پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۲-۹-مفاهیم مرتبط با باور – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۹-مفاهیم مرتبط با باور
نگرش، دید قالبی، عقیده، باور، تعصب و پیشداوری از مفاهیم نزدیک بههم اما در واقع جدا هستند که اگر برخی از آن ها در عرف عامه بهجای هم به کار روند، خیلی دور از انتظار نیست اما در برخی متون علمی و ترجمهای هم گاهی اوقات به جایگاه استعمال این مفاهیم توجه نمیشود و بدون ضابطه معینی بهجای هماستعمال میشوند؛ خصوصاًً عقیده و باور «که غالباً مترادف با نگرش تلقی شدهاند» (کریمی،۱۳۸۹). بهعنوانمثالدرعبارتزیرکهبهفرقباوربهعنوانجزییازنگرشپرداختهاست،باوروعقیدهرابهیکمعنیبهکاربردهاست: «عقیدهونگرشدوجنبهمکملیکفرایندهستند. اولیازپویاییوزمینههایعاطفیبیشتریبرخورداراستودومی،بیشترجنبهعقلانیو گفت و شنود و ارتباط شفاهی دارد. این امر نشانگر آن است که نگرش و عقیده، آنچنان در هم آمیختهاند که سنجش افکار (عقاید) عمومی اغلب از طریق “سنجش نگرش” انجام میگیرد و نگرشهای فرعی گویای این واقعیت است که چرا و چگونه یک گفت و شنود یا یک بحث منطقی قادر به تغییر عقاید نیست و تنها میتواند (گاهی) عقاید موجود را تقویت کند» ( روشبلاو و همکاران ،ترجمه دادگران،۱۳۷۱).بنابرین، لازم است با رویکرد افتراقی، به تعریف مختصری از مفاهیم مرتبط با باور پرداخته شود. از طرف دیگر در منابع موجود روانشناسی توجه بسیار ناچیزی به بحث باور شده است و طرح آن در ضمن این مفاهیم مشابه است که البته درهمتنیدگی این مفاهیم هم در این مسئله دخیل بوده است. در هر حال، با تشریح اجمالی این مفاهیم با رویکرد افتراقی، این فایده هم وجود دارد که درک بهتری از مفهوم باور به وجود خواهد آمد؛ چنانچه به گفته مکگوایر این اصطلاحات «نامهایی هستند در جستجوی یک تمایز بهجای اینکه تمایزی در جستجوی یک اصطلاح باشند.» (کریمی،۱۳۸۹).
۱٫ عقیده[۲۰] ؛ درسادهترینسطح، عقیده چیزی است که شخص بر مبنای واقعیات، درست میپندارد. بدینسان، من عقیده دارم که: کمتر از ۱۵۰۰۰ دانشجو در دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز ثبتنام کردهاند؛ بستن کمربند ایمنی از وقوع سوانح اتومبیل جلوگیری میکند؛ شهر نیویورک در تابستان گرم است. این قبیل عقاید اساساً شناختی هستند، و در ذهن رخ میدهند نه در اندرون بدن. همچنین ناپایدارند، یعنی میتوان آن ها را با شواهد مخالف خوب و روشن، دگرگون کرد. بدینسان، اگر رالف نادر (کارشناس مسایل اتومبیل) شواهدی به من عرضه کند که حاکی از اینکه کمربندهای ایمنی با ساخت کنونی خود، سوانح رانندگی را کاهش نمیدهند، عقیده خود را در مورد مسئله تغییر میدهم.» (بدار و همکاران، ترجمه گنجی،۱۳۸۹). در تفاوت عقیده و باور گفتهاند: «باورها جنبه کلیتری نسبت به عقاید دارند. آن ها دنیای فرد را میسازند و به او ثبات نظر و عقیده میدهند. مجموعه مطالبی که ما درباره یک موضوع خاص میدانیم و همه قضایایی که برای ما معنایی ندارند و همچنین همه موضوعاتی که ما فکر میکنیم واقعیت دارند، باور ما را تشکیل میدهند.»( روشبلاو و همکاران،ترجمه دادگران،۱۳۷۱).
برخی هم در تفاوت عقیده و باور گفتهاند: «اصطلاح عقیده همچنان به گستردگی و بهویژه در مورد نظرخواهی از عقاید عمومی، جایی که تمرکز روی نگرشهای مشترک و اعتقادات گروههای بزرگی از مردم است به کار میرود. به طور کلی این عقاید عمومی ترکیبی هستند از نگرشها، باورها، و نیتهای رفتاری، به عنوان مثال در یک نظرخواهی تلویزیونی ممکن است از پاسخدهندگان پرسیده شود آیا کاندیدایX راقبولدارید؟،«آیاتصورمیکنیدکهکاندیدایX بهمسایلطبقاتمحرومجامعهعلاقمنداست؟واگرامروزانتخاباتصورتگیرد،آیابهکاندیدایX رأیمیدهید؟»(کریمی،۱۳۸۹).
۲٫ نگرش[۲۱] ؛ برایدرکبهترمفهومنگرشوارتباطآنباباوروعقیده،«فرضکنیدشخصیمعتقدباشدکهیهودیانبهاعمالبازرگانی “زیرکانه” اشتغالدارند،یااینکهشرقیهاآدمهایموذی و آب زیر کاهاند، یا افراد کمتر از ۲۵ سال دارای خردمندی ویژهای هستند، یا اینکه شهر نیویورک همچون یک جنگل است اینها، هم هیجانآور و هم ارزیابی کنندهاند، یعنی، بر دوست داشتن و دوست نداشتن دلالت دارند. اعتقاد به اینکه شرقیها موذی و آب زیرکاهند، قویاً بر این دلالت دارد که فرد علاقهای به آن ها ندارد. عقیده به اینکه شهر نیویورک همچون یک جنگل است، با این عقیده که در تابستان هوای نیویورک گرم است تفاوت میکند. عقیده به اینکه شهر نیویورک همچون یک جنگل است صرفاً شناختی نیست، بلکه با ارزیابی کم منفی و قدری هیجان و اضطراب همراه است. عقیدهای که شامل یک جزء ارزیابی کننده و یک جزء هیجانی باشد، نگرش نامیده میشود. در مقایسه با عقاید، نگرشها خیلی به دشواری تغییر مییابند.» (ارونسون،ترجمه شکر کن۱۳۸۹).پس وجود مؤلفه عاطفی، نگرشها را از دانش یا اعتقاد متمایز میکند( کریستنسن و همکاران ،ترجمه بشیری و دیگران ،۱۳۸۵).
همچنین نگرش دارای بعد سومی به نام رفتار است. برخی محققان، نگرش را حلقه واسط بین باورها و رفتار دانستهاند؛ یعنی باورها وقتی به نگرش تبدیل شوند، میتوانند در رفتار متجلی گردند. ایشان معتقدند هر نگرشی دارای یک بعد شناختی است که نگرش (که ماهیت عاطفی دارد)، از آن تغذیه میگردد. جنبه رفتاری نگرش به هدفها مربوط میشود، یعنی اعمالی که در برابر یک موضوع که باور و حالت عاطفی مثبت یا منفی به آن پیدا شده است، نشان داده میشود(بدار و همکاران، ترجمه گنجی،۱۳۸۹).
۳٫ دید قالبی[۲۲] ؛ دیدقالبیراحاصلتعمیمبهجایانابهجاینگرشهامیدانند. نگرش،ازموادمقدماتیوپیشنیازهایتحققدیدقالبیاستکهخودبرآیندیازعقایدوباورهاست. البتهنهاینکههرنگرشیبهشکلگیریدبدقالبیمنتهیشود. «نگرش،نخستتعمیممییابدسپسدیدقالبیشکلمیگیرد».روانشناسان، دید قالبی را یک رشته باورها و عقایدی درباره جنبههایی از رفتار دانستهاند که تصور میشود، اکثر افراد گروه خاصی دارا میباشند. چنانکه عقیده رایج بسیاری از اروپاییان بر این است که مردم سواحل دریای مدیترانه افرادی زودجوش و هنرمند هستند، در صورتی که مردم شمال اروپا خونسرد، ولی فعال و پرکارند و ساکنان جزایر دریای جنوب را مردمی بیقید، راحتطلب و برکنار از هر گونه جاهطلبی میشناسد( پارسا،۱۳۸۳).
تفکر آدمی همواره منطقی نیست. ما آدمیان با اینکه بر تفکر دقیق و ظریف تواناییم،بههماناندازههمدرمعرضبروزتحریفاتوغرضورزیهایبسیاریدرفرایندفکریخویشهستیم. بهمنظورفهمنحوهتغییرنگرشها،لازماستکهنخستپیچیدگیهایتفکرآدمیونیزانگیزههاییراکهمردمرابهمقاومتدربرابرتغییر،برمیانگیزند،بفهمیم». ( ارونسون،ترجمه شکر کن۱۳۸۹).
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-07] [ 07:41:00 ب.ظ ]
|