزایش بهره وری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینه ها، جلوگیری از اتلاف منابع، افزایش رقابت، افزایش کارایی، ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در کارکنان منجر شود.

۲-۴- مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوری

تحقیق ‌در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهنده آن، بیش از یک قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد، ولی انگیزه اساسی برای پژوهش بیشتر در سال ۱۹۵۰ توسط گیلفورد ایجاد گردید. گیلفورد[۲۱] خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافتهای جدید برای حل مسائل) در مقابل تفکر همگرا (دست یافتن به پاسخ صحیح) مترادف می‌دانست. افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور شده روش های خلاق و جدید را به کار می‌برند. برعکس کسانی که از این خصوصیت برخوردار نیستند تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود از عرف و عادت پیروی می‌کنند. پس تفکر واگرا یعنی دور شدن از یک نقطه مشترک که همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفکر همگرا یعنی نزدیک شدن به آن نقطه. (شهرآرای – مدنی پور، ۱۳۷۵: ۳۹)

هالت[۲۲] (۱۹۹۸): اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرآیندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد، وارکینگ[۲۳] نیز توضیح می‌دهد که: نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلندمدت را میسر سازد. به عبارتی نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند.

برای بهره‌مند شدن از خلاقیت منجر به نوآوری و دست یافتن به شکوفایی که همانا تحقق هدف‌های ترسیم شده سازمانی است. صاحب نظران راهکارهای متعددی را مطرح ساخته اند که برخی از مهم‌ترین آن راهکارها عبارتند از:

۱- ایجاد فضای خلاق؛ فضای محرک خلاقیت به معنی این است که مدیریت باید همیشه آمـاده شـنیدن ایده های جدید از هر کس در سازمان باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...