درجهان امروز پرورش خلاقیت یکی از محورهای اساسی نظامهای آموزشی است معلمان نقش بسیار اساسی در رشد و یا سرکوبی خلاقیت دانش آموزان دارند روانشناسان پرورشی معتقدند معلمان می‌توانند شیوه های تفکر واگرا و راه های تقویت توانایی‌های خلاقانه را به افراد بویژه کودکان ونوجوانان بیاموزند. فرض است که کودکان دارای اشتیاقی ذاتی برای اکتشاف هستند که آموزش باید آن را تغذیه کند ( کفایت ، ۱۳۷۳ ، ص ۱۲ ) برخی از شیوه های آوزش و پرورش خلاقیت عبارتند از :

    • تقویت و تشویق قوه تخیل کودکان : کودکان دارای توانایی ذاتی تخیل و تصور بی حد وحصر هستند چنین توانایی در حقیقت بذرهای خلاقیت کودکان است ( حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۱۵). تخیل یکی از پایه های تفکر خلاق است معلمان و والدین می‌تواند با اجنتاب از پرسش و پاسخ های قالبی و طرح سوالاتی که با ” چرا ” و ” چکونه ” شروع می شود ‌به این امر کمک نمایند . مثلا به جای سوال ” قوه جاذبه زمین را تعریف کنید ؟ ” سوال کند ” فکر می کنید اگر قوه جاذبه زمین وجود نداشت چه مشکلاتی برای انسان پیش می‌آمد”. کودکان خلاق از گنجینه گرانبهایی چون تخیل قوی و… برخوردار هستند( میناکاری ، ۱۳۶۸، ص ۷۰).

    • ایجاد انگیزه[۱۵۷] : برای ایجاد انگیزه و تحرک لازم در کودک باید به رشد ویژگی‌های مثبتی چون خودباوری[۱۵۸] ، خود کارایی[۱۵۹] ، خودگردانی[۱۶۰] توجه شود( هارتلی ، ۱۳۸۴ص ۲۰) .

    • دادن آزادی[۱۶۱] کافی وایجاد محیط‌های انعطاف پذیر[۱۶۲]: معلم باید درجهت تقویت تفکر خلاق ، دانش آموزان را در طرح سوالات و ارائه پاسخ ها و راه حلها آزاد گذاشته و ضمن دادن آزادی بیان از مشارکت آنان استقبال نماید. به طوری که از حرف زدن نترسیده و مورد تمسخرو بی اعتنائی قرار نگیرند. سیستم های آموزشی معلم محور چنین خصوصیاتی دارند. هرمحیط خشک با انضباط زیاد نیز مانع بروز خلاقیت است. برعکس محیط‌های انعطاف پذیر و تا حدودی آزادگذارنده به پرورش استعدادهای خلاقانه کمک شایانی می‌کند. محیط‌های خشک و سخت گیر مانع بروز خلاقیت هستند .

    • ایجاد ساختارهای مناسب[۱۶۳] : شامل ایجاد محیط کلاسی برانگیزاننده خلاقیت مثل محرک‌های بصری ، فضای کافی ، نحوه چینش صندلیها ، روش تدریس فعال واکتشافی ، ایجاد امنیت روانی ، اعتماد کافی به دانش آموز.

    • برقراری سیستم پیشنهادات[۱۶۴] : بسیاری از نظامهای اداری و واحدهای تولیدی و حتی آموزشی ، پیشرفت خود را مدیون دریافت ، پردازش و کاربرد پیشنهادات عوامل دست اندرکارهستند زیرا آن ها بهتر از هرکس دیگر مسائل و مشکلات سیستم را متوجه هستند و قادرند راه حل مناسب ارائه دهند. مسئولین و مربیان آموزشی نباید چنین بپندارند که کودکان با رشد عقلی ناکافی قادر به درک و حل مشکلات محیط‌های آموزشی نیستند باید با ایجاد صندوق و ارائه فرمهای پیشنهادات و برخورد جدی و مشوقانه با نظرات جدید آنان را در بهبود و اصلاح وضع موجود مشارکت داد .

    • پذیرش اصل تفاوت‌های فردی[۱۶۵] : دانش آموزان اساسا دارای توانائیها و تمایلات متفاوت هستند فلذا نظام آموزشی و معلم باید ‌به این مهم توجه و انعطاف آموزشی لازم را داشته و متناسب با ظرفیت های افراد در جهت رشد استعدادها از خلاقیت آنان تلاش نماید. هر چه بیشتر در قریحه و استعداد کودکانمان مداخله کنیم ، بیشتر باعث رکود فعالیت‌هایی می‌شویم که مختص آن ها‌ است . ما مایلیم تا معیارهای معمولا نامناسب خود را در عملکرد آنان دخالت دهیم و این کار نیز غالبا منفی و انتقادآمیز از کار درمی آید ( هارتلی ، ۱۳۸۴ ص ۲۰).

    • مشاهده الگوهای رفتاری خلاق: مشاهده یکی از اصول اساسی یادگیری است . لازم است فرصت مشاهده رفتارهای خلاقانه و فیلم های آموزشی مربوط در دسترس قرار گیرد .

    • استفاده از روش سیال سازی ذهن یا بارش مغزی[۱۶۶] : این تکنیک حل مسئله را که معطوف به استفاده از روش تفکر واگراست نخستین بار دکتر الکس ، اس ، ازبورن (۱۹۶۳) مطرح کرد و چنان مورد استفاده و استقبال مردم قرار گرفته که جزئی از زندگی آن ها شده است (بیدختی و انوری، ص ۵). روش بارش مغزی مناسب گروه است تا فرد . دوبرین[۱۶۷] (۱۹۹۷) معتقد است مهم ترین روش بهبود جریان خلاقیت بارش مغزی است چون به افراد فرصت می‌دهد تا در جو آرام اندیشه نمایند و با مدنظر قرار دادن ابعاد مختلف موضوع ، ایده خود را آزادانه و به دور از هر گونه محدودیت مطرح سازند ( سیدعامری ، ۱۳۸۱،ص ۱۱۰). با کاربستن این روش که مبتنی بر ارائه پاسخهای واگراست امکان رشد و بروز قوه تخیل و خلاقیت دانش آموزان فراهم می‌گردد. در این روش تراوشات ذهنی و پاسخهای ممکن و حتی عجیب و غلط افراد مورد توجه قرار گرفته و مورد قضاوت نخواهند بود. دکتر الکس ، اس ، ازبورن(۱۹۶۳) روش بارش مغزی را چنین تعریف ‌کرده‌است ” اجرای یک تکنیک ‌گردهمایی که از طریق آن گروهی می کوشند راه حلی برای یک مسئله بخصوص با انباشتن تمام ایده هایی که در جا به وسیله اعضاء ارائه می‌گردد بیابند. در این روش هیچ انتقادی صورت نمی گیرد وبه هر ایده هرچند نامربوط روی خوش نشان داده می شود. هرچه ایده ارائه شده بیشتر باشد بهتر خواهد بود. درنهایت تمام ایده های ارائه شده مورد توجه و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. به طور خلاصه می توان گفت سیال سازی ذهن از چهار اصل یا قانون پیروی می‌کند که عبارتند از : عدم داوری ، عدم توجه به قواعد معمول ، ارائه راه حلهای بسیار و استفاده از خلاقیت های دیگران ( هارتلی ، ۱۹۸۸،ص ۵۲۳). ازبورن تأکید دارد در واقع جلسات بارش مغزی ، موقعیتی فراهم می‌کند تا افراد برای مدتی از یک امنیت روانی و آزادی برخوردار شده و بدون نگرانی از ارزیابی بیرونی و تحقیر دیگران به ابراز وجود بپردازند ( حسن زاده ؛ ۱۳۸۳، ص ۸۷) .

    • استفاده از روش خیالپردازی یا هم اندیشی غیرمستقیم[۱۶۸] : در این روش اعضای گروه مثلا دانش آموزان به ارائه تخیلات آزادنه خود تشویق می‌شوند و در نتیجه با ترکیب ایده های مختلف و حتی نامتجانس ارائه شده ، ایده ها و نظرات جدید وجالبی ظاهر می شود. روانشناسی بنام گوردون در سال ۱۹۶۱ این روش را ابداع کرد. از واژه یونانی سیناپتیک[۱۶۹] به معنی پیوند اعضای متفاوت و ظاهراً بی ارتباط با یکدیگر برای توضیح این روش استفاده می شود.

    • استفاده ار روش تفکر موازی[۱۷۰] : جریان معمولی تفکر مثل حفر یک گودال است که با افزایش دانش، عمق آن زیاد می شود بدون اینکه فضای کافی برای دیدن اطراف وجود داشته باشد در روش تفکر موازی امکان دیدن اطراف و فضای جدید هم وجود دارد ایجاد یک اندیشه واسطه ای و پیوند تصادفی از جمله راه های بروز خلاقیت محسوب می‌شوند . ادوارد دوبونو واضع این نظریه است .

  • استفاده از روش دلفی[۱۷۱] : این روش توسط دالکی و همکارانش در سال ۱۹۵۰ معرفی و اخیراً مورد توجه بیشتر واقع گردیده است( سیدعامری ، ۱۳۸۱ ،ص ۱۱۱). فرض است در شرائط آموزشی جمعی مانند کلاس درس ، دانش آموزان با همدیگر رودربایستی داشته وتا حدود زیادی از ابراز صریح ، بدون سانسور، جدید و خلاقانه نظرات خودداری می نمایند فلذا برای اصلاح و بهبود این شرائط مراحلی پیشنهاد می شود که عبارتنداز:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...