کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


آخرین مطالب

 



درجهان امروز پرورش خلاقیت یکی از محورهای اساسی نظامهای آموزشی است معلمان نقش بسیار اساسی در رشد و یا سرکوبی خلاقیت دانش آموزان دارند روانشناسان پرورشی معتقدند معلمان می‌توانند شیوه های تفکر واگرا و راه های تقویت توانایی‌های خلاقانه را به افراد بویژه کودکان ونوجوانان بیاموزند. فرض است که کودکان دارای اشتیاقی ذاتی برای اکتشاف هستند که آموزش باید آن را تغذیه کند ( کفایت ، ۱۳۷۳ ، ص ۱۲ ) برخی از شیوه های آوزش و پرورش خلاقیت عبارتند از :

    • تقویت و تشویق قوه تخیل کودکان : کودکان دارای توانایی ذاتی تخیل و تصور بی حد وحصر هستند چنین توانایی در حقیقت بذرهای خلاقیت کودکان است ( حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۱۵). تخیل یکی از پایه های تفکر خلاق است معلمان و والدین می‌تواند با اجنتاب از پرسش و پاسخ های قالبی و طرح سوالاتی که با ” چرا ” و ” چکونه ” شروع می شود ‌به این امر کمک نمایند . مثلا به جای سوال ” قوه جاذبه زمین را تعریف کنید ؟ ” سوال کند ” فکر می کنید اگر قوه جاذبه زمین وجود نداشت چه مشکلاتی برای انسان پیش می‌آمد”. کودکان خلاق از گنجینه گرانبهایی چون تخیل قوی و… برخوردار هستند( میناکاری ، ۱۳۶۸، ص ۷۰).

    • ایجاد انگیزه[۱۵۷] : برای ایجاد انگیزه و تحرک لازم در کودک باید به رشد ویژگی‌های مثبتی چون خودباوری[۱۵۸] ، خود کارایی[۱۵۹] ، خودگردانی[۱۶۰] توجه شود( هارتلی ، ۱۳۸۴ص ۲۰) .

    • دادن آزادی[۱۶۱] کافی وایجاد محیط‌های انعطاف پذیر[۱۶۲]: معلم باید درجهت تقویت تفکر خلاق ، دانش آموزان را در طرح سوالات و ارائه پاسخ ها و راه حلها آزاد گذاشته و ضمن دادن آزادی بیان از مشارکت آنان استقبال نماید. به طوری که از حرف زدن نترسیده و مورد تمسخرو بی اعتنائی قرار نگیرند. سیستم های آموزشی معلم محور چنین خصوصیاتی دارند. هرمحیط خشک با انضباط زیاد نیز مانع بروز خلاقیت است. برعکس محیط‌های انعطاف پذیر و تا حدودی آزادگذارنده به پرورش استعدادهای خلاقانه کمک شایانی می‌کند. محیط‌های خشک و سخت گیر مانع بروز خلاقیت هستند .

    • ایجاد ساختارهای مناسب[۱۶۳] : شامل ایجاد محیط کلاسی برانگیزاننده خلاقیت مثل محرک‌های بصری ، فضای کافی ، نحوه چینش صندلیها ، روش تدریس فعال واکتشافی ، ایجاد امنیت روانی ، اعتماد کافی به دانش آموز.

    • برقراری سیستم پیشنهادات[۱۶۴] : بسیاری از نظامهای اداری و واحدهای تولیدی و حتی آموزشی ، پیشرفت خود را مدیون دریافت ، پردازش و کاربرد پیشنهادات عوامل دست اندرکارهستند زیرا آن ها بهتر از هرکس دیگر مسائل و مشکلات سیستم را متوجه هستند و قادرند راه حل مناسب ارائه دهند. مسئولین و مربیان آموزشی نباید چنین بپندارند که کودکان با رشد عقلی ناکافی قادر به درک و حل مشکلات محیط‌های آموزشی نیستند باید با ایجاد صندوق و ارائه فرمهای پیشنهادات و برخورد جدی و مشوقانه با نظرات جدید آنان را در بهبود و اصلاح وضع موجود مشارکت داد .

    • پذیرش اصل تفاوت‌های فردی[۱۶۵] : دانش آموزان اساسا دارای توانائیها و تمایلات متفاوت هستند فلذا نظام آموزشی و معلم باید ‌به این مهم توجه و انعطاف آموزشی لازم را داشته و متناسب با ظرفیت های افراد در جهت رشد استعدادها از خلاقیت آنان تلاش نماید. هر چه بیشتر در قریحه و استعداد کودکانمان مداخله کنیم ، بیشتر باعث رکود فعالیت‌هایی می‌شویم که مختص آن ها‌ است . ما مایلیم تا معیارهای معمولا نامناسب خود را در عملکرد آنان دخالت دهیم و این کار نیز غالبا منفی و انتقادآمیز از کار درمی آید ( هارتلی ، ۱۳۸۴ ص ۲۰).

    • مشاهده الگوهای رفتاری خلاق: مشاهده یکی از اصول اساسی یادگیری است . لازم است فرصت مشاهده رفتارهای خلاقانه و فیلم های آموزشی مربوط در دسترس قرار گیرد .

    • استفاده از روش سیال سازی ذهن یا بارش مغزی[۱۶۶] : این تکنیک حل مسئله را که معطوف به استفاده از روش تفکر واگراست نخستین بار دکتر الکس ، اس ، ازبورن (۱۹۶۳) مطرح کرد و چنان مورد استفاده و استقبال مردم قرار گرفته که جزئی از زندگی آن ها شده است (بیدختی و انوری، ص ۵). روش بارش مغزی مناسب گروه است تا فرد . دوبرین[۱۶۷] (۱۹۹۷) معتقد است مهم ترین روش بهبود جریان خلاقیت بارش مغزی است چون به افراد فرصت می‌دهد تا در جو آرام اندیشه نمایند و با مدنظر قرار دادن ابعاد مختلف موضوع ، ایده خود را آزادانه و به دور از هر گونه محدودیت مطرح سازند ( سیدعامری ، ۱۳۸۱،ص ۱۱۰). با کاربستن این روش که مبتنی بر ارائه پاسخهای واگراست امکان رشد و بروز قوه تخیل و خلاقیت دانش آموزان فراهم می‌گردد. در این روش تراوشات ذهنی و پاسخهای ممکن و حتی عجیب و غلط افراد مورد توجه قرار گرفته و مورد قضاوت نخواهند بود. دکتر الکس ، اس ، ازبورن(۱۹۶۳) روش بارش مغزی را چنین تعریف ‌کرده‌است ” اجرای یک تکنیک ‌گردهمایی که از طریق آن گروهی می کوشند راه حلی برای یک مسئله بخصوص با انباشتن تمام ایده هایی که در جا به وسیله اعضاء ارائه می‌گردد بیابند. در این روش هیچ انتقادی صورت نمی گیرد وبه هر ایده هرچند نامربوط روی خوش نشان داده می شود. هرچه ایده ارائه شده بیشتر باشد بهتر خواهد بود. درنهایت تمام ایده های ارائه شده مورد توجه و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. به طور خلاصه می توان گفت سیال سازی ذهن از چهار اصل یا قانون پیروی می‌کند که عبارتند از : عدم داوری ، عدم توجه به قواعد معمول ، ارائه راه حلهای بسیار و استفاده از خلاقیت های دیگران ( هارتلی ، ۱۹۸۸،ص ۵۲۳). ازبورن تأکید دارد در واقع جلسات بارش مغزی ، موقعیتی فراهم می‌کند تا افراد برای مدتی از یک امنیت روانی و آزادی برخوردار شده و بدون نگرانی از ارزیابی بیرونی و تحقیر دیگران به ابراز وجود بپردازند ( حسن زاده ؛ ۱۳۸۳، ص ۸۷) .

    • استفاده از روش خیالپردازی یا هم اندیشی غیرمستقیم[۱۶۸] : در این روش اعضای گروه مثلا دانش آموزان به ارائه تخیلات آزادنه خود تشویق می‌شوند و در نتیجه با ترکیب ایده های مختلف و حتی نامتجانس ارائه شده ، ایده ها و نظرات جدید وجالبی ظاهر می شود. روانشناسی بنام گوردون در سال ۱۹۶۱ این روش را ابداع کرد. از واژه یونانی سیناپتیک[۱۶۹] به معنی پیوند اعضای متفاوت و ظاهراً بی ارتباط با یکدیگر برای توضیح این روش استفاده می شود.

    • استفاده ار روش تفکر موازی[۱۷۰] : جریان معمولی تفکر مثل حفر یک گودال است که با افزایش دانش، عمق آن زیاد می شود بدون اینکه فضای کافی برای دیدن اطراف وجود داشته باشد در روش تفکر موازی امکان دیدن اطراف و فضای جدید هم وجود دارد ایجاد یک اندیشه واسطه ای و پیوند تصادفی از جمله راه های بروز خلاقیت محسوب می‌شوند . ادوارد دوبونو واضع این نظریه است .

  • استفاده از روش دلفی[۱۷۱] : این روش توسط دالکی و همکارانش در سال ۱۹۵۰ معرفی و اخیراً مورد توجه بیشتر واقع گردیده است( سیدعامری ، ۱۳۸۱ ،ص ۱۱۱). فرض است در شرائط آموزشی جمعی مانند کلاس درس ، دانش آموزان با همدیگر رودربایستی داشته وتا حدود زیادی از ابراز صریح ، بدون سانسور، جدید و خلاقانه نظرات خودداری می نمایند فلذا برای اصلاح و بهبود این شرائط مراحلی پیشنهاد می شود که عبارتنداز:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-08] [ 09:30:00 ق.ظ ]




سه سیستم انگیزشی متمایز، امیال شهوانی[۸۵]، وابستگی و پرخاشگرانه هستند. سیستم‌های انگیزشی شهوانی و وابستگی هر دو از مجموعه ساختارهای ذهنی اولیه با بارمثبت بر‌می‌خیزند که منشأ مشترکی در تمایل به نزدیکی و آمیختگی جسمانی و به تبع آن تمایز از دیگری، دارند. سیستم انگیزشی پرخاشگرانه از مجموعه ساختارهای ذهنی اولیه با بار منفی ناشی می‌شود. هر سیستم انگیزشی با آرزوها و ترس‌های خاصی همراه است که به صورت فانتزی‌ها (تصورات) سازمان می‌یابند، برخی از آن‌ ها خودآگاه و برخی دیگر ناخودآگاهند. در شخصیت بهنجار، سه سیستم انگیزشی مذکور، به طور انعطاف پذیری با همدیگر یکپارچه شده‌اند و حس آگاهانه از خود، اجازه می‌دهد نیازها، آرزوها و تکانه‌های جنسی به طور مناسب و رضایت بخشی ارضا شوند. در اختلالات نوروتیک و سطح بالای شخصیت، شاهد غلبه و تسلط پاتولوژی انگیزش‌های جنسی، در کنار اضطراب مربوط به یکپارچگی امیال پرخاشگری، وابستگی و جنسی هستیم. در مقابل، در اختلالات شدید شخصیت، تسلط شدیدی از پرخاشگری را می‌بینیم که یکپارچگی و تعدیل یافتگی ضعیفی دارد (بوش، رادن و شاپیرو[۸۶]، ۲۰۰۴).

شکل‌گیری و رشد شخصیت از دیدگاه روان‌پویشی

در نظریه روان‌پویشی و به صورت کلی در نظریه های روان تحلیل‌گری، “روابط موضوعی درونی” بلوک‌های اساسی سازنده در ساختارهای روانشناختی هستند و سازمان دهنده‌های انگیزش‌ها و الگوهای رفتاری مرتبط می‌باشند. رابطه موضوعی درونی شده، از یک حالت عاطفی خاص مرتبط با تصویری از تعامل خاص بین خود و شخص دیگر تشکیل می‌شود (برای مثال، ترس، مرتبط با تصویر خودِ کوچکِ وحشت زده و دیگری قدرتمند و تهدیدکننده). از روزهای نخستین زندگی، روابط موضوعی درونی از ترکیب آمادگی و خلق و خوی نوزاد و تعاملاتش با مراقبین شکل می‌گیرند. زمانی که یک عاطفه در بافت نوع خاصی از تعامل مکرراً تجربه می‌شود، خاطرات عاطفی سازماندهی می‌شوند تا بازنمایی‌های[۸۷] پایدار و پرعاطفه[۸۸] یا ساختارهای حافظه[۸۹] را شکل دهند که ما به عنوان روابط موضوعی درونی به آن‌ ها اشاره می‌کنیم. روابط موضوعی درونی، رابطه پیچیده‌ای با ریشه‌های تحولی‌شان دارند، که بازتابی از آمیختگی تعاملات واقعی و تخیلی با دیگران و همچنین دفاع‌ها در رابطه با هر دو تعامل است. بنیادی‌ترین روابط موضوعی درونی، دوگانه هستند، که منظور ما از آن‌ ها این است که دو بازنمایی را شکل می‌دهند؛ بازنمایی خود و بازنمایی شخص دیگر در تعامل. همان‌طورکه روابط موضوعی درونی، بیشتر یکپارچه می‌شوند و در رابطه با شخص دیگر سازمان می‌یابند، ممکن است سه گانه یا مثلثی شوند. روابط موضوعی درونی سه گانه از بازنمود خود در تعامل با دو بازنمود ابژه تشکیل می‌شوند. نمونه رابطه موضوعی درونی سه گانه، تصویری از زوج جنسی یا عاشقانه است و بخش سوم که خارج از این رابطه است (کرنبرگ،۲۰۰۴).

روابط موضوعی درونی، یکپارچه می‌شوند و به صورت سلسله مراتبی سازمان می‌یابند تا ساختارهای سطح بالاتری را شکل دهند که شخصیت و کارکردهای روانشناختی را سازماندهی می‌کنند. در مرکز مدل پویشی از رشد شخصیت، ساختار یا سازمان روانشناختی قرار دارد که به عنوان “هویت” به آن اشاره می‌شود. یک هویت نرمال مستحکم، با تجربه ذهنی حس ثابت و واقعی از خود و دیگران همبستگی دارد. در مقابل، شکل گیری هویت پاتولوژیک، با حس بی ثبات، قطبی شده و غیرواقعی از خود و دیگران همبسته است. از دیدگاه سیستم‌های انگیزشی، هویت نرمال با مجموعه وسیعی از آمادگی‌های عاطفی، و کثرت حالات عاطفی مثبت همراه است که بازتاب فراوانی انگیزش‌های دوست داشتن، تأیید گرفتن و برجستگی عملیات دفاعی ‌بر اساس سرکوبی است. در مقابل، شکل گیری هویت پاتولوژیک، با عواطفی همراه است که خام، شدید و تعدیل نیافته هستند که بازتابی از غلبه پرخاشگری پاتولوژیک و کثرت عملیات دفاعی ‌بر اساس تجزیه یا دونیمه سازی اولیه است (فوناگی و تارگت، ۲۰۰۸).

هویت کاملاً مستحکم، شاخص شخصیت نرمال است. از سوی دیگر پاتولوژی در شکل‌گیری هویت، نشان اختلالات شدید شخصیت است. این رویکرد توسط کرنبرگ (۱۹۷۶) معرفی شده که در این راستا تحقیقات روان تحلیل‌گری و نظریه پردازان به ویژه اختر[۹۰]، کراس[۹۱]، استون[۹۲] و ولکان[۹۳] سهم بسزایی ‌داشته‌اند (عباس[۹۴] و همکاران، ۲۰۰۶).

تعریف روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




خلاقیت[۱۰] به عنوان یکی از فراگیرترین فعالیت‌های انسان به شمار می‌رود و تا قبل از دهه ۶۰ به ندرت آن را به عنوان یک موضوع پژوهشی عمده در نظر می­گرفتند تا اینکه بین سال­های دهه ۶۰ تا ۷۰ مورد توجه قرار گرفته و مجدداً مورد بی‌مهری واقع شد. (شمس اسفندآباد، ۱۳۸۹)

خلاقیت و نوآوری لازمه و پیش درآمد توسعه و پیشرفت و تعالی یک سازمـان و جامعه است و آگاهی از فنون و تکنیک‌های آن ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران، دانشجویان، پژوهشگران و علاقه‌‌مندان ‌به این رشته است.

امروزه ثبات در محیط کار، جای خود را به بی ثباتی و عدم اطمینان داده است. مؤسسات و سازمان‌های تولیدی و خدماتی و بانک‌ها باید این امر مهم را تشخیص داده و به طور مداوم، کالاها و خدمات جدید را ارائه دهند، یا در جهت بهبود آن بکوشند. خلاقیت و نوآوری با توجه به ماهیتش بر ناشناخته ها دلالت دارد و با خود ریسک را به همراه می‌آورد.

۲-۳- تعاریف خلاقیت

در حوزه علوم انسانی که موضوع آن انسان است واژه ها پیچیده و مبهم و شاید بتوان گفت به سختی تعریف پذیر می‌باشند و صاحب نظران نظرات و تعاریف مختلفی ‌در مورد یک واژه بیان می‌کنند. که خلاقیت یکی از این واژه های پیچیده، مبهم و چند بعدی است. (استرنبرگ[۱۱] ،۱۹۹۴) کلمه خلاقیت معنی و مفهوم بسیار گسترده و گیج کننده دارد. (دبونو[۱۲]، ۱۹۹۲)

برخی از تعریف‌ها ناظر به بُعد فرایندی آن می‌باشد و برخی دیگر خلاقیت را بر اساس نتیجه و خروجی مورد توصیف قرار داده‌اند و در نظریات معاصر تعریف‌های جدیدی برای خلاقیت ارائه شده است.

لوتانز[۱۳] (۱۹۹۲): استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه‌ها و رهیافتهای افراد و یا گروه ها در یک روش جدید، تعریف ‌کرده‌است. بارزمن خلاقیت را فرایند شناختی از به وجود آمدن یک ایده، مفهوم، کالا یا کشفی بدیع می‌داند. (شهرآرای- مدنی پور، ۱۳۷۵: ۳۹)

خلاقیت عبارت است از به کارگیری توانایی‌های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید. (رضائیان،۷۳ ۱۳)

خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه‌های نو دارد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو و تازه است. (آقایی، ۲۶:۱۳۷۷)

هارینگتون[۱۴] معتقد است: خلاقیت محصول فرد واحدی، در یک زمان واحد، در جای خاص نیست. بلکه عبارت از یک زیست بوم (اکوسیستم) است. همان گونه که در اکوسیستم زیست-شناسی، موجودات زنده با یکدیگر و با اکوسیستم‌شان مرتبطند، در اکو سیستم خلاق نیز همه اعضاء و همه جنبه‌های محیطی در حال تعامل می‌باشند.

از نظر مدنیک[۱۵] خلاقیت عبارت است از: شکل دادن به عناصر متداعی به صورت ترکیبات تازه که با الزامات خاصی مطابق است یا به شکلی مفید است. هرچه عناصر ترکیب جدید غیر مشابه‌تر باشند، فرایند حل کردن خلاق‌تر خواهد بود. (حسینی،۱۳۸۱: ۲۹)

خلاقیت را به عنوان یک نتیجه نیز توصیف کرده ­اند. افراد برای ایجاد یک نتیجه خلاق، نیاز دارند تا در ابتدا فرایند درستی را به کار ببرند تا به آن ها کمک کند که استعدادشان را بیشتر خلاق کنند. به عنوان مثال آن ها ممکن است امور ناشناخته را بررسی کنند تا برای مشکل موجود یک راه حل بهتر یا منحصر به فرد را بیابند، یا روش‌های جدید انجام کار را جستجو می‌کنند. (کریستین ای . شالی[۱۶]، ۲۰۰۸ :۴)

گیزلین[۱۷] معتقد است: خلاقیت ارائه کیفیت‌های تازه‌ای از مفاهیم و معانی است. (حسینی،۱۳۸۱ :۲۹)

تیلور[۱۸] نیز خلاقیت را شکل دادن تجربه ها در سازمان‌بندی‌های تازه می‌داند.(منبع پیشین)

با توجه به اینکه بسیاری از چیزها نو و تازه هستند اما خلاقانه نیستند، پس تازگی نمی‌تواند به تنهائی مفهوم خلاقیت را توصیف کند. از این نظر محققان ‌به این نتیجه رسیده‌اند که عناصر دیگری را در تعریف خلاقیت دخالت دهند. در نتیجه نظریه های معاصر علاوه بر تازگی، متناسب بودن با ارزش‌ها را نیز مد نظر قرار داده‌اند. (شمس اسفندآباد، ۱۳۸۹ :۴۹و۲۹)

استین[۱۹] می‌گوید: خلاقیت فرایندی است که نتیجه آن یک کار تازه‌ای باشد که توسط گروهی در یک زمان به عنوان چیزی مفید و رضایت بخش مقبول واقع شود. (حسینی،۱۳۸۱: ۳۰)

آمابیل[۲۰] علاوه بر قیود تازگی و ارزشمندی قید جدیدی به تعریف خلاقیت اضافه نموده و بیان می‌دارد که تفکر خلاق باید از طریق اکتشاف رخ دهد نه از طریق الگوریتم. (حسینی،۱۳۸۱: ۳۰)

خلاقیت میلی ذاتی است که در وجود انسان به ودیعه نهاده شده و انسان مظهر خلاقیت الهی است. (مطهری، ۱۳۷۲ :۲۴۹)

رمز بقای جوامع انسانی را باید در خلاقیت آن ها جست‏وجو کرد. زیرا جوامعی قادر به پیوستن به آینده هستند که خلاق ببینند، خلاق بیندیشند و از تن سپردن به‏ خلاقیت‏ها نهراسند. در دنیای آینده، تعالی انسان‏ها و جوامع با خلاقیت آنان گره‏ خورده است و در عصر انفجار اطلاعات، آینده در دست کسانی است که وامدار خلاقیت باشند.

۲-۳-۱- تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی

خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیت‌های سازمان. (حقایق،۱۳۸۰). افزایش خلاقیت در سازمان‌ها می‌تواند به افزایش بهره وری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینه ها، جلوگیری از اتلاف منابع، افزایش رقابت، افزایش کارایی، ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در کارکنان منجر شود.

۲-۴- مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوری

تحقیق ‌در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهنده آن، بیش از یک قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد، ولی انگیزه اساسی برای پژوهش بیشتر در سال ۱۹۵۰ توسط گیلفورد ایجاد گردید. گیلفورد[۲۱] خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافتهای جدید برای حل مسائل) در مقابل تفکر همگرا (دست یافتن به پاسخ صحیح) مترادف می‌دانست. افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور شده روش های خلاق و جدید را به کار می‌برند. برعکس کسانی که از این خصوصیت برخوردار نیستند تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود از عرف و عادت پیروی می‌کنند. پس تفکر واگرا یعنی دور شدن از یک نقطه مشترک که همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفکر همگرا یعنی نزدیک شدن به آن نقطه. (شهرآرای – مدنی پور، ۱۳۷۵: ۳۹)

هالت[۲۲] (۱۹۹۸): اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرآیندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد، وارکینگ[۲۳] نیز توضیح می‌دهد که: نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلندمدت را میسر سازد. به عبارتی نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند.

برای بهره‌مند شدن از خلاقیت منجر به نوآوری و دست یافتن به شکوفایی که همانا تحقق هدف‌های ترسیم شده سازمانی است. صاحب نظران راهکارهای متعددی را مطرح ساخته اند که برخی از مهم‌ترین آن راهکارها عبارتند از:

۱- ایجاد فضای خلاق؛ فضای محرک خلاقیت به معنی این است که مدیریت باید همیشه آمـاده شـنیدن ایده های جدید از هر کس در سازمان باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




دوماتزیه سبک زندگی فرهنگی و شیوه گذران اوقات فراغت را بر شکل دهی به شخصیت افراد نیز مؤثر دانسته است (کوچ وسر،۴۱۵:۱۹۹۱)نکته بسیار در خور تأمل، نقش سبک زندگی در ایجاد مشروعیت اجتماعی است. به عقیده شیز، سبک زندگی ها قادرند از طریق ایجاد مشروعیت اجتماعی به ایجاد قدرت فرهنگی و نهایتاًًبه قدرت سیاسی و جتماعی منجر شوند (شیز، ۱۹۸۷: ۲۵۰) با توجه به نقشی که انتظارمی رود دانشگاه ها در جامعه جدید و بالاخص در جوامع در حال توسعه ایفا کنند، داشتن مشروعیت اجتماعی بسیار حائز اهمیت است.

سبک زندگی، دارای تعاملی دوسویه با سرمایه فرهنگی است. سرمایه فرهنگی فرد یا خانواده می ­تواند سبب ایجاد برخی سبک های زندگی شود و سبک زندگی نیز می ­تواند در جهت افزایش سرمایه فرهنگی باشد. این رابطه برای نظام های اجتماعی جدید که یکی از راه های اساسی تحرک اجتماعی در آن ها موفقیت تحصیلی است، بسیار اهمیت دارد.

۲-۵-۲ جمع‌بندی شاخص‌ها ازمنظر نظریه پردازان:

شاخص‌های سبک زندگی: شاخص‌های سبک زندگی ازگستردگی زیادی برخوردار است؛ به گونه‌ای که راجر برون معتقد است: این شاخص‌ها، در بی‌اهمیت‌ترین چیزها ازقبیل: عادات نوشیدن و خوردن سالاد شکل گرفته تا انتخاب کلمات و طرز پوشش و عادت نشستن، همچنین، شیوه های تربیت کودکان (مثلاً میزان سخت‌گیری به آن‌ ها درمورد دستشویی و نظافت)، رفتارهای جنسی، بهداشتی، مذهبی و سیاسی و میزان عصبی یا روانی بودن ( براون[۱۳]، ۱۹۶۵: ۱۳۲) ‌بنابرین‏، در این پژوهش سعی بر این است که ، صرفاً برخی ازشاخص‌ها که ازسایرین ملموس‌تر و کاربردی‌تر است، اشاره شود.

    • ماکس وبر: شیوه های رفتار، لباس پوشیدن، سخن گفتن، اندیشیدن و نگرش‌هایی که ‌مشخص کننده‌ گروه‌های منزلتی متفاوت می‌باشد (تامین، ۱۳۷۳: ۱۱۰)؛

    • تورستین وبلن: اثاثیه و دکوراسیون منزل، نوع پوشاک و لباس، رفتارهای بیان‌گر نجیب‌زادگی و طبقه‌مرفه، شیوه های گذران اوقات فراغت و تفریح، داشتن پیشخدمت و…

    • گوردُن: الگوهای مصرف، نوع لباس، نحوه صحبت‌کردن، نگرش‌ها و الگوهای مربوط به نقاط تمرکز علاقه‌مندی درفرهنگ مانند امور جنسی، عقلانیت، دین، خانواده، میهن دوستی، آموزش، هنرها و ورزش را نام برده است (گُردن،۱۹۶۳: ۱۹)

    • ویلیام لوید وارنر: محل اقامت خانواده، شیوه‌ کسب معاش، نحوه گذران اوقات‌ فراغت و سلیقه فرهنگی، تفریحات ‌و سلیقه‌های ورزشی، به تفاوت‌های دینی و چشم‌اندازهای اخلاقی، ارزش‌های سیاسی، الگوهای زندگی خانوادگی، روابط زناشویی و تربیت کودک درتحقیقات خود پرداخته‌است (تامین، ۱۳۷۳: ۱۴۴-۱۳۷)

    • ون هوتن: اثاثیه، اشیاء هنری، انواع لباس پوشیدن، متون خواندنی، آلات موسیقی، سلیقه درغذا و مشروبات، روش پخت، نوع صحبت کردن درخانه (چه درکلمات و گرامر، چه درعناوین گفتگوها) نوع گذران اوقات فراغت، بودجه‌بندی، روابط با فرزندان، ضوابط و روش‌های تربیت کودک، تراکم جمعیت ساکن درخانه و محل (پرسروصدابودن…) نوع و ویژگی‌های اشتغال (اعضای خانواده، نوع لباس کار یا محل کار، فاصله محل کار تا خانه، میزان مأموریت‌ها و زمان دوری ‌از خانه) (مهدوی کنی، ۱۳۸۷: ۶۱)

    • گیدنز: پوشاک و لباس، خوردن ونوع غذاونوشیدنی، محیط کار و کلیه انتخاب‌های سرنوشت سازندگی مدنظر می‌باشد که وی معتقداست این شاخص‌ها، درچگونه بودن افراد درجامعه بسیارمؤثرهستند و در واقع بیان‌گر هویت فردی آنان درقالب الگوهای سبک‌های زندگی می‌باشد (گیدنز، ۱۳۷۸: ۱۲۰).

  • بوردیو درکتاب تمایز شاخص های سبک‌ زندگی را ابتدا همان دارایی کالاهای تجملی یا فرهنگی‌ای می‌داند که افراد جمع نموده اند؛ مانند: خانه، ویلا، قایق تفریحی، ماشین، اثاثیه، نقاشی‌ها، کتاب‌ها، نوشابه‌ها، سیگارها، عطر، لباس‌ها و سپس، انواع فعالیت‌هایی که ‌از دیگران متمایز می‌کنند ازقبیل: ورزش‌ها، بازی‌ها، تفریحات (پیاده‌روی یا کوه‌پیمایی، اسکی یا سوارکاری، گلف یا تنیس)، لباس پوشیدن، رسیدگی به ظاهر بدن خود، نحوه استفاده اززبان (بوردیو،۱۹۸۴: ۱۷۳)

۲-۵-۳ جمع بندی موضوعی شاخص های سبک زندگی

رفتار فردی: مدیریت بدن و خود‌آرایی، انتخاب پوشاک و خوراک

رفتار خانوادگی: اثاثیه منزل، شیوه آرایش منزل، داشتن پیش‌خدمت، تفسیم‌بندی فضاهای خصوصی و فضاهای عمومی، نام‌گذاری فرزندان، ضوابط و روش‌های تربیت کودک؛ رفتار اجتماعی: انتخاب ماشین، مسکن و دوستان، شغل و جایگاه شغلی؛

رفتار فرهنگی: استفاده ازرایانه و اینترنت، مدرک تحصیلی، مطالعه کردن (کتاب، روزنامه و مجله)، بازدید ازموزه‌ها و رفتن به نمایشگاه‌های هنری، اهمیت دادن به کالاهای هنری مانند تابلوهای نقاشی، شرکت کردن درانواع فعالیت‌های هنری؛

رفتارهای فراغتی: مشاهده رسانه ها (تلویزیون و ماهواره)، رفتن به تئاتر وسینما، موسیقی گوش کردن، ورزش کردن، دسترسی به ماهواره، برنامه‌ریزی برای تعطیلات و رفتن به مسافرت، استراحت کردن، تفریحات ‌و گردش‌های تفریحی ، دیدوبازدیدهای عمومی، بازدید ازنمایشگاه‌های عمومی؛

رفتار اقتصادی: الگوی مصرف، چگونگی استفاده نمودن ‌از پول، قدرت خرید، مطابق مدروزخریدکردن؛

رفتار سیاسی: عضویت در گروه‌ها و احزاب سیاسی، شرکت در همه انتخابات، میانگین میزان به فکر مسائل سیاسی بودن، اطلاع ازاخبارسیاسی روز؛

دین‌داری: شرکت ‌در اجتماعات دینی، حضور دراماکن مذهبی، انجام دادن مناسک دینی

۲-۶ مدل سبک زندگی موردنظر تحقیق حاضر

دسته بندی های متعددی از شاخص های سبک زندگی صورت گرفته است که در این تحقیق چهار شاخص مد نظر محقق می‌باشد. این چهار شاخص به نوعی مهم ترین شاخص ها برای ارزیابی سبک زندگی های افراد و جوامع مختلف می‌باشند.

شاخصه های علمی در مطالعات سبک زندگی را می توان به دو دسته تقسیم کرد: اول شاخصه هایی که بیشتر در مباحث نظری مفید هستند و دوم شاخصه هایی که کارآمدی و اثربخشی عینی دارند و می‌توانند به عنوان شاخصه های عینی قلمداد شوند. اول شاخص های نظری( ۱٫ مطالعه­ ارزش ها۲٫ مطالعه­ هویت). دوم : شاخصه هایی عینی( ۱٫الگوی مصرف و کالاهای مصرفی ۲٫ الگوی تفریح)؛ اما محور کل این مطالعات الگوی مصرف و کالاهای مصرفی است؛ چرا که بخشی از سبک زندگی با مصرف انواع مختلف کالاها و خدمات به دست می‌آید. افراد کالاهایی را می خرند تا سبک زندگی­شان را نشان دهند. پس«ساختن» و تولید یک سبک زندگی جدید نیز به وسیله کالاهای مصرفی صورت می پذیرد. در تحقیقات عصر مدرن یکی از اصلی ترین راه های تولید سبک زندگی جدید قابل « مد» شدن آن، تلقی شده است و اساساً این کالا است که قابلیت مد شدن را دارد. به همین خاطر نیز صنایعی ایجاد شده که به طور مستقیم به تولید کالاهای مصرفی و مد در سبک زندگی بپردازد. این کالاها یا کالاهای ارزشی و هویتی هستند و یا کالاهای مصرفی دیگری از جمله کالاهای مصرفی در اوقات فراغت(مهدیزاده:۵۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




به عنوان مثال، تولید کننده ای که یک واحد تولیدی را در تملّک خود دارد، برای استفاده از آن اجاره ای پرداخت نمی کند، در نتیجه از نظر حسابداری هزینه این تولید کننده بابت اجاره محل، صفر است.

اما از دیدگاه اقتصادی، چون این تولید کننده فرصت دارد با اجاره دادن مکان تولیدی خود به هر عامل اقتصادی دیگر اجاره بها دریافت نماید، و هم اکنون قادر به تحصیل این درآمد نیست، اجاره از دست رفته، هزینه فرصت استفاده از ساختمان بوده و از دیدگاه اقتصادی جزء هزینه های تولید به حساب می‌آید. در نتیجه سود اقتصادی و سود حسابداران متفاوت خواهد شد.

از اینرو، تفاوت بین سود اقتصادی و سود حسابداری اساساً هزینه های سرمایه است. یک حسابدار در محاسبه سود نمی تواند هزینه های سرمایه را از آن کم نماید. در مقابل، اقتصاددانان هزینه ی فرصتی که برای سرمایه سهام‌داران در کسب و کار سرمایه گذاری شده را در نظر می گیرند. ‌بنابرین‏، سود از نظر اقتصاددانان مفهوم گسترده تری را در بر می‌گیرد (منکیو، ۲۰۰۸).

به طور خلاصه می توان گفت: سود حسابداری تفاوت بین درآمد و هزینه های صریح انجام کا‌رها است ولی سود اقتصادی تفاوت بین درآمد و هزینه های صریح و ضمنی است.

هزینه های صریح – درآمد = سود حسابداری

(هزینه های ضمنی + هزینه های صریح) – درآمد = سود اقتصادی

این دو معادله را به صورت ذیل نیز می توان بازنویسی نمود:

استهلاک حسابداری – هزینه های صریح- درآمد = سود خالص حسابداری

استهلاک اقتصادی – هزینه های صریح و ضمنی – درآمد = سود خالص اقتصادی

تفاوت بین این دو رقم سود به دلیل روش های متفاوت محاسبه استهلاک است. حسابداران به منظور محاسبه استهلاک از روشه ای خطی مستقیم یا تصاعدی استفاده می‌کنند، در حالی که اقتصاددانان از روش مبتنی بر بهره استفاده می‌کنند.

‌بنابرین‏، از دیدگاه تئوری، به نظر می‌رسد که اگر امکان داشت شرکت ها را وادار به استفاده از روش مبتنی بر بهره نمود، شیوه ی محاسبه سود حسابداری با شیوه محاسبه سود اقتصادی همگون یا سازگار می شد. دستیابی به چنین نتیجه ای چندان ساده نمی باشد، زیرا پارامترهایی که در هر الگو ثابت در نظر گرفته می‌شوند در دنیای واقعی ثابت می‌باشند.

تورّم موجب تغییر بهای تمام شده ی دارایی ها می شود؛ تغییرات مورد انتظار در نرخ تورّم باعث تغییر نرخ تنزیل می شود؛ عوامل عرضه و تقاضا بر ریسک شرکت اثر می‌گذارند؛ و عواملی از این دست، ثبات پارامترها را نفی می‌کند. این روند یا تجزیه و تحلیل به طور دائم در حال تغییر است. وجود چنین وضعی ایجاب می‌کند که حسابداران هر روز سود خالص را محاسبه کنند تا آن را با واقعیت های اقتصادی هماهنگ نمایند (پارسائیان به نقل از هندریکسن، ۱۳۸۵).

با این وصف، یکی از تفاوت های بین سود حسابداری و سود اقتصادی، بسته به کاربران این دو مفهوم است. سرمایه گذاران با تحلیل های دائم به دنبال برآورد نوسانات قیمتی و تصمیم گیری درباره نحوه سرمایه گذاری خود هستند، اما حسابداران چنین وظیفه ای را ندارند. وظیفه حسابداران محاسبه سود اقتصادی نیست، بلکه وظیفه ی آن ها ارائه اطلاعاتی به بازار است تا سرمایه گذاران بتوانند بر این اساس سود اقتصادی را محاسبه کنند. به عبارت دیگر، حسابداران اطلاعات مربوط به جریان های نقدی را ارائه نموده و بقّیۀ محاسبات مربوط به سود اقتصادی را به سرمایه گذاران واگذار می‌کنند. (پارسائیان به نقل از هندریکسن، ۱۳۸۵).

۲-۳-۶عدم اطمینان جریان‌های نقدی و سیاست تقسیم سود

نظریه احتمال برقراری رابطه بین عدم اطمینان جریان‌های نقدی و میزان (و احتمال) توزیع سود دیدگاه چندان جدیدی نیست، و شاید بتوان خاستگاه آن را به مطالعه بدیع لینتنر (۱۹۵۶) ارتباط داد. دیدگاه کلّی این است که یکی از عوامل اثرگذار بر سیاست تقسیم سود شرکت‌ها میزان عدم اطمینان جریان‌های نقدی آن‌ ها است؛ ‌به این صورت که شرکت‌هایی که از عدم اطمینان بالایی نسبت به جریان‌های نقدی خود برخوردارند، با پیش‌بینی احتمال مواجهه با کمبود نقدینگی آتی تمایل دارند سود نقدی کمتری توزیع نموده و در عوض منابع حاصل از عملیات (یعنی سود خود) را به صورت سود انباشته در داخل شرکت نگهداری نمایند (چِی و سا، ۲۰۰۹).

ریشه چنین دیدگاهی را می‌توان به طور کلی در دو عامل جستجو نمود: یکی مسئله فزونی هزینه تأمین مالی بیرونی (استقراض و انتشار سهام) و بر تأمین مالی داخلی (از محل سود‌های توزیع نشده)، و دیگری بحث برخورد محتاطانه شرکت‌ها در افزاش نسبت تقسیم سود به دلیل خاصیت چسبندگی[۵۹] سود نقدی.

به طور کلّی، در شرایطی که بازار کامل نباشد، هزینه تأمین مالی بیرونی عمدتاًً به دلیل هزینه های معاملات (هزینه قراردادی و هزینه های انتشار اوراق بدهی و سهام) و عدم‌تقارن اطلاعاتی، بیشتر از تأمین مالی داخلی (از محل سود‌های توزیع نشده) است؛ و این مسئله ‌در مورد شرکت‌های با جریان‌های نقدی متلاطم شدیدتر است. هرچه نوسانات (عدم اطمینان) جریان‌های نقدی بیشتر باشد، احتمال وقوع دوره هایی که شرکت با کمبود منابع مالی و مشکلات نقدینگی مواجه خواهد شد بیشتر است (مینتون و شراند[۶۰] ، ۱۹۹۹)، که به نوبه خود افزایش ریسک مالی (عدم توانایی بازپرداخت بدهی‌ها) شرکت را در پی خواهد داشت. با افزیش عدم اطمینان جریان‌های نقدی ابهام اعتباردهندگان نسبت به توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌هایش بیشتر شده، و در نتیجه بازده مورد انتظار ایشان که در واقع همان هزینه تأمین مالی بیرونی شرکت است افزایش خواهد یافت (مینتون و شراند، ۱۹۹۹).

در این خصوص، مینتون و شراند (۱۹۹۹) بر اساس نتایج تحقیقشان اعلام نمودند افزایش نوسانات (عدم اطمینان) جریان‌های نقدی، در کنار تنزیل رتبه اعتباری (افزایش ریسک و هزینه تأمین مالی بیرونی) شرکت، افزایش نرخ بازده تا سررسید اوراق بدهی آن (هزینه تأمین مالی بیرونی شرکت)، و کاهش پوشش تحلیل‌گران (که افزایش عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه تأمین مالی بیرونی شرکت را در پی دارد)، موجب کاهش میزان سود تقسیمی شرکت‌ها نیز خواهد شد. به اعتقاد مینتون و شراند (۱۹۹۹)، در مجموع افزایش عدم اطمینان جریان‌های نقدی پرهزینه است و نه تنها موجب افزایش احتمال نیاز شرکت به مراجعه به بازار‌های سرمایه شده، بلکه هزینه این نوع تأمین مالی (بیرونی) را نیز افزایش می‌دهد.

بو، لینسینک و استرکن[۶۱] (۲۰۰۳) با بررسی شرکت‌های هلندی و مشاهده بالاتر بودن نرخ هزینه تأمین مالی بیرونی شرکت‌های دارای عدم اطمینان بیشتر نسبت به جریان‌های نقدی، ریشه این امر را در ریسک گریزی اعتباردهندگان یافتند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]